اجتماعیتاریخیفرهنگیمقالاتمناسبت ها

«عروس گوله» پیشاهنگ نوروزی

ريشه دار در اسطورهاي کهن ايراني

samamos-comجام جم آنلاين: گروه «عروس گوله» يا عروسي گوله یا همان اروس گوله از جمله پيش آهنگان نوروز در غرب استان مازندران و شرق استان گيلان است که «غول» ، «پير بابو» و «نازخانم» ايفاگران نقشهاي اصلي نمايش آن هستند که اغلب در ايام نوروز و پيش از آن نمايشهاي جذابي براي عموم اجرا مي کنند البته اين مراسم نيز مانند بسياري از سنتهاي قديمي ايران در حال فراموشي است اما به تازگي موزه روستايي گيلان با فواصل معين اقدام به برگزاري مراسم آييني عروس گوله که نمادي از پيروزي پاکي با نيرنگ و ناخالصي است، مي کند.

نمايش عروس گوله ريشه در سنتهاي نمايشي اسطورهاي کهن مربوط به آغاز بهار دارد که در آن نمادهاي سال کهنه و نو با هم به ستيز بر مي خيزند.

«عروس گوله» بيشترين نقش را در شکل گيلاني روايت پيش آهنگان بهار موسوم به عمو نوروز بر عهده دارد.

عروس گوله (غول) کلاهي از کلش بر سر مي نهد، زنگ و زنگوله هايي به خود مي آويزد و چماقي هم به دست مي گيرد.«پيربابو» نيز خود را به هيئت پيرمردي مي آرايد و نقش «نازخانم» را هم يکي از جوانان که لباس زنانه مي پوشد، بازي مي کرد.

samamos-com.jpg1

موضوع نمايش، دعواي غول و پيربابو بر سر نازخانم است که سرانجام قرار مي شود کشتي بگيرند و غول پيروز مي شود و همراه نازخانم رقص کنان بازي را به پايان مي برد.

اين گروه معمولا چند روز پس از نوروز خوانها پيدا مي شوند. گروه شبها حرکت مي کنند و در هر خانه که بازي مي کنند از صاحبخانه هدايي چون برنج، تخم مرغ و شيريني و گاهي پول دريافت مي نمايند.

از شب چهارشنبه سوري به بعد در رشت و حومه هاي شهر شخصي را که عروس گوله مي گويند لباسهاي قشنگ محلي که داراي زينتهاي فراواني است، مي پوشانند و با عده اي از کودکان همراه به رقص و پايکوبي و دست فشاني مي پردازند و شادي کرده و مي گويند:

«عروس کوله باورديم جان دله باورديم» يعني عروس قشنگ و خوب و زيبا آورديم.

بازيگران اصلي عروس، داماد، غول، پير بابو، خواننده و کوله بارچي هستند و تعداد آنها گاهي به سه نفر هم مي رسد.

همراهان آنها نيز با پايکوبي، دست زدن واگير کردن به جشن عروس گوله نشاط دادن مي دهند و شخصي هم سبدي را حمل مي کند و تخم مرغها را از صاحب خانه گرفته و در آن قرار مي دهد.

«غول» ، مردي بلند قد و زورمند با لباس مندرس و قيافه عجيب با پوتين و کلاه و کچکي در دست است، لباس غول چغا و در پا چمش يا گالش دارد و در ساق پا معمولاً پاتاوه، جارو در کمر، غور و زنگ در کمر و ريسمان متصل به زنگ که شانه هاي او را مي گيرد، همراه دارد.

پيربابو ، ريش سفيد ، پوستين کلاه در سر و کچکي در دست و دور کمر حمايلي که زنگ و غور به آن آويخته مي شود، دارد و همچنين عروس، مردي با لباس محلي است که در سر منديل زده و دستمال سفيد تور بر سر و همينطور در يک دست دستمال و در دست ديگر جوالدوز براي دفاع از خود دارد.

داماد، لباسي بر تن يا شلوار فدک و پيراهن سفيد و کلاه تخم مرغي يا نمدي و جليقه اي پوشيده و در دست کچکي به همراه دارد، کولبارچي ها نيز با کيسه در پشت يا در دست گندم با گروه هستند.

غول تمثيلي از زشتيها و بديها است و عروس نماد اخلاق و خوبيها، پاسدار نيکي ها و پند و نصيحت راستي و چگونه خوب زيستن را به عروس گوله نشان مي دهد.

یکی از معروفترین آیین هاى نمایشی پیش نوروزى گیلان عروسه گوله است. آروس یا اوروس به معنای الهه زیبایی است که به عربی رفته و الف به عین تبدیل شده و دوباره با شکل جدید به زبان فارسی بازگشته است. ارس یا آرش و آرشمیدس نیز نزدیک به همین معناست که الهه آب استِ زیرا آب نشانه و نماد زیبایی و پاکی است. عروس یا اوروس گوله شاید به معنای عروسی گلهاست زیرا بهاران فصل زیبایی گل ها و آغاز طراوت و عروسی آن است.

فرامرز طالبی در کتاب تئاتر در گیلان می نویسد:samamos-com

قدمت عروس گوله به گذشته هاى بسیار دور میرسد.این نمایش در هر منطقه از گیلان با حفظ چهار چوب اولیه نمایش از بداهه هاى بومى نیز برخوردار بوده است .

شخصیت ها و شیوه اجرا:

1-سرخوان:خواننده شعر ،راوىو کارگردان

2- سا ز زن یا دایره زن :نوازنده سرنا (ساز محلى ) دياره زن (نوازندة دايره) كه فقط ريتم آهنگ و شعر را حفظ مي كند.

3- واگیر کونان:هم سرایان شعر عروسه گوله که به دنبال گروه حرکت میکنند و به تعدادشان افزوده میشود.

4- کترا زنان :چند نفر که با هماهنگى ساز و آواز دو کفگیر چوبى یا دو قطعه چوب را بر هم میکوبند.

5-غول : موجودى افسانه اى و درشت پیکر…..در برخى مناطق دو شاخ گاو بر سرش می گذاشتند و ریش انبوه سیاهى برچهره اش می بستند؛ چند جارو به جاى دم و چند دسته شالى (ساقه خشک شده برنج ) بر پشت و سینه اش می نهادند؛چند زنگوله هم بر لباسش آویزان مى کردند. غول  نيز مانند پيربابو لباس مي پوشد. شايد هم ژنده تر از پيربابو و با سر و وضع پريشان تر . او هم يك چوبدستي يا كچيك يا كچك kacakدارد كه هنگام رقصيدن به كچك پيربابو مي زند و مي خواند.

6- پیر بابو:همان باباى پیر فارسى است .لباس کهنه و مندرس به تن وریش سفیدى از پوست بز یا دم اسب بر صورت ،گاه نیز صورت او را سیاه مى کردندو بر سرش کلاه قیفى مقوایى مى گذاشتند. پيربابوpir babuمردي با لباس هاي ژنده كه چوبدستي هم دارد و اداهايي هم در مي آورد.

7 – ناز خانم یا همان عروسه گوله: از لباس و آرایش محلى استفاده مى کرد. دو دستمال وزنگهایی در دست مى گرفت که به هنگام رقص براى افشاندن و نواختن به کار مى برد. گاه سوزنى را براى فرارى دادن افراد مزاحم در دست مى گرفت و گاهى هم حالتى از خیاطى و دوخت و دوز را به نمایش مى گذاشت.samamos-com.jpg1 نقش اروس گوله را مردي درلباس زنانه با آرايشي غليظ واطوار و اداهاي خانم ها بازی می کرد.

8 – کاس خانم :که کارش مراقبت از عروسه گوله بود.

9-محافظ عروس : مردى جوان با پوششى محلى که با چوب و چماق از عروسه گوله مراقبت مى کرد.

10- کول بار کش :هدایاى مردم مانند برنج، تخم مرغ ، گندم ؛…….را بعد از نمایش درون کیسه می گذاشت.

11- تكل takal = سياهي لشكر- سه نفر يا بيشتر.غول و پيربابو به همراه دياره زن و گاهي وقتها همگي مي خوانند:عروس گولي بيارديم/جونه ديلي بيارديم/خونه خواه تره نيارديم/تي پسره بيارديم .

این مراسم معمولا از اواخر اسفند تا اواخر فروردین ماه اجرا مى شد. عروسه گوله ؛ در واقع جنگى است میان پیر بابو و غول بر سر به دست آوردن عروسه گوله . که در آن غول عاشق رقیب را از میدان به در میکند . و عروسه گوله را از آن خود مى کند .ای کاش اجراى عروسه گوله؛را بچره ، آبیارى……و دیگر نمایش هاى آیینى ما دوباره احیا میشدند و شاهد اجراى آنها در روستا ها بودیم .درست مثل قدیم.( نقل از کتاب تئاتر گیلان : فرامرز طالبى)

وقتی تکل واگویه : عروس گولي بيارديم/جونه ديلي بيارديم/ را می خواندند:

[عروس در اين هنگام رقص محلي مي كند]با لباس محلي گرده تمبان* و…خواننده (دياره زن)ضرب و آهنگ را عوض مي كند.

ضرب تند تر از آهنگ قبلي : عروس كي شي؟/پير بابو شي/پيربابو زحمت بكشي /شوون بي خوابي بكشي معني :عروس مال كيه؟/مال پيربابو (پيربابا)است/پيربابا زحمت كشيده /شب ها بيخوابي كشيده است .

غول و پيربابو هردو عاشق عروس هستند-غول مظهر زمستان و سياهي است . پيربابو مظهر باغباني كه مي خواهد عروس گل (بهار)را دوباره به مردم و طبيعت هديه بدهد.

غول و پيربابو با هم مي رقصند –غول رقص كنان به سوي عروس مي دود-از حالات عروس پيداست كه از دست غول زمستان خسته شده –پيربابو راه غول را مي برد و مانع رسيدن او به عروس مي شود.غول با عصبانيت برمي گردد و به پير بابو حمله مي كند پيربابو نيز به مردم پناه مي برد ودراين گيرودار اداهايي هم از خود در مي آورد تا مردم شادي كنند .

در انتها غول سرگشته و وامانده از مقاومت پيربابو و عروس از پاي مي نشيند وبدين تريب با تكرار اين نمايش و حركاتي كه في البداهه توسط بازيگران خلق مي شود روز خوبي براي مردم ورق مي خورد.اين كاروان به همة خانه ها سرميزند وخيلي ها به پيشواز آنها مي آيند وازآنها مي خواهند كه به خانة آنها بروند ودر پايان هركس به اندازة وسع خود به آنها انعام –پول ، برنج –تخم مرغ و… مي دهد.

اينجاست كه به سادگي حركات شوخ و شنگ غول و پيربابو غصه به بازي گرفته مي شود و مي شود گفت كه هنوز زندگي مانده است ويا…تا شقايق هست زندگي بايد كرد .

پس گيل و گالش هرلحظه رفتن سياهي و ظلمت را خواستارند و هميشه با آمدن اين دسته از فروشندگان عشق و مهر و دوستي –دسته دسته گل نثار روح سترون زمستان وبهار آبستن سبزه و شادي مي شود تا مصداق حقيقي –ديو چو بيرون رود فرشته در آيد باشد و سبزه و طراوت همه جا بگسترد.

ترانه عروس گوله

غول در را مي زند و صاحب خانه را مي خواهد که از خانه بيرون بيايد و پس از رد و بدل شدن صحتهايي مي گويد:

اي خانخواه بيرون بيه (ای صاب خانه بیرون بیه)

تي سگ مره گيره،

یه لقد زنم ميره/ (یکی زنم میره یا یته زنم میره)

اون گناه مره گیره

اي خانخواه بيرون بيه

عروس گوله بيارديم/

جان دله بيارديم

خانخواه تره نيرديم

تي پسر بيارديم/

از راه دور بيارديم

چه ظرف زور بيارديم /

خانخواه تره نيارديم

تي پسر بيارديم /

آهاي پيربابو

تي افسار کهنه وابو،

تي پالون پيربابو /

تي جوه چرکم بو

عروس گوله بيارديم

جان دل بيارديم.

پير بابو نيز در جواب مي گويد:

غول ببين

غول کمر بجير توله

کمر بجور نقره

و غول پاسخ مي دهد:

عروس ميشه

مي جان شه

مي دل شه

سياه کشمشه /

زحمت بکشه

آهاي پيربابو

تي ريش سفيدابو /

عروس گوله بيارديم

جان دله بيارديم /

خانخواه تره نيارديم

تي پسر بيارديم/

غلام بما

غلام پير غلام بما

شمي محله چره بمه

براي حاجتره بمه

غلام مي گويد:

غلام دروغ گونه،

غلط کنه

عروس ميشه

سيا کشمشه.

دعوا غول و غلام با کچک شروع مي شود بعد از مدتي همه با هم مي گويند:

عروس گوله همينه

ببينين چه نازنينه /

عروس گوله بيارديم

جان دله بيارديم/

عروس شب بيارديم

بي چادر شب بيارديم/

خانخواه تره نيارديم

تي پسر بيارديم/

آهاي پير بابو

تي کاره وه چه وابو

تي ريشه سفيدابو/

عروس کي شه

پير بابو شه

پير بابو زحمت بکشه /

اي غولک شيرازي

يه قدري بکن بازي

تا خانخواه ببو راضي/

حمام بزار بيارديم

چه ظرف زور بيارديم /

عروس گوله همينه

عروس نازنينه

عروس بهار چينه /

اي پيربابو

تی افسار کهنه وابو

زمستانم بهارابو/

عروس گوله بيارديم

جان دله بيارديم

خانخواه تره نيارديم

تي پسر بيارديم /

عروس گوله همينه

ببين چه نازنينه .

 

اروس گوله

همین ترانه اروس گوله به شکل های دیگر با تغییراتی دیگر خوانده می شود. در این جا یکی دیگر از ترانه ها را می آوریم تا با اصل آن مطابقت کنید.

ترانه عروس گوله

مشته برار مشته خواخر

تی چومه واکن بیه دنیا وبین

بهار بومه بهار بومه

تی خانه من سفره هفت سین دچین

آخ شب عید، عید شو

تازه بوبسته سال نو

دار و درختان همگی

به تن دارن لباس نو

عروسه گوله بیاردیم

جان دله بیاردیم

خانخواه تره نیاردیم

تی پسره بیاردیم

قزن ورس بیه

تی سگه آدم گیره

پایه زنم میره

آ ناله مره گیره

ووی ! عروس گوله بیاردیم

جان دله بیاردیم

خانخواه تره نیاردیم

تی پسره بیاردیم

عروس گوشواره ببین

هی هی

اونه دیم سر خاله ببین

هی هی

عروس بنفشه پیراهن و چادر گلداره ببین

هی هی

عروش گوشواره ببین

هی هی

عروس گوله همینه

عروس بهار شینه

ببین چه نازنینه

گل خانوم بیه بیه

در زنم نگو کیه

بشکفته گل و گیه

نازخانوم تونم بیه

گل خانوم تونم بیه

در زنم نگو کیه

بشکفته گل و گیه

ناز خانوم تونم بیه

سیب خانوم تونم بیه

نوروز موارک بین

سال نو موارک

گل خانوم بیه بیه

در زنم نگو کیه

بشکفته گل و گیه

گل خانوم تو هم بیه

سیب خانوم تو هم بیه

نوروز موارک بین

سال نو موارک

رنگ ببینه رنگه

چشمان زنه من دنگه

می چومه پر ارسو

تی دل چی مونه سنگه

قربان خدا بوشوم

ماه بتابسته تنگه

نوروز موارک بین

سال نو موارک

مشته برار مشته خواخر

تی چومه واکن بیه دنیا وبین

بهار بومه بهار بومه

تی خانه من سفره هفت سین دچین

آخ شب عید، عید شو

تازه بوبسته سال نو

دار و درختان همگی

به تن دارن لباس نو

عروسه گوله بیاردیم

جان دله بیاردیم

خانخواه تره نیاردیم

تی پسره بیاردیم

 

دانلود آهنگ عروسه گولی از فریدون پور رضا

به هرحال عروس گوله و گروهش از کارهاي نمايشي بسيار جالب و دوست داشتني محلي براي همگان است که نمايشگران آن شامل عروس، پيربابو، غول و دياره زن هستند و نويد بخش آمدن بهار و به ثمر نشستن تلاش براي خوب بودن و خوب ماندن هستند.

منابع:

۱- آیین هاو باورداشت های گیل و دیلم ؛ زنده یاد پاینده ی لنگرودی

2- گامهای گمشده ؛ زنده یاد مرتضی حنانه

3- تاریخ گیلان؛  مرعشی

4- تاریخ گیلان ؛ عبدالفتاح فومنی

5- تئاتر در گیلان ؛فرامرز طالبی

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا