اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیاقتصادیروان شناسیمعارف قرآنی

تکاثر، مسابقه بر سر دنیا

بسم الله الرحمن الرحیم

تکاثر نوعی مسابقه و جدال بر «کثرت» خواهی است که اگر نسبت به آخرت باشد، «تنافس» و «مسابقه» بر خیر «کثیر» است که نماد اصلی آن «کوثر» و گرایش به «خیرکثیر» حکمت و علم هدفمند الهی است؛ اما اگر نسبت به دنیا باشد که اصطلاح قرآنی تکاثر ناظر به مسابقه و جدال بر سر این کثرت خواهی و کثرت گرایی است، بسیار امری ناپسند است که می تواند جدال گفتاری را به سوی جنگ و قتال و ظلم و ستم سوق دهد و جهانی را به تباهی بکشاند؛ چنان که جنگ های دیروز و امروز مردمان به سبب همین گرایش خطرناک تکاثرخواهی و تکاثرگرایی است.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تکاثرخواهی و تکاثرگرایی رقابتی ریشه در بینش و نگرش باطلی دارد که انسان را به سوی ارزش های مادی و دنیوی سوق می دهد و جدال بر سر فزونی در «قدرت و ثروت» را بر می انگیزاند و تجمل گرایی و تفاخر گرایی را در کنار ظلم و ستم و تعدی آشکار و نهان را تقویت و تثبیت می کند. بنابراین، نمی بایست از کنار تکاثر و مسابقه و رقابت مردمان در فزونی مال و مقام و ثروت و قدرت به سادگی گذشت و برای درمان آن چاره ای نیاندیشید.

نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، بر آن است تا ابعاد این رفتار اجتماعی را بر اساس روان شناسی اجتماعی قرآن تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

خطرات روحیه و رویه تکاثرگرایی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر کسی بر اساس شاکله شخصیتی خویش عمل می کند(اسراء، آیه 84) که این شاکله ریشه در بینش و نگرش و روحیات و ملکات و مقومات نفسانی او دارد. در حقیقت بینش و نگرش هستی شناختی و انسان شناختی هر کسی که فلسفه زندگی او را می سازد، انسان را به سوی خلقیات و اخلاقیات سوق می دهد که برایش به عنوان فضایل و ارزش ها مطرح شده است. بنابراین، اگر کسی آخرت و معاد را بپذیرد و اصالت را به آخرت بدهد، تمام تلاش خویش را به چیزهایی مانند تقوای الهی و احسان مبذول می دارد که از نظر اخروی به عنوان فضلیت و ارزش است؛ در حالی که اگر کسی منکر آخرت و معاد باشد، تمام کوشش و تلاش خویش را به ارزش های مادی دنیوی می دهد و برای کسب آن تلاش می کند. این گونه است که چنین شخصی ثروت و قدرت دنیوی را ارزش و فضلیت بس اساسی می داند و برای کسب قدرت و ثروت به هر شکل و نوعی اقدام می کند و مثلا گرایش به بخل می یابد و اهل احسان نخواهد بود. این گونه است که در شخصی «احسان» به عنوان یک فضلیت و ارزش اخلاقی شکل کرده و با تکرار عمل و رفتار به عنوان ملکه و مقوم شخصیتی او در می آید و به عنوان «محسن» شناخته می شود، در حالی دیگری به عنوان «بخیل» معرفی می شود.

به هر حال، از نظر قرآن، این بینش ها و نگرش های انسانی است که ملکات و مقومات شخصیتی هر کسی را می سازد و رفتار و عمل هر کسی نیز تابع همین ملکات و مقومات شخصیتی است که از آن به «شاکله» تعبیر می شود.(اسراء، آیه 84)

از نظر آموزه های قرآنی، کسانی که اصالت را به دنیا می دهند و فضایل و ارزش های مادی در نفس ایشان برجسته می شود، گرایش به اموری دارند که «تکاثر» در ثروت و قدرت از تجلیات و مظاهر چنین گرایش شخصیتی است. افرادی که گرفتار چنین روحیه نفسانی و رویه رفتار اجتماعی هستند، با هم در کسب ثروت و قدرت مسابقه می دهند و به رقابت با هم می پردازند تا جایی که از رقابت گفتاری و تفاخر رفتاری به جدال و درگیری بر کسب ثروت و قدرت بیش تر می پردازند و برای حذف فیزیکی یک دیگر تلاش می کنند تا ثروت و قدرت دیگری را تصاحب کنند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، این افراد تکاثرگرا حتی اگر به آخرت و معاد ایمان داشته و اهل کفر بدان نباشند، ولی وقتی نفس ایشان گرفتار تکاثر می شود، همین دلبستگی موجب می شود تا در فرآیند سقوط و هبوط گرفتار کفر و شرک شوند(کهف، آیات 34 تا 42؛ سباء، آیات 34 و 35)؛ زیرا این افراد بر این گمان هستند که ثروت و قدرت از فضایل و ارزش های اساسی است و اگر در دنیا از آن بهره مند شده اند، کرامتی الهی برای آنان است، چنان که فقر نشانه اهانت الهی نسبت به افراد فقیر است.(فجر، آیات 15 تا 17) بنابراین، پس اگر قیامتی باشد، آنان چنان که در دنیا بهره مند از ثروت و قدرت هستند، در آخرت نیز چنین است و هرگز «عذابی» نخواهند شد.(سباء، آیات 34 و 35)

به نظر این افراد «مترف» گرفتار رفاه زدگی و خوشگذرانی به دلیل ثروت و قدرت، اولا قیامتی نخواهد بود؛ ثانیا اگر باشد بازگشت و انقلاب آنان به سوی خدا، نه تنها وضعیت آنان را بدتر نمی کند، بلکه بهتر نیز می کند.(کهف، آیات 34 و 36) بنابراین می تواند که این افراد حتی اگر منکر قیامت نباشند، ولی ایمان قطعی و یقینی بدان نداشته و عالمانه نسبت به آن قضاوت نمی کنند، بلکه همه باورها و اعتقاد ایشان بر پایه «ظن» است که انسان را از علم غنی نمی سازد و حجتی له یا علیه کسی نیست.(همان؛ نجم، آیه 28)

در حقیقت اموری به عنوان بستر و زمینه تکاثرگرایی نقش اساسی دارد که از جمله آنها می توان به جهالت نسبت به حقیقت فلسفه زندگی و عدم آگاهی نسبت به ارزش های اخروی و بی ارزش مادیات نسبت به معنویات اخروی(تکاثر، آیات 1 تا 7)، کفر نسبت به خدا و آخرت(کهف، آیات 32 تا 37)، غرور و فریبندگی دنیا(حدید، آیه 20)، رفاه زندگی و اتراف و خوشگذرانی(سباء، آیات 34 و 35) و مانند آنها اشاره کرد.

بنابراین، از نظر قرآن، عقاید و اعتقادات افراد تکاثرگرا: اولا مبتنی ظن فاقد علم است؛ و ثانیا عاملی مهم در نگرش های باطل ایشان نسبت به حقیقت و فلسفه زندگی است؛ و ثالثا سبک زندگی آنان را به سوی تکاثر سوق می دهد که مسابقه و رقابت بر سر قدرت و ثروت و ارزش های پست دنیوی است.

البته از نظر قرآن، چنین افرادی گرفتار «عُجب» و خودپسندی شده و به سبب بهره مندی از قدرت و ثروت بر این باورند که وضعیت آنان بسیار متفاوت از دیگران است و در آینده نیز چنین خواهد بود؛ پس اگر اینک از ثروت و قدرت بهره مند بوده و مترف و خوشگذران هستند، اگر آخرت و رستاخیزی نیز باشد، باز آنان چنین خواهند بود و هیچ عذابی برای آنان نیست.(کهف، آیات 34 و 35؛ سباء، آیات 34 و 35)

از نظر قرآن، تصویری نادرست از فلسفه آفرینش به ویژه آفرینش انسان موجب می شود تا چنان غرق در تکاثرگرایی شوند که از اهداف آفرینش به ویژه معاد و رستاخیز غافل شوند و حتی اگر الهامات هدایت فطرت الهی آنان را به سوی باور به آخرت سوق دهد، باز هم به سبب حجم عظیم گرایش به مادیات دنیوی و تکاثرگرایی در قدرت و ثروت، چنان از آخرت غافل می شوند که هیچ اندیشه و برنامه علمی و عملی برای آن ندارند. این گونه است که در دام تکاثرگرایی چنان گرفتار می آیند و در گرداب آن غرق می شوند که تا دم مرگ نیز یادی از آخرت نکرده و برای آن اندیشه و تلاشی نمی کنند.(تکاثر، آیات 1 و 2)

به سخن دیگر، رقابت و مسابقه در تکاثر قدرت و ثروت موجب می شود که گرفتار «لهو» و بیهودگی در امر زندگی شوند و از اطاعت خدا و قیامت باز مانند (مجمع البیان، ج 9 و 10، ص، آیه 812) و مهمات امور که قیامت و بندگی باشد را کنار بگذارند و امری به این مهمی که در برابرشان است، دیده نشود و بدان توجه و اهتمامی نورزند تا جایی که برای کسب تفاخر نسبت به یک دیگر در مسابقه و رقابت تکاثرگرایی، به سوی قبرستان بروند و شمارش آرای مردگان خویش کنند تا افزونی جمعیتی خویش را به رخ بکشند. البته این روحیه و رویه چنان در ایشان اثر می گذارد تا دم مرگ و رفتن خویش به قبرستان نیز بیدار نمی شوند و «لهو» تکاثر آنان را چنان ایشان را در بر می گیرد که تا زمان مرگ و گور رفتن خویش بیدار نمی شوند.(همان)

بی گمان از جهالت عقلی و علمی این افراد تکاثرگرا است که تا دم مرگ گرفتار بیهوده ها می روند و از مهمات غافل می شوند تا جایی که برای تکاثر و رقابت کثرت گرایی به قبرستان برای شمارش آرای قوم و قبیله خویش می روند و چنان به این امور توجه و اهتمام دارند که تا دم مرگ خویش از این کار بیهوده دست بر نمی دارند و خود به مقابر سپرده می شوند بی آن که بیدار شوند.(همان)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تکاثرگرایی و تفاخرگرایی موجب خشم الهی می شود و کسانی که به دام آن افتاده باشند، نه تنها محروم از امدادهای الهی می شوند، بلکه چیزهایی که برای آن تلاش و کوشش کرده و عمرش خویش را صرف آن نموده اند، همگی از میان می رود و ثروت و قدرت ایشان از دست می رود و چیزی برای آنان نمی ماند.(کهف، آیات 32 تا 42)

باید توجه داشت که تکاثرگرایی به عنوان یک روحیه و رویه، وقتی ملکه و مقوم شخصیتی و شاکله هویتی کسی شود، درمان آن شدنی نیست و جز به معجزه نمی توان امید به رهایی چنین شخصی از این بیماری خطرناک داشت؛ زیرا از نظر قرآن، این افراد تا لحطه مرگ دنبال تکاثر می روند و در مسابقه و رقابت ثروت و قدرت مشارکت فعال دارند.(تکاثر، آیات 1 و 2؛ مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 812)

از نظر قرآن، وقتی انسان به زمان احتضار می رسد آن گاه حقایقی به او نشان می دهند که از جمله بیهودگی و لهو بودن تکاثر است؛ آن زمان شخص تکاثرگرا دوزخ اعمال خویش را می بیند که چگونه نعمت زندگی دنیوی خویش را تباه کرده و عمرش را به لهو و بیهودگی تلف نموده است و روز قیامت می بایست پاسخگوی نعمت عظیم زندگی دنیوی باشد که آن را تباه نموده است. این حقایق هنگامه مرگ به او نشان داده می شود و شخص تا پایان کار خویش را در دوزخ می بیند.(تکاثر، آیات 1 تا 8)

در حقیقت خدا در همین دنیا تکاثرگرایان را تهدید می کند که سرنوشتی پلید و شوم برای خویش رقم می زنند که سرانجام آن دوزخ آتشین است که به سبب تباهی نعمت های الهی به ویژه نعمت عمر و عدم بهره مندی از ولایت الهی برای خویش رقم زده اند.(همان) البته این دیدن و رویت می تواند در هنگامه مرگ به گونه ای باشد که از آن به «یقین» تعبیر می شود؛ یعنی علمی که شهودی و رویت است و هیچ شکی در آن را نمی یابد. شخص تکاثرگرا در هنگامه احتضار و پیش از گور شدن و در مقبره رفتن، آغاز به شکل «علم الیقین حقایق زندگی و آثار اعمالش خویش را می بیند، سپس در مرتبتی دیگر به «عین الیقین» آن را تجربه می کند و در نهایت به «حق الیقین» خود آتش می شود.(تکاثر، آیات 1 تا 8؛ واقعه، آیه 95؛ حاقه، آیه 51؛ المیزان، ج 20، ص 352)

به هر حال، از نظر قرآن، تکاثرگرایان تفاخرفروش، که گوی رقبت از دیگران می ربایند و در مسابقه تکاثر ثروت و قدرت زندگی خویش را صرف می کنند، گرفتار عذاب های دنیوی و اخروی می شوند.(تکاثر، آیات 1 تا 8؛ کهف، آیات 32 تا 42؛ حدید، آیه 20)

از نظر قرآن، تکاثرگرایی امری بیهوده و لهو است و تکاثرگرایان برای هیچ و پوچ تلاش می کنند؛ زیرا در نهایت «حطام» و گیاه بی ارزش و خشکیده ای را در اختیار دارند در حالی که عمری را به فریب دنیا خود را بدان مشغول کرده بودند.(حدید، آیه 20)

به سخن دیگر، انسانی که تمام عمرش را سرگرم لعب و لهو و تفاخر و تکاثر در قدرت و ثروت به سر می برد، چیزی در نهایت در اختیار ندارد و همه چیزش را در قمار زندگی دنیوی به فریب و غرور دنیا فروخته و چیزی برای آخرت خویش ذخیره نکرده است.(همان)

بنابراین، از نظر قرآن، درمان تکاثر به عنوان یک بیماری روانی و نفسانی با آثار اجتماعی که در روان شناسی اجتماعی از آن بحث می شود، تنها توجه یابی یا توجه دادن به فلسفه آفرینش از جمله فلسفه آفرینش انسان و فلسفه زندگی دنیوی است؛ زیرا وقتی انسان متوجه حقیقت آفرینش انسان و زندگی پس از دنیا باشد و به قیامت و بهشت و دوزخ (تکاثر، آیات 1 تا 7؛ حدید، آیه 20) و حسابرسی اخروی اعمال دنیوی(تکاثر، آیات 1 تا 8) یقین آورد و ناپایداری دنیا و مادیات را درک کند(حدید، آیه 20) دیگر دنبال دنیا نمی رود، چه رسد که برای تکاثر در ثروت و قدرت به رقابت و مسابقه بپردازد، بلکه تمام تلاش خویش را می کند تا برای آخرت همانند اسبهای مسابقه سرعت و سبقت بگیرد و در این عرصه به «تنافس» و نفس نفس بیافتد تا گوی سبقت در فضایل اخروی را از همگنان برباید و در مقام «السابقون الاولون» در جایگاه «مقربان» قرار گیرد و در «مقعد صدق عند ملیک مقتدر» بنشیند.(مطففین، آیات 26 تا 28؛ قمر، آیه 55؛ واقعه، آیات 8 و 9؛ توبه، آیه 100؛ حدید، آیه 21)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا