اخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

راهکارها برای در امان ماندن از گناه

بسم الله الرحمن الرحیم

بی گمان پیشگیری مقدم و برتر از درمان است؛ زیرا درمان نه تنها سخت تر و عذاب آورتر است، بلکه هزینه گزافی را نیز تحمیل می کند. به عنوان نمونه شستن دستها و زدن ماسک برای جلوگیری از بیماری سرماخوردگی، آنفلوآنزا و کرونا ، آسان تر، کم هزینه تر و کم خطرتر از گرفتاری و درمان آن است؛ زیرا خطر مرگ در دو نوع اخیر بسیار بالا است و دوران سختی را بیمار می گذارند تا درمان شود و اگر هم درمان شود، آثار و پیامدهای آنان در بدن هم چنان باقی می ماند.

هم چنین ترک گناه و دفع آن مقدم و برتر از توبه و رفع آن است؛ زیرا ممکن است شرایط برای توبه فراهم نشود؛ چه این که ممکن است شخص نتواند به سبب عادت به گناه، آن را ترک کند و برای رفع آن بکوشد.

از همین روست که در قرآن، بر ترک ابتدایی گناه، و دفع و پیشگیری از آن تاکید می شود و راهکارهایی را قرآن بیان می کند تا شخص آلوده به گناه نشود تا نیازی به رفع آن از طریق توبه، استغفار و اصلاح آن باشد. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن است تا راهکارهای پیشگیری و در امان ماندن از گناه را بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

موانع گناه و عوامل پیشگیری از ارتکاب آن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر چند که انسان با استغفار، توبه و اصلاح می تواند از آثار و پیامدهای زیانبار گناه در امان ماند و هم چون کودکی است که زاده شده یا کسی که با رفتن به حمام و گرمابه خود را از چرکها و شوخ گناه پاک و مطهر می سازد؛ اما بهتر این است که شرایطی را فراهم آورد که گناه نکند و از آن در امان ماند.

از نظر قرآن، عوامل بازدارنده و موانع ارتکاب گناه به دو دسته اصلی اعتقادی و رفتاری تقسیم می شود؛ به این معنا که برخی از اعتقادات انسان نسبت به خدا موجب بازدارندگی است؛ چنان که برخی از کارها و رفتارها نیز موجب پیشگیری از گناه است. بر این اساس می بایست به هر دو دسته اعتقادات و اعمال بازدارنده توجه و اهتمام داشت.

الف : عوامل اعتقادی بازدارنده از گناه : از نظر قرآن، مهم ترین اعتقاداتی که ایمان بدانها مانع جدی برای ارتکاب گناه و بازدارنده اصلی است، اعتقادات زیر و توجه به آن هاست:

  1. توجه به علم و ربوبیت الهی: از نظر قرآن، از موانع گناه می توان به توجه به علم و احاطه خدا نسبت به بندگان و ربوبیت و پروردگاری او اشاره کرد؛ زیرا کسی که معتقد است خدا به همه اعمال ظاهری و باطنی او احاطه کامل دارد و به عنوان پروردگار در حال تکمیل نفس او برای دست یابی به کمالات است، به خود اجازه نمی دهد تا گناه کند.(یوسف، آیات 23 و 24 و 33؛ نساء، آیات 107 و 108) از نظر قرآن، انسان محترم در اجتماع کاری نمی کند که موجب بدنامی و بی احترامی او شود؛ از همین روست که کارهایش خویش را به گونه ای انجام می دهد که بدنامی به دنبال نداشته باشد. شگفت این که وقتی بخواهد به هر دلیلی کاری بر خلاف عرف اجتماع انجام دهد، نهانکاری و پنهانکاری می کند و از مردم خوف و ترس دارد و حیا می ورزد. اگر انسان هماره خدا را در نظر داشته باشد و بداند که در محضر خدا است، به خود اجازه نمی دهد تا گناهی کند؛ زیرا جایی برای نهانی کاری نیست و همه هستی در محضر خداست، بلکه خدا به سرّ و خفی و اخفی آگاه است و نیت های باطنی افراد را نیز می داند. انسانی که بداند در محضر خدا است و خدا او را می بیند، هرگز به خود اجازه نمی دهد در آشکار و نهان گناه کند.(همان؛ علق، آیه 14) خدا در قرآن می فرماید: يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا ؛ كارهاى نارواى خود را از مردم به شدت مخفی و نهان مى دارند، و از خدا نهان نمی دارند؛ و چون شبانگاه به چاره‏ انديشى مى ‏پردازند و سخنانى مى‏ گويند كه وى بدان خشنود نيست. او با آنان است و خدا به آنچه انجام مى‏ دهند همواره احاطه دارد. (نساء، آیه ۱۰۸) پس اگر انسان عاقل عالم خدا را حتی در سطح مردمان تنزل می داد، همان طوری که سعی می کند تا در برابر چشمان مردم گناه نکند، در برابر خدا نیز گناه نمی کرد و آن را مخفی می داشت؛ و از آن جایی که چنین چیزی اگر نسبت به مردمان ممکن باشد، نمی توان در برابر خدا مخفی و نهان کرد، پس هرگز تن به گناه نمی داد و این گونه از ارتکاب گناه در امان می ماند.
  2. ترس از عذاب خدا: توجه به خدا و ترس از عذاب الهی از دیگر عوامل بازدارنده گناه است. کسی که از عذاب خدا ترسان و هراسان است، هرگز مرتکب گناه نمی شود؛ چنان که ترس از مجازات دنیوی و کیفر در محاکم قضایی و توجه به آن موجب می شود که انسان از ارتکاب گناه هم چون عبور از چراغ قرمز و سرقت و دزدی باز ماند و کاری نکند که دستگیر و مجازات شود. از نظر قرآن، توجه به این که خدا می بیند و مرتکب گناه را در دنیا و آخرت مجازات می کند، خود عامل بازدارنده از ارتکاب گناه است.(زمر، آیه 13؛ آل عمران، آیه 30) البته بسیاری از مردم به سبب سنت امهال و استدراج به این نکته توجه ندارند که عذاب الهی ممکن است همراه با تاخیر حتی تا قیامت باشد؛ از این روست که گناه می کنند؛ اما اگر توجه داشته باشند که ارتکاب گناه پیامدهای سخت و عذاب آوری را به دنبال دارد، هرگز مرتکب گناه نخواهند شد؛ حتی اگر دیگران از آنان بخواهند در امر گناه معاونت داشته باشند، هرگز دنبال چنین تعاونی نمی روند و خود را آلوده به گناه نمی سازند.(سجده، آیه 12؛ مائده، آیه 2؛ بقره، آیه 85)
  3. توجه به حشر و روز حسابرسی: از نظر قرآن، اعتقاد به حشر انسان ها در قیامت و پاسخگویی در برابر حسابرسی افکار و اعمال، مهم ترین عامل بازدارنده از ارتکاب گناهانی است که خدا از نهی کرده است. کسی که می داند روزی می بایست پاسخ صغیر و کبیر و ریز و درشت اعمال خویش را در پیشگاه الهی بدهد، تلاش می کند تا کاری را انجام ندهد که غضب و خشم الهی را بر می انگیزد و او را عذاب و کیفر می دهد.(مجادله، آیه 9؛ سجده ، آیه 12)

ب: اعمال بازدارنده از ارتکاب گناه: از نظر قرآن، اعمال و کارهایی که می تواند شرایط بازدارنده ای را فراهم آورد تا انسان مرتکب گناه نشود، عبارتند از:

  1. ایمان: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ایمان یکی از اعمال قلب آدمی است؛ زیرا نفس زمانی تن به کاری به نام ایمان می دهد که از نظر اندیشه و انگیزه به حقیقت هستی پی برده و با تعقل یا نقل قطعی حقیقت را دریافته باشد. در این زمان است که عقیده ای را به قلب خود گره می زند و هرگز از آن تخطی نمی کند. هرگاه ایمانی به خدا و پروردگاری خدا و نیز حسابرسی در دنیا و آخرت در شخص ایجاد شود، و بدان گرایش یابد، آن گاه است که از ارتکاب گناه خودداری می کند؛ زیرا می داند که گناه به معنای عصیان نسبت به خدا است که عامل خشم و عذاب وی خواهد شد.(نور، آیات 11 و16 و 17)
  2. تقوا: تقوا به مجموعه ای از کارها گفته می شود که انسان را از خشم و غضب الهی نگه می دارد؛ زیرا تقوا از وقایه به معنای نگه داری از خطری است. از نظر قرآن، متقی کسی است که با ترک محرمات و انجام واجبات در مرتبه نخست تلاش می کند تا موجبات خشم الهی را فراهم نیاورد. بر این است ترک گناه به عنوان محرمات را در دستور قرار می دهد و هرگز مرتکب گناهی نمی شود؛ زیرا می داند که چنین رفتاری به معنای خشم و عذاب الهی است.(مائده، آیه 2؛ اعراف، آیات 22 و26؛ مریم، آیه 18؛ حجرات، آیه 12؛ مجادله، آیه 22)
  3. اخلاص در بندگی: اخلاص به معنای عدم دخالت غیر خدا در کارها، به ویژه عبادت می تواند انسان را از ارتکاب گناه بازدارد؛ زیرا انسان مخلص جز رضایت الهی نمی خواهد و نمی جوید و برایش رضایت دیگری و دست یابی به امری غیر از امور مورد رضایت الهی مهم نیست؛ این گونه است که در عبادت خویش خلوص و اخلاص را مراعات می کند و تلاش می کند تا کاری را انجام دهد که مورد رضایت خدا و از مصادیق بندگی خالصانه و مخلصانه است. این گونه است که هرگز در بندگی و عبودیت که هدف خلقت انسان است(ذاریات، آیه 56) سراغ گناه نمی رود و از ارتکاب آن پرهیز می کند؛ چرا که صراط مستقیم بندگی را در ترک گناه و محرماتی می داند که خدا از آن نهی کرده است.(یوسف، آیه 24؛ فرقان، آیات 63 و 68؛ یس، آیات 60 و61)
  4. ازدواج: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان نیازهایی دارد که می بایست آن را از طریق مشروع برطرف سازد. همان طوری که نیازهای غذایی خویش را با مال حلال و طیب برطرف می کند، نیازهای جنسی و شهوانی خویش را نیز از طریق حلال و طیب برطرف می سازد؛ زیرا سرکوب نیازها نادرست و تامین متعادل آن درست است؛ زیرا این گونه به دور از افراط و تفریط می تواند به کمالات دست یابد بی آن که شهوت غذایی یا جنسی را سرکوب کند یا اجازه طغیان به آن بدهد. (بقره، آیه 187؛ نساء، آیه 25؛ هود، آیه 87؛ نور، آیه 26)
  5. عفت : عفیف کسی است که خود را از ارتکاب گناه باز می دارد و نفس شهوانی و غضبانی خویش را حبس و محدود می سازد. از نظر قرآن، ایجاد حالتی به نام عفت و حفظ و ثبات آن می تواند عامل بازدارنده از گناه باشد. پس هر کسی می بایست تلاش کند تا به این فضلیت دست یابد؛ زیرا خود مانع از گناه به ویژه گناه جنسی و عامل پیشگیری از آن است.(یوسف، آیات 32 و 33؛ نور، آیه 33)
  6. عصمت: عصمت به معنای بند محکم و استواری که انسان را از گناه نگه می دارد، حالتی در نفس انسان است که از دو طریق تفضلی و اکتسابی به دست می آید. پیامبران و معصومان(ع) از عصمت تفضلی برخوردار هستند؛ زیرا مسئولیت رهبری جوامع را در اختیار دارند، اما غیر از ایشان می توانند با ایجاد شرایطی به عصمت اکستابی برسند. این عصمت خود عامل بازدارنده از ارتکاب گناه است. بسیاری از اولیای الهی و علمای ربانی به چنین عصمتی رسیده اند که آنان را از ارتکاب گناه باز می دارد و نفس هیچ گرایشی به آن ندارد.(یوسف، آیات 23 و 24) از نظر قرآن اعتصام به خدا می تواند عامل مهم در ایجاد عصمت الهی در فرد باشد که او را حفظ و صیانت می کند و در صراط مستقیم نگه می دارد.(نساء، آیات 146 و 175؛ آل عمران، آیه 103؛ حج، آیه 78)
  7. استعاذه: انسان می بایست به این باور برسد که دشمنانی دارد که در کمین او هستند و از جایی که خبر ندارد به او هجوم و یورش می آورند. در این حالت بهترین کار این است که انسان خود را در پناهگاه خدا قرار دهد. برای رفتن به پناهگاه می بایست به استعاذه توجه یافت و با کارها و اقداماتی از پناهگاه امن الهی برخوردار شد. این کارها و اقدامات را استعاذه می گویند که از جمله آن ها استعاذه زبانی و قلبی و عملی است.(یوسف، آیه 23؛ مریم، آیه 17)
  8. دعا و نیایش: از دیگر کارهایی که موجب می شود تا انسان در شرایط و حالاتی قرار گیرد که از ارتکاب گناه دور بماند، دعا و نیایش به درگاه خدا و پناهجویی به اوست؛ زیرا خدا دعا و نیایش خالصانه این افراد را می شنود و بدان پاسخ مثبت می دهد و آنان را از ارتکاب گناه دور نگه می دارد.(یوسف، آیات 33 و 34)
  9. رشد عقلی: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسانی که رشید است از ارتکاب گناه خودداری می کند. رشید کسی است که از عقلانیت سود می برد. البته عقلانیت در اسلام همان هدایت های تکوینی و فطرتی است که در ذات همه قرار داده شده و شخص توانسته آن را به ظهور و فعلیت برساند و از سفاهت و سبک مغزی که مخالفت با اسلام و هدایت های تشریعی آن است، دور نگه دارد. در حقیقت رشید کسی است که هدایت تکوینی و فطری (طه، آیه 50) را با هدایت های تشریعی آمیخته و با نور اسلام و ایمان آن را کمال رسانده و ظهور بخشیده است.(حجرات، آیه 7) در برابر رشید، انسان سفیه و بی خردی است که بر خلاف تعقل و نقل وحیانی عمل می کند و به اسلام تن نمی دهد.(بقره، آیه 130) از نظر قرآن کسی که رشید است و از تعقل سود برده و آن را به کار گرفته است هرگز مرتکب گناه و کارهای ناروا و زشتی نمی شود که عقل و نقل آن را نهی کرده است.(هود، آیه 78)
  10. فضل الهی: از نظر قرآن، بهره مندی انسان از تفضلات الهی موجب می شود تا گرایشی به ارتکاب گناه نداشته باشد و از آن اجتناب کند؛ زیرا انسان در شرایطی قرار دارد که خواسته های نفسانی و وسوسه های ابلیسی شیطانی از همه جهات به او هجوم می آورد و او را به ارتکاب گناه دعوت می کند و فرا می خواند. پس تنها کسانی از ارتکاب گناه به طور کامل در امان می مانند که از تفضل الهی برخوردار باشند. البته دست یابی به تفضل الهی یعنی فضل اکتسابی نیازمند آن است که شخص ایمان آورده و اعمال صالح هم چون نماز را به جا آورد تا این گونه در شرایطی قرار گیرد که به فضل الهی از ارتکاب گناهان در امان ماند.(نور، آیات 15 تا 20)
  11. نماز: از نظر قرآن، اعمال عبادی به ویژه نماز می تواند به عنوان یکی از عوامل اصلی برای بازدارندگی از ارتکاب گناه و فحشاء در انسان باشد؛ زیرا نماز هماره انسان را از انجام و ارتکاب فحشاء نهی می کند و به او هشدارهای لازم را برای ترک آن می دهد. البته نماز «مانع» نیست، ولی ناهی است؛ یعنی هماره نهی می کند و هشدارهای بازدارنده را می دهد.(عنکبوت، آیه 45) از نظر قرآن، کسانی که نماز را ضایع می کنند، از قدرت نهی کنندگی نماز بی بهره خواهند شد و مرتکب گناه می شوند(مریم، آیه 59)، اما کسانی که نماز جزو ملکه آنان شده و «مصلی» شده باشند، در شرایطی قرار می گیرند که از رذایل اخلاقی و افعال زشت اجتماعی و گناه دور نگه داشته می شوند.(معارج، آیه 22)
  12. موعظه: وعظ بیان دستورهای اخلاقی کلی است که انسان را به فضایل دعوت و از رذایل نهی می کند. از نظر قرآن وعظ و پذیرش آن از سوی انسانها خود به عنوان یک بازدارنده عمل می کند و می تواند موجب نهی از ارتکاب گناه شود.(نحل، آیه 90)
  13. رویت برهان الهی: دیدن برهان الهی که قاطع هر گونه شک فکری و تردید عملی است، از جمله عوامل بازدارنده از ارتکاب گناه به ویژه فحشاء جنسی در شرایط آن است. البته برهان الهی برای همگان متفاوت است، تا جایی که برخی حقیقت آثار گناه را می ببیند و بوی مشمئز کننده آن را می شنوند و می بویند و از آن نفرت می یابند؛ گویی چاه فاضلابی را گشوده باشند که از شدت بوی تند آن جایی برای ماندن نمی ماند و فرار را بر قرار ترجیح می دهند.(یوسف، آیات 21 تا 24) از نظر قرآن، اگر انسان حقیقت گناه را می دید ، می توانست ببیند که مثلا مال حرام خوری ، چیزی جز خوردن آتش نیست؛ شکی نیست که چنین شخصی هرگز آتش را به درون گلو نمی فرستد: أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ.(بقره، آیه 174)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا