اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

چگونه دیگران را مورد خطاب قراردهیم

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

آداب سخن گفتن

شاید بسیاری از اختلافات و درگیری ها ریشه در سوء تفاهمات کلامی داشته باشد. بی گمان سخن گفتن معجزه الهی است؛ چنان که خوب و نیک سخن گفتن، هنر انسان است. این که انسان بداند چگونه از این کرامت و فضل بی مانند الهی بهره برد و زندگی اش را تعالی بخشد. در کنار پندار نیک و کردار نیک، نیازمند گفتار نیک هستیم. بسیاری از ما خوب و نیک می اندیشیدم و از اندیشه پلید پرهیز داریم و در مقام عمل نیز نیک کرداریم، ولی در مقام بیان در می مانیم و گفتار زشت و ناپسند بر زبان می رانیم و یا رسا و شیوا و شیرین سخن نمی گوییم و دیگران را از خود می رنجانیم.

بخشی از آموزه های قرآنی به موضوع ارتباط انسانی از جمله ارتباط کلامی اختصاص یافته است؛ زیرا مهم ترین و ساده ترین و آسان ترین راه ارتباطی میان بشر و عامل همگرایی اجتماعی و تبادل اطلاعات، دانش و تجربیات است. آموزه های قرآنی به آداب سخن گفتن توجه خاصی مبذول داشته است. یکی از مسائل مربوط در حوزه آداب سخن گفتن، چگونگی ورود به سخن و خطاب قرار دادن دیگران است؛ چرا که نوع خطاب آدمی همانند ویترین مغازه هاست که حقیقت کلام را در یک یا چند واژه به نمایش می گذارد. از این روست که مساله خطابات مساله ای مهم می شود و به آن توجه خاصی مبذول می شود.

نویسنده دراین مطلب به این مساله از نگاه قرآن و آموزه های وحیانی پرداخته است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

سخن، ابزار انتقال پیام ها و مفاهیم

سخن به معنای گفتار، کلام، قول، بیان و نطق آمده است.( لغت نامه، دهخدا، ج 8 ، ص 11906) گفتار و سخن، مهم ترین ابزار بشر در انتقال پیام ها ، مفاهیم، مقاصد و مطالب از سوی گوینده به شنونده است. از این روست که در آیات قرآنی به ابزارهایی که در تحقق بخشیدن به این مهم نقش ایفا می کنند توجه خاص مبذول و حتی به برخی از آن ها سوگند تکریم و تشریف خورده شده است تا این گونه ارزش و جایگاه بیان دانسته شود. زبان، لب ها، دندان ها، حنجره، گوش و مانند آن از جمله ابزارهایی هستند که قدرت سخن گفتن و نطق و بیان در آدمی را فراهم می آورد.

خداوند در سوره رحمن به ذکر بسیاری از نعمت های خود بشر اشاره داشته و خواهان شکر و سپاسگزاری از آن به بهره برداری درست و مناسب شده است. در همان آغاز سوره پس بیان نعمت آفرینش و وجود انسان، به نعمت بیان اشاره می کند تا این گونه اهمیت و جایگاه سخن گفتن و گفتار دانسته شود؛ چرا که بیان به معنای آشکار کردن آن چه است که نهان است و سخن گفتن آن چه در ضمیر آدمی را آشکار و روشن می سازد.

در ارزش سخن و بیان همین بس که شرافت آدمی به یک معنا بدان می باشد و از همین روست که فیلسوفان در بیان فصل انسان از حیوان نطق و سخن گفتن را مبنای تمایز انسان با دیگر جانوران قرار داده و انسان را حیوان ناطق و گویا معرفی می کنند. به این معنا که سخنگو بودن انسان غیر از سخنگو بودن دیگر جانوران است؛ چرا که این سخن گفتن، با پشتیبانی روح و عقلی است که در اوج کمالی و ادراکی می باشد.

انسان با این توانایی منحصر به فرد خود می تواند به بسیاری از کمالات خاص الهی برسد که برای انسان قرار داده شده است و اسمای الهی سرشته در ذات را فعلیت بخشد و در مقام مظهریت ربوبیت الهی عهده دار خلافت بر دیگر موجودات و آفریده های هستی گردد و از قرار گاه زمین بر همه هستی ما سوی الله حکومت کند و آنان را مسخر خویش قرار داده و ضمن بهره مندی از همه آن ها، در مقام مظهریت ربوبی آنان را به کمال شایسته و بایسته ایشان برساند.

آداب سخن گفتن

از این روست که آداب سخن گفتن به عنوان بهترین و کامل ترین شیوه بیانی مورد توجه آموزه های وحیانی قرآن قرار گرفته است.

از جمله آداب سلام گفتن آغاز آن با نام و یاد خداوند است. البته بهتر آن است که انسان پیش از ورود به هر سخنی، از دشمن خویش به خداوند تبری جوید و در پناه خداوند قرار گیرد تا دشمنی غیر قابل رویت با وسوسه در دل و دگرگون کلام، آسیبی به مقاصد نیک وارد نسازد. از این روست که خداوند حتی در قرائت و خوانش قرآن، از بندگانش می خواهد تا به خداوند پناه بردند و با عبارت " اعوذ بالله من الشیطان الرجیم" استعاذه به او برده و از شر تاثیرات شیطانی و ابلیسی در امان مانند. خداوند در آيه 98 سوره نحل مي فرمايد: فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاِلله مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ؛ پس هرگاه خواستى قرآن بخوانى از شیطان رانده شده به خدا پناه بر؛ چرا که شیطان می کوشد تا در هنگام بیان در خاطر آدمی افکار پلید و زشت را القا کند (حج، آیه 52 و نیز نساء، آیه 119) و با وسوسه گری خویش اهداف و مقاصد باطل خویش را از زبان دیگران تحقق بخشد. خداوند در برخی از آیات بیان می کند که شیطان برای رسیدن به این مقصد از طریق وحی و القای سخن در باطن آدمی و القائات شیطانی و الهامات پلید و زشت می کوشد تا به این مقصد برسد و تنها کسانی که به خدا پناه برده یا از عصمت برخوردار باشند از این القائات و وحی شیطانی در امان هستند. (همان و آیات دیگر)

پس از پناه جویی از دیگر آداب این است که سخن را با مقام رحمانیت و رحیمیت الهی شروع و آغاز کرد تا از القائات و الهامات و وحی الهی بهره مند شده و کلامی را بر زبان رانیم که مقاصد کمالی را تحقق بخشد و زمینه رشد و تعالی خود و دیگران را فراهم آوریم. از این روست که گفته شده هر کلامی بی یاد خدا ابتر و دم بریده است و مقاصد عالی را تحقق نمی بخشد و ثمره و بهره ای از خود در گوینده و شنونده به جا نمی گذارد. در روایت است : کل امر ذی بال لم یبدا فیه باسم الله فهو ابتر؛ هر کار اهمیت داری که با نام خدا آغاز نگردد، نافرجام و دم بریده است. ابتر بودن به این است که نتیجه و ثمره خوب و نیکی بر کلام مترتب نشود. از این روست که دشمنان پیامبر(ص) را به ابتر بودن نکوهش می کردند؛ چرا که فرزندی نداشت تا یاد و نام نیک او را زنده نگه دارد؛ چرا که از نظر تفکر جاهلی، بقای آدمی به فرزندان پسری است که نام پدران خویش را زنده نگه می دارند. پس برای این که سخن در جان خود و شنونده تاثیربگذارد می بایست با یاد خدا آغاز شود تا از شر دشمن و القائات او در امان و از القائات الهی و الهامات خداوندی بهره مند شویم.

دیگر از آداب سخن گفتن، سلام گفتن است. پس از یاد کرد خدا و پناه جویی به او و در خواست بهره مندی از القائات و الهامات الهی، می بایست مخاطب و شنونده را نیز به این مسیر صلح و سلامت هدایت کرد. از این روست که القای سلام به معنای ایراد شنونده در مسیر و راه سلامت و سبل السلام از آدابی است که در آیاتی چند از جمله 69 سوره هود،51 و 52 سوره حجر، 24 و 25 سوره ذاریات و 54 سوره انعام به آن اشاره شده است. خداوند در این آیات تاکید می کند که فرشتگان، بهشتیان و مومنان این خصلت پسندیده را دارند که دیگران را در سلامت خویش همراه می کنند و مخاطب و شنونده را در محیطی امن و سالم قرار می دهند تا از القائات و الهامات الهی که از طریق سخن و گفتار نیک القا می شود بهره مند شوند.

ریشه این دستور پیشین را می بایست در یک دستور کلی تر قرآن یافت که می فرماید هر سخنگویی می بایست در سخن خویش مراعات اصول ملاطفت را نماید(اسراء ، آیات 23 و 24 و نیز صافات، آیه 102 و مریم ، آیات 42 تا 45) و بر مبنای ملایمت سخن گوید(طه، آیه 44 و آل عمران، آیه 159 و نیز اسراء، ایه 28)

نیک گویی و بهترین شیوه و روش را در سخن گفتن به کار گرفتن حتی نسبت به دشمنان(بقره، ایه 83 و نیز اسراء، آیه 53 و 23 و 24) در کنار پرهیز از هر گونه بدگویی و زشت زبانی(نساء، ایه 148) و محافظت بر عفت در سخن (بقره، آیات 197 و 222 و 230و نیز آل عمران، آیه 47 و نساء، ایه 21 و آیات دیگر قرآن) در راستای تحقق بخشیدن به نیک گفتاری است که از سوی خداوند به عنوان آداب سخن گفتن مورد توجه و اهتمام قرار گرففه است.

خداوند از مومنان می خواهد تا برای تحقق نیک گفتاری و برترین و زیباترین شیوه بیان و کلام، از هر گونه بدگویی و استهزاء و تمسخر دیگران(نساء، آیه 46 و نیز ممتحنه، آیات 1 و 2) دروغ و گزاف گویی(کهف، آیات 4 و 5) فریب کاری در سخن(انعام، ایات 112 و 113) لغوگویی و باطل گویی(مریم،ایه 62 و نیز حج، آیه 30 و احزاب ، آیه 4 و آیات دیگر) ومانند آن اجتناب و پرهیز کنند؛ چرا که این گونه سخن گفتن همان رفتار و گفتار ابلیس و شیطان است که جز کینه جویی و درگیری و اختلاف و بستن راه کمالات هیچ ثمره ای برای انسان ندارد.

خطابات سخن گویان

با توجه به آموزه های وحیانی در باره آداب سخن گفتن و تعیین برخی از مشخصات نیک گفتاری و زشت گفتاری، می توان دریافت که چرا خطابات از جایگاه ویژه ای در سخن گفتن برخوردار می باشد؛ چرا که شنونده و مخاطب نخست با این وجه بیانی گوینده آشنا می شود. بنابراین نوع بیان و خطاب می تواند تاثیرات شگرفی در شنونده برای شنیدن و بهره بردن یا گریختن و گوش بستن به جا بگذارد.

با نگاهی به خطاباتی که خداوند به حضرت محمد(ص) به عنوان کامل ترین و بهترین و شریف ترین بنده خویش می کند، می توان دریافت که انسان ها در خطابات خویش چه شیوه ای را می بایست در پیش گیرند.

خطابات می بایست با توجه به روحیات و حالات شنونده صورت گیرد؛ چنان که می بایست در نوع خطابات به محتوای خطاب و پیامی که القا می شود نیز توجه داشت. به این معنا که هم شخصیت و روحیات و حالات شنونده می بایست مورد توجه واهتمام باشد و هم خطاب با توجه به محتوایی که دارد، انجام گیرد.

گاه شنونده نیازمند تسلی است. در حالتی که شنونده در غم و اندوهی است، خطابات می بایست به گونه ای باشد که موجبات تسلی و آرامش مخاطب و شنونده شود. خداوند در آیاتی این روش را در پیش گرفته است تا پیامبر(ص) را به آرامش برساند و تسلی بخش او باشد. از جمله این آیات می توان به خطاباتی اشاره کرد که در آیات 46 سوره انعام و 65 و 99 سوره یونس و 12 سوره هود و مانند آن توجه داد.

خطاب به کودکان و دانش آموزان می بایست این گونه باشد. دانش آموزان به ویژه در آغاز سال تحصیلی و ورود به مدرسه دارای اضطراب و تشویش هستند، نوعی خطاب آموزگار می تواند، آرامش را به دانش آموزان منتقل کند و دلهره را بزداید. والدین نیز می بایست این روش را در مواردی که کودک در اضطراب به سر می برد به سبب احتمال شکست در کاری یا حضور در امتحانی در آن حالت به سر می برد، او را تسلی بخشند و روحیه اش را تقویت کند.

در این میان خطاب تشجیعی می تواند کودک را برانگیزد و او را به کارهای بزرگ و گام های بلند برداشتن تشویق و ترغیب نماید. خداوند خود از این روش برای تشویق و تشجیع پیامبر(ص) سود برده است. از جمله در آیه 67 مائده وی را به اعلان ولایت امیرمومنان علی(ع) تشویق و تشجیع می کند. پیامبر(ص) در آن زمان می هراسید که اگر ولایت امیرمومنان علی (ع) را بیان کند، او را ترور کنند و اجازه ندهند تا رسالت به سرانجام کمالی و تمامی اش برسد. خداوند وی را در این آیه تشجیع می کند که باید به این مهم اقدام کند تا رسالت به اکمال و اتمام رسد و ترسی از دشمنان منافق نداشته باشد؛ چرا که خدا حافظ او از شر ایشان است و اجازه نمی دهد تا کسی متعرض ایشان و رسالت وی شود و ولی الله را بکشد.

خطاب تشجیعی نسبت به سربازان و کارگران در صحنه های سخت و مشکل می تواند بسیار مفید و سازنده باشد و ایشان را به انجام کارهای سوق دهد که بیرون از توان ظاهری بشر است. این نوع خطاب در بسیاری کارهای ناممکن و سخت کارآیی دارد و توان بشر را چند برابر می سازد به ویژه اگر از سوی کسانی بیان شود که شنونده او را باور دارد و به عنوان سرمشق و الگوی زندگی خویش می شناسد.

خطاب تحریضی نیز در همین زمینه ها وحوزه ها کاربرد دارد. خداوند برای تشویق پیامبر(ص) و مومنان به جهاد از چنین خطابی بهره می گیرد. نمونه این خطاب را می توان در آیه 6 سوره تحریم یافت که در آن خداوند پیامبر(ص) را بر می انگیزد تا با منافقان و کافران بجنگد و بر ایشان سخت گیرد واجازه ندهد تا در مسیر رسالت و عدالت مانعی ایجاد کرده و دولت اسلامی پیامبر(ص) از درون و بیرون متزلزل نمایند.

ازدیگر خطاب های موثر می توان به خطاب امتنانی اشاره کرد. در این گونه خطاب ها برای تشویق و ترغیب شنونده به انجام عملی با یادآوری نعمت ها و کارهایی که برای شخص از سوی گوینده داده و انجام گرفته است، وی را بر می انگیزند تا عملی را انجام دهند. بیان نعمت و کارها و خدمات از سوی گوینده به این معناست که او همواره شنونده را مورد لطف خود قرار داده و می دهد و انجام این عمل نیز به سود شنونده است و در حقیقت لطفی از جانب گوینده است که با انجام آن عمل شنونده می تواند از برکات و آثار دیگری بهره مند شود و از نعمت های جدیدی سود برد. خداوند از این روش برای ترغیب و تشویق پیامبر(ص) برای انجام کارهای بزرگ و مهم سود برده است. از جمله این گونه خطابات می توان به خطاب در آیه 52 سوره شوری و 1 تا 3 سوره فتح و 3 تا 11 سوره ضحی و نیز 1 تا 4 سوره انشراح و هم چنین آیات سوره کوثر اشاره کرد.

نوعی دیگر از خطابات می توان به خطاب تشریفی اشاره کرد که به اشکال گوناگون به کار گرفته می شود تا جایگاه شخص را بدان بلند مرتبه نشان دهند. اگر بخواهید مخاطب و شنونده شما با جان و دل سخنان شما را بشنود و بپذیرد و دیگران نیز جایگاه شخص را بشناسند، بهتر آن است که از خطاب تشریفی استفاده شود. این گونه خطاب شنونده را ترغیب به شنیدن و انجام دادن می کند. والدین و آموزگاران می توانند از این روش برای ترغیب کودکان و دانش آموزان بهره گیرند. این که کودک را به عنوان دلبندم یا جانم و عزیزم یا بابک و مانند آن خطاب کنند، موجب می شود تا شنونده و کودک به شنیدن سخن و عمل بدان ترغیب و تشویق شود. آیات بسیاری به شکل خطابات تشریفی وارد شده است. حضرت ابراهیم(ع) با خطاب یا ابت آزر را به سوی ترک بت پرستی تشویق می کند و یا فرزندش را به انجام قربانی شدن می خواند. ازجمله این آیات تشریفی می توان به آیه 145 سوره بقره و 65 سوره نساء و 4 سوره بقره و مانند آن اشاره کرد.

خطاب تکریمی نیز از دیگر روش هایی است که در قرآن به کار رفته است. این روش نیز موجب تشویق و ترغیب مخاطب و شنونده به گوش فرادادن و عمل کردن می شود. خطاب هایی چون یا ایهاالرسول (مائده، آیات 41 و 67) یا خطاب یا ایهاالمزمل(مدثر، آیه 1) و مانند آن از جمله این دسته از خطابات است. تکریم و بزرگداشت افراد با عناوین و القاب خاص می تواند در جلب و جذب مخاطب به شنیدن و عمل کردن بسیار مفید و سازنده باشد. این روش برای اولیای تربیتی از مربیان و آموزگاران و والدین بسیار کاربردی و سازنده است و کودک و دانش آموز را ترغیب به کارهای بزرگ و خوب و سازنده می کند.

خطاب های مهرجویانه مانند خطاب آیه 186 سوره بقره و 124 و 159 و 184 سوره آل عمران از دیگر روش های مفید و سازنده جهت جلب و جذب شنونده و مخاطب است.

البته گاه نیاز است که گوینده از روش خطاب های هشدار آمیز(آل عمران، ایه 60 و نساء ، ایات 105 و 107) و یا خطاب های عبرت آموز(یونس، آیه 39 و نمل ، آیه 51) استفاده کند تا شنونده نسبت به عملکرد و رفتار خویش به تصحیح و اصلاح اقدام کند و از مسیر نادرست و رفتار نابهنجار بیرون آید و در مسیر درست و راست قرار گیرد.

باز خوانی همه این امور وقت و حوصله دیگری می طلبد و به همین مقدار در این جا بسنده می شود. برای تحقق همه این ها لازم است که انسان موقعیت شناس و سخن شناس باشد و بداند که هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. سخن شناس بودن و آداب آن را به جا آورند می تواند آثار تربیتی خوبی به جا گذارد و بسیاری از گره های کور را با زبان شیرین و شیوا باز کند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا