اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیاقتصادیروان شناسیسیاسیمعارف قرآنی

خیانت های خواص قدرتمند و ثروتمند

بسم الله الرحمن الرحیم

خواص، طبقه اجتماعی از قدرتمندان و ثروتمندان هستند که از امتیازات خاصی به سبب موقعیت اجتماعی برخوردار هستند. بنابراین از تاثیرگذار بسیار زیاد در اجتماعات بشری و حاکمیت و حکومت برخوردار هستند و حتی می تواند به عنوان اسوه و سرمشق دیگران قرار گیرند و مردم فلسفه و سبک زندگی خویش را از آنان بگیرند.

در آیات قرآنی، از این طبقه اجتماعی با عناوینی چون «ملأ» یاد شده که به یک معنا بیانگر «پر شدن» است؛ یعنی چنان از قدرت و ثروت اشباع شده اند که جایی خالی باقی نمانده است. پس آنان سرشار از قدرت و ثروت هستند. دیگران وقتی موفقیت آنان را می بیند آنان در فلسفه زندگی و سبک آن سرمشق قرار می دهند و تمام تلاش خویش را به کار می گیرند تا دست کم همانند آنان شوند و این همانند سازی می تواند آسیب جدی به کسانی وارد کند که ظرفیت ها و استعداد همانند شدن را ندارند. هم چنین این طبقه خاص اجتماعی، به دلیل آن که خود را «تافته جدا بافته» از دیگران می دانند، برخوردها و رفتارهایی را در پیش می گیرند که به دیگر طبقات اجتماعی آسیب جدی مادی و معنوی و روحی و روانی وارد می سازد.

بی گمان شناخت این طبقه خاص با رویکرد روان شناختی اجتماعی بسیار مهم و اساسی است؛ زیرا شناخت این طبقه به معنای شناخت افراد تاثیرگذار مثبت یا منفی در اجتماع است. نویسنده بر همین اساس با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن شد تا تحلیل و توصیف قرآنی را از این طبقه اجتماعی خاص و ممتاز به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ویژگی ها و صفات خواص ممتاز اجتماعی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خواص اجتماعی به سبب بهره مندی از ثروت و قدرت بسیار زیاد دارای روحیاتی هستند که در رویه زندگی آنان به خوبی مشاهده می شود؛ زیرا از نظر قرآن، اعمال و رفتار تابع نیاتی است که خود تابع شاکله شخصیتی افراد است و این شاکله شخصیتی افراد همان ملکات و مقومات افراد که هویت ذاتی آنان را تشکیل می دهد، خواه ملکات از جنس فضایل باشد و خواه از رذایل. بنابراین، این شاکله شخصیتی افراد که انگیزه های شخص را شکل می دهد و نیات را به وجود می آورد و اعمال را جهت می بخشد. از همین روست که خدا می فرماید: قل کل یعمل علی شاکلته؛ بگو هر کسی بر اساس شاکله شخصیتی خویش عمل می کند.(اسراء، آیه 84) بر همین اساس است که از «محسنین» که احسان جزو شخصیت ذاتی و شاکله آنان شده، جز احسان و عفو و ایثار و مانند آنها صادر نمی شود؛ چنان که از «مقسطین» که عدالت قسطی جزو «قوام» آنان شده، جز عدالت قسطی صادر نمی شود؛ هم چنین از مجرمین و ظالمین جز ظلم و جرم صادر نمی گردد.

البته از نظر قرآن، نوعی تعامل مثقابل میان عمل و ملکات است؛ زیرا هر یک در دیگری اثر می گذارد؛ پس همان گونه که عمل از ملکات و شاکله صادر می شود، عمل نیز در تثیبت ملکات و تقویم آنان نقش دارد.

به هر حال، از نظر قرآن، قدرت و ثروت، روحیه ای برای قدرتمندان و ثروتمندان موجب می شود که آن روحیه در رویه رفتاری آنان خودنمایی می کند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، قدرتمندان و ثروتمندان به نوعی احساس استغنای باطل دارند و خود را حتی از خدا غنی می ببیند و فقر ذاتی و هویتی خویش را فراموش می کنند که برای همه هستی از جمله انسان است.(فاطر، آیه 15)

از نظر قرآن، احساس استغنای باطل برای انسانی که فقر جزو هویت ذاتی است، می تواند بسیار خطرناک باشد؛ زیرا این احساس موجب می شود تا گرفتار «علو» و «برترطلبی» باطل باشد(مومنون، آیات 45 و 46) و بخواهد گردنکشی کند و تکبر نماید. این تکبر در روحیه خواص اجتماعی ممتاز به وجود می آید.(قصص، آیات 78 و 79)

این روحیه تکبر که در روان شناسی شخصیت از آن بحث می شود، در روان شناسی اجتماعی در قالب «طغیان»(علق، آیات 6 و 7)، تحقیر و سبک شمردن دیگران(انعام، آیه 53؛ هود، آیات 25 و 27؛ شعراء، آیات 107 و 111)، استهزاء و تمسخر دیگران(بقره، آیه 212)، استکبار اجتماعی(اعراف، آیات 75 تا 88؛ مومنون، آیات 45 و 46)، حق ناپذیری و علوگرایی(مومنون، آیات 45 و 46)، انکار رسالت و کفر نسبت به آن(سباء، آیات 34 و 35)، مقابله با رسالت پیامبران(اعراف، آیات 75 و 76 و 88)، تهدید اهل حق و پیامبران(اعراف، آیه 88)، توطئه در جامعه و فریب افکاری عمومی(مومنون، آیات 23 و 33 و 34)، استبدادگرایی و خودکامگی(یونس، آیه 83) و مانند آنها خود را نشان می دهد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خواص ممتاز اجتماعی از نظر قدرت و ثروت، حتی اگر در برابر اسلام و حق سر خم کنند و آن را بپذیرند، اما باز به سبب همان روحیه خاص و درک نادرست از حقایق، ارزشگذاری های غلط و نادرستی دارند و در ارزش گذاری ثروت و قدرت دنیوی را مبنا و ملاک داوری و سنجش قرار می دهند، در حالی که از نظر قرآن، ارزش گذاری می بایست بر اساس معیارها و ملاک های حق چون ایمان و تقوا و درجات آن باشد.(بقره، آیات 246 و 247)

همین روحیه است که آنان را به سوی امتیاز خواهی و امتیازطلبی حتی سوق می دهد(زخرف، آیه 31) و در مساله جهاد و حضور در میادین سخت نیز دنبال استیذان و رهایی از حضور در میادین جهاد هستند و مبارزه با دشمن روی می گردانند و از جهاد سرباز می زنند.(بقره، آیه 246)

هم چنین آنان روحیه حسادت دارند و بر اساس همین روحیه بر این گمان هستند که اگر فضلیتی به غیر از طبقه ممتاز داده شود، نادرست است و می بایست از آنان گرفته و به این طبقه اجتماعی داده شود. از همین روست که با پیامبری محمد(ص) مخالفت می کنند و طبقه ممتاز را سزاوار آن می دانند(ص، آیات 6 تا 8)، چنان که طبقات ممتاز اجتماعی در دوران طالوت نیز ایشان را سزاوار حکومت و قدرت و حاکمیت نمی دانستند.(بقره، آیات 245 و 246)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خواص اجتماعی نسبت به پیامبران و اهل حق و آیات الهی گرایش ظالمانه در پیش می گیرند(اعراف، آیه 103)، و انسان های فاسق و منحرفی هستند.(قصص، آیه 32)

آنان نظام اجتماعی بلکه فکری و سبک زندگی که در آن رشد کرده و به ثروت و قدرت رسیده اند، کامل ترین نظام می دانند و بر همین اساس از آن دفاع می کنند و تابع همان نظام هستند و هر گونه تغییر در این باره را بر نمی تابند؛ زیرا تغییر در نظام فکری و اجتماعی به معنای از دست رفتن قدرت و ثروت و اضمحلال آن می دانند.(اعراف، آیه 127؛ یونس، آیات 75 تا 79)

بنابراین شبهه افکنی نسبت به نبوت و رسالت پیامبران و مبارزه با آن امری است که آنان در پیش می گیرند تا نظام کنونی را صیانت کرده و از امتیازات طبقاتی خود حمایت و دفاع کنند.(اعراف، آیات 73 تا 75؛ مومنون، آیات 31 تا 33) خواص ممتاز اجتماعی بر اساس همان روحیاتی که ملکات آنان است، اصولا نسبت به حق واکنش مثبتی نشان نمی دهند و افرادی لجوج هستند و این لجاجت در آنان تا جایی پیش می رود تا به قصد تحقیر و تمسخر وعده های پیامبران و وعیدهای آنان خواهان نزول عذاب های موعودی است که پیامبران وعده داده اند تا این گونه پیامبران را به سخریه گیرند و آنان را وادار به عقب نشینی از مواضع خود کنند.(اعراف، آیات 73 تا 77)

از نظر قرآن، خواص هماره در اندیشه تحمیل فلسفه و سبک زندگی خویش بر مومنان هستند؛ زیرا خود را در آسایش و آرامش دنیوی بهره مند می بیند، در حالی مومنان گرفتار انواع ابتلائات و مشکلات هستند؛ بنابراین، این فلسفه و سبک زندگی آنان است که موفقیت و کامیابی را به دنبال دارد. البته اگر مومنان به آخرت حواله دهند و آرامش و آسایش و سعادت ابدی را مطرح کنند، تاب تحمل نداشته و در پی اخراج مومنان برای حذف از محیط اجتماعی یا حتی کشتن آنان هستند و با سلب آزادی از مومنان بر آن هستند تا امکان تبلیغ و آگاه سازی را بگیرند.(اعراف، آیه 88)

از آن جایی که خواص ممتاز در اندیشه تحمیل فلسفه و زندگی خویش بر دیگران هستند و استبداد و خودکامگی می ورزند، برای دست یابی به همراهی و همگام سازی مردم با خویش، از هیچ گونه فشاری خودداری نمی کنند؛ این گونه است که با تهدید بلکه اذیت و شکنجه بر آن هستند تا دیگران را از مقابله با خویش باز دارند و همراه سازند.(اعراف، آیات 127 تا 129)

در همین راستا است که گاه از ابزارهای تبلیغاتی مسموم نیز بهره می گیرند و در جنگ ترکیبی علیه حق و مومنان و پیامبران از همه ابزارها بهره می گیرند که شامل تهدید، شکنجه، قتل، توطئه، تهمت و اتهام زنی های ناروا، ظلم و ستم، تحقیر و مانند آنها بهره می گیرند.(همان؛ اعراف، آیات 103 تا 110؛ قصص، آیات 20 و 21)

خواص ممتاز اجتماع هم چنین افزون بر گمراه و کفر بودن دیگران را به گمراهی و کفر دعوت بلکه وادار ساخته و به انواع فساد و افساد در زمین دامن می زنند که شامل فسق و فجور و ظلم و ستم و مانند آنها است.(اعراف، آیه 127)

تحریک دیگران به مقابله با مومنان و پیامبران(اعراف، آیه 127) و استفاده از جنگ ترکیبی حتی بهره گیری از جنیان و ساحران از دیگر رفتارهایی است که خواص ممتاز از آن بهره می گیرند.(اعراف، آیات 108 تا 112؛ شعراء، آیات 23 تا 38)

از آن جایی که خواص ممتاز جامعه انسان های واپس گرا و مرتجع و دنبال روی نیاکان و جاهلیت آنان هستند(زخرف، آیه 23)، هرگز دوست ندارند تغییرات و جابه جایی انجام گیرد که منافع و امتیازات آنان به خطر افتد. این در حالی که دعوت پیامبران در راستای اقامه عدالت قسطی(حدید، آیه 25)، موجب می شود که تغییرات اساسی رخ دهد و فلسفه و سبک زندگی اجتماعی مردم تغییر کند.

از نظر خواص بهتر آن است که پیامبران از مواضع خویش کوتاه بیایند و انعطاف داشته باشند؛ زیرا امکان آن نیست که میان فلسفه و سبک زندگی پیامبران و خواص جمع کرد؛ پس بهتر است که پیامبران برای آن که مورد تایید و حمایت خواص قرار گیرند، انعطاف داشته باشند و از برخی از مواضع خویش کوتاه بیایند. البته این آرزو و خواسته ای است که هرگز تحقق نمی یابد.(قلم، آیات 8 تا 12)

اصولا خواص انسان های جاه طلب ، علوگرا و عالی طلب بوده و حکومت و قدرت را برای خود می خواهند در این امر انحصارگرا هستند؛ بنابراین، دوست ندارند که دیگرانی حتی با ارزش های عالی جایگزین آنان شوند و حکومت را در اختیار گیرند و آنان را از مدار قدرت دور سازند.(بقره، آیات 246 و 247)

هم چنین از نظر قرآن، خواص ممتاز جامعه انسان هایی افراطی و اسراف کار هستند (کهف، آیه 28) و در همه امور اعتدال را رعایت نمی کنند و دنبال هواهای نفسانی خویش هستند.(همان) آنان تا جایی در این امر اسراف می کنند که از پیامبران می خواهند تا برای حفظ آنان در کنار خویش، مومنان حقیقی که از اقشار دیگر اجتماع و از نظر آنان از طبقه پست اجتماع است کنار گذاشته و آنان را مطرود داشته تا خواص ممتاز در کنار پیامبران قرار گیرند.(مومنون، آیات 64 تا 68 و 71) در حقیقت آنان برای پیروی و اطاعت از حق و پیامبران پیش شرط تعیین کرده و بهانه های واهی بر اساس برداشت و داوری های نادرست خویش مطرح می کنند.(انعام، آیات 123 و 124)

از نظر خلق و خو، خواص ممتاز از روحیه بدخلقی برخوردار بوده و درشت خو و تند خود هستند.(قلم، آیات 10 تا 14) با آن که این افراد انسان های بی اصل و نسبی هستند، خود را اصیل و با نسب می دانند(همان)؛ زیرا از نظر امیرمومنان «زنیم» به معنای کسی است که اصل و ریشه و نسبی ندارد، ولی خودش را اصیل و با  نسب می داند.(نورالثقلین، ذیل آیه)

به هر حال از مجموعه این روحیه و رویه ها می توان دریافت که خواص ممتاز اجتماع هماره خود یک مانع جدی در راه پیشرفت و تکامل انسان در ابعاد فردی و جمعی و شخصی و اجتماعی هستند و می بایست دانست که آنان کسانی هستند که با این روحیه و رویه خویش به خود و دیگران آسیب جدی می رسانند. بنابراین، لازم است تا هماره در شناخت این افراد تلاش کرد و در دام جنگ ترکیبی آنان که به هدف اثبات خویش و انکار حق و پیامبران و مومنان انجام می گیرد، نیافتاد و از این افراد پرهیز کرد و آنان را اسوه و سرمشق قرار نداد؛ زیرا شکی نیست که خواص ممتاز جامعه نه تنها در آخرت گرفتار عذاب الهی می شوند بلکه در همین دنیا نیز گرفتار انواع بلایا از جمله غرق شدن و عذاب مرگ استیصال و فرو رفتن در زمین می شوند.(قصص، آیات 75 تا 82؛ عنکبوت، آیات 39 و 40)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا