نفوذ اجتماعي
يكي از مسايل روان شناسي اجتماعي در حوزه رهبري و مديريت گروه و جامعه، نفوذ اجتماعي است. مدير و رهبري نيازمند نفوذ است. نفوذ از رهبران است كه حركت هاي بزرگ تاريخي را رقم مي زند.
بسياري از كساني كه تاريخ را متحول و دگرگونه ساختند كساني اند از نفوذ اجتماعي بالايي برخوردار بوده اند. اين نفوذ اجتماعي از راه هاي گوناگوني به دست مي آيد. بي گمان نمي توان از خلق و خوي رهبران در حوزه نفوذ اجتماعي سخني نگفت.
قرآن نيز بر اين نكته پافشاري دارد كه نفوذ رهبران برخاسته از خلق و خوي ايشان است. قرآن در تحليل نفوذ شگفت پيامبر در قلوب و دل هاي مردمان در آيات چندي به شكل كلي و جزيي به خلق و خوي پسنديده ايشان اشاره مي كند. در آيه اي از خلق عظيم ايشان سخن مي گويد و در آيات ديگري به تفصيل توضيح و تبيين مي كند كه چگونه گذشت و عفو وي و عمل به رفتارهايي پسنديده اي چون دعوت ديگران بر سر سفره و حيا و عفت بيش اندازه كه حتي حاضر نمي شود تا مهمانان سير شكم را از خانه براند و نيز اذن و گوش شنوا براي سخنان حتي ياوه و بيهوده مردمان و گوش فرادادن به آن ها و همدلي و همراهي كردن با گوينده به طوري كه از سوي منافقان به ساده دلي متهم مي شود و خداوند وي را از اين رو اذن خير و گوش نيكويي براي مردمان مي شمارد و مي ستايد و يا اين كه چگونه خود عفو و گذشت را پيشه مي گيرد و بر خطا و فحش ها و ناسزاگويي ها چشم مي پوشد و نيز در سخن آرام است و تندي نمي كند و در گام نهادن متانت و وقار دارد و در برابر سختي ها آخ نمي گويد و همواره با تبسم به استقبال و پيشواز مردمان مي شتابد و يا اين كه شادي هايش را مردمان تقسيم مي كند و رنج هايش را در دل نگه مي دارد به گونه كه به عنوان باخع نفسك خداوند وي را مخاطب مي سازد و يا در انفاق كردن و تقديم بخشي از مال خويش به عنوان حق محروم و سائل كوتاهي نمي ورزد و همه چيزش را لوجه الله مي دهد . همه اين ها و هزاران نكته باريك تر از مو در رفتار و گفتارش موجب مي شود تا دل ها به سويش كشيده و جذب شود و نفوذ اجتماعي اش افزايش يابد.
البته غير از اين ها در وراي همه اين ها خداست كه اين جاذبه را مي آفريند و چنان كه خود در قرآن مي فرمايد آن چه كه باعث شد تا پيامبر اين چنين جاذبه اي داشته باشد و از نفوذ اجتماعي بالايي برخوردار گردد عنايت و لطف و فضل الهي بوده است وگرنه مردمان از پيرامونش مي گريختند و اين خداوند است كه با الفت خويش دل ها را مالوف او مي گرداند. البته اين عنايت و فضل در كنار خلق عظيم آن حضرت است كه به جاي لانفضوا من حوله همگان را به سوي خويش مي كشد.
در تحليل قرآني اين معنا به صراحت و كنايات بيان مي شود كه اگر كسي ميان خود و خدايش اصلاح كند و صلح ميان او و خدايش برقرار گردد خداوند دل هاي مردمان را به سوي وي جلب مي كند . از اين روست كه عمل به آموزه هاي قرآني و اطاعت از خدا و پيامبر به معناي اعلان صلح و دوستي است و در اين ميان شخص است كه سود مي برد و هم از نفوذ اجتماعي در ميان مردمان سود مي برد و همگان بخشي از توان و قدرت و فرصت و ظرفيت او مي شوند و هم خدايش را در بهترين حالت ملاقات مي كند.
نفوذ اجتماعي كه با اين راه به دست مي آيد هر گز از ميان نمي رود و تحت تاثير عوامل بيروني سست و ضعيف نمي شود. از اين روست كه رهبراني مي شوند كه همگان جان فدا او مي كنند و حتي اگر حكمي چون النبي اولي من المومنين من انفسهم هم نبود آنان خود اولويت ولايت وي را به جان دادن و پيشمرگي اعلام و ابلاغ مي كنند.
اين نفوذ اجتماعي است كه قرآن مطلوب بر مي شمارد و آثار آن همان تغيير انفس و نيز تغيير جامعه و تاريخ بشري است. رهبراني از اين دست است كه تاريخ نگار و تكامل بخش جوامع هستند. بنابراين براي دست يابي به هر مديريت و رهبري حتي در سطوح خانواده و گروه و اجتماع و جامعه و جهان مي بايست از اين شيوه بهره برد ؛ زيرا لكم في رسول الله اسوه حسنه ؛ در پيامبر (ص) براي شما سرمشق و الگوي رفتاري است .