اعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

ستاره طارق علیه شیاطین

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از ستارگانی که در قرآن به شگفتی از آن یاد می شود، ستاره و اخترفروزان طارق است. «طارق» به معنای کسی که در شب در چوبی را می کوبد و اذن ورود به خانه می خواهد؛ در حقیقت کسی که راهی بس طولانی را طی کرده و «طریق» ها را پیموده و به مقصود خویش در شب رسیده، با کوبیدن در خانه بر آن است تا به مکانی وارد شود تا در امنیت و آرامش و آسایش برسد. در حقیقت این گونه در مقام «حافظ» وارد می شود و اسم «حفیظ» او را محافظت می کند تا از هر گونه شرور در امان بماند به ویژه از شروری که شیاطین جنی به انسان می رسد.

از آموزه های وحیانی قرآن دانسته می شود که طارق ستاره ای بس روشن و دارای اسرار نهان بسیاری است که هر کسی بدان دسترسی ندارد؛ از نظر قرآن همان گونه که «لیله القدر» در میان ازمنه از جایگاه بس اسرار آمیزی برخوردار است که حتی پیامبر(ص) به تمام ابعاد آن جز از طریق وحی علم ندارد، هم چنین ستاره طارق نیز از چنین جایگاهی بس بلند برخوردار است و اسرار بسیار و نهانی دارد که آگاه آن تنها به وحی الهی برای پیامبر(ص) مقدور است.(طارق، آیات 1 و 2)

خدا در قرآن در سوره طارق، ضمن سوگند به آسمان به ستاره طارق سوگند می خورد تا بیان کند که ارزش ستاره طارق در آسمان برابر با همه آسمان است؛ پس اگر در یک کفه ترازو همه آسمان قرار داشته باشد، طارق به تنهایی می تواند در جایگاهی هم سنگ همه آسمان قرار گیرد.(طارق، آیه 1)

از ویژگی های طارق آن است که ستاره ای با ویژگی های خاص است که از مهم ترین آنها می توان به «طارق» و «ثاقب» اشاره کرد.

طارق به معنای کوبنده بر در است تا اخباری و هشداری داده می شود. بنابراین، طارق صدای را در می آورد که هم چون کوبیده شدن بر چوبی است که برای هشدار و اخبار هنگام اذن ورود زده می شود. در خانه های قدیمی ابزاری چوبی یا فلزی به نام «کوبه» بود که برای مرد و زن فرق داشت. صدایی که از کوبه مردان برخاست بیانگر آن بود که پشت در مردی است و کوبه زنان نیز بیان می کرد که پشت در زنی است.

وقتی کوبه در کوبیده می شود هم هشدار است و هم اخباری به اموری از جمله آن که پشت در مرد و زنی به انتظار است. بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، ستاره طارق در آسمان نقشی هم چون «کوبه» را دارد که بر آن کوبیده می شود تا صدایی در آسمان پخش شود. اهدافی که از این صدا و صوت است بر اساس آیات دیگر همین سوره طارق به خوبی تبیین شده که در ادامه خواهد آمد.

دیگر ویژگی که برای ستاره طارق است افزون بر این که دارای نور در ساختار وجودی خودش است و این که نور خویش را هم چون ماه یا سیارات از منبع دیگر دریافت نمی کند، بلکه خود هم چون خورشید منبع نور است، هم چنین به این نکته توجه داده می شود که «ثاقب» است. «ثقب» به معنای سوراخ کردن است. بنابراین ستاره طارق در حال «سوراخ» کردن است. اما پرسش این است که در حال سوراخ کردن چه چیزی و برای چه هدفی است؟

برای پاسخ به این پرسش ها لازم است تا نخست نگاهی به حقیقت آسمان و جایگاه آن در نظام آفرینش و صیانت از انسان و تنزلات امر الهی در عوالم داشته باشیم.

آسمان دنیا مرتبه از تنزلات امور هستی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هفت آسمان است(طلاق، آیه 12) که تنها آسمان زمین به ستارگان «زینت» داده شده است.(صافات، آیه 6) آسمان دارای «حبک» است که هر یک از آن ها بیانگر طبقات و درجات آسمان است که در تمامیت اعتدال و استواء و زیبایی و آراستگی ساخته شده است.(ذاریات، آیه 7)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، آسمان زمین ارتباط تنگاتنگی با آسمانی دارد که در «ملا اعلی» قرار دارد که امور هستی از آنجا تدبیر می شود و مدبرات و فرشتگان تدبیر از آن جا جهان را تدبیر می کنند.

به سخن دیگر، امر الهی که در مسیر خود تا زمین می بایست از آسمان هایی هفتگانه بگذرد تا به زمین برسد. از آن جایی که طارق جزو همین آسمان پایین و نزدیک به زمین است، نقش اساسی آن می بایست در چیزی باشد که در مسیر تنزلات و امور تدبیر هستی اتفاق می افتد.

جاسوسی شیاطین و استراق در آسمان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، شیاطین جنی که از جنس آتش هستند و توانایی عروج به فراتر از زمین را به سرعت انرژی دارند، برای استراق سمع و کسب اطلاعات درباره اموری که در زمین در آینده نزدیک اتفاق می افتد بالا می روند. از نظر قرآن، امور عالم از سوی فرشتگان به فرشتگان آسمان های دیگر انتقال داده می شود. در حقیقت فرشتگان هر آسمانی تا جایی که ظرفیت وجودی آنان است پایین می آیند. البته برخی از فرشتگان از جمله چهار فرشته اصلی مانند جبرائیل توانایی نزول تا سطح زمین را دارند؛ اما بسیاری از فرشتگان در محدوده «مقام معلوم» خودشان هستند و از آن عبور و خروج نمی توانند بکنند.

از نظر قرآن، اخبار آسمانی که مربوط به مسائل روزانه یا هفتگی یا ماهانه یا سالانه است در طول آسمان ها تنزل می یابد. در این میان شیاطین جنی برای کسب اطلاعات روزانه شبانگاهان بالا می روند تا هنگام انتقال اخبار امور «استراق سمع» و جاسوسی کرده و آن را بشنوند و به شیاطین انسی خویش منتقل کنند. البته از آن جایی که شیاطین در هنگام استراق سمع تحت تعقیب فرشتگان و بمبارانی از شهاب ثاقب می شوند، نمی توانند اخبار کاملی به دست آورند و این گونه است که آنان اخباری از راست و دروغ را به هم می آمیزند و به انسان های شیطانی انتقال می دهند.(جن، آیات 1 تا 6)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، یکی از مسئولیت های ستارگان آسمان افزون بر «زینت» برای دنیا، محافظت و صیانت از آسمان از شرور شیاطین جنی است که برای کسب اطلاعات و اخبار به آن جا نفوذ می کنند. خدا به صراحت می فرماید: حفظا من کل شیطان مارد لا یسمعون الی الملاء الاعلی و یقذفون من کل جانب  دحورا و لهم عذاب واصب الا من خطف الخطفه فاتبعه شهاب ثاقب؛ و آن آسمان را از هر شیطان سرکشی حفظ کردیم؛ آنان نمی توانند به سوی ملا اعلی گوش بدهند؛ زیرا از هر سو به سوی ایشان شهاب پرتاب می شود  تا با خفت و خواری رانده شوند و برای آنان عذابی همشیگی است ، مگر آن که شیطانی خبری را دزدانه و با سرعت برباید و فرار کند که در این صورت گلوله ای آتشین و شکافنده و سوراخ کننده او را دنبال می کند.(صافات،آیات 7 تا 10)

در جایی دیگر نیز می فرماید: فقضاهن سبع سموات فی یومین و اوحی فی کل سماء امرها زینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظا ذلک تقدیر العزیز العلیم؛ پس آنها را در دو روز به صورت هفت آسمان به انجام رسانید و محکم و استوار ساخت. و در هر آسمانی کار و امر آن را وحی کرد. و آسمان دنیا را با چراغ هایی آرایش دادیم و از استراق سمع شیاطین حفظ کردیم. این تقدیری است که خدای عزیز و حکیم کرده است.(فصلت، آیه 12)

هم چنین می فرماید: و لقد زینا الدنیا بمصابیح و جعلنا رجوما للشیاطین و اعتدنا لهم عذاب السعیر؛ همانا ما آسمان دنیا را با چراغ هایی آراستیم و آنها را با تیرهایی برای راندن شیاطین قرار دادیم و برای آنان آتشی افروخته فراهم کرده ایم.(ملک،آیه 5)

از این آیات دانسته می شود که امر الهی از آسمانی به سوی آسمانی در حال انتقال است که در آسمان نزدیک به زمین که با ستارگان آراسته شده، شیاطین جنی می توانند آن امر الهی را استراق کنند و با شنیدن بربایند. البته ستارگان آسمان به عنوان محافظان عمل می کنند تا اجازه چنین جاسوسی داده نشود؛ اما با این همه آنان برخی از اخبار را هر چند به شکل «خطفه» می ربایند.

خدا در قرآن بیان می کند که در گذشته دسترسی شیاطین به آسمان آسان تر بود، اما پس از پیامبر(ص) این دسترسی کم تر و محافظت از آسمان سخت تر شده تا جایی که جنیان مومن می پرسیدند که این سخت گیری به نفع اهل زمین است یا علیه آنان: انا لمسنا السماء فوجدنها ملئت حرسا شدیدا و شهبا و انا کنا نعقد منها مقاعد السمع ؛ فمن یستمع الان یجد له شهابا رصدا و انان لا ندری اشر ارید بمن فی الارض ام اراد بهم ربهم رشد؛ و این که برای کسب خبر به آسمان نزدیک شدیم. پس آن را از پاسداران نیرومند و تیرهای شهاب یافتیم. و این که ما در آسمان برای شنیدن خبرهای ملکوتی و سخنان فرشتگان و امور در جریان در نشست گاه هایی می نشستیم، ولی اکنون هر که بخواهد استراق سمع کند شهابی را در کمین خود می یابد.و این که ما نمی دانیم آیا این امر درباره اهل زمین گزند و شر است یا پروردگارشان برای آنان هدایت خواسته است؟(جن،آیات 6 تا 8)

هم چنین جنیان مومن می گفتند که در گذشته مردانی از انس به مردانی از جن پناه می جستند و تحت وکالت آنان بودند که موجب گمراهی و طغیان و تباهی مردان انسی می شد.(جن، آیه 6)

پس از این آیات و مانند آنها این معنا به دست می آید که آسمان جایی برای رد و بدل اخبار و امور تدبیری هستی است که فرشتگان آن را انتقال می دهند. در گذشته دست یابی به آسمان برای کسب اطلاعات اخبار زمین پیش از تحقق خارجی در زمین آسان تر بود، هر چند که این محافظت وجود داشته است اما پس از بعثت پیامبر(ص) محافظت از آسمان سخت تر و کسب اطلاعات دشوارتر شده است؛ زیرا افزون بر شهاب ثاقب، پاسداران آسمان افزایش یافته اند.

طارق طبل جنگی و گوش کر و شیطان کش

به نظر می رسد که نقش طارق در میان ستارگان دیگر بس عظیم است؛ زیرا اگر ستارگان دیگر برای محافظت از آسمان از شرور شیاطین جنی سازماندهی شده است، طارق به تنهایی در کنار آنان یک عظمت و ماموریتی بزرگ دارد تا از «نفس انسان» محافظت کند.

خدا پس از آن که به طارق سوگند می خورده و مقام و منزلت آن را عظیم و غیر قابل ادراک می داند، به این نکته توجه می دهد که «کل نفس علیها حافظ»؛ یعنی بر هر نفس حافظی است که او را محافظت می کند.(طارق، آیه 4)

در حقیقت نقش مهمی برای طارق برای حفاظت نفس انسانی تعریف و تبیین شده است. پس طارق تنها یک ستاره نیست، بلکه همانند محافظی عظیم است که مسئولیت او محافظت از نفس انسان در برابر شرور به ویژه شرور شیاطین است.

با توجه به ضرباهنگ «کوبه» که صدای بمی دارد تا هشدار و اخبار باشد، می توان گفت که ضرباهنگ طارق موجب می شود تا شیاطین جنی نتوانند هنگامه انتقال اخبار و امور زمینی نتوانند به درستی و وضوح اخبار را بشنوند؛ زیرا هم چون ضرباهنگی است که گوش شیطان را می آزارد. بنابراین، هم چون سینگال هایی عمل می کند که گوشخراش است و گوش شیاطین را می ازارد. هم چنین به نظر می رسد که طارق هم چون طبال جنگی است که فرشتگان را نسبت به حضور شیاطین جنی آگاه می سازد و فرمان رجم را با شهاب ثاقب فراهم می آورد. اشعه های آن می تواند سوزان باشد و شیاطین را بسوزاند و دود کند. هر تیری که از طارق خارج می شود هم چون شهابی سوراخ کن، شب تاریک را می شکافد و به قلب شیاطین جنی اصابت می کند و آنان را دود می کند. این امر «هزل» و شوخی نیست، بلکه امری بس عظیم است که تنها اهل وحی بدان آشنایی دارند.

بنابراین، اگر طارق مسئولیت خویش را به درستی انجام ندهد، مردمان در زمین گرفتار انواع شیطنت های شیاطین جنی و انسی می شود؛ زیرا کسانی که موکل جنی دارند، بی گمان با شیاطین ارتباط دارند نه با مومنان؛ زیرا مومنان بر اساس همین آیات سوره جن به خود اجازه نمی دهند تا با مومنان انسانی ارتباط داشته باشند. از نظر مومنان جنی ارتباط با مومنان انسی نادرست است و هر انسانی که بخواهد به جنیان ارتباط بگیرد در حقیقت به گمراهی و «رهق» رفته است و هر گونه پناهجویی و اعاذه به شیاطین جنی به معنای گمراهی و طغیان است.(جن، آیه 6)

بنابراین، طارق با مسئولیتی عظیم خویش به محافظت از انسان بلکه حتی جنیان مومن می پردازد و اجازه نمی دهد تا دشمن به منطقه آسمان نفوذ کند؛ زیرا «کوبه» طارق چنان آسمان را به صوت خویش محافظت می کند که شیاطین جنی نمی توانند به سادگی اطلاعات امور غیبی را کسب کنند و به شیاطین انسی برسانند؛ زیرا طارق افزون بر کوبیدن بر طبل عظیم خویش که صوتی بزرگ ایجاد می کند، با شهاب ثاقب خویش دزدان شیطانی را می راند بلکه می کشد و به دود تبدیل می کند.

شاید اصطلاح به «تخته بزن» به این معنا باشد که اگر بخواهیم شیطان را از استراق سمع در محیط خویش دور کنیم،همان کاری را انجام دهیم که ستاره طارق انجام می  دهد؛ زیرا ضرباهنگ کوبه موجب می شود تا شیطان از صدای برآمده از چوب بگریزد و توانایی شنوایی خود را از دست بدهد؛ یعنی همان طوری که برخی چیزها انسان را می آزارد هم چنین برخی چیزها جنیان را می آزارد. از همین روست که جنیان بوی اسپند  ناخوش دارند و از ضرباهنگ کوبه نیز کراهت دارند.

از نظر قرآن، شیاطین از جن و انس دنبال «کید» هستند، ولی ما نیز به عنوان خدا «کید» می ورزیم و این گونه اجازه نمی دهیم تا شیاطین جنی و انسی به مقصود خویش برسند.(طارق، آیات 15 تا 17)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا