اعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنی

عالم برزخ، قبر حقیقی انسان

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان وقتی می میرد به عالم برزخ منتقل می شود تا در آن جا تا زمان قیامت و رستاخیز باقی بماند. بنابراین، وقتی از عالم قبر و حوادث و رخدادهای آن، چون پرسش و پاسخ نکیر و منکر و بشیر و مبشر سخن گفته می شود، مراد همان عالم برزخ است؛ زیرا بر اساس روایات تبیینی و تفسیری معصومان(ع)، قبر حفره ای آتش دوزخ برزخی یا حفره ای به سوی بهشت برزخی است؛ و مراد این نیست که نفس انسانی در قبر خاکی که جسد در آن دفن شده یا حتی سوزانده شده و خاکستر او به باد داده شده، گرفتار است و در این عالم ماده دنیوی اسیر است؛ بلکه اسارت انسان در عالم برزخ مثالی است که میان دنیا و آخرت قرار گرفته است. پس نفس انسانی پس از توفی از سوی خدا و کارگزاران الهی از فرشتگان، به سوی عالم برزخ مثالی می رود و در آن جا چون در محدودیت اعمال خویش گرفتار است، هیچ اراده و اختیاری جز در چارچوب همان اعمالش ندارد که شاکله شخصیتی او شکل می بخشد. بنابراین، وقتی از قبر در آیات و روایات سخن به میان می آید مراد همان قبر حقیقی است که در عالم برزخ برای آدمی است و به نوعی در عالمی زندگی می کند که گویی چیزی شبیه عالم رویا است که هنگام توفی به خواب در آن قرار می گیرد؛ فرق میان عالم رویا با عالم برزخ در آن است زندگی پس از توفی در هنگامه خواب، موقت تا زمان بیداری از خواب است، اما زندگی پس از توفی پس از مرگ هر چند که آن نیز موقت است، اما این زندگی موقت تا زمان رستاخیز و بعثت در آخرت یعنی تبدیل زمین و آسمان دنیا به زمین و آسمان آخرتی است.

به هر حال، از نظر آموزه های قرآنی، قبر حقیقی همان عالم برزخ است که عالم شگفتی است که بررسی ابعاد آن می توان به بسیاری از پرسش ها در باره عالم قبر پاسخ بدهد.

قبر ظاهری و قبر باطنی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، قبر خانه ای است که انسان پس از مرگ به آن منتقل می شود. وقتی از قبر سخن به میان می آید در ابتدا همین گودالی مشخص به ابعاد و اندازه مشخصی است که جسد مرده را در آن پس از نماز و کفن، دفن می کنند؛ از این رو، وقتی گفته می شود که فلانی دفن شده مراد همان گور است؛ اما ممکن است افرادی حتی از این گور برخوردار نباشند؛ زیرا به آتشی سوختند یا به دریا غرق شدند و جسدی پیدا نشد و جانوران دریایی، جسدش را خوردند، بنابراین آنان گوری و قبری ندارند؛ پس اگر مراد از عذاب قبر یا پرسش های قبر مراد همین قبر ظاهری باشد، باید گفت که این افراد می بایست استثنا باشند و فشار قبری یا پرسش و پاسخی نداشته باشند؛ اما بر اساس آموزه های وحیانی قرآن و روایات تفسیری – تبیینی همگان با چنین موضوعاتی به ویژه پرسش و پاسخ قبر مواجه هستند؛ پس مراد از قبری که از آن سخن به میان می آید، چیست؟

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، قبر حقیقی انسان پس از مرگ یا همان «توفی» و گرفتن به تمام کمال نفس از سوی خدا و کارگزاران الهی از فرشتگان(زمر، آیه 42)، همان قبر حقیقی است که عالم برزخ باشد.

به سخن دیگر، وقتی نفس انسانی به توفی گرفته می شود و به طور دایم از بدن خاکی خارج می شود، به عالم برزخ می رود تا در آن جا تا روز رستاخیز و بازگشت نفس به بدن اخروی باقی بماند.(مومنون، آیات 99 و 100)

علامه مجلسی بر اساس روایات تفسیری – تبیینی، پس از مرگ، نفس به جسد و کالبد مثالی لطیف تعلق می گیرد که در ظاهر شباهت کامل به بدن های اصلی دنیایی دارد. تنعم و عذاب نفس در همین بدن مثالی خواهد بود.

البته ایشان می فرماید: بعید نیست که نفس بر اثر پاره ای از آلامی که بر بدن اصلی وراد می شود نیز متالم و معذب شود؛ زیرا قبل از مرگ به آن بستگی و تعلق داشته است.

از نظر ایشان، ثواب و عذاب قبر و نیز گسترش و تنگی قبر، پرواز نفس در هوا، دیدن خانواده، مشاهده امامان معصوم(ع) به شکل خودشان، مشاهده دشمنان امامان معصوم(ع) که در عذاب هستند، همین بر اساس همین عالم برزخ مثالی است. بنابراین، مراد از قبر در بیش تر اخبار معصومان(ع) جایگاه نفس در عالم برزخ است؛ خواه نفس را جسم لطیف بدانیم و خواه آن را مجرد از ماده و جسم بدانیم.

به سخن دیگر، مرحله قبر پس از مرگ و توفی نفس، همان دوره آرامش پیش از نشر و بروز کامل، طوری از اطوار وجود است، خواه شخص در زیر خاک دفن شود یا در دریا غرق یا بدنش بسوزد و دود شود.(بحارالانوار، ج 6، ص 270 با کمی دخل و تصرف)

باید توجه داشت که از نظر قرآن، روح از ساحت امر فراتر از خلق است(اسراء، آیه 85)؛ زیرا از نظر قرآن، هستی در یک دسته بندی قرآنی به عالم امر و خلق تقسیم می شود.(اعراف، آیه 54) پس از نظر قرآن، روح از عالم امر است، اما نفس چون تنزل خلقی همان امر الهی یعنی پس از دمیده شدن در کالبد است(ص،آیه 72) از عالم خلق است. این بدان معناست که آن تجرد امری را نمی توان برای نفس قایل شده که برای روح است.

البته باید توجه داشت هر چند که نفس از ساحت خلق است به این معنا نیست که امر مادی باشد؛ زیرا خلق دارای تنوع بسیاری است که از فراماده تا ماده را شامل می شود. از همین رو، می بایست گفت که نفس انسانی چیزی میان روح امری و ماده خلقی است. از همین روست که از آن به جسم لطیف یاد می شود؛ چنان که نور نیز این گونه است؛ زیرا نور نیز به یک معنا موج یا جسم لطیف است که خود دارای مراتب تشکیکی بسیار است که از نور الله تا نور ظاهری خورشید را در بر می گیرد. این که خدا می فرماید که مخلوقات همه همان نور الله است(نور، آیه 35) به این معنا است که حقیقت مخلوقات چیزی جز نور الله در مراتب تنزلات نیست.

به هر حال، وقتی از قبر در آموزه های وحیانی قرآن و روایات تفسیری- تبیینی سخن به میان می آید، در اکثر موارد همان قبر حقیقی است که عالم برزخ است. محدودیت انسان در عالم برزخ بر اساس اعمال او در دنیا است؛ زیرا انسان در دنیا با اعمال خویش از ایمان و عمل صالح یا کفر و عمل طالح شخصیت و شاکله ای خویش می سازد که در عالم برزخ در آن قرار می گیرد و جسد مثالی او چیزی جز همان اعمالش نیست؛ پس اگر جزو گروه اول باشد دسترسی او بیش تر بوده و او دارای جسمی از نور الله خواهد بود که به او تنعمات بهشت نوری در عالم برزخ را می دهد و کسی که جزو گروه دوم باشد دسترسی او بسیار محدود است و او از ظلماتی برخوردار می شود که او را در نقمات دوزخ ظلمانی در عالم برزخ قرار می دهد.

خروج از قبر برزخ در رستاخیز

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نفس انسان به هنگام خواب، توفی و به طور کامل گرفته و به عالم دیگر می رود؛ البته نوعی ارتباط ضعیف هم چنان میان نفس و بدن باقی است؛ ما از این عالم دیگر به عنوان عالم رویا تعبیر می کنیم. عالم رویا چیزی جز همان عالم برزخ نیست؛ اما ما فقط عالم برزخ را تنها عالم میان عالم دنیا و آخرت می دانیم؛ اما هیچ شکی نیست که وقتی نفس توفی می شود و نفس انسانی از بدن خواه به شکل موقت یا دایم جدا می شود، به عالم برزخ می رود.

از نظر قرآن، فرق میان خواب و مرگ تنها در این است که اگر زمان مرگ نرسیده باشد، نفس به بدن بازگردانده می شود، اما اگر اجل معلق یا مسمی رسیده باشد، نفس دیگر به بدن بازگردانده نمی شود، بلکه در همان عالم برزخ می ماند.(زمر،آیه 42)

بر اساس آن چه بیان شد، عالم قبر همان عالم برزخ است. بنابراین، وقتی شخص می میرد، به عالم برزخ می رود و نفس در آن عالم در حالتی است که می توان به اصطلاح آن را حالت خواب دانست؛ زیرا در آن حالت، فاقد بدن است و آن بدن مثالی، به یک معنا بدن نیست؛ پس هنگامی که رستاخیز می شود، نفس به بدن اخروی وارد می شود که نوعی بیداری از خواب است؛ از همین روست که اهل برزخ پس از ورود به عالم رستاخیز می گویند: من بعثنا من مرقدنا؛ چه کسی ما را از مرقد و خوابگاه ما بر انگیخت.(یس، آیه 52)

در حقیقت، عالم برزخ هم چون خوابگاه است. بنابراین در رستاخیز این خوابیدگان از خوابگاه برانگیخته شده و به بدن اخروی وارد می شوند.

نکته ای که باید توجه داشت این است که این «مرقد» و آرامستان نمی تواند در دنیا باشد؛ زیرا پیش از قیامت زمین و آسمان های دنیوی جمع می شود و دیگر زمین و آسمانی دنیوی نیست، بلکه زمین و آسمان اخروی پدید می آید.(ابراهیم، آیه 48) پس مراد از آن همین قبر خاکی در دنیا نیست که جسد را در آن می گذارند، بلکه جسدی است که از خاک و زمین آخرت ایجاد می شود و چون «نبات» از زمین می رود: والله انبتکم من الارض نباتا ثم یعیدکم فیها و یخرجکم اخراجا؛ خدا شما را از زمین مانند گیاهی رویانید؛ سپس شما را در آن باز می گرداند و به صورتی ویژه بیرون می آورد.(نوح، آیات 17 و 18)

پس از نظر قرآن، زمین و آسمان دنیوی وجود ندارد تا کسی از «مرقد» دنیوی بر انگیخته شود؛ بلکه مراد از «مرقد» همان عالم برزخ است.

انسان وقتی وارد عالم برزخ یعنی قبر حقیقی می شود، در آن جا از او پرسش می کنند. البته ممکن است که انسان هم در عالم برزخ و هم در قیامت بازخواست شود؛ زیرا واژه آخرت به عالم پس از دنیا نیز اطلاق می شود که شامل عالم برزخ است که دریچه ورود به عالم آخرت است. بر اساس روایاتی از امیرمومنان امام علی(ع) وقتی شخص را وارد قبرش می کنند (که همان عالم برزخ است) دو فرشته بر او وارد می شوند و از او درباره پروردگار و دین و پیامبرش می پرسند و وی در جواب آنها می گوید: خدا، پروردگارم است و محمد(ص) پیامبرم و اسلام دین و آیین من است. سپس به وی می گویند: خدا تو را به آن چه دوست داری و از آن راضی هستی ثابت بدارد و این همان قول خداوند است: یثبت الله الذین آمنوا.(ابراهیم، آیه 27؛ مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 482؛ کشاف، زمخشری، ج 2، ص 554)

به هر حال، از نظر قرآن، عالم برزخ همان قبر حقیقی است که انسان بر اساس اعمال خویش در آن عالم برزخ از قبض و بسطی برخوردار است که برای خویش درست کرده است. همه در عالم برزخ همانند کسی هستند که به رویا رفته اند، با این تفاوت و فرق که در رویا حال و آینده و گذشته شخص به او نمایانده می شود و امکان بازسازی و اصلاح برای شخص پس از بازگشت به دنیا و ورود نفس به جسد و کالبد دنیوی است، اما برای کسی که مرده و در مرقد عالم برزخ است،چنین امکانی نیست مگر به سبب باقیات صالحات یا طالحات. پس عالم برزخ برای همگی هم چون عالم رویا است که بهشت و دوزخ آن نیز متکی به اعمال انسان است و شخص هیچ اختیار و اراده ای ندارد، چنان که در عالم رویا این گونه است. البته پس از بیداری در رستاخیز و ورود نفس در بدن اخروی دوباره نوعی اختیار و اراده بر اساس شخصیت و شاکله او فراهم است که این نیز در محدوده بهشت و دوزخ متفاوت است. انسان مومن در بهشت با سبحانک اللهم(یونس، آیه 10) می توان به اراده خلق کند چنان که خدا به اراده خویش کن فیکون می کند.(یس، آیه 82)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا