اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنی

نظم جهانی در سایه اصول اخلاق فطری

بسم الله الرحمن الرحیم

هستی در نظمی شگرف سامان یافته است؛ نظمی که بر مدار و محور عدالت و اعتدال است تا جایی که کوچک ترین بی عدالتی به معنای خروج از نظام احسن و فروپاشی کائنات خواهد بود.

انسان به عنوان بخشی از این نظام هستی، نمی تواند بیرون از نظمی باشد که بر محور عدالت و اعتدال شکل گرفته است؛ زیرا بقای انسانی جز به آن تحقق نمی یابد تا جایی که کوچک ترین بی عدالتی و ظلم، تبعات گاه جبران ناپذیری برای بشر داشته و فساد و تباهی رفتار ظالمانه انسان، نه تنها به انسان ها زیان رسانده، بلکه حتی محیط زیست را به تباهی و فساد کشانده است.

هر چند که هر از گاهی افراد یا گروهی از انسان ها بر خلاف نظم هستی حرکت کرده اند، ولی به سبب گرایش اکثریت انسان ها به عقلانیت فطری، هرگز نظم در نظام انسانی از میان نرفته و این گونه بقای نسلی بشر صیانت شده است.

آن چه در این مطلب برآن تاکید می شود، نقش اصول اخلاق فطری در نظم جهانی مبتنی بر اصول اساسی عدالت و اعتدال است که آموزه های وحیانی قرآن و اسلام بدان توجه داده اند.

اخلاق فطری، نظامنامه بشریت

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر شخص انسانی دارای یک نرم افزار فطری هدایت الهی است که به عنوان سیستم عامل اصلی در انسان عمل می کند تا جایی که دیگر نرم افزارها در آن سامانه مورد استفاده قرار می گیرد. این نرم افزار فطری برخوردار از همه چیزهایی است که می تواند انسان را برای دست یابی به سعادت دنیوی و اخروی و کسب آرامش و آسایش ابدی یاری رساند. خدا در ساختار عدالت فراگیر و عمومی، چیزی را کم نگذاشته و هر آن چیزی که تامین و تضمین کننده هدف متعالی است، فراهم نموده است.

این نرم افزاری فطری الهی دو کارکرد اصلی دارد که همه نیازهای علمی و عملی بشر را تامین می کند؛ یعنی کارکردهای شناختی و گرایش که به دو ساحت اندیشه و انگیزه مربوط می شود. در حقیقت این نرم افزار فطری به هر شخص انسانی کمک می کند تا حق و باطل را بشناسد و به حق گرایش و نسبت به باطل گریزش داشته باشد.(طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 تا 10)

واژه «حق» دارای گستره معانی و مصداقی بس وسیع و گسترده ای است تا جایی که می توان اموری چون خیر، خوب، زیبا، نیک و مانند آنها را در تحت این عنوان قرار داد. در برابر شرّ، بدی، زشت، پلید و خبیث و مانند آنها تحت عنوان باطل در تضاد و تقابل با این عنوان حق قرار گیرد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نرم افزار فطری الهی به عنوان یک نرم افزار هدایتی عمل می کند. بنابراین به اصول اساسی اخلاق چون عدالت، صداقت، امانت، وفا و مانند آنها نه تنها شناخت دارد، بلکه گرایش ذاتی دارد؛ و در برابر نسبت به اصول ضد اخلاقی چون ظلم، دروغ، خیانت، عهد شکنی و بی وفایی و مانند آنها شناخت و گریزش ذاتی دارد. از همین روست که در همه انسان ها از هر نژاد، فرهنگ، زن و مرد، خرد و کلان می توان این اصول اخلاقی را یافت که مورد ارزش گذاری قرار گرفته و به عنوان ارزش ها و هنجارهای شفاهی یا کتبی قانونی به کار گرفته می شود.

به سخن دیگر، این اصول اخلاقی چنان بدیهی و مقبول همگان است که نیازی به تعقل و تفقه و بلکه حتی آموزش و پرورش نیست؛ بلکه گرایش ذاتی هر انسانی به سوی آنها امری بدیهی است و اگر گاه مورد تاکید در ساحات آموزشی و پرورشی قرار می گیرد تنها برای تاکید و تثبیت است؛ چرا که این امور از مصادیق بدیهیات است که تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش نسبت به آنها جزو احکام ارشادی است نه مولوی.

بنابراین، از آن جایی که این اصول اخلاقی بنیاد هر نظم جهانی مبتنی بر حق و حقانیت است و انسان ها به طور فطری و ذاتی بدان گرایش دارند و نیازی به آموزش های خاص و یا تربیت و پرورش ویژه نیست، می تواند به عنوان مهم ترین نظامنانه فطری بشر قرار گیرد و نظم جهانی انسانی در سایه آن شکل گیرد.

به عبارت دیگر، اهتمام به اصول اساسی اخلاق فطری الهی می تواند به عنوان محور و مدار هر نظمی قرار گیرد که انسان ها در سایه آن نه تنها سعادت دنیوی خویش را تامین کنند و به آرامش و آسایش جمعی دست یابند، بلکه می توانند آخرت خویش را نیز تضمین و تامین کنند؛ زیرا نظم هستی که خدا چیزی جز همین اصول بنیادین به ویژه عدالت نیست که همه هستی را فراگرفته و جلوی فساد و تباهی و انهدام هستی را گرفته و بقای آن را تضمین کرده است. پس دعوت به اصول اخلاق فطری الهی یعنی عدالت، صداقت، امانت، وفا و مانند آن ها چیزی جز دعوت به فطرت و نظام مندی در نظم احسن هستی نیست.

بنابراین، انسان ها می توانند با مدار و محور قرار دادن اصول اساسی اخلاق فطری، آن را یک نظامنامه جهانی قرار دهند که غایت آن تحقق عدالت فراگیر و کسب سعادت جمعی بشر ورهایی از هر گونه شقاوت و بدبختی و ظلم و بی عدالتی و قتل و غارت و کشتار ودر یک کلمه جلوگیری از نابودی بشر و محیط زیستی است که بدون آن بقای بشر در معرض خطر قرار می گیرد.

ما وقتی به حکم قرآن و آموزه های وحیانی اسلام دیگران را به اصول اساسی اخلاق فطری دعوت می کنیم، در حقیقت به چیزی بیرون از ذات و فطرت دعوت نمی کنیم، بلکه از همگان می خواهیم تا با بهره گیری از همان توانمندی ذاتی و فطری خویش، نظمی را رقم زنند که نسبت به آن شناخت کامل و تمامی داشته و گرایش ذاتی نیز بدان دارند.

نهضت جهانی اقامه عدالت و اعتدال

از نظر آموزه های وحیانی قرآن و اسلام، دعوت همه پیامبران الهی، چیزی جز دعوت به عدالت نیست؛ البته نه عدالتی که تنها در کتب و قوانین نگارش شده و جنبه اجرایی به خود نگرفته باشد، بلکه مراد از آن دعوت به عدالتی است که همه ابعاد زندگی بشر را تحت تاثیر مستقیم خویش قرار داده باشد و بدون کم ترین و کوچک ترین تبعیض فرهنگی، نژادی، دینی، مذهبی و جنسیتی و مانند آنها همگان از آثار آن بهره مند شوند.

در آموزه های وحیانی قرآن، از این جنبه عدالت به عنوان «قسط» تعبیر شده است. قسط به معنای سهمی است که برای هر کسی در نظام احسن آفرینش در چارچوب عدالت تعریف شده است. به این معنا هر مخلوقی از مخلوقات الهی، براساس مشیت حکیمانه الهی دارای غایتی است که می بایست به آن به عنوان کمال بایسته و شایسته اش برسد. خدا به عنوان خالق بلکه رب العالمین یعنی در مقام پروردگاری نه تنها هدف وغایتی کمالی برای هر مخلوقی تعریف کرده، بلکه برای آن، همه ابزارها و امکانات مورد نیاز دست یابی به آن را نیز قرار داده است.(طه، آیه 50)

این همان مفهوم عدالت فراگیری است که همه هستی را در بر گرفته است. از نظر قرآن اگر همه در چارچوب عدالت قسطی سهم خویش را از امکانات به دست آورند می توانند به آسانی و سادگی به غایت تعریف شده خویش برسند.

البته از نظر قرآن، دو مخلوق از مخلوقات الهی دارای اراده و حق انتخاب آزاد و اختیاری هستند که از آنها به جن و انسان یاد می شود. از نظر قرآن، این دو مخلوق می توانند بر خلاف جریان نظم فراگیری الهی در هستی به ظلم و بی عدالتی رو آورند و قسط و سهم دیگری را غصب کنند؛ زیرا جهالت و بی خردی و نادانی انسان از یک سو و حضور پر رنگ شهوت و غضب به عنوان قوای نفسانی انسان از سو دیگر، بلکه وسوسه های شیطان جنی از سوی دیگر می تواند اختلالی را در نرم افزار فطرت ایجاد کند و انسان به جای حرکت در نظم عدالت محور هستی که از آن به تقوا یاد می شود، در خلاف آن حرکت کرده و با بی عدالتی و ظلم ، آن نظم را بشکافد و فجور نماید و از هم بدرد و اختلال جدی در بخشی از هستی به ویژه جوامع بشری و محیط زیست خویش ایجاد کند.(شمس، آیات 7 تا 10)

خدا در آموزه های وحیانی قرآن بیان می کند که هدف تعلیمات و آموزه های پیامبران و کتب آسمانی یاری رساندن به انسان ها است تا هم چنان بر اساس فطرت الهی و اصول اخلاق انسانی زندگی خویش را سامان دهند و به عدالت قسطی برخیزد و از آن عدول نکنند؛ زیرا انسان هر چند که از نرم افزار فطری الهی برخوردار بوده و گرایش به حق و اصول اخلاق انسانی فطری را دارا است، اما عوامل درونی و برونی می تواند موجب اختلال در کارکرد این نرم افزار شده و آن را تغییر و دفن و دسیسه کند. در این جا است که پیامبران با قوانین و احکام متناسب و مطابق با همان آموزه ها و قوانین و اصول اخلاقی (روم، آیه 30) به یاری بشر آمده و آنان را به همان صراط مستقیم فطرت دعوت می کنند تا همگان بدون توجه به نژاد و قوم، فرهنگ ، جنسیت و جغرافیا و مانند آنها به عدالت قسطی قیام کنند و حقوق یک دیگر را مراعات کرده و اصول اخلاق فطری را در متن جامعه به کار گیرند.(حدید، آیه 25)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مسلمان کسی است که به عدالت قسطی قیام می کند و حق و حقوق همگان را بدون توجه به جنبه های تبعیض آمیز ادا می کند؛ و گرنه کسی که به عدالت قسطی قیام نکند، کافر است(جن، آیه 14)؛ یعنی کسی است که فطرت خویش را پوشانده و دفن و دسیسه کرده است؛ زیرا واژه کفر به معنای پوشاندن است؛ از همین روست که به کشاورز که دانه را در زیر خاک نهان می کند، کافر می گویند.

از نظر قرآن، یک مومن نه تنها به عدالت قسطی قیام می کند و سهم هر کسی و هر چیزی از انسان و حیوان و آب و خاک را مراعات می کند تا هیچ گونه فسادی با ظلم او پدید نیاید و محیط زیست به تباهی نرود، بلکه می بایست به عنوان یک مومن که همه وجود او گواه روشن و شاهدی آشکار از صفات الهی است، چنان به عدالت قسطی قیام کند که همه وجودش قیام به قسط و عدالت قسطی باشد تا جایی که نه تنها خواسته های نفسانی او هیچ تاثیری در قسط  گرایی و قسط خواهی و اقامه آن ندارد، بلکه درخواست های خویشان خویش را نیز نادیده می گیرد و حتی علیه دشمن خویش نیز به عدالت قسطی قیام می کند و اصول اخلاق فطری را مراعات می نماید.(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8)

در حقیقت از نظر آموزه های وحیانی قرآن، امت اسلام نه تنها داعیه دار دعوت به عدالت و اعتدال و اصول اخلاق فطری الهی است، بلکه خود بزرگ ترین پیشگام در این عرصه در مقام عمل است؛ زیرا از نظر قرآن، علم و قول و اعتقاد بی عمل هیچ ارزشی نداشته بلکه می بایست شخص پاسخ گوی بی عملی خویش باشد.(صف، آیات 2 و 3)

از نظر قرآن، مومنان می بایست به عنوان امت شاهدی درعرصه علم و عمل نشان دهند که تا چه اندازه به عدالت قسطی و دیگر اصول اخلاقی فطری پای بند هستند.(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8) از نظر قرآن یکی از مهم ترین جلوه های این امر در عنوان «وسط» خود را نشان می دهد؛ یعنی اعتدال و وسط قرار گیری بدون افراط و تفریط؛ زیرا این گونه توده های مردم و «ناس» در می یابند که می توان به گونه ای زیست که سعادت در تنها در سایه ساده ترین اصول اخلاقی که فطری بشر است، دست یافتنی است و آنان می توانند سرمشق کامل و تمامی از این حقیقت برای دیگران باشند.(بقره، آیه 143)

بنابراین، امت اسلام و آموزه های وحیانی قرآن، همگان را به یک حقیقت دعوت می کنند که سعادت دنیوی و اخروی و آرامش و آسایش همگانی را برای بشریت به ارمغان می آورد. این دعوتی که قرآن بدان ندا می دهد، دعوت به اصول اساسی اخلاق فطری است؛ زیرا از نظر قرآن، بدون تحقق تقوای مبتنی بر  اصول اخلاق فطری نمی توان از ایمان و اسلام و اعتقاد به شریعت گفت؛ زیرا کسی که به اصول اخلاق فطری بی توجه است و اهتمامی بدان ندارد، نمی تواند به اصول اخلاق اسلامی و احکام آن در قالب شرایع اسلامی ایمان بیاورد.(بقره، آیات 2 و 3)

به سخن دیگر، از نظر قرآن محال است کسی مسلمان باشد، ولی بر اساس اصول اخلاق فطری رفتار نکند؛ چرا که مقدمه پذیرش اسلام و عمل به شرایع آن عمل به اصول اخلاقی فطری است.

امروز ما به عنوان گفتمان جهانی اسلام بر آن هستیم تا همگان را به اصول اخلاق فطری به ویژه عدالت، صداقت، امانت و وفا دعوت کنیم؛ زیرا با این بنیانهای اخلاقی که در فطرت همگان نهادینه شده و نرم افزار فطری همه بشریت است، می توان به سادگی به سعادتی دست یافت که آرامش و آسایش را بدون تبعیض برای همگان فراهم می آورد تا دیگر جایی برای تبعیض های جنسیتی، نژادی، فرهنگی، دینی و جغرافیایی و مانند آنها باقی نماند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا