اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیسیاسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

چرایی ذلت خواهی از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا و به چه علل و عواملی برخی عزت گریز و ذلت گرا هستند؛ ریشه این گرایش و گریزش چیست؟ چرا و چگونه می شود که برخی از مردم یا دولتمردان و مسئولان فضلیت انسانی عزت را دوست نمی دارند و به دنبال اسباب ایجادی یا بقایی آن نمی روند، ولی برای رذیلت ذلت همه سرمایه های مادی و معنوی خویش را هزینه می کنند؟ قرآن به این پرسش ها پاسخ داده که نویسنده در این مطلب به آن ها پرداخته است.

اهمیت و ارزش عزت از نظر قرآن

ذلت نقیض عزت است(لسان العرب، ج 5، ص 55، «ذلل»؛ مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 330، «ذل»؛ معجم الفروق اللّغویّه، ص 220، ش 854)؛ یعنی جایی که ذلت باشد، عزتی نیست؛ زیرا نسبت این دو سلب و ایجاب است، که وجود یکی به معنای نفی وجود از دیگری است. پس هر جایی که انقیاد و تسلیم در برابر اکراه و اجبار باشد، عزتی نیست که به معنای عدم نفوذ و چیرگی دیگری بر انسان است؛ چرا که انسان یا عزیز است و کسی نمی تواند به هیچ وجهی بر او غلبه و چیره شود و اراده خویش را تحمیل نماید؛ زیرا همانند صخره ای خارا و بلند است که غیر قابل نفوذ و رخنه و غیر قابل صعود است و هماره در بلندی استوار ایستاده و سر خم نمی کند و به دیگری راهی جهت سلطه نمی دهد؛ یا آن که ذلیل است و تحت اراده دیگری قرار دارد و هیچ گونه اراده و اختیار و حق انتخابی ندارد.

خدا در قرآن می فرماید که عزت یکی از فضایل برتر و از صفات بسیار نیک و بسیار مهم است که به دارنده آن این امکان را می دهد تا قوت خویش را با اقتدار به نمایش گذارد و هر چه را اراده کرده انجام دهد بی آن که کسی مانع باشد و اجازه اعمال اراده ندهد؛ از این روست که یکی از صفات الهی، «عزت» و یکی از اسماء و نام های الهی، «عزیز» است؛ زیرا خدا حکمت ها و هدف های خویش را با عزت و اقتدار انجام می دهد و کسی نمی تواند مانع از انجام آن شود و چیزی را بر او تحمیل کند.(بقره، آیات 220 و 228 و 240 و 260)

بر این اساس، هر کسی یا نهادی می بایست برای تحقق اهداف حکمیانه خویش از جمله استقلال فردی، اجتماعی، نظامی، سیاسی، اقتصادی و مانند آن ها، از عزت بهره مند باشد؛ زیرا اگر چنین چیزی در انسان یا نهادهای اجتماعی وجود نداشته باشد، هرگز نمی تواند به اهداف حکیمانه شخصی یا سازمانی یا ملی خویش دست یابد؛ زیرا فقدان عزت به معنای وجود ذلت است که مانع جدی در تحقق اهداف حکیمانه است.

از نظر قرآن، از آن جایی که خاستگاه و منشای هر فضلیت و کمالی خدا است، انسان ها تنها در سایه ایمان و تقوای تقرب ساز به خدا است که می توانند از فضایل و کمالات از جمله عزت بهره مند باشند. از همین روست که خدا در قرآن، پس این که منشاء و خاستگاه عزت را منحصر در وجود کمالی خویش دانسته و می فرماید: إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا؛ همانا جمیع عزت ملک خدا است.(نساء، آیه 139؛ یونس، آیه 65)

آن گاه از کسانی که اراده عزت دارند و خواهان کسب این فضلیت هستند می فرماید به همین دلیل که خاستگاه عزت منحصرا در اختیار خدا است، می بایست به سوی خدا بروند و از آن خاستگاه عزت بجویند: مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا.(فاطر، آیه 10)

البته قرآن تاکید دارد که کسب فضلیت کمالی عزت از خدا متوقف بر اتصال و تقرب به اوست که از طریق ایمان و اتصال به اسلام و رهبری اسلامی به دست می آید(همان؛ منافقون، آیه 8)؛ بنابراین، هر کسی عزت می خواهد می بایست به این نکته توجه داشته باشد؛ از همین روست که می فرماید: يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ ؛ منافقان مى‏ گويند: اگر به مدينه برگرديم، قطعا آنكه عزتمندتر است آن ذلیل تر و زبون‏تر را از آنجا بيرون خواهد كرد؛ و عزت از آن خدا و از آن پيامبر او و از آن مؤمنان است؛ ليكن اين منافقان و دورويان نمى‏ دانند. (منافقون، آیه ۸)

این که از نظر قرآن عزتی که منحصر در خدا است، در پیامبر(ص) و مومنان نیز یافت می شود، به دلیل همان مظهریت آنان از خدا به سبب کسب تقوای الهی و تقرب به او و متاله و خدایی شدن آنان است.

بنابراین، هیچ راهی برای کسب عزت در شخص و اجتماع جز از راه اتصال و تقرب به خدا و مظهریت از او نیست؛ و هر کسی جز این راه بخواهد به عزت برسد، جز به ذلت نمی رسد؛ از همین روست که خدا به همه از جمله مسلمانان و دولتمردان و مسئولان هشدار می دهد که عزت را نمی توانند در ارتباط و اتصال و ولایت کافران بیابند؛ از همین روست که خدا ضمن هشدار به این افراد می فرماید: الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا؛ منافقان یعنی همانانی كه غير از مؤمنان، كافران را اولیای خویش مى‏ گيرند و تحت ولایت و سرپرستی محبت آمیز آنان می روند، آيا عزت و سربلندى را نزد کافران مى ‏جويند؟ اين خيالى خام است؛ چرا كه عزت همه از آن خداست. (نساء، آیه ۱۳۹)

پس از نظر قرآن، کسانی که دنبال عزت خواهی به سراغ ولایت سرپرستی محبتانه کافران می روند و می خواهند از آن جا عزتی را به دست آورند، اولا این دسته از مسئولان و مسلمانان و رهبران جزو منافقان و جریان نفاق هستند که از اسلام حقیقی بهره ای نبرده اند و اسلام تنها لقلقه زبان ایشان برای اهداف مادی دنیوی است؛ ثانیا این افراد نه تنها به عزت نمی رسند، بلکه خواری و ذلت را برای خویش و امت خود رقم می زنند.

به سخن دیگر، این دسته از مسلمانان و مسئولان امت اسلام، سوراخ دعا گم کرده اند و عزت را نزد کسانی می جویند که فاقد آن هستند؛ چرا که کافران خود ذلیل هستند و از عزت بهره ای نبرده اند؛ پس چگونه می شود که از کسی چیزی خواست که خود ندارد.

به هر حال، عزت به عنوان یک فضلیت واجب کمالی برای شخص و امت اسلام تنها با ایمان به خدا و پیوند و اتصال به او از طریق اعمال اسلامی مقرب ساز و متاله آفرین دست یافتنی است و کسی که مظهر خدا شود، از مظهر اسم عزیز و صفت عزت خواهد بود و از ذلت و آثار آن در امان می ماند.

چرایی ذلت گرایی و ذلت خواهی

خدا در قرآن، ده ها علت را به عنوان علل و عوامل ایجادی ذلت بیان می کند تا انسان ها و امت ها از آن ها اجتناب و پرهیز کنند و به جای آن ها دنبال عوامل عزت بروند که آنان را مظهر اسم عزیز می سازد.

از نظر قرآن، عواملی در انسان وجود دارد که او را به ذلت می رساند. این عوامل در حقیقت وجود صفات و رفتارهایی در انسان و امت است که زمینه ساز گرایش به ذلت و گرفتاری به آن است. در حقیقت کسانی به ذلت گرایش و از عزت گریزش می یابند که این صفات و رفتارها در آنان پدیدار شود. از مهم ترین صفات و رفتارهایی که موجب ذلت و ذلت گرایی می شود، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. کفر و شرک: از نظر قرآن، ایمان موجب عزت است، در برابر کسانی که کافر و مشرک هستند گرفتار ذلت می شوند و خواسته و ناخواسته به آن گرایش دارند؛ زیرا اگر عزت در ایمان است، گرایش به کفر و شرک به معنای گریزش از عزت و گرایش به ذلت است.(مجادله، آیه 5؛ بقره، آیه 61؛ آل عمران، آیه 112؛ زمر، آیات 38 تا 40) بنابراین کسانی که در میان امت اسلام گرایش به ذلت دارند، در حقیقت کافران و مشرکانی هستند که هیچ ایمانی به اسلام و خدا و پیامبرش ندارند.
  2. نفاق: از دیگر عواملی که موجب گرایش و گرفتاری به ذلت می شود، نفاق است؛ کسانی که در زبان سخن مومنان دارند و در قلب معتقد به کفر و شرک هستند. اینان اهل تحریف گری سخنان رهبری هستند و برای دشمنان جاسوسی می کنند و به دنبال منافع دنیوی با دین بازی می کنند و دنبال فتنه گری می روند تا حقیقت خودنمایی نکند؛ زیرا آنان در شرایط فتنه می توانند فعالیت کنند و در آب گل آلود ماهیگیری کنند.(مائده، آیه 41)
  3. تکبر و استکبار: از نظر قرآن، کسانی که گرفتار کبر و تکبر هستند، در برابر خدا خود را برتر می یابند و در برابر خلق و خدا استکبار می ورزند و حاضر به تسلیم در برابر خدا و اسلام و رهبری نیستند. اینان گرایش به ذلت داشته گرفتار آن می شوند.(فصلت، آیات 15 و 16؛ انعام، آیه 93؛ حج، آیات 8 و 9)
  4. افتراء به خدا و تحریف گری: از دیگر رذایل اخلاقی که در گروندگان به ذلت می توان یافت، افتراء به خدا و اسلام است. به این معنا که اموری را به خدا و اسلام نسبت می دهند که اصولا جزو آن نیست یا برخورد گزینشی دارند و به تحریف می پردازند تا حقیقت اسلام را وارونه جلوه داده و رفتارهایش ذلت گرایانه خویش را نهان ساخته و یا توجیه کنند.(انعام، آیه 93؛ اعراف، آیه 152؛ مائده، آیه 41)
  5. پیمان شکنی: بی وفایی و بدعهدی و پیمان شکنی از دیگر صفاتی است که این افراد دارند و آنان را به سمت و سوی ذلت می کشاند.(توبه، آیات 13 و 14) باید توجه داشت که این صفات برخاسته از همان صفت کفر و شرک دارد؛ بنابراین، کسانی از امت اسلام که به ذلت گرایش دارند و خواهان ذلت امت در برابر کافران هستند، در حقیقت گرفتار کفر و شرک هستند و از ایمان و اسلام حقیقی سودی نبرده اند.
  6. بی توجهی به اقشار ضعیف: از دیگر صفات و خصوصیات کسانی که گرایش به ذلت و گرفتار آن هستند، بی توجهی به اقشار ضعیف از یتیمان و مساکین و فقیران است(فجر، آیات 16 تا 18)؛ زیرا برای این دسته از اقشار امت ارزش و احترامی قایل نیستند و تنها برای اقشار ممتاز اجتماع از ثروتمندان و قدرتمندان ارزش و اهمیت و احترام قایل هستند. این افراد به سبب همین نوع گرایش و رفتار زشت، خود گرفتار ذلت و خواری می شوند؛ زیرا گرایش به قدرتمندان و ثروتمندان جهان موجب می شود که به جای ارتباط و ولایت نسبت به مومنان با معیار ایمان و تقوا، به سراغ معیارهای ثروت و قدرت بروند و با کدخدایان جهان دمخور شوند و بخواهند عزت را در میان آنان بجویند هر چند که آنان کافر و مشرک باشند.(نساء، آیه 139)
  7. تجاوز از حدود الهی: از دیگر صفات این افراد می توان به تجاوزگری آنان نسبت به حدود اسلامی – الهی اشاره کرد؛ به این معنا که آنان خطوط قرمز را قبول نمی کنند و حدود الهی را نادیده می گیرند تا این گونه به قول خویش به عزت ثروت و قدرت دست یابند؛ در حالی که با حدود شکنی و قانون شکنی نمی توانند به عزت برسند، بلکه به نقیض آن ذلت کشیده می شوند. (بقره، آیات 61 و 65؛ اعراف، آیه 166) در حقیقت کسانی که قانون شکنی می کنند طالب عزت نیست، بلکه گرایش به ذلت دارند و بدان نیز گرفتار می شوند.
  8. دشمنی با مساجد و اهل مسجد: از نظر قرآن، کسانی از امت که دنبال دشمنی با مسجد و اهل مسجد هستند و به هر عنوانی مساجد را تخریب می کنند و امکان حضور مردم در مساجد عبادی را نمی دهند، ولی اجازه می دهند که مردم در همه جا جز مسجد گرد هم آیند، اینان گرایش به ذلت و گرفتار آن هستند. پس مسئولانی که راه مومنان بر مسجد را می بندند و مساجد را از مومنان و نمازگزاران خالی می کنند و با اقدامات خویش کاری می کنند تا مساجد از اعمار بیرون رفته و خراب شود، در حقیقت دنبال ذلت امت هستند و این گونه نه تنها خودشان گرفتار ذلت می شوند، بلکه امت اسلام را نیز دچار ذلت می کنند.(بقره، آیه 114)
  9. انکار حقایق و احکام اسلامی: انکار حقایق اسلامی و احکام قطعی آنان از جمله موجبات گرفتاری به ذلت است؛ از نظر قرآن، کسانی که به انکار حقایق قطعی و احکام ضروری آن می پردازند و مثلا حجاب را منکر می شوند یا به جای عدالت قسطی به اجحاف از بیت المال می پردازند و مردمان را از اقل امکانات از جمله خانه و خوراک محروم می سازند، اینان در حقیقت با دشمنی با خدا و احکام اسلامی آن، گرایش به ذلت داشته و از عزت گریزان هستند؛ زیرا این گونه اعمال و رفتار موجب خشم خدا و عذاب ذلت و خواری در دنیا و آخرت می شود.(فصلت، آیات 15 و 16؛ زمر، آیات 25 و 26)
  10. تمسخر اهل حق و رهبری ولایی: برخی از امت و مسئولان نسبت به رهبری ولایی و احکام و سخنان ایشان مواضع نادرست در پیش می گیرند و به تمسخر رفتارها و گفتارهای رهبری می پردازند و در مراکز و محافل خویش می کوشند تا با تمسخر اهل حق و رهبری ولایی و اقدامات آنان، عزت دروغین برای خویش بسازند و مومنان را ذلیل و خوار سازند. این گونه اقدامات از هر کسی موجب می شود تا آنان خود گرفتار ذلت و خواری شوند و خشم خدا را به جان خود بخرند.(هود، آیات 38 و 39)
  11. توکل بر غیر خدا: کسانی که به غیر خدا اعتماد و توکل دارند و می خواهند عزت خویش را از آنان به دست آورند، گرایش به ذلت داشته و گرفتار آن خواهند بود؛ زیرا هیچ عزتی در غیر خدا نیست و هر کسی عزت می خواهد تنها با مظهریت از خدا شدنی است.(آل عمران، آیه 160)
  12. جاسوسی: رذیلت جاسوسی از دیگر عوامل گرفتاری آدمی به ذلت در دنیا و آخرت است. کسانی که گرایش به جاسوسی دارند، گرایش به ذلت دارند؛ زیرا برآیند تکوینی و فطری آن بر اساس سنت های الهی، خواری و ذلت برای این دسته از جاسوسان از کافران و منافقان و سست ایمان ها است.(مائده، آیه 41)
  13. مجادله باطل: برخی از افراد در چیزی که علم ندارند وارد می شوند و مجادله به باطل می کنند. گرایش به این رفتار و رویه خود عامل اصلی ذلت است و کسی که جدال باطل گرایش دارد در حقیقت به ذلت گرایش دارد؛ زیرا نتیجه جدال به باطل به ویژه در اموری چون توحید چیزی جز ذلت و خواری در دنیا و آخرت نیست.(حج، آیات 8 و 9)
  14. جنگ داخلی: از نظر قرآن، تنازع و درگیری و جنگ میان امت اسلام از عوامل مهم و اساسی شکست و خواری و ذلت امت است. پس کسانی که به جنگ داخلی گرایش داشته و به آن دامن می زنند، در حقیقت گرایش به ذلت خویش و امت اسلام دارند.(بقره، آیه 85) از این آیه به دست می آید که جنگ های داخلی یهودیان از موجبات ذلت آنان بوده است.(مجمع البيان، ج 1 – 2، ص 303)
  15. ولایت مستکبران: پذیرش ولایت مستکبران مانند فرعونیان و شیطان بزرگ آمریکا و دولت های استکباری از جمله عوامل ذلت است؛ کسانی که گرایش به دولت های استکباری و کدخدایان ظاهری دنیا دارند، در حقیقت با اطاعت از مستکبران خویش و امت را ذلیل و خوار می سازند و آنان را بر سرنوشت امت مسلط و چیره می سازنند.(زخرف، آیه 54)
  16. حرام خواری: از نظر قرآن کسانی که برای کسب یک لقمه نان و به تعبیر برخی از مسئولان برای خوردن آب، دست به دامن دشمنان و مستکبران می شوند و با آنان قرار و مدار می گذارند و بر آن هستند تا آنان آب و نان ایشان را تامین کنند و تحریم را از سر آنان بردارند، در حقیقت گرفتار خواری می شوند. این دسته از مسئولان را می بایست در گرو منافقانی دانست که برای امت ذلت می خواهند هر چند که به زبان ادعای ترحم بر مردم مستضعف دارند.(مائده، آیات 41 و 42) اینان برای کسب لقمه نان حرام به سراغ هر کس و ناکسی می روند و حتی جاسوسی می کنند و اطلاعات امنیتی امت را در اختیار دشمنان قرار می دهند تا جایی که هر گونه قراردادهای نانوشته و نوشته ای را برای خوشایند مستکبران اجرا می کنند حتی اگر رهبری خبر نداشته باشد.(همان)
  17. دروغ پردازی: کسانی که گرایش به ذلت امت دارند، استاد دروغ سازی و دروغ پردازی هستند تا جایی که روی دشمنان سوگند خورده انگلیسی را نیز سفید می کنند. آنان با تحریف سخنان رهبری و مواضع حق طلبانه رهبری می کوشند تا مطالبی را الغا کنند که در خدمت دشمنان ومستکبران باشد. آنان در داخل امت به گونه ای رفتار می کنند که دشمنان از هر جهت آسوده خاطر باشند؛ زیرا افزون بر افشای اسناد امنیتی، تحریف گری، جاسوسی، با دروغ سازی و دروغ پراکنی و جنگ روانی خواسته های دشمنان را به خورد امت می دهند و با غرقه سازی رسانه ای دل امت را خالی می کنند.(مائده، آیات 41 و 42؛ احزاب، آیات 60 و 61)
  18. دنیا طلبی: اصولا کسانی که گرفتار دنیای پست می شوند، به ذلت دنیا گرایش دارند و از عزت گریزان هستند؛ زیرا ثروت و قدرت آنان را خواسته و ناخواسته به جای اکرام و تکریم به سوی اهانت و توهین می کشاند و اینان گرفتار انواع ذلت خواهند بود.(فجر، آیات 16 تا 20)
  19. دشمنی با رهبری ولایی: کسانی که گرفتار دشمنی با رهبری ولایی هستند گرفتار ذلت در دنیا و آخرت هستند. بنابراین، اگر کسی دشمنی با رهبری ولایی را در پیش گرفته می بایست دانست که گرایش به ذلت و گرفتار آن است.(مجادله، آیه 20)
  20. فسق و فجور: کسانی که به جای تقوای الهی دنبال فسق و فجور و منکرات و فحشاء هستند، گرایش به ذلت و خواری در دنیا و آخرت داشته و گرفتار آن خواهند بود.(زخرف، آیات 51 تا 54؛ حشر، آیه 5)
  21. مکر و خدعه: کسانی که گرفتار صفت مکر و فریب و خدعه نسبت به اهل حق و ایمان هستند، برای دست یابی به هر چیزی از آن بهره می گیرند، مرتکب جرایم می شوند که ذلت و خواری را برای آنان در دنیا و آخرت رقم می زند.(انعام، آیات 12 و 124)

آن چه بیان شد تنها برخی از عوامل و عللی است که خدا در قرآن برای گرایش و گرفتاری به ذلت بیان کرده است. با درنگ و تانی در همین علل و عوامل می توان دریافت که چرا برخی از افراد امت و مسئولان دنبال کارها و اقداماتی می روند که موجبات ذلت امت و از دست رفتن عزت می شود؟ بنابراین، اگر این علل و عوامل دانسته و در کسی یافت شد می بایست از آنان دوری کرد و اجازه نداد تا به عنوان کارگزاران یا مسئولان نهادهای کشوری امت را در دست گیرند و خواری و ذلت را برای امت رقم زنند. هوشیاری و بیداری امت موجب می شود تا مسئولان خائن و ذلیل از مسئولیت کنار گذاشته شوند و عزت مداران بر سر کار آیند. آنان که برای کسب رای بیش تر حتی از ابزارهای فسق و فجور بهره می گیرند و زنان و دختران به اعمال منکر و فحشاء سوق می دهند در حقیقت همان گرایشمندان به ذلت و گریزشمندان از عزت هستند. پس نمی بایست در این افراد عزتی را جست و از آنان عزت را خواست و امید به آنان بست.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا