اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنی

پسندم آن چه را جانان پسندد

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی دنیوی سرشار از خیر و شرّ و یُسر و عُسر است؛ هر چند که خیر و یسر دوباره است، ولی شر و عسر با همه اندکی در کمیت و کیفیت، انسان را می آزارد.

توده مردم تنها در شرایط خیر و یسر و شادی و سرور، ستایش و سپاس خدا می کنند و حمد و شکر می گویند و اگر گرفتار مصیبت، بلا و فتنه ای شوند، نه تنها شکر خدا را به جا نمی آورند، بلکه دست از ستایش و حمد خدا نیز برمی دارند؛ زیرا گمان می  کنند که شکر و سپاس تنها برای زمانی است که نعمتی داده شود، نه آن که نقمت و مصیبتی و شری برسد؛ از سوی دیگر خود را چنان درگیری مشکلات می بیند که حمد و ستایش خدا را نیز فراموش می کنند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حمد وشکر و ستایش وسپاس می بایست در هر حالی باشد؛ زیرا حمد خدا به معنای ستایش فقط و فقط برای خدا است و خدا هماره شایسته و بایسته حمد و ستایش است؛ و از سوی دیگر، شکر تنها برای نعمت نیست؛ زیرا اگر چه انسانها عادت دارند تا تنها در برابر نعمت شکر و سپاس گویند؛ ولی از نظر قرآن، شکر مساوی با ایمان و کفران مساوی با کفر است.(انسان، آیه 3؛ نمل، آیه 40)

ستایش و سپاس در همه احوال

از نظرآموزه های وحیانی قرآن، «الحمد لله رب العالمین»(حمد، آیه 2) مهم ترین و اساسی ترین آموزه وحیانی است که هماره می بایست آن را به خود روزانه بارها و بارها تلقین کرد؛ تا این اعتقاد و ایمان در دلها جا گیرد که همه حمد و ستایش فقط برای خدایی است که پروردگار جهانیان است. بنابراین، حتی اگر حمد و ستایشی نسبت به چیزی دیگر گفته می شود؛ آن حمد به خدا تعلق می گیرد، خواه حامد آن را بداند یا نداد؛ زیرا هر چه درهستی است، مظاهر انوار صفات و اسماء الهی است؛ پس حمد هر چیزی، حمد خداست؛ چرا که همه مظاهر اوست و هیچ چیزی جز او نیست، بلکه هر چیزی است همه شئون و مظاهر اوست.

هم چنین از نظر قرآن، انسان می بایست نسبت به نعمت هایی که خدا به انسان ارزانی می کند، شاکر و سپاس گزار باشد. این شکر می بایست افزون بر شکر قلبی و باطنی و زبانی ، در عمل و رفتار نیز به نمایش گذاشته شود؛ زیرا شکر حقیقی نعمت، استفاده از هر نعمتی در راستای حکمت و فلسفه آفرینش نعمت و اهدافی باشد که شاکر با استفاده از آن نعمت به آن اهداف می رسد. به عنوان شکر نعمت قدرت خواه عادی یا اعجازی استفاده از آن برای اهداف الهی است چنان که حضرت سلیمان نبی(ع) از آن بهره مند شد.(نمل، آیه 40)

شکر و حمد در درد و درمان

بسیاری از مردم هنگامه درد و مصیبت ها، جزع و فزع می کنند، و اگر فشار چنان سنگین باشد که کاری از دست اسباب بر نیاید و دارو و پزشک کاری نتواند بکند، آن گاه در مقام اضطرار از خلق بریده و به خالق وصل می شوند و جزو «منیبین الیه» می شوند.(روم، آیه 31) شرایط این افراد همانند کسی است که ناگهان کشتی غرق می شود و هیچ چیزی نیست که به آن تمسک بجوید. درآن حالت اضطرار واقعا «مخلصانه» دعا می کند؛ زیرا در آن جا چیزی نیست که بدان تمسک جوید. پس وقتی «ربنا» می گوید واقعا از ته دل می گوید و فریاد می زند.

حال اگر به دلایل و عواملی و حکمت های الهی به هر دلیلی لازم باشد تا مشکل حل نشود و بیماری باقی بماند یا حتی بیمار بمیرد، برخی نه تنها دست از شکر گزاری برمی دارند، بلکه حمد الهی را به دست فراموشی می سپارند و بلکه حتی به کفر گویی و کفرگرایی رو می آورند و می گویند: چه خدا بیمار ما را شفا نداد؛ یا چرا این همه درد و بیماری برای من است و دیگران در عافیت و سلامت و رفاه و آسایش و آرامش. اگر تا حالا نماز می خواندم و قرآنی وعبادتی می کردم و احسانی، دیگر همه این ها را کنار می گذارم.

یکی از افراد نزدم آمد و گفت: تا حالا دین دار بودم و اگر خدا تغییر و بهبودی در وضعیت من ندهد دیگر همه را کنار می گذارم. تا حالا خادم حرم ها بودم و دیگر نخواهم رفت. دیگری گفت: نذر کردم اگر خدا مشکلم را حل کرد، نماز بخوانم و حرم بروم، و فعلا چون دو ماهی مشکلم حل نشد، همه این ها را کنار گذاشتم.

این افراد می گویند با خدا لج کرده و قهر کرده ایم؛ در حالی که با خودشان لج کرده و قهر کرده اند، زیرا خدای غنی حمید است و هیچ نیازی به عبادت و بندگی ما ندارد؛ زیرا این بندگی انسان راهی برای دست یابی به کمالات است؛ زیرا جز از راه بندگی شخص به کمالی نمی رسد و سعادت ابدی را به دست نمی آورد.

برخی از افراد بر این باورند که دارایی و سلامت و عافیت ارزش شکر و حمد را دارد، اما فقر و بیماری دیگر جایی برای شکر و حمد به جا نمی گذارد. برخی دیگر بر این باورند که چون «البلاء للولاء؛ بلایا برای اهل ولایت است» پس هر چه بیماری و بدبختی و رنج و مشکلات باشد، به خدا نزدیک هستند؛ پس هیچ گرایشی به عافیت و سلامت و ثروت ندارند و آن را عین دوری از خدا می دانند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر چیزی که از سوی خدا به انسان می رسد و اصابت می کند خواه شر و خواه خیر، همگی براساس مشیت حکیمانه الهی است. پس نه چیزهایی که خدا می دهد و نه چیزهایی که خدا می گیرد، بر اساس بخت و شانس و تصادف نیست، بلکه همگی براساس مشیت حکیمانه ای است که اهداف مشخصی برای آن است.(حدید، آیات 22 و 23)

از نظر قرآن، انسان در دنیا هماره گرفتار ابتلائاتی است که شر و خیر است.(انبیاء، آیه35؛ بقره، آیات 155 و 156؛ عنکبوت، آیات 2 و3) اهداف و فلسفه هایی برای ابتلائات است که شامل افزایش ظرفیت و شرح صدر، شناخت مدعی از صادق، تنبیه و آگاهی سازی و مانند آنها است.

بنابراین، هر چیزی که از خدا به انسان می رسد، همگی برای ایجاد شرایطی است که انسان در آن شرایط به کمال بایسته و شایسته اش برسد. از همین روست که در روایات بسیاری معصومان(ع) خدا را در همه حال و هر شرایطی حمد و شکر می گویند. به عنوان نمونه امام سجاد(ع) می فرماید: اللهم لک الحمد علی ما لم ازل اتصرف فیه من سلامه بدنی و لک الحمد علی ما احدثت بی من عله بی جسدی، فما ادری یاالهی ای الحالین احق بالشکر لک، و ای الوقتین اولی بالحمد لک؛ ا وقت الصحه التی هناتنی فیها طیبات رزقک و نشطتنی بها لابتغاء مرضاتک و فضلک و قویتنی معها علی ما وفقتنی له من طاعتک؟ ام وقت العله التی محصتنی بها و النعم التی اتحفتنی بها تخفیفا لما ثقل به علی ظهری من الخطیئات و تطهیرا لما انغمست فیه من السیئات و تنبیها لتناول التوبه و تذکیرا لمحو الحویه بقدیم النعمه و فی خلال ذلک ما کتب لی الکاتبان من زکی الاعمال ما قلب فکر فیه و لا لسان نطق به و لا جارحه تکلفته بل افضالا منک علی و احسانا من صنیعک الی اللهم فصل علی محمد و آله و حبب الی ما رضیت لی و یسر لما احللت بی و طهرنی من دنس مااسلفت و امح عنی شر ما قدمت و اوجدنی حلاوه العافیه و اذقنی برد السلامه و اجعل مخرجی عن علتی الیعفوک ..(صحیفه سجادیه، دعا 15، در هنگام مرض)

امام سجاد(ع) در این دعا حمد وشکر را برای هر دو حالت سلامت و بیماری برخود واجب می داند؛ زیرا بر این باور است اگر در سلامت انسان از طیبات رزق الهی بهره مند است و با نشاط دنبال رضایت الهی و فضل او می رود و توفیق طاعت در این شرایط را به او می بخشد؛ امادر شرایط بیماری نیز نعمت هایی برای انسان فراهم می آید که در شرایط سلامت و صحت و عافیت نیست؛ زیرا در هنگامه بیماری انسان از سنگینی خطیئه و گناه رها می شود و زشتی های اعمالی که دل و جان را آلوده کرده، تطهیر و پاک می کند و شرایط را برای توبه فراهم می آورد و انسان را یادآور نعمت هایی می کند که از قدیم به او رسیده و فراموش کرده و در همان حال بیماری برایش چیزهایی نوشته می شود که در حالت سلامت نوشته نمی شود. انسان به طوری پاک می شود که اصلا به قلب کسی خطور نمی کند و بر زبان کسی جاری نمی شود. پس انسان می بایست در هر حال شاکر و حامد خدا باشد، خواه در سلامت باشد و خواه در بیماری.

از همین روست که اهل بیت(ع) حالات سلامت و بیماری را یکسان می دانند؛ زیرا رضایت الهی را در آن می یابند. برهمین اساس فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت است که باباطاهر همدانی می سراید:

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آن چه را جانان پسندد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا