اجتماعیاخلاقی - تربیتیتاریخیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

دین داری در مکتب امام سجاد(ع)

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

از نظر امام سجاد(ع) دین داری زمانی درست شکل می گیرد که انسان از جهت عقاید و اعمال در مسیر عقل و وحی گام بردارد. پس اهتمام به اخلاق و احکام در حوزه عمل مانند اهتمام به عقاید و افکار می بایست در دستور کار قرار گیرد؛ چرا که باید عقاید در رفتار شخص تجلی کند و انسان مظهر عقاید خود باشد وگرنه منافقی بیش نیست. نویسنده دراین مطلب با مراجعه به آموزه های آن حضرت(ع) بر آن است تا حقیقت دین داری را در سنت و سیره آن حضرت(ع) تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مسلمانی از نظر امام سجاد(ع)

هر کسی مدعی چیزی است باید در آزمون علمی و عملی بتواند موفق شود. البته آزمون علمی سخت تر و دشوارتر است؛ زیرا بسیاری از مردم حقایق را یقین دارند ولی در عمل آن را انکار کرده و یا عزم جدی و همت و استقامت نمی ورزند.(نمل، آیه 14) این گونه است که انسان در علم ایشان شک می کند؛ زیرا از کوزه همان برون تراود که در اوست؛ پس اگر خیری از مسلمانی بیرون نیاید باید در سلامت قلب و تسلیم بودن آن مسلمان شک و تردید روا داشت.

خداوند سنت ابتلا و امتحان را بر مقاصدی چون تبیین میزان ایمان اشخاص قرار داده است؛ هر کسی مدعی مقامات برتر و والاتر باشد، آزمون های سخت تر و بلاهای بیش تری را تجربه می کند و هر کسی کم تر مدعی باشد کم تر در دام بلا و ابتلا گرفتار خواهد شد.(توبه، آیه 126) البته بلا بیش تر و سخت تر و موفقیت در آن به معنای تقرب بیش تر به خدا خواهد بود؛ از این روست که اولیای الهی خواهان سخت ترین و بدترین و بیش ترین ابتلائات هستند.(بقره، آیه 124؛ احزاب، آیه 11؛ عنکبوت، آیات 2 و 3)

البته از نظر اسلام ایمان و به تبع آن مراتب تقرب متعدد و دارای درجاتی است؛ یعنی همان طوری که تقوا دارای مراتبی است، به همان میزان ایمان و اسلام دارای درجاتی است. از همین روست که در آیه 14 سوره حجرات به اعراب می گوید که بگویید اسلام آورده ایم؛ چرا که ایمان چیزی است که در قلب رسوخ می کند و جای می گیرد و انسان بدون اما و اگر تسلیم محض خداوند می شود. هم چنین در آیه 136 سوره نساء به مومنان می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان آورید به خدا و پیامبرش و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از این فروفرستاده شده است.

انسان می بایست هر آن چه را یاد گرفته عمل کند و علمش را عملیاتی کند تا عملیات او را به علمیات بیش تر برساند. در حقیقت عمل به هر علمی موجب علمی برتر و بالاتر می شود و این گونه با هر عمل به علمی به مراتب علمی و عملی او افزوده می شود. البته رسیدن به مراتب برتر نیازمند تداوم و استمرار است. از این روست که در آیات قرآنی بر عنصر استقامت و صبر تاکید شده است؛ زیرا استقامت و پایداری و شکیبایی است که انسان را در مسیر سخت و دشوار پیش می برد.(هود، آیه 112؛ شوری، آیه 15 و آیات دیگر)

  1. کمال اسلام: آن حضرت(ع) کمال اسلام را در چهار امر دانسته و می فرماید: أرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فیهِ كَمُلَ إسْلامُهُ، وَ مَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَ لَقِیَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ راض: وِقاءٌ لِلّهِ بِما یَجْعَلُ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاس، وَ صِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَ الاْسْتحْیاء مِنْ كُلِّ قَبِیح عِنْدَ اللّهِ وَ عِنْدَ النّاسِ، وَ حُسْنُ خُلْقِهِ مَعَ أهْلِهِ؛ هركس داراى چهار خصلت باشد، ایمانش كامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتى خداوند را ملاقات مى كند كه از او راضى و خوشنود است: 1 ـ خصلت خودنگهدارى و تقواى الهى به طورى كه بتواند بدون توقّع و چشم داشتى، نسبت به مردم خدمت نماید. 2 ـ راست گوئى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى. 3 ـ حیا و پاكدامنى نسبت به تمام زشتى هاى شرعى و عرفى. 4 ـ خوش اخلاقى و خوش برخوردى با اهل و عیال خود. (مشكاه الأنوار: ص 172، بحارالأنوار: ج 66، ص 385، ح 48)
  2. قلب حزين و عبد شكور محبوب خداوند: برای این که انسان محبوب خداوند شود، باید به عناصری چون اتباع از خدا و پیامبرش(س) در همه زندگی توجه کند.(آل عمران، آیات 31 و 32 و آیات دیگر) از جمله دیگر اموری که در آیات قرآنی بر آن تاکید شده، عنصر تضرع و خضوع و خشوع در برابر خدا(انعام، آیات 42 و 63؛ اعراف، آیات 55 و 205) و شکرگزاری زبانی و قلبی و عملی است؛ چرا که شکر و کفر در برابر هم قرار دارند؛ پس کسی که شاکر نیست، نه تنها ناسپاس و کفور است بلکه کافر نیز است.(انسان، آیه 3؛ سبا، آیه 13 و آیات دیگر) از این روست که خداوند دل های خاشع و خاضع را که از خشیت الهی حزین است دوست می دارد و بندگان شکور را محبوب می شمارد؛ چرا که این ها بیانگر باطن و نهان آدمی است که در چه مرتبه ای از ایمان و عمل صالح قرار دارد. امام سجاد(ع) از همین روست که می فرماید: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ كُلَّ قَلْب حَزین، وَ یُحِبُّ كُلَّ عَبْد شَكُور؛ همانا خداوند مهربان دوست دارد هر قلب حزین و غمگینى را (كه در فكر نجات و سعادت خود باشد)؛ و نیز هر بنده شكرگذارى را دوست دارد. (كافى: ج 2، ص 99، بحارالأنوار: ج 71، ص 38، ح 25)
  3. سرانجام عيب جويي : انسان اگر عیب دیگری را بگیرد، خداوند را به خشم می آورد؛ زیرا عیب جویی به معنای مشغول شدن به دیگران به جای مشغول بودن به جا خود است. از نظر قرآن انسان موجودی است که فقر جزو هویت وجودی و ذاتی اوست؛ (فاطر، آیه15) پس عیوب و نواقص بسیاری دارد که باید در طول زندگی بکوشد آن را بر اساس آموزه های وحیانی اسلام برطرف کند؛ اما وقتی مشغول عیب جویی است در حقیقت از خودش غافل شده است که بدترین و زشت ترین کار است. از همین روست که کسی که عیب کسی را می بیند و بیان می کند، خداوند برای تنبیه و مجازات او کاری می کند که دیگران او را به امری متهم سازند که در او نیست و این گونه گرفتار بهتان شود و مبهوت گردد. امام (ع) به عیب جویان و عیب زنان هشدار داده و می فرماید: مَنْ رَمَى النّاسَ بِما فیهِمْ رَمَوْهُ بِما لَیْسَ فیِهِ؛ هركس مردم را عیب جوئى كند و عیوب آنان را بازگو نماید و سرزنش كند، دیگران او را متهّم به غیر واقعیّات مى كنند.(بحار الأنوار: ج 75، ص 261، ح 64)آن حضرت(ع) هم چنین می فرماید: ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن: كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَ اغْتِیابِهِمْ، وَ إشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاِخِرَتِهِ وَ دُنْیاهُ، وَ طُولُ الْبُكاءِ عَلى خَطیئَتِهِ؛ سه چیز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشت زبان از بدگوئى و غیبت مردم، خود را مشغول به كارهائى كردن كه براى آخرت و دنیایش مفید باشد. و همیشه بر خطاها و اشتباهات خود گریان و ناراحت باشد. (تحف العقول: ص 204، بحارالأنوار: ج 75، ص 140، ح 3) امام سجاد(ع) در جایی دیگر می فرماید: ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فیهِ مِنَ الْمُؤمِنینَ كانَ فی كَنَفِ اللّهِ، وَأظَلَّهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ فی ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْیَوْمِ الاْكْبَرِ: مَنْ أَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، ورَجُلٌ لَمْ یَقْدِمْ یَداً وَرِجْلاً حَتّى یَعْلَمَ أَنَّهُ فى طاعَهِ اللّهِ قَدِمَها أَوْ فى مَعْصِیَتِهِ، وَرَجُلٌ لَمْ یَعِبْ أخاهُ بِعَیْب حَتّى یَتْرُكَ ذلكَ الْعِیْبَ مِنْ نَفْسِهِ؛ سه حالت و خصلت در هر یك از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختى ها و شداید صحراى محشر در امان است: اوّل آن كه در كارگشائى و كمك به نیازمندان و درخواست كنندگان دریغ ننماید. دوّم آن كه قبل از هر نوع حركتى بیندیشد كه كارى را كه مى خواهد انجام دهد یا هر سخنى را كه مى خواهد بگوید آیا رضایت و خوشنودى خداوند در آن است یا مورد غضب و سخط او مى باشد. سوّم قبل از عیب جوئى و بازگوئى عیب دیگران، سعى كند عیب هاى خود را برطرف نماید.( تحف العقول: ص204، بحارالأنوار: ج 75، ص 141، ح 3)
  4. شیوه های مشارکت در اعمال و ثواب دیگران: بر اساس آموزه های قرآنی، روش های گوناگونی برای شرکت در ثواب اعمال دیگران است. یکی از روش ها این است که انسان در انجام آن تعاون و مشارکت عملی داشته باشد؛ روش دیگر آن است که اعمال خیر و صالح دیگران را دوست بدارد و آرزو داشته باشد که خداوند او را با آنان همراه نماید. پيامبر خدا (ص) فرمودند: مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِم؛ هر کس هر دسته و قومي را دوست دارد و عمل هر کس را امضاء کرد عمل آن ها در نامه عمل او هم ثبت مي شود.( بحار الانوار، علامه مجلسي، ج 65، ص 98 و 131) خداوند در آیه 29 سوره قمر بیان می کند که یک نفر شتر صالح را پی کرد و کشت ولی چون قوم ثمود با این عمل موافق بودند و آن را محبوب می شمردند، خداوند این عمل را به همه نسبت می دهد و همگان را مجازات می کند.(قمر، آیه 30؛ اعراف، آیه 177؛ هود، آیه 65؛ شمس، آیه 14) از دیگر روش هایی که در اسلام بیان شده، زیارت کسانی است که عملی نیک و خیر انجام داده اند؛ یعنی به زیارت آنان برود و از آنان به همین جهت دیداری داشته باشد. امام سجاد(ع) در این باره می فرماید: یا مَعْشَرَ مَنْ لَمْ یَحِجَّ اسْتَبْشَرُوا بِالْحاجِّ إذا قَدِمُوا فَصافِحُوهُمْ وَعَظِّمُوهُمْ، فَإنَّ ذلِكَ یَجِبُ عَلَیْكُمْ تُشارِكُوهُمْ فى الاْجْرِ؛ شماهائى كه به مكّه نرفته اید و در مراسم حجّ شركت نكرده اید، بشارت باد شماها را به آن حاجیانى كه بر مى گردند، با آن ها ـ دیدار و ـ مصافحه كنید تا در پاداش و ثواب حجّ آن ها شریك باشید. (بحار الانوار، ج 2، ص 147، ح97) امام (ع) در جایی دیگر زیارت برادر دینی را تشویق می کند؛ زیرا این دیدارها فواید بسیاری دارد که از جمله آن ها انتقال علوم و معارف اهل بیت(ع) به یک دیگر و کمک و یاری به برادران دینی در صورت نیاز است. از این روست که ایشان می فرماید: مَنْ زارَ أخاهُ فى اللّهِ طَلَباً لاِنْجازِ مَوْعُودِ اللّهِ، شَیَّعَهُ سَبْعُونَ ألْفَ مَلَك، وَهَتَفَ بِهِ هاتِفٌ مِنْ خَلْف ألاطِبْتَ وَطابَتْ لَكَ الْجَنَّهُ، فَإذا صافَحَهُ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَهُ؛ هركس به دیدار دوست و برادر خود برود و براى رضاى خداوند او را زیارت نماید به امید آن كه به وعده هاى الهى برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشایعت خواهند كرد، همچنین مورد خطاب قرار مى گیرد كه از آلودگى ها پاك شدى و بهشت گوارایت باد. پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه كند مورد رحمت قرار خواهد گرفت.(مشكاه الأنوار: ص 207، س 18)
  5. ثواب اطعام و نوشاندن و پوشاندن: در آموزه های قرآنی بر صدقات و انفاق بسیار تاکید شده است؛ در حقیقت این گونه مردم را به ایثار مال در راه خدا و کمک و دستگیری دیگران تشویق و ترغیب می کند. در حقیقت از مهم ترین جلوه های ایمان را می توان در انفاق و صدقات دید. البته بهترین انفاق و صدقه انجام اطعام یعنی تهیه غذا و خوراندن آن به انسان های گرسنه و فقیر و مسکین و یتیم است. کسانی که می خواهند از دشواری ها و سختی های قیامت به آسانی بگذرند باید اطعام را در دستور کار قرار دهند.(بلد، آیات 13 و14؛ انسان، آیات 8 تا 10 و آیات دیگر) هم چنین سیراب کردن و نوشاندن و نیز پوشاندن تشنه و بی پوشاک از اموری است که آثار مثبتی در زندگی اخروی شخص خواهد داشت. امام سجاد(ع) در این باره می فرماید: مَنْ أطْعَمَ مُؤْمِناً مِنْ جُوع أطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّهِ، وَمَنْ سَقى مُؤْمِناً مِنْ ظَمَأ سَقاهُ اللّهُ مِنَ الرَّحیقِ الْمَخْتُومِ، وَمَنْ كَسا مُؤْمِناً كَساهُ اللّهُ مِنَ الثّیابِ الْخُضْرِ؛ هركس مؤمن گرسنه اى را طعام دهد خداوند او را از میوه هاى بهشت اطعام مى نماید، و هر كه تشنه اى را آب دهد خداوند از چشمه گواراى بهشتى سیرآبش مى گرداند، و هركس برهنه اى را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتى ـ كه بهترین نوع و رنگ مى باشد ـ خواهد پوشاند. (مستدرك الوسائل: ج 7، ص 252، ح 8)
  6. اهتمام به غذا روح: خداوند در آیه 24 سوره عبس می فرماید: فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ؛ باید انسان در خوراکش به دقت نظر و تامل کند. در روایت است که مهم ترین غذایی که انسان باید در آن دقت و تامل کند، غذای روح است که از چه کسی عقاید و افکارش را می گیرد و با چه شخصی نشست و برخاست دارد. از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده كه در تفسير اين آيه فرمود: علمه الذى ياخذه عمن ياخذه ؟؛ طعام علمی است که آن را می گیرد، از چه کسی می گیرد؟( محاسن برقی، ج 1، ص 220؛ الکافی ، ج 1، ص 50) امام سجاد(ع) نیز درباره خوراک علمی هشدار می دهد و می فرماید: عَجِبْتُ لِمَنْ یَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ، كَیْفَ لایَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لِمَعَرَّتِهِ؛ تعجّب دارم از كسى كه نسبت به تشخیص خوب و بد خوراكش اهتمام مى ورزد كه مبادا ضررى به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و دیگر كارهایش اهمیّت نمى دهد، و نسبت به مفاسد دنیائى، آخرتى روحى، فكرى، اخلاقى و… بى تفاوت است.(أعیان الشّیعه: ج 1، ص 645، بحارالأنوار: ج 78، ص 158، ح 19)
  7. پذيرش پوزش و عذرخواهي : انسان باید همان روشی را در پیش گیرد که دوست دارد دیگران با او داشته باشند. اگر دوست دارد که خداوند عذرخواهی او را بپذیرد و از خطا و اشتباهات وی در گذرد، باید همین رویه را در زندگی داشته باشد. به سخن دیگر: ارحم ترحم، رحم کن تا به تو رحم شود. امام سجاد(ع) می فرماید: إنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ یَمینِكَ، ثُمَّ تَحَوَّلَ إلى یَسارِكَ فَاعْتَذَرَ إلَیْكَ فَاقْبَلْ مِنْهُ؛ چنانچه شخصى تو را بدگویى كند، و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهى و پوزش او را پذیرا باش.(مشكاه الأنوار: ص 229، س 10، بحارالأنوار: ج 78، ص 141، ح 3)
  8. ازدواج و صله رحم: ازدواج در ایجاد و تثبیت ایمان مومنان نقش تعیین کننده ای دارد. در جوانی بیش از دو سوم دین شخص را حفظ می کند و در سنین بالاتر نیمی از دین شخص را. این بدان معناست که شرایط دین داری در جوانی سخت تر است؛ چرا که گرایش و کشش جنسی و شهوت آن بیش تر است؛ اگر کسی در سنین جوانی ازدواج کند دو سوم دین خود را از این راه حفظ کرده است. از این روست که در اسلام بر ازدواج در اوج جوانی و کشش شهوت و گرایش جنسی تاکید شده است. ازدواج کارکردهای دیگری چون تحکیم خانواده و جامعه و مانند آن دارد؛ هم چنین صله رحم نیز موجب تحکیم خانواده و جامعه و افزایش محبت و تعاون و همدلی و همکاری میان افراد می شود؛ از این روست که در اسلام بر این امور تاکید بسیاری شده است. امام سجاد(ع) می فرماید كساني كه مي خواهند در قيامت سربلند باشند باید به این دو مساله توجه ویژه داشته باشند. ایشان می فرماید: مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَوَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بِتاجِ الْمَلَكِ یَوْمَ الْقِیامَهِ ؛ هركس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند مى گرداند. (مشكاه الأنوار: ص 166، س 3)
  9. سخاوت و تقوا: در اسلام به امور فردی و اجتماعی همزمان توجه داده می شود. از این روست که در کنار نماز به انفاق توجه داده شده است.(بقره، آیه 3) سخاوت و بخشش به دیگران در کنار تقوا در آیات و روایات بسیار مورد تاکید قرار می گیرد و به عناوین گوناگون از مردم می خواهند به فضلیت های فردی و اجتماعی و اخلاق شخصی و عمومی توجه کنند؛ زیرا کمال انسان در هماهنگی باطن و ظاهر و امور فردی و اجتماعی است. امام سجاد(ع) در این باره می فرماید: سادَهُ النّاسِ فى الدُّنْیا الأَسْخِیاء، وَ سادَهُ الناسِ فی الآخِرَهِ الاْتْقیاءِ؛ در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ ولى در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزكاران خواهند بود. (مشكاه الأنوار: ص 232، س 20، بحارالأنوار: ج 78، ص 50، ح 77) البته این سخن امام (ع) به این معنا نیست که سخاوت مند در آخرت بهره ای نمی برد، بلکه در این جا بر نقش اصلی و کلیدی تقوا تاکید بیش تر شده است؛ زیرا خداوند فرموده است: ان اکرمکم عندالله اتقاکم؛ کریم ترین شما در نزد خداوند با تقواترین شماست.(حجرات، آیه 13) می دانیم که تقوا شامل اعمالی بسیاری از جمله انجام اعمال واجب و مستحب و ترک محرمات ومکروهات است. از جمله این امور سخاوت و بخشندگی است. در این جا امام می خواهد بفرماید که نقش سخاوت در دنیا تا چه اندازه سازنده است، به همان میزان نقش تقوا در آخرت سازنده و مفید خواهد بود. از این روست که امام (ع) درجایی دیگر سعادت و خوشبختي انسان را در گرو حفظ نفس و تقوا دانسته و می فرماید: اَلْخَیْرُ كُلُّهُ صِیانَهُ الاْنْسانِ نَفْسَهُ؛ سعادت و خوشبختى انسان در حفظ و كنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه كار زشت و خلاف است.(تحف العقول: ص201، بحارالأنوار: ج 75، ص 136، ح 3) ایشان هم چنین می فرماید: مَنِ اشْتاقَ إلى الْجَنَّهِ سارَعَ إلى الْحَسَناتِ وَسَلا عَنِ الشَّهَواتِ، وَمَنْ أشْفَقَ مِنَ النارِ بادَرَ بِالتَّوْبَهِ إلى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وَراجَعَ عَنِ الْمَحارِمِ؛ كسى كه مشتاق بهشت باشد در انجام كارهاى نیك، سرعت مى نماید و شهوات را زیر پا مى گذارد؛ و هركس از آتش قیامت هراسناك باشد به درگاه خداوند توبه مى كند و از گناهان و كاهاى زشت دورى مى جوید.( تحف العقول: ص 203، بحارالأنوار: ج 75، ص 139، ح 3) حضرت علي بن الحسين امام سجاد (ع) هم چنین مي فرمايد: ان احبكم عندالله عزوجل احسنكم عملا و ان اعظمكم عندالله عملا اعظمكم عندالله رغبة و ان انجاكم من عذاب الله اشدكم خشية لله و ان اقربكم من الله اوسعكم خُلقا و ان ارضاكم عندالله اسبغكم علي عياله و ان اكرمكم عندالله اتقاكم؛ محبوبترين شما نزد خداي عزوجل نيكوكارترين شماست و عظيم ترين شما از نظر عمل ، عظيم ترين شما از نظر رغبت به عنايت حق است و نجات يافته ترين شما از عذاب خدا با خشيت ترين شماست براي خدا و نزديك ترين و مقرب ترين شما به خداوند كسي است كه اخلاقش وسيع تر باشد( همه ي مردم از خوبي اخلاق او برخوردار باشد) و خدا از كسي راضي تر است كه عيالش را در وسعت بيشتر و بهره وري افزون تر از نعمت هاي خداوند قرار دهد و گرامي ترين شما نزد خدا باتقواترين شماست. (بلاغة الامام علي بن الحسين ص 194)
  10. قناعت طبع: در اسلام بر قناعت طبع بسیار تاکید می شود. این که انسان به آن چه دارد قانع باشد و برای بیش تر از آن خود را به خفت و خواری نیاندازد. البته طلب بیش تر با کار و کوشش و تلاش هیچ اشکالی ندارد به شرط آن که به امور عبادی اش لطمه ای وارد نکند و یا او را از انجام وظایف عاطفی و احساسی نسبت به خانواده و جامعه محروم نسازد. انسانی که قناعت طبع داشته باشد، کریم و ارجمند می شود اما اگر قناعت طبع نداشته باشد و پيش مردم دست دراز کند، وضعیتی می یابد که امام سجاد(ع) آن را این گونه بیان کرده است: طَلَبُ الْحَوائِجِ إلىَ النّاسِ مَذَلَّهٌ لِلْحَیاهِ وَمَذْهَبَهٌ لِلْحَیاءِ، وَاسْتِخْفافٌ بِالْوَقارِ وَهُوَ الْفَقْرُ الْحاضِرِ، وَقِلَّهُ طَلَبِ الْحَوائِجِ مِنَ النّاسِ هُوَ الْغِنَى الْحاضِر؛ دست نیاز به سوى مردم دراز كردن، سبب ذلّت و خوارى در زندگى و در معاشرت خواهد بود؛ و نیز موجب از بین رفتن حیاء و ناچیز شدن شخصیت خواهد گشت به طورى كه همیشه احساس نیاز و تنگ دستى نماید؛ و هرچه كمتر به مردم رو بیندازد و كمتر درخواست كمك نماید بیشتر احساس خودكفائى و بى نیازى خواهد داشت. (تحف العقول: ص 210، بحارالأنوار: ج 75، ص 136، ح 3) البته بیش تر مردم گرفتار شکم هستند و از همین روست که نمی توانند قناعت طبع داشته باشند. بنابراین می بایست مواظب بود تا شکم و فرج او را مدیریت نکند. امام سجاد(ع) می فرماید: وَ أمّا حَقُّ بَطْنِكَ فَأنْ لا تَجْعَلْهُ وِعاءً لِقَلیل مِنَ الْحَرامِ وَ لا لِكَثیر، وَ أنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِى الْحَلالِ؛ حقّى كه شكم بر تو دارد این است كه آن را ظرف چیزهاى حرام ـ چه كم و چه زیاد ـ قرار ندهى و بلكه در چیزهاى حلال هم صرفه جوئى كنى و به مقدار نیاز استفاده نمائى. (تحف العقول: ص 186، بحارالأنوار: ج 71، ص 12، ح 2) در جایی دیگر امام (ع) می فرماید: الخیرَ کُلُّهُ قَد اجتَمَعَ فی قَطعِ الطّمعِ عمّا فی أَیدِی النّاس؛ تمامیِ خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه که در دستان مردم جمع شده، است.(جهادالنفس،ص276)
  11. حقوق همسایه : حقوق برخی از افراد جامعه نسبت به دیگران مقدم است. یعنی همان طوری والدین بر دیگران و همسر بر دیگران خویشان و فرزندان از دیگر اقربا مقدم هستند. هم چنین در باره همسایه توجه و اهتمام ویژه باید مبذول شود؛ زیرا برای همسایه حقوقی است که برای دیگر افراد جامعه نیست. امام سجاد عليه السلام درباره ي حق همسايه فرموده اند: و اما حق الجار فحفظه غائبا و كرامته شاهدا و نصرته و معونته في الحالين جميعا لا تتبع له عورة و لاتبحث له عن سوءة لتعرفها فان عرفتها منه من غير ارادة منك و لاتكلف كنت لما عملت حصنا حصينا و سترا ستيرا لو بحثت الاسنة عنه ضميرا لم تتصل اليه لانطوائه عليه لا تستمع عليه من حيث لايعلم لاتسلمه عند شديدة و لا تحسده عنه نعمة تقيل عثرته و تغفر زلته و لاتدخر حلمك عنه اذا جهل عليك و لاتخرج ان تكون سلما له ترد عنه لسان الشتيمة و تبطل فيه كيد حامل النصيحة و تعاشره معاشرة كريمة و لاحول و لا قوة الا بالله؛ و اما حق همسايه اين است كه در غياب او نگاهبانش باشي و در حضورش او را گرامي داشته و ياور و كمك كار او در هر حال باشي و در صدد يافتن اسرار او مباش و از بدي او كاوش نكن كه بفهمي و اگر بدي از او فهميدي بدون عمد و قصد و بدون زحمت براي آنچه فهميدي همچون قلعه محكمي باشي و چون پرده ضخيمي به حدي كه اگر نيزه ها براي يافتنش جستجو كنند آن را نيابند چون پيچيده و مستور است . از آنجا كه نداند به سخن او گوش بر ضرر او نده و در مشكلات و سختيها او را تسليم نكن و در هنگاميكه نعمتي به او ديدي بر او حسد مورز، از لغزش او بگذر و از گناهانش صرف نظر كن و اگر بر تو ناداني كرد بردباري در مقابل آن داشته باش و با مسالمت با او رفتار كن و با او با بزرگواري معاشرت نما و هيچ قدرتي جز به خواست خداوند وجود ندارد.(رساله حقوق امام سجاد عليه السلام شرح نراقي)
  12. حقوق کودکان : امام سجاد علیه السلام فرموده اند: و اما حق الصغیر فرحمته و تثقیفه و تعلیمه و العفو عنه و الستر علیه و الرفق به و المعونة له و الستر علی جرائر حداثته فانه سبب للتوبة و المداراة له و ترک مما حکته فان ذلک ادنی لرشده؛ و اما حق کودک، مهرورزیدن به او ، پرورش و آموزش وی و گذشت و پرده پوشی از خطاهای کودکانه وی و نرمش و کمک کردن به اوست، زیرا سبب توبه ، مدارا و تحریک نکردن او و نیز کوتاهترین راه برای رشد او است.(رساله حقوق امام سجاد علیه السلام)
  13. بهترین مردم : از نظر امام سجاد(ع) بهترین مردم کسی است که گوش به فرمان خداوند باشد و هر چه خداوند امر و نهی کرده بر اساس آن زندگی خود را سامان دهد. اگر این گونه باشد، هم دین و هم دنیا و آخرت شخص آباد خواهد شد. آن حضرت (ع) فرمودند: مَن عَمِلَ بما افتَرَضَ اللهُ عَلَیهِ فَهُوَ مِن خَیر النَّاس؛ کسی که به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل کند از بهترین مردمان است.(جهاد النفس ح 237)
  14. محاسبه نفس و پذیرش نصحيت كننده دروني : انسان اگر بخواهد در مسیر درست قرار گیرد ، هماره باید از عقل و نقل بهره مند شود؛ چرا که اگر عقل دارد از آن بهره مند شود و حساب و کتاب کند که زندگی محدود دنیا نسبت به زندگی بی پایان آخرت چه تفاوتی دارد؟ از آن چه در وحی آمده بهره گیرد و محاسبه کند. هم چنین هر عملی را انجام داده در سود و زیان آن بسنجد و سبک و سنگین کند. اگر دید فایده داشته ادامه دهد و گرنه از هر کجا قطع کرده و تغییر مسیر دهد موفق و سعادت مند خواهد بود. بسیاری از کسانی که گرفتار دوزخ شده اند می گویند: وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ؛ و گويند: «اگر شنيده و پذيرفته‏ بوديم يا تعقّل كرده بوديم در ميان] دوزخيان نبوديم.»(ملک، ایه 10) از همین روست که امام سجاد(ع) می فرماید: یَا ابْنَ آدَم، إنَّكَ لا تَزالُ بَخَیْر ما دامَ لَكَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ، وَما كانَتِ الْمُحاسَبَهُ مِنْ هَمِّكَ، وَما كانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعاراً؛ اى فرزند آدم، تا آن زمانى كه در درون خود واعظ و نصیحت كننده اى دلسوز داشته باشى، و در تمام امور بررسى و محاسبه كارهایت را اهمیّت دهى، و در تمام حالات ـ از عذاب الهى ـ ترس و خوف داشته باشى؛ در خیر و سعادت خواهى بود. (مشكاه الأنوار: ص 246، بحارالأنوار: ج 67، ص 64، ح 5)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا