اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیعرفانمعارف قرآنی

آثار هم نشینی با شیطان از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، شیطان با گروهی از مردم هم نشین و «قرین» می شود تا جایی که هماره با آنان خواهد بود، خواه در دنیا و خواه در آخرت. بنابراین، اگر به حکم الهی شیطان به دوزخ می رود، قرین شیطان نیز به دوزخ می رود و با او هم نشین در دوزخ خواهد بود، حتی اگر این انسان قرین شیطان یا شیطان قرین انسان از هم نفرت و بیزار باشند، ولی باید با هم باشند و از هم نشینی یک دیگر رنج و عذاب بکشند.

پرسش این است که چگونه انسان، کسی را قرین و هم نشین خویش می کند که شیطنت و اذیت و آزار ذاتی و هویت وجودی و شاکله شخصیتی او شده است؟ چرا و چگونه انسان به این بلای عظیم دچار می شود؟ آثار و پیامدهای این مقارنه و هم نشینی چیست؟ قرآن به این پرسش ها پاسخ می دهد.

تقابل ولایت الله با ولایت شیطان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ولایت حقیقی تنها برای خدا است.(شوری، آیات 9 و 28) بنابراین، اگر ولایت حقی برای کسی باشد، این ولایت با منشاء و خاستگاه الهی است؛ چنان که ولایت مظاهر الهی از خلفای الهی، ولایت حقی است که با منشاء و خاستگاه حق است.(مائده، آیه 55؛ نساء، آیه 59)

براساس آموزه های وحیانی قرآن، ولایتی که با منشاء و خاستگاه ولایت الهی نباشد، ولایت طاغوت و باطل است. از همین روست که در قرآن، تولی با تبری آمیخته شده است؛ به این معنا که متوّلی به ولایت الله می بایست، نسبت به ولایت طاغوت تبری بجوید.(بقره، آیه 257) بنابراین، تبری از ولایت شیطان به معنای تبری ولایت طاغوت و باطل، امری واجب است؛ چرا که ولایت یا حق است یا باطل؛ و از آن جایی که ولایت الله حق است، ولایت طاغوت و شیطان، ولایت باطل و ناحق است.

عوامل پذیرش ولایت طاغوت و شیطان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان به طور فطری خواهان ولایت حق است که همان ولایت الهی و ولایت اولیای الهی است؛ با این همه برخی از مردم به دلایل و عواملی چون هواهای نفسانی، وسوسه های شیطانی و مانند آنها از ولایت حق به سوی ولایت باطل کشیده می شوند و ولایت طاغوت و شیطان را پذیرا می شوند.

خدا در قرآن بیان می کند که کسانی که گرفتار شرک هستند، ولایت شیطان را پذیرا می شوند(مریم، آیات 42 و45؛ حج، آیه 4) و این گونه به کاری ناپسند روی می آورند که سزاوار سرزنش و توبیخ است(کهف، آیه 50)؛ چرا که پذیرش ولایت شیطان و طاغوت انسان را از ولایت الله خارج کرده و ضلالت و گمراهی را به دنبال آورده(اعراف، آیه 30؛ حج، آیات 3 و 4) و موجبات سلطه شیطان رجیم بر انسان می شود(نحل، آیه 98) دنیا و آخرت انسان را تباه می سازد و انسان را به سوی دوزخ ابدی و عذاب های آن می کشاند و خسران ابدی را برای انسان رقم می زند.(نساء، آیات 119 و 121؛ حج، آیات 3 و 4)

بنابراین اگر از نظر قرآن، ایمان به خدا و ولایت الله موجب می شود تا انسان از ولایت شیطان تبری بجوید و گرفتار آن نگردد(نساء، آیات 119 تا 122)، شرک مهم ترین عامل در پذیرش ولایت شیطان خواهد بود.(مریم، آیات 42 و45)

آثار ولایت شیطانی در دنیا و آخرت

از نظر قرآن، ولایت شیطان هر چند که تنها در دنیا خواهد بود و دامنه آن برخلاف ولایت الله به آخرت کشیده نمی شود، اما آثار زیانبار ولایت شیطانی در دنیا و آخرت خودنمایی می کند که شامل ضلالت و گمراهی(اعراف، آیه 30؛ حج، آیات 3 و 4)، خسران و زیان شدید(نساء، آیه 119) و عذاب دنیوی و اخروی است.(نساء، آیات 119 و 121؛ حج، آیات 3 و 4)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی که با شیطان همراه و همسفر شود، گرفتار محبت سپس ولایت او می شود و ولایت ناحق و باطل او را می پذیرد؛ زیرا شیطان به عنوان «غرور» (حدید، آیه 14) موجودی است که اصل بنیادین معاشرت با انسان را بر اساس «غرور» گذاشته است که به معنای فریب است؛ یعنی شیطان به عنوان نماد غرور و فریب، برای دست یابی به مقاصد شوم و پلید خویش که همان گمراهی انسان از صراط مستقیم و گرفتن خلافت الهی با سقوط انسان در ضلالت و گمراهی است، هرگز پلیدی و زشتی افکار و رفتارش را به نمایش نمی گذارد، بلکه با فریب کاری و تزیین گری و تسویل حق را باطل و باطل را حق جلوه می دهد. بنابراین، وعده های دروغین می دهد و سراب را آب نشان می دهد تا مردم را به سرچشمه واهی خیالات و توهمات برد و آن جا تشنه لب و ناکام بازگرداند، در حالی که فرصت عمر دنیا از دست رفته و چیزی عاید مردم نشده است.(ابراهیم، آیه 22)

شیطان با فریبکاری و غرور موجب می شود تا انسان او را دوست، بلکه ولیّ خویش بگیرد و صفر تا صد امور خویش را به او واگذار کند تا به جای او بیاندیشد و فکر و عمل و رفتار کند.

از نظر قرآن، بسیاری از مردم شیطان را «قرین» خویش قرار می دهند و همراه و همگام و هم نشین او می شوند. درحالی که این «قرین السوء» و بد هم نشینی است: وَمَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا.(نساء، آیه 38)

البته انسان ها گام به گام به سوی ولایت شیطان کشیده می شوند. در حقیقت انسان یکباره سقوط نمی کند، بلکه گام به گام با شیطان همراه می شود و جا در جای گام های شیطانی و خطوات او می گذارد تا خط مشی او را مبنای زندگی خویش قرار دهد.(نور، آیه 21؛ بقره، آیه 208)

برخی از مردم در آغاز به سبب وجود نفس لوامه و سرزنشگر اگر خطایی کردند، خود را ملامت و سرزنش می کنند(قیامت، آیه 2)، اما پس از مدتی دیگر سرزنش و ملامت تاثیر نمی گذارد و شخص به سبب دلبستگی به زیبایی فریبای دنیا با شیطان همراه می شود. با او دوستی می کند و او را خلیل خویش می گیرد به جای آن که خلیل الله(نساء، آیه 135) باشد، خلیل شیطان(اسراء، آیه 73) می شود.

در گام بعدی، این انسان فریب خورده تحت ولایت شیطان در می آید و به عنوان اولیاء الشیطان از دستورهای شیطان بی چون و چرا پیروی می کند و سلطه او را می پذیرد واین شیطان است که وحی می  فرستد و او آن را عملیاتی می کند.(انعام، آیه 121)

شیطان هم نشینی بد در دنیا و آخرت

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، شیطان بد هم نشینی برای انسان در دنیا و آخرت است. از همین روست که خدا از آن به «بئس القرین»(زخرف، آیه 38) یا «فساء قرینا»(نساء، آیه 38) یاد می کند.

از نظر قرآن، کسی که به خود ظلم کرده باشد؛ یعنی فطرت الهی و توحیدی خویش را دفن و دسیسه کرده باشد، چنین شخصی گرفتار شیطانی می شود که قرین او خواهد بود و او را در همه احوالات همراهی می کند.(زخرف، آیات 38 و 39)

کسی که اجازه می دهد تا به جای خدا، شیطان با او همراه باشد و معیت و قرین بودن او را می پذیرد، خود را گرفتار بد دردسری کرده است؛ زیرا شیطان وقتی قرین کسی باشد، جز بذر نومیدی و خوف در دل کسی نمی کارد. پس قرین شیطان هماره گرفتار قنوط و نومیدی است؛ چنان که شیطان برای پیشبرد اهداف پلید خویش را از ابزار ترساندن و تخویف بهره می برد؛ زیرا می داند که چیزی که درخواست می کند خلاف فطرت و گرایش های فطری اوست، بنابراین، تا انسان را نترساند نمی تواند از او بهره کشی کرده و او را به کاری وادار کند که خلاف فطرت است: نَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ؛ در واقع اين شيطان است كه اولیاء تحت ولایت خویش را مى‏ ترساند. پس اگر مؤمنيد از آنان مترسيد و از من بترسيد.(آل عمران، آیه ۱۷۵)

انسانی که شیطان قرین او شده است، اگر بخواهد از شرور او در امان بماند، نمی تواند؛ زیرا او همسایه دیوار به دیوار قلبش است. پس نمی تواند از شرور او در امان بماند. این گونه است که وقتی حقیقت در قیامت آشکار می شود آرزو می کند که چنان فاصله ای میان او با قرین شیطانی باشد که اصلا او را نببیند: وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ ؛  و هر كس از ياد خداى رحمان دل بگرداند، بر او شيطانى مى‏ گماريم تا براى وى دمسازى باشد ؛ و مسلما آنها ايشان را از راه باز مى دارند و [آنها] مى ‏پندارند كه راه يافتگانند تا آنگاه كه او [با دمسازش] به حضور ما آيد [خطاب به شيطان] گويد اى كاش ميان من و تو فاصله خاور و باختر بود كه چه بد دمسازى هستى ؛ و امروز هرگز [پشيمانى] براى شما سود نمى ‏بخشد چون ستم كرديد در حقيقت‏ شما در عذاب مشترك خواهيد بود.(زخرف، آیات ۳۶  تا۳۹)

از این آیات هم چنین دانسته می شود علت سلطه چنین شیطانی بر انسان، همان دوری از ذکر الله و ذکر الرحمن است؛ زیرا اگر کسی در خانه دلش یاد خدا را نداشته باشد، شیطان در آن خانه خالی می آید و جایگزین خدا می شود. اگر انسان معیت خدا را نپذیرد و با خدا همراه نشود، شیطان با او همراه می شود و با او خواهد بود، اما چه بد همراه و هم نشینی.

از نظر قرآن، انسان گرفتار با قرین شیطانی نمی تواند دردنیا زندگی سالمی داشته باشد؛ زیرا شیطان هماره او را به کارهایی دعوت می کند که موجبات گمراهی و بدبختی است. تزیین گری شیطان موجب می شود تا در حالی که علیه خدا و راه فطرت گام بر می دارد، این گمان را داشته باشد که او بر هدایت است و در مسیر هدایت گام برمی دارد.(همان) بنابراین، ارزش های واقعی برای او تبدیل به ضد ارزش و ضد هنجار می شود، و دربرابر ضدارزش ها و ضد هنجارها و منکرات برایش ارزشی و هنجاری می گردد. در حالی که مفسد است خود را مصلح می یابد و مدعی اصلاح طلبی می شود. این گونه است که به نفس خویش ظلم و ستم روا می دارد و فطرت را در خویش می کشد و دفن می کند و اجازه نمی دهد تا در صراط مستقیم هدایت فطری و حق و عدل قرار گیرد.(همان)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی که شیطان را قرین خویش ساخته است، چون در دنیا زندگی شیطانی را بر گزیده و جزو حزب شیطان و تحت ولایت او قرار می گیرد و همان سبک زندگی شیطانی را اختیار می کند، در نتیجه در عذاب اخروی نیز با هم مشترک خواهند بود. اشتراک در عذاب اخروی بهایی است که سبک زندگی شیطانی موجب می شود. پس چنین شخصی نمی تواند از عذاب اخروی خود را برهاند و از همراهی و همدمی این قرین شیطانی رها شود حتی اگر نفرت و تنفر میان آنان به حد نهایت بلوغ خودش برسد.(همان)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا