اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانفلسفیمعارف قرآنی

کمال انسانی در رشد دینی

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر قرآن، انسان رشید کسی است که در عقلانیت فطری به تمامیت کمال خویش رسیده که ظهور و بروز آن، در دینداری و اخلاق مداری است. پس اگر کسی دیندار و اخلاق مدار نباشد، فاقد رشد بلکه فاقد عقلانیت حقیقی و واقعی است و چنین شخصی را می بایست به تعبیر قرآن سفیه و هم کیشان آنان را سفیهان دانست، هر چند که مدعی عقلانیت باشند و به علم و عقل خویش دیگران را به استهزاء گیرند و متهم به سفاهت کنند؛ زیرا خود آنان سفیهانی بی شعور هستند که به سبب فقدان شعور در جهل مرکب گرفتار هستند و ابدالدهر در این جهل مرکب بمانند؛ زیرا کسی که «نداند که نداند که نداند، در جهل مرکب ابدالدهر بماند.»

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، رشد عقلی خود را در امور بسیاری نشان می  دهد که افزون بر دینداری و ایمان به صراط مستقیم اسلام و شرایع آن، ایمان به اصول اخلاق فطری و گرایش به آن به عنوان مصادیق حق است که اهل رشد به سبب هدایت فطری الهی عقلی، زندگی خویش را اصولی چون عدالت، صداقت، امانت و وفا می گذارند و از ظلم و کذب و خیانت و بی وفایی گریزش دارند.

بنابراین از نظر قرآن، انسان رشید در همه امور خیر و صلاح را می جوید که هدایت فطری عقلی و هدایت وحیانی شرعی آن را بیان کرده و در امور دین و دنیا خویش در صراط مستقیم هدایت زندگی خویش را سامان می دهد. پس رشید در برابر خدا تسلیم بوده و اظهار اسلام می کند و تقوای الهی را در عمل به هنجارها و ارزش ها به نمایش می گذارد و دنبال اصلاح کارهای خویش و جامعه است تا همگی به رشد برسند و اصول اخلاقی و هنجاری و ارزشی در همه جوامع بشری اقامه شود.

نشانه های رشید از نظر قرآن

از نظر قرآن برای هر امر باطنی نشانه ها و آثاری است که در ظاهر خود را نشان می دهد. بر این اساس رشد که امری باطنی در ذات انسان است و رشد شاکله شخصیتی فرد را تشکیل داده، در اعمال و رفتار شخص خودش را نشان می دهد؛ زیرا خدا می فرماید: کل یعمل علی شاکلته، هر کسی بر اساس شاکله شخصیتی و ملکات خویش عمل می کند.(اسراء، آیه 84)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مهم ترین و اساسی ترین نشانه های رشید دو امر اساسی است که کل فلسفه و سبک زندگی انسان را تحت تاثیر مستقیم قرار می دهد:

  1. دینداری و گرایش به اسلام و شرایع الهی آن: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان رشید کسی است که در عقلانیت فطری به کمال رسیده است. این کمال عقلانیت فطری زمانی شکل می گیرد که انسان بر اساس هدایت فطری عقلی گرایش به حق و مصادیق آن داشته و از باطل و مصادیق آن گریزش داشته باشد. شکی نیست که مهم ترین مصداق حقانیت خدا و ایمان به خدا به عنوان خالق هستی و پروردگار آن است که هر چیزی را به کمال بایسته و شایسته آن می رساند. از همین رو، از نظر قرآن، کسی که محبت ایمان به خدا را در دل دارد، و از نور آن بهره مند شده، انسان رشیدی است که خدا از آنان به عنوان «راشدون» در قرآن یاد می کند.(حجرات، آیه 7) از نظر قرآن، رشید کسی است که دین اسلام و شرایع آن را می پذیرد و به اسلام ابراهیمی (ع) ایمان دارد.(بقره، آیه 130) اما کسی که به اسلام و شرایع آن پشت می کند و از آن گریزش دارد، انسانی سفیه است که از رشد عقلی بهره ای نبرده است.(همان) در حقیقت عقلانیت رشدی و انسان رشید کسی است که در برابر خدا تسلیم و به اسلام ایمان آورده و بدان عمل می کند و فلسفه و سبک زندگی خویش را هدایت وحیانی اسلام قرار داده و عقل فطری آن را تایید کرده و آن را مطابق آموزه های خویش می یابد.(روم، آیه 30؛ احقاف، آیه 15) این همان نهایت رشد است که در قرآن گاه از آن به «اشد» تعبیر می شود و می فرماید: «بلغ اشده».(احقاف، آیه 15) بر اساس روایات تفسیری حجت های الهی به دو دسته حجت باطنی عقلی و حجت ظاهری وحیانی تقسیم می شود که هر دو مطابق هم هستند.(کافی، ج 1، ص 11) بر اساس همین روایات وقتی خدا عقل را آفریده و آن را به انسان بخشید، دین و اخلاق به عنوان ملازمان عقل با او همراه شده و گفتند که هرگز از عقل جدایی ندارند.(همان) بنابراین، عقل فطری به عنوان هدایت و حجت باطنی الهی (طه، آیه 50؛ شمس ، آیات 7 و 8) به طور فطری و ذاتی گرایش به دین داری دارد و دین اسلام و شرایع آن را به عنوان تفصیل همان کشفیات خود می پذیرد و آن مورد تایید و امضا قرار می دهد. پس نمی توان از انسان رشید و بالغ رشدی سخن گفت که به اسلام و شرایع آن ایمان نداشته باشد و در برابر آن تسلیم نباشد. از نظر قرآن، خداوند کسی است که راه رشد یعنی اسلام را به مردم نشان می دهد و راه گمراهی را آشکار می سازد.(بقره، آیه 256) راه رشد که همان اسلام و شرایع آن است عامل اساسی است که انسان با تمسک به آن به رشد کامل می رسد و از گمراهی بیرون می آید. تجلیات آن را می توان در ولایت پذیری از خدا و مظاهرش و تبری از ولایت طاغوت و فسق و فجور و طغیان جست.(همان؛ حجرات، آیه 7) از نظر قرآن، راه رشد الهی که همان راه فطرت عقلی و اسلام وحیانی است، هرگز منقطع نمی شود و انقطاع ناپذیری از ویژگی راه رشد الهی است.(بقره، آیه 256)
  2. اخلاق مداری: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عقل فطری به طور فطری همان طوری که گرایش به دین اسلام و شرایع آن دارد؛ هم چنین به طور فطری گرایش به اخلاق و اصول آن به عنوان مصادیق حق دارد. از نظر قرآن، عقل فطری که در قلب سالم قرار دارد، به طور فطری به عدالت، صداقت، امانت و وفا به عنوان مهم ترین اصول اخلاقی و ارزشی و هنجاری گرایش دارد و از اضداد آنها هم چون ظلم، کذب ، خیانت و بی وفایی گریزش دارد. از همین روست که خدا در قرآن بیان می کند که انسان عاقل رشید به طور فطری به تقوا گرایش داشته و از فجور گریزش(شمس، آیات 7 و 8)؛ زیرا تقوای الهی چیزی جز مراعات اصول اخلاقی و هنجارها و طیبات نیست که در ساختار چهار گانه به شدت مراعات و به نمایش گذاشته می شود. انسان رشید به هر گونه حسنات گرایش داشته و از هر گونه سیئات و زشتی ها گریزش دارد.(هود، آیه 78) جلوه ها و تجلیات این گرایش به ارزش ها و اصول اخلاقی را می توان در به کارگیری همه ابزارهای مناسب و درست و راست برای زندگی بهتر خویش و دیگران و توجه به حلال و حرام و بهره گیری درست از ثروت های مادی دنیوی و نعمت آن از جمله ساحت اقتصادی ملاحظه کرد.(نساء، آیه 6؛ انعام، آیه 152؛ اسراء، آیه 34؛ کهف، آیه 82) بر اساس همین اصول اخلاق فطری است که انسان رشید و عاقل بالغ تمام تلاش خویش را مصروف این معنا می کند تا حریم دیگران را حفظ و مراعات کند و از تعرض به عرض و آبروی آنان خودداری ورزد و به حیثیت و آبروی آنان احترام بگذارد.(هود، آیه 78) هم چنین از نظر قرآن ، از تجلیات همین اخلاق مداری و اخلاق محوری رشید آن است که اهل دعا و نیایش به درگاه خداست و هرگز در برابر خدا مستکبر نیست؛ زیرا دعا و نیایش را از مصادیق شکر نعمت می داند؛ زیرا اخلاق فطری عقلی انسان را به شکر نعمت دعوت می کند و به کسی که نعمتی به او داده تشکر را لازم و ضروری می داند.(احقاف، آیه 15) هم چنین کسی که اخلاق مدار است تنها به نجات و رهایی خویش بسنده نمی کند، بلکه در اندیشه اصلاح خویش و دیگران است و از خدا می خواهد تا آنان را نیز در مدار صراط مستقیم هدایت اسلام و شرایع آن قرار دهد و شکر نعمت را به بیاموزاند تا این گونه به سعادت ابدی برسند.(همان)

ویژگی های رشد دینی از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، رشد دینی که کمال انسان است، دارای ویژگی هایی است که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از:

  1. عطای الهی: از نظر آموزه های قرآنی، رشد از عطایای الهی است(یوسف، آیه 22؛ انبیاء، آیه 51)؛ زیرا رشد امری درونی و باطنی و نوعی تصرف در باطن انسان است که تنها از ربوبیت الهی صادر می شود. البته رشد و رشید همانند هر امر باطنی چون تقوا و ایمان دارای مراتب و درجات چندی قوت و ضعف است که اوج آن را در میان پیامبران می توان یافت که در دین داری و اخلاق مداری به تمامیت رسیده اند و به یک معنا عقل کل و مطلق هستند. از همین روست که در آیات قرَآنی از «رشد» و «بلغ اشده» و مانند آنها سخن به میان آمده است که بیانگر شدت و ضعف امر رشد در انسان است.(انبیاء، آیه 51؛ احقاف، آیه 15؛ جن؛ آیه 14) هم چنین از نظر قرآن، آزمون و ابتلائات می توانند میزان و شدت و ضعف رشد را نشان دهد. انس نسبت به رشد خود به معنای نوعی ملکه شدن آن در انسان است.(نساء، آیه 6)
  2. انقطاع ناپذیری: از نظر قرآن، رشد امری مستمر و پیوسته و به یک معنا فرآیندی است و از ضعف به شدت می گراید. عدم انقطاع و جدایی ناپذیری آن به معنای دیگر بیانگر آن است که کسی به رشد رسیده دیگر به سفاهت باز نمی گردد؛ زیرا عنایت و عطای الهی است که پس از ابتلائات به شخص داده می شود و در یک فرآیند رشدی خویش را گذرانیده و تحت ولایت الهی قرار گرفته است.(انبیاء، آیه 51؛ بقره، آیه 256)
  3. دستگیره محکم الهی: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، رشد به یک معنا همان دستگیره محکم الهی و عروه الوثقی است.(بقره، آیه 256)
  4. استواری و شکست ناپذیری: از نظر قرآن از ویژگی های رشد آن است که استوار است و هیچ شکستی به آن راه نمی یابد بلکه هماره در استواری و استحکام خواهد ماند.(همان)
  5. روشنایی رشد به عنایت الهی: از نظر قرآن، رشد راه روشن الهی است که خدا آن را روشن کرده تا از گمراهی بازشناخته شود.(همان)
  6. رهایی بخش از گمراهی: انسانی که رشید است، حقیقت و اسلام و اخلاق را می شناسد و به سوی تقوا و حسنات گرایش دارد و از گمراهی و ضلالت رها می شود.(همان)
  7. ابزار حجت الهی: از نظر قرآن، حجت های الهی به دو دسته باطنی و ظاهری تقسیم می شود که حجت باطنی همان عقلانیت فطری است که وقتی به رشد برسد به حجت ظاهری گرایش می یابد. بنابراین می توان گفت که رشد همان ابزار حجت الهی است.(همان)
  8. کفرگریزی: از ویژگی های مهم رشد و رشید آن است که انسان رشید به اسلام گرایش و نسبت به کفر گریزش دارد و کفرگریزی در رشید امری فطری است.(همان)
  9. اسلام گرایی: از نظر قرآن، رشد و رشید را می بایست در دین مداری و اسلام گرایی مشاهده کرد؛ زیرا اگر کسی رشید باشد و از سفاهت رسته باشد، به اسلام گرایش دارد.(همان؛ حجرات، آیه 7؛ بقره، آیه 130)
  10. تولی و تبری: از دیگر ویژگی های اساسی رشید آن است که گرایش به ولایت الله و مظاهر آن داشته و از کفر و مظاهر آن یعنی طاغوت گریزش دارد.(بقره، آیات 256 و 257؛ حجرات، آیه 7)
  11. حب و بغض: از نظر قرآن، رشید نسبت به ایمان و نور آن گرایش داشته و محبت ولایت الهی در دارد و نسبت به کفر و فسوق و عصیان، تبری دارد و ولایت طاغوت را نمی پذیرد و با آن مخالفت می ورزد. پس محبت و کراهت یا همان حب و بغض در رشید امری اساسی است.(حجرات، آیه 7)
  12. دعوت به حق و اسلام: از دیگر ویژگی های رشید آن است که نه تنها خود رسته و رستگار است، بلکه دوست دارد تا دیگران نیز به رهایی برسند و رستگار شوند. از همین روست که دعوت به حق و اسلام از ویژگی های رشید است تا دیگران نیز به کمال دست یابند و رستگاری ابدی را به دست آورند.(غافر، آیه 38)
  13. رهایی از تکبر: از نظر قرآن، انسان رشید کسی است که از تکبر رسته و به تواضع در برابر خلق و تذلل در برابر خدا در قالب عبودیت رسیده است و اسلام پذیرفته و در برابر خدا تسلیم محض است.(اعراف، آیه 146) از نظر قرآن، متکبران به جای پذیرش حق و دین مداری و دین محوری دنبال گمراهی و ضلالت می روند و به راه اسلام پشت می کنند، اما رشید به اسلام و راه رشد اسلامی ایمان داشته و بدان گرایش دارد.(همان)
  14. رشد جنیان: از دیگر ویژگی های رشد آن است که غیر از انسان، جنیان نیز از این ظرفیت برخوردار هستند که به رشد برسند. بنابراین، جنیان نیز از عقل برخوردار هستند و از هدایت فطری عقلی که می توانند بدان به رشد برسند؛ از همین روست که نسبت به رشد آگاهی داشته و بر این باور هستند که رشد در گرو دین اسلام و هدایت وحیانی و شرایع آن است.(جن، آیات 1 و 2 و 14)
  15. قابلیت تعلیم: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، رشد از جمله اموری است که قابل تعلیم است. اما این تعلیم هر چند که با تعلیم ظاهر و انس به اموری به دست می آید(نساء، آیه 6)؛ اما اصل رشد به تعلیم الهی و مظاهر اوست که نوعی تصرف در باطن شخص بر اساس ربوبیت و پروردگاری است. از همین روست که حضرت موسی(ع) خواهان تعلیم علم رشدی می شود، هر چند که در نهایت دانسته می شود که رشد در سطح علم لدنی تنها به تعلیم خدا خواهد بود و اگر کسی به عنوان مظهر اتم و اکمل نباشد نمی تواند علم لدنی را تعلیم دهد و رشدی در این سطح ایجاد کند.(کهف، آیات 66 تا 82)
  16. کوتاهی و بلندی راه رشد: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، راه رشد می تواند سخت و دشوار و بلند باشد، یا کوتاه و آسان؛ چنان که خدا راه رشد را برای پیامبر(ص) به درخواست و دعا و نیایش او کوتاه و آسان کرده است.(کهف، آیه 24) پس راه رشد می توان قریب یا بعید باشد که پیامبر کوتاه ترین راه را انتخاب کرده است.(همان)
  17. اوج زمان رشد فطری: از نظر قرآن کریم، رشد فرآیندی است که به طور فطری از ضعف به شدت می گراید، به شرط آن که انسان در مسیر هدایت فطری باشد به کمال رشد خویش می رسد. این کمال در اکثریت مردم به شرط همان عمل بر اساس هدایت فطری در چهل سالگی تحقق می یابد و مومنان که این گونه هستند در این سن به بلوغ رشدی خود دست می یابند.(احقاف، آیه 15؛ مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 130) البته از نظر قرآن، بلوغ جسمی غیر از بلوغ عقلی رشدی است؛ زیرا استکمال نیرو و توان عقلی انسان در سنین خاص است که زمان چهل سالگی است.(همان؛ غافر، آیه 67؛ مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 826)

عوامل و موانع رشد کمالی از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی  قرآن، عوامل و موانع موجب می شود تا عقل در مسیر رشد قرار بگیرد و به کمال بلوغ خویش برسد و انسان رشید شود، چنان که برخی از امور به عنوان مانع عمل می کند؛ پس این گونه نیست که تنها وجود مقتضی کفایت کند، بلکه می بایست موانع نیز حذف شود تا بلوغ عقلی و رشد تحقق یابد.

مهم ترین عوامل رشد عقل فطری انسان و رسیدن به تمامیت کمالی آن عبارتند از :

  1. اراده هدایتی الهی: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر چند که مشیت الهی بر هدایت همگان است و در فطرت هر کسی هدایت فطری نهادینه شده(طه، آیه 50)، اما عقل زمانی به رشد کمالی خویش می رسد که افزون بر هدایت فطری انسان از هدایت وحیانی شرعی نیز بهره گیرد و عقل و نقل در کنار هم قرار گیرند تا رشد حقیقی تحقق یابد. از نظر قرآن، هر چند که هدایت فطری نهادینه و الهامی است؛ اما هدایت وحیانی شرعی، پاداشی است؛ به این معنا کسی از هدایت وحیانی شرعی و نقلی بهره مند می شود که به هدایت فطری تن داده و متقی به هدایت فطری شده باشد؛ آن زمان است که اراده الهی به هدایت شخص تعلق می گیرد و او را از هدایت وحیانی پاداشی و فضلی خویش بهره مند می سازد.(بقره، آیات 2 تا 5 و 38) این همان چیزی است که در آیات قرآنی به عنوان هدایت و اضلال پاداشی و کیفری سخن به میان آمده است. پس تا اراده الهی به هدایت وحیانی پاداشی تعلق نگیرد، شخص به رشد کمالی خویش نمی رسد و عقل او به تمامیت بلوغ خود دست نمی یابد. کسی که تحت هدایت الهی قرار گیرد، در حقیقت تحت ولایت ارشادی خدا قرار گرفته است.(کهف، آیه 17)
  2. تولی به ولایت الهی: بر اساس آن چه بیان شد، دست یابی به رشد زمانی است که شخص تحت ولایت ارشادی خدا در آید و خدا به عنوان «ولی مرشد» او را به سوی تمامیت کمال عقل فطری هدایت کند و رشد کمال را در سایه ولایت ارشادی و هدایت وحیانی به دست آورد.(کهف، آیه 17)
  3. ایمان به خدا: از نظر قرآن، کسی که بر اساس هدایت فطری به ایمان به عالم غیب و ایمان به خدا و رسالت رسولان برسد، به کمال رشد خویش می رسد و خدا آنان را به سوی کمال و رشید شدن هدایت می کند.(بقره، آیه 186)
  4. محبت به ایمان و نور آن: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ایمان چیزی جز حب به خدا و کراهت نسبت به کفر و فسق و عصیان نیست. بنابراین کسانی که محبت اسلام و ایمان را در دل دارند و دلهایشان آراسته به نور ایمان و زینت آن باشد، به رشد کمالی می رسند و به عنوان راشدون مورد ستایش خدا قرار می گیرند.(حجرات، آیه 7)
  5. اطاعت از خدا: از نظر قرآن، اطاعت از خدا و فرمان های الهی و اجابت مثبت به آنها مهم ترین عامل در رسیدن به رشد است(بقره، آیه 186)؛ زیرا از نظر قرآن «فلیستجیبوا لی» تنها اجابت زبانی نیست، بلکه مراد از آن اطاعت است.
  6. اطاعت از راشدون: از نظر قرآن، برخی از افراد مانند پیامبران و معصومان(ع) به رشد رسیده است؛ چنان که خدا حضرت ابراهیم(ع) رشید و دین اسلام را عین آن رشد می داند و کسی که از آن کراهت داشته باشد به عنوان سفیه معرفی می کند.(بقره، آیه 130) از نظر قرآن، مصداق اتم و اکمل رشیدی که محبت ایمان در دل و نور آن زینت بخش قلوب آنان است و نسبت به فسق و کفر و عصیان کراهت دارند، همان معصومان (ع) و پیروان و شیعیان به حق آنان هستند.(حجرات، آیه 7) از نظر قرآن کسی که به او خدا حکم داده در اوج کمال رشد عقلانی است و می بایست از آنان اطاعت و یپروی کرد. شکی نیست که همان طوری که خدا می بایست اطاعت کرد، می بایست از حکم رشدی پیامبران و اولیای الهی به عنوان احکام الهی اطاعت کرد؛ زیرا حکم در آیه به قرینه آیه 41 همان نظر و رای مطابق با حکم الهی است(المیزان، ج 11، ص 129) پس کسی که رای خویش را بر اساس نقل هماهنگ می کند و تنها به عقل خویش بسنده نمی کند که به بلوغ رشدی نرسیده است، تمام تلاش خویش را می کند تا نظر خویش را مطابق حکم الهی قرار دهد که نقل وحیانی آن را بیان کرده است. هم چنین از نظر قرآن، مومن آل فرعون نیز مصداقی از این افراد شیعه است که سخن او راه رشد را نشان می دهد و خدا اطاعت از آنان را عین اطاعت خدا دانسته است.(غافر، آیه 38)
  7. تسلیم در برابر قرآن و اسلام: از نظر قرآن، چنان که جنیان اقرار کردند، خود قرآن عامل رشد است؛ پس تسلیم شدن در برابر قرآن و ایمان آوری نسبت به آموزه های آن موجب رشد و انتخاب راه کمال تمام است.(جن، آیات 1 و 2)
  8. دعا و نیایش: از نظر قرآن، دعا و نیایش عامل عنایت الهی به انسان است و اگر دعا نبود خدا به انسانی هیچ عنایتی نمی کرد(فرقان، آیه 77) اما با دعا و نیایش خدا توجه به مومنان می کند و با عنایت الهی حتی تغییر در مقدرات اصلی انجام می شود؛ زیرا دعا در امر الهی تاثیر می کند و خدا اگر فرد شقی باشد، او را سعید قرار می دهد؛ زیرا محو و اثبات در ام الکتاب به دست خدا است.(رعد، آیه 39) از نظر قرآن، دعا به درگاه الهی نقش موثری در رشد و هدایت بندگان دارد و مومنان این گونه در مسیر رشد قرار می گیرند.(بقره، آیه 186)

اما موانع رشد از نظر قرآن عبارتند از:

  1. کفر و بی ایمانی که مهم ترین مانع رشد و تعال انسان و بلکه جوامع بشری است.(حجرات، آیه 7)
  2. فسق: عقل فطری شناخت نسبت به حق و باطل دارد و به حق و مصادیق آن گرایش و نسبت به باطل و مصادیق آن گریزش دارد. از نظر قرآن، اموری چون خیانت، دروغ، عهد شکنی و ظلم از مصادیق فسق آشکار است که انسان را از رشد باز می دارد.(همان)
  3. عصیان: همان طوری که از نظر قرآن اطاعت از خدا عامل رشد انسان است، عصیان از نظر قرآن، مانع اصلی رشد انسان است که می بایست از آن اجتناب کند.(همان)
  4. تولی به کفر و کافران: از نظر قرآن، ولایت الهی عامل رشد و تولی نسبت به کافران مانع آن خواهد بود. پس به جای تولی نسبت به کافران می بایست نسبت به آن تبری و کراهت داشت و ولایت آنان را نپذیرفت.(همان)
  5. تکذیب آیات الهی: از نظر قرآن، تکذیب آیات الهی و تکبر نسبت به آن، از موانع رشد است که می بایست از آن اجتناب کرد.(اعراف، آیه 146)
  6. غفلت از آیات الهی: رویگردانی و غفلت از آیات الهی که در برابر انسان است، از مهم ترین موانع رشد کمالی انسان است که باید از آن پرهیز کرد.(همان)
  7. هم جنس گرایی: اعمال زشت و خلاف فطرت و اصول اخلاقی عقلی از مهم ترین موانع رشد است. از جمله این امور می توان به هم جنس گرایی به عنوان فسق آشکار اشاره کرد.(هود، آیه 78)
  8. پیروی از کافران فاسق و عاصی: از نظر قرآن، پیروی از کافران فاسق عاصی از مهم ترین موانع رشد است. از نظر قرآن ممکن است این افراد مدعی رشد باشند ولی آنان در ادعای خویش دروغ می گویند.(غافر، آیات 29 و 97) پس همان طوری که اطاعت و پیروی از اهل رشد واقعی از راشدون موجب رشد است، پیروی از گروه های کافر مدعی رشد مانع جدی رشد است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا