استقامت لازمه رشد اقتصادی از منظر قرآن
یکی از مهمترین عوامل رشد اقتصادی از نطر آموزههای وحیانی قران، استقامت است. شاید اصطلاح اقتصاد مقاومتی ریشه در این عامل داشته باشد و اگر مستقیم برگرفته از این عامل نباشد، دست کم ارتباط تنگاتنگی با آن دارد، زیرا هدف از اقتصاد مقاومتی، قرار گرفتن اقتصاد جامعه در حالتی است که بتواند با خوداتکایی و خودکفایی نه تنها نیازهای جامعه را برآورده سازد، بلکه بتواند در برابر فشارهای بیرونی که جامعه را به زانو در میآورد، مقاومت کند.
نویسنده با توجه به نقش اقتصاد در قوام جامعه، بر آن است تا به بررسی مهمترین عامل رشد و شکوفایی اقتصادی یعنی استقامت بپردازد و آن را در تحقق اقتصاد مقاومتی تبیین کند.
ارتباط اقتصاد مقاومتی با عامل استقامت
اقتصاد در کنار ایمان و معنویت، مهمترین عامل در تحقق خوشبختی فردی و جمعی انسان است؛ زیرا خوشبختی دارای دو مولفه اصلی چون آرامش و آسایش است که عامل ایمانی و اقتصادی آن را تامین میکند. از این رو در آموزههای قرانی، اقتصاد به عنوان قوامبخش جامعه معرفی شده است اقتصاد در کنار ایمان و معنویت، مهمترین عامل در تحقق خوشبختی فردی و جمعی انسان است؛ زیرا خوشبختی دارای دو مولفه اصلی چون آرامش و آسایش است که عامل ایمانی و اقتصادی آن را تامین میکند. از این رو در آموزههای قرانی، اقتصاد به عنوان قوامبخش جامعه معرفی شده است؛ تو گویی که خیمه جامعه با ستون اقتصاد بر پا میشود و در صورت فقدان آن، جامعه از هم فرو میپاشد و انسجام و وحدت خود را از دست میدهد. (نساء، آیه 5)
خداوند به صراحت در آیاتی از جمله 85 سوره اعراف و 84 تا 87 سوره هود، تامین سعادت واقعی انسان را در سایه یکتاپرستی، سلامت امور اقتصادی و پرهیز از فسادانگیزی دانسته و خواهان اصلاح و تصحیح روابط اقتصادی جامعه، همپای اصلاح مسائل اعتقادی و عبادی میشود؛ چرا که از نظر آموزههای وحیانی قران، امور اقتصادی و معیشتی مردم، دارای جایگاهی مهم در حد مسائل اعتقادی و عبادی است. (بقره، آیات 3 و 43 و 44 و 83 و 177 و 277؛ نساء آیه 39 و دهها آیه دیگر)
اصولا نگاه اسلام به مساله اقتصاد از منظر تامین سعادت واقعی مردم است؛ زیرا انسان در دنیاست که با آبادانی زمین (هود، آیه 61) و بهرهبرداری از مواهب زمینی آن میتواند سعادت ابدی خود را در جهانی دیگر تامین کند؛ چرا که دنیا مزرعه آخرت است و کسی که نتواند دنیای خویش را آباد سازد، در آخرت چیزی ندارد؛ زیرا بهشت، بیابانی بیش نیست که با اعمال دنیوی و آبادانی آن، آباد میشود.
از نظر اسلام نه تنها جمع میان دنیا و آخرت امکانپذیراست بلکه باید چنین اتفاقی تا انسان در مسیر حرکت کمالی خود به مقصد برسد. از این رو مهمترین نیایش یک مسلمان بهرهگیری از همه حسنات و خوبیهای دنیا در کنار حسنات آخرتی است تا این گونه بتواند از شقاوت دنیوی و اخروی رهایی یابد و از دوزخ و آتشهای آن در امان ماند. (بقره آیه 201، نساء آیه 134، مائده آیات 65 و 66، اعراف آیه 156 و آیات دیگر)
خداوند در آیه 77 سوره قصص در تبیین نقش اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی انسان در سعادت ابدی و کسب کمالات و معنویت انسان بر لزوم وسیله قرار گرفتن ابزار اقتصادی برای تحصیل امور معنوی و آخرتی تاکید میکند. این بدان معناست که اقتصاد نه تنها مانعی در برابر معنویت و کمالیابی انسان نیست، بلکه همچون کشتی است که آدمی را به سر منزل مقصود میبرد.
پس، از نظر آموزهای قرانی، اقتصاد مهمترین عامل قوامبخش جامعه در کنار ایمان و معنویت توحیدی است. تامین اقتصاد عادلانه به عنوان یک اصل اساسی میبایست در دستور کار هر مسلمان و دولت اسلامی باشد تا بتواند مقاصد الهی را در تامین اهداف و فلسفه آفرینش انسان فراهم آورد.
بنابر این هر گونه خلل و اختلالی در ستون جامعه به معنای اختلال در مقاصد آفرینش انسان و خلافت الهی اوست. از این رو، لازم است تا هرگونه تلاشی انجام گیرد که این ستون جامعه استوارتر از پیش بر جا ماند و به رشد و شکوفایی خود ادامه دهد.
از آنجایی که امور دنیوی همواره در حال تحول و تبدل باشد، اقتصاد نیز به عنوان یکی از امور دنیوی همواره دستخوش تغییران است و لازم است تا بگونهای مدیریت شود که از هر گونه آسیب شدید و بحرانهای کمرشکن در امان ماند و بتواند سر پا باشد تا جامعه در سایه آن وحدت و انسجام خود را حفظ نماید؛ چرا که جامعه انسانی به قصد تامین دو عنصر آرامش (امنیت) و آسایش (رفاه اقتصادی) شکل گیرد تا اینگونه سعادت خود را تضمین کند و احساس خوشبختی را تجربه و درک نماید. پس اگر اقتصاد جامعهای با بحران مواجه شود یا آسیب جدی ببیند، جامعه انسانی به سرعت دچار فروپاشی و گسست شده و از هم دور و پراکنده میشود تا در جایی دیگر شکل گرفته و مقاصد خود را که آرامش و آسایش است تامین کند.
از آنچه گذشت به خوبی این معنا روشن میشود که اقتصاد مقاومتی یکی از بایستههای هر جامعهای است که میخواهد سعادتمند باقی بماند؛ چرا که اقتصاد مقاومتی به معنای خودکفایی و خوداتکایی اقتصاد جامعه به منابع مادی و انسانی خود است بگونهای که بتواند نیازهای اساسی و اصلی خود را تامین کرده و در برابر فشارهای گوناگون درونی و بیرونی مقاومت کند. اینجاست که عنصر استقامت در اقتصاد مقاومتی بطور طبیعی به عنوان یک عامل اساسی خودنمایی میکند؛ چرا که استقامت چنان که گفته خواهد شد، از جمله عواملی است که میتواند موجب رشد و شکوفایی اقتصادی شود و در برابر تغییرات گوناگون ضمن انعطاف مثبت، اجازه ندهد که عامل بحرانی، اقتصاد را از پا در آورد.
عوامل مادی و معنوی اقتصاد مقاومتی
پیش از آنکه به عنصر استقامت در اقتصاد مقاومتی و رشد اقتصادی بپردازیم، لازم است تا نگاهی گذرا به مهمترین عوامل مادی و معنوی اقتصاد مقاومتی و رشد و شکوفایی اقتصادی بر اساس آموزههای قرانی داشته باشیم.
خداوند در آیاتی، عوامل رشد و شکوفایی اقتصادی را در دو دسته عوامل مادی و معنوی تقسیم کرده است. مهمترین عوامل مادی را میتوان در کار (ملک آیه 15)، زمین (اعراف آیه 58؛ سباء آیه 15) و آب (هود آیه 52؛ نوح آیات 10 تا 12؛ جن آیه 16) خلاصه کرد.
اما از نظر قران عوامل معنوی رشد اقتصادی اموری جون ایمان (اعراف آیه 96)، قانون مداری و عمل بر اساس آموزههای عقلانی و وحیانی (مائده آیه66)، پرهیز از هر گونه قانونشکنی و نابهنجاری گرایی و بهرهمندی از تقوا در برابر زشتیها و پلیدیهای عقلانی و وحیانی (اعراف آیه96؛ طلاق آیه 2 و 3)، استغفار و بازگشت به مسیر درست و هنجاری پس از هر گونه قانونشکنی و بیتقوایی (هود آیات 3 و 52؛ نوح آیات 10 و 11)، امنیت و آرامش اجتماعی در سایه قانونگرایی و پرهیز از قانونشکنی (بقره آیه 126؛ نحل آیه 112)، گردش سالم اقتصادی و بهرهمندی همه اقشار جامعه از مواهب اقتصادی آن از طریق انفاق و مانند آن (بقره آیه 276؛ روم آیه 39؛ سباء آیه 39؛ طلاق آیه 7) و استقامت بر اصول و سبک زندگی اسلامی و ایمانی و ملازمت دایمی بر آن است. (جن آیه 16؛ برداشت بر این اساس است که مقصود از «الطریقه» اسلام و ایمان و «ماء غدقاً» مثال برای توسعه در رزق و روزی باشد؛ چنان که تفاسیر معتبری جون ممع البیان و المیزان در ذیل آیه این معنا را استنباط و بیان کرده است.)
نقش استقامت در اقتصاد مقاومتی و رشد اقتصادی
چنانکه گفته شد آیه 16 سوره جن بر نقش عامل استقامت در رشد و شکوفایی اقتصادی جامعه تاکید دارد. با نگاهی به آموزههای قرآنی میتوان دریافت که به یک معنا عامل استقامت ناظر به همه عواملی است که پیش از این بیان شده است؛ زیرا استقامتی که در آیه از آن سخن به میان آمده، استقامت بر ایمان، اصول و قوانینی است که در آموزههای قرانی بیان شده است. پس وقتی از استقامت سخن به مان میآید مراد استقامت بر همه اصولی است که به عنوان اهداف، ابزار، عامل، روش و مانند آن از سوی آموزههای قرانی مطرح شده است.
برای تبیین بهتر عامل استقامت نگاهی به آموزههای قرانی در این باره میاندازیم. استقامت از قَوَم به معنای استمرار و پایداری، (اساس البلاغه، ص 538) راستی، ایستادن، راست شدن، راست بایستادن (لغتنامه دهخدا) و قرار داشتن در راه راست بدون منحرف شدن است. (مفردات الفاظ قران کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه قوم) در آیات قرانی برای بیان این مفهوم و اصطلاح، از واژههای «ثبت»، «قوم» و مشتقات آنها و نیز از جملات وصفی مثل «بنیان مرصوص» استفاده شده است.
استقامتی که در آیات قرانی بر آن تاکید شده، استقامت بر ایمان و در راه دین است. (فصلت آیه 30؛ احقاف آیه13) به این معنا که در برابر فشارهای داخلی و وسوسههای خواستههای نفسانی (بقره آیه 249 تا 251) و فشارهای بیرونی دشمنان (آل عمران آیات 146 تا 148) صبر و استقامت کنند و اجازه ندهند تا این فشارها آنان را از مسیر ایمان و سبک زندگی اسلامی و اصول او بیرون برند؛ چرا که دشمنان همواره بر آن هستند تا انسان را دچار سستی کرده و از مواضع خود بیرون برند و موجبات عقب نشینی از اصول ایمانی را فراهم آورند. (بقره آیه 120؛ کهف آیه 20)
دشمن همواره تلاش میکند تا جامعه اسلامی را وادار به عقب نشینی از اصول و سبک زندگی اسلامی کند. از این رو، با اشکال گوناگونی چون فشارهای اقتصادی بر آن است جامعه از درون دچار تردید و بحران مشروعیت سیاسی شود و گسست اجتماعی تقویت و از انسجام اجتماعی کاسته شده و اعتماد به دولت و سیاستهای آن از دست برود و یا کاهش یابد.
آنان با جنگهای سخت و فیزیکی و نابودکردن منابع مالی و انسانی جامعه میکوشند تا ضعف و سستی، بنیانهای قوامبخش جامعه را در برگیرد (آل عمران، آیات 146 تا 148) و با جنگ نرم بر آن هستند تا روحیه افراد جامعه کاسته شود و اعتماد به پیروزی و موفقیت را از دست دهند (آل عمران، آیه 152 و آیات دیگر)
آنان بگونهای تبلیغ میکنند که جامعه اسلامی ناتوان از خودکفایی و خوداتکایی به منابع مالی و انسانی داخلی است و نمیتواند اقتصاد سالم و زندهای داشته باشد چه رسد که در مسیر رشد و شکوفایی قرار گیرد و موجبات استقلال اقتصادی جامعه را فراهم آورد. چنین تصوری از طریق جنگ نرمافزاری در جامعه ایجاد و تقویت میشود تا مردم گمان برند که به بیگانگان و دشمنان خود نیازمند هستند و بیاتکا به آنان نمیتوانند اقتصادی پویا داشته باشند یا رشد اقتصادی را تجربه کنند. از این رو، خداوند به جنگ نرم دشمنان اسلام و جامعه اسلامی رفته و با تاکید بر استقامت بر اصول و سبک زندگی اسلامی و منابع مالی و انسانی داخلی خواهان تکیه بر خود و اعتماد به خدا و توکل بر او میشود تا از فضل الهی بهره شوند و نه تنها از وابستگی اقتصادی رهایی یابند بلکه بتوانند با استقلال تمام در حوزه اقتصادی، زمینههای سعادت ابدی را برای خود و جامعه رقم زنند. خداوند در آیه 28 سوره توبه خواهان قطع وابستگی اقتصادی به بیگانگان میشود و میفرماید که اگر چنین اتفاقی بیفتد به سبب استقامت، امت از فضل الهی برخوردار خواهند شد.
نگرانی برخی مسلمانان صدر اسلام از اختلال نظام اقتصادی خود پس از قطع رابطه با مشرکان، از مهمترین علتهای تاکید خداوند بر استقامت در اقتصاد مقاومتی بوده است تا از امدادها و فضل الهی برخوردار باشند. اگر امت به این باور برسد که زندگی مبتنی بر سبک اسلامی، خواسته خداوند و موجب رضایت اوست، استقامت بر چنین سبک زندگی موجب جلب محبت الهی خواهد شد و رضایت الهی نیز موجب افزایش امدادات و فضل خداوندی میشود. (آل عمران، آیات 146 و 148 و 152؛ صف آیه 4)
از نظر قران، انسان مسلمان لازم است که در مسیر اهداف ارزشمند و متعالی خود استقامت و پایداری وزرد (کهف آیه 60) و تا رسیدن به مقصد و مقصود از پا ننشیند و هیچگونه عامل بیرونی و درونی، او را از رسیدن به مقصد و مقصود باز ندارد. (همان، آل عمران آیه 146)
پس استقامت به معنای باور و ایمان به حقانیت راه و روش و اهدافی است که یک جامعه به آن دست یافته است. اگر جامعه اسلامی بر این باور است که تمام حقیقت در آموزههای اسلامی برای سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی او وجود دارد، میبایست برای حفظ چنین باوری تلاش کند و در جنگ نرم و سخت دشمن درون و بیرونی از پا ننشیند بلکه با پایداری تمام و از خودگذشتگی، از امدادهای غیبی و آشکار الهی استفاده کند و دشمن را نومید ساخته و مجبور به عقب نشینی نماید.
پس استقامت در اقتصاد مقاومتی همان پایبندی به همه عواملی است که خداوند در رشد و شکوفایی اقتصادی مطرح کرده است. دولت و امت میبایست بر پایه اهداف متعالی اسلام که مبتنی بر قوانین عقلانی و وحیانی است عمل کنند و از هرگونه قانونشکنی و بیتقوایی پرهیز نمایند و با کمک و تعاون، اهداف والای اسلام را تامین کرده و اینگونه خوشبختی و سعات را در دنیا و آخرت برای خود تضمین نمایند.
به هر حال، اقتصاد اسلامی میبایست به شکل اقتصاد مقاومتی سامان یابد. مسلما عنصر استقامت و پایداری ملت بر ایمان و اصول سبک زندگی اسلامی، میتواند تضمینکننده تحقق اقتصاد مقاومتی باشد که سعادت را قرین خلق میکند.