اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمقالات

نقش نيت در تغيير كارنامه اعمال

samamosدر مقاله حاضر نويسنده با برخي شواهد قرآني و روائي به بررسي نقش نيت در تغيير اعمال انسان و ضبط و ثبت يا عدم آن در كارنامه قيامتي وي پرداخته است .

کارنامه های آخرتی

مي گويند وقتي در آخرت به كارنامه خوب و بد خود نگاه مي كنيم، در آن اعمال و افعالي را مي بينيم كه هرگز انجام نداده ايم. در حالي كه هيچ زنايي نكرده ايم، چند زنا در آن ثبت شده است. در حالي كه پيامبر و امامي را به شهادت و قتل نرسانيده ايم، قتل پيامبري در كارنامه ما ثبت شده است. در حالي كه جايي را بمباران نكرده ايم يا اصلا پرواز با جنگنده ها را بلد نبوديم، چند قتل عام و كشتار دسته جمعي از طريق بمباران هوايي در كارنامه ما ثبت شده است.

يامي بينيم كه برطبق محتويات نامه اعمال در جهادي شركت كرده ايم و يا در ساخت مسجد و مدرسه اي مشاركت داشته ايم و يا كودكي را از دست گرگي رهانيده ايم و يا دستگير ستمديده اي شده ايم و چند كار خوب ديگر در كارنامه ما ثبت شده كه اصلا روح ما از آن خبر ندارد.

آيا واقعا اشتباهي رخ داده است؟ آيا فرشتگان و كاتبان اعمال به خطا و اشتباه رفته اند؟ چرا كاري كه نكرده ايم به نام ما ثبت و ضبط شده است؟ مگر نه اين است كه همه اعمال ما از خرد و درشت، از ذره يا غير ذره در كارنامه هاي ما مي بايست ضبط و ثبت مي شد؟ پس اين چه كارنامه پر از غلط و اشتباهي است كه به دست ما داده اند؟

اما وقتي پرده هاي دنيا و ظواهر مادي آن به كناري مي رود، معلوم مي شود كه همه اينها اعمال ما بود كه در كارنامه خوب و بد ما ظاهر شده است. ولي مگر مي شود كه من اين كارهاي خوب و بد را داشته باشم در حالي كه روح من از آن خبر ندارد؟

واقعاً اين كارنامه اي كه به ما ارائه شده است، هم كارنامه ماست و هم كارنامه ما نيست. واقعا كارهاي بد و خوب ديگران در كارنامه ما ثبت و ضبط شده است. اما چرا؟

كارنامه خوب و بد ديگران در كارنامه ما

خداوند در پاسخ به اين پرسش به اين نكته توجه مي دهد كه اگر كسي به كار خوب و بدي خشنود باشد، آن كار در كارنامه او ثبت و ضبط مي شود.

خداوند در آيات 164 و 165 سوره اعراف بيان مي كند كه كارنامه ديگران مي تواند در كارنامه ما ثبت شود، چنان كه اعمال زشت اصحاب سبت در كارنامه كساني ثبت شد كه اصلا اقدام به مخالفت با قانون الهي نكرده و در روز شنبه ماهي صيد نكرده بودند؛ اما چون سكوت كرده بودند و به كار زشت آن گروه راضي و خشنود بوده يا حتي بي تفاوت بودند، آنان را به سبب رضايت يا بي تفاوتي، نه تنها مواخذه كرده بلكه در همين دنيا آنان را به عذاب سختي گرفتار و ايشان را همانند مرتكبان اعمال زشت، به بوزينه تبديل و مسخ كرد.

بنابراين، نه تنها همدلي بلكه بي تفاوتي، موجب مي شود كه در هنگام انجام كار زشت و منكر ديگران، آن كار زشت و بد به نام ما نيز نوشته شود.

باز در داستان ديگري نيز به اين نكته توجه مي دهد. كسي كه ناقه حضرت صالح(ع) را پي كرد و آن را كشت، يكي از افراد شقي اين قوم بود كه خداوند در آيه12 سوره شمس از وي به اشقي تعبير كرده است. اين شقي ترين فرد قوم ثمود پس از پي كردن، ناقه را كشت؛ ولي خداوند اين پي كردن يك نفر از ايشان را (قمر، آيه29) به همه نسبت مي دهد؛ زيرا آنان در اين امر، همدلي و رضايت داشتند و به تكذيب پيامبر صالح(ع) پرداختند. (اعراف، آيه 77؛ هود، آيه 65؛ شعراء، آيه 157؛ شمس، آيه 14)

به سخن ديگر هركسي نسبت به كار بدي همدلي و يا رضايت داشته باشد بلكه حتي نسبت به كار بد بي تفاوت باشد، خداوند آن كار بد را دركارنامه او مي نويسد.

در مقابل اگر كسي كار خوبي نكرده باشد ولي نيت خير داشته باشد و يا كار خوب ديگري را وقتي مي بيند و يا مي شنود از آن خشنود مي شود، آن كار خوب در كارنامه او هم ثبت مي شود. از اين رو كارنامه ما پر از كارهايي مي شود كه تنها از شنيدن و يا ديدن آن خشنود شده ايم و بدان رضايت داده ايم.

مشاركت در عمل ديگران

پس مشاركت در عمل ديگران تنها به ورود عملي و عيني و انجام عيني آن كار نيست، بلكه در كارهاي بد با همدلي و حتي با بي تفاوتي و در كارهاي خوب با همدلي و نيت، اين مشاركت تحقق مي يابد.

بنابراين، لازم نيست كه در كاري كه در جايي دور يا در زمان دوري اتفاق افتاده حضور داشته باشيم تا به عنوان مشاركت كنندگان در آن عمل خوب و بد نام ما نوشته و كارنامه ما سفيد و سياه شود؛ بلكه با نيت مي توان اين مشاركت را تحقق بخشيد.

مشاركت با امام حسين(ع)

اعمش از عطيه كوفي (عوفي) نقل مي كند كه گفت: به اتفاق جابربن عبدالله انصاري براي زيارت قبر امام حسين عليه السلام به كربلا مشرف شديم؛ چون بدان محل متبرك رسيديم، جابر مراسم تشرف و زيارت را به جاي آورد، ابتدا در آب فرات غسل كرد، لباس تميز به تن نمود، با بوي خوشي كه همراه داشت، بدن خود را معطر كرد و درحالي كه گام هاي خود را كوتاه بر مي داشت و ذكر خدا بر لب داشت قدم بر مي داشت تا به قبر مطهر حضرت اباعبدالله سيدالشهدا(ع) رسيد.

عطيه گويد: چون جابر نابينا بود به من گفت: دست مرا بر تربت مقدس قبر بگذار. من دست او را روي قبر مطهر گذاشتم، اما همين كه دست خود را روي قبر گذاشت، گويا غصه عالم در دل او راه يافت و به ياد خاطره جانگداز شهادت عزيزان پيامبر و علي و فاطمه عليهم السلام افتاد، غش كرد و بي هوش روي قبر افتاد؛ فورا چند قطره آب بر چهره نوراني جابر پاشيدم و او به هوش آمد، همين كه به هوش آمد با اداي احترام فريادي از دل سر داد و گفت: «ياحسين، ياحسين، ياحسين، حبيب لا يجيب حبيبه؛ اي حسين اي حسين، اي حسين، آيا دوست جواب دوستش را نمي دهد؟»

بعد جابر، جوابي به خود داد كه دل هر شنونده اي را مي سوزاند و اين گونه به آن حضرت خطاب كرد و گفت:اي حسين، چه طور مي تواني جواب بدهي درحالي كه رگ هاي تن و گردن تو بريده شده و با خون گلويت آغشته گرديده است؟ چگونه مي تواني پاسخ دهي درحالي كه ميان سر و بدنت جدايي افتاده است؟ (و سرت بر فراز نيزه به كوفه و شام برده شده است). اي حسين، من شهادت مي دهم همانا تو فرزند پيامبران و فرزند سيد اوصياء و فرزند همگام تقوا و برگزيده هدايت و پنجمين نفر اصحاب كساء و فرزند بزرگ جانشينان و زاده فاطمه زهرا سيده زنان عالميان هستي.

چرا چنين نباشي درحالي كه تو از دست رسول خدا(ص) غذا خوردي و در بستر و دامان پرهيزكاران پرورش يافتي و از سينه ايمان شير نوشيدي و با اسلام از شير گرفته شدي، پس تو پاك و پاكيزه زيستي و پاك و پاكيزه از دنيا رفتي، اما دل هاي مؤمنان در غم فراق تو دردمند و ناراحت است و در پاكيزگي و نيكويي تو شك و ترديدي ندارند؛ پس سلام خدا و رضوان او بر تو باد. اي حسين، من شهادت مي دهم تو در راهي شهيد شدي كه برادرت يحيي بن زكريا در آن راه به شهادت رسيد.

جابر سپس با قلبي اندوهبار، به دور قبر حسين(ع) گرديد و سپس به نزد قبور ساير شهدا و سربازان فداكار صحنه خونين كربلا آمد و آنان را مورد توجه قرارداد و گفت:

درود بر شما اي ارواح پاكي كه سالار شهيدان حسين(ع) را در ميان خود گرفته و با جان خويش از او حمايت كرديد و اكنون كنار قبر او آرميده ايد. من شهادت مي دهم كه شما با خون خود نماز را به پا داشتيد و به زكات (حقوق مالي اسلام) حيات تازه داديد و با عمل خود، امر به معروف و نهي از منكر نموديد. (و اين دو اصل مهم اسلامي را زنده كرديد) و با كافران و ملحدان جهاد كرديد و عبوديت و بندگي خود را با جانفشاني به مرحله يقين رسانديد. به خداوندي كه محمد(ص) را به پيامبري مبعوث كرد و به حق رهنمون بود ما با شما در اين راه سعادت بخش و در آنچه انجام داده ايد، شريكيم.

عطيه مي گويد: به جابر گفتم: اين چه سخني است كه مي گويي (كه ما با شهداي كربلا در اجر و ثواب شريكيم) درحالي كه ما نه مانند آنان از شهر و ديار خود آواره شديم و نه به صحنه كارزار آمده ايم و نه شمشيري زده ايم! اما اين پاك باختگان جنگيدند و بين سر و بدنشان جدايي افتاده و فرزندانشان يتيم شده و رگهاي گردنشان بريده شده است؟ اي جابر چطور ما با آنها شريكيم؟

جابر در پاسخ عطيه گفت: يا عطيه، سمعت حبيبي رسول الله(ص): من احب قوما حشر معهم، و من احب عمل قوم اشرك في عملهم، والذي بعث محمدا بالحق نبيا ان نيتي و نيه اصحابي علي ما مضي عليه الحسين و اصحابه؛

اي عطيه؛ از حبيبم رسول خدا شنيدم كه مي فرمود: «هركس قومي را چه خوب و چه بد دوست بدارد و يا عمل قومي را دوست بدارد با آنان محشور و با عمل آنان در اجر شريك خواهدبود.

اي عطيه، به خدايي كه محمد را به حق مبعوث به رسالت كرد، همانا من مايل بودم همراه امام حسين(ع) باشم و در راه آن امام مظلوم شهيد شوم، اين خواست من و ياران من بود، بنابراين به خواست خداوند ما در اجر و پاداش اين شهيدان كه شربت شهادت نوشيده اند، شريكيم.

عطيه مي گويد: بعد از كنار قبر حضرت سيدالشهداء حركت كرديم. در بين راه جابر به من فرمود: اي عطيه، من وصيتي دارم، آيا آن را بگويم، زيرا ممكن است پس از اين سفر ديگر مرا ديدار ننمايي.

اي عطيه، دوستان آل محمد را مادامي كه مفتخر به دوستي آنان هستند دوست بدار، و دشمنان آل محمد را تا زماني كه دشمني دارند، دشمن بدار، اگرچه همواره در حال نماز و روزه باشند. اي عطيه، با محب آل محمد مدارا كن و اگرچه لغزشي دارند و قدمي برخلاف برمي دارند و گناهكارند، اما به واسطه گامهاي ديگري كه در محبت آل محمد برمي دارند جبران آن گناهان مي شود؛ زيرا دوستداران آنان اهل بهشت و بازگشت دشمنان آنان به جهنم است. (بحارالانوار، ج86، ص130)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا