هجوم کودکانه به سراب دنیا
از نظر قرآن، حقیقت در جایی دیگر یعنی نشئات دیگر است و آنچه در این آینه دنیا افتاده، تصویر آن حقیقت است نه عین آن حقیقت.
به سخن دیگر، همه این دنیا همانند سایههایی است که از یک حقیقت میبینیم. سایههایی که همان آیهها هستند؛ زیرا آیه به معنای نشانه و علامت است؛ آیه خودش اصل حقیقت نیست، بلکه نشانه و علامتی برای آن حقیقت در عالم و نشئهای دیگر است.
اگر دنیا را آینه عالم بالا بدانیم؛ این چیزهایی که در آینه میبینیم اصالت ندارد و نباید به سوی آن برویم؛ حتی نباید به سوی آن دست دراز کنیم تا آن را بگیریم و از آن خود کنیم؛ زیرا این امور دنیوی خودش اصالت ندارد.
شما در نظر بگیرید در آینه یک ظرف پر از میوههای لذید میبینید، آیا برای برداشتن آن دست دراز میکنید؟ یا آنکه بر میگردید تا ظرف میوه را در بیرون از آینه ببینید و آن را بردارید.
ما کودکانی هستیم که بهجای آنکه به سوی ظرف بیرونی برگردیم، به سوی آینه هجوم میآوریم تا از آن میوه برگیریم؛ در حالی که خدا میفرماید که در آینه دنیا چیزی دست شما را نمیگیرد، اگر میخواهید میوهای به دستآورید، به حقیقت آن نگاه کنید که در نشئهای دیگر است.
این دنیا چیزی جز سراب نیست؛ به جای آنکه برای آن تلاش کنید، برای آخرت تلاش کنید که اصالت دارد؛ و چون کافران نباشید.قرآن میفرماید: کسانی که کافر شدند، اعمالشان همچون سرابی است در یک کویر که انسان تشنه از دور آن را آب میپندارد؛ امّا هنگامی که به سراغ آن میآید چیزی نمییابد و خدا را نزد آن مییابد که حساب او را بهطور کامل میدهد؛ و خداوند سریع الحساب است! (نور، آیه 39)
میرفندرسکی،حکیم و دانشمند دوره صفوی میسراید:
چرخ با این اختران، نغز و خوش و زیباستی
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت
بررود بالا همان بااصل خود یکتاستی
امام صادق(ع) درباره کعبه میفرماید: أَسَاسُ الْبَیْتِ مِنَ الْأَرْضِ السَّابِعَهِ السُّفْلَى إِلَى الْأَرْضِ السَّابِعَهِ الْعُلْیَا؛ اساس کعبه از پستترین طبقات هفتگانه زمین تا بالاترین طبقات هفتگانه آسمان کشیده شده است.(وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج4، ص339، ابواب القبله، باب18، شماره 5337، حدیث 3، ط آل البیت)
عبدالله بن سنان هم چنین از آن حضرت (ع) نقل می کند:قَالَ: سَأَلَهُ رَجُلٌ قَالَ صَلَّيْتُ فَوْقَ أَبِي قُبَيْسٍ الْعَصْرَ فَهَلْ يُجْزِي ذَلِكَ وَ الْكَعْبَةُ تَحْتِي قَالَ نَعَمْ إِنَّهَا قِبْلَةٌ مِنْ مَوْضِعِهَا إِلَى السَّمَاءِ؛ مردی از ایشان پرسید: نمار عصررا بالای کوه ابی قبیس خواندم؛ آیا این نماز کفایت می کند در حالی که کعبه زیر من قرار داشت؟ حضرت فرمود: بله! زیرا قبله از آن مکانش تا آسمان است.(وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج4، ص339، ابواب القبلة، باب18، شماره 5335، ح1)
از همین رو، گفته شده که قبله از « تخوم الارض الی عنان السماء» یعنی از عمق زمین تا بالای آسمان است.(لعروة الوثقی، کاظم یزدی، ج1، ص440)
در حقیقت برای هر چیزی اصلی در عوالم بالا است که از آن به خزائن آن چیز یاد میکنند.(حجر، آیه 21) هر چیزی در خزائن بالا اصالت دارد و در پایین دست، تنزلات آن است، مانند تنزل حقیقت چیزی به شکل عکس در عکاسی و سپس تنزل در سطح پایینتر به شکل نقاشی و پایینتر در قالب طرح نگاری کلی.
امام صادق(ع) از اجداد طاهرین خویش نقل میکند که جدش حضرت رسولالله(ص) فرمود: فی العرش تمثال جمیع ما خلق الله من البر و البحر؛ در عرش الهی تمثالی از هر چیزی است که خدا در خشکی و دریا آفریده است.(کنزالدقایق، ج 7، ص 113؛ ذیل آیه 21 سوره حجر)