اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمناسبت ها

نام آوران الهی سرمشق آیندگان

بسم الله الرحمن الرحیم

مومنان، گریزان از نام و نان و نشان های دنیوی هستند؛ اما هر چیزی که معنوی یا اخروی باشد، برای آنان ارزشمند است و همه چیز را می دهند تا به آن دست یابند. از این رو، نه تنها دنبال نام و نشان های معنوی و اخروی هستند، بلکه برای نان بهشت نیز تلاش می کنند.

مومنان دنبال آن هستند تا به عنوان نام آوران تاریخ سرمشق قرار گیرند؛ زیرا کسی که سرمشق امر خیر و نیکی قرار می گیرد، ثواب اعمال هر کسی که بر اساس آن عمل می کند، برای سرمشق نیز نوشته می شود. این همان باقیات صالحات است که در قرآن از آن به «ما أخرت» یا «آثارهم» تعبیر شده است.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، پیامبران، اولیای الهی و مومنان، دوست دارند تا سرمشق آیندگان قرارگیرند و نام نیک آنان همراه با سنت و سیره علمی و عملی آنان در میان آیندگان برقرار باشد؛ زیرا نام و نان و نشان های اخروی و معنوی، امری ارزشی است.

آثار اعمال و باقیات اعمال از نظر قرآن

حضرت ابراهیم(ع) یکی از بزرگ ترین پیامبران اولوا العزم الهی است. آن حضرت(ع) بنیانگذار دینی توحید اسلام است که امروز در سرتاسر جهان عالم گیر شده است. آن حضرت(ع) هر چند که خود شیعه حضرت نوح(ع) از پیامبران اولوا العزم است(صافات، آیه 83)، اما آن چه از دین توحیدی اسلام در میان جهانیان باقی و برقرار است، همان آموزه هایی وحیانی ایشان است؛ زیرا شرایع الهی موجود در جهان امروز همگی در ارتباط با حضرت ابراهیم(ع) است؛ زیرا پیروان شرایع یهودی، مسیحی و اسلامی، همگی خود را منسوب به ایشان می دانند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر کسی بخواهد به رشد تمام عقلی برسد و در مقام راشدون قرار گیرد، می بایست در مدرسه ایشان قرار گیرد؛ زیرا اعراض از مکتب ایشان به معنای سفاهت است.(بقره، آیه 130)

از نظر قرآن، حضرت ابراهیم(ع) با چنین جایگاهی عظیم در پیشگاه خالق و خلق، از خدا درخواست های را داشت که از جمله آنها ، حُکم و حکمت، الحاق به صالحین، بهره مندی از«لسان صدق» در میان اقوام دیگر از حال و آیندگان و بهره مندی به عنوان وارثان بهشت نعیم است.(شعراء، آیات 83 تا 85)

از این آیات به دست می آید که یکی از خواسته های آن حضرت «لسان صدق» است. آن حضرت(ع) از خدا می خواهد تا لسان صدق به معنای زبان راستی و صداقت برایش قرار دهد. در حقیقت آن حضرت(ع) از خدا می خواهد تا نام نیکی برایش در میان اقوام دیگر از آیندگان قرار دهد. این نام نیک می تواند شامل معروفیت و مشهوریتی باشد تا همگان او را به عنوان انسان نیک بشناسند و از او سرمشق گیرند؛ چنان که این نام نیک می تواند شامل فردی یا افرادی باشد که همان مکتب ایشان را ترویج می کند و او را در جایگاه پیامبری اولوا العزم به نسل های آینده معرفی می کند یا هر شیوه و روشی دیگر که بتوان از آن در این راستا بهره گرفت.

از نظر قرآن، خدا پاسخی مناسب و درخور به درخواست های آن حضرت(ع) داده است؛ چه آن که نام نیک ایشان را در جهانیان جهانی و ماندگار کرد و همه اهل توحید از شرایع اسلامی ایشان را سرمشق نیک خویش می دانند تا جایی که یهودیان و مسیحیان به مصادر می پردازند و آن حضرت (ع) مختص خویش می دانند.(آل عمران، آیه 67)

هم چنین خدا پیامبرانی را از نسل ایشان قرار داد تا همان مکتب ایشان را ترویج کنند. پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله همان «لسان صدق» هستند که در میان اقوام آینده ظاهر شدند و مکتب ایشان را ترویج کرده و می کنند.

حضرت ابراهیم(ع) از خدا می خواهد تا سرمشق نیک آیندگان قرار گیرد، و برای رسیدن به این هدف و خواسته معنوی، نام آور شود و فلسفه و سبک زندگی وحیانی او، در میان آیندگان مطرح شود؛ زیرا هر گاه ایشان و مکتب الهی آن حضرت در میان آیندگان مطرح شود و سرمشق قرار گیرد، آثاری برای آن حضرت(ع) در ابعاد معنوی و اخروی ایجاد می شود که ارزشی است.

از نظر قرآن، هر کسی سنت نیک و بد به جا گذارد، هر کسی دیگر بدان عمل کند، به عنوان آثار عمل او برایش نوشته می شود. خدا در قرآن به صراحت از این قانون الهی سخن به میان می آورد که تنها ثواب و کیفر عمل نوشته نمی شود، بلکه آثار عمل دیگرانی که از او سرمشق گرفته اند برایش می شود. خدا به صراحت در قالب «نکتب ما قدموا و آثارهم»(یس، آیه 12) یا «قدمت و اخرت»(انفطار، آیه 5) بر این سنت و قانون الهی اشاره دارد. در همین راستا فرزندان شخص به عنوان آثار عملش اگر کار نیک یا بد کنند برایش والدین نوشته می شود.

بر اساس قرآن، باقیات صالحات هر عملی است که از شخص به هر شکلی باقی می ماند و شخص از آثار آن بهره مند می شود. پس ممکن است شخص از دنیا برود، ولی اعمال که شامل کارهای نیک و بد، سنت ها و فرزندان و مانند آنها می شود، برایش می ماند و او از آثار آن بهره مند خواهد شد، خواه نیک خواه بد و زشت.

از نظر قرآن، ممکن است شخصی به عنوان عامل کاری و عملی، نیت خیر و نیکی داشته باشد، اما «عمل غیر صالح» شود؛ یعنی عامل صالح است، اما عمل غیر صالح شود؛ چنان که حضرت نوح(ع) عامل صالح بود، ولی عملش که فرزندش بود، غیر صالح بود.(هود، آیه 46)

در این موارد آن چه اصالت می یابد، نیت نیک صالح است؛ بنابراین، تبعات عمل غیر صالح دامن گیر شخص نمی شود، اما اگر شخص عملی صالح داشته باشد، ولی خود شخص، یا صالح نباشد یا نیت خیر نداشته باشد، عمل صالح اش سود اخروی برایش نخواهد داشت و خدا پاداش عمل صالح اش را در دنیا می دهد؛ زیرا خدا ظالم نیست و پاداش کار نیک و صالح را می دهد. از آن جایی که شخص اعتقادی به آخرت ندارد، در همین دنیا پاداش عملش را می دهد.

به هرحال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اعمال صالح دو شکل دارد، یا دارای آثاری ماندگار است یا نیست؟ اگر نباشد، شخص همان بهره مستقیم از عملش را می گیرد، اما دارای آثاری ماندگار از خیر و بد باشد، آثار او برایش نوشته می شود.

اعمال ماندگار می تواند شامل اعمالی از سازه های عام المنفعه چون مسجد و مدرسه و بیمارستان یا سیره و سنت های رفتاری باشد.

سرمشقان الهی، وارثان بهشت دیگران

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حضرت ابراهیم(ع) در این اندیشه بود تا سرمشق الهی قرار گیرد و خدا به این خواسته ایشان پاسخ مثبت داده است. از مهم ترین آثار چنین درخواست و اجابت آن از سوی خدا، وراثت بهشت دیگران برای آن حضرت(ع) است؛ زیرا وقتی کسی عملی را انجام می دهد برای خویش بهشت می سازد و سهم خویش از بهشت را می گیرد؛ اما وقتی عمل او دارای استمرار باشد و به شکل فلسفه و سبک زندگی در میان دیگران گسترش یابد، هر کسی که از او سرمشق می گیرد، ثواب عمل دیگری برای ایشان نیز نوشته می شود.

اما نکته کلیدی دیگر آن است که از نظر قرآن، هر کسی که بر خلاف عقل فطری و نقل وحیانی عمل کند، از اسلام و شرایع وحیانی دور شده و از عبودیت خدا به عبودیت و ولایت شیطان و طاغوت در می آید. نتیجه این امر در آخرت خودش را این گونه نشان می دهد که این اشخاص بهشت خود را از دست می دهند و مومنانی که بر اساس فلسفه اسلام کار کردند و دیگران را به آن تشویق کردند و دیگران آن را نپذیرفتند، این مومنان وارثان همان بهشتی می شوند که دیگران به دعوت آنان نه گفتند و حاضر به پذیرش آن نشده اند.

از نظر قرآن، حضرت ابراهیم(ع) چون سرمشق نسل های آینده است، هر کسی بر اساس فلسفه و سبک زندگی او زیسته باشد، سهمی از ثواب مومنان برای آن حضرت(ع) است، و هر کسی بر خلاف فلسفه و سبک زندگی او عمل کند، بهشت خویش را به کسانی می بخشد که آنان را به اسلام دعوت کرده اند و نپذیرفته اند. بنابراین، این گونه ثواب آثار عمل و باقیات صالحات او از دو جهت افزایش می یابد؛ چه از سوی مومنانی که ایشان را در فلسفه و سبک زندگی اسلامی سرمشق قرار داده اند و چه کسانی که با ایشان مخالفت کرده و به عنوان سفیه از ایشان اعراض کرده اند؛ زیرا از دو جهت ثواب اعمال برای ایشان به عنوان سرمشق جاری می شود.(شعراء، آیات 83 تا 85)

سرمشق قرار گیری امری ارزشی

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، انسان می بایست تلاش کند تا به عنوان سرمشق نیک دیگران قرار گیرد. بنابراین، نام و نشان به این معنا نه تنها ارزشی است، بلکه از مهم ترین ارزش های الهی است که انسان می بایست آن را به عنوان یک ارزش از خدا بخواهد و برای کسب آن تلاش کند.

به سخن دیگر، گمنامی ارزش نیست، بلکه ارزشمند کسی است که در عین نام آوری و دارای نشان هایی چون رسالت و امامت، همه تلاش خویش را مبذول دارد تا سرمشق نیک کارهای نیک قرار گیرد. پس سنت ها و روش هایی را به کار گیرد که موجب می شود در میان آیندگان به عنوان «لسان صدق» مطرح باشد و دیگران از او سرمشق گیرند.

اصولا سرمشق قرار گیری یک خواسته ارزشی است به شرط آن که هدف از آن رهبری و راهنمایی مردم به کارهای نیک و صالح باشد که معنویت مردم و گرایش به آخرت را در میان مردم تقویت و تثبیت می کند.

خدا پیامبر(ص) را به عنوان «رسول الله» نام دار و نشان دار می سازد؛ زیرا این عنوان و نشان است که جهت گیری اعمال و رفتارش را مشخص و معین می کند و مراجعه به ایشان در سنت و سیره نه تنها رشد سرمشق گیرندگان را موجب می شود، بلکه عاملی برای رشد پیامبر(ص) است تا به قرب الهی بیش از پیش نایل شود؛ زیرا همان طوری که صلوات مومنان موجب کمال خودشان و تزکیه و تطهیر آنان می شود، هم چنین موجب تقرب پیامبر(ص) به خدا می شود. در حقیقت این گونه اعمال، سود دو سویه برای دارد و هر دو از آن بهره مند می شوند؛ هر چند که نوعی بهره مندی و سود هر کسی با دیگری فرق دارد، ولی اصل سود و بهره مندی پا برجا است.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، گمنام زیستن به این معنا که در میان مردم جایگاه نداشته باشد و مردم از ایشان سرمشق نگیرند، ارزشی نیست؛ زیرا نظام دنیوی بر اساس اجتماع است که تعامل دو سویه یا چند سویه میان افراد مردم است. بنابراین اگر کسی بخواهد سودی برساند و سوی ببرد می بایست در اجتماع باشد. از همین روست که راه رهایی از خسران و زیان ابدی جز چهار عمل اصلی ایمان و عمل صالح و توصیه دیگران به حق و صبر نیست که در قالب امر به معروف و نهی از منکر علمی و عملی نیست.(عصر، آیات 1 تا 3)

یکی از عناوین حضرت ابراهیم(ع) «قلب سلیم» اوست که کمال او را در سلامت روح و روان بیان می کند. کسی که بتواند در اجتماع در میان انواع تضادها و تناقض ها، نه تنها قلب سالم داشته باشد، بلکه قلب سلیم داشته باشد، نشان می دهد که سرمشق قرار گیری زمانی کامل خواهد بود که شخص بتواند در میان تضادها و تناقض خویش را نگه دارد و به سلامت تمام یعنی قلب سلیم از این دنیا برود و نه تنها خود اعمال خویش را با سلامت به آخرت منتقل کند، بلکه قلب خویش را در تمام سلامت حفظ کنند و با قلب سلیم از این دنیا بروند.(شعراء، آیه 89)

امامان معصومان(ع) هماره دنبال این بودند تا نام آور دارای نام و نشان باشند و کارهای نیک آنان به عنوان سنت و سیره علمی و عملی فلسفه و سبک زندگی جهانیان شوند.

بنابراین، وقتی از نقد نام و نان و نشان سخن به میان می آید و کسانی که دنبال این امور می روند به عنوان انسان های خودباخته معرفی می شوند، ناظر به کسانی است که نام و نان و نشان دنیوی را می خواهند نه کسانی که دنبال نام و نشان معنوی و نان اخروی هستند که ابدیت آنان را تضمین می کند و آسایش و آرامش ایشان را فراهم می آورد. اصولا انسان می بایست در زندگی دنیوی به گونه ای زیست کند که نام آور و دارای نشان باشد و دیگران او را سرمشق نیک زندگی خویش در فلسفه و سبک زندگی قرار دهند.

به سخن دیگر، پیامبران هماره دیگران به این اصل اساسی دعوت می کردند که از ما اطاعت کنید(شعراء، آیات 108 و 126 و 131)؛ زیرا این دعوت به اطاعت از خویش به معنای قرار گیری در مقام سرمشق نیک است که آثار آن برای ایشان ماندگار خواهد بود و ایشان نه تنها از ثواب عمل مومنان بهره مند می شوند، بلکه از بهشت کافران نیز بهره مند می شوند و خدا ایشان را وارث بهشت کافرانی می کند که با مخالفت و سفاهت خود را سهم و قسط بهشت خویش محروم کرده اند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا