اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنیمقالات

مهم ترین موارد تقوا از منظر قرآن

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

بی گمان یکی از راه درک حقیقت مفهوم تقوا، بررسی مواردی است که در قرآن به عنوان تقوا از آن یا تقوا در آن مطرح شده است. از آن جایی که مفهوم تقوا از منظر قرآن مفهومی گسترده و فراتر از مفهوم پرهیزگاری و پرواست؛ مراجعه و بررسی این موارد کمک بسیار شایانی در فهم و درک مفهوم آن و زمینه پرهیز از مصادیق و موارد آن را فراهم می آورد. از این نویسنده در این مطلب با مراجعه به قرآن مهم ترین موارد و مصادیق تقوا از منظر قرآن را بیان کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مفهوم گسترده تقوا

واژه تقوا از لفظ عربی «وقی» گرفته شده است. وقایه به معنای نگه داشتن و حفظ کردن خویشتن از چیزی است که انسان از آن می ترسد. برخی گفته اند این مفهوم در اصطلاح شرعی به معنای نگهدارى نفس از چيزى است كه موجب گناه مى‌شود و اين معنا با پرهيز از آنچه خداوند نهى نموده است، حاصل مى‌گردد و كمال آن به وسيله ترك برخى مباحات تحقّق مى‌يابد.( مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص‌881‌، «وقى»)

اما حقیقت تقوا معنایی نیست که راغب بیان کرده است؛ زیرا با مراجعه به آموزه های قرآنی، مفهوم تقوا فراتر از نگه داری نفس از گناه و موجبات آن است، بلکه با نگاهی به مصادیق و مواردی که در آیات قرآنی بیان شده می توان دریافت که «مفهوم تقوا در اصطلاح قرآنی و شرعی، حفظ نفس از غضب و خشم الهی است که نماد آن عذاب های دنیوی و دوزخی در قیامت است». از این روست که اگر کسی واجبات الهی را ترک کند نیز بی تقوایی کرده است؛ چرا که نفس خویشتن را از خشم و غضب الهی حفظ نکرده و دور نگه نداشته است.

بر این اساس می توان گفت که تقوا دارای مفهوم گسترده تر از مفهومی است که راغب بیان کرده است؛ بلکه می توان گفت که این تعریف قرآنی از تقوا به معنای لغوی آن بسیار نزدیک است؛ زیرا نگه داری نفس از هر چیزی است که موجب ترس می شود و از آن جایی که ترس انسان از عظمت و جلال و جبروت الهی، منشای هر ترس حقیقی و اصل آن است، می بایست گفت که خوف و خشیت از مقام جلال الهی مهم ترین عامل تقوا و حفظ نفس از هر عاملی است که خشم وغضب الهی را موجب می شود. در این صورت تفاوتی میان محرمات و ترک واجبات نیست؛ هر چند که در فهم اول، محرمات زودتر به ذهن متبادر می شود.

به هر حال، انسان می بایست از هر آن چه که موجب خشم و غضب خداوندی است پرهیز کند. این پرهیزگاری انسانی می بایست شامل ترک محرمات و عمل به واجبات باشد؛ زیرا همان طوری که انجام محرمات موجب خشم و غضب الهی می شود، ترک واجبات نیز موجب خشم الهی است.

البته از آن جایی که تقوا در آموزه های قرآنی همانند نور، ایمان، یقین و مانند آن ها دارای مراتب و درجات شدت و ضعف و به اصطلاح علمی دارای مراتب تشکیکی است، تقوای کمالی با عمل به همه واجبات بلکه مستحبات، و ترک همه محرمات و مکروهات و شاید در برخی موارد نیز برخی از مباحات به دست می آید؛ زیرا که گفته اند: حسنات الابرار سیئات المقربین؛ نیکی های ابرار در حکم سیئات و بدی های مقربان است.

پس اگر از فرد عادی توقع خروج بی اذن نداشته باشیم، از اولیای الهی توقع و انتظار است که با اذن از پیشگاه خداوند از ماموریتی دست بردارند و خارج شوند. از این روست که ترک اولی اولیای الهی همانند گناه مردم عادی دانسته و مجازات سختی می شود. چنان که خداوند حضرت یونس(ع) را به سبب همین ترک اولی مجازات و عقوبت نموده است.(انبیاء، آیه 87؛ قلم، آیات 48 و 49) و هم چنین خداوند حضرت یوسف را به سبب درخواست از آزاده از بند، مجازات و عقوبت می کند؛ زیرا به جای خداوند دیگری را واسطه برای آزادی خود کرده است.(یوسف، آیه 42)

البته برخی چشیدن یا خوردن از میوه درخت ممنوع از سوی آدم(ع) را نیز از این باب دانسته اند، ولی حق آن است که در آن زمان تشریع نبوده است و بر اساس آیه 38 سوره بقره، تشریع و هدایت تشریعی پس از هبوط در زمین بوده است. بنابراین نه گناهی بود و نه ترک اولی.

به هر حال، از آن جایی که مراتب و درجات تقوا بسیار است(مائده، آیه 93؛ حجرات، آیه 13؛ آل عمران، آیه 103 و آیات دیگر) کمال آن را می بایست با توجه به درجات ایمانی و تقوایی آن مد نظر قرار داد. چنان که برخی این عبارت « حسنات الابرار سیئات المقربین» را این گونه تفسیر کرده اند: ای ما یُعَدُّ حَسَنَةً بِالنِّسبَةِ لِمَقَامِ الاَبرَارِ قَدَ یُعَدُّ سَیِّئَةً بِالنِّسبَةِ لِمَقَامِ المُقَرَّبِین لِعُلُوِّ مَقَامِهِم وَ ارتِفَاع شَأنِهِم؛ یعنی به خاطر علو مقام و برتری شأن افراد، چیزی که نسبت به مقام نیکان حسنه و نیکی محسوب می شود، نسبت به مقام مقربین، سیئه و گناه شمرده می شود.( سیره حلبیه ج 1 ص 298)

هم چنین در کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة در توضیح این حدیث این چنین آورده است: کُلُّ مَن عَظُمَت مَرتَبَتُهُ عَظُمَت صَغیرَتُهُ وَ زَادَ عِقَابُهُ جَزَاءَ فِعلِهِ؛ هر کس که در رتبه و جایگاه بالایی قرار داشته باشد، گناه کوچک و صغیره وی نیز بزرگ بوده و عقاب و جزاء فعل ایشان زیاد خواهد بود.( الفقه علی المذاهب الاربعة، ج 5، ص 130)

در کتاب مرقات المفاتیح شرح مشکاة المصابیح نیز آمده است: الکَامِلُ قَد یُؤاخَذُ بِمَا هُوَ عِبَادَةٌ فِی حَقِّ غَیرِهِ؛ شخص کامل و کسی که در جایگاه بالایی از مقام و رتبه قرار دارد، با آن چیزی که نسبت به سایرین عبادت محسوب می شود، مورد مؤاخذه قرار گرفته و تنبیه می گردد.(مرقات المفاتیح شرح مشکاة المصابیح، ج 9 ، ص 509)

اهم موارد و مصادیق تقوا

اکنون که دانسته شد، تقوا در مفهوم قرآنی به معنای پرهیز از موجبات خشم و غضب الهی است که شامل محرمات، مکروهات، واجبات و مستحبات و حتی مباحات می شود، نمی توان گفت که تقوا تنها به معنای پرهیز از محرماتی است که خداوند از آن نهی کرده است.

بر این اساس، می توان گفت که دایره موارد و مصادیق تقوا بسیار گسترده تر خواهد بود. پس اگر مستحب و واجبی ترک شود، به معنای بی تقوایی است؛ بلکه حتی می توان گفت که اگر واجبات عقلی را کسی ترک کند، گرفتار بی تقوایی است. از این روست که خداوند در آیه 2 و 3 سوره بقره تقوا را تقوای عقلانی نیز دانسته است؛ زیرا کسی که تقوای عقلانی داشته و به حکم عقل گردن نهد و به عدالت و وفای به عهد و صداقت ومانند آن پای بند باشد و از ظلم و بی وفایی و دروغ پرهیز کند، او را لایق و شایسته تقوای شرعی دانسته که از طریق عمل به آموزه های هدایت گر وحیانی قرآن و کتب آسمانی به دست می آید.

  1. تقوا از خدا: خداوند بارها از مردم خواسته تا از خداوند تقوا پیشه گیرند. این بدان معناست که نخستین ترس وخوفی که باید در جان آدمی باشد، ترس از خدا حتی خدای رحمان است؛ زیرا جلوه ای رحمانیت خداوند دوزخ است. خداوند وقتی به جلال و عظمت و جبروت و قهاریت خودش ظهور می کند باید گفت: اعوذ بک منک؛ از خودت به خودت پناه می برم؛ یعنی از جلالت به جمالت پناه می برم تا به جای عدل به فضل خودت با ما برخورد کنی. خداوند در آیه 102 سوره آل عمران فرمان می دهد تا از خداوند در نهایت و غایت و تمامیت کمالی تقوا، پرهیز کنید و به سوی جلال و جبروتش نروید و خشم و غضب خدا را موجب نشوید. پس باید خدا را شناخت و بر پایه آن چه شایسته الهی است تقوا را نسبت به او مراعات کنید.
  2. تقوا از جهنم: دوزخ نماد جلال و عظمت الهی است چنان که بهشت نماد جمال الهی است. انسان عاقل باید از اوج نماد خشم و غضب الهی یعنی دوزخ تقوا پیشه گیرد و از آن پرهیز نماید. خداوند در آیات بسیاری بر لزوم حفظ خويش از گرفتارى به آتش جهنّم تاکید کرده (بقره، آیه 24؛ آل عمران، آیه 131) و در آیه 6 سوره تحریم نیز حفظ خود و خانواده از آتش دوزخ را اصل ضروری و لازم هر بشری دانسته است.
  3. تقوا از قیامت: از آن جایی که قیامت روز دادرسی و حساب و کتاب است، باید آدمی برای آن روز خودش را آماده و مهیا سازد. از این روست که بسیاری از آیات نسبت به تقوا از قیامت هشدار داده است.(بقره، آیات 48 و 123 و 203و 223 و 281 و آیات دیگر)
  4. تقوا در آمیزش: خداوند در همه امور زندگی از جمله آمیزش خواهان تقوا و مراعات آن است. خداوند به صراحت در آیه 223 سوره بقره می فرماید که زن همانند کشتزار است که باید به دقت نسبت به کاشت و داشت و برداشت محصول انسانی مراقبت صورت گیرد. پس فلسفه آمیزش می بایست مانند فلسفه کشت و زرع مراعات شود و محصول خوب و سالم به دست آید و بیهوده کشتزار را شخم نزد و به خاک و زمین را تباه نساخت.
  5. تقوا در احرام: احرام به معنای ورود به حریم قداست ها می بایست هماره با مراعات تقوا همراه باشد و هیچ یک از حرمت های حریم شکسته نشود.(مائده، آیات 2 و 96)
  6. تقوا در احسان: از امر احسان و نیکوکاری نیز لازم است تا تقوا مراعات شود و اگر انسانی می خواهد به کسی معاونت و کمکی برساند در امر کار خیر و نیک باشد نه در امور شر و بدی و زشتی ها.(مائده، آیه 2) برخی گمان می کنند که اصل احسان و کمک به دیگری است، در حالی که باید افزون بر حسن فاعلی به حسن فعلی نیز توجه داشت. عفو و گذشت خوب است به شرطی که جرم و گناه را در جامعه دامن نزد و گسترش ندهد. کمک و همیاری خوب است به شرط آن که موجب ظلم و تعدی و تجاوز به حقوق دیگران نباشد.
  7. تقوا در امتحان الهی: خداوند سنت هایی دارد که از جمله آن ها سنت امتحان و آزمون است(عنکبوت، آیات 2 و 3) ولی باید توجه داشت که انسان در مواجهه با امتحانهاى الهى بی تقوایی نورزد؛ یعنی وقتی گرفتار ابتلای الهی شد بی تقوایی نکند و به آدم و عالم ناسزا نگوید و صبر و بردباری را پیشه کند.(آل عمران، آیه 186)
  8. تقوا در اموال یتیمان: لزوم رعايت تقواى الهى، در پرداخت اموال يتيمان و نياميختن اموال آنان با اموال خود، به هنگام مصرف آن از مصادیق و مواردی است که خداوند در آیات 1 و 2 سوره نساء بر آن تاکید کرده است. این تقواپيشگى هم چنین مستلزم مخلوط نكردن اموال مرغوب يتيمان با اموال نامرغوب است.
  9. تقوا در برابر اهل کتاب: اهل کتاب مدعیان ایمان وپیشگامی در این امر هستند. از این روست که اهل طعنه نیز هستند و مومنان را با زبان و عمل و قلم اذیت و آزار می کنند. از این روست که خداوند در آیه 186 سوره آل عمران بر لزوم آراسته شدن به صبر و تقوا، در برابر آزارهاى اهل‌كتاب تاکید کرده است.
  10. تقوا در برابر مشرکان: هم چنین لازم است تا مومنان و مسلمانان در مقابل اذيّتهاى مشركان تقوا را مراعات کنند و از کوره در نروند و تعدی و تجاوز نکنند بلکه اگر لازم است مقابله به مثل کنند.( ال عمران، آیه 186)
  11. تقوا در برابر دشمنان: از همین آیه می توان لزوم و ضرورت تقوا در برابر دشمنان دین را نیز به دست آورد. هم چنین به دست می آید که این تقوا مستلزم عدم تعدی و تجاوز به آنان مگر به میزان و حدود مقابله به مثل است.
  12. تقوا در بناهای دینی: همان طوری که لازم است در برابر مردمان تقوا داشت در برابر برخی از بناها و ساختمان های دینی نیز تقوا را مراعات کرد. خداوند در آیه 109 سوره توبه به رعايت تقواى الهى و تحصيل رضاى خدا، در پى‌ريزى مؤسّسات دينى، به عنوان ملاك ارزشمندى آنها توجه داده است.
  13. تقوا در بنای مسجد: مسجد خانه عبادت و خانه خداست. بنابراین تقوا در آن اصل است. کسی که خانه خدا را می سازد باید اهل تقوا باشد و تقوا را در همه امور آن مراعات نماید. از نظر قرآن تنها مسجد بنا شده براساس تقواست که شايسته اقامه نماز در آن است؛ اما مسجدی که متقین نسازند یا بر پایه تقوا بنا نهاده نشده باشد، ارزشی ندارد و نمی توان مسجد ضرار را همانند مسجد قبا دانست.(توبه، آیه 108)
  14. تقوا در تبلیغ: خداوند در آیات 127 و 128سوره نحل و 70 سوره احزاب بر رعایت تقوا در راه تبليغ دين و هدايت مردم تاکید کرده است. پس نباید به سبب اذیت و آزاری که هنگام تبلیغ دیده می شود بی تابی کرد و از کوره در رفت و یا رفتار و کرداری را بر خلاف تقوا داشت. در تبلیغ می بایست از هر گونه دشنام و ناسزا و سخن بی منطق و بی پایه خودداری کرد و اعمال و گفتار باید صادقانه و عالمانه و عاقلانه و محکم و رفتار نیز صحیح و سنجیده و درست و راست باشد.
  15. تقوا در انفال: انفال اموال عمومی و بیت المال الهی است و می بایست در حفظ و نگه داری و تقسیم و توزیع و حتی مصرف آن عدالت و اعتدال و مانند آن را مراعات کرد. از این روست که خداوند در آیه 1 سوره انفال بر تقوا در انفال تاکید دارد.
  16. تقوا در جهاد: رعايت تقوا، در جنگ و مقابله با دشمنان دين نیز ضروری است و می بایست به گونه ای عمل کرد که عقل و شرع می پسندد و هرگز از دایره عدل و انصاف خارج نشد و به حقوق حتی دشمنان تعدی نکرد.(بقره، آیه 194؛ توبه، آیات 36 و 123)
  17. تقوا در حج: رعايت تقوا، در انجام دادن مراسم حج نیز مورد تاکید است. این تقوا در اشکال مختلف و موارد گوناگون در حج باید رعایت شود. از جمله آن ها می توان به محرمات حج در هنگام احرام که بیش از سی مورد است اشاره کرد.(بقره، آیات 196 و 203؛ مائده، آیه 2)
  18. تقوا در خانواده: وظيفه مؤمنان در ارتباط با خانواده مراعات تقواست. بنابراین در تمام دوره زندگی در پوشاک و خواب و خوراک و آمیزش و امور اخلاقی و حوزه های عاطفی و احساسی و نیز شیردهی و حتی طلاق می بایست تقوا مراعات شود.(بقره، آیات 223 و 231 و 233؛ نساء، آیه 128؛ طلاق، ایه 2؛ احزاب، آیه 55؛ تغابن، آیات 14 و 16 و ایات دیگر)
  19. تقوا در خانه: اسلام حتی به تقوا در ورود و خروج از خانه نیز توجه داشته است. خداوند در آیه 198 سوره بقره بر لزوم رعايت تقوا با ورود به خانه‌هاى خود از درب منزل و راه متعارف آن توجه داده است.
  20. تقوا در خویشاوندان: تقواى الهى در مورد خويشاوندان به ویژه تقوا از سوى مادر، پدر، وارثان پدر و دايه و مانند آن امری است که بارها در آیات مورد تاکید است. در حقیقت تقوا در میان خویشاوندان و نسبت به حقوق متقابل يكديگر امری ضروری و لازم است.(نساء، آیه 1؛ بقره، آیه 233)
  21. تقوا در روزی: رعايت تقوا، در بهره‌گيرى از امكانات و روزيهاى خدادادى امری لازم و ضروی است. این که انسان به میزان نیاز مصرف کند و این گونه شکرگزار نعمت های الهی باشد و اسراف و بخل نورزد و اتراف و ریخت و پاش و تبذیر نداشته باشد. در حقیقت تقوای در حوزه روزی و رزق یکی از مهم ترین مسایلی است که باید به آن توجه داشت. شاید بسیاری از مشکلات اقتصادی و بدبختی های بشری در ارتباط با بی تقوایی نسبت به رزق و روزی باشد، زیرا اسراف در آب و غذا و دیگر امکانات و یا بخل ورزی و عدم کمک به دیگران و عدم اعتدال در مصرف موجب بسیاری از مشکلات بشری است.(مائده، آیات 4 و 88 و 93؛ انفال، آیه 69 و آیات بسیار دیگر)
  22. تقوا نسبت به فرزند: خداوند در آیاتی از جمله 233 سوره بقره و 14 تا 16 سوره تغابن بر لزوم رعايت تقوا از سوى مؤمنان، در مورد اولاد و فرزندان تاکید کرده است. این تقوا نسبت به خوراک و پوشاک و تربیت و امور دیگر است.
  23. تقوا در معاملات و تجارت: رعايت تقواى الهى بر خريدار، فروشنده، شاهدان و نويسنده در دادوستد امری ضروری و لازم است و هر گونه بی عدالتی و بی تقوایی پیامدی سخت در دنیا و آخرت دارد.(بقره، آیه 282؛ آل عمران، آیه 130؛ انعام، آیات 152 و 153 و ایات دیگر)
  24. تقوا در مقابله به مثل: اهل‌ايمان، موظّف به رعايت تقوا، در مقام مقابله به مثل با دشمنان هستند.(بقره، آیه 194؛ توبه، آیه 36؛ مائده، آیه 2)
  25. موارد بسیار دیگری است که در قرآن بیان شده ولی ما به همین میزان که بیان مهم ترین مصادیق و موارد تقوا بوده بسنده می کنیم. باشد که با تقوای الهی مسیر کمالی را بشناسیم(بقره، ایه 282؛ انفال، ایه 29؛ طلاق، آیات 2 و3) و به درستی در آن سیر کرده و به کمال برسیم و جمال الهی را مشاهده و نظاره گر به ابصار قلوب باشیم و در بهشت الهی و رضوان خداوندی برای ابدیت زندگی جاودانه را تجربه نماییم. ان شاء الله   و امید بهروزی و پیروزی و رستگاری.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا