«معاذالله» در مسائل جنسی و قضایی
اشاره: بر اساس آموزههای قرآنی، انسانها با همه آزادی و اختیاری که به سبب اراده دارند، با محدودیتهایی از سوی درون و بیرون مواجه هستند و این گونه نیست که «فعال ما یشاء» باشند و هر چه بخواهند انجام دهند؛ بلکه برای تحقق هر چیزی میبایست شرایطی فراهم آید که گاه بیشتر آنها بیرون از دایره قدرت انسان است و هیچگونه توانایی تصرف در آنها را ندارد؛ از این رو خدا از مومنان خواسته پس از عزم عملی بر کاری، به خدا توکل کنند؛ زیرا اگر مشیت الهی نباشد، عزم ایشان به نتایج مثبت نمیرسد و نتیجهای در بر نخواهد داشت؛ هر چند که همه قوت و قدرت خویش را به کار گرفته باشند.
برخی از موانعی که در سر راه تحقق مقاصد انسان به وجود میآید، موانعی ظاهری و آشنا است، اما بسیاری از آنها غیر قابل شناخت است؛ زیرا یا موانع ملکوتی است یا موانع ملکی غیر قابل دیدن یا شناخت. به عنوان نمونه شیاطین جنی از موانع انجام کارهای خیر و عمل صالح عبادی است که انسانها به سبب غیر قابل رویت بودن جنیان نمیتوانند از آن آگاه شوند و علیه آن عمل کنند. در این موارد تنها راهکاری که باقی میماند، پناهجویی و استعاذه به خدا است. البته از نظر قرآن، در برخی از مسائل اساسی همچون مسائل جنسی و قضاوت و داوری در حق دیگران، انسان میبایست بیش از هر چیز دیگری به خدا پناه برد؛ زیرا این مسائل از خطرناکترین مواضعی است که انسانها در آن قرار میگیرند و ضعف و ناتوانی بشر در این دو حوزه بیش از دیگر مسائل است. نویسنده در این مطلب به تبیین و تحلیل چرایی و چگونگی پناهجویی حضرت یوسف(ع) به خدا با عبارت «معاذالله» در این دو مسئله مهم بر اساس آموزههای قرآنی پرداخته است.
معاذالله در برابر مسائل جنسی
با نگاهی به آیات قرآن، دانسته میشود که حضرت یوسف(ع) در دو جا با واژه «معاذالله» به خدا پناه برده است تا از شرور این مواضع خطرناک در امان باشد. یکی از این مواضع، موضع بسیار خطرناک مسائل جنسی است. خدا میفرماید: وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ؛ و آن بانو كه وى در خانه با او رفت و آمد و مراوده داشت، خواست از او كام گيرد؛ و درها را پياپى چفت كرد و گفت: بيا كه از آن تو آماده و مهیا هستم. يوسف گفت: پناه بر خدا. او آقاى من است به من جاى نيكو داده است. قطعا ستمكاران رستگار نمىشوند. (یوسف، آیه ۲۳)
واژه «معاذالله» همانند سبحان الله به سبب آنکه در حالت مصدری است، گویا از جهاتی ابلغ و افصح است و در رسایی و شیوایی بهتر از دیگر الفاظی است که برای پناهجویی و استعاذه به خدا به کار میرود.
خدا در قرآن بهاشکال گوناگون الفاظ و جملاتی را برای استعاذه بیان کرده و به پیامبرش تعلیم داده است که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ؛ و بگو پروردگارم، من به تو از وسوسههای درونی شیاطین پناه میبرم. (مؤمنون؛ آیه 97) یا میفرماید: وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ؛ و به تو ای پروردگارم پناه میبرم از اینکه شیاطین در نزدم حاضر شوند. (مؤمنون، آیه 98) و نیز میفرماید: بگو به پروردگار فلق و سپیدهدم پناه میبرم. (فلق، آیه 1) یا میفرماید: بگو به پروردگار مردم پناه میبرم. (ناس، آیه 1)
از نظر قرآن، انسان میبایست از شیاطین انسی و جنی و بویژه ابلیس، خود را در پناه خدا قرار دهد؛ زیرا آنان در کمین انسان هستند و چون دیده نمیشوند، معلوم نیست چگونه به آدمی آسیب میرسانند. خدا به مردم هشدار داده و میفرماید: اى فرزندان آدم زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد چنانكه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند و لباسشان را از ايشان بركند تا عورتهايشان را بر آنان نمايان كند، در حقيقت او و قبيلهاش شما را از آنجا كه آنها را نمى بينيد، مى بينند. ما شياطين را دوستان كسانى قرار داديم كه ايمان نمىآورند. (اعراف، آیه ۲۷)
البته دشمنی شیاطین انسی و جنی محدود به مردم عادی نمیشود، بلکه حتی پیامبران هم در خطر هستند؛ زیرا آنان با کارهای گوناگون از جمله بازیهای زبانی و سخنان شیوا و زیبا مردم را فریب میدهند؛ چنانکه خدا میفرماید:و بدين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطانهاى انس و جن برگماشتيم بعضى از آنها به بعضى براى فريب يكديگر سخنان آراسته القا مى كنند و اگر پروردگار تو مىخواست چنين نمیکردند پس آنان را با آنچه به دروغ مى سازند واگذار. (انعام، آیه ۱۱۲)
به نظر میرسد که بیشترین خطری که انسانها را تهدید میکند، بهرهگیری شیاطین جنی از نقطه ضعف جنسی بشر است؛ زیرا بسیاری از مشکلات جوامع به دو حوزه جنسی و اقتصادی باز میگردد؛ زیرا خدا در قرآن میفرماید: دوستى شهوات و خواستنيهاى گوناگون از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سيم و اسبهاى نشاندار و دامها و كشتزارها براى مردم آراسته شده ليكن اين همه مايه تمتع زندگى دنياست و حال آنكه فرجام نيكو نزد خداست. (آل عمران، آیه ۱۴)
از نظر قرآن اولین عاملی که موجب میشود که انسان در دنیا گرفتار متاع دنیا شود، همان مسائل جنسی مربوط به مسائل زنان است. لذا لازم است که انسان در مسائل جنسی به خدا پناه برد. در قرآن بیان شده که حضرت مریم(س) نیز در هنگام مواجهه با مردی زیبا و رشید و کامل به خدا پناه میبرد تا مورد تعرض جنسی قرار نگیرد و دچار بیعفتی نگردد؛ زیرا ایشان دختری پاکدامن بود و خدا در توصیف پاکدامنی وی را سرمشق مومنان و مومنات قرار میدهد و میفرماید: و مريم دخت عمران را همان كسى كه خود را پاكدامن نگاه داشت و در او از روح خود دميديم و سخنان پروردگار خود و كتابهاى او را تصديق كرد و از فرمانبرداران بود. (تحریم، آیه ۱۲)
و در جایی دیگر میفرماید: وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَهًْ لِلْعَالَمِينَ؛ و آن زن را ياد كن كه خود را پاكدامن نگاه داشت و از روح خويش در او دميديم و او و پسرش را براى جهانيان آيتى قرار داديم. (انبیاء، آیه ۹۱)
خدا در داستان تولد حضرت عیسی بن مریم(ع) به داستان مواجه شدن ایشان با روح القدس و جبرئیل اشاره میکند که چون او را نمیشناخت، از شرش به خدا پناه میبرد. خدا در قرآن بیان میکند: و در اين كتاب از مريم ياد كن آنگاه كه از كسان خود در مكانى شرقى به كنارى شتافت و در برابر آنان پردهاى بر خود گرفت. پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به شكل بشرى خوشاندام بر او نمايان شد. مريم گفت: اگر انسان پرهيزکارى، من از تو به خداى رحمان پناه مىبرم. (مریم، آیات 16 تا 18)
از اينکه مريم(س) پنداشت آن شخص، بيگانه است و قصد سوء دارد و از شرّ او به خدا پناه برد، استفاده مىشود كه استعاذه، انسان را از شرّ در امان نگه مىدارد. بنابراین، انسان در مواردی که احساس خطر میکند، میبایست به خدا پناه برد تا از هر گونه شری در امان ماند.
از نظر قرآن، برای هر خلقی میتواند یک جنبه شر در نظر گرفت و این گونه نیست که مخلوقات بیشر باشند؛ همچنین، مهمترین شروری که انسان را احاطه کرده است، عبارتند از: شر سپیدهدمان:(فلق، آیه 1)، شر مخلوقات و آفریدهها (فلق، آیه 2)، شر غاسق هنگام جهش(فلق، آیه 3)، شر زنان دمنده در گرهها و سحر و طلسمکننده (فلق، آیه 4)، شر حاسدان در هنگام حسد عملی و فعلی ایشان(فلق، آیه 5)، شر وسواسان خناس.(ناس، آیه 4)
باید از خشم خدا به خودش پناه برد، لذا در روایات آمده است: اعوذ بک منک؛ یعنی از خود به خود پناه میبرم؛ به این معنا که از جلال خودت به جمال و اکرام تو پناه میبرم؛ زیرا در هیچ حالی نمیتوان از حکومت خدا فرار کرد. پس انسان همانند کودکان که مادر تنبیه میکند، باید به آغوش مهر او پناه برد تا از خشم او در امان ماند.
از نظر قرآن، پناهجویی به خدا آثار چندی دارد که شامل دفع شرور و رفع شرور و حتی جلب رحمت الهی میشود(توبه، آیه 118)؛ عطف «تاب عليهم…» با حرف «ثمّ» كه براى ترتّب است، نشان مىدهد كه مىتوان با توبه و استعاذه، رحمت الهى را جلب كرد.
به هر حال، از نظر قرآن، شرور بسیاری انسان را احاطه کرده است که بسیاری از آنها برای انسان ناشناخته است، از همین رو از جایی که نمیداند و نمیشناسد به او شر و زیان میرسد، از همین رو باید شخص همواره در حال استعاذه به خدا باشد و بهترین ذکر استعاذه را میتوان معاذالله دانست. از مهمترین جاهایی که انسان در معرض خطر جدی قرار میگیرد، خطر جنسی است که بسیاری از اقوام بدان مبتلا و حتی نابود شدند؛ چنانکه قوم لوط این گونه بودند. حفظ خویش از خطر جنسی میتواند انسان را به عنوان سرمشق مومنان و مومنات مطرح کند که خدا در آیات10 تا 13 سوره تحریم به عنوان نمونه به حضرت مریم(س) توجه داده است.
استعاذه در مسائل قضایی
زمینه دیگر که انسان در معرض خطر بسیاری قرار دارد، مسائل قضایی و حقوق دیگران است؛ زیرا گاه با قضاوتی نادرست و ظاهری و بر اساس خواهشهای نفسانی یا خواستههای دیگران، در حق دیگران ظلم میکند؛ از این رو انسان میبایست در مسائل قضایی بسیار احتیاط کند و از آنجا که بسیاری از مسائل بر شخص نهان است، برای دستیابی به قضاوت درست باید به خدا پناه برد.
خد در آیات قرآن از جمله آیات 135 سوره نساء و آیه 8 سوره مائده، از مومنان میخواهد تا به عدالت نه تنها قیام کنند، بلکه قوامین بالقسط باشند. حمایت از مظلوم در دفاع از ظالم میبایست به گونهای باشد که بیتوجه به خواستههای خود یا خویشان به قسط قیام کند و آن را تحقق بخشد.
از نظر قرآن، در مسائل قضایی بویژه اجرای احکام قضایی باید بسیار مواظب و مراقب بود تا خطایی انجام نشود. از این رو در این موارد باید به خدا پناه برد.
چنانکه گفته شد حضرت یوسف(ع) در دو مقطع حساس از زندگی خویش به خدا پناه برده و با جمله «معاذالله» از خدا خواسته تا در پناه او باشد. مقطع نخست مقطع مسائل جنسی بود؛ دومین مسئلهای که ایشان به خدا پناه میبرد درحوزه مسائل قضایی و داوری در حق دیگران است. خدا در قرآن میفرماید:گفتند اى عزيز، او پدرى پير سالخورده دارد بنابراين يكى از ما را به جاى او بگير كه ما تو را از نيكوكاران مىبينيم. گفت: معاذالله، پناه به خدا كه جز آن كس را كه كالاى خود را نزد وى يافتهايم بازداشت كنيم؛ زيرا در آن صورت قطعا ستمكار خواهيم بود.(یوسف، آیات 78 و۷۹)
بنابراین، از نظر حضرت یوسف(ع) عدم مراعات قوانین حقوقی و قضایی در حق دیگران چیزی جز ظلم نیست.
البته این قضاوت نادرست و عدم اجرای حقوق دیگران در قضاوت، اختصاص به حوزه دادگاه و دادگستری ندارد، بلکه در رفتار اجتماعی نیز این گونه رفتارهای نادرست به وفور انجام میشود و به قول معروف: گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری.
این نوع رفتارها میتواند بسیار خطرناک و آسیبزا برای شخص بلکه اجتماع باشد و امنیت قضایی و اعتماد را از مردم سلب کند. بر این اساس، همگان بویژه رهبران و قضات دادگاه میبایست از شرور قضاوتهای نادرست و بیجا به خدا پناه برند و حقوق مردم را خواسته یا ناخواسته تضییع نکنند.
خدا میفرماید: اى داوود ما تو را در زمين خليفه و جانشين گردانيديم. پس ميان مردم به حق داورى كن و زنهار از هوس پيروى مكن كه تو را از راه خدا به در كند. در حقيقت كسانى كه از راه خدا به در مىروند به سزاى آنكه روز حساب را فراموش كردهاند. عذابى سخت خواهند داشت. (ص، آیه ۲۶)
امروزه با گسترش دامنه ارتباطات و فضای مجازی، به راحتی درباره دیگران و آبروی افراد بدون آنکه تحقیق و بررسی صورت گیرد و یا از صحت و سقم اطلاعات و ادعاهای مطرح شده اطمینان حاصل شود قضاوت میشود و حتی آبروی افراد به بازی گرفته میشود که در همه این عرصهها باید به خدا پناه برد. عقل و شرع حکم میکند تا از خبری یقین حاصل نکردهایم، آن را بازنشر ندهیم و قضاوتی هم نکنیم و دربرابر موارد شبههناک و مشکوک با خود بگوئیم: «معاذالله».