مدیریت بحران اقتصادی و ویژگیهای آن
مدیریت، هنری است که علم و مهارت و تعهد و تخصص را با هم آمیخته است. از این رو در مدیریت به معنای اداره کردن افراد در راستای تحقق اهداف شخصی یا سازمانی، تنها علم یا مهارت به درد نمیخورد، بلکه مدیر باید افزون بر علم دارای تجربه و تخصص عملی در مهار افراد در راستای اهداف باشد. البته شاخصهای دیگری در مدیریت نقش دارد که از جمله شجاعت، خلاقیت، تدبیر و مانند آنها است. در مدیریت اقتصادی که مدیریت ستون اصلی اجتماع کوچک خانواده یا شهر یا کشور یا جهان است، داشتن هنر مدیریت در حد بلوغ کمالی آن شایسته بلکه بایسته است. این تأکید در زمان بحرانها و مشکلات و معضلات اقتصادی نسبت به مدیر و مدیریت افزایش مییابد و شایستهسالاری لازم و ضروری چنین مدیریتی بهویژه در اوضاع بحرانی است. آموزههای قرآن به مسئله مدیریت بهویژه در زمان بحرانها و تحریمها و محاصرههای اقتصادی توجه و اهتمام خاصی مبذول داشته که در نوشتار حاضر به برخی از ویژگیهای مدیر بهویژه در مدیریت بحران اقتصادی اشاره شده است.
مدیریت، لازمه امور اجتماعی
امور اجتماعی بهگونهای است که نیازمند مدیر و مدیریت است تا از هرگونه تشتت و تفرقه و پراکندگی که موجب فساد و تباهی اجتماع است جلوگیری به عمل آید. از این رو، اصل رهبرى و مدیریّت اجتماعى، اقتصادی و مانند آنها و نیاز جامعه به مدیر و مدیریت در هر عرصه و حوزهای از فعالیتهای اجتماعی، امرى پذیرفته شده و مسلّم، در نگاه آموزههای وحیانی است.(نور، آیه 62؛ ص، آیه 20)
ممکن است که مدیر از همه شایستگیها برخوردار باشد، ولی لازم است تا افراد اجتماع به مدیر برای جبران ضعفهای طبیعی علمی و عملی یاری رسانند و با مشاوره و تعاون در علم و عمل، یار و یاور مدیران باشند. از این رو، تقویت مدیریّتهاى شایسته و جبران نقاط ضعف آنان شرطى ضرورى براى پیشرفت کارها از نظر قرآن است.(طه، آیات 25 تا 32)
اقتصاد اجتماع به سبب آنکه مهمترین رکن اجتماع و ستون اصلی خیمه آن است(نساء، آیه 5)، باید در دست مدیرانی شایسته قرار گیرد که از ویژگیهای مدیریتی بر اساس آموزههای وحیانی برخوردار باشند.(یوسف، آیه 55)
ویژگیها و صفات مدیریت بحران اقتصادی
در آیات قرآن به ویژگیهایی برای مدیریت و نیز مدیران اشاره شده است. این ویژگیها در مدیریت اقتصادی و مدیریت بحران نیز مطرح است. البته در مدیریت بحرانها از جمله بحرانهای اقتصادی برخی از خصوصیات، بیشتر لازم و مورد تأکید است. از نظر قرآن کسب این امور تنها با توکل و اعتماد به خدا و داشتن ایمان قوی و اعمال صالح امکانپذیر است؛ زیرا هر صفت در سطح کمالی آن تنها از طریق عنایت الهی به دست میآید. برخی از مهمترین صفات مدیریت بحران از جمله بحران اقتصادی عبارتند از:
1. استقامت: استقامت از مهمترین اموری است که باید در مدیریتها از جمله مدیریتهای بحران تحقق داشته باشد تا بتوان از مشکلات و بحرانها به سلامت عبور کرد و به اهداف رسید. خدا میفرماید: و اگر مردم در راه درست، پايدارى ورزند قطعا آب گوارايى به آنان نوشانيم تا در اين باره آنان را بيازماييم و هر كس از ياد پروردگار خود دل بگرداند وى را در قيد عذابى روزافزون درآورد. (جن، آیات 16 و ۱۷) البته از نظر قرآن، این استقامت ورزی باید به شکل جمعی اعمال شود و استقامت مدیر بحران برای مدیریت بحرانها به تنهایی کفایت نمیکند. خدا در این آیات و نیز در آیات 30 و 31 سوره فصلت بر عنصر استقامت جمعی تأکید دارد تا امکان قرار گرفتن تحت ولایت الهی و بهرهمندی از عنایت خاص فراهم آید. چنانکه خدا در آیات 11 سوره رعد و 53 سوره انفال هرگونه تغییر مثبت و منفی اجتماعی و اقتصادی در اجتماع را به تغییرات جمعی مردم گره زده است؛ همچنین در عبور از بحرانها به این مسئله نیز توجه داده شده است که باید استقامت جمعی باشد. از همین رو خدا خطاب به پیامبر(ص) بهعنوان مدیر و رهبر اجتماع میفرماید: پس همانگونه كه دستور يافتهاى ايستادگى كن و هر كه با تو توبه كرده نيز چنين كند؛ و طغيان مكنيد كه او به آنچه انجام مىدهيد بيناست.(هود، آیه 112) این بدان معناست که همکاری امت با امام در استقامت نقش اساسی و تعیینکننده در عبور از مشکلات و بحرانها از جمله بحرانهای اقتصادی دارد. از همین رو در ادامه این آیه خدا از همگی در قالب نهی «وَ لَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا» میخواهد تا ظالمان را بهعنوان ستون و رکن خویش قرار نداده و به آنان تکیه و اعتماد نکنند؛ بلکه به خدا تکیه کرده و برای این منظور از نماز بهعنوان یکی از حسنات بهره گیرند تا اینگونه سیئات و بدیها از ایشان و جامعه دفع شود و امکان عبور از بحر آنها به دست آید؛ حال این بحران به سبب سنت ابتلاء باشد یا سنت کیفر.(هود، آیات 113 و 114) با نگاهی به این آیات معلوم میشود که تحلیل نادرستی موجب میشود تا انسان و اجتماع بهجای استقامت، به دشمن گرایش یابد و به این نتیجه برسد که با تکیه و اعتماد بر دشمن میتواند از چالشها و بحرانها از جمله بحرانهای اقتصادی عبور کند و مشکلات اقتصادی خویش را حل و فصل کند. از نظر قرآن تکیه و اعتماد به دشمن و قرار دادن آنها بهعنوان رکنی از ارکان اقتصاد برای حل مشکلات اقتصادی، برخاسته از تحلیلی نادرست و باطل و گرایشی زیانبار است؛ از این رو، نگاه به بیرون از اجتماع مسلمانان و ارکان قرار دادن دیگران به جای امت، بدترین خطای راهبردی در عبور از بحران اقتصادی است.
2. صبر: شکیبایی از دیگر ویژگیهای مدیریت از جمله مدیریت بحران اقتصادی است. خدا بارها در آیات قرآن از جمله آیات 155 تا 157 سوره بقره و آیات 112 تا 115 سوره هود از صبر در مصیبتها سخن به میان آورده و آن را عامل برونرفت از مشکلات دانسته است؛ زیرا این صبر تنها در سایه ایمان به مالکیت خدا و حکمت و مشیت الهی در هر مصیبت(حدید، آیات 22 و 23) و توکل و اعتماد به او به دست میآید. البته در مسائل اجتماعی هرگز نمیتوان به صبر و شکیبایی مدیر و پیشوای جامعه بسنده کرد، بلکه هرگونه تغییر مثبت و منفی از جمله عبور از بحرانها در سایه وحدت، همدلی، همراهی و تعاون امت و امام امکانپذیر است.(رعد، آیه 11؛ انفال، آیه 53؛ هود، آیات 112 تا 115)
3. تعهد: از مهمترین ویژگیها و صفات مدیر در مدیریت بحران، تعهد است. از نظر قرآن کسانی قابل اعتماد هستند که از تعهد برخوردار باشند. این تعهد از سوی خردمندان امضا و عملی میشود و در این میان چون اهل ایمان، خردمند هستند و از سفاهت و بیمغزی کفر به دور، قابل اعتمادتر از دیگران هستند. به کافران به سبب عدم پایبندیشان به تعهدات و پیمانها نمیتوان اطمینان کرد. حتی بسیاری از اهل کتاب به سبب نگرش و بینش نادرست از غیراهل کتاب و برتری و فضیلت خویش بر آنان، حاضر نیستند تا به تعهدات خویش عمل کنند؛ از این رو بیشتر آنان نیز قابل اعتماد نیستند.(آلعمران، آیه 75) به هر حال، در انتخاب مدیر بهویژه مدیریت بحران اقتصادی باید این مسئولیت را به کسانی سپرد که اهل ایمان واقعی باشند و از آزمونهای سخت به سلامت بیرون آمده باشند.(بقره، آیه 124) وقتی انسان حاضر نیست مال کودک و سفیه و مجنون را به دست آنان سپارد؛ زیرا میداند که آن را تباه میکنید(نساء، آیات 5 و 6) بهطور طبیعی مدیریت اقتصادی اجتماع را به کسانی نمیسپارد که از آزمون اقتصادی سربلند بیرون نیامده یا از سفاهت برخوردارند یا به تعهدات خویش نمیتوانند عمل کنند. دختران حضرت شعیب(ع) با استفاده از تجربه آبدهی و قدرت سقایت حضرت موسی(ع) درخواست میکنند تا مدیریت گله گوسفندان به او سپرده شود؛ زیرا ایشان را متعهد کاردیده بودند.(قصص، آیات 23 تا 27)
4. امانت: امین بودن و امانتداری از دیگر صفات مدیران و از عوامل موفقیت در مدیریت است؛ زیرا نمیتوان اموال مردم از جمله مدیریت اقتصاد اجتماع را به کسی سپرد که اهل خیانت در امانت است.(قصص، آیه 26)
5. تخصص: مدیریت، نیازمند تخصص در هر علم مرتبط با مدیریت آن چیز است. بنابراین، نمیتوان مدیریت را به غیرمتخصص در آن علم سپرد. کسی که مدیریت بحران اقتصادی را به عهده میگیرد باید در علم اقتصاد متخصص باشد.(یوسف، آیه 55)
6. قدرت علمی و عملی: قوت و قدرت انجام و یاترک مقتدرانه هر کاری از دیگر صفات مدیر است؛ زیرا چنانکه گفته شد، مدیریت هنر است که با علم و عمل یعنی علم همراه با مهارت به دست میآید. بنابراین، شخص باید از این لحاظ توانا و دانا باشد. توانایی و دانایی به مدیر این امکان را میدهد تا درست و محکم تصمیم بگیرد و به تصمیمات خویش با تکیه بر همراهی مردم اقدام کند.(قصص، آیه 26؛ یوسف، آیه 55) البته در همه این موارد نقش امت و همکاری با امام و مدیریت اقتصادی لازم و ضروری است. از این رو خدا در آیه 2 سوره مائده بر تعاون و همکاری اجتماع برای تحقق اهداف الهی در سایه نیکی و تقوا تأکید بسیار دارد. عبور از بحرانهای اقتصادی نیز نیازمند قوت و قدرت علمی است که از سوی اجتماع و امت به مدیریت بحران انتقال مییابد و او میتواند با این تعاون و همکاری امت از بحرانها عبور کند و موفقیت را برای امت تامین کند.
7. تمکن: داشتن امکانات و چگونگی استفاده از آنها از دیگر ویژگیهای مدیر است. اینکه مدیر بتواند از امکانات به درستی استفاده کند، نیازمند شناخت وی از امکانات و میزان بهرهبرداری از اسباب و ظرفیت هر چیزی است.(کهف، آیات 82 تا 96)
8. شایستهسالاری: اهلیت و شایستگی مدیریت از دیگر ویژگیها و صفاتی است که قرآن برای مدیر بیان میکند. مدیریت بهعنوان یک امانت الهی باید در دست کسانی قرار گیرد که شایسته این منصب و مقام هستند. (نساء، آیه 58)
9. مشورت: مدیر باید اهل مشورت باشد و از استبداد در رای خودداری کند.(آلعمران، آیه 159)
10. توکل بر خدا: مدیریت در کارها باید پس از کسب علم اطمینانی از طرق مختلف از جمله مشورت، در هنگام عزم بر عمل، توکل بر خدا داشته باشد و بداند کارها زمانی پیش میرود که مشیت و حکمت الهی اقتضا میکند. بنابراین، توکل بر خدا از صفات مدیران است؛ و اجتماع ایمانی نیز هنگام هر عملی باید اینگونه تنها بر خدا توکل داشته و عزم خود را با توکل پیوند بزند.(همان)
11. قاطعیت: مشورت با دیگران به معنای عدم قاطعیت نیست. از این رو خدا بر لزوم قاطعیّت مدیر، در تصمیمگیرى و اداره امور، پس از مشورت با صاحبنظران تأکید دارد.(همان)
نکاتی برای موفقیت در مدیریت بحرانهای اقتصادی
بر اساس آموزههای قرآن، علل و عواملی میتواند در موفقیت یا ناکامیمدیریت بحران اقتصادی نقش اساسی داشته باشد که برخی از آنها عبارتند از:
1. تحلیل و توصیه درست و اجرای دقیق توصیهها: از آنجا که بحران اقتصادی میتواند بر اثر علل و عوامل طبیعی یا غیرطبیعی پدید آید، مدیریت بحران اقتصادی نخست باید نسبت به این علل و عوامل آشنایی جامع و کاملی داشته باشد؛ زیرا نادیده گرفتن هر یک از این عوامل در تحلیل میتواند در ارائه راهکارهای برونرفت از بحران و مشکلات، تأثیر مستقیمی داشته باشد؛ چرا که تحلیل نادرست از علت و عامل میتواند سرمایهها و وقت حساس را به تاراج دهد و به جای حل بحران بر مشکلات بیفزاید. بسیاری از کسانی که در مدیریت بحرانها شکست خوردهاند در گام نخست در تحلیل علت و عامل به خطا و اشتباه رفتهاند و در گام دوم ناتوان از مدیریتی بودهاند که توصیههای دقیق تحلیلی و علمیبه آن توجه داده است. در حقیقت گاه شکست به سبب تحلیل نادرست و گاه دیگر به سبب عدم اجرای دقیق مفاد توصیههای برونرفت از بحران بوده است.
2. بحران برخاسته از سنت ابتلاء و آزمون: بحرانهایی که در میان اجتماعات بشری پدید میآید بحرانهایی برخاسته از دو عامل اصلی است که در قالب سنت ابتلاء و سنت کیفر تعریف و تبیین شده است. این بدان معنا است که ما چیزی بهعنوان تصادف نداریم که بیعلت و عاملی تحقق یابد. پس هر مصیبت یا مشکلی که در جامعه از جمله مشکل اقتصادی پدید میآید ریشه در این دو عامل و سنت اصلی حاکم بر اجتماع انسانی دارد. بنابراین، اگر عوامل طبیعی بهعنوان عوامل ایجاد بحرانهای حتی به ظاهر طبیعی چون زلزله و سیل مطرح باشد، باید مراد از این عوامل طبیعی، همان سنتهای ابتلاء و کیفر را دانست؛ زیرا خدا هر کاری را در چارچوب سنت اصلی اسباب انجام میدهد؛ چنانکه امام صادق(ع) فرمودند: أَبَى اللهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ فَجَعَلَ لِكُلِّ سَبَبٍ شَرْحاً وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَرْحٍ عِلْماً وَ جَعَلَ لِكُلِّ عِلْمٍ بَاباً نَاطِقاً عَرَفَهُ مَنْ عَرَفَهُ وَ جَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ ذَلِكَ رَسُولُ اللهِ وَ نَحْنُ؛ خدا ابا دارد که اشیاء را به جز به وسیله اسباب آنها جاری کند. به همین دلیل، برای هر سببی، شرحی قرار داده است و برای هر شرحی، علمی قرار داده است و برای هر علمی، دروازه ناطقی قرار داده است. هر کسی که آن را بشناسد که شناخته و هر کسی که بدان جاهل باشد که جاهل است. آن باب و دروازه، رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و ما ائمه معصومین هستیم.»(بصائر الدرجات، صفار، ج۱، ص۶، ص 505) مدیریت اقتصادی در هنگام بحران باید یکی از مهمترین تحلیلها را در هنگام بروز مصیبتها ابتلاء الهی بداند و بر اساس آموزههای قرآن برای درمان آن و حل مشکل ابتلاء الهی به فعالیتهایی چون توسلجویی در قالب نیایش و نماز، صدقه دادن به نیازمندان، اطعام مسکینان و توجه و اهتمام فزونتر به مسکینان و اقشار آسیبپذیر و مستضعف جامعه بپردازد. البته این مهم باید بهگونهای انجام شود که همه آحاد جامعه درگیر باشند و خود را در قبال مستضعفان مسئول بدانند. بنابراین، باید با غرقهسازی اجتماع به این امور آنان را به کارهای نیک و خیری از این دست ترغیب کرده و امام و امت در این امور پیشگام بوده و بر یکدیگر سبقت بجویند؛ زیرا این شیوهای برای توبه و استغفار عملی و عینی(نوح، آیه 52) و استعاذه و استغاثه عملی به خدا و بازگشت به سوی او است تا اینگونه تحت حمایت الهی قرار گیرند. بنابراین، اگر مدیریت بحران اقتصادی به این تحلیل و تفسیر الهی نسبت به بحرانهای اقتصادی و علل و عوامل آن نرسد، هرگز به چنین توصیههای قرآنی عمل نخواهد کرد و بهجای حل بحران و برونرفت از آن به دامنه بحران میافزاید؛ زیرا بر اساس تحلیل نادرست اقدامات نادرستی را انجام میدهد که بحرانزا است نه بحرانزدا.
3. بحران برخاسته از سنت کیفر و عذاب: دومین عامل اصلی بسیاری از مصیبتها و بحرانها حتی بحرانهایی که به ظاهر برخاسته از عوامل طبیعی چون زلزله و سیل است و اقتصاد خانواده یا اجتماع را تهدید میکند یا از میان میبرد، برخاسته از سنت الهی کیفر و عذاب دنیوی است. از نظر قرآن، دستاوردهای نادرست و فسادانگیز که در قالب گناه و ظلم انجام میشود؛ به دلیل آنکه فرد و اجتماع بلکه جهان را از حالت عدالت و اعتدال خارج میسازد، موجب میشود تا فساد و تباهی نه تنها در جان بلکه در جامعه و جهان ایجاد شود. خدا بصراحت به این عامل اشاره داشته و میفرماید: به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده است تا سزاى بعضى از آنچه را كه كردهاند به آنان بچشاند، باشد كه بازگردند؛ بگو در زمين بگرديد و بنگريد فرجام كسانى كه پيشتر بوده و بيشترشان مشرك بودند چگونه بوده است.(روم، آیات 41 و 42) از نظر قرآن، خدا در مسئله اقتصادی و رزق و روزی نیز به سبب گناهانی که ظلم و بیعدالتی در حق خدا و خود و خلق است، مردم را دچار بحران اقتصادی و مصیبت میکند، بهطوری که آسمان و زمین از ارائه نعمت و برکت باز میایستد و مردم در بحران کمآبی، بیآبی و خشکسالی و قحطی و مانند آنها فرو میروند و امنیت غذایی و روانی آنان در معرض خطر قرار میگیرد. اینگونه است که بر اساس سنت کیفر و عذاب در دنیا، خشکسالی جای ترسالی را میگیرد و امنیت روانی و جانی از میان میرود.(رعد، آیه 11؛ انفال، آیه 53؛ نحل، آیه 112؛ سباء، آیات 33 تا 36؛ نوح، آیه 52؛ احقاف، آیات 24 تا 26؛ ذاریات، آیات 43 و 44) بنابراین، مدیریت اقتصادی در بحرانهای اقتصادی باید به این توجه داشته باشد که گاه تحریمها و محاصرهها و سیلها و خشکسالی و مانند آنها برخاسته از سنت عذاب الهی است که حتی شامل مومنان میشود؛ زیرا جامعه ایمانی بیشتر در معرض خطر از نظر هر دو سنت ابتلاء و کیفر است؛ چرا که بر اساس آموزههای الهی، به کافران و منافقان در چارچوب سنت املاء و استدراج مهلت داده میشود (اعراف، آیه 183؛ قلم، آیه 45) و به سبب آنکه آنان به آخرت ایمانی ندارند و باید پاداش عمل نیک خویش را در دنیا بگیرند، پاداش عمل نیکشان در دنیا داده میشود(زخرف، آیات 32 تا 35) و از نظر امتحان نیز سالی یک یا دوبار از آنان آزمون به عمل میآید(توبه، آیه 126)؛ اما مومنان همواره در امتحان و آزمون هستند و کیفر عمل زشت و گناه خویش را در دنیا میگیرند؛ هرچند که خدا از بسیاری در میگذرد. خدا میفرماید: و اوست كسى كه توبه را از بندگان خود مى پذيرد و از گناهان درمى گذرد و آنچه مى كنيد مىداند.(شوری، آیه 25) و نیز میفرماید: و هرگونه مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و خدا از بسيارى درمى گذرد. (شوری، آیه۳۰) پس مدیریت بحران اقتصادی باید این تحلیل را درباره مشکلات و بحرانهای اقتصادی حتی در قالب سیل، زلزله، خشکسالی و مانند آنها داشته باشد و برای آن در قالب راهکارهای الهی چون استغفار و توبه و مانند آنها اقدام کنند و مردم به دعا و نیایش و نماز و احسان و صدقه و انفاق بپردازند و با توسل به معصومان(ع) خود را از بحران برهانند.
لزوم توجه به امدادهای غیبی
سنتهای الهی حاکم بر جامعه و هستی، قوانینی الهی هستند که تبدیل و تغییری در آن راه ندارد(روم، آیه 30)؛ اما این بدان معنا نیست که نتوان از سنت امداد غیبی بهره برد. میتوان از بحرانهای اقتصادی که در چارچوب امتحان یا کیفر پدید آمده است، با امدادهای الهی عبور کرد. از این رو خدا از مردم میخواهد تا به این سنت الهی توجه کنند و از جایی که احتمال موفقیت ندارند، به عنایت الهی موفقیت را به دست آورند. این امر به شرطی است که اجتماع اسلامی و امت به این باور برسد و در برابر دشمن و محاصره و تهدید و تحریم او، خود را تسلیم نکند و به دشمنان اسلام اعتماد ننماید و آنان را ارکان اقتصادی خویش قرار ندهد و چشم امیدش به دست غرب و غربیان نباشد، بلکه به خدا و امت مومن باشد.(توبه، آیات 5 تا 9؛ احزاب، آیات 9 تا 31)