اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیروان شناسیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

لقب نشانه شخصیت از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نشانه شخصیت انسان، اعمال او است که از او نشات می گیرد. البته اعمال تنها افعال نیست، بلکه اندیشه ها او را نیز شامل می شود. بنابراین، اندیشه ها و انگیزه ها و افکار و افعال هر شخصی بیانگر شخصیت او است.

خدا در قرآن بیان می کند که لقب که از خاستگاه اعمال برای اشخاص در نظر گرفته می شود به دلیل آن که بازتابی از اندیشه ها و انگیزه ها است، نشانه شخصیت افراد و بازتابی از حقیقت آنان است. بنابراین، نمی بایست لقب را دست کم گرفت، زیرا این لقب در مقام عناوینی عمل می کند که بازتاب شخصیت افراد است. بر این اساس، در انتخاب لقب برای خویش و دیگران می بایست به عناصری از جمله عناصر ارزشی توجه ویژه داشت و عناوین و القاب زشت را برای کسی قرار نداد و آنان را بدان نخواند، چرا که هر لقب، تبیین گر حقیقت شخصیت افراد است و گذاشتن و خواندن افراد به القاب زشت تاثیر شگرفی در تغییر شخصیت خواهد داشت. پس لازم است در هنگام انتخاب یا به کارگیری القاب به این نکته توجه داشت و عناوینی چون رسول الله، امیرمومنان، امام، حکیم، فقیه، عالم، آیت الله، حجت الاسلام، مهندس، پزشک، قاضی، وکیل، بقال، نجار و مانند آنها را انتخاب کرد که بیانگر همه شخصیت حقیقی یا بخشی از آن باشد. به یک معنا، القاب انتخابی بر گرفته از شاخص شخصیتی هر فردی است، یعنی برجسته ترین عنصر شخصیتی در لقب یا القاب افراد به نمایش گذاشته می شود، زیرا انسان ها با توجه به نقش های اجتماعی و حالات معنوی دارای نقش های متفاوت و گوناگونی هستند که مقتضی القاب گوناگون است، بنابراین لازم است تا القابی انتخاب شود که بیانگر نقش و شخصیت افراد باشد. بر اساس آن چه بیان شد، می بایست گفت که شخصیت اکتسابی هر انسانی در القاب او تجلی می کند و به نمایش در می آید.

اختلاف کافران درباره لقب رسول الله

از نظر قرآن، هر انسانی دارای نام هایی است که والدین یا خود شخص انتخاب می کند. بیش تر این اسامی و نام ها ریشه در شخصیت افراد ندارد، زیرا گرایش والدین به نامگذاری بر اساس دلبستگی ها و علایق شخصی خودشان است. از همین روست که در تمثیلات آمده که کچل را زلفعلی و بر زنگی نام رومی نهند، زیرا این نام ها و اسامی ریشه در شخصیت افراد ندارد، هر چند که نام ها در آینده تاثیرات مثبت و منفی بر شخصیت می گذارد، اما اصالتی آن چنان ندارد که گفت که هر نامی بیانگر شخصیت حقیقی افراد باشد.

البته از نظر آموزه های وحیانی اسلام، نام ها و اسامی معصومان(ع) با خاستگاه شخصیت آنان است، چنان که در روایات بسیاری درباره اسامی محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین صلوات الله علیهم اجمعین به نکته توجه داده شده که هر یک از نام ها بر گرفته از عنصر شاخص شخصیتی آنان است. اما این امر در عموم نامگذاری های مورد توجه قرار گرفته نمی شود، زیرا والدین یا نامگذاران دانش و عملی احاطی نسبت به افراد ندارند تا در هنگام تسمیه و نام گذاری به عنصر اصلی شخصیت یا همان شاخص شخصیتی افراد توجه داشته و نام را بر اساس آن انتخاب کنند.

اما در امر لقب گذاری این اتفاق رخ می دهد که لقب بر اساس صفات شاخص افراد انتخاب می شود. این بدان معناست که در بیش تر اوقات این دیگران هستند که عناوین لقب را بر اساس اعمال افراد انتخاب می کنند و بر آنان اطلاق می کنند. از همین روست که گفته شده عنصر صفت شاخص در انتخاب القاب نقش اساسی دارد، زیرا مردم صفتی را به عنوان لقب انتخاب می کنند که ویژگی خاصی دارد و بیانگر شخصیت فرد به عنوان شاخص است.

در آیات قرآنی با توجه به شاخص حضرت محمد(ص) که رسالت الهی است، خدا لقب رسول الله را برای ایشان انتخاب کرده است. انتخاب این لقب از سوی خدا برای آن حضرت(ص) از آن روست که نقش آن حضرت(ص) در جهان ، پیامبری و رسالت از سوی خدا بوده است. تاکید خدا بر این عنوان چنان است که نمی توان لقبی دیگری را برای آن حضرت(ص) در این حد یافت، زیرا اختلاف مسلمانان با کافران در همین عنوان و لقب رسول الله است. از همین روست که آنان در هنگام نگارش عهدنامه حاضر نمی شوند این لقب و عنوان را تایید کنند و آن را حذف می کنند، چرا که آنان حضرت محمد بن عبدالله را با لقب امین می پذیرفتند و این شاخص شخصیتی او را قبول داشتند، اما لقب رسالت ایشان را به عنوان یک شاخص شخصیتی نمی پذیرفتند. پذیرش لقب رسول الله به معنای پذیرش رسالت ایشان است که آنان اصولا این معنا را قبول نداشتند که شخصی از سوی خدا رسالت پیدا کند، زیرا بشریت را مانع جدی در سر راه رسالت انسان از خدا می دانستند. این در حالی است که از نظر قرآن ، هر چند که بشریت می تواند مانع باشد،‌ ولی انسان تنها همین بشریت نیست، بلکه روحی دارد که قابلیت ترقی در حد و اندازه ای را دارد که می تواند در مقام رسالت الهی قرار گیرد و وحی را تلقی کرده و به دیگران برساند.(کهف، آیه ۱۰)

البته همه پیامبران با چنین مشکلی مواجه بودند و مخالفان از کافران حاضر به پذیرش و قبولی رسالت بشر از خدا نبودند.(ابراهیم، آیه ۱۱، مومنون، آیه ۲۴) پیامبران نیز بر این نکته توجه داشتند که امکان رسالت و وحی از سوی خدا به انسان به سبب تنزل تجلی خدا و ترقی نفس انسانی وجود دارد.(همان)

به هر حال، این گونه نیست که القاب تنها بیانگر شخصیت اکتسابی افراد یا صفت شاخص افراد باشد،‌ بلکه ممکن است بیانگر مسولیت و نقشی باشد که برخی یا اکثریت افراد اجتماع آن را نپذیرند، چنان که عنوان ریاست کشور یا شهر و مانند آنها از سوی برخی از مخالفان مردود دانسته می شود و آنان لقب رییس جمهور را برای افرادی نمی پذیرند.

البته باید توجه داشت القاب که بیانگر صفت شاخص شخصیت افراد است، صفات ماندگار است که افراد به شکل ملکه یا مقوم در آمده است. از این روست که با عناوین اداری و غیر اداری تفاوتی نیز دارد.

انتخاب کنیه و لقب از نظر قرآن

خدا در قرآن از مردم می خواهد تا برای فرزندان خویش اسم و نام نیک انتخاب کنند تا بیانگر شخصیت آنان باشد، زیرا اسامی همان صفاتی است که برای شخصی انتخاب می شود و در قالب تسمیه و نامگذاری بر فرد گذاشته می شود. از همین رو در فرق صفت و اسم به این نکته توجه داده می شود که صفت به کارگیری ویژگی بدون ذات و نام و اسم به کارگیری آن با ذات است.

کنیه به کارگیری صفتی با «اب و ام» است تا بیانگر ملازمت میان صفت با شخص باشد. ابوتراب به معنای ملازم با خاک و ابوالقاسم به معنای ملازم با قسمت است. کسی که با حسن خلق ملازم باشد، ابوالحسن یا ام الحسن نامید می شود. اولی برای مردان و دومی برای زنان است.

بر اساس روایات اسلامی،‌ معصومان برای فرزندان خویش کنیه انتخاب می کردند، اما بسیاری از القابی که برای معصومان(ع) بیان شده ، از سوی دیگران حتی خدا انتخاب و بیان شده است. القابی چون عبده، رسول الله، طه ، یس و مانند آنها از سوی خدا برای پیامبر (ص) انتخاب شده است، چنان که لقب امین از سوی مردم بر آن حضرت(ص) انتخاب شده است.

خدا در قرآن لقب های مسیح و روح الله را به عنوان دو شاخص شخصیتی حضرت عیسی بن مریم بیان کرده است. لقب ذا النون ویژگی برجسته شخصیتی یونس (ع) است که به سبب گرفتاری ایشان در شکم نهنگ برایشان از سوی خدا انتخاب شده است.

از نظر قرآن، هر کسی می بایست القاب خوبی را برای خویش و دیگران به کار گیرد و اجازه ندهد تا لقب زشتی برایش انتخاب شود. البته مسلمانان موظف هستند تا از انتخاب و به کارگیری لقب زشت خودداری کنند، زیرا تنابز به القاب زشت گناه و حرام است و از آن به صراحت در قرآن نهی کرده است.(حجرات، آیه ۱۱)

از نظر قرآن ممکن است ملکه یا فعلی در شخصی شاخص باشد که زشت و بد باشد،‌ ولی نمی بایست آن را برای اشخاص برجسته سازی و به شکل لقب او را بدان خواند، زیرا خواندن دیگران به لقبی زشت تاثیر منفی در شخصیت آن فرد می گذارد و او را از مسیر سازندگی و اصلاح باز می دارد.(همان)

انتخاب القاب زشت که بیانگر رفتار زشت و فسق و فجور است، نسبت به مسلمان به سبب همین تاثیرات سوء حرام و گناه دانسته شده است، البته انتخاب لقب بد و زشت برای دشمنان و کافرانی که به صراحت علیه اسلام عمل و رفتار می کنند جایز است، چنان که خدا ابولهب به معنای ملازم با شعله آتش دوزخ را برای عموی پیامبر(ص) انتخاب کرده و او را بدان خوانده است.(مسد، آیه ۱)

البته اگر انتخاب لقب برای کافر موجب سب و دشنام متقابل شود، بهتر است که انجام نگیرد، زیرا موجب می شود تا آنان به مقدسات مسلمانان اهانت و توهین کنند.(انعام، آیه ۱۰۸) البته ممکن است لقب گذاری شما بر اساس واقعیت و حقیقت باشد و مبنای علمی داشته باشد، ولی دشمنان و کافران به سبب واکنش عصبی ممکن است از روی نادانی و جهالت عقلی و علمی القاب و عناوینی را به کار گیرند که مقدسات شما را مورد تعرض قرار دهند، بنابراین، بهتر آن است برای جلوگیری از واکنش زشت آنان از به کارگیری القاب مبتنی بر شخصیت افراد دشمن خودداری شود.(همان)

کاربرد کنیه و القاب بیش تر برای احترام است، اما بیانگر حقیقت فراتر از احترام است، زیرا بیانگر تحلیل مردم از شخصیت فرد نیز است، زیرا کسی که لقب خوب یا زشتی را برای کسی انتخاب می کند و او را بدان توصیف می نماید، در حقیقت به تحلیل شخصیت فرد پرداخته و صفتی شاخص را برای بیان شخصیت انتخاب کرده است.

به هر حال لقب بیانگر خصوصیت و ویژگی یا صفتی در شخص است که به لحاظ ارزشی و ضد ارزشی به مدح یا ذم شخصیت توجه می دهد. کذاب و امین و مانند آنها از جمله تشخص بخشی به شخصیت افراد است. مدح و ذم افراد از طریق القاب امری متداول است و کسی که شخصی را به لقبی می نامند در حقیقت در جایگاه مدح و ذم قرار گرفته است. بنابراین، باید توجه داشت که از دید ناظر بیرونی شاخص شخصیتی هر فردی همان لقبی است که برایش انتخاب شده است. القاب زشت و فسوق که در مقام ذم به کار گرفته می شود، بیانگر سیمای شخصیتی فرد است که لقب گذار او را بدان می شناسد و آن را شاخص شخصیت او می داند، چنان که القابی چون رسول الله، روح الله، مسیح، نبی الله، و مانند آنها از سوی خدا نسبت به افراد به معنای آن است که وجه غالب و شاخص شخصیتی این افراد القابی است که برای آنان بیان شده است.

القاب برای بیان شاخص های شخصیتی

بر اساس آن چه بیان شد، لازم است که افراد با توجه به شخصیت و نقش های اجتماعی از القابی بهره گیرند که لازم است تا بدان مشهور و معروف شوند. هر لقبی به دیگران این امکان را می دهد تا بتوانند با توجه به نیازهای خویش به شخص مراجعه کنند. بنابراین، القابی چون آیت الله، حجت الاسلام، پزشک، مهندس، رسول الله، نبی الله، امام و مانند آنها موجب می شود تا اشخاص با توجه به شاخصه شخصیتی به وی مراجعه کنند و از اطلاعات و علوم و دانش آنان بهره گیرند. وقتی مقاله یا کتابی با القابی چون حکیم ، فقیه، پزشک ، مهندس و مانند آنها منتشر می شود، خواننده با بهره گیری از این لقب شاخص می داند به کسی مراجعه کرده که اطلاعات و دانش او می تواند در آن زمینه و عرصه برایش رهگشا باشد. بنابراین، انتخاب القاب مبتنی بر شاخص های شخصیتی می تواند برای کمک به مردم بسیار مفید باشد. بر این اساس، نمی بایست این القاب را تنها را در راستای شهرت ارزیابی کرد، بلکه نشانه ای برای معرفی به منابعی دانست که قابل اعتماد و وثوق است. بسیاری از مردم وقتی مقاله یک روان شناس یا روان کاو متخصص متعهد را می خوانند به دانشی که او ارایه کرده اعتماد می کنند،‌ در حالی به سبب فقدان لقب ممکن است که خواننده درباره صحت اطلاعات به شک بیافتد. به عنوان نمونه وقتی مهندس در زمینه قرآن مطلبی را می نویسد کسی به آن اعتماد نمی کند، مگر آن که معلوم شود که مهندس به عنوان قرآن شناس در این عرصه خبرویت دارد. در این جا بهتر است که به جای عنوان مهندس از عنوان قرآن شناس بهره گرفت که لقب مربوط با حوزه کاری یا مقاله ای است که ارایه کرده است.

وقتی مقاله ای از حکیم در حوزه حکمت یا فلسفه منتشر می شود، می توان به آن اعتماد کرد، اما اگر در زمینه فیزیک یا شیمی باشد به آن اعتماد نمی شود کرد. پس از نظر قرآن انتخاب القاب با توجه به مقام و مسوولیتی است که برای شخص در نقش اجتماعی به آن نیاز است. وقتی خدا پیامبرش را به عنوان رسول الله معرفی می کند می خواهد به این نقش اجتماعی آن حضرت(ص) توجه بدهد، چنان که القاب دیگر چون عبده یا مقربون یا سابقون یا ابرار برای بیان ابعاد دیگر شخصیتی آن حضرت(ص) است.

به هر حال،‌ انتخاب القاب می بایست در راستای اهدافی باشد که بیانگر شخصیت یا بخشی از شخصیت او است. این گونه است که لقب می تواند به عنوان ابزار شناختی مطرح و معرفی و به کار گرفته شود و مردم را نسبت به شاخص های شخصیتی او آشنا سازد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا