اعتقادی - کلامیتاریخیعرفانمقالاتمناسبت ها

قرباني حقيقي

evening-of-ashooraيكي از دغدغه هاي هميشگي انسان، عدم تسلط بر اموري چون مرگ، رخدادهاي طبيعي و مانند آن است. از اين رو بخش بزرگي از انديشه آدمي را به خود مشغول داشته تا راهكارهايي براي آن بيابد. همواره جلب منفعت و دفع مضرت، به عنوان مسئله انسان مطرح بوده است. بر اين اساس باتوجه به مرزهاي شناختي خود، ابزارها و وسايلي را مي يافته كه بدان بتواند منافعي را جلب و ضررهايي را دفع كند.

يكي از ابزارهايي كه آدمي براي مهار خشم طبيعت و رخدادهاي طبيعي و نيز جلب مهر و محبت آن، مورد استفاده قرار مي دهد، قرباني كردن است كه در اشكال گوناگون ظهور و بروز كرده است و قرباني انسان از مهم ترين آن ها به شمار مي آيد. در آيات مربوط به حضرت اسماعيل(ع) به اين نكته به گونه اي اشاره و توجه داده شده است؛ زيرا وي معروف ترين و مشهورترين قربان تاريخ انساني است كه به فديه قوچي عظيم از قرباني شدن رها گشته است. با اين همه در همين خاندان و آيين، نام قرباني هاي انساني ديگر نيز مطرح مي باشد كه عبدالله بن عبدالمطلب پدر پيامبر گرامي(ص) و اباعبدالله الحسين(ع) نوه آن حضرت(ع) از نام آورترين آنان مي باشند. از اين رو خاندان ابراهيم و اهل بيت(ع) به داشتن ذبيح الله معروف هستند.

نويسنده در اين مطلب بر آن است تا اين مطلب را تبيين كند كه قرباني حقيقي آن است كه انسان با مهار كردن هواهاي نفساني خود به خدا تقرب جويد و صاحب ملكه تقوا شود. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

تجلي قرباني كردن در طول تاريخ

انسان ها از زماني كه با مرگ و رخدادهاي طبيعي كه بدان ختم مي شود، مواجه شدند، تلاش كردند تا به هر شكلي شده آن را مهار و مديريت كنند. لذا هر كسي بر پايه بينش و نگرش خود و جامعه اش به ابزاري متوسل شده است. هرچه بينش و نگرش مردم سطحي تر و ساده تر بود، رفتارها و واكنش هاي آنان نيز غيرمتعارف و براي مردمان امروز شگفت انگيز و افسانه وار بود.

برخي از انسانها با انديشه خود به وجود قدرت هاي طبيعي و ماوراي طبيعت پي برده و نام هايي چون فرشتگان و پريان بر آن ها نهادند و يا از طريق آموزه هاي وحياني و هدايتي پيامبراني كه در صدر ايشان حضرت آدم(ع) نخستين بشر نشسته است، با خداوند يكتا و يگانه آشنا شدند و راه مقابله را براساس همان شناخت و بينش و نگرش خويش جست وجو كردند.

برخي از مردم باتوجه به وجود شرور بسيار، به اين معنا متوجه شده اند كه قدرت شر بر خير چيره است و مي بايست پيش و بيش از توجه به خير، در برابر شر ايستاد و جلوي آن را گرفت؛ زيرا دفع شر به يك معنا مي تواند جلب همه منافع و خيرهاي هستي باشد؛ چون اين شر است كه مانع از بهره مندي انسان از خير مي شود. بدين ترتيب حتي پرستش ابليس و اهريمن تنها براي مقابله با شرور آنان در برنامه آييني و عبادتي انسانها قرار گرفت و آنان حتي فرزندان خويش را براي مهار خشم اهريمن و ابليس قرباني كردند.

پذيرش وجود رب النوع به معناي اين است كه نوعي از انواع موجودات هستي داراي پروردگاري غيرآفريدگار ايشان است. اين بدان معنا است كه حتي اگر خداوند يگانه و يكتايي، آفريدگار جهان باشد، در عرصه پروردگاري و ربوبيت براي هر موجودي رب و پروردگاري است كه مي بايست آن را احترام گذاشت و تقديس نمود و مهر و محبت وي را با پرستشي به خود جلب كرد. اين گونه شد كه ارباب انواع، خدايگاني شدند تا مورد پرستش قرار گيرند و در مراسم آييني، قرباني براي جلب مهر و محبت وي اهدا شود.

با نگاهي به اديان و مذاهب جهاني، مي توان اين معنا را به دست آورد كه قرباني انسان به عنوان يك عامل و ابزار مهم جلب محبت و مهر پرستش شونده همواره مورد توجه و اهتمام بوده است؛ زيرا انسان ها با قرباني كردن يك فرد بويژه كودكان خردسال و پاك اين معنا را مورد تاكيد قرار مي دادند كه از نظر ايشان، خدايگان و پروردگاران از ارزش و اهميت بيش تري برخوردارند و حاضرند براي رضايت و خشنودي آنها حتي از خون فرزندانشان بگذرند و آن را در راه خشنودي پرستش شوندگان و رضايت آنان، بر زمين بريزند و به ايشان نثار و هديه كنند.

در معابد بسياري از امت ها و ملت هاي تاريخي از هند و چين گرفته تا خاورميانه و مصر و اروپا و حتي در آفريقا و آمريكا و استراليا مي توان اجساد قربانياني را يافت كه براي پرستش شوندگان هديه شده و قرباني گشته اند. در پرو و مكزيك و هند و مصر و چين و انگلستان و فرانسه و مانند آن مي توان اين معابد و اجساد را به فراواني يافت. بنابراين تفاوتي ندارد كه از چه آيين و مذهب انساني باشد؛ زيرا همگي اين باور را پذيرفته اند كه يكي از اشكال و ابزارهاي دفع خشم و جلب مهر خدايگان و پرستش شوندگان، قرباني كردن انسان بويژه كودكان است.

در جهان امروز نيز هر از گاهي اخباري درباره قرباني انسان به پيشگاه بتان در معابد به گوش مي رسد كه حكايت از ديرپايي و ماندگاري اين آيين بشري دارد.

مبارزه با قرباني كردن انسان

قرآن هنگامي كه از نخستين قرباني انسان ها براي خداوند يكتا و يگانه گزارش مي كند، به اين نكته توجه مي دهد كه اين قرباني كه براي تقرب به خداوند از سوي بشر اهدا مي شود، غير انسان بوده است. به اين معنا كه هابيل و قابيل قرباني را به پيشگاه خداوند هديه مي دهند كه از يكي پذيرفته و از ديگري پذيرفته نمي شود: «و داستان دو پسر آدم را به درستي بر ايشان بخوان، هنگامي كه هر يك از آن دو، قرباني اي پيش داشتند. پس، از يكي از آن دو پذيرفته شد و از ديگري پذيرفته نشد.» (مائده آيه 27)

در اين آيه و آيات پس از آن هيچ سخني از قرباني انسان به ميان نيامده كه به پيشگاه خداوندي اهدا شود. بنابراين اگر براساس گزارش خداوند در قرآن بپذيريم كه اين حكايت نخستين قرباني و تقرب جويي بشر از طريق هديه دادن بوده است، بايد بپذيريم كه اولين قرباني كنندگان، انساني را قرباني نكرده بودند؛ زيرا آنان تنها انسان هاي آن روزگار به غير از پدر و مادرشان آدم و حوا بوده اند.

بنابراين مي توان گفت كه آيين قرباني كردن، يك رسم الهي و وحياني بوده است. كه نخستين بار توسط فرزندان حضرت آدم(ع) انجام گرفته است.

اما در طول تاريخ به عللي آيين قرباني كردن همانند بسياري از آيين هاي ديگر دچار تحريف و تغيير شد و به وسوسه هاي ابليسي، قرباني كردن انسان نيز در آيين قرباني گنجانيده شد، چنان كه به وسوسه هاي ابليسي پرستش خدايگان ديگر و پروردگاران و ارباب انواع نيز افزوده شده و بتان جايگزين خدا گرديدند.

در گزارش هاي قرآني سخني از قرباني كردن انسان براي خدا و يا هر معبود و پرستش شونده ديگري جز در داستان قرباني اسماعيل(ع) نيامده است. در آيات سوره صافات از جمله آيه 102آمده است: «و وقتي با او به جايگاه «سعي» رسيد، گفت: «اي پسرك من! من در خواب چنين مي بينم كه تو را سر مي برم، پس ببين چه به نظرت مي آيد؟» گفت: «اي پدر من! آنچه را مأموري بكن. ان شاءالله مرا از شكيبايان خواهي يافت.»

در اين آيه و آيات پس از آن سخن از قرباني كردن حضرت ابراهيم(ع) فرزندش اسماعيل(ع) براي خداوند به ميان آمده است. اين اولين و آخرين گزارشي است كه در قرآن از قرباني كردن انسان گفته شده است. به نظر مي رسد كه حضرت ابراهيم(ع) نيز در ميان پيامبران اولين كسي باشد كه به اين كار اقدام كرده باشد و حضرت اسماعيل(ع) نيز نخستين ذبيح الله باشد؛ زيرا پيش از آن هيچ يك از پيامبران از سوي خداوند ماموريت نيافته بودند تا به عنوان يك آيين مذهبي توحيدي و الهي فرزند خويش را قرباني كنند.

به نظر مي رسد كه آيين قرباني كردن فرزند و يا انسان در اين دوره و پيش از آن در ميان ديگر اقوام رسم بوده است كه با واكنش حضرت ابراهيم(ع) و يا حتي اسماعيل(ع) كه خود قرباني مي باشد مواجه نمي شود و حتي حضرت اسماعيل(ع) پذيرش كامل خود را از فرمان خداوندي ابراز مي كند.

آن چه در اين آيات و آيات ديگر قرآن به دست مي آيد، اين معناست كه خداوند با برنامه اي كامل و عيني مي كوشد تا قرباني كردن انسان را به طور ريشه اي حل كند و تغيير دهد. از اين رو در ادامه گزارش قرآن آمده است كه آن حضرت(ع) پس از بستن قرباني و كشيدن كارد بر گلوي فرزند، ماموريت مي يابد كه قوچي بزرگ را جايگزين سازد و آن را به عنوان فدا و جايگزين قرار دهد. اين گونه است كه حكم قرباني كردن انسان، به شكل نمادين نقد و تحليل مي شود و جايگزين مناسبي براي آن قرار داده مي شود. (صافات آيات 102 تا 107)

جايگزين هاي واقعي

از نظر خداوند، قرباني انسان به شكل آييني امري نادرست و باطل است؛ زيرا هدف از قرباني به معناي تقرب جويي به خداوند است و اصولا قرباني كردن انساني ديگر، هرگز نمي تواند هدف آفرينش انسان را برآورده سازد؛ زيرا هدف و فلسفه آفرينش انسان، دست يابي انسان به مقام خلافت الهي از طريق تقرب جويي و متاله شدن با انجام عبادتهاي واقعي يعني اطاعت از همه آموزه هاي وحياني و عقلاني و مخالفت با هواهاي نفساني و وسوسه هاي ابليسي است. اين در حالي است كه قرباني كردن انساني ديگر، خود مانع از تقرب جويي و رشد انسان قرباني شونده مي شود كه خود مخالف هدف آفرينش و فلسفه آن است.

از سويي ديگر، قرباني كردن انسان ديگر، عامل هيچ رشد و بالندگي در انسان قرباني كننده نمي شود؛ زيرا هدف از قرباني تقرب به خداوند با بهره گيري از تقواست. از اين رو در همه آيات مربوط يا مرتبط با قرباني، سخن از تقوا و پذيرش قرباني به علت آن مي باشد؛ چنان كه در آيه 27 سوره مائده به صراحت آمده است: «خداوند تنها از متقين قرباني را مي پذيرد.» در آيه 37 سوره حج آمده است: «گوشت و خون آنها- قربانيها- هرگز به خدا نمي رسد وليكن پرهيزگاري شما به او مي رسد. بدين گونه آنها- چهارپايان- را براي شما رام كرد تا خداي را به پاس آنكه شما را راه نمود به بزرگي ياد كنيد و نيكوكاران را مژده ده.»

بنابراين هدف از قرباني كردن تنها دست يابي به قرب و تقرب الهي است. بر اين اساس مي بايست ابزارها و وسايل مناسب آن را جست. از اين رو خداوند فرمان مي دهد كه: «اي كساني كه ايمان آورده ايد، از خدا بترسيد و به او تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد، باشد كه رستگار گرديد» (مائده آيه 35)

راه هاي تقرب جويي

دو راه اساسي براي تقرب جويي به خداوند وجود دارد كه راه نخست از طريق تقوا و تزكيه به دست مي آيد. به اين معنا كه انسان مي بايست خود را از همه پلشتي هاي اعتقادي و عملي دور نگه دارد و در سپري از تقوا خود را محافظت نمايد و سپس با تزكيه و خودسازي، هواهاي نفس را مطيع عقل و وحي نمايد و اجازه ندهد تا وسوسه هاي ابليسي و خواسته هاي نفساني وي را مطيع خود سازد. لذا آن چه مهم و اساسي در هر عمل تقرب جويي است، تقوا و تزكيه است. بر اين اساس درباره قرباني هاي چارپايي كه حاجيان به درگاه خداوند هديه مي كنند اين معنا مورد توجه و تأكيد قرار گرفته است كه هرگز گوشت و خون آن ها به خداوند نمي رسد و آن چه به خدا مي رسد و موجب تقرب جويي بشر مي شود، همان تقوايي است كه از اين طريق به دست مي آورند. (حج آيه 37)

راه ديگري كه مي توان با آن به تقرب خدا دست يافت، جهاد و جانفشاني است؛ زيرا انساني كه به جهاد مي رود هر آن ممكن است شهيد شود و جان و خونش در راه خداوند بر زمين ريزد. چنين شخصيتي در حقيقت خود را قرباني كرده است.

اگر انسان واقعاً مي خواهد قرباني كند نخست بايد هواهاي نفس خويش را بكشد و با تزكيه و خودسازي پا بر هواها و خواسته هاي نفساني گذارد. كسي كه نمي تواند از خواسته هاي نفساني بگذرد چگونه مي تواند مدعي تقرب و متاله و خدايي شدن گردد؟

اگر كسي از خود گذشت و هواهاي نفساني را با تزكيه و تقوا و خودسازي در زير اطاعت عقل و وحي درآورد، آن گاه مي تواند در جهاد اصغري نيز جانفشاني كند و از جان بگذرد. بي گمان جانفشاني و شهادت راهي به سوي ذبيح الله شدن است.

امام حسين(ع)، ذبيح الله

امام حسين(ع) كسي است كه جانش را در طبق اخلاص نهاد و خود را به قربانگاه و مسلخ عشق الهي برد. او به جاي آن كه ديگران را قرباني نمايد، خود را قرباني كرد. البته در اين راه فرزندان و كودكان و دوستان و ياران باوفاي وي نيز قرباني شدند ولي آن حضرت(ع) به جاي آن كه در مسلخ مني بر آيين ابراهيمي گوسفندي را قرباني كند، خود را به مسلخ طف و كربلا رسانيد و خود را قرباني راه خدا و آيين ابراهيمي توحيد و ولايت كرد.

هر انساني نسبت به فرزند خويش ولايت دارد، چنان كه بر جان خويش ولايت دارد. ولايت چون از محبت است همواره بر مدار هدايت و كمال مي باشد. ولي الله واقعي كسي است كه جانش را در راه فرزند و امت فدا كند و اين گونه محبت خويش را نشان دهد. او با آن كه فرمانروا و حاكم فرزند و امت است، ولي به ولايت حبي و اطاعتي مي كوشد تا ايشان را حفظ كند و به كمال رساند. لذا خود را فداي فرزند و امت مي كند. اما آن كسي كه فرزند و امت را فداي خود مي كند تا خود تقرب جويد از ولايت بهره اي نبرده است؛ از اين رو فرمان جهاد به معناي فرمان قرباني كردن همه خواسته ها و عشق ها از جمله عشق به خود و جان است.

حضرت اسماعيل(ع) اين گونه است كه ذبيح الله مي شود؛ زيرا جانش را در طبق اخلاص نهاد و تقديم خداوند كرد و خداوند نيز فديه او را به ذبح عظيم جايگزين ساخت. از اين رو وي را به صادق الوعد مي ستايد. صادق الوعد كسي است كه به وعده خود وفا كند و آن را تصديق نمايد. آن حضرت(ع) نيز چون به پدر وعده مي دهد كه در برابر تيغ آرام گيرد اين گونه صادق الوعد شد.

از مؤمنان كساني هستند كه جان بر كف نهاده و به جهاد اكبر و اصغر مي روند و بر وعده و پيماني كه با خداي خويش بسته اند وفادارند. از اين دسته مي توان به امام حسين(ع) و يارانش اشاره كرد؛ زيرا آن حضرت(ع) هنگامي كه خبر شهادت مسلم بن عقيل(ع) در كوفه را شنيد، اين آيه را خواند: «از مؤمنان مرداني هستند كه به پيماني كه با خدا بسته بودند وفا كردند، بعضي بر سر پيمان خويش جان باختند و بعضي چشم به راهند و هيچ پيمان خود دگرگون نكرده اند.»

آن حضرت(ع) خود را جزو منتظراني مي شمارد كه در انتظار شهادت و جانفشاني هستند و خود را ذبيح الله و قرباني فرمان هاي الهي مي داند، چنان كه مسلم و ديگر شهيدان را كساني مي داند كه در اين راه خود را قرباني كرده و به رستگاري رسيده اند.

آن حضرت(ع) اين گونه مي كوشد تا مسير درست قرباني را نشان دهد و بيان دارد كه قرباني كردن تنها كشتن چارپايي در مسلخ مني نيست بلكه مي بايست انسان در مسلح عشق، هواهاي نفساني خويش را به قربانگاه برد و آن گاه به تيغ جهاد در راه خدا، شربت شهادت بنوشد و خود را قرباني آرمان هاي الهي كند؛ زيرا آن چه موجب تقرب است و به خداوند مي رسد همان اعتقادات و نيات پاك و رفتارهاي صالح و نيكي است كه در جهاداكبر نفس و جهاد اصغر ميدان رزم بروز و ظهور مي يابد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا