اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمقالات

عوامل و آثار حیات معنوی

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از اقسام حیات که در قرآن مطرح شده حیات معنوی است. حیات معنوی ارتباط تنگاتنگی با روح انسانی دارد. از نظر آموزه های قرآنی، حیات معنوی در گرو ایمان و کار نیک است. بنابراین حیات معنوی را تنها مومنان واقعی درک می کنند که یک حیات حقیقی است.

خداوند در آیاتی از جمله 36 و 122 سوره انعام با ایجاد تقابل میان ایمان و کفر، مرگ و زندگی معنوی را بیان می کند. در این آیات آمده که کافران هر چند که از حیات طبیعی برخوردارند، ولی فاقد حیات معنوی هستند؛ در حالی که اهل ایمان هم از حیات طبیعی سود می برند و هم از حیات معنوی برخوردارند. از این روست که در این آیات و هم چنین آیات دیگر از جمله 80 و 81 سوره نمل ، کافران را مرده معرفی می کند و حیات و زندگی واقعی را تنها برای مومنان اثبات می کند.

آثار حیات معنوی

از نظر آموزه های قرآنی، حیات معنوی که با ایمان ایجاد می شود دارای برکات و آثاری است که از جمله مهم ترین آنها عبارتند از:

  1. نورانیت: کسی که از حیات معنوی بهره مند شده، دارای نورانیتی است که در کس دیگر نیست؛ زیرا از نظر قرآن ایمان نوری است که خداوند در دل های مومنان قرار می دهد. پس نورانیتی در مومنان است که در جایی دیگر یافت نمی شود.(انعام، آیه 122) این نورانیت هماره با مومنان است. در روز قیامت هر انسانی می بایست با خودش نور داشته باشد؛ زیرا خورشیدی نیست تا آن جا را روشن کند، کسانی که از نورانیت ایمانی برخوردارند، در قیامت از نور خود بهره می گیرند و دیگرانی که فاقد آن نور هستند خواهان نور مومنان می شوند؛ ولی از آن جایی که این نور ذاتی هر کسی است، و تنها در دنیا که محل عمل است قابل دست آوری است ، می بایست در دنیا فراهم آید؛ چرا که ایمان از مصادیق عمل است و در دنیا است که انسان می تواند عملی چون ایمان داشته باشد و آن را ذاتی خود نماید و از نورانیت آن سود برد.
  2. برتری: از دیگر آثار حیات معنوی می بایست به برتری دارندگان آن از غیر ایشان اشاره کرد. این برتری در همه ابعاد قابل تاکید است.(انعام، آیه 122)
  3. تاثیرپذیری از قرآن: حیات معنوی موجب می شود که شخص از وحی و آموزه های وحیانی از جمله قرآن بهره مند شده و تحت تاثیر آموزه های آن قرار گیرد.(یس، آیات 69 و70)

عوامل حیات معنوی

مهم ترین علل و عواملی که قرآن برای حیات معنوی بیان کرده ایمان و عمل صالح است. با این همه مصادیقی از این دو مورد تاکید قرار گرفته که دراین جا به آن ها اشاره می شود.

  1. ایمان : در آموزه های قرآنی مهم ترین و اصلی ترین عامل حیات معنوی بشر را ایمان و اسلام واقعی مطرح کرده است.(انعام، آیه 122؛ نحل، آیه 97؛ نمل، آیات 80 و 81؛ روم، آیات 52 و 53؛ فاطر، آیه 22) البته از آیه 42 سوره انفال می توان این مطلب را نیز به دست آورد؛ چرا که يك احتمال اين است كه منظور از «يحيى» و «حىّ» همان ايمان و هدايت الهی از طریق وحی باشد.(مجمع البيان، ج 3 ـ 4، ص 840)
  2. عمل صالح: دومین عاملی که قرآن بیان کرده، عمل صالح است که مصادیق بسیاری دارد که البته خود ایمان یکی از برترین مصادیق آن است؛ زیرا ایمان عقد قلبی و مرتبط به اراده انسانی است؛ چرا که بسیاری از مردم نسبت به حقیقت یقین قطعی دارند ولی ایمان بدان نیاورند و به انکار و جحد آن می پردازند.(نمل، آیه 14) خداوند در آیه 97 سوره نحل بر نقش کلیدی عمل صالح به عنوان عامل حیات معنوی تاکید کرده است.
  3. خداوند در آیات 23 و 24 سوره فجر نیز عمل صالح را پیش شرط دست یابی به حیات معنوی و حقیقی و نورانیت آن به ویژه در قیامت می داند؛ چرا که مقصود از «حياتى» در این آیات همان حيات حقيقى و حيات آخرتى و منظور از «قدمت لحياتى» تقديم عمل صالح براى حيات آخرت است. (الميزان، ج 20، ص 284 ـ 285)
  4. حق پذیری: البته این عامل خود مصداقی از همان عمل صالح است؛ ولی جداگانه به علت ارزش و اهمیت آن مورد تاکید قرار گرفته است.(انعام، آیه 36؛ نمل، آیات 80 و 81؛ روم، آیات 52 و 53)
  5. وحی : از دیگر عواملی که خداوند بیان کرده وحی است. شکی نیست که وحی برای صاحب آن حیات معنوی می آورد و کسانی که از آن بهره مند می شوند هر چند با واسطه باشد آنان نیز در دنیا از حیات معنوی برخوردار خواهند شد. پس برای پیامبران وحی به عنوان عامل مستقیم حیات معنوی و برای پیروان به سبب ایمان به واسطه موجب حیات معنوی خواهد بود.(نحل، آیه 2؛ غافر، آیه 15) البته این برداشت از آن جایی است که مقصود از «الرّوح» در آیه 2 سوره نحل همان وحى است و از اين جهت كه وحى، موجب حيات دلها و جانها مى شود به آن روح اطلاق شده است. (مجمع البيان، ج 5 ـ 6 ، ص 537) چنان که مراد از روح در آیه 15 سوره غافر نیز همان وحی است. (همان، ج 7 ـ 8 ، ص 805)
  6. قرآن: خداوند قرآن را عامل حیات معنوی می داند که با توضیح پیشین به خوبی علت آن دانسته می شود.(شوری، آیه 52) مقصود از «روحا مّن أمرنا» در آیه همان قرآن است كه مايه حيات معنوی و حقیقی انسان است. (مجمع البيان، ج 9 ـ 10، ص 98)
  7. دعوت خدا: در آیه 24 سوره انفال دعوت خداوند و پاسخ گویی به آن عامل حیات معنوی برای انسان معرفی شده است. البته این نیز به یک معنا به همان ایمان باز می گردد؛ زیرا خداوند انسان را به ایمان دعوت می کند و کسی که به آن پاسخ مثبت می دهد از حیات معنوی برخوردار می شود. این دعوت از طریق پیامبران و وحی انجام می گیرد و در زمان ما قرآن نماد این دعوت الهی است؛ چنان که پیامبر(ص) نیز واسطه این دعوت الهی است.
  8. دعوت محمد(ص) : چنان که گفته شد پذيرش دعوت و رهنمودهاى پيامبر(صلى الله عليه وآله) که بیانگر دعوت الهی است، مايه نيل شخص و جامعه به حيات معنوى خواهد بود.(انفال، آیه 24)
  9. دعوت عقل و فطرت: البته شکی نیست که عقل و فطرت بشری نیز به ایمان و نورانیت آن دعوت می کند که باز در چارچوب های عمومی دعوت الهی و ایمان به حق و خدا و مانند آن قرار می گیرد.(یس، آیه 70) در روايتى از امام على(عليه السلام)، «حيّاً» در آیه 70 سوره یس به عاقل تفسير شده است. (همان، ج 7 ـ 8 ، ص 675) پس معلوم مى شود كه عقل، مايه حيات معنوی بشر است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا