اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیحقوقیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

عدالت، مرتبه نخست تقوا

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

تقوا به معنای پرهیز از زشتی هاست. البته در مفهوم قرآنی، این معنا سطح نخست و ابتدایی تقواست؛ زیرا تقوا همان گونه که در معنای پرهیز و خودداری از زشتی به کار رفته،‌ در معنای عمل به خوبی ها نیز به کار می رود.

این گونه است که تعریف پرهیز از زشتی ها نمی تواند بار معنایی واژه تقوا در مفهوم قرآنی را به تمام و کمال بیان کند؛ زیرا تقوا در مفهوم قرانی زمانی به کمال و تمام خود می رسد که جنبه اثباتی نیز پیدا کند و شخص افزون بر واکنش منفی نسبت به زشتی، کنش ایجابی نسبت به خوبی ها داشته باشد. این گونه است که تقوا در مفهوم قرآنی آن، دارای مراتب و درجات متعددی است، و خداوند در آیات قرآنی، تقوا را در مراتب و درجات گوناگون آن مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. بر همین اساس، خداوند، خوشبختی دنیا و آخرت را در گرو تقوا می داند و آن را ضامن رهایی از خسران معرفی می کند

نویسنده در این مطلب بر آن است تا بر اساس تحلیل قرآن از مفهوم تقوا، جایگاه و نقش عدالت را در این زمینه تبیین و روشن کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

تقوا، کلید رهایی بشر

انسان موجودی پیچیده است. پیچیدگی بشر در ترکیب تن و روان اوست. روان آدمی بر خلاف روان دیگر موجودات و آفریده ها، از ظرفیت بسیار شگفتی برخوردار می باشد؛ زیرا روان و نفس آدمی، روح دمیده الهی در کالبد آدمی است. این روح خاصیت آن را دارد که همه اسما و صفات الهی را در خود فعلیت بخشد. از مهم ترین ویژگی های روان آدمی، اراده و اختیار اوست که می تواند در سایه سار علم الهامی دو مسیر متفاوت و متقابل را انتخاب و بپیماید.(شمس، ایات 7 و 8)

خداوند در آیات پیش گفته بیان می دارد که به انسان تقوا و فجور الهام می شود و او به قدرت تشخیص و حق انتخاب برخاسته از اراده اش می تواند یکی از دو مسیر را برگزیند و حرکت کند.

تقوا از واژه عربی وقایه گرفته شده که در لغت به معنای حفاظت است. انسان متقی کسی است که حفاظی برای خود فراهم می آورد تا از آسیب های احتمالی در امان ماند. این حفاظت گاه با پرهیز از امری تحقق می یابد و گاه با برخورد با امری انجام می گیرد.

یکی از کاربردهای واژه تقوا که در حقیقت یک سطح از سطوح حفاظت است، پرهیز از زشتی ها و بدی هایی است که به انسان آسیب می رساند. در این سطح آن چه نخست به ذهن بشر می آید، زشتی ها و بدی های است که عقل آن را شناسایی می کند و تشخیص می دهد. از این روست که نخستین حوزه مصادیق تقوا و پرهیز را می بایست در امور قبیح و زشتی دانست که عقل انسانی تشخیص می دهد و به عنوان نبایدها از آن تعبیر می کند.

در سطح دیگر، مواردی است که خردمندان به سبب شرایط زمانی و مکانی، خود را نیازمند از پرهیز از آن می دانند و آن را زشت و بد می شمارند. این موارد در حوزه عمل بروز می کند. به این نوع از مصادیق زشتی ها، ناپسندهای عقلایی گفته می شود.

البته سطح سومی نیز برای زشتی ها و بدی های وجود دارد که عقل انسانی به سادگی قادر به درک و تشخیص آن نیست؛ در این سطح وحی به کمک عقل انسانی می آید و برخی از امور را از مصادیق زشت و ناپسند می شمارد و در دسته نبایدها دسته بندی کرد و از آن پرهیز می دهد. این گونه است که زشتی ها ،‌بدی ها، پلیدها، ناپسندها، به سه دسته عقلانی، عقلایی و شرعی دسته بندی می شود؛ چنان که ما از منکراتی در این سه دسته نیز سخن می گویم و خواهان پرهیز و اجتناب از آن می شویم.

بر همین اساس، سطوح تقوای در فرهنگ قرآنی، در سه سطح شناسایی و معرفی می شود که از آن به تقوای عقلانی، عقلایی و شرعی یاد می شود. هنگامی که خداوند در آیات قرآنی به توبیخ و سرزنش کافران و مشرکان می پردازد، همین سطح نخست و یا سطوح اول و دوم را مورد نظر قرار می دهد؛ زیرا به کافران گوشزد می کند که اگر از منکرات شرعی و زشتی ها و بدی های معرفی شده از سوی وحی توجه نمی کنند، دست کم از منکرات عقلانی و عقلایی پرهیز کنند. از جمله این منکرات عقلانی، شکستن پیمان ها و عقود و عهود است که هر عقل و خردی بدان حکم می کند و شکست آن را زشت و ناپسند و بد می شمارد و در جرگه نبایدها دسته بندی می کند.

از نظر آموزه های قرانی، چراغ هدایت در دل هایی روشن می شود که از تقوای عقلانی و عقلایی برخوردار می باشند؛ زیرا چنین افرادی زمینه پذیرش وحی را دارند و احتمال پذیرش تقوای وحیانی از سوی آنان بیش تر می رود. تقوایی که در آیه نخست سوره بقره بیان شده از مصادیق تقوای عقلانی و عقلایی است؛ زیرا این دسته از افراد متقی زمینه پذیرش تقوایی الهی را دارند و متاثر از هدایت وحیانی می شوند.

به سخن دیگر، کسانی که از تقوای عقلانی و عقلایی برخوردار می باشند، زمینه هدایت پذیری و رستگاری در آنان وجود دارد. با این همه، آن چه در سطحی، مراد از تقوا در قرآن است، در حقیقت تقوای سه گانه عقلانی، عقلایی و الهی است. اگر کسی به این تقوا در هر مرتبه ای دست یابد، اهل نجات و رستگاری است و از خسران و زیان ابدی که انسان گرفتار آن است، رهایی می یابد.

اما نمی بایست از این نکته غافل شد، که در آموزه های قرآنی، این معنا از تقوا، معنای کامل تقوای الهی نیست؛ زیرا آن چه مراد از تقوای الهی در فرهنگ قرآنی است و خداوند از آن به "فاتقوا الله حق تقاته"( آل عمران، ایه 102) تعبیر می کند، تقوای اثباتی نیز می باشد.

مراد از تقوای اثباتی این است که تنها برای تحقق حفاظت، نمی بایست پرهیز را پیشه گرفت، بلکه می بایست، گام های عملی و مثبتی را نیز برداشت تا تقوای حفاظتی تحقق یابد. تقوای حفاظتی یا اثباتی، تقوایی است که به دو بخش پرهیز و عمل توجه دارد. این گونه نیست که با خودداری و پرهیز از زشتی ها، تقوای الهی به مفهوم حق تقاته تحقق یابد.

به سخن دیگر، تقوا همانند روزه نیست که با امساک و خودداری از اموری چون خوردن و آشامیدن و مانند آن تحقق یابد، بلکه یک جنبه اثباتی نیز دارد که می بایست بدان توجه داشت.

عدالت سطح نخست مفهوم قرآنی تقوا

اگر در مفهوم عرفی، تقوا به معنای پرهیز از زشتی های عقلانی و عقلایی است، باید توجه داشت که از نظر قرآن، با پرهیز از سه گانه های عقلانی و عقلایی و وحیانی، تقوای الهی به مفهوم قرانی تحقق نمی یابد؛ زیرا سطح نخست تقوای الهی، افزون بر واکنش منفی نسبت به زشتی ها، کنش هایی است که شخص متقی می بایست انجام دهد، تا تقوای الهی تحقق یابد.

سطح نخست و ابتدایی، تحقق تقوای به معنای حفاظت، دارای دو جنبه پرهیز از اموری و عمل به اموری است.

اما آن چه می بایست از آن پرهیز شود، همان اموری است که به عنوان زشت و پلید عقلانی، عقلایی و شرعی شناخته و معرفی شده است؛ اما آن چه می بایست بدان عمل شود، کنش هایی است که از آن به عنوان عدالت یاد می شود.

عدالت در حقیقت، قراردادن هر چیزی در جای خودش است. بنابراین ، بر هر متقی است که افزون بر پرهیز از زشتی ها، خوبی ها را نیز انجام دهد. کم ترین سطح عمل به خوبی ها، عدالت است. از این روست که عقل و عقلا، عدالت را امری را خوب ، حسن و نیک می شناسند و ظلم و بی عدالتی را امری بد و زشت و قبیح می دانند. بر این اساس، رعایت حقوق دیگران به عنوان مهم ترین مصداق از مصادیق عدالت امری خوب و نیک دانسته و بر آن تاکید شده است.

این که خداوند در تبیین تحقق مفهوم تقوا می فرماید: اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى؛ عدالت ورزید که آن نزدیک به تقواست(مائده، ایه 8) به این معناست که کف تقوای الهی و حفاظت از خداوند از سوی بشر،‌ عمل به عدالت است.

به سخن دیگر، انسان زمانی به تقوای به مفهوم قرآنی آن نزدیک می شود که گام عملی افزون بر پرهیز و اجتناب بردارد. این گام عملی و کنش انسانی می بایست، بر اساس عدالت باشد. در صورتی که انسان افزون بر پرهیز از زشتی ها، به اصل عدالت به عنوان یک امر حسن و نیکو توجه کند، گامی به سوی تقوای الهی برداشته است؛ زیرا تحقق واقعی تقوای الهی مستلزم کنش های دیگر و بالاتری است که فراتر از دایره عدالت قرار می گیرد.

از آموزه های قرآنی به دست می آید که تقوای الهی به شکل حق تقاته زمانی شکل می گیرد که انسان گام های علمی فراتر و بزرگ تری در حوزه کارهای نیک بردارد و به دایره احسان وایثار وارد شود.

در حقیقت متقی کسی است که اهل احسان باشد. از این روست که در آیات قرآنی اهل احسان اهل تقوا دانسته شده اند و خداوند به عنوان نمونه در آیاتی از جمله آیات 7 و 9 سوره حشر و 16 سوره تغابن، اهل فلاح و رستگاری را، اهل تقوایی می شمارد که در مقام عمل تقوای خویش را نشان داده و در مقام احسان از بخل پرهیز و به انفاق و بخشش رو آورده است.

در حقیقت، از نظر قرآن، عدالت گام نخست برای رسیدن به مرز تقوای الهی و ورود به دایره حفاظت است و انسان تنها با پرهیز از زشتی ها نمی تواند به رستگاری برسد، بلکه می بایست با عدالت خود را به تقوا نزدیک کند تا با عمل به احسان در دایره متقین قرار گیرد.

اگر انسان با پرهیز از زشتی های عقلانی و عقلایی، زمینه هدایت پذیری را در خود پدید می آورد(بقره، ایات نخست) انسان با عمل به عدالت،‌ زمینه ساز تقوای الهی در خود می شود و این فرصت را به دست می آورد تا با احسان و ایثار اخلاص گونه خود را متقی سازد.

خداوند به صراحت در آیات قرآنی بیان می کند که تاثیر حقیقی را می بایست در تقوای الهی به شکل کامل آن یافت. به این معنا که اگر انسان خواهان روزی مادی و معنوی و یا دنیوی و اخروی است می بایست تقوای الهی رابه شکل کامل آن در خود و جامعه اش تحقق بخشد. از این روست که به عنوان نمونه می فرماید: وَ لَو اَنَّ اَهلَ القُري آمنوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالاَرضِ؛ و اگر مردمان آبادی ها، ایمان آورند و تقوا پیشه گیرند ما برکات آسمان و زمین را بر ایشان می گشاییم.(مائده، آیه 96)

در این آیه، تقوا با ایمان گره خورده است؛ به این معنا که تقوای ایمانی که تقوای خالصانه، توحیدی و کامل است، موجب بهره مندی انسان از برکات معنوی و مادی اسمان و زمین می شود؛ زیرا از نظر خداوند ایمان به خدا و معاد همان معنای واقعی احسان است(بقره، آیه 177) و کسی که به چنین ایمان خالص و کاملی رسید، از هر گونه بخل رهایی می یابد و اهل انفاق و نیکوکاری می شود. این گونه است که تقوای الهی را در شکل حق تقاته به جا می اورد.

به هر حال، تقوای الهی به مفهوم قرآنی آن، با کارهای بسیار نیک و خوبی چون قول سدید(احزاب، ایه 70)، اصلاحات(اعراف، ایه 35)،‌انفاق و احسان(بقره، ایات 194 و 196)، امر به معروف و نهی از منکر(آل عمران، ایات 102 و 104)، اطاعت پذیری از ولی(انفال،ایه 1 و آیات دیگر) و مانند آن معنا و مفهوم می یابد. بر این اساس، نمی توان سخن از تقوای الهی گفت و تنها از پرهیز و اجتناب از زشتی های عقلانی و عقلایی و وحیانی گفت و هیچ سخنی از کارهای نیک و احسان نکرد.

از نظر فرهنگ قرآنی، کنش های نیک حقوقی و عدالت محور(مائده ،‌آیه 8 ؛ و نساء، آیه129) بستر ساز دست یابی انسان به تقوای الهی به مفهوم قرآنی است و انسان در سایه سار عدالت این امید را می تواند داشته باشد که گام فراتر نهد و به سطح تقوای حق تقاته از طریق احسان و نیکوکاری و اطاعت از ولی الله و مانند آن دست یابد. در این مرتبه ایمان واقعی و خلوص نیت است که انسان را به مراتب عالی تقوای می رساند و از خسران و زیان ابدی به تمام و کمال رهایی می بخشد.(سوره انسان)

این که خداوند در ترسیم تقوای، اعمال نیکی چون مسجد و عمران آن(توبه، آیات ‌108‌و‌109)، قربانی کردن در حج(حج، ایه 37) و مانند آن را به عنوان مصادیق تقوای الهی انسان مطرح می کند، به این معناست که در مفهوم قرآنی،‌ تقوای الهی تنها پرهیز نیست، بلکه اعمال نیک و خوبی است که سطح نخست آن با عدالت شروع می شود و این سطح بستر و زمینه می شود تا تقوای الهی با اعمال نیک برتر در شخص تحقق یابد.

بنابراین، بر همه ماست تا در ترجمه واژه تقوا دقت کنیم و آن را به یک امر کم ارزشی چون اجتناب و پرهیز از زشتی ها فرونکاهیم، بلکه بدانیم که تقوای واقعی و حقیقی زمانی تحقق می یابد که انسان به همه آموزه های وحیانی به ویژه به احسن آموزه ها عمل کند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا