شروط ازدواج از نظر امام جواد(ع)
ازدواج پیوندی مقدس و از سنتهای الهی و اسلامی است. اسلام ازدواج را زیبندهترین و دوست داشتنیترین بنیادی میداند که در جهان ساخته میشود؛ چرا که زن و مرد یار و مددکار هم و دو بال پرواز در آسمان ملکوت و معنویت هستند که خود و جامعه را به سمت تعالی بالا میبرند. خانواده، سلول بنیادین جامعه و پایه سعادت بشریت است.
از نظر آموزههای قرآنی و اسلامی، زوجیت در جهان از سنتها و قوانین حاکم است، به گونهای که تخطی از آن برای انسانی که دارای اراده و اختیار و آزادی است، میتواند مشکلات بزرگ روحی و جسمی ایجاد کند و فساد و تباهی را در زمین گسترش دهد.
نویسنده برای تبیین گوشهای از مسایل مربوط به ازدواج به سراغ امام جواد(ع) یکی از پیشوایان و اسوههای حسنهالهی رفته تا دیدگاه ایشان را درباره شرایط ازدواج و آثار و تبعات آن به دست آورد.
ازدواج، سنت الهی
خداوند هستی را بر زوجیت بنیاد نهاده تا یکتایی و یگانگیاش همواره در نظر آید. هیچ موجودی را در جهان نمیتوان یافت که از قانون و سنت الهی جفت داشتن بیرون باشد. خداوند در آیه 49 سوره ذاریات درباره جفت داشتن همه موجودات هستی میفرماید: و من کل شیء خلقنا زوجین لعلکم تذکرون؛ از هر چیزی جفتی آفریدیم تا متذکر شوید.
علامه طباطبایی در المیزان مینویسد: کلمه «زوجین» به معنای هر دو چیزی است که مقابل هم باشند، یکی فاعل و مؤثر و آن دیگری منفعل و متأثر باشد. از آنکه فاعل است عملی سرزند و بر آنکه منفعل است واقع شود؛ مانند زن و شوهر. بعضی گفتهاند: این کلمه به معنای مطلق هر دو چیز متقابل است، مانند زن و شوهر، زمین و آسمان، شب و روز، خشکی و دریا، و انس و جن. و بعضی گفتهاند: اصلا این کلمه به معنای زن و شوهر است نه به معنای دو چیز متقابل. (به نقل از: مجمعالبیان، ج 9، ص 160) «لعلکم تذکرون» – یعنی اگر از هر چیزی جفت خلق کردیم برای این است که شاید شما متذکر شوید و بفهمید که خالق آن، خودش زوج نداردو منزه از داشتن زوج و شریک است، بلکه واحدی است که سراسر جهان شاهد بر یکتایی او است.
شیخ صدوق در توحید به سند خود از امام رضا(ع) روایت کرده که در خطبهای طولانی فرمود: خدای تعالی با اینکه جوهرها را جوهر کرده، شناخته شده به اینکه خودش جوهر ندارد، و با اینکه میان موجودات ضدیت برقرار کرد، شناخته شده به اینکه خودش ضد ندارد، و با اینکه بین بسیاری از موجودات مقارنه قرار داده، شناخته شده به اینکه خود قرین ندارد. او بود که بین نور و ظلمت، خشکی و تری، خشونت و نرمی و سرد و گرم ضدیت برقرار کرد، و باز او بود که بین دو چیز ناسازگار، الفت و میان دوچیز نزدیک به هم، جدایی انداخت، و با همین جدایی انداختنها فهماند که جداکنندهای در کار است، و با این الفت اندازیها فهماند که الفت دهندهای در بین است، و در همین مقام فرموده: «و من کل شیء خلقنا زوجین لعلکم تذکرون». میان قبل و بعد جدایی انداخت تا معلوم شود خودش قبل و بعدی ندارد، غریزههایی که در موجودات هست شهادت میدهد به اینکه پدیدآورنده و سازنده غریزهها، خود غریزه ندارد. و با اینکه وقت را وقت کرد فهمانید که وقتکننده وقت، خود وقت ندارد، و با اینکه بعضی از موجودات حجاب بعضی دیگر شد، فهماند بین خود او و خلقش حجابی نیست. (توحید، شیخ صدوق، ص34)
بسیاری از مفسران، زوجین را در این آیه همانند آیات دیگر چون آیه 45 سوره نجم و 39 سوره قیامت همان نر و ماده دانستهاند. هر چند که بعضی نیز با توجه به این که برخی از موجودات نر و ماده ندارند، به معنای همان تقابل دانستهاند. با این همه شکی نیست که انسان از جمله موجوداتی است که دارای نر و ماده است و خلقت و آفرینش انسان به زوجیت است. (نباء، آیه8)
در عرفان اسلامی از تناکح صفات و اسمای الهی سخن به میان آمده که از درون هر نکاحی که میان اسماء و صفات به وجود میآید، یک موجودی خاص خلق میشود. این بدان معناست که موجودات هستی برآیندی از تناکح صفات و اسماء الهی است.
خداوند در آیات قرآنی بیان میکند که برای آدم(ع) جفت و زوج آفرید و آن دو با هم در بهشت نخست سکونت یافتند. (بقره، آیه 35، اعراف، آیه 19)
فلسفه ازدواج
از آنجایی که انسان همچون جنیان دارای اراده، اختیار و آزادی است، خودش باید بسیاری از افعال را به اراده و اختیار انجام دهد و کسی او را مجبور به انجام افعال نمیکند. از همین رو مساله تشریع و قانونگذاری درباره انسان مطرح میشود تا مشخص کند که چگونه در زندگی عمل کند و چه کاری را انجام بدهد یا ترک کند، زیرا انسان میان خوب و بد مختار و آزاد است تا هر یک را برگزیند. ازدواج نیز به عنوان یکی از افعال آدمی از اموری است که در آن آزاد است که انجام دهد یا ترک نماید. خداوند عقل را به آدمی داده تا خود دریابد که کدام کار خوب است و کدام یک بد. همچنین پیامبران را برای راهنمایی بشر فرستاده تا به عنوان عقل منفصل عمل کنند و برخی از اموری که عقلهای متوسط درک نمیکنند به آنها بیاموزند و در تشخیص حق و باطل، خوب و بد به او یاری رسانند.
شریعت مجموعهای از احکام را شامل میشود که با توجه به حسن و قبح اشیا از انسان خواسته شده تا بدان گرایش یافته یا ترک کند. در آیات قرآنی نه تنها به احکام بسنده نشده بلکه با تشریح علل و فلسفه حکم کوشش شده تا انسانها به امری تشویق شده یا از آن منزجر شوند. به عنوان نمونه در شریع حکم حرمت برای شراب آمده که شراب هر چند که دارای منافعی برای بشر است ولی ضرر و زیان آن برای انسان به ویژه عقلانیت او بیشتر است. (بقره، آیه 219)
خداوند با بیان آثار و فلسفه ازدواج بر آن است تا مردم را به تشکیل خانواده و زوجیت پایدار تشویق کند. از این رو در آیات قرآنی به بیان آثار و برکات ازدواج پرداخته و فلسفه و اهداف آن را ذکر میکند. از جمله فلسفه و آثار ازدواج را میتوان به اهدافی چون رسیدن به الفت، محبت، مودت، آرامش و سکونت روحی و عاطفی (روم، آیه 21)، بقا و تکثیر نسل بشر ( شوری، آیه 11)، برطرف کردن نیازهای یکدیگر و پوشاندن معایب و پیشگیری از گناه (نساء، آیه 25، نور، آیات 32 و 33) و برجسته کردن فضایل (همان) و نیز رسیدن به آسایش و رفاه مالی از طریق توسعه در رزق و فضل الهی (نور، آیه 32) و مانند آن اشاره کرد.
شرایط ازدواج: دینداری و امانتداری
خداوند، خواهان آسانگیری در امر ازدواج و تشکیل خانواده است، زیرا اگر سختگیری در امر ازدواج صورت گیرد جامعه به فساد کشیده میشود، چرا که غریزه جنسی امری طبیعی در انسان است و هرگونه سرکوب و سختگیری میتواند آثار منفی و پیامدهای زیانباری بر فرد و رشد و کمال شخصی و تعادل شخصیتی و نیز رفتارهای اجتماعی بگذارد و جامعه انسانی را به تباهی بکشاند. خداوند با تشریع آسان قوانین ازدواج بر آن است تا ازدواج در سادهترین و آسانترین شکل انجام گیرد و این پیمان مقدس باقی و برقرار بماند. (نساء، آیات 25 تا 28، قصص، آیه 27)
در آیات قرآنی مهمترین شرایطی که برای زوجین بیان شده کفو بودن آنان است. کفو بودن، شرط اساسی است که مصداق آن از نظر قرآن در همان عنوان طیب بودن همسران بیان شده است. (نور، آیات 3 و 26)
طیب و پاک بودن عنوانی است که میتوان آن را در همان دینداری و امانتداری خلاصه کرد. از این رو امام جواد(ع) در بیان شرایط همسر میفرماید: من خطب الیکم فرضیتم دینه و امانته فزوجوه، الا تفعلوه تکن فتنه فی الارض و فساد کبیر، هر که به خواستگاری دختر شما آید و به تقوا و تدین و امانتداری او مطمئن میباشید با او موافقت کنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگی در روی زمین خواهید شد. (تهذیب الاحکام، ج7، ص396، حدیث9)
از نظر آموزههای قرآنی و اسلامی، همه انسانها بر پاکی آفریده شدهاند، ولی انسانها در اثر مخالفت با احکام فطری عقل، مسیر ناپاکی را میپیمایند و با بیتقوایی و فجور و گناه، فطرت سالم و پاک خود را دفن میکنند. (شمس، آیات 7 تا 10)
از امامان(ع) روایت است که خداوند وقتی عقل را آفرید، دینداری و اخلاق (حیا) را ملازم آن قرار داد به گونهای که هر جا عقل حضور داشته و به کار گرفته شود، دینداری و اخلاق نیز در آنجا حضور مییابد. (اصول کافی، ج1، کتاب عقل و جهل)
پس عقل آدمی انسان را به دینداری و اخلاق سوق میدهد و شکی نیست که حقیقت ایمان و دینداری نیز چیزی جز مواظبت بر دستورها و احکام عقلانی و دوری از دو قوه نفسانی شهوت و غضب نیست؛ چرا که وقتی عقل، مدیریت نفس آدمی را به دست گرفت اجازه نمیدهد که قوای نفسانی شهوت و غضب بیش از آنچه لازم است قدرت بگیرند و وارد عمل شوند. از این رو امام جواد-علیهالسلام- فرموده است: لن یستکمل العبد حقیقه الایمان حتی یوثر دینه علی شهوته، و لن یهلک حتی یوثر شهوته علی دینه؛ بندهای حقیقت ایمان را نمییابد مگر آن که دین و احکام الهی را در همه جهات بر تمایلات و هواهای نفسانی خود مقدم دارد. و کسی هلاک و بدبخت نمیگردد مگر آنکه خواستههای نفسانی خود را بر احکام الهی مقدم کند. (بحارالانوار، ج 75، ص 80، ح 63)
اما اگر برعکس شود، این شهوت و غضب است که طغیان میکنند و آدمی را به سوی بیدینی و فساد و بیحیایی میکشانند. پس اگر بخواهیم کسی را برای همسری برگزینیم میبایست انسان عاقلی را انتخاب کنیم نه آن که دنبال جاهل و سفیه برویم که عقل خود را به دست شهوت و غضب سپرده است. برای اینکه بدانیم چه کسی عاقل است باید به دو چیز او توجه کنیم که نمودار عقلانیت است؛ زیرا اگر اخلاق و دینداری ملازم عقل هستند، پس نشانههای عقلانیت را باید در اخلاق و دینداری شخص جست. چنین شخصی همان انسان طیبی است که لیاقت ازدواج را داراست؛ زیرا پاکی طینت در دینداری و اخلاق شخص نهفته است.
در این میان حیا برجستهترین خصوصیت اخلاقی انسان است. از این رو در روایات، حیا به عنوان نماد اخلاق معرفی میشود. کسی که حیا دارد، انسان با تقوایی است که هرگز در پی زشتیها و ناپاکیها نمیرود. از همین رو، اگر بخواهیم درباره عقلانیت، پاکی، اخلاق و حیای یک شخص داوری کنیم باید تقوا را ملاک قرار دهیم؛ زیرا تقوا و پرهیز از گناهان و زشتیها و ناپاکیها بهترین و کاملترین شیوه شناخت انسان است. از همین رو خداوند انسان گرامی را انسان متقی میداند و درباره معیار ارزشگذاری در کرامت به تقوا ارجاع میدهد و میفرماید: ان اکرمکم عندالله اتقاکم؛ گرامیترین شما در نزد خداوند با تقواترین شماست. (حجرات، آیه 13)
اما اینکه امام جواد(ع) در شرایط ازدواج پس از دینداری، در حوزه اخلاق، به امانتداری توجه میدهد، از آن روست که در میان اخلاق همسران، مهمترین عنصر، امانتداری است. کسی که امانتدار است، در حقیقت حیا میورزد و در امانتی که در اختیار اوست خیانت نمیکند.
زن و شوهر در پیمانی مقدس عهد میبندند که عرض و ناموس یکدیگر را محافظت کنند و اجازه ندهند کسی دیگر در حریم ناموس آنان وارد شود. در این میان زن به سبب شرایط خاص خود میبایست بسیار بیشتر از ناموس خود که از آن شوهر است محافظت و مراقبت نماید. لذا خیانت به شوهر در مسئله جنسی بزرگترین بیتقوایی، بیحیایی و بیاخلاقی و بیدینی شمرده شده است.
شکی نیست که نظر آموزههای قرآنی، مهمترین مفاهیم بنیادین خانواده قرآنی، اموری چون:
1. لباس و پوشش: هن لباس لکم(بقره، آیه 187)
2. سکون و آرامش: لتسکنوا الیها (روم، آیه 21)
3. مودت و کشش: و جعل بینکم موده (همان)
4. رحمت و نوازش: رحمه (همان)
5- امانتداری جنسی و مالی: لایسرقن و لایزنین (ممتحنه، آیه12) میباشد.
خداوند در آیه 12 سوره ممتحنه، مهم ترین اموری را که یک زن میبایست بدان پایبند باشد، به عنوان عهد و پیمان و بیعت با خدا و رسول(ص) بیان میکند که از جمله آنها امانتداری مالی و جنسی است. خداوند میفرماید: «ای پیامبر هنگامی که زنان مؤمن به سوی تو میآیند (و میخواهند) با تو بیعت کنند که چیزی را برای خدا شریک نیاورند، دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، فرزند نامشروع نیاورند و آن را به دروغ به شوهر خویش نسبت ندهند و در هیچ کار نیکی، تو را فراموش نکنند، با آنها بیعت کن و از خداوند برای آنها آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده و مهربان است.»
اگر امام جواد(ع) میفرماید: فساد الاخلاق بمعاشره السفهاء، و صلاح الاخلاق بمنافسه العقلاء؛ معاشرت و همنشینی با بیخردان و افراد لاابالی سبب فساد و تباهی اخلاق خواهد شد؛ و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشیار، موجب رشد و کمال اخلاق میشود. (کشف الغمه، ج2، ص349) هیچ شکی نیست که معاشرت دائمی با همسری که سفیه است نمیتواند آدمی را به کمالاتی برساند که از ازدواج انتظار دارد.
پس همسری که خیانت مالی و جنسی میکند نمیتواند همسر مناسب و کفو باشد. از اینرو حضرت در بیان شرایط ازدواج تنها به دینداری و ایمان در کنار امانتداری تأکید میکند. اگر همسری عاقل اختیار شود که دیندار و امانتدار است، در آن صورت چنین همسری سرمایه بزرگی برای زندگی انسان است که هیچ بهایی نمیتوان برای آن تعیین کرد.
ازنظر قرآن چنین همسرانی پوشش متقابل یکدیگر از آسیبها و کژیها و صیانتکنندگان از سرمایهها و انرژیهای معنوی و عرفانی یکدیگر و بسترسازانی برای شکوفایی فطری، ایمانی، روحی و روانی یکدیگر هستند و از سویی دیگر با صبوری و ایثار و درک عمیق و متقابل، زمینه آرامش روحی و آسایش فکری یکدیگر میشوند و کاشانهای از عشق و محبت و ایثار و احسان میسازند که فرزندان صالح برایند طبیعی آن است.اما اگر در انتخاب همسر این شرایط دیده نشود، هم شخص و هم جامعه به فساد کشیده میشود چنانکه امام جواد(ع) در آخر سخن خویش بدان تأکید دارد.