روزهخواری در زمان بیماری و شرایط آن
روزه یکی از واجباتی است که هر مسلمان در سال باید در ماه مبارک رمضان برای انجام امر الهی به مدت یک ماه انجام دهد. اما این فریضه استثنائاتی دارد که از جمله آنها بیماری و سفر است که در چنین شرایطی شخص مسافر یا بیمار میتواند در صورت احراز شرایط از گرفتن روزه معاف باشد. در مطلب حاضر شرایط روزهخواری شخص بیمار به ویژه در شرایط کرونایی فعلی مورد بررسی قرار گرفته است.
***
بیماری بالفعل، تنها مجوز روزهخواری
بیماری یکی از علل جواز روزه خواری، البته نه علنی بلکه مخفیانه است؛ زیرا ارتباط جسم و جان به گونهای است که برای دستیابی به تقوای الهی، سلامت جسم لازم است و عبادتهایی چون روزه نیازمند صحت تن و طاقت است؛ از همین رو خدا روزه را برای بیماران و ناتوانان مانند کودکان و پیران واجب نکرده است.
البته وقتی سخن از بیماری است، مراد بیماری بالفعل است؛ یعنی شخص بالفعل گرفتار بیماری باشد که توان روزهداری را از او گرفته یا روزهداری موجب تاخیر درمان یا افزایش بیماری میشود. بنابراین کسانی که به احتمال بیماری مانند ضعف احتمالی و احتمال گرفتاری به بیماری در آینده بخواهند ترک روزه کنند و روزهخواری در ماه مبارک رمضان را داشته باشند، نمیتوانند خود را از مجازات و کفاره روزهخواری یعنی شصت روز روزه به جای یک روز روزهخواری در امان بدانند.
بر این اساس کسانی که به بهانه شیوع بیماریهای واگیر همچون طاعون و کرونا بخواهند روزهخواری کنند، میبایست خود را برای کفاره و عقاب الهی آماده سازند. حتی کسانی که احتمال قوی میدهند که با ضعف ممکن است در آینده دچار بیماری شوند، نمیتوانند به انگیزه تقویت بنیه خویش اقدام به روزهخواری کنند ولو پزشک توصیه کرده باشد؛ زیرا آنچه موجب میشود که مجوز روزهخواری نهانی داده شود، بیماری بالفعل است که با روزهخواری ممکن است تشدید یا درمان آن به تاخیر بیفتد. (بقره، آیات 183 تا 185)
واژه مریض در این آیات به کسانی اطلاق میشود که «بالفعل» بیمار هستند؛ زیرا مشتق نسبت به حال، حقیقت است؛ یعنی این واژه در بیمار بالفعل به شکل حقیقی اطلاق میشود و به شیوه مجاز نیست. اصولیین بر این باورند که کاربرد عرفی نشان میشود که حتی اگر کاربرد این واژه نسبت به گذشته یعنی کسی که در گذشته بیمار بوده است، به شکلی کاربرد حقیقی باشد و عرف به شکل کاربرد حقیقی مریض را بر کسی که در گذشته بیمار بوده اطلاق کند، باز کاربرد مریض بر کسی که در آینده بیمار میشود، یک کاربرد مجازی است. این نوع کاربرد همانند گفتن «دکتر» به دانشجوی سال اول دوره دکتری است که اطلاق مجازی است نه حقیقی.
بنابراین، اگر در آیات قرآن، مجوزی برای مریض برای روزهخواری صادر شده است، مراد همان بیمار بالفعل است که هم اینک بیمار است. لذا اگر کسی به احتمال بروز بیماری و مرض در آینده، بخواهد از روزه در حال حاضر خودداری کند، خلاف حدود الهی عمل کرده است که تعدی نسبت به آن، مجازات دنیوی و اخروی را به دنبال دارد. (همان) بر این اساس، نمیتوان به دلیل مراعات امر بهداشتی و تقویت بنیه جسمی و به دلیل خطر ابتلای به بیماریها از جمله کرونا از واجب الهی عدول و به روزهخواری اقدام کرد.
باید توجه داشت که از نظر آموزههای قرآن، حتی کسانی که بیمار هستند باید ببینند که آیا میتوانند روزه بگیرند و در صورتی که پزشک مختصص متعهد به اسلام و ایمان، تجویز روزهخواری کرد میتواند روزه نگیرد و حتی اگر شک دارد میتواند امتحان کند تا وضعیت خویش را بسنجد.
از نظر آموزههای قرآنی کسانی مجوز روزهخواری دارند که بالفعل در مرض یا سفر یا ناتوان از روزه گرفتن باشند. (همان) بنابراین، کسی که با اختیار به سفر برود یا کاری کند که ناتوان از روزه گرفتن باشد یا عملا خود را به بیماری مبتلا کند، هر چند که به اختیار خویش این شرایط و حالات را ایجاد کرده است، ولی همین مرض و سفر و ناتوانی بالفعل، مجوزی برای روزهخواری او است. از همین رو در فتاوی مطرح شده است که اگر کسی به ضرورت و اضطرار ناچار است تا به کشاورزی اقدام کند؛ زیرا زمان کشت و کار از دست میرود، میبایست روزه بگیرد، ولی هر گاه ناتوان شد به میزان دفع ناتوانی روزهخواری کند و به کشاورزی خویش ادامه دهد. در این حالت کفاره و عقاب در کار نیست و او تنها میبایست در آینده همان تعداد که روزهخواری کرده، روزه را قضا کند؛ زیرا اضطرار بالاختیار در این مورد موجب میشود تا مصداق فعلی و عینی «ناتوان» شود و وجوب روزه از وی سلب گردد. بنابراین میبایست در آینده فقط همین میزان و تعداد را قضا کند.
انسان باید به شکلی عمل کند که روزه ماه مبارک رمضان را به تمام کمال انجام دهد؛ زیرا خیری که در روزه ماه رمضان نهفته، بسیار مهم و اساسی است و انسان را به تقوای اخص و یقین شهودی و رویتی میرساند و دلها را به بصیرت میکشاند. (همان)
از نظر قرآن، مسافر و مریض به همان تعدادی که روزهخواری کرده میبایست در هنگام بازگشت از سفر و در حضر و پس از سلامتی و صحت روزه بگیرد و کفارهای بر او نیست؛ اما کسی که ناتوان است و طاقت روزه را ندارد باید کفاره بدهد که اقل و کف آن، یک مد طعام به مسکین است که اگر بیشتر از آن بدهد برایش خیر است. البته مسکین در این عبارت میتواند شامل فقیر باشد؛ چرا که مسکین وضعیتی بدتر از فقیر دارد؛ زیرا مسکین کسی است که هیچگونه درآمدی ندارد؛ در حالی که فقیر درآمدی دارد ولی به میزان کفاف او نیست. با این همه بر اساس روایات فقیر نیز از مصادیق مسکین در این عبارت و آیه است و میتوان کفاره را به فقیر داد، ولی اگر در جایی، مسکین باشد بهتر است که او را بر فقیر مقدم داشت.
باید توجه داشت که مراد از «لایطیقونه» در این آیات ناتوانی است که طاقت روزه را در طول سال ندارد، مانند پیران کهنسال که جسمشان طاقت روزه را ندارد؛ از همین رو درباره این افراد تنها کفاره روزه مطرح است؛ در حالی که برای مسافر و مریض ، آنچه لازم است، روزه گرفتن در زمان صحت و حضر است.
به هر حال از نظر قرآن، روزه گرفتن در هر حالی بهتر از روزهخواری است. بنابراین خدا در قرآن سفارش میکند که تا میتوانید روزه بگیرید و به بهانهها ترک روزه نکرده و روزهخواری نکنید؛ زیرا روزه موجب میشود تا انسان به تقوایی برسد که عامل یقین و شهود است. (همان)
ماه مبارک رمضان بهترین فرصتی است که انسان میتواند در این ماه از بزرگترین نعمت الهی و منت خدا بر بشر یعنی قرآن، بهرهمند شود؛ زیرا قرآنی که دارای بینات و روشنگریها نسبت به حق و باطل است و انسان را از ضلالت به هدایت سوق میدهد و حق و باطل را از هم جدا میسازد، در این ماه مبارک نازل شده است. انسان در این ماه با گفتن و الله اکبر بسیار زیاد، میتواند «کبریایی» الهی را درک کند و خود را به مقام کبریایی برساند و مظهر تجلیات الله شود و خدایی شود.(همان)
هر موجودی میبایست شکرگزار کسی باشد که به او نعمتی داده است؛ خدایی که نعمتهای بسیاری از جمله وجود ما را به ما ارزانی داشته و هدایتهای تکوینی و تشریعی را عنایت فرموده و قرآن، این کتاب عظیم الهی را نازل کرده است، شایسته و بایسته شکرگزاری است.
روزهداری، بهتر از روزهخواری
پس روزه دار با روزهداری خویش چند هدف را در پیش میگیرد و میخواهد به آن برسد که از جمله آنها، دستیابی به تقوای الهی، یقین، فرقان، هدایت، بینات، شکرگزاری و مانند آنها است.
شکی نیست که شکرگزار نعمتهای الهی از طریق انجام روزه به عنوان فرمان الهی، نه تنها کاری میکند که هر عاقل عالم آن را انجام میدهد که همان تشکر نسبت به بخشنده نعمت است، بلکه موجب تداوم نعمتهای الهی و افزایشیابی ظرفیت وجودی شکرگزار و کسب شرح صدر است؛ چنانکه خدا میفرماید: لئن شکرتم لازیدنکم؛ اگر شکرگزار باشید، هر آینه بر شما میافزاید.(ابراهیم، آیه 7)
از نظر آیات قرآن، روزه در هر حالی «آسان» است و «عسر» ندارد؛ زیرا اگر عسرآور بود، خدا آن را وضع نمیکرد؛ اما اگر کسی احساس میکند که در شرایطی نیست که بتواند روزه بگیرد، خدا او را معاف کرده و مجاز به روزه خواری است؛ ولی با این حال میگوید که بهتر آن است که روزه بگیرد؛ زیرا اگر انسان حتی در شرایط سخت و طاقت فرسا روزه بگیرد، درهای عنایت و توفیقات الهی به روی او باز میشود؛ از همین رو خدا در قرآن میفرماید روزهداری در هر حالی بهتر از روزهخواری است و انسان حتی دارای مجوز روزهخواری بهتر است که به اراده و اختیار خویش روزه بگیرد، مگر آنکه این روزه گرفتن، او را به مرگ بکشاند که جایز نیست. پس به دلیل آنکه مریض هستم نمیبایست به سادگی تن به روزهخواری داد بلکه تلاش کرد تا رنج و سختی روزه داری را تحمل کرد و این گونه از برکات بینهایت روزه ماه مبارک رمضان بهرهمند شد.
به هر حال، احتمال بیماری حتی اگر بسیار قوی باشد مجوزی برای روزهخواری نیست، بلکه حتی اگر انسان مریض است و میداند که این مرض آنچنان سخت نیست یا روزه گرفتن در این شرایط موجب مرگ او نمیشود، بهتر است که روزه بگیرد و از برکات روزه بهرهمند شود.(بقره، آیات 183 تا 185)
مجوز روزهخواری در چه شرایطی؟
البته در شرایطی که شخص میداند که روزه گرفتن موجب میشود تا دچار بیماری بشود که موجب هلاکت انسان است، در صورت اطمینان عقلایی شخصی یا دستور پزشک متعهد متخصص میتواند روزه نگیرد.
پس اگر منشأ ترس از پیدایش مرض و ضرر به واسطۀ روزه، عقلایی و مورد اعتنای عقلا باشد، ملحق به مرض بالفعل میشود؛ یعنی ملحق به موردی است که روزه برای مرض موجود و بالفعل، ضرر دارد؛ بنابراین اگر با وجود چنین خوفی روزه بگیرد، صحیح نیست و روزه نگرفتن جایز، بلکه واجب است. به عبارت دیگر اگر خوف ضرر و خطر به جسم او جدی و با ریسک بالا باشد، روزه گرفتن برای او حرام هم میشود.
حاصل سخن آنکه: با توجه به شرط فوق، روزه در حال بیماری یا خوف و احتمال مرض و ضرر عقلایی باطل است و بر چنین اشخاصی واجب است که در این حال روزه نگیرند و اگر بگیرند کار حرامی مرتکب شدهاند.
در تحریرالوسیله امام خمینی(ره) آمده است: از شرایط صحیح بودن (و نیز از شرایط وجوب) روزه، نداشتن بیماری یا چشمدردی است که روزه برایش ضرر دارد، به جهت اینکه روزه باعث میشود مرض و درد چشم شدید گردد، یا بهبودی آن طولانی شود و یا دردش بیشتر شود، چه یقین کند که روزه ضرر دارد و چه احتمالی که باعث خوف گردد.(در تحریرالوسیله ج1 ص 276، مسئله 3)
در یکی از استفتائات رهبر معظم انقلاب نیز آمده است:
س: اگر فردی به خاطر عذری قوی، پنجاه درصد احتمال دهد که روزه بر او واجب نیست و به همین دلیل روزه نگیرد، ولی بعداً معلوم شود که روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و کفّاره چه حکمی دارد؟
ج: اگر افطار عمدی روزه ماه مبارک رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وی باشد، در فرض سؤال علاوه بر قضا، کفّاره هم بر او واجب است. اما اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلایی داشته باشد، کفّاره واجب نیست، ولی قضا بر او واجب است.