اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

درماندگی از شکرگزاری

بسم الله الرحمن الرحیم

نعمت های الهی چنان بی پایان است که انسان هر چه شکر کند، از عهده شکرش بر نیاید؛ چرا که انسان ناتوان و درمانده از حق شکرگزاری است؛ به ویژه که این عنایت الهی است که شخص شکرگزار باشد و به زبان و عمل شکر نماید که خود این عنایت نیز نیازمند شکری است. از همین روست که سعدی شیرازی می گوید که در قول و عمل نمی تواند شاکر نعمت های الهی باشد: از دست و زبان که برآید. کز عهده شکرش به درآید.

شکر مساوق ایمان از نظر قرآن

شکی نیست که انسان برای بندگی و عبادت خدا آفریده شده است(ذاریات، آیه 56)؛ زیرا انسان با عبادت بر پایه هدایت های تکوینی و تشریعی است که می تواند انوار صفات الهی سرشته در ذات خویش را به تمامیت برساند و در مقام خلافت مطلقه الهی قرار گیرد و به عنوان مظهر در ربوبیت و پرودگاری به اکمال و اتمام آفریده های دیگر بپردازد.(بقره، آیات 2 و 3 و 21 و 30 و31 و 138؛ آل عمران، آیه 79)

حرکت در این مسیر تعالی در قالب ایمان و عمل صالح شدنی است؛ زیرا هر حرکت و تلاش دیگری بی نتیجه خواهد بود؛ زیرا در تقابل با ایمان قرار می گیرد و به عنوان کفر و نفاق موجب دوری از فلسفه خلقت انسان می شود. از این روست که کفر در تقابل با ایمان قرار می گیرد و انسان به دو دسته اصلی مومن و کافر تقسیم می شوند.

شگفت این که از نظر قرآن، ایمان در قالب شکر خود را نشان می دهد؛ زیرا شکر شناخت احسان و نشر و اظهار آن در قالب قول و فعل است.( لسان العرب، ج 7، ص 170، «شکر»؛ مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 461، «شکر») از همین روست که خدا در تبیین حقیقت ایمان به ساحت عمل توجه می کند؛ زیرا ایمان تنها تصدیق محمول برای موضوع در قالب معرفت شناختی نیست، بلکه تصدیق عملی قلب و گرایش مبتنی بر آن در ساحت انگیزه و عمل است. از این روست که گاه خدا در بیان ایمان و کفر، اعمال انسانی را مد نظر قرار می دهد و به جای کفر و ایمان از قاسط و مقسط سخن به میان می آورد و در قالب احتباک به تقابل میان «الْمُسْلِمُونَ وَ الْقَاسِطُونَ»(جن، آیه 14) اشاره می کند تا بیان کند که ایمان و کفر در عمل اجتماعی عدالت قسطی یا قسط خوری خود نشان می دهد؛ و گاه دیگر نیز به تقابل میان « إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا » (انسان، آیه 3) اشاره می کند تا بیان کند که حقیقت ایمان و کفر در این نوع اعمال متقابل خود را نشان می دهد؛ چنان که از زبان حضرت سلیمان نبی(ع) نیز می فرماید: لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ؛ مرا مبتلا می کند تا معلوم شود آیا شکر می گزارم یا کفر و کفران می ورزم.(نمل، آیه 40)

بنابراین شکر نعمت از نظر آموزه های قرآنی چنان اساسی و مهم است که آن را مساوق ایمان می داند؛ زیرا این شاکر است که در همه حال به بندگی قلبی، قولی و عملی رو می آورد و شاکر خدا در همه حال بوده و در این امر کم نمی گذارد؛ زیرا در بیان حقیقت ایمان نیز آمده است: الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ ؛ ایمان شناخت قلبی و اقرار زبانی و عمل عضوی است.(نهج البلاغه، حکمت 218)

از نظر قرآن، مومنان دایم در شکر هستند و با استفاده درست از هر نعمتی این شکر عملی را انجام می دهند؛ یعنی نه تنها با عبادت در قالب نماز یا سجده شکر، شکر قولی و عملی دارند، بلکه شکر قلبی خویش را در قالب بهره مندی درست از نعمت در جایی که خدا برای آن بیان کرده، شکر عملی را به نمایش می گذارند؛ چنان که پیامبران(اسراء، آیه 3؛ لقمان، آیه 31) از جمله حضرت سلیمان نبی(ع) همه نعمت ها را در راستای انجام ماموریت حکومت الهی خویش به کار گرفت تا انسان به سعادت برسد و پرندگان و چرندگان و درندگان و بلکه حتی جنیان به کمال بایسته و شایسته خویش برسند.(نمل، آیات 20 تا 40؛ سباء، آیات 13 تا 19) باید یادآور شد که در این آیات واژه «شكور» بر عادت و تكرار شكر دلالت مى كند.(مجمع البيان، ج 5 – 6 ، ص 467؛ ج 7 – 8 ، ص 600؛ الكشاف، ج 2، ص 540)

به هر حال، شکر نعمت ها بیانگر ایمان و کفران نعمت و ترک شکرگزاری به معنای کفر و بی ایمانی است که اکثریت مردم این گونه هستند.(بقره، آیه 243؛ اعراف، آیات 10 و 17؛ سجده، آیات 9 و10) در حالی که توقع و انتظار این است که انسان دربرابر هر نعمتی به حکم ایمان، شکر گزار باشد(بقره، آیات 152 و 172؛ نحل، آیه 114) و به قلب، زبان(ضحی، آیه 11)، عمل و بهره مندی مناسب از نعمت(بقره، آیه 172؛ نحل، ایه 114)، شاکر خدا باشد.

خدا بیان می کند که برخی از مردم در شرایط خاص از خدا نعمتی را می خواهند که اگر به آن برسند، شاکر بوده و از آن به درستی برای اهداف الهی بهره می گیرند یا هرگز در قول و فعل کفر نمی ورزند، ولی این گونه بر خلاف وعده عمل می کنند.(انعام، آیه 63؛ یونس، آیه 22؛ اعراف، آیه 189) در حقیقت این گونه به جای ایمان به کفر می گرایند.

هم چنین از نظر قرآن، شکرگزاری افراد در یک سطح و درجه و مرتبه نیست؛ زیرا درجه و مرتبه شکرگزاری با متغییراتی چون شناخت و ایمان، تغییر می کند، به طوری که هر کس دارای شناخت برتر و ایمان قوی تر و شدیدتری باشد، به همان میزان، درجه شکرگزاری او با دیگران فرق می کند. از همین روست که در ساحت استمرار و مداومت در شکر نیز افراد متفاوت بوده و با هم فرق دارند.(اسراء، آیه 3؛  لقمان، آیه 31؛ سباء، آیه 13؛ شوری، آیه 33)

عجز و ناتوانی از شکر تمام

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان هر چند تمام تلاش و کوشش خویش را برای شکرگزاری به کار گیرد، نمی توان حق شکرگزاری را به تمام کمال به جا آورد؛ زیرا نعمت های الهی بی شمار و غیر قابل شمارش است تا جایی که انسان در برابر شکرگزاری همه نعمت های الهی عاجز و ناتوان می شود.(ابراهیم، آیه 34؛ نحل، آیه 18)

امام سجاد(ع) می فرماید: فَآلاؤُكَ جَمَّةٌ ضَعُفَ لِسَانِي عَنْ إِحْصَائِهَا وَ نَعْمَاؤُكَ كَثِيرَةٌ قَصُرَ فَهْمِي عَنْ إِدْرَاكِهَا فَضْلا عَنِ اسْتِقْصَائِهَا فَكَيْفَ لِي بِتَحْصِيلِ الشُّكْرِ وَ شُكْرِي إِيَّاكَ يَفْتَقِرُ إِلَى شُكْرٍ؛ فَكُلَّمَا قُلْتُ لَكَ الْحَمْدُ وَجَبَ عَلَيَّ لِذَلِكَ أَنْ أَقُولَ لَكَ الْحَمْدُ؛ عطاهاى انبوهت زبانم را از شمردنش ناتوان ساخته، و نعمتهاى فراوانت فهمم را از دريافتشان كوتاه نموده، تا چه رسد به بررسى كامل آنها، سپاسگزارى ‏ات چگونه براى من امكان‏پذير است در حالى كه‏ سپاسم نسبت به تو خود نيازمند سپاسى ديگر است، پس هر نوبت كه گفتم تو را سپاس، بر من واجب شد كه به خاطر آن باز بگويم تو را سپاس (مفاتیح الجنان، دعای خمسه عشر، دعای شاکرین)

باید توجه داشت که انجام شکرگزاری به هر شکل قلبی، زبانی، فعلی و عملی، خود نیازمند معرفت و ابزار قوت است که این ها را نیز خدا به انسان می دهد، از همین رو، گفته می شود که هر شکری خود نیازمند شکر دیگری است. از سوی دیگر، هر دم از سوی خدا افاضه وجود و بقا می شود، به طوری که اگر دمی افاضه وجود نشود، انسان نیست می شود؛ بنابراین، همین نعمت وجود که دم به دم از سوی خدا افاضه می شود، نعمتی است که هر دم شکری را نیاز دارد. از همین روست که امام سجاد(ع) در بیان عجز و ناتوان انسان در برابر شکرگزاری می فرماید: إِلَهِي أَذْهَلَنِي عَنْ إِقَامَةِ شُكْرِكَ تَتَابُعُ طَوْلِكَ وَ أَعْجَزَنِي عَنْ إِحْصَاءِ ثَنَائِكَ فَيْضُ فَضْلِكَ؛ وَ شَغَلَنِي عَنْ ذِكْرِ مَحَامِدِكَ تَرَادُفُ عَوَائِدِكَ وَ أَعْيَانِي عَنْ نَشْرِ عَوَارِفِكَ تَوَالِي أَيَادِيكَ؛ وَ هَذَا مَقَامُ مَنِ اعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النَّعْمَاءِ وَ قَابَلَهَا بِالتَّقْصِيرِ وَ شَهِدَ عَلَى نَفْسِهِ بِالْإِهْمَالِ وَ التَّضْيِيعِ وَ أَنْتَ الرَّءُوفُ الرَّحِيمُ الْبَرُّ الْكَرِيمُ؛ خدايا، پياپى آمدن كرمت، بر پا داشتن سپاست را از ياد من برد؛ و فراوانى بخششت مرا از شمارش ستايشت درمانده‏ ساخت، و در پى هم آمدن احسانت مرا از ياد اوصاف نيكت بازداشت، و پشت هم رسيدن نعمتهايت مرا از گسترش خوبيهايت درمانده نمود، اين است جايگاه آن‏كه به برازندگى نعمتهاى تو و در برابر آن به كوتاهى خود اعتراف دارد، و به‏ زيان خود به سستى در بندگى و هدر دادن نعمتها گواهى مى‏ دهند و تويى دلجو، مهربان، نيكوكار كريم.(مفاتیح الجنان، دعای خمسه عشر، دعای شاکرین)

بسترها و زمینه های شکرگزاری

از نظر آموزه های وحیانی عواملی موجب می شود تا انسان در مقام شکرگزاری برآید و تلاش کند تا در حد استطاعت و توان خویش شکرگزار خدا و نعمت های بی پایان و بی شمارش باشد. از جمله مواردی مهم که موجب می شود تا انسان اهل شکرگزاری باشد و بخواهد در تمامیت آن به شکرگزاری بپردازد، عوامل زیر است:

  1. معرفت و شناخت خدا و نعمت هایش: شکی نیست که معرفت و شناخت خدا و صفات الهی مهم ترین بستر در شکرگزاری است؛ زیرا کسی که نسبت به مقامات خدا و جایگاه او شناختی ندارد، گرایشی به ایمان و شکرگزاری ندارد، از همین روست که در بیان حقیقت شکر، امر شناخت نعمت و صاحب نعمت به عنوان مولفه اصلی شکر مطرح می شود. در آیات قرآنی به اشکال گوناگون به تعریف خدا و نعمت های الهی توجه داده می شود؛ زیرا بدون شناخت خدا و نعمت های او نمی توان انتظار شکرگزاری داشت.(واقعه، آیات 68 تا 70) البته خدا این توانایی و قوت را به انسان بخشیده تا بتواند خدا و نعمت هایش را بشناسد و مدعی ناتوانی در شناخت و بهانه جویی در این ساحت نشود.( نحل، آیه 78؛ مومنون، آیه 78؛ سجده، آیه 9؛ ملک، آیه 23؛ انسان، آیات 2 و3)
  2. کرامت الهی و امید به بخشش و عفو: از دیگر عوامل موثر در ایجاد بستر برای شکرگزاری در افراد می توان به مقام کرامت الهی اشاره کرد؛ زیرا خدای کریم کسی است که نپرسیده و نخواسته به انسان از وجود و نعمت های دیگر عطا کرده است؛ زیرا خدای کریم، اهل عفو و بخشش و گذشت حتی از خطا و گناه است و بنده خطاکار و توبه کارش را محروم نمی سازد(بقره، آیات 51 و 52) بلکه خدایی کریم، چنان با کرامت خویش به انسان توجه دارد که هماره امید در دل انسان فروزان است. همین امیدی که انسان به خدا دارد و می داند که خدای غنی حمید هرکسی که به سوی او برود و دعا کند و از او چیزی بخواهد را نومید باز نمی گرداند و شاکرین را پاسخی درخور می دهد و نعمت او را افزایش می دهد؛ زیرا همان طوری که خدا شکرخواهی را لازم می داند، خود در مقام شاکر، به کسانی که اهل شکر باشند نه تنها نعمت را افزایش می دهد بلکه به گونه ای به آنان شرح صدر می بخشد که ذات هویتی آنان از نظر کیفیت افزایش می یابد؛ چنان که خدا می فرماید: إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ ؛ و آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعا سپاسگزارى كنيد شما را افزونی و زیادت می دهم ؛ و اگر ناسپاسى نماييد قطعا عذاب من سخت‏ خواهد بود.(ابراهیم، آیه ۷) همین امیدواری به خدای شاکر کریم است که انسان را به شکرگزاری در اقسام گوناگون آن تشویق و ترغیب می کند؛ چنان که حضرت امام سجاد(ع) نیز در بیان این انگیزه در شاکر می فرماید: الَّذِي لا يُخَيِّبُ قَاصِدِيهِ وَ لا يَطْرُدُ عَنْ فِنَائِهِ آمِلِيهِ بِسَاحَتِكَ تَحُطُّ رِحَالُ الرَّاجِينَ؛ وَ بِعَرْصَتِكَ تَقِفُ آمَالُ الْمُسْتَرْفِدِينَ فَلا تُقَابِلْ آمَالَنَا بِالتَّخْيِيبِ وَ الْإِيَاسِ وَ لا تُلْبِسْنَا سِرْبَالَ الْقُنُوطِ وَ الْإِبْلاسِ؛ كه خواهنده‏ اش را محروم‏ نمى ‏كند، و آرزومندش را از درگاهش نمى‏ راند، به آستانت فرود مى ‏آيد بار اميدواران؛ و در درگاه‏ رحمت تو مى ‏ايستد آرزوهاى عطاخواهان، پس آرزوهايمان را با محروميت و نااميدى روبرو مساز؛ و جامه نااميدى و دورى از رحمت را بر ما بپوشان.(مفاتیح الجنان، دعای شاکرین) از نظر امام سجاد(ع) انسان هرگز نمی بایست از رحمت الهی نومید شود؛ زیرا خدا ما را برای رحمت آفریده(هود، آیه 119) و بسیار برما رحمت نموده است(روم، آیه 46) در حقیقت اوست که هماره در شدائد یار و یاور ماست و اگر شاکر نعمت های الهی باشیم، خدا آن را فزونی بخشد و هرگز آن را به نقمت تبدیل مسازد. پس اگر به حکم سنت ابتلاء آزمونی را کرد، نمی بایست در حالت سختی و شدت ابتلائات دست از شکر گزاری برداریم، بلکه می بایست هماره شاکر خدا و نعمت های باشیم و از خدا به عنوان خدای کریم درخواست داشته باشیم و در مقام شکرگزاری، او را به برترین ها بشناسیم و برترین ها را از او بخواهیم چنانکه امام سجاد(ع) در دعای خویش می فرماید: إِلَهِي فَكَمَا غَذَّيْتَنَا بِلُطْفِكَ وَ رَبَّيْتَنَا بِصُنْعِكَ فَتَمِّمْ عَلَيْنَا سَوَابِغَ النِّعَمِ وَ ادْفَعْ عَنَّا مَكَارِهَ النِّقَمِ وَ آتِنَا مِنْ حُظُوظِ الدَّارَيْنِ أَرْفَعَهَا وَ أَجَلَّهَا عَاجِلا وَ آجِلا وَ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى حُسْنِ بَلائِكَ وَ سُبُوغِ نَعْمَائِكَ حَمْدا يُوَافِقُ رِضَاكَ؛ وَ يَمْتَرِي الْعَظِيمَ مِنْ بِرِّكَ وَ نَدَاكَ يَا عَظِيمُ يَا كَرِيمُ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ؛ خدايا همانگونه كه ما را به لطف طعام دادى و با احسانت پروريدى پس نعمتهاى سرشارت را بر ما به انجام رسان، و ناگواريهاى ناخوشايند را از ما دور كن، و از بهره‏ هاى هر دو جهان بالاتر و برترش را چه اينك و چه در آينده به ما عنايت كن، تو را سپاس‏ بر خوبى آزمونت و بر نعمتهاى سرشارت، سپاسى كه درخور خشنودى‏ ات باشد، و خير وجودت را به جانب ما جلب‏ كند،اى بزرگ، اى كريم، به مهربانى ‏ات اى مهربان‏ترين مهربانان.(مفاتیج الجنان، دعای شاکرین)
  3. احساس ذلت در برابر عزت الهی: انسان وقتی فقر ذاتی خویش را بشناسد و همه چیز را از سوی خدای غنی حمید بداند که بی نیاز و ستوده خصال است و نخواسته و نپرسیده عطا می کند(فاطر، آیه 15) همین احساس ذلت در برابر خدای عزیز موجب می شود تا انسان به سوی خدا گرایش یابد و با شکر در اقسام گوناگون نعمت های الهی را به سوی خود جلب و جذب کند و موجبات تغییر نعمت به نقمت را فراهم نیاورد. این گونه است که با توحید و اخلاص تمام (انعام، آیات 52 و 53 ) و به دور از هر گونه شرک( انعام، آیات 63 و 64) با شکر در اقسام گوناگون به نشر محامد الهی می پردازد و در قلب و علم و عمل آن را به نمایش می گذارد. امام سجاد(ع) نیز می فرماید: إِلَهِي تَصَاغَرَ عِنْدَ تَعَاظُمِ آلائِكَ شُكْرِي وَ تَضَاءَلَ فِي جَنْبِ إِكْرَامِكَ إِيَّايَ ثَنَائِي وَ نَشْرِي جَلَّلَتْنِي نِعَمُكَ مِنْ أَنْوَارِ الْإِيمَانِ حُلَلا وَ ضَرَبَتْ عَلَيَّ لَطَائِفُ بِرِّكَ مِنَ الْعِزِّ كِلَلا وَ قَلَّدَتْنِي مِنَنُكَ قَلائِدَ لا تُحَلُّ وَ طَوَّقَتْنِي أَطْوَاقا لا تُفَلُّ؛ خدايا در برابر بزرگى نعمتهايت سپاسم كوچك مى‏ نمايد، و در كنار اكرامت بر من‏ ستايش و گزارشم از آن خود را پست و ناچيز نشان مى‏ دهد، نعمتهايت از انوار ايمان زينتهايى به من پوشاند، و لطايف نيكى ‏ات خيمه ‏هايى از عزت بالاى سرم افراشت، و عطاهايت گردن‏بندهاى زيبنده ‏اى به گردنم افكند كه هرگز باز نشود، و طوقهايى بر من آويخت كه به هيچ روى گسسته نگردد.(دعای شاکرین)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا