اعتقادی - کلامیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

حج، آرامش بخش دلها

samamosيكي از مهم ترين مناسك و آيين هاي ديني حج است. حج به معناي قصد زيارت خانه خدا و برگزاري آيين و مراسم خاص آن، در شمار پنج فرع از فروعات بسيار مهم اسلام قرار داده شده، به گونه اي كه از نشانه هاي اسلام و فرق ميان كفر و اسلام، غير از نماز و روزه و زكات و جهاد، حج دانسته شده است. پس هركسي حج واجب خويش يعني حجه الاسلام را به جا نياورد و بميرد كافر از دنيا رفته است.

نويسنده در اين مطلب با مراجعه به آموزه هاي وحياني اسلام بر آن است تا نقش و آثار حج را در زندگي انسان تبيين كند.

حج، زيارت كعبه و خانه خدا

حج در لغت به معناي قصد است. اين واژه در فرهنگ قرآن و اصطلاحات اسلامي به معناي قصد ديدار از خانه خدا به نام كعبه در شهر مكه براي اجراي مناسك، اختصاص يافته است. (معجم مقاييس اللغه، ج 2، ص 29، «حج» و نيز كتب فقهي چون جواهر الكلام، شيخ حسن نجفي، كتاب حج)

بنابراين، براي تحقق حج به معناي اصطلاحي آن، شرايطي است كه بايد رعايت شود. اين شرايط در كتب فقهي به تفصيل بيان شده و كتبي به عنوان كتاب حج يا مناسك حج براي بيان اين شرايط نوشته شده است.

با آنكه همه مساجد، خانه خداست ولي مراد از آن در حج واجب، زيارت كعبه در مكه است؛ چرا كه بنابر آيه 97 سوره آل عمران، نخستين خانه اي كه براي عبادت مردم قرار داده شده، در سرزمين مكه است. اين خانه كاركردهاي چندي دارد كه در همين آيه به برخي از آنها از جمله مايه بركت و منشأ هدايت جهانيان بودن آن اشاره شده است. در آن خانه خدا و مسجدالحرام نشانه هاي روشني از جمله مقام ابراهيم است و هر كه در آن در آيد در امان است.

خداوند زيارت خود را در زيارت كعبه قرار داده و اين عمل را واجب دانسته است؛ البته به شرطي كه شخص استطاعت جاني و مالي و جسمي براي رفتن داشته باشد. پس كسي كه توانايي رفتن به سوي آن را دارد، بايد اين كار را انجام دهد و هر كه با داشتن استطاعت از حج گزاري سرباز زند و كفر ورزد و آن را انكار و يا ترك نمايد، به عنوان كافر در دنيا و آخرت عذاب خواهد شد. البته اين عمل به سبب فلسفه و آثاري كه براي مردم دارد از سوي خداوند واجب شده است وگرنه خداوند از جهانيان بي نياز است و هيچ نيازي براي ديدار آن خانه ندارد. (سوره آل عمران، آيه 97)

آثار و بركات حج گزاري

توحيد، اصل نخستين و اساسي اسلام است. در اصول دين و مذهب، به عنوان نخستين اصل مطرح شده است. از آن جايي كه دنيا، جهان كثرات است و آدمي در ميان كثرات، وحدت را گم مي كند و به بيراهه مي رود، خداوند به اشكال گوناگون، نمادهايي را به عنوان حقيقت وحدت قرار داده است كه آدمي راه خويش را گم نكند و در ميان كثرات سرگردان نشود. از جمله اين نمادهاي وحدت، خانه كعبه است.

براساس آيه 97 سوره آل عمران، كعبه به عنوان نشانه قرار داده شده است تا مردم متوجه اين خانه شوند و از كثرت به وحدت برسند. همه انسان ها با هر رنگ و نژاد و جنس و از هر جاي دور و نزديكي مي بايست متوجه اين خانه شوند، هرچند خداوند با همه عظمت در مكانت و منزلت معنوي، مكان و منزلي ندارد و انسان به هر سو و جهت متوجه باشد، همان، سمت خداست (بقره، آيه 115)؛ چرا كه جايي را نمي توان يافت كه فارغ از حضور و و جود خداوند باشد و حقيقت وجود الهي است كه همه جا را پر كرده و به عنوان صمد، جايي را خالي و فراغ نگذاشته است. (اخلاص، آيه 2) خداوند همه هستي را پر كرده و همه آن چه نام هست و هستي مي برد تنها و فقط هستي خداوند است. (زخرف، آيه 84)

از پيغمبر اكرم(ص) روايت شده است كه فرمودند: منظور از وجوب نماز، حج، طواف و ديگر مناسك، بپا داشتن ذكر و ياد خداست، پس وقتي كه ذهن تو از هيبت و عظمت خدا كه مقصود و مطلوب اصلي از عبادت است خالي باشد، ذكر زباني چه ارزشي خواهد داشت؟

پس مهم ترين ويژگي وجود كعبه، توجه يابي همه مردم به سوي يك حقيقت است. از اين رو خانه خدا در مكه را به عنوان نماد توحيد گرفته اند و خداوند خود به ساخت آن فرمان داده است تا يك نماد براي وحدت و بيان توحيد باشد. خداوند مي فرمايد: چون براي ابراهيم جاي خانه را مهيا ساختيم، به او گفتيم: چيزي را با من شريك قرار مده و خانه ام را براي طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجده كنندگان، از هر آلودگي پاكيزه گردان. در ميان مردم براي انجام مناسك حج ندا در ده تا پياده و سوار بر شتران لاغر از هر راه دوري به سوي تو بيايند. (حج، آيات 26 و 27)

حضور حاجيان در مكه براي آن است تا در مدت حضور خويش در آن جا تنها ياد و ذكر خدا داشته باشند و در يك زماني خاص همه فكر و انديشه و عمل ايشان متوجه حقيقت يگانه اي باشد كه خداوندگار و پرودگار جهانيان است. از اين رو خداوند در آيه 198 سوره بقره خواهان آن است كه همواره ياد خداوند را در دل و جان خويش داشته باشند و براساس شيوه تعليمي خاص، اين ذكرالله را انجام دهند. خداوند مي فرمايد: چون از عرفات كوچ نموديد، خدا را در مشعرالحرام ياد كنيد و همان گونه كه شما را رهنمون گرديداو را ياد نماييد.

كسي كه در مدت انجام مناسك حج، ذكر خداوند دارد، مي بايست اين دوره را به عنوان يك مقدمه و كارگاه بشناسد و پس از آن، حضور خداوند را با ذكرالله ادامه دهد. از اين رو در آيه 200 سوره بقره مي فرمايد: چون مناسك حج خود را انجام داديد، خدا را به ياد آوريد. به اين معنا كه اين مناسك تنها كارگاهي براي توجه به توحيد و رهايي از شرك است و حاجي بايد پس از آن نيز همراه با ذكرالله خداوند را به ياد داشته باشد و توحيد را در دل و جانش رسوخ دهد.

خداوند مناسك حج و عمره را از شعائر الهي دانسته است؛ به اين معنا كه اين اعمال نمادهايي است كه موجب ذكر الهي مي شود؛ چرا كه انسان گرفتار ماده و دنيا و محسوسات است و امور معنوي و غيرمادي را تنها در تمثلات محسوس و عادي مي تواند درك كند اين جاست كه نمادهايي محسوس براي نشانه گذاري غيرمحسوس در دستور كار قرار مي گيرد تا انسان از طريق محسوس متوجه نامحسوس و امور معنوي شود. خداوند در اين باره مي فرمايد: صفا و

مروه از شعايرالله است، پس هر كه حج خانه كند يا عمره گذارد مانعي ندارد كه ميان آن دو (صفا و مروه) سعي به جا آورد و هركس كار نيكي با رغبت انجام دهد، پروردگار سپاسدار و داناست. (بقره، آيه 158)

جامعه سازي در حج

از ديگر كاركردهاي حج مي توان به مساله قوام بخش بودن آن اشاره كرد؛ به اين معنا كه حج و مناسك آن موجب مي شود تا مردم در شكل يك جامعه گرد هم آيند و رفتارهاي اجتماعي را بياموزند و وحدت رويه و هدف پيدا كنند. خداوند در آيه 97 سوره مائده، حج و مراسم آن را قيام مردمان معرفي مي كند. اين بدان معناست كه توده هاي مردم با همه تفاوت هاي ظاهري و جنسي و رنگ و نژاد و دين و مذهب، در يك مكان با رفتاري خاص آموزش مي بينند كه چگونه هنجاري خاص را بجا آورند و كردار و منش و كنش ويژه اي را داشته باشند و در مسير يك هدف خاص حركت كنند و كارهايي را به قصد تحقق آن هدف انجام دهند. اينگونه است كه ساختار جامعه انساني پديدار مي شود. به سخن ديگر، حج و مناسك آن، شرايط جامعه پذيري را فراهم مي آورد و انسان ها را در يك مدل خاص و سبك ويژه اي پرورش مي دهد تا بتوانند جامعه انساني را تمرين كنند و در كنار هم به وحدت و انسجام اجتماعي برسند و هنجارهاي خاصي را انجام و از برخي نابهنجاري ها دوري و پرهيز كنند و بتوانند با همه تفاوت ها و تمايزها در كنار هم يك جامعه را ايجاد كنند. پس مي توان گفت كه حج و مناسك آن آموزش جامعه پذيري براي توده هاي مردم است تا بتوانند جامعه انساني را در يك شكل و قالب درست و هنجاري و با اهدافي معقول و مقبول و سبك خاصي از زندگي ايجاد كنند.

در اين جامعه سازي كه در مناسك حج رخ مي دهد، هرگونه امتيازات دروغين و باطل و جعلي از گروه ها و قبايل و جنس حذف مي شود و همه انسان ها چه عالم و چه جاهل و چه فقير يا ثروتمند يا صاحب منصب و دولتمند و چه مردم عادي در شكل (الناس و توده مردم) سامان داده مي شوند تا انسجام در رويه و هدف را بياموزند و همگي يك كار و يك هدف را با يك رويه و روش پيگيري كنند بي آنكه نوع جنسيت، نژاد، مقام، لباس، رنگ، مذهب و مانند آن تاثيري داشته باشد. (بقره، آيات 125و 199؛ حج، آيات 25 تا 28)

پس نقش حج و مناسك آن را نمي توان در اموري چون ذكرالله و توحيد، توشه آخرتي انسان (بقره، آيه 197)، آمرزش گناهان (بقره، آيه 203، مائده، آيات 97 و 98) يا كسب درآمد و تجارت دنيا و آخرت (بقره، آيه 197 و 198؛ قصص، آيه 27؛ حج، آيات 27 و 28) و مانند آن خلاصه كرد، بلكه مي بايست به نقش جامعه سازي آن نيز توجه ويژه داشت؛ چرا كه از نظر قرآن، حج داراي نقش اساسي، در برپايي و جوامع انساني و آموزش جامعه پذيري دارد. (مائده، آيه 97)

مردم در حج و مناسك آن در يك كارگاه علمي و عملي مي آموزند كه هنجارها و نابهنجاري ها چيست؟ و چگونه مي بايست متوجه هنجارها و آداب و رسوم زندگي درست و سالم شد و از نابهنجاري ها دوري گزيد. لذا مي توان گفت كه انسان در حج مي آموزد كه چگونه سبك درست و سالم زندگي اجتماعي را برپا دارد و به عنوان يك عضو جامعه، رفتاري درست داشته باشد و آداب و رسوم درست را بشناسد و به جا آورد. خداوند در آيه 97 سوره مائده، حج و مناسك آن را به عنوان قيام مردمان معرفي كرده است. البته شكي نيست كه اين مناسك همانگونه كه جامعه سازي را به مردم آموزش مي دهد، پايه هاي دينداري و توحيد مردمان را نيز تقويت مي كند؛ چرا كه سبك كامل و مناسب و راست زندگي همان سبك اسلامي است كه در حج آموزش داده مي شود.

بر اين اساس هرگونه مخالفت و سنگ اندازي در برابر حج و حاجيان كفر و دشمني با خداوند دانسته شده و كساني كه مردم را از حج و مناسك آن باز مي دارند دشمن خداوند معرفي شده و عذابي سخت براي آنان در دنيا و آخرت وعده داده شده است. خداوند مي فرمايد: كساني كه كفر ورزيدند و (مردم را) از راه الله و مسجدالحرام، كه آن را براي همه مردم يكسان قرار داديم، چه كساني كه مقيم آنجا هستند و چه آنها كه از راه دور مي آيند باز مي دارند و هركه در آنجا ستم روا دارد، او را عذابي دردناك مي چشانيم. (حج، آيه 25)

از نظر قرآن جايگاه حج در ميان اعمال ديگر عبادي بسيار مهم و ارزشمند است و هركسي اين مسئوليت را نمي تواند به عهده گيرد و پرده دار خانه خدا و متولي مناسك آن باشد؛ زيرا كسي مي تواند عهده دار اين مسئوليت باشد كه خود در فهم و تحقق اهداف حج به تماميت رسيده باشد و نمي توان امامت مردم را در مناسك عظيم حج به هركسي سپرد. خداوند به متوليان دروغين هشدار مي دهد و مي فرمايد: چرا خدا آنها را عذاب نكند در حالي كه مردم را از زيارت مسجدالحرام باز مي دارند. ايشان سزاوار توليت آن نمي باشند؛ متوليان آن جز پرهيزگاران نمي توانند باشند، ولي بيشترشان نمي دانند. (انفال، آيه 34)

در آيات و روايات براي حج و مناسك آن بركات و آثار بسيار ديگري گفته اند كه يكي از آنها افزايش عمر است؛ چرا كه انجام مناسك حج همانند صله رحم است. همان طوري كه صله رحم افزايش عمر را به دنبال دارد، وصل شدن به پيامبر(ص) و امامان(ع) از طريق صلوات و انجام مناسك حج همين كاركرد را دارد. در حقيقت حاجي با حج خويش خود را به خدا و معصومان(ع) وصل كرده است و اين چنين كاري موجب افزايش عمر آدمي مي شود تا بهره بيشتر از زندگي دنيا برده و مقامات خويش را افزايش دهد. امام صادق(ع) درباره تاثير حج در افزايش عمر مي فرمايد: من رجع من مكه و هو ينوي الحج من قابل زيد في عمره؛ هركس از مكه برگردد و تصميم داشته باشد كه سال بعد هم به حج برود، بر عمرش افزوده مي شود. (كافي، ج4، ص281، ح3)

حج، مايه آرامش دلها

حج از اعمال بسيار مهم عبادي در اسلام است؛ هركسي اين عمل را با توانايي انجام آن، بجا نياورد، كافر است. از اين رو اگر كسي در وصيت مرده درباره انجام حج كوتاهي كند، خشم و عقوبت الهي را براي خود به جان خريده است. پيامبر(ص) در اين باره هشدار مي دهد و مي فرمايد: هركس وصيت ميت را در كار حج برعهده بگيرد، نبايد در آن كوتاهي كند، زيرا عقوبت آن سخت و پشيماني اش طولاني است. از وصيت ميت جز بدبخت كوتاهي نكند و به آن جز خوشبخت عمل ننمايد. (جامع الاخبار، ص159)

حج همانند نماز كاركردهاي بسياري دارد كه رضايت و خشنودي خداوند يكي از مهمترين آنهاست. (مائده، آيه 2) هنگامي كه خداوند از بنده حج گزار خود، راضي و خشنود شود، همه بركات مادي و معنوي را نصيب او مي گرداند و در رحمت رحماني و فضل و عنايت رباني خويش قرار مي دهد. لذا آرامش مطلق بر جان اين بنده مي نشيند و ديگر هيچ اندوهي از گذشته و ترسي از آينده نخواهد داشت؛ چرا كه همه گناهان و خطاهايش آمرزيده و آينده اش تضمين شده است. (مائده، آيات 97 و 98)

رسول خدا(ص) در بيان تاثير حج در آمرزش گناهان مي فرمايد: به قطاري از شتران كه حاجيان را براي زيارت خانه خدا مي برد، نظر فرمودند و گفتند قدمي برنمي دارند مگر اينكه براي آنان حسنه اي ثبت شود و قدمي نمي نهند مگر اينكه گناهي از آنان محو مي گردد و چون از مناسك حج فارغ شدند، به آنان اعلام مي شود، بنايي را بنا كرده ايد، آن را خراب نكنيد، گناهان گذشته شما بخشيده شد، از حالا به بعد عمل نيك انجام دهيد.

امام صادق(ع) مي فرمايد: حاجياني كه بازمي گردند سه دسته اند: دسته اي از آتش آزاد مي شوند و دسته اي از گناهان خود خارج مي گردند مانند روزي كه از مادر متولد شده اند و دسته سوم با مصونيت مال و عيال برمي گردند و اين كمترين بهره اي است كه عايد حاجي مي شود.

پس حج نقش بسيار مهمي در محو گناهان و بدي ها دارد و گويي انسان پس از حج از هر زشتي و گناهي پاك و شسته شده است. امام باقر(ع) در بيان آثار و كاركردهاي مهم و اساسي حج به مساله تسكين دلها اشاره مي كند و مي فرمايد: الصيام و الحج تسكين القلوب؛ روزه و حج آرام بخش دل هاست. (امالي طوسي، ص 296، ح 582)

از اسحاق بن عمار روايت شده كه حضرت صادق(ع) فرمود: اي اسحاق كسي كه يك بار خانه خدا را طواف كند، خداوند براي او هزار حسنه ثبت مي كند، هزار سيئه محو مي نمايد، برايش هزار درجه قرار مي دهد، هزار درخت در بهشت مي كارد و ثواب آزاد كردن هزار بنده به او مرحمت مي فرمايد، چون به ملتزم برسد هشت در بهشت به روي او باز مي شود و به او مي گويند: از هر دري كه خواستي وارد شو. اسحاق مي گويد: به حضرت عرضه داشتم اين همه براي كسي است كه خانه خدا را طواف كند؟ فرمود: آري، آيا به ثوابي عظيم تر از اين تو را خبر ندهم؟ گفتم: آري خبر دهيد فرمود: هركس حاجتي از برادر مؤمنش برآورده كند، به اندازه ده طواف به او ثواب مي دهند.

حاجي با حج خويش به زيارت خدا رفته و دل و جانش به نور ذكرالله آباد و نوراني شده است. در اين مدت تقواي الهي كه در حج نصيب او شده، او را چنان پاك و نوراني مي كند كه اگر همين طوري باقي بماند و تجربه مكه را ترك نكند، عاقبت به خير مي شود؛ ولي مشكل اين است كه حاجي همانند حمام رفته اي است كه وقتي به بيرون حمام مي آيد دوباره خاك آلوده و دنيا زنده مي شود و گويي از محضر خدا بيرون رفته است. از اين رو در روايت آمده براي بهره گيري از نور الهي حجاج شتاب كنيد تا پيش از دنيازدگي، ايشان را ملاقات كرده باشيد. امام صادق(ع) مي فرمايد: حاجي تا هنگامي كه به گناه آلوده نشده به نور و سيماي حج باقي خواهد ماند. پس كسي كه خير دنيا و آخرت را مي خواهد بايد آن را در مناسك حج بجويد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا