اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

جبران فقر هویتی با غنای الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همه هستی، در فقر ذاتی – هویتی هستند؛ و هیچ چیزی بهره مند از غنای ذاتی جز خدای غنی حمید نیست. بنابراین، هر آفریده ای هر چه دارد، از آن خدا است؛ و اگر بخواهد دارایی الهی خویش را حفظ و صیانت کند، می بایست هم چنان از نظر لطف الهی و رحمت عام و خاص او خارج نشود؛ چرا که اگر نظرش برگردد همه هست، نیست شود.

از نظر قرآن، توجه به فقر ذاتی – هویتی از سوی انسان به او کمک می کند تا نه تنها دست از توهم و تخیل بردارد، به دور از تفاخر و تکبر، سر تعظیم در برابر خدای غنی حمید بساید، بلکه به او کمک می کند تا در پس شناخت حقایق و هست ها، از بایدها و شایدهای برآمده از آن هست ها به درستی بهره مند شده و به صیانت از دارایی های اعطایی بپردازد و گرفتار خسران از سرمایه های وجود نشود.

فقر هویتی فراتر از فقر اقتصادی

واژه فقر در حقیقت اشاره به بریدگی و بندهای گودی شکل در گیاهان دارد که هم چون زنجیروار اجزای آن را به هم متصل می دارد و پیوند می زند. هم چنین به گودی های در کنار هم نیز فقر گویند؛ چنان که به مهره های ستون فقرات انسان که نوعی گودی نیز دارد، فقرات می گویند.

در فرهنگ قرآنی فقر در برابر غنا به کار رفته است؛ از همین رو، می فرماید: وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ؛ و خدا غنی و شما فقیران هستید.(محمد، آیه 38) و نیز می فرماید: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ؛ ای مردم شما فقیران به سوی خدا هستید وخدا همو غنی حمید است.(فاطر، آیه 15)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حقیقت فقر انسان در برابر خدای غنی، به همان ناتوانی مطلق انسان باز می گردد؛ زیرا مراد از غنای الهی، غنای مادی و ثروت نیست؛ بلکه دارای همه صفات حسنایی است که خدا آن را دارا است، و انسان هیچ چیزی از خودش ندارد؛ زیرا دارایی های انسان همگی با خاستگاه خدای غنی حمید است.

به سخن دیگر، از نظر قرآن، همه هستی تجلیات و مظاهر نور الله است؛ خدا می فرماید: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ الله نور آسمان و زمین است.(نور، آیه 35) به این معنا که هر صفتی از صفات الهی نوری خاص دارد که وقتی همه صفات الهی که در «الله» جمع است، می تابد، چیزها از نور الله ظهور می کند. پس چیزی در هستی نیست که مظهر نور صفتی از صفات یا چند صفت یا همه صفات الهی نباشد. از نظر قرآن، انسان تنها آفریده ای الهی است که مظهر همه اسماء الله و صفات اوست.(بقره، آیه 31)

پس اگر از ضوء و تابش خورشید الهی نوری برهستی نتابد، چیزی ظهور نمی کند. تابش خورشید است که در عالم بازتابی می کند که از آن به آسمان و زمین و آفریده های الهی یاد می شود. این همان فقر هویتی و ذاتی همه هستی از جمله انسان است؛ زیرا بدون تابش و نور الهی چیزی ظهور ندارد و هستی نمی یابد.

در حقیقت غنای الهی در همه صفات حسنای الهی است که موجب ظهور آفریده ها می شود. این بدان معناست که همه هستی مانند گره ها و مهره هایی هستند که با تابش نور الله ظهور می یابند و به عنوان آفریده سر پا هستند؛ یعنی همان طوری که اگر فقیر اقتصادی بخواهد مخارج و هزینه های روزانه یا سالانه خویش را تامین کند، می بایست به کمک مالی دیگری تکیه کند(زبدة البیان فی بیان الاحکام، محقق مقدس اردبیلی، ص 262)، هم چنین فقیر هویتی – ذاتی، برای ظهور نیازمند نور الله دایمی است تا برآن بتابد و آن را سرپا نگه دارد و هستی بخشد.

البته از نظر قرآن، چون الله غنی حمید است، همین حمید بودنش موجب می شود تا بی سوال و پرسشی از سوی آفریده ها فیض وجود و بقا بر همگان ببارد و انوار الهی آفریده های هستی را در ظهور ابتدایی و بقایی در برگیرد؛ زیرا حمید ستوده ای است که همگان به ستایش او می پردازند؛ زیرا فیاض علی الاطلاق است که فیض وجود را بی منت و حاجتی بر آفریده های جاری و ساری می سازد.

به هر حال، اگر فقر اقتصادی انسان را مجبور می سازد تا برای بقای مادی و دنیوی به سوی غنی برود تا سرپا بماند؛ فقر هویتی انسان را مجبور می کند تا برای بقا و بهره مندی از افاضات الهی به سوی خدا غنی حمید برود و کارهایی را انجام دهد که مورد پسند خدای غنی حمید است.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خدای غنی حمید، انسان را برای عبودیت آفریده است(ذاریات، آیه 56) زیرا از راه عبودیت و بندگی است که می تواند صفات الهی را در خود به تمام کمال ظهور دهد و متاله و خدایی شود و در مقام خلافت الهی در مظهریت ربوبیت و پروردگاری قرارگیرد.(بقره، آیات 21 و 30 و 31 و138؛ آل عمران، آیه 79)

از نظر قرآن، راه عبودیت همان صراط مستقیم الهی است که در قالب هدایت های فطری(طه، آیه 50) و تکوینی وحیانی(بقره، آیات 2 و3 و 38) بیان شده است.(حمد، آیات 5 تا 7)

از نظر قرآن، فقر ذاتی صد در صد هستی انسان را در بر گرفته و چیزی برای انسان به جا نگذاشته است.(فاطر، آیه 15) بنابراین دست یابی به غنا تنها در سایه عبادت خدای غنی حمید خواهد بود و اگر کسی بخواهد خود را نجات بخشد، اهل عبادت و دعا و نیایش باشد و تنها از خدا غنای را بخواهد تا فقرش به اسماء حسنانی خویش پوشش دهد و او را مستغنی به صفات خویش سازد.(فاطر، آیات 13 تا 15)

استغنای فقیر با صفات خدای غنی

چنان که گفته شد انسان تنها با بهره مندی از صفات خدای غنی حمید است که می تواند از فقر به استغنا برسد و حالت غنا در او ظهور یابد. از همین روست که عبادت به ویژه توسل به صفات الهی برای ظهور در خود می تواند عامل استغنای فقیر هویتی و ذاتی باشد.

امام سجاد(ع) بر اساس همین آموزه قرآنی همه هستی خویش را در فقر می یابد و از خدای غنی حمید می خواهد تا یکایک آثار فقر هویتی او را به غنای صفات حمید خویش بپوشاند و او را مستغنی سازد. ایشان در مقام دعا و توسل به صفات الهی و انوار آن می فرماید: إِلٰهِى كَسْرِى لَايَجْبُرُهُ إِلّا لُطْفُكَ وَحَنانُكَ، وَفَقْرِى لَايُغْنِيهِ إِلّا عَطْفُكَ وَ إِحْسَانُكَ، وَرَوْعَتِى لَايُسَكِّنُها إِلّا أَمانُكَ، وَذِلَّتِى لَايُعِزُّها إِلّا سُلْطانُكَ، وَأُمْنِيَّتِى لَايُبَلِّغُنِيها إِلّا فَضْلُكَ، وَخَلَّتِى لَايَسُدُّها إِلّا طَوْلُكَ، وَحَاجَتِى لَا يَقْضِيها غَيْرُكَ، وَكَرْبِى لَايُفَرِّجُهُ سِوَىٰ رَحْمَتِكَ، وَضُرِّى لَايكْشِفُهُ غَيْرُ رَأْفَتِكَ؛ وَغُلَّتِى لَايُبَرِّدُها إِلّا وَصْلُكَ، وَلَوْعَتِى لَايُطْفِيها إِلّا لِقاؤُكَ، وَشَوْقِى إِلَيْكَ لَايَبُلُّهُ إِلّا النَّظَرُ إِلَىٰ وَجْهِكَ، وَقَرارِى لَايَقِرُّ دُونَ دُنُوِّى مِنْكَ؛ وَلَهْفَتِى لَا يَرُدُّها إِلّا رَوْحُكَ، وَسُقْمِى لَايَشْفِيهِ إِلّا طِبُّكَ، وَغَمِّى لَايُزِيلُهُ إِلّا قُرْبُكَ، وَجُرْحِى لَايُبْرِئُهُ إِلّا صَفْحُكَ، وَرَيْنُ قَلْبِى لَايَجْلُوهُ إِلّا عَفْوُكَ، وَوَسْوَاسُ صَدْرِى لَايُزِيحُهُ إِلّا أَمْرُكَ فَيَا مُنْتَهىٰ أَمَلِ الْآمِلِينَ، وَيَا غَايَةَ سُؤْلِ السَّائِلِينَ، وَيَا أَقْصَىٰ طَلِبَةِ الطَّالِبِينَ، وَيَا أَعْلَىٰ رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ، وَيَا وَلِىَّ الصَّالِحِينَ، وَيَا أَمانَ الْخَائِفِينَ، وَيَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ، وَيَا ذُخْرَ الْمُعْدِمِينَ، وَيَا كَنْزَ الْبَائِسِينَ، وَيَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ؛ وَيَا قَاضِىَ حَوَائِجِ الْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ، وَيَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ، وَيَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ؛ معبودم، شکستگی‌ام را جز لطف و محبتت جبران نکند و تهیدستی‌ام را به بی‌نیازی نرساند جز مهر و احسانت و هراسم را جز امان تو آرام ننماید و خواری‌ام را جز توانایی‌ات به عزّت تبدیل نکند و مرا جز احسانت به آرزویم نرساند و شکاف فقرم را جز نیکی و محبتت پر نکند و حاجتم را کسی جز تو بر نیاورد و غم‌زدگی‌ام را جز رحمتت برطرف نکند و بدحالی‌ام را جز مهرت نگشاید، و سوز سینه‌ام را جز وصل تو خنک نکند و آتش درونم را جز دیدارت خاموش نگرداند و بر حرارت شوقم به تو جز نگاه به جمالت آب نریزد و آرامشم بدون نزدیک شدن به حضرتت برقرار نشود؛ و حسرتم را جز نسیم رحمتت برنگرداند و بیماری‌ام را جز درمانت شفا ندهد و غمم را جز مقام قربت برطرف نسازد و زخمم را جز چشم‌پوشی‌ات التیام ندهد و آلودگی دلم را جز گذشت تو صیقل ندهد و وسواس سینه‌ام را جز فرمانت از میان نبرد، ای نهایت آرزوی آرزومندان، ای هدف خواهش خواهندگان، ای دورترین مطلوب جویندگان، ای والاترین اشتیاق مشتاقان، ای سرپرست شایستگان، ای امان ترسیدگان، ای اجابت کننده دعای بیچارگان، ای ذخیره ناداران، ای گنج بینوایان، ای فریادرس دادخواهان؛ ای برآورنده حاجات تهیدستان و بر خاک‌نشستگان، ای کریم‌ترین کریمان، ای مهربان‌ترین مهربانان.(مفاتیح الجنان، دعای خمسه عشر، دعای المفتقرین)

از نظر امام سجاد(ع) براساس آموزه های وحیانی لازم است تا انسان برای جلب عنایت و تفضل الهی، به فقر خویش اقرار کند و مورد به مورد آن را بیان و برای درمان از خدای غنی حمید طلب عنایت نماید تا مورد رحمت خاص الهی قرار گرفته و از صفات الهی بهره مند شده و انواع فقر صفاتی و نداری خویش را برطرف سازد. آن حضرت(ع) می فرماید: لَكَ تَخَضُّعِى وَسُؤالِى، وَ إِلَيْكَ تَضَرُّعِى وَابْتِهالِى، أَسْأَلُكَ أَنْ تُنِيلَنِى مِنْ رَوْحِ رِضْوانِكَ، وَتُدِيمَ عَلَىَّ نِعَمَ امْتِنانِكَ، وَهَا أَنَا بِبابِ كَرَمِكَ واقِفٌ، وَ لِنَفَحاتِ بِرِّكَ مُتَعَرِّضٌ، وَبِحَبْلِكَ الشَّدِيدِ مُعْتَصِمٌ، وَبِعُرْوَتِكَ الْوُثْقىٰ مُتَمَسِّكٌ ؛ إِلٰهِى ارْحَمْ عَبْدَكَ الذَّلِيلَ، ذَا اللِّسَانِ الْكَلِيلِ، وَالْعَمَلِ الْقَلِيلِ، وَامْنُنْ عَلَيْهِ بِطَوْلِكَ الْجَزِيلِ، وَاكْنُفْهُ تَحْتَ ظِلِّكَ الظَّلِيلِ، يَا كَرِيمُ يَا جَمِيلُ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ؛ فروتنی و خواهشم به پیشگاه توست و زاری و ناله‌ام به‌سوی تو، از تو می‌خواهم مرا به نسیم خرسندی‌ات برسانی و نعمت‌های نیکویت را بر من تداوم بخشی، من اینک بر در خانه کرمت ایستاده‌ام و در معرض نسیم‌های نیکی‌ات قرار دارم و به رشته محکمت چنگ زده‌ام و به دست‌آویز استوارت دست آویختم، خدایا بر بنده خوارت که زبانش از گفتن ناتوان و عملش اندک است رحم کن و با احسان پیوسته و برجسته‌ات بر او منّت گذار و او را زیر سایه بلندت حمایت کن، ای گرامی، ای زیبا، ای مهربان‌ترین مهربانان.(همان)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا