اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

تقوا، خیر دنیا و آخرت

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

از واژگان و اصطلاحات کلیدی قرآن، تقواست. بسیاری از آموزه های دستوری اسلام از جمله حج و روزه، وسایل برای تحقق این معنا در انسان است. در حقیقت فلسفه و هدف بسیاری از احکام الهی آن است تا انسان به تقوا دست یابد. تقوا مدیریت نفس از طریق کنترل و مدیریت عقلانی خواسته های نفسانی است. از این روست که در آیات و روایات همه مراتب تقوا از ارزش والایی برخوردار است هر چند که تحقق تقوای کامل مطلوب است، ولی تحقق هر مرتبه ای از آن، گامی در راه رسیدن به هدف آفرینش است. در روایات اسلامی آمده است که کسی که تقوا روزی او شده باشد خیر دنیا و آخرت به او داده شده است.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام بر آن است تا نقش کلیدی تقوا را در سعادت بشر تبیین نماید و از این طریق بر روزه به عنوان یکی از راه های دست یابی به تقوا تاکید ورزد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

تقوا، نهایت رضایتمندی خدا

تقوا به معناى حفظ كردن خويشتن از چيزى است كه انسان از آن مى‌ترسد و در اصطلاح شرع به معناى نگهدارى نفس از چيزى است كه موجب گناه مى‌شود و اين معنا با پرهيز از آنچه خداوند نهى نموده است، حاصل مى‌گردد و كمال آن به وسيله ترك برخى مباحات تحقّق مى‌يابد.( مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص‌881‌، ذیل واژه «وقى»)

در قرآن حدود 119 اثر و کارکرد برای تقوا بیان شده است.(فرهنگ قرآن، ج 8، ذیل واژه تقوا) از جمله این آثار می توان به آرامش یافتن دل ها(‌آل عمران، آیات 125 و 126)، امنیت و آرامش در بهشت(حجر، آیات 45 و 46)، رفع اندوه در دنیا و آخرت(اعراف، آیه 35؛ یونس، آیات 62 و 63؛ زمر، آیه 61؛ زخرف،‌ آیات 67 و 68)، رهایی از سختی ها و گرفتاری ها و رسیدن به آسایش و رفاه(اعراف، آیات 94 و 96؛ طلاق، آیات 2 تا 4؛ لیل، آیات 5 و 7)، دست یابی به بصیرت و قدرت شناخت حق از باطل (اعراف، آیه 201؛ انفال، آیه 29)، و حکمت(مریم، آیات 12 و 13)، رشد و کمال(همان)،‌ بهره مندی از تعلیمات ویژه خداوندی و علم الهی(بقره، آیه 282)، مایه امیدواری به رحمت الهی (انعام، آیه 155؛ اعراف، آیه 63)، رسیدن به مقام احسان و نیکی(بقره،‌آیات 177 و 189)، رسیدن به مقامات بلند و ارزشمند انسان (بقره،‌ آیه 212؛احزاب، آیه 32) ، برخوردارى از نور و روشنايى ويژه الهى در زندگى (انبیاء، آیه 48؛ حدید، آیه 28)، بهره مندی از ولایت الهی (یونس، آیات 62 و 63؛ جاثیه، آیه 19)، ایجاد تحولات اجتماعی و تاریخی شگرف در جوامع بشری(اعراف، آیه 96)، تأخير اجل و مرگ انسان( نوح، آیات 3 و 4)، تقرب به خدا(آل عمران، آیه 15؛ مائده،‌آیه 27)، دست یابی به کرامت و بزرگواری(حجرات، آیه 13) و مانند آن اشاره کرد.

از آیات قرآنی این معنا به دست می آید که همه خوبی ها و خیرها در گرو تقوای الهی است. از این روست که تقوا کلید دستيابى به خير(عنکبوت، آیه 16؛ تغابن، آیه 16) دانسته شده است. پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله نیز در این باره می فرماید : مَن رُزِقَ تُقىً فَقَد رُزِقَ خَيرَ الدُّنيا وَالاخِرَةِ؛ هر كس تقوا روزى اش شود، خير دنيا و آخرت روزى او شده است. (كنزالعمال، ج13، ص 151، ح36472)

بنابراین می بایست به مساله تقوا به عنوان مهم ترین مساله در زندگی توجه یافت؛ چرا که همه چیز انسان در دنیا و آخرت و در امور مادی و معنوی به این امر بستگی دارد. با نگاهی گذرا به همین چند موردی که درباره آثار و برکات تقوا بیان شده است می توان دریافت که تقوا تا چه اندازه در زندگی انسان نقش دارد. بنابراین، می بایست خیر را تنها در تقوا جست و بدان تمسک یافت.

هم چنین از آیات به دست می آید که تقوا عامل رضایت مندی خدا از بنده است، چنان که همین تقوا رضایتمندی بنده را به سبب بهره مندی از عنایت الهی به دنبال خواهد داشت.(لیل، آیات 17 و 21) امام على عليه السلام که مقام قطع از غیر و وصل به خداست و در تمامیت مقام تقوای الهی نشسته است در این باره می فرماید : اِنَّ التَّقوى مُنتَهى رِضَى اللّه مِن عِبادِهِ وَحاجَتُهُ مِن خَلقِهِ فَاتَّقُوا اللّه الَّذى اِن اَسرَرتُم عَلِمَهُ وَاِن اَعلَنتُم كَتَبَهُ؛ نهايت خشنودى خداوند از بندگانش و خواسته او از آفريدگانش تقواست، پس تقوا از خداوندى بكنيد كه اگر پنهان كنيد مى داند و اگر آشكار سازيد مى نويسد. (كنزالعمال، ج10، ص143، ح28731)

اصولا درهای آسمان و زمین به سبب تقوا گشوده می شود و برکات از آسمان و زمین و از هر سو به سوی بنده فرود می آید. (اعراف، آیه 96) پس تقواست که کلید هر خیری است و انسان با این کلید می تواند به همه چیز برسد؛‌ زیرا تقوا نوعی بریدن از از غیر و وصل شدن به خداوند است و کسی که از غیر خداوند بریده و به خدا و وصل شده است(ذاریات، آیه 50) به هر خیر و کمالی می رسد؛ چرا که خداوند کمال مطلق و خیر مطلق است.

امام على عليه السلام در این باره می فرماید : لَو اَنَّ السَّماواتِ وَالرضَ كانَتا عَلى عَبدٍ رَتقا ثُمَّ اتَّقَى اللّه لَجَعَلَ اللّه لَهُ مِنها مَخرَجا وَرَزَقَهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ؛ اگر آسمان ها و زمين راه را بر بنده اى ببندند و او تقواى الهى پيشه كند، خداوند حتما راه گشايشى براى او فراهم خواهد كرد و از جايى كه گمان ندارد روزى اش خواهد داد.(نهج البلاغه، خطبه 184)

پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله نیز می فرماید: لا يَزالُ النّاسُ بِخَيرٍ ما اَمـَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنـكَرِ وَ تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوى فَاِذا لَم يَفعَلوا ذلِكَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَكاتُ وَ سُلِّطَ بَعضُهُم عَلى بَعضٍ وَ لَم يَكُن لَهُم ناصِرٌ فِى الرضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛ تا زمانى كه مردم، امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به يارى يكديگر بشتابند، در خير و سعادت خواهند بود، اما اگر چنين نكنند، بركت ها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه ديگر سلطه پيدا كنند. نه در زمين ياورى دارند و نه در آسمان.(تهذيب الاحكام، ج 6، ص 181، ح 22)

پیامبر(ص) هم چنین می فرماید: مَن سَرَّهُ اَن يُنسَاَلـَهُ فى عُمُرِهِ وَ يُوَسَّعَ لَهُ فى رِزقِهِ فَليَتَّقِ اللّه وَ ليَصِل رَحِمَهُ؛ هر كس دوست دارد كه عمرش طولانى و روزى اش زياد شود، تقواى الهى پيشه كند و صله رحم نمايد.(بحارالأنوار، ج 74، ص 102، ح 56)

چنان که از آیات قرآنی به دست می آید تقوا عامل بصیرت و ایجاد قدرت تشخیص حق از باطل به ویژه در فتنه ها و شبهات است. (اعراف، آیه 201؛ انفال، آیه 29) امام باقر عليه السلام به این ویژگی و اثر تقوا اشاره کرده و می فرماید: اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ يَقى بِالتَّقوى عَنِ العَبدِ ما عَزُبَ عَنهُ عَقلُهُ وَيُجَلّى بِالتَّقوى عَنهُ عَماهُ وَجَهلَهُ؛ خداوند به وسيله تقوا بنده را حفظ مى كند از آنچه كه عقلش به آن نمى رسد و كور دلى و نادانى او را بر طرف مى سازد. (كافى، ج 8، ص 52، ح 16؛ التوحيد، ص127)

بنابراین، می توان تقوا را یکی از عوامل بهره مندی انسان از الهامات و وحی الهی دانست. کسی که می خواهد از شر وحی شیطانی در امان باشد(انعام، آیه 121) می بایست به تقوا به عنوان یکی از عوامل بهره مندی از تعلیمات خاص الهی و دست یابی به علم حضوری و شهودی(بقره، آیه 282) توجه داشته باشد تا به کمک نور الهی (انبیاء، آیه 48؛ حدید، آیه 28) بتواند حقایق را دریابد و از عقل نوری و علم لدنی رشدی(کهف، آیه 65) بهره مند شود.

نشانه های اهل تقوا

برای اهل تقوا نشانه هایی است که بدان شناخته می شوند. همان طوری که اهل نفاق با لحن قول شناخته و رسوا می شوند(محمد، آیه 30)، ‌اهل تقوا با نشانه هایی شناخته و هویدا می شوند. در آیات و روایات نشانه هایی برای شناخت اهل تقوا بیان شده است که از آن جمله سخن و حدیث امام على عليه السلام است که می فرماید :اِنَّ لاَهلِ التَّقوى عَلاماتٍ يُعرَفونَ بِها: صِدقُ الحَديثِ وَاَداءُ الامانَةِ وَالوَفاءُ بِالعَهدِ ؛ تقواپيشگان نشانه هايى دارند كه با آنها شناخته مى شوند: راستگويى، امانتدارى، وفاى به عهد .(التوحيد، صدوق، ص63)

آن چه امیرمنان علی(ع) درباره نشانه های اهل تقوا بیان کرده است کلیاتی است که اگر کسی آن ها را داشته باشد از یک زندگی سالمی برخوردار خواهد بود. این سه گانه ای که بیان شده است، امهات اصول اخلاقی است که نشانه ای از تعادل و سلامت شخصیت فرد است. بی گمان این سه گانه از احکام قطع عقل است و بنیاد اخلاق انسانی بر آن نهاده می شود. کسی که این سه گانه را نداشته باشد ظرفیت و استعداد پذیرش دین وحیانی را نخواهد داشت. از این روست که در آیات و روایات مقدمه هدایت وحیانی را داشتن تقوای عقلانی دانسته اند.(بقره، آیات 2 و 3 و آیات دیگر)

امام صادق عليه‏السلام توجه خاصی به مساله ادای امانت به عنوان نشانه ای از تقوا دارد. ایشان می فرماید : اِتَّقُوا اللّه ، وَعَلَيكُم بِأَداءِ الامانَةِ إِلى مَنِ ائتَمَنَكُم فَلَو أَنَّ قاتِلَ أَميرِالمُؤمِنينَ عليه السلام ائتَمَنَنى عَلى أَمانَةٍ لأَدَّيتُها إِلَيهِ؛ تقواى الهى پيشه كنيد و امانت را به كسى كه شما را امين دانسته است، باز گردانيد، زيرا حتّى اگر قاتل اميرالمؤمنين عليه السلام امانتى را به من بسپرد هر آينه آن را به او بر مى گردانم.( امالى صدوق، ص318)

از دیگر نشانه های اهل تقوا می توان به سبقت جویی در کار خیر اشاره کرد. امام على عليه السلام هم چنین در بیان نشانه های اهل تقوا می فرماید: اَلتَّقِىُّ سابِقٌ اِلى كُلِّ خَيرٍ؛ تقواپيشه براى انجام هر كار خيرى سبقت مى گيرد.( نهج الفصاحه، ح781)

بنابراین اگر بخواهیم اهل تقوا را بشناسیم باید به کسانی نگاه کنیم که در هر کار خیری سبقت گرفته و پیش دستی می کنند و نه تنها در کارهای خیر سرعت و شتاب دارد(آل عمران، آیه 114) بلکه می کوشند در مسابقه سرعت و شتاب در کارهای خیر پیروز شوند و نخستین کسی باشند که به آن کار خیر رو آورده و آن را انجام می دهد.(بقره، آیه 148؛ مائده، آیه 48)

از دیگر نشانه های اهل تقوا پذیرش عدالت در همه حال است؛ چه به نفع باشد یا به ضرر. در حالی که اکثریت مردم تنها عدالت را در حق خود می خواهند و از اجرای عدالت علیه خود به شدت پرهیز داشته و مخالفت می ورزند و تن به اصل عدالت نمی دهند. کسی که اهل تقواست ، عدالت را حتی علیه خود می پذیرد و تحمل می کند. (مائده، آیه 8؛ انعام، آیه 152 و آیات دیگر) پیامبر(ص) درباره نشانه های تقوا می فرماید: اَتقَى النّاسِ مَن قالَ الحَقَّ فيما لَهُ وَعَلَيهِ؛ باتقواترين مردم، كسى است كه در آنچه به نفع يا ضرراوست،حق رابگويد. (نهج البلاغه، خطبه 178 )

البته تقوا همانند اسلام و ایمان دارای مراتب و درجاتی است . تقوا کامل تقوای خاصی است. امام صادق درباره تقوای کامل چنین می فرماید: سُئِلَ القال الصّادِقُ عليه السلام عَن قَولِ اللّه عَزَّوَجَلَّ: (اِتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ) قال: يُطاعُ فَلا يُعصى ويُذكَرُ فَلا يُنسى وَيُشكَرُ فَلا يُكفَرُ؛ از قال صادق عليه السلام درباره آيه (تقواى الهى داشته باشيد آنگونه كه حقّ تقواست) سئوال شد، فرمودند: از خدا فرمان مى برد و نافرمانى نمى كند، به ياد اوست و فراموشش نمى كند، شكرگزار اوست و كفران نمى كند. (غررالحكم، ج2، ص451، ح3260)

رسول الله(ص) درباره نخستین گام های تقوا می فرماید: لايَكونُ الرَّجُلُ مِنَ المُتَّقينَ حَتّى يُحاسِبَ نَفسَهُ اَشَدَّ مِن مُحاسَبَةِ الشَّريكِ لِشَريكِهِ فَيَعلَمَ مِن اَينَ مَطعَمُهُ وَمِن اَينَ مَشرَبُهُ وَمِن اَينَ مَلبَسُهُ اَ مِن حِلٍّ ذلِكَ اَم مِن حَرامٍ؛ انسان از تقواپيشگان نيست مگر آن كه سخت تر از حسابرسى شريك از شريك، از خود حساب بكشد و بداند خوردنى، نوشيدنى و پوشيدنى اش از كجاست آيا از حلال است يا حرام؟ (غررالحكم، ج6، ص441، ح10926)

از دیگر نشانه های اهل تقوا، نفوذ کلام ایشان در قلوب دیگران است. اگر کلام از دل های نورانی خارج شود لاجرم در دل ها می نشیند و گرنه هیچ تاثیری در مخاطب و شنونده به جا نخواهد گذاشت. پیامبر(ص) در سفارشی به امیرمومنان علی (ع)‌می فرماید: يا عَلىُّ إذا لَم يَكُنِ العالِمُ تَقيّا تائِبا زَلَّت مَوعِظَتُهُ عَن قُلُوبِ النّاسِ كَما تَزِلُّ القَطرَةُ عَن بَيضَةِ النَّعامَةِ وَالصَّفا؛ يا على هرگاه عالِم با تقوا و توبه كار نباشد، موعظه اش از دل مردم مى لغزد همچنانكه قطره آب از روى تخم شتر مرغ و سنگ صاف مى لغزد.(ميراث حديث، ج2، ص29، ح81)

آدم های متقی و پرهیزگار در جامعه خوشنام و آدمهای بی تقوا بدنام هستند. پيامبر صلى‏لله‏ عليه ‏و ‏آله می فرماید: اَلا اِنَّ خَيْرَ عِبادِ اللّه‏ِ التَّقىُّ النَّقىُّ الخَفىُّ وَ اِنَّ شَرَّ عِبادِ اللّه‏ِ المُشارُ اِلَيْهِ بِالاَصابِعِ؛ آگاه باشيد، بدرستى كه بهترين بندگان خدا كسى است كه با تقوا، پاك و گمنام باشد و بدترين بندگان خدا كسى است كه انگشت نما باشد.(بحارالأنوار، ج 70، ص 111، ح )12

آن حضرت (ص) هم چنین می فرماید: ثَلاثٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ فَلَيْسَ مِنّى وَ لا مِنَ اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ. قيلَ: يا رَسولَ اللّه‏ِ، وَ ما هُنَّ؟ قالَ: حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ وَ حُسْنُ خُلْقٍ يَعيشُ بِهِ فِى النّاسِ وَ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِى اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ؛ سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى رسول خدا! آنها كدامند؟ فرمودند: بردبارى كه به وسيله آن جهالت نادان را دفع كند، اخلاق خوش كه با آن در ميان مردم زندگى كند و پارسايى كه او را از نافرمانى خدا باز دارد.(خصال، ص 145، ح 172)

امام صادق علیه السلام تقوا را نشانه کرامت و بزرگواری می داند و می گوید هرکسی کرامت می خواهد تقوا پیشه کند: الحَسبُ الفِعالُ و الشّرَفُ المالُ و الکرَمُ التَّقوی؛ گوهر مرد و بزرگی او اعمال اوست و شرافت و ارجمندی او دارایی او و کرامت و بزرگواری او تقوای اوست .(جهاد النفس، ح180)

راه های دست یابی به تقوا

بی گمان اصل در تقوا پرهیز از محرمات است. به این معنا که ترک و اجتناب از گناهان و زشتی های و منکراتی که عقل و وحی آن را ناپسند و زشت دانسته اند، عین تقواست. البته در برخی از مراتب چنان که گفته شد، تقوا به ترک حتی مباحات تحقق می یابد. از این روست که در کلاس ماه رمضان از مباحاتی پرهیز داده شده است که نیاز طبیعی و غریزی انسان است و حتی حیات و زندگی انسان ها به آن بستگی دارد. به عنوان نمونه خوردن و آشامیدن از نخستین نیازهای حیاتی انسان است و اگر آب و خوراکی برای بدن تامین نشود انسان می میرد. با این همه خداوند فرمان داده است تا از این امور مباح در ساعاتی از روز پرهیز شود تا زمینه دست یابی به تقوا در شخص فراهم آید.(بقره، آیه 183 و آیات دیگر)

البته آگاهی نسبت به محرمات نیازمند تحصیل و تعلیم است. هر چند که برخی از امور عقلانی است و انسان به عقل خویش می تواند در یابد که از چه چیزهای پرهیز کند و زهد ورزد ، ولی برخی از امور بر انسان های عادی و متوسط پنهان است ؛ زیرا عقل و خرد ایشان به سادگی نمی تواند حقیقت امر را دریابد و از ضرر و زیان آن آگاه شده و اجتناب نماید. این جاست که لازم است تا از وحی بهره گیرد و از منکرات از طریق آن آگاه شده و اجتناب ورزد. پیامبر(ص) در این باره می فرماید : تَمامُ التَّقوى اَن تَتَعَلَّمَ ما جَهِلتَ وَتَعمَلَ بِما عَلِمتَ؛ تمام و كمال تقوا اين است كه آنچه را نمى دانى بياموزى و بدانچه مى دانى عمل كنى . (نهج البلاغه، خطبه 91)

بنابراین، آگاهی نسبت به محرمات امری لازم است؛ چرا که بدون آگاهی از محرمات نمی توان از آن ها اجتناب کرد. از این رو گام نخست آگاهی و گام دوم عمل به دانسته هاست.

بی گمان شهوت های مختلف عامل مهمی در گمراهی انسان و انجام محرمات است. از این روست که در روایات نسبت به مدیریت نفس و هواهای آن بسیار سخن گفته شده و حتی تقوا را مدیریت هواهای نفسانی دانسته اند. برخی از شهوات مانند شهوات جنسی بسیار خطرآفرین است. از این روست که اسلام راهکارهایی برای مهار آن بیان کرده است تا تقوا در شخص تقویت شود. پیامبر(ص) می فرماید : ما مِن شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَيطانُهُ : يا وَيلَهُ ، يا وَيلَهُ! عَصَمَ مِنّى ثُلُـثَى دينِهِ ، فَليَتَّقِ اللّه العَبدُ فِى الثُّـلُثِ الباقى ؛ هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى بر من! دو سوم دينش را از دستبرد من ، مصون نگه داشت . پس بنده بايد براى حفظ يك سومِ باقى مانده دينش ، تقواى الهى پيشه سازد.(نوادر راوندى، ص 112)

البته باید توجه داشت که تقوای کامل تنها با اجتناب از محرمات به دست نمی آید بلکه با انجام واجبات تحقق می یابد. از این روست که در آیات قرآنی از عمل صالح برای تقحق تقوا سخن به میان آمده است و اهل بیت(ع) عمل به واجبات را از راه های کسب و تحقق تقوا دانسته اند. امام على عليه السلام مثلا درباره نقش جهاد در تحقق تقوا می فرماید: إِنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أَبوابِ الجَنَّةِ فَتَحَهُ اللّه لِخاصَّةِ أَوليائِهِ وَهُوَ لِباسُ التَّقوى وَدِرعُ اللّه الحَصينَةِ وَجُنَّتُهُ الوَثيقَةُ؛ براستى كه جهاد يكى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را براى اولياى خاص خود گشوده است. جهاد جامه تقوا و زره استوار خداوند و سپر محكم اوست.(نهج البلاغه، خطبه 27)

امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: اِعمَل بِفرائِض اللهِ تکن أتقَی النّاس؛ به واجبات الهی عمل کن تا پرهیزکارترین مردمان باشی.( جهاد النفس،ح 242)

امام على عليه السلام راهکار رسیدن به تقوا را در خطبه متقین به تفصیل بیان کرده است. از جمله ایشان می فرماید : فى صِفَةِ المُتَّقينَ ـ : بُعدُهُ عَمَّن تَباعَدَعَنهُ زُهدٌ وَنَزاهَةٌ وَدُنُوُّهُ مِمَّن دَنا مِنهُ لينٌ وَرَحمَةٌ لَيسَ تَباعُدُهُ بِكِبرٍ وَعَظَمَةٍ وَلا دُنُوُّهُ بِمَكرٍ وَخَديعَةٍ؛ در وصف پرهيزگاران، مى فرمايد: اگر از كسى دورى مى كند، به خاطر دنياگريزى و پاكدامنى است و اگر به كسى نزديك مى شود، از سر خوشخويى و مهربانى است، نه دورى كردنش از روى تكبر و نخوت است و نه نزديك شدنش از روى مكر و فريب. (نهج البلاغه، خطبه 193)

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاُمَراءِ اَحْسَنُ، وَ السَّخاءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاَغْنياءِ اَحْسَنُ، اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْعُلَماءِ اَحْسَنُ، اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ، اَلْحَياءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى النِّساءِ اَحْسَنُ؛ عدالت نيكو است اما از دولتمردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛ صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.(نهج الفصاحه، ح 2006)

امام محمد باقر علیه السلام ورع را راهی برای رسیدن به تقوا می داند می فرماید: اتَّقوا اللّهَ و صُونوا دینَکُم بِالوَرَع ؛ تقوای خدا پیشه کنید و دینتان را با ورع و تقوا حفظ کنید.(جهاد النفس،ح 188)

هر تلاش و کوششی که انسان انجام می دهد و هر عمل صالح و واجبی را به جا می آورد می بایست همراه با ورع و تقوا باشد. امام صادق علیه السلام می فرماید: لَایَنفَعُ اجتِهادٌ لَا وَرَعَ فیه؛ کوششی که پارسایی در آن رعایت نشود، سودی نخواهد داشت.(جهاد النفس، ح 187)

هر کسی می بایست در تقوا به عنوان خیر، سبقت بجوید و حکم و فرمان الهی را به جا آوریم. امام صادق علیه السلام می فرماید: لَیسَ مِنّا وَ لاکَرامَةَ مَن کانَ فی مِصر فِیهِ مِاَئةُ الفٍ أو یَزیدونَ وَ کانَ فی ذَلِکَ المِصر أحَدٌ أورَعَ مِنهُ؛ از ما نیست و کرامتی ندارد آنکه در شهری صد هزار نفری یا بیشتر زندگی کند و در آن شهر کسی باتقواتر از او باشد.( کافی، ج2 ، ص78)

البته از آن جایی که تقوا و دست یابی به آن بسیار سخت است و حق تقات بسیار سخت و دشوارتر ، لازم است که انسان به خداوند توکل کند تا در این راه کم نیاورد. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله می فرماید: مَن أحَبَّ أن یَکونَ أتقَی النّاس فَلیَتَوَکَّل عَلَی اللهِ تَعالَی؛ هر که دوست دارد با تقواترین مردم باشد به خدای تعالی توکل کند.( من لا یحضره فقیه، ج4 ،ص40)

بسیاری از مردم از خدا پروا ندارند بلکه از مردم پروا دارند و بدتر این که رفتار ما در برابر افراد مختلف نیز متفاوت است به گونه ای که در برابر برخی کارهایی را انجام می دهیم که شرم داریم آن را در نزد دیگری انجام دهیم. انسان متقی همواره کارهای خیر را انجام می دهد و از زشتی ها پرهیز می کند و در این راه برای او جز خداوند ملاک نیست. اما اگر کسی رفتاری دوگانه داشته باشد و در نزد برخی از کارهای پرهیز کند ولی در نزد دیگری یا در خلوت آن را انجام دهد، باید در تقوا خود شک کند. امام عسکری (ع) در این باره می فرماید: مَن لَم یَتّقِ وُجوهَ النّاسِ لَم یَتّقِ اللهَ؛ آن که از مردم پروا نکند از خدا نیز پروا نمی کند.( بحارالانوار ج71 ص338)

این ها نمونه های از مساله تقوا این کلیدی ترین مساله در زندگی بشر است که در آیات و روایات به آن توجه داده شده است. باشد از فرصت رمضان و روزه برای رسیدن به این مقام بهره بریم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا