تسامح غیرعقلایی، رویه جاهلان و بیخردان
آموزههای قرآن تأکید میکند که امتهای بشری یا بر اساس عقل یا جهالت زندگی میکنند؛ اینگونه است که جوامع بشری یا عقلی یا جاهلی است. در آیات قرآن ویژگیهایی برای جامعه جاهلی بیان شده است که مثلا از نظر اندیشه و فکر مبتنی بر «ظن» (گمان) عمل میکنند و غایت بلاغت علم آنان همان گمانههایی است که از علم حقیقی و واقعی بهرهای کم برده است؛ زیرا بدون آنکه استقراء تام و برهان کاملی داشته باشند، تنها بر اساس «مشت نمونه خروار است» عمل میکنند و اینگونه با تخرص (گمانهزدن) در ورطه نابودی میافتند؛ زیرا با چنین گمانههایی نسبت به عوالم غیب از جمله آخرت و معاد با شک و تردید عمل میکنند. (انعام، آیات 116 و 148؛ یونس، آیه 66؛ ذاریات، آیات 10 تا 13)
آنان در انگیزه نیز بر مدار هواهای نفس میگردند به جای آنکه بر مدار عقل و فطرت الهی بگردند. پس جامعه جاهلی از نظر علمی، فاقد علم است؛ زیرا در حوزه علمی در سطح گمان است(نجم، آیه 30) و از نظر عملی نیز فاقد عقل است؛ زیرا بر اساس هواهای نفس عمل میکند نه مدیریت عقل. چنانکه خدا میفرماید: إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ مَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ؛ آنان فقط از گمانهای بیاساس و هوای نفس پیروی میکنند. (نجم، آیه 23)
چنین ملت و امتی که با جاهلیت عقلی و علمی زندگی میکند، چون خودش بر اساس تسامح و تساهل با هر چیزی برخورد میکند و قوانین را به میل و هواهای نفسانی تغییر میدهد یا کمرنگ و بیارزش میسازد و اهل فجور و عبور از خط قرمزها است (قیامت، آیات 1 تا 5)، انتظاری که از جامعه و امت خردمند و امت عاقل دارد این است که آنان نیز اهل ادهان (روغنمالی) باشند و نسبت به قوانین و سنتهای تکوینی و تشریعی الهی تسامح و تساهل به شکل ادهان داشته باشند. از این روست که خدا در توصیف فکر و عمل امت جاهلی میفرماید: وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ؛ آنها دوست دارند نرمش نشان دهی تا آنها (هم) نرمش نشان دهند (نرمشی توأم با انحراف از مسیر حق!) (قلم، آیه 9)
واژه ادهان از واژه دهن به معنای روغن گرفته شده است. ادهان یعنی روغنمالی کردن. پس انتظاری که قوم جاهل از قوم عاقل دارد این است که مداهنه کند و با نرمی که از روغنمالی ظاهری ایجاد میشود حقایق باطنی نادیده گرفته شود. گویی همانطوری که دست به چیز روغنی میکشند و بهسادگی عبور میکنند و یا عبور میدهند، در برابر غلظت و خشونت قوانین با این روغنمالی، قوانین، نرم و قابل عبور شود. این مردم جاهل که حلاف مهین هستند و بیجهت سوگند و پیمان میبندند و با قوانین با خواری و اهانت برخورد میکنند و بر اساس عیبجویی و سخنچینی عمل و رفتار میکنند، دوست دارند که پیامبر(ص) و امت عاقل مانند آنان رفتاری جاهلی و بیعقلی داشته باشد.
در گروههای مدعی اصلاحات و ارتباط با کفار میتوان چنین رویه جاهلی را سراغ گرفت؛ زیرا اینان قوانین و اصول دین و مبانی اساسی آن را نیز برای ارتباطگیری با غرب کنار میگذارند و گمان میکنند که با این رفتار دل دشمنان غربی را نرم میکنند؛ در حالی که با هر عقبنشینی، آنان خواستار عقبنشینی از دیگر اصول عقلی و علمی جامعه ایمانی میشوند تا کاملاً مردم به آیین غربی درآیند؛ خدا میفرماید: هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا بهطور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود… (بقره، آیه 120)
و نیز میفرماید: اگر آنان از وضع شما آگاه شوند، سنگسارتان میکنند؛ یا شما را به آیین خویش بازمیگردانند و در آن صورت، هرگز روی رستگاری را نخواهید دید! (کهف، آیه 20)