اجتماعیاخلاقی - تربیتیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

اهمیت، حدود و آثار مشورت

samamosبهره گیری از عقل دیگری یکی از آموزه های اسلامی است. هر انسانی هر چند که از نظر عقلی در کمال و تمامیت آن باشد، به عللی نیازمند بهره گیری از دیگران است. انسان های عادی نیازمند مشورت از دیگران هستند،‌ تا با کمک عقول دیگران، ترسیم بهتری از موضوع داشته و توانایی های خویش را افزایش دهند؛ انسان های کامل نیازمند مشورت هستند تا عقول دیگران را به کمال برسانند و شیوه زندگی درست در چارچوب اجتماع را بیاموزانند.

نویسنده در این مطلب بر اساس آموزه های قرآنی بر آن است نقش و اهمیت مشورت را بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اهمیت مشورت با دیگران

نظام اجتماعی بر اساس همدلی و همکاری میان افراد یک جامعه شکل می گیرد. هر انسانی بخشی از نیازهای خود را می تواند بر آورده سازد، اما انسان به گونه ای آفریده شده که از نظر عاطفی و غیر آن نیازمند دیگران از هم نوعان خویش است. کم ترین هر انسانی به همسر و جفت است؛ زیرا انسان نیز همانند همه آفریده های الهی جفت و زوج آفریده شده اند. خداوند در باره زوجیت انسان می فرماید: «خَلَق لَكم مِن اَنفُسِكُم ازواجا؛ برای شما از نفس و جنس خودتان همسر و جفت آفرید.» (روم، آيه 21) چنان که درباره زوجیت همه چيزها نیز می فرماید: «وَ مِنْ كُلِّ شَيٍّ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ؛ از هر چیزی جفت و زوجی آفریدیم.» (سوره ذاريات/آيه 49)

انسان ها برای این که اهداف خویش را در یک نظام اجتماعی سامان دهند، دست کم نیازمند همکاری یک دیگر هستند؛ چرا که تفاوت نیازها و توانایی های افراد و مقدار ظهور و بروز هر انسانی نسبت به استعدادهایش موجب می شود تا به یک دیگر نیازمند شوند. در این میان برخی از افراد به سبب ظهور و فعلیت برخی از جنبه های استعدادی،‌در درجه برتری قرار می گیرند. این گونه است که مساله تسخیر و استخدام افراد از سوی برخی دیگر پدید می آید. این استخدام و تسخیر میان افراد جامعه بشری، یک سنت و قانون الهی است؛ زیرا نظام اجتماعی تنها در این شکل می تواند به شکل مناسب حرکت و رشد داشته باشد و اهداف آفرینش را بر آورده سازد.

خداوند در این باره می‌فرماید: اَهُم یقسِمونَ رَحمَتَ رَبِّکَ، نَحنُ قَسَمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحَیاهِ الدُّنیا و رَفَعنا بَعضَهُم فَوقَ بَعضٍ درجاتٍ لِیتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضاً سُخرِیا وَ رَحمَتُ رَبِّکَ خَیرٌ مِمَّا یجمَعونَ ؛ آیا این ها تقسیم کننده ی رحمت پروردگارند؟ در زندگی دنیایی، معیشت، زندگی و مقدّراتشان را ما تقسیم می‌کنیم و بین این ها تفاوت‌هایی ایجاد کردیم و همین تفاوت‌ها موجب شده که این ها همدیگر را تسخیر کنند. رحمت پروردگار تو، مسأله‌ای است مهم تر از هر چه این ها می‌خواهند در دنیا جمع کنند.(زخرف، آیه 32)

به هر حال، انسان ها به هر علت و دلیلی به یک دیگر نیازمند هستند. یکی از جلوه های نیازمندی افراد انسانی به یک دیگر را می توان در استفاده از عقل و علم دیگران دانست. هر انسانی دارای عقل است؛ ولی تفاوت هایی در فعلیت آن یعنی تعقل وجود دارد که بر اساس آموزه های قرآنی بستگی به مقدار پرهیزگاری، تقوا و عبادت انسان دارد؛ زیرا عقل انسانی بر اساس درصد نزدیکی و تقرب به خداوند نورانیت و فعلیت می یابد و هر انسانی در عبادت و عبودیت به خدا بیش تر تقرب جوید، نور عقل او فروزان تر می شود.

در باره علم نیز تفاوت میان انسان ها مبتنی بر تفاوت های عقلانی میان آنان است؛ به این معنا که هر که از نظر عقل فعال تر باشد، از علم و دانش بیش تری بهره می برد و احاطه علمی او به موضوعات و مسایل بیش تر می شود؛ چرا که دانش و علمی که انسان به دست می آورد از طریق عقل کلی است. عقل کلی به گونه ای است که توانایی بهره مندی انسان از علم حصولی و حضوری را به انسان می دهد. این همان عقلی است که با آن انسان متاله و خدایی می شود.

همین تفاوت های شخصیتی انسان و نیز تفاوت در نیازها موجب می شود تا انسان ها برای برآورد نیازهای خود به یک دیگر محتاج و نیازمند باشند. این نیاز به ویژه در برنامه و امور مهم زندگی به ویژه اجتماعی بیش از پیش خود را نشان می دهد. از این روست که در این حوزه نیاز بیش تری به مشورت برای بهره گیری از عقول دیگران وجود دارد.

از این روست که حضرت امیرمومنان علی(ع) در اهمیت و ارزش مشورت می فرماید: المشورة تجلب لک صواب غيرک؛ مشورت کردن، انديشه هاي درست ديگران را براي تو کسب مي کند.(غرر الحکم و دررالکلم، آمدی، حدیث 1509)

امیرمومنان علي (ع) : شاور ذوي العقول، تأمن الزلل والندم؛ با خردمندان مشورت کن، تا از لغزش و پشيماني در امان ماني(غرر الحکم، حدیث 5755)

آن حضرت (ع) هم چنین در اهمیت مشورت در زندگی بشر فرمودند: اَلاِستِشارَةُ عَينُ الهِدايَةِ ؛ مشورت كردن ، سرچشمه هدايت است .( غرر الحكم و درر الكلم، حديث1021)

حضرت علی(ع)، بهترین مشاور كسی است كه صاحب عقل، آگاهی، تجربه و دوراندیشی باشد كه در این بین تجربه از اهمیت زیادتری برخوردار است.

حضرت امام رضا(ع) نیز در این مورد می فرمایند: پدرم امام موسی كاظم(ع) با غلام خود مشورت می كردند. از ایشان پرسیدند، چرا با وی مشورت می كنید، در حالی كه شما امام معصوم هستید؟ ایشان فرمودند: چه بسا! خداوند خیر مرا در زبان وی قرار دهد.

همچنین حضرت امام موسی كاظم(ع) می فرمایند: در كارها با مردم مشورت كنید كه اگر به دلیل مشورت با آنها در كاری پیروز شدید، شما را تحسین می كنند و اگر شكست بخورید مردم شما را معذور می دارند.

خداوند در آیاتی چند از جمله آیات 36 و 38 سوره شوری بر اهمیت در زندگی اجتماعی انسان تاکید می کند و هم فکری مومنان را در نظام اجتماعی آن مورد توجه قرار می دهد. از نظر قرآن، مشارکت فعال امت در امور اجتماعی از فرهنگی، اجتماعی، سیاسی گرفته تا امور نظامی،‌ امری لازم و ضروری است. پیامبر(ص) با آن که عقل فعال بود و در عقل به تمامیت کمال رسیده بود، ماموریت می یابد تا با مسلمانان در مسایل اجتماعی مشورت کند و از مشاوره آنان سود برد؛ زیرا بهره گیری از مشارکت فعال مومنان و امت در امور کشوری و جامعه از طریق مشورت موجب می شود تا ایشان به عنوان بخشی از جامعه در تحقق اهداف آفرینش و جامعه همکاری کنند و ضمن افزایش همگرایی و همفکری و تقویت و رشد عقلانی، توانایی مدیریت جامعه را در ابعاد خردتر و کوچک تر به دست آورند.

مشاوره با امت این امکان را به آنان می دهد تا عقل خویش را فعال ساخته و در یک فرآیند زیر نظر عقول کامل،‌ پرورش، رشد و تکمیل نمایند.

در ضمن با مشورت این امکان نیز فراهم می آید تا وضعیت جامعه سنجیده و روحیه افراد شناخته و مقدار درک و فهم آنان ارزیابی و در موقعیت مناسب از آنان بهره گیری شود. هم چنین در صورت برخورد با مشکلات به سبب طرف مشورت قرار گرفتن، خود را بخشی از برنامه بدانند و مقاومت و استقامت نمایند تا به هدف در چارچوب طرح مورد مشورت قرار گرفته برسند.

به هر حال، مشورت و مشاوره از مهم ترین مسایلی است که در مشارکت امت همراه امام در مدیریت جامعه بسیار نقش دارد و کسی در ضرورت و اهمیت آن نمی تواند تردید روا دارد.

همه نیازمند مشورت هستیم. امام علي – عليه السّلام – در این باره فرمود: إذا أنکرت من عقلک شيئا فاقتد برأي عاقل يزيل ما أنکرته؛ هر گاه با فکر خود به جايي نرسيدي، از انديشه خردمندي که مشکل تو را حل مي کند، پيروي کن.(«غرر الحکم، ح 4156»)

امام علي – عليه السّلام – هم چنین فرمود: لا يستغني العاقل عن المشاورة؛ خردمند، از مشورت کردن بي نياز نيست. («غرر الحکم، ح 10693»)

آن حضرت هم چنین فرمود: شاور ذوي العقول، تأمن الزلل والندم با خردمندان مشورت کن، تا از لغزش و پشيماني در امان ماني. («غرر الحکم، ح 5755»)

امام رضا – عليه السلام – (لما ذکر عنده أبوه): کان عقله لا توازي به العقول و ربما شاور الاسود من سودانه، فقيل له: تشاور مثل هذا؟! فقال: إن الله تبارک وتعالي ربما فتح علي لسانه؛ (هنگامي که در حضور پدر بزرگوارش سخن به ميان آمد)، فرمود: هيچ خردي با خرد آن حضرت برابري نمي کرد با اين حال گاه با يکي از غلامان سياه خود مشورت مي کرد به ايشان عرض شد: با چنين کسي مشورت مي کني؟ فرمود: چه بسا که خدا تبارک و تعالي (نظر درست را) بر زبان او جاري کند. («مکارم الأخلاق، ج 2، ص 99»)

از این روست که پیامبر(ص) فرمود: لا مظاهرة أوثق من المشاورة؛ هيچ پشتيباني قابل اعتمادتر از مشورت نيست.(«محاسن، ج 2، ص 435»)

چرا که انسان با مشورت است که به رشد می رسد و مشکلات خود را به سادگی حل می کند. امام حسن – عليه السّلام – فرمود: ما تشاور قوم إلا هدوا إلي رشدهم؛ هيچ مردمي با هم مشورت نکردند مگر آن که راه درست (حل مشکلات) خود را پيدا کردند.( «تحف العقول، ص 233»)

این که بر مشورت در همه امور تاکید می شود از آن رووست که مشورت از مصادیق دور اندیشی و حزم است که بارها بر آن در زندگی فردی و اجتماعی تاکید شده است. رسول خدا – صلّي الله عليه و آله – فرمود:: الحزم أن تستشير ذا الرأي و تطيع أمره؛ دورانديشي آن است که با صاحب نظر مشورت کني و به نظر او عمل نمايي.( «بحار الأنوار، ج 75، ص 105»)

امام علي – عليه السّلام – در این باره فرموده است : الاستشارة عين الهداية، وقد خاطر من استغني برأيه؛مشورت کردن، ديده راهيابي است و کسي که به رأي و نظر خويش اکتفا کند، خود را به خطر افکنده است.(«نهج البلاغه، حکمت 211»)

وی هم چنین در باره نقش و اهمیت مشاوره می فرماید: المشاورة راحة لک وتعب لغيرک؛ اممشورت کردن، مايه راحتي تو و زحمت ديگري است.( «غرر الحکم، ح 1857») چرا که به نظر آن حضرت(ع): المستشير علي طرف النجاح؛ مشورت کننده، بر لبه پيروزي است(«غرر الحکم، ح 1217») چنان که در جایی دیگر می فرماید: : المستشير متحصن من السقط؛ کسي که مشورت کند، از لغزيدن در خطاها مصون مي ماند. («غرر الحکم، ح 1207») پس مشورت کردن، انديشه هاي درست ديگران را براي تو کسب مي کند. («غرر الحکم، ح 1509») پس نباید آن را نادیده گرفت و کم ارزش دانست؛ چرا که این مسیری برای نجات و رهایی از هلاکت است. رسول خدا – صلّي الله عليه و آله – فرمود: لن يهلک امرؤ عن مشورة؛ هيچ انساني از مشورت کردن نابود نمي شود.( «محاسن، ج 2، ص 436»)

مشاوره در همه امور زندگی

از نظر اسلام مشورت و مشاوره می بایست در همه امور زندگی انجام گیرد؛ زیرا برای رسیدن به اهداف آفرینش و متاله و خدایی شدن، لازم است تا انسان همواره از عقل به عنوان پیامبر و راهنمای درونی در همه بخش ها و ابعاد زندگی فردی و اجتماعی بهره گیرد. بر این اساس، بهره گیری از مشورت در همه زندگی امری لازم و ضروری است و انسان هرگز از عقل دیگران بی نیاز نیست.

مشورت که اسم مصدر از مشاوره است به معنای استخراج و استنتاج رای در امری با مراجعه کردن بعضی به بعض دیگر است. اما اصطلاح شوری به امری گفته می شود که در آن مشاوره انجام می گیرد.(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 470؛ مجمع البیان، ج 1 و 2 ، ص 868)

این واژه در قرآن در چند جا به کار رفته و حتی پیامبر(ص) ماموریت یافته است تا در امور حکومتی و سیاسی امت با امت مشورت نماید.(آل عمران، ایه 159)

از نظر قرآن، امت و جامعه سالم اسلامی، جامعه ای مبتنی بر مشاوره و شوری است و مردم در همه کارهای خویش از دیگران مشورت می گیرند.(شوری، ایات 36 و 38)

به هر حال مشاوره به معنای پیوند عقل‏های سلیم با عقل خود و تشریک در عقل عقلاء و بهره جستن از فکر و اندیشه ديگران به منظور دستيابي به توان‏مندي‏ها و نظرات آنان و استفاده از استعداد و توان‏مندي عقلی و فکری ديگران برای حل مسائل و مشکلات است. کسی که اهل مشورت و مشاوره الست می کوشد تا با مشاركت دادن يا جستن اطلاعات، توانايي‏ها و تجارب در مورد يا موارد خاص، امر زندگی خویش را به شکل بهتر و مناسب و آسان تری پیش برد و خود را از بسیاری از مشکلات رهایی بخشد. مشاوره به معنی ايجاد يك ارتباط دوطرفه است كه در آن شخصي به شخص ديگر كمك مي‏كند تا با توجه به نيازهاي اطلاعاتی خود، تصميم درستي بگيرد و بر اساس آن تصميم، عمل کند.

با آن که دیکتاتورها و مستبدها، گرایشی به مشورت و مشاوره ندارند،‌ ولی حتی ایشان نیز برای این که موافقت خود را با حکم عقلایی نشان دهند، از مشورت بهره می گیرند. به سخن دیگر، مشاوره و مشورت گرفتن،‌ یکی از احکام عقلایی است و خردمندان به این حکم می کنند که در امور زندگی به ویژه مسایل مهم از خردمندان بهره گیرند و با آنان مشورت نمایند. شبیه این حکم عقلایی را می توان درباره مراجعه جاهل به عالم و تقلید جاهل از عالم دید. هر کسی می کوشد تا به حکم عقل به خبره وکارشناس امر مراجعه نماید تا کار و اقدامی به ضرر خود و دیگران انجام ندهد. مشورت نیز حکم عقلایی است.

خداوند گزارش می کند که اشراف فرعونی در کارهای مهم خود با یک دیگر مشورت می کردند و حتی فرعون با همه استبداد رای و فکر به ظاهر در این مشاوره شرکت می کرد.(قصص، آیه 20؛ اعراف، آیات 107 تا 113؛ شعراء، آیات 32 تا 38؛ طه، ایات 61 و 62)

البته فرعون به سبب تفرعن و فرعونیت خویش، خود را از مشورت دیگران بی نیاز می دید و راه و روش و عقل خود را به عنوان روش برتر و الگو معرفی می کرد(طه، ایه 20) اما در ظاهر به مشورت با همفکران و اشراف می پرداخت.

حاکم سبا نیز با بزرگان و درباریان به مشورت می پرداخت و بنا بر گزارش قرآن، این روش همیشگی او بوده است که در امور کشوری و حکومتی به مشورت با بزرگان می پرداخته است.(نمل، آیات 23 و 32) او تا زمانی که مشورت نمی کرد و از آراء و انظار دیگران آگاه نمی شد،‌در هیچ مساله از امور کشوری و اجتماعی و نظامی و سیاسی، حکم و فرمان صادر نمی کرد.(نمل، ایه 32)

قرآن گزارش می کند که کافران و مشرکان نیز برای بررسی نحوه برخورد با اسلام و مسلمانان و توطئه علیه پیامبر(ص) به مشورت با یک دیگر می پرداختند(انفال،ایه 30، مریم، ایه 73؛ اسراء، ایه 76؛ انبیاء، ایات 2 و 3) چرا که مشورت حکم عقلایی است و هر عاقلی به حکم عقل و سیره عقلایی بر این است که از آراء و انظار دیگر استفاده کرده و با این کار بر توانایی و علم و دانش خویش بیافزاید و بهتر وارد میدان عمل شود و موفقیت را در یابد.

خداوند از مومنان می خواهد که در همه امور زندگی خود بر اساس این حکم عقلایی و سیره عقلاء رفتار نمایند و در امور زندگی خویش مشورت را به عنوان یک اصل اساسی قرار دهند. خداوند به همسران مومن حکم می کند تا در امور زندگی و خانوادگی از جمله شیر گرفتن کودک با یک دیگر مشورت کنند و بر اساس مشاوره و مشورت عمل کنند تا بی مشورت کاری نکنند که به ضرر و زیان کودک تمام شود.(بقره، ایه 233؛ طلاق، ایه 6)

بنابراین، مشورت را می بایست از خانه و خانواده و در مسایل و مشکلات خانوادگی شروع کرد و این گونه نیست که مرد خودسرانه حکم قطعی نماید و زن از وی تابعیت نماید؛‌بلکه بهترین خانواده آن است که زن و شوهر با هم دیگر مشورت کنند و راهکارهای مناسبی را اتخاذ کنند که ضرر و زیانی متوجه خودشان یا اطرافیان ایشان یعنی فرزندان و مانند آن نشود.

مومنان در یک جامعه اسلامی هم چنین می بایست همواره در همه امور جامعه مشارکت فعال داشته باشند که مشورت و مشاوره دهی مصداقی از آن است. همان گونه که بر رهبری جامعه و نظام سیاسی است که از مشورت مومنان و امت در امور جامعه بهره گیرند،‌هم چنین بر امت و مومنان فرض و واجب است که در مشورت با دولتمردان و نظام سیاسی مشارکت فعال داشته باشند.(شوری، ایه 38، نور، ایه 67، آل عمران، ایه 159)

مومنان و افراد یک جامعه که از آن به امت یاد می شود،‌می بایست در همه امور زندگی فردی و اجتماعی اصل مشورت را به عنوان یک اصل اساسی در زندگی خود بپذیرند و بر اساس آن تربیت شوند و فرزندان خود را تربیت نمایند. آموزش چگونگی استفاده از مشورت و حدود و مرزهای آن امری است که می بایست در دستور کار قرار گیرد و همه افراد جامعه بیاموزند که چگونه از مشورت دیگران بهره مند شوند.(شوری، آیات 36 و 38)

شرایط و حدود و مرزهای مشورت

البته شرایط و حدود و مرزهای مهمی برای مشورت است که می بایست دانسته و بدان عمل شود؛ زیرا نادیده گرفتن این شرایط و حدود می تواند آسیب جدی به افراد و جامعه وارد سازد. از جمله این که شخص طرف مشورت می بایست انسانی امین باشد؛‌ زیرا کسی که امین نیست،‌ می تواند مساله را افشا کند و شخص یا جامعه را دچار آسیب کند.

اصل نخست در مشاوره گرفتن و شرط ابتدایی،‌ عقل است؛ چرا که انسان می خواهد با مشورت از عقول دیگران بهره مند شده و از علم ایشان برای رسیدن به اهداف خود بهره برد. از این روست که از مشاوره با احمق برحذر داشته شده ایم. امام صادق – عليه السلام – فرمود: لا تشاور أحمق، و لا تستعن بکذاب، و لا تثق بمودة ملول، فإن الکذاب يقرب لک البعيد ويبعد لک القريب و الأحمق يجهد لک نفسه ولا يبلغ ما تريد و الملول أوثق ما کنت به خذلک ..؛ با احمق مشورت مکن و از دروغگو کمک مگير و به دوستي آدم دل مرده تکيه مکن، زيرا دروغگو دور را نزديک و نزديک را دور در نظرت جلوه مي دهد و احمق خودش را براي تو خسته مي کند اما به آنچه مي خواهي نمي رساندت و آدم دل مرده در زماني که کاملا به او اعتماد داري، تنهايت مي گذارد و در اوج ارتباطت با او، از تو مي برد.( «تحف العقول، ص 316»)

خداوند در شرایط مشورت بر این نکته تاکید می کند که در امور خود با مومنان مشورت کنید. این تاکید از آن روست که مومن دارای خصوصیاتی از جمله امانت است. بر همین پایه در آیه بر واژه بینهم و میان خودشان تاکید شده است، تا مشاوره از دایره مومنان بیرون نرود که افراد امین و درست کار و قصد اخلاص و به دور از حسادت و کینه نیستند.(شوری، آیه 38)

رسول الله فرمود : من غش المسلمين في مشورة فقد برئت منه؛ هر که به مسلمانان در مشورتي خيانت کند، من از او بيزارم.( «عيون أخبار الرضا – عليه السلام -، ج 2، ص 66»)

کسانی می بایست به عنوان مشاوره انتخاب شوند که از نظر عقلی و علمی متعادل و متناسب باشند و اهل حسادت و دروغ و افشاگری و مانند آن نباشد. از این روست که مشاوره با کافر و مشرک امری نادرست و ناپسند دانسته شده است.

خداوند در آیه 102 سوره صافات بر اهمیت مشورت و نظر خواهی از جوانان به ویژه در مسایل مربوط به خودشان تاکید می کند. این بدان معناست که در هر امری می بایست خود افرادی که مربوط یا مرتبط با مسایل آنان است، طرف مشورت قرار گیرند. بنابراین،‌ از کودکان و زنان و پیران و پسران و دختران و هم چنین مناسب با رده های سنی و علمی، به عنوان مشاوره می توان بهره گرفت،‌بلکه لازم است که در برخی از مسایل به ویژه مسایل مربوط و مرتبط با حوزه آنان، ایشان را طرف مشورت قرار داد.

التبه این بدان معنا نیست که هر گاه ایشان طرف مشورت قرار گرفتند لزوما بدان عمل شود؛‌بلکه بهتر و متناسب تر آن است که این گونه عمل شود مگر آن که ایشان نسبت به مساله توجیه شوند؛ چرا که مخالفت با موضوع اجماعی در مشورت، آثار و تبعات بدتری دارد،‌اما اگر طبق اجماع عمل شود، افراد خود پای سخن و رای خود می مانند و تاثیر اشتباه و خطا در مشورت کاهش می یابد. در حقیقت مشورت موجب کاهش هزینه ها برای شخص و جامعه است.

نکته ای دیگر در مساله مشورت این است که در چگونگی اجرای احکام الهی می توان مشورت کرد، اما در خود احکام الهی نمی توان مشورت کرد.(آل عمران، ایه 159)

دیگر آن که در قوانین و مقررات می توان مشورت کرد،‌ ولی در نهایت یکی می بایست حکم قطعی را صادر کند و به گونه ای نشود که جامعه دچار هرج و مرج شود. از این روست که خداوند بر تصمیم گیر نهایی در مساله تاکید دارد.(‌همان)

کسی که برای مشورت می آید می بایست امین سر او شود و در حق او کوتاهی و قصور و تقصیر نورزد. باید اگر می تواند به بهترین شکل مشورت دهد و حق مشورت را ادا نماید. امام سجاد – عليه السّلام – فرمود: حق المستشير إن علمت أن له رأيا أشرت عليه، وإن لم تعلم أرشدته إلي من يعلم؛ حقّ مشورت کننده اين است، که اگر براي راهنمايي او نظري داري، راهنماييش کني و اگر اطلاعي نداشته باشي او را به کسي که (در آن زمينه) آگاهي دارد، راهنمايي کني. (الخصال، ص 570)

رسول خدا – صلّي الله عليه و آله – نیز در این باره فرمود: تصدقوا علي أخيکم بعلم يرشده ورأي يسدده؛ با دانشي که برادر شما را راهنمايي مي کند و با نظري که راه درست را به او نشان مي دهد، به وي صدقه بدهيد. (بحار الأنوار، ج 75، ص 105)

اگر در مشورت صادقانه عمل نکنیم آثار زشت آن نصیب و بهره خود ما نیز می شود. از این روست که رسول خدا – صلّي الله عليه و آله – فرمود: من استشاره أخوه المؤمن فلم يمحضه النصيحة سلبه الله لبه؛ هر که برادر مؤمنش با وي مشورت کند و او صادقانه راهنماييش نکند، خداوند عقلش را از او بگيرد. («بحار الأنوار، ج 75، ص 104»)

امام علي – عليه السّلام – نیز در این باره فرمود : ظلم المستشير ظلم و خيانة؛ ستم کردن به مشورت کننده، هم ظلم است و هم خيانت. («غرر الحکم، ح 6037»)

آن حضرت هم چنین فرموده است: خيانة المستسلم والمستشير من أفظع الامور، وأعظم الشرور، و موجب عذاب السعير؛ خيانت کردن به فرد تسليم شده و مشورت کننده، از شنيع ترين کارها و بزرگترين بديها است و موجب عذاب آتش افروخته مي شود.( «غرر الحکم، ح 5075»)

هم چنین مشاوره خوب آن نیست که برای خشنودی تو سخن گوید، بلکه آن کسی است که حق مشورت را ادا می کند حتی اگر شده به خاطر مشورت به گریه افتی. امام باقر – عليه السّلام – فرمود: اتبع من يبکيک وهو لک ناصح، ولا تتبع من يضحکک وهو لک غاش؛ از کسي که تو را مي گرياند، اما خيرخواه توست پيروي کن و از کسي که تو را مي خنداند، اما با تو يکرنگ نيست، پيروي مکن. («محاسن، ج 2، ص 440»)

از این روست که امام علي – عليه السّلام – مشورت با دشمن را بهتر از مشورت با دوست می داند و در این باره فرموده است: استشر عدوک العاقل، واحذر رأي صديقک الجاهل با دشمن داناي خود مشورت کن و از نظر دوست نادان خود بپرهيز. («غرر الحکم، حدیث2471»)

البته با دشمن به اشکال مختلف می توان مشورت کرد. یکی همان است که امام خامنه ای می فرماید و می گوید نقشه راه خود را با نقش راه دشمن چک کنید؛ زیرا دشمن برای اهداف خود نقشه راهی می کشد که شما می توانید با استفاده از آن نقشه ضد آن را شناسایی و برای خود برنامه ریزی کنید.

در مشورت با کسی مشاوره کنید که خیرخواه شما باشد و اهل حسادت و کنیه و بدخواهی نباشد. رسول خدا – صلّي الله عليه و آله – فرمود: مشاورة العاقل الناصح رشد ويمن وتوفيق من الله، فإذا أشار عليک الناصح العاقل فإياک والخلاف، فإن في ذلک العطب؛ مشورت کردن با خردمند خيرخواه، مايه هدايت و ميمنت است و توفيقي است از جانب خداوند، پس هر گاه خيرخواه خردمند تو را راهنمايي کرد، مبادا مخالفت کني که موجب نابودي مي شود.( «محاسن، ج 2، ص 438»)

با راستگو و اهل صدق و صداقت مشاوره کنید و از مشاوره با دروغگو پرهیز کنید. امام علي – عليه السّلام – فرمود: لا تستشر الکذاب، فإنه کالسراب يقرب عليک البعيد ويبعد عليک القريب؛ با دروغگو مشورت مکن، چون دروغگو، مانند سراب، دور را در نظرت نزديک نشان مي دهد و نزديک را دور. («غرر الحکم، ح 10351»)

با انسان شجاع و نترس مشورت کنید و از مشاوره با ترسو پرهیز کنید؛ زیرا ترس او ممکن است راهکارهایی را به شما نشان دهد که مبتنی بر همان ساختار شخصیتی خودش است و امکان تحقق اهداف را از شما بگیرد. امام علي – عليه السّلام – فرمود: هرگز در انديشه خود ترسو را شريک مگردان، که اراده تو را در انجام کارها به ضعف مي کشاند و آنچه را که بزرگ نيست در نظرت بزرگ مي نماياند؛ : لا تشرکن في رأيک جبانا، يضعفک عن الأمر و يعظم عليک ما ليس بعظيم.(«غرر الحکم، ح 10349»)

امام علي (ع) در جایی دیگر فرمود: شاور في امورک الذين يخشون الله ترشد؛ در کارهاي خود با افراد خدا ترس مشورت کن، تا راه درست را بيابي. («غرر الحکم، ح 5756»)

با انسان فقیر نیز مشورت نکنید، زیرا فقر نیز شخصیت افراد را از حالت اعتدال و تعادل خارج می کند و شخص بر اساس شخصیت خود مشاوره می دهد که این نیز می تواند آسیب زا باشد. امام علي – عليه السّلام – فرمود: : لا تدخلن في مشورتک بخيلا، فيعدل بک عن القصد و يعدک الفقر؛ در مشورت خود بخيل را داخل مگردان که تو را از حق و ميانه روي باز مي دارد و از فقر مي ترساند.(«غرر الحکم، ح 10348»)

عجله در مشورت دهی و نیز رای ناپخته دادن از اموری است که از آن نیز پرهیز داده شده است. امام صادق – عليه السلام – فرمود: لا تکونن أول مشير و إياک والرأي الفطير و تجنب ارتجال الکلام و لا تشر علي مستبد برأيه و لا علي وغد و لا علي متلون و لا علي لجوج و خف الله في موافقة هوي المستشير …؛ در مشورت نخستين کسي مباش که نظر مي دهد و از اظهار رأي خام و ناپخته بپرهيز و از ناسنجيده گويي دوري کن و طرف مشورت آدم خود رأي و سست انديش و دمدمي مزاج و لجوج قرار مگير و از خدا بترس و سعي نکن در مشورت مطابق ميل و هوس مشورت کننده نظر دهي، زيرا که سعي در جلب رضايت او پستي است. («بحار الأنوار, ج 72, ص 104»)

امام صادق(ع) در بیان شرایط مشورت و مشاوره می فرماید: إن المشورة لا تکون إلا بحدودها الأربعة … فأولها أن يکون الذي تشاوره عاقلا، والثانية أن يکون حرا متدينا، والثالثة أن يکون صديقا مواخيا …؛ مشورت جز با حدود چهارگانه آن تحقق نپذيرد, نخستين حد آن اين است که کسي که با او مشورت مي کني خردمند باشد، دوم اين که آزاده و متدين باشد، سوم اين که دوست و برادروار باشد و چهارم اينکه راز خود را به او بگويي و او به اندازه خودت از آن راز آگاه باشد، اما آن را بپوشاند و به کسي نگويد.( «مکارم الأخلاق، ج 2، ص 98»)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا