اهداف نهضت عاشورا در زیارتنامهها
عاشوراشناسی در زیارتنامهها
منابع روایی شیعه انباشته از روایاتی است که نه تنها سنت و سیره معصومان(ع) را به عنوان الگوهای برتر الهی (احزاب، آیه 21 و آیات دیگر) بیان میکند، بلکه به ما میآموزد چگونه در هر زمان و مکانی مبتنی بر آن سنتها، زندگی خودمان را سامان دهیم و بسازیم. با نگاهی به منابع غنی شیعی میتوان برای همه جزئیات زندگی و کنش و واکنشهای خودمان دستورالعملهایی پیدا کنیم. پس برای همه لحظات زندگی ما و مسائل و چالشهایی که پیش میآید، راهنمایی الهی وجود دارد که بتوانیم با تطبیق مسئله و ارجاع فرع به اصول دینی آن، حکم آن لحظه خودمان را به دست آوریم و در میان هزاران راه، راههای سلامت و صراطمستقیم را شناسایی کنیم و در آن راه گام برداریم.
یکی از مهمترین فلسفههای بعثت پیامبران، بیان حقوق انسانی و پرورش انسانهایی است که در مقام خلافت الهی بتوانند خود و دیگران را به کمال برسانند. از اینرو تعلیم و تزکیه الهی از طریق پیامبران در قالب کتابهای آسمانی و مدیریت ربانی صورت گرفته و میگیرد. از آنجایی که هدف آموزههای هدایتی الهی، خلافت عمومی انسان بر هستی است، کمالیابی همگانی در دستور کار است و پیامبران مأموریت دارند تا با تبیین حقایق و حقوق مردم و تعلیم و تزکیه، بستر مناسبی را فراهم آورند تا همگان از آن آگاه شده و خواهان احقاق حق خود برآمده و در قالب عدالت آن را بخواهند و برای آن قیام کرده و عدالت را بیهیچ تفاوتی در نوع بشر بلکه در غیر بشر برپا دارند. (حدید، آیه 25)
پس عدالت هم به عنوان یک هدف و هم به عنوان یک روش دستیابی به کمال شخصی و جمعی، مورد توجه اسلام و هدایتهای وحیانی الهی بوده است. از اینرو هرگونه موافقت در این امر به معنای حقشناسی و حقطلبی و مخالفت با آن در قالب باطلگرایی تعریف شده است. این جنگ میان حق و باطل در قالب عدالت و ظلم، همچنان در طول تاریخ بشر به علل درونی چون خواهشهای نفسانی و علل بیرونی چون وسوسههای شیطانی وجود داشته و خواهد داشت. البته در نهایت این حقطلبان و عدالتخواهان هستند که بر باطلگرایان و ظالمان چیره خواهند شد و حکومت جهانی عدالتمحور ایجاد خواهد شد.
از آنجایی که عدالت به عنوان هدف و روش ارزشی در دستور کار پیامبران به عنوان مصداق بارز حق و حقطلبی بوده است، امام حسین(ع) چون دیگر پیشوایان الهی بر آن بود تا آن را تحقق بخشد و در این راه به عللی که در فلسفه قیام او آمده به شهادت رسیده و خاندانش به اسارت رفتهاند.
راههای بسیاری برای تبیین این مسئله وجود دارد که از جمله آنها سخنان پیامبر(ص) و امیرمؤمنان علی(ع) درباره آن حضرت(ع) و نیز سخنان خود امام حسین(ع) درباره چرایی قیام و نهضت است. البته شرایط بگونهای بود که بسیاری از سخنان آن حضرت(ع) تنها گوشهای از فلسفه و چرایی قیام را به طور کلی و گذرا بیان میکند؛ اما پس از آن در کلمات دیگر امامان معصوم(ع) و نیز سخنان حضرت زینب کبری(ع) و زینب صغری (امکلثوم) این قیام تبیین شده است.
بخشی از زیارتنامهها به مسئله امامشناسی و تبیین فلسفه قیام اختصاص یافته است؛ زیرا این زیارتنامه برای آن است که دیگران آن را بخوانند و به خودشان یادآور شوند که امام حسین(ع) برای چه هدفی نهضت عاشورا را برپا کرده و خود و خاندانش را به مسلخ طف برده و اسارت را برای آنان به عنوان جلوههای جمال الهی پذیرفته است. پس یکی از بهترین منابع عاشوراشناسی مراجعه به زیارتنامههای ماثور است که در کتب و منابع شیعی از امامان معصوم(ع) نقل شده است.
اهداف و فلسفه قیام امام حسین(ع)
در زیارتنامههای ماثور
اگر بخواهیم در ظلمات فتنهها چراغ راهی داشته باشیم و از امواج فتنهها به سلامت به ساحل نجات برسیم میبایست امام حسین(ع) را بشناسیم و بر آن کشتی سوار شویم، که او چراغ هدایت و کشتی نجات است.
در اینجا با بهرهگیری از این زیارتنامهها گوشهای از فلسفه و اهداف قیام تبیین میشود:
1- حقطلبی: از مهمترین اهداف قیام عاشورایی حقطلبی است. خداوند حق مطلق است و همه هستی بر مدار حق آفریده شده است؛ اما از آنجایی که انسان دارای اراده است، بر خلاف حق میرود و به سمت باطل گرایش مییابد. اینجاست که عقل و وحی به مدد انسان میآید تا او را به سوی حق بازگرداند. از جمله علل قیام عاشورایی، مبارزه با باطل و احقاق حق است. از مهمترین مصادیق حق، حق ولایت و خلافت برای انسان کامل معصوم(ع) است که از سوی دیگران غصب میشود. همانگونه که ابلیس خواست تاحق خلافت را از حضرت آدم(ع) بگیرد و خود را برتر میدانست، شیاطین مکتب ابلیس نیز از جنیان و انسانها همین مسیر را ادامه داده و به غصب حق پرداختند. آنان با هوای نفس پرستی، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را از حق الهی خودشان محروم کرده و از مقام ولایت امر در جامعه اسلامی بازداشتند. یکی از اهداف قیام امام حسین(ع) بازگرداندن این حق به صاحبان آن و احقاق آن بوده است: در زیارت امام حسین(ع) آمده است: فلعن الله امه اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت و لعنالله امه دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها؛ پس خدا لعنت کند امتی را که اساس ظلم و ستم را بر شما اهل بیت رسول بنیاد کردند و خدا لعنت کند امتی را که شما را از مقام و مرتبه (خلافت) خود منع کردند و رتبههایی که خدا مخصوص به شما گردانیده بود، از شما گرفتند.
2- عدالتخواهی: عدالت به معنای احقاق حق و بازگرداندن هرچیز در جای مناسب آن، مهم ترین وظیفه هر بشر از جمله پیامبران است. (حدید، آیه 25) امام حسین(ع) به عنوان وارث پیامبران(ع) خود را موظف میداند که عدالت را احیا کند و علیه هرگونه ظلم و جوری از جمله ظلم در حق اهل بیت(ع) و غصب خلافت مبارزه کند. البته ظلم و جوری که علیه غصب خلافت الهی صورت میگیرد تنها به همین دایره محدود نمیشود. بلکه به همه حوزهها کشیده میشود؛ زیرا اگر محور اصلی عدالت یعنی ولایت الهی حذف شود. به طور طبیعی در تمامی ابعاد ظلم و جور گسترش خواهد یافت و عدالت از میان میرود، به عنوان نمونه اگر بگوییم قضاوت، اساس عدالت است، اگر قضات خود گرفتار ظلم شوند، دیگر نمیتوان امیدی به عدالت داشت؛ چون به مصداق «هرچه بگندد نمکش می زنند/ وای به روزی که بگندد نمک.» وقتی اصل نظام سیاسی امت اسلام در اختیار غاصبین و ظالمین قرار گرفته باشد، نمیتوان امیدی به عدالت داشت و همه امت را ظلم و جور فرا میگیرد.
3- جهاد فیسبیلالله: از دیگر اهداف و فلسفههای قیام میتوان به جهاد در راه خدا اشاره کرد که بارها در زیارتنامهها با عباراتی چون «جاهدت فیسبیلالله» و مانند آن تکرار شده است. از این فقرات میتوان دریافت که قیام امام حسین(ع) به سبب آنکه که در برابر باطل و به دعوی احقاق حق و ابطال باطل و نیز عدالتخواهی و مبارزه با ظلم و جور بوده، یک جهاد در راه خداست و اینگونه نیست که تنها جهاد علیه کافران و مشرکان از مصادیق جهاد در راه خدا باشد، بلکه هر حرکتی علیه باطل و ظلم از مصادیق جهاد فیسبیلالله است.
4- اقامه نماز: از دیگر فلسفههای قیام عاشورایی اقامه نماز است. اقامه نماز تنها به معنای انجام این فریضه آنچنان که در میان مسلمانان مشهور و معروف است نیست، بلکه به معنای واقعی کلمه است؛ زیرا از آیات قرآنی به دست میآید که اقامه نماز دارای آثار دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی و مادی و معنوی است که در صورت اقامه آن تحقق خواهد یافت. از جمله آنها این که ناهی از فحشاء و منکرات و نابهنجاریهای رفتاری و اجتماعی است. (عنکبوت، آیه 45) پس اگر در جامعهای نشانه و آثار اینها آشکار نباشد، میبایست در تحقق سبب شک کرد؛ زیرا با آمدن سبب بیهیچ تقدیم و تاخیری مسبب تحقق خواهد یافت و معنا ندارد که سبب چون نماز باشد ولی آثار آن نباشد یا برعکس، آثار ضدنماز یعنی فحشاء و منکر در جامعه وجود داشته باشد. پس آن حضرت(ع) بر آن بود تا با تغییر نظام سیاسی و فرهنگی و تغییر روحیه و رویه امت و بازگرداندن آنان به صراط مستقیم، جامعه ایمانی را تشکیل دهد و به اصلاح امت پس از فسادی که در آن راه یافته اقدام کند.
5- ایتاء زکات: همانگونه که امر عبادت از مهمترین وظایف حاکم و حکومت اسلامی و از وظایف همه بشر است و باید آن را اقامه نماید، همچنین مسئله اقتصادی از مهمترین وظایف بشر است؛ زیرا اقتصاد مایه قوام جامعه (نساء، آیه 5) است و عدالت اقتصادی یکی از مهمترین اهداف بعثت پیامبران بوده است. (حدید، آیه 25) لذا اقتصاد در تعابیر گوناگونی در قرآن در کنار مسائل عبادت مطرح میشود تا این گونه جایگاه مسائل اقتصادی در زندگی بشری و تکامل فردی و اجتماعی و سعادت فردی و نوعی بشر معلوم شود. (بقره، آیه 3) بر همین اساس امام حسین(ع) یکی از مهمترین اهداف قیام خویش را مسئله اقتصادی مطرح میکند؛ چرا که ظلم فراگیر حکومت پس از پیامبر(ص) به گونهای بوده که اقتصاد از مسیر عدالت خارج شده و حتی در بیتالمال تصرفاتی میکردند که ثروتمند روز به روز بر ثروتش افزوده شد و فقیر روز به روز بر فقرش.
6-امر به معروف و نهی از منکر: از دیگر اهدافی که در زیارتنامهها برای قیام امام حسین(ع) برشمرده شده، مسئله امر به معروف و نهی از منکر است. این مسئله یک وظیفه فردی و اجتماعی هر مسلمان و بلکه هر انسانی است؛ زیرا عقل انسانی به عنوان چراغ راه درون، این احکام حق را در جهان و جامعه و جان شناسایی میکند که باید هر امر قبیح و زشتی را ترک و به هر کار نیک و خیر و خوبی رو آورد. این بایدها و نبایدها که عقل مستقل آن را شناسایی میکند همان احکام الهی است که در فطرت هر انسانی به شکل الهام و مانند آن به ودیعت گذاشته شده است (شمس، آیات 7 تا 10؛ روم، آیه 30) پس امام حسین(ع) به عنوان یک پیشوای الهی میبایست به این امر قیام کند و اجازه ندهد تا منکرات و زشتیها و قبایح در قالب رسمی و غیررسمی بر تمام امور جامعه حاکمیت یابد و به شکل یک پدیده اجتماعی نمودار شود در حالیکه خوبی و بدی ضدارزش شده و بدیها به عنوان ارزش مورد تشویق و ترغیب قرار میگیرد. از اینرو ایشان در پی انجام وظیفه عقلانی و وحیانی، انسانی و اسلامی به این وظیفه قیام میکند و مسئولیت خود را انجام میدهد.
7. تلاوت کتاب: در زیارتنامه امام حسین که برای شبهای قدر وارده شده این عبارت است: تلوت الکتاب حق تلاوته؛ کتاب خدا را به حق تلاوت کردی. تلاوت به معنای قرائت و خواندن نیست، بلکه نوعی بهرهگیری از کتاب در زندگی است. به این معنا که قرآن را ولی خود قرار داده و تحت ولایت آن قرار گرفته و هر آنچه را که کتاب الهی دستور داده ضمن خواندن و تدبر در آن، عمل میکند و بیهیچ فاصله و مکثی بر آن است که علم خویش را به عمل تبدیل کند. پس قیام امام حسین(ع) در چارچوب تلاوت کتاب الهی و اجرای مفاد آن در جامعه و عمل به علم الهی است.
8. نصیحت امت: در همین زیارتنامهها به نصیحت به عنوان یکی از اهداف امام حسین(ع) اشاره میشود. نصیحت برخلاف موعظه به امور واقع، ناظر است. در موعظه به حقایق توجه و تأکید میشود. از اینرو میتوان هر کسی را موعظه کرد و کلیات امور خوب و خیر را یادآور شد؛ اما در نصیحت شناخت واقعیتها برای پند و اندرز بسیار مهم و اساسی است. به این معنا که خصوصیات شخصی را میدانید و باتوجه به کاری که میکند او را در مورد آن، همراه با جزئیات و حقایق نصیحت میکنید. از اینرو نمیتوان کسی را که نمیشناسید نصیحت کنید. اینکه گفته شده یکی از وظایف امت نصیحت امام است؛ به این معناست که اگر رهبری جامعه در جایی خطائی کرده و کژروی داشته و از حق و حقیقت دور شده میبایست او را با اشاره به مورد و واقعیتهای موجود نصیحت کرد و راهنمایی نمود. این عبارت در زیارتنامه بیانگر آن است که امام حسین(ع) با شناختی که از واقعیتهای جامعه و امت داشت و حقایق را نصب عین خود قرار داده بود، با قیام خویش بر آن بود تا امت اسلام را نصیحت عملی و عینی کند و آنان را به کژروی و خطاهایشان آگاه سازد و مسیر حق و حقیقت را به ایشان نشان دهد. البته نصیحت امت در شرایطی که امام فاسق و ظالمی بر آنان حاکم است بسیار سخت است و صبر و استقامت بسیاری را میطلبد که امام حسین(ع) بر این مشکلات صبر بسیار داشت.
9. جهالت و حیرتزدایی: از دیگر اهدافی که در زیارتنامهها از جمله زیارت امام حسین(ع) در روز عید فطر و قربان مطرح شده، جهالت و حیرتزدایی از امت اسلام است؛ زیرا امت چنان در این سالهای پس از پیامبر(ص) به گمراهی دچار شده و ابرهای فتنه و ظلمات ضلالت بر آنان پرده افکنده بود که جز به خون سرخ آن حضرت(ع) نمیشد این ابرهای تیره و تار حیرت و جهالت و ضلالت را زدود. بنابراین، گاهی جهالت را نمیتوان تنها با کارهای فرهنگی زائل کرد و در فتنهها با برهان و استدلال به جنگ گمراهی و ضلالت فتنهگران رفت، بلکه باید کاری حسینی کرد تا خون بر آسمان عقل ایشان بپاشد و چشمان بیفروغ و کورشان با سوی سرخ خون، بینا و بصیر شود.
آنچه در این مقال آمد تنها گوشههایی از فلسفه و اهداف قیام امام حسین(ع) است که بهطور گذرا از آن یاد شده تحقیق جامع و کامل نیازمند فرصت و مجالی دیگر است. با آگاهی از همین میزان از فلسفه و اهداف قیام امام حسین(ع)، پیروان و شیعیان آن حضرت(ع) میتوانند فلسفه زندگی و سبک زیست خود را در هر دوره و زمان و مکانی تعیین کنند و او را پیشوای فکری و عملی خود قرار داده و زندگی سعادتمندی را برای خود رقم زنند و نگویند ای کاش با تو بودیم یا ای کاش خاک بودیم.