امیرمومنان علی (ع) و مدیریت خانواده
خانواده بنیاد و هسته اصلی جامعه است. فساد و صلاح جامعه ارتباط تنگاتنگی با خانواده دارد. هم چنین مدیریت خانواده به سبب پیچیدگیهایش، نمایشی کوچک از هنر مدیریت است. اگر کسی بتواند در یک خانواده چند نفر مدیریت درستی را اعمال کند، میبایست از همه ظرفیتها و هنر مدیریتی سود برد. این گونه است که مدیریت خانواده از جهاتی چند امری بسیار با اهمیت و ارزشی است.
اسلام نیز به سبب اهمیت بسیار خانواده است که به مساله خانواده و مدیریت خانواده توجه ویژه ای مبذول داشته است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا با بهره گیری از الگوهای نیک بشریت یعنی پیشوایان معصوم (ع) به ویژه امیرمومنان علی (ع) الگوی رفتاری از مدیریت اسلامی را ارایه دهد. با هم این مطلب را از نظر میگذرانیم.
خانواده، هسته اصلی جامعه و آموزش و پرورش
خانواده که ترکیبی از والدین و فرزندان است، هسته اصلی جامعه است و میتوان آن را به عنوان یک جامعه خرد و کوچکی دانست که همه ویژگیهای یک جامعه را در خود دارد. هر چند که در خانواده دولت، قانونگذاری، داوری و قضاوت، تولید و اقتصاد، امنیت و امور نظامی و انتظامی و غیر آن در شکل نهاد وجود ندارد، ولی اشکال دیگری از آن را میتوان ردگیری کرد که در جامعه به شکل نهاد ظهور مییابد.
در یک خانواده اسلامی، والدین هر چند که همانند یک حکومت عمل میکنند و از ولایت برخوردار هستند، ولی در قانونگذاری از مشورت فرزندان استفاده میکنند. والدین و فرزندان قانون وضع میکنند و پدر به عنوان رهبری در جامعه ولایت اصلی را به عهده دارد و خانواده را مدیریت میکند. (نساء، آیه 34)
خانواده اگر به درستی مدیریت شود و فرزندان به درستی آموزش و پرورش یابند، میتوان امید داشت که جامعه نیز اصلاح شده و مسیر رشد و بالندگی خود را به درستی بپیماید و به اهداف متعالی برسد که امکان تحقق آن در فضایی بیرون از جامعه صالح و سالم وجود ندارد.
جامعه سالم از درون خانواده های سالم و صالح بیرون میآید. از این روست که نخستین ماموریت پیامبران از خانواده و اهل آن آغاز میشود. (مریم، آیات 54 و 55؛ طه، آیه 132؛ تحریم، آیه 6) خداوند در آیه 132 سوره طه به پیامبر (ص) میفرماید: وأمُر اَهلَکَ بِالصَّلوةِ واصطَبِر عَلَیها؛ خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن صبر پیشه گیر.
تاکید بر صبر از آن روست که آموزش و پرورش در یک فرآیندی انجام میگیرد و نیاز به حوصله و صبر و شکیبایی بسیار دارد. بنابراین میبایست مانند مبلغان بارها بر این مطلب و موضوع تاکید کرد تا آن چیز به خوبی درک و پذیرفته شود. برای این که چیزی به عنوان طبیعت و عادت دوم شخص در آید، میبایست شخص چنان با آن خو گیرد که تکرار آن به شکل عادت و ملکه در آید.
از آن جایی که توده های مردم رهبران را الگوهای رفتاری خود قرار میدهند، میبایست در انتخاب رهبران اجتماعی بیشترین دقت را به خرج داد تا تاثیر مثبت بر جامعه گذاشته شود. رهبران برتر و صالح در خانواده های صالح، آموزش و پرورش و در چنین خانواده های تربیت و رشد مییابند. امیرمومنان علی (ع) در فرمانی به مالک اشتر خواهان آن است که در انتخاب کارگزار از چنین خانواده های برگزیند که صالح هستند: ثُمَّ الْصَقْ بذوی الْمُرُوءَاتِ وَ الاحساب وَ أَهْلِ البیوتات الصَّالِحَةُ وَ السَّوَّاقِ الْحَسَنَةِ؛ ثُمَّ أَهْلِ النَّجْدَةِ وَ الشَّجَاعَةِ وَ السَّخَاءِ وَ السَّمَاحَةِ؛ با خانوداه های اصیل و صاحبان مکارم و شرافت، و خانوادههای شایسته و خوش سابقه و نیکو و با دلاور مردان و شجاعان و بخشندگان و جوانمردان رابطه برقرار ساز (نهج البلاغه، نامۀ 53)
این تاکید از آن روست که خانواده صالح انسانهای صالح را به جامعه میدهد که انتخاب کارگزاران و رهبران از میان این خانواده موجب میشود تا مدیریت جامعه در اختیار کسانی قرار گیرد که خود الگوهای صالح و نیک رفتاری برای جامعه هستند و میتوانند جامعه سالمی را ایجاد و مدیریت کنند.
از نظر آن حضرت (ع) خاندانهای پاکیزه و اهل تقوا که سابقه در اسلام دارند و با حیا و تجربه هستند و در اخلاق گرامیتر و در حفظ آبرو درستتر هستند، کسانی اند که میتوان آنان را برای مدیریت جامعه به کار گرفت. (همان)
به هر حال، خانواده و مدیریت نیک و خوب آن در ایجاد جامعه سالم و نیک بسیار تاثیرگذار است. از این روست که در اسلام بر خانواده و تربیت و مدیریت آن تاکید شده است.
آموزش رفتاری
مدیریت خوب همانند هر کار دیگری از خود شخص آغاز میشود؛ چون دیگران پیش از آن که به سخن شما توجه کنند به عمل شما مینگرند و آن را تکرار میکنند؛ زیرا علل موفقیت را عمل شخص میدانند نه در قول و گفتار شخص؛ از این روست که خودشان را با رفتارهای الگو هماهنگ میکنند.
در روایات است که به جای آن که به زبان کسی را به چیزی دعوت کنید و بخوانید با عمل و کارهای خودتان ایشان را به آن چیز بخوانید: کونوا دعاه للناس به غیر السنتکم (اصول کافی، ج 2، ص 78، باب ورع)
با نگاهی به الگوهای رفتاری در فرهنگ اسلامی از جمله پیامبر (ص) و امیر مومنان علی (ع) میتوان این شیوه آموزشی و پرورشی را به خوبی شناسایی و ردگیری کرد.
در زمان پیغمبر اکرم (ص)، طفلی، بسیار خرمای تازه میخورد. هر چه او را نصیحت میکردند که زیاد خوردن خرما ضرر دارد، فایده نداشت. مادرش تصمیم گرفت او را به نزد پیغمبر (ص) بیاورد تا او را نصیحت کند. وقتی او را به حضور پیغمبر آورد، از پیغمبر خواست تا به طفل بفرماید که خرما نخورد، اما آن حضرت فرمود: امروز بروید و او را فردا دوباره بیاورید. روز دیگر زن به همراه فرزندش خدمت پیغمبر (ص) حاضر شد. حضرت به کودک فرمود که خرما نخورد.
در این هنگام زن که نتوانست کنجکاوی و تعجب خود را مخفی کند، از ایشان سوال کرد: یا رسول الله! چرا دیروز به او نفرمودید خرما نخورد؟ حضرت فرمود: دیروز وقتی این کودک را حاضر کردید، خودم خرما خورده بودم و اگر او را نصیحت میکردم، تاثیری نداشت. ( )امامت و رهبری، 216
امام صادق (ع) فرمود: به راستی هنگامی که عالم به علم خود عمل نکرد، موعظه او در دلهای مردم اثر نمیکند، همان طور که باران از روی سنگ صاف میلغزد و در آن نفوذ نمیکند.
امیرمومنان علی (ع) همانند دیگر پیشوایان اسلام این گونه است. ایشان میفرماید: ایها الناس انی والله ما احثکم علی طاعة الا و اسبقکم الیها و لا انهاکم عن معصیة الا واتناهی قبلکم عنها؛ ای مردم، به خدا سوگند من شما را به هیچ طاعتی وادار نمیکنم مگر این که پیش از شما خودم به آن عمل میکنم و شما را از معصیتی نهی نمیکنم، مگر اینکه خودم پیش از شما (از آن) کناره گیری میکنم. (نهج البلاغه، خطبه 175)
البته ایشان رفتارهای خاص داشت که از توان و طاقت دیگران بیرون است. در این موارد است که ایشان میفرماید: شما نمیتوانید همانند من زندگی کنید (سبک زیستی مرا به طور کامل تقلید کنید) لکن در پرهیزگاری و تلاش برای خوبیها مرا یاری کنید. (همان، نامه 45)
پس در الگوبرداری در سبک زندگی و اصول اخلاقی، در حد استطاعت و توان خود از ایشان پیروی کنید و با این کار به رهبری کمک کنید تا یک جامعه سالم ایجاد شود. ایشان از لباسهای خشن و غذاهای ناگوار استفاده میکرد؛ چرا که در مقام رهبری جامعه بود و میکوشید تا رفتاری داشته باشد که فقیران و افراد بینوا و ندار را آرام نگه دارد و جلوی طغیان و سرکشی آنان را بگیرد؛ چون اگر فقیران رهبران را در وضعیتی دیگر ببیند عصبانی شده و به طغیان کشیده میشوند و جامعه از درون با بحران مواجه میشود. (همان، خطبه 209)
از نظر ایشان الگوبرداری از رهبری میبایست با توجه به دو مساله انجام گیرد؛ نخست این که برخی از اعمال خاص و ویژه شخص است و دیگر آن که مقام رهبری مقتضیاتی دارد که میبایست مورد توجه قرار گیرد.
به سخن دیگر، توده های مردم اگر به واجبات و محرمات توجه داشته باشند، کافی است ولی برای کسانی که در مقام رهبری هستند افزون بر واجبات و محرمات میبایست به مستحبات و مکروهات هم توجه داشته باشند.
به هر حال، آن چه در مدیریت به ویژه مدیریت خانواده مهم است، آموزش مبتنی بر رفتارهای نیک و درست است. کودکان می ببیند و تکرار میکنند. پس چنان رفتار کنیم که ایشان درست رفتار کنند.
اصل مشورت در مدیریت
هر چند که اسلام مدیریت خانواده را به مرد سپرده است (نساء، آیه 34) اما بر مشورت و بهره گیری از عقول دیگران در کارها تاکید دارد. این شیوه دو کارکرد دارد؛ نخست این که شخص از رای و دیدگاه دیگران آگاه میشود و دیگر آن که شخصیت دیگران را رشد میدهد. امیرمومنان علی (ع) مشاوره را به معنای مهمترین پشتیبان معرفی میکند و میفرماید: لاظهیر کالمشاوره.
البته باید توجه داشت که مشورت به معنای بهره گیری از دیدگاه ها و آراء و نظرات دیگر و بهره گیری از عقول دیگران است؛ اما به معنای پذیرش بی چون و چرا نیست؛ چنان که در نهایت مشاوره گیرنده خود میبایست تصمیم نهایی را بگیرد و عزم بر کار را داشته باشد. از این روست که خداوند ضمن فرمان مشورت گیری از مومنان به پیامبر (ص) فرمان میدهد که خودش میبایست تصمیم گیرنده باشد. (آل عمران، آیه 159)
نکته ای که امیرمومنان در مشورت با زنان مورد تاکید قرار میدهد این که از زنان بد پرهیز شود و از زنان خوب اگر مشورت میگیرد به گونه ای عمل نکنید که نشان دهد از ایشان اطاعت و فرمانبرداری کردهاید بلکه به دلیل دیگر از جمله حکم عقل و معروف عقلی و عقلایی از این مشورت آنان استفاده میکنید؛ چرا که اگر نشان دهید که از ایشان اطاعت و پیروی کردهاید آنان طمع میکنند تا در منکر و ناپسندها هم از ایشان اطاعت کنید. به سخن دیگر هرگز اطاعت را نشان ندهید هر چند که در عمل اطاعت کردهاید، ولی آن چه را اطاعت کردهاید همان حکم عقل و عقلاء است.
فاتقوا شرار النساء و کونوا من خیارهن علی حذر و لاتطیعوهن فی المعروف حتی لایطمعن فی المنکر؛ پس از زنان بد بپرهیزید و مراقب نیکان زنان باشید. در امور نیکو و پسندیده از ایشان اطاعت نکنید تا در زشتها و منکرات در شما طمع نورزند. (نهج البلاغه، خطبه 80)
در حقیقت، مرد اگر کاری را پس از مشورت با زن انجام میدهد از باب اطاعت از زن نباشد، بلکه به دلیل اطاعت و پیروی از یک امر معروف باشد. اگر به گونه ای عمل کند که از زن اطاعت کرده است؛ زن به علت همان اصل طمع و علل دیگر، خواهان اطاعت از وی در کار زشت و منکر نیز میشود. پس مرد میبایست به گونه ای عمل کند که پس از مشورت، نشان دهد که مطیع دلایل و معروف است نه مطیع زن.
تقسیم کار
هنر مدیریت آن است که از توان دیگران برای پیشبرد مقاصد و اهداف بهره گیرد. برخی گمان میکنند مدیریت یعنی تصدی گری، در حالی که مدیریت به معنای تصدی گیری و انجام کار به دست خود نیست، بلکه به معنای به کارگیری دیگران است. مدیر همانند عقل و دیگران به معنای ابزار و جوارح عمل میکنند.
مدیریت در خانواده به معنای تقسیم کار حتی با فرزندان و استفاده از آنان در پیشبرد اهداف خانواده است. برخی از خانواده ها فرزندان را به کار نمیگیرند و همین مساله موجب میشود که مثلا در آشپزی و خرید و یا خانه تکانی و تمیزی و نظافت خانه با مشکل مواجه شوند و حتی فرزندان به درستی آموزش و پرورش پیدا نکنند و در ایجاد خانواده مستقل در آینده با مشکل مواجه شوند، در حالی که به کار گیری فرزندان و تقسیم کار حتی با آنان میتواند فرصتهای تازه را ایجاد کند و هزینه ها را نیز کاهش داده و هنر کار و مدیریت را به نسلهای بعدی انتقال دهد.
حضرت زهرا (س) همسر گرامی امیرمومنان علی (ع) میفرماید: یکی از عوامل شادی و تکامل خانواده ها تعیین حدود مسئولیت افراد در خانوادههاست. با تقسیم کار، عدالت اجتماعی در محیط کوچک خانواده سعادت میآفریند و زن را از دخالت در اموری که سزاوار نیست باز دارد.
امام باقر علیه السلام فرمود: «حضرت فاطمه علیها السلام کارهای منزل را با حضرت علی علیه السلام این گونه تقسیم کردند: خمیر کردن رد و تمیز کردن و جاروب زدن منزل به عهده فاطمه باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد اولیه غذایی را علی علیه السلام انجام دهد». نآن
در این باره امام صادق علیه السلام فرمود: «این تقسیم کار با اشاره رسول خدا صلی الله علیه وآله انجام گرفت، آنگاه که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: کارهای داخل منزل را فاطمه و کارهای بیرون منزل را علی انجام دهد. حضرت زهرا علیها السلام با خوشحالی فرمود: »فلا یعلم ما داخلنی من السرور الا الله باکفائی رسول الله تحمل رقاب الرجال؛ جز خدا کسی نمیداند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم؛ زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است بازداشت. (بحارالانوار، ج 43، ص 81 و 31)
و شاید خوشحالی آن حضرت از این جهت بود که از برخورد با نامحرم به دور خواهد ماند، چه اینکه کار کردن غیرضروری زنان و اختلاط زنان با مردان با روح تقوا بیگانه است.
در روایتی دیگر آن حضرت در پاسخ پدر بزرگوارشان که پرسیده بود: در کدام لحظه زن به خداوند نزدیکتر است؟ فرمود: «ادنی ما تکون من ربها ان تلزم قعر بیتها؛ نزدیکترین حالات زن به خداوند زمانی است که در خانه خود میماند.»
البته، روشن است در مواردی خروج زن از خانه ضرورت پیدا میکند. مثل مواردی که آن بانوی بزرگوار برای دفاع از حقوق غصب شده خود و شوهرش به مسجد یا دارالخلافه رفت و یا امور ضروری دیگر و …، و آنچه از آن مذمت شد، بیرون رفتنهای غیرضروری دختران و زنان است که قطعا پیامدهای ناگواری به دنبال خواهد داشت و متاسفانه امروزه بسیار شاهد اینگونه امور هستیم. (امام علی علیه السلام و مدیریت، محمد دشتی، ص 76 و 77)
رعایت ادب و احترام
ادب و احترام نسبت به هر کسی لازم است. اسلام در مدار احسان سامان یافته است و مصادیق بسیاری برای آن است که تکریم و احترام گذاشتن به دیگران از آن جمله است. تکریم نسبت به والدین و فرزندان و همسران مهم است.
خداوند میفرماید: و عاشروهنّ بالمعروف؛ وبا آنان، به طور شایسته رفتار کنید. (نساء، آیه 19)
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: برادرم جبرئیل به من خبر میداد و همواره سفارش زنان را میکرد تا آنجا که گمان کردم برای شوهر جایز نیست به زنش حتی اُف هم بگوید.
و امام علی (ع) میفرمایند: کاری که برتر از توانایی زن است به او وامگذار، که زن گل بهاری است، نه پهلوانی سخت کوش.
در روایتی آمده است حضرت فاطمه (س) ملاک و معیار ارزشمندی انسان را در مهربانی با همسر و نرمی با دیگران ذکر کرده است: «بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرمتر و مهربانتر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با زنان خود مهربان و بخشنده است.»
و آنگاه که آن حضرت (س) میخواهد شدت علاقه و وفاداری خود را به شوهر مظلومش ابراز نماید میفرماید: «علیجان! جانم فدای تو، و جان و روح من سپر بلاهای جان تو، ای اباالحسن! همواره با تو خواهم بود، اگر تو در خیر و نیکی به سر میبری با تو خواهم زیست و یا اگر در سختی و بلاها گرفتار شدی باز هم با تو خواهم بود.»
پیامبر (ص) اگر بر اصل تقسیم کار تاکید داشت و بر همین اساس خانواده نمونه ای را تشکیل داد تا الگوی خانواده های دیگر باشد. آن حضرت کارهای خانه را میان حضرت فاطمه (س) با حضرت علی (ع) اینگونه تقسیم کردند: خمیر کردن رد و تمیز کردن و جاروب زدن منزل به عهده فاطمه باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد اولیه غذایی را علی علیه السلام انجام ده.
البته اصل اعتدال گرایی در همه جا اصلی حاکم است. این اصل در خانواده و مدیریت آن نیز لازم است. از این روست که امیرمومنان علی (ع) میفرماید: زن را در آنچه مربوط به او نیست صاحب اختیار مگردان، زیرا زن چون گیاهی خوشبو است، و نه کارفرما و مسؤول خرج و خرید، و در گرامی داشتن او از آنچه مربوط به او است تجاوز مکن و او را به طمع نیانداز که شفاعت دیگری کند. زن درخت ستبری نیست که آسیب پذیر نباشد. باید جایگاه واقعی اورا در زندگی شناخت چرا که افراط و تفریط نسبت به او، آفاتی را به دنبال دارد. او بیش از هر چیز نیاز به مهربانی و عطوفت دارد، حتی بسیاری مواقع، رفتار عطوفت آمیز در او بیشتر تاثیر دارد تا استدلال، چه رسد به خشونت! (نهج البلاغه، نامه 31)
پیامبر اکرم (ص) نیز درباره چگونه ادب و رفتار کریمانه با اهل خانه میفرمایند: «شایستهترین مردم از نظر ایمان، خوش اخلاقترین آنان و مهربانترین آنها با خانوادهاش است؛ و من مهربانترین شما با خانوادهام هستم.»
و در جای دیگر میفرمایند: «با زنان مهربانی کنید و دلهایشان را به دست آورید تا با شما همراهی کنند و آنان را مجبور و خشمگین نکنید.»
و در همین رابطه امیرمومنان حضرت امام علی (ع) میفرمایند: «همیشه با همسرت مدارا کن و با او به نیکی معاشرت نما، تا زندگیات با صفا شود.»
اینها نمونههایی از مدیریت خانواده است که در میتوان از آیات و روایات به ویژه فرهنگ رفتاری امیرمومنان علی (ع) و خانواده ایشان الگوبرداری کرد. باشد با بهره گیری از مدیریت مولی الموحدین امیرالمومنین (ع) خانواده و جامعه ای سالم و صالح داشته باشیم.