اصول سیاست دفاعی اسلام در برابر دشمن
حق و باطل در دو نظام ولایی و طاغوتی همواره در برابر هم قرار دارند؛ از اینرو، دشمنی میان آن دو گریزناپذیر است و این دشمنی آثاری دارد که لازم است شناخته شود و برای مقابله و دفاع از تعدیات و آثار آن چارهاندیشی شده و آمادگی لازم و کافی به دست آید. هر چند که سیاستهای دفاعی نظام ولایی در برابر دشمنان، سیاستهای خردمندانه و انسان دوستانهای است و هرگز از مدار عدالت و حق بیرون نخواهد رفت؛ زیرا هدف در نظام سیاسی ولایی وسیله را توجیه نمیکند؛ بلکه تنها باید از ابزارها و وسایل حق و عادلانه بهره برد؛ اما دشمن چنین رویهای در پیش نمیگیرد و از هر ابزاری بهره میگیرد. بنابراین، لازم است تا هوشیاری تمام در امت و امام و نظام سیاسی وجود داشته باشد تا دشمن ضربات خود را وارد نسازد و نظام و امت را دچار بحران یا حتی سقوط نکند. در مطلب پیشرو برخی اصول سیاست دفاعی نظام اسلامی تبیین شده است.
چیستی و اهمیت دفاع
اصولا دفاع به معنای دفع و راندن و دور کردن است؛ بنابراین بازدارندگی از عناصر اصلی آن است. هدف در سیاستهای دفاعی، سلطه و غلبه نیست، بلکه دفع و دور کردن دشمن از هرگونه تعرض است. از همینرو، باید سیاست دفاعی بر مبنای سیاست بازدارندگی باشد که دشمن را مرعوب کرده و میترساند و از رعب و رهب به خود جرات تعرض و هجوم نمیدهد. بر همین اساس، تقویت بنیه نظامی و بهرهگیری از همه توان در حد استطاعت از تجهیزات و نفرات در راستای جنگ نرم و جنگ روانی از ضروریات دفاع است.(انفال، آیه 60 و 12 و 13؛ حشر، آیات 2 تا 4)
به سخن دیگر، دفاع از مادّه «دفْع» به معناى دور نمودن چيزى است. اگر این واژه با كلمه «اِلى» متعدّى شود به معناى رساندن و پرداختن آمده است؛ و در صورتى كه با كلمه «عن» متعدّى شود به معناى حمايت است. (مفردات، ص 316، «دفع».)
دفع غیر از رفع است؛ زیرا دفع به معنای پیشگیری و اجازه ندادن تحقق چیزی است؛ در حالی که رفع نسبت به چیزی به کار میرود که تحقق یافته و باید برداشته شود.
واژه دفع، در اصطلاح فقهی، تكليفى است براى پيشگيرى از آسيبهايى كه اساس اسلام، نظام سیاسی و امت اسلام را تهديد مىكند و يا جان و مال و آبروى انسان را هدف قرار میدهد.(نگاه کنید: تحريرالوسيله، ج 1، ص 485.)
همچنین دفاع، در اصطلاح حقوقی، همان جوابى است كه اصحاب دعوى به يكديگر مىدهند. این پاسخ و جواب به معناى اعم آن میتواند شامل ايرادات هم باشد که به طرف مقابل در دعوا داده میشود. (نگاه کنید: ترمينولوژى حقوق، جعفرى لنگرودى، ص 303، «دفاع».)
بر اساس آموزههای قرآن، دفاع انسانها در برابر متجاوزان امری فطرى است و بر همین اساس اسلام که دین فطرت است(روم، آیه 30) آن را تجویز کرده و بلکه گاه واجب دانسته است. گزارشهای قرآن حاکی از این است که دفاع، حقّى مشروع در شريعتهاى آسمانى براى انسان بوده و خداوند در تمام شرایع آن را مشروع و بلکه در شرایطی واجب دانسته است.(بقره، آیات 191 تا 194؛ و 246 تا 251؛ توبه، آیه 36؛ نحل، آیه 60؛ حج، آیات 39 و 40)
قرآن فلسفه و هدف دفاع را دفع تهاجم دشمن و جلوگيرى از ظلم دانسته (حج، آیات 39 و 40) و در آیه 251 سوره بقره نیز دفع فساد از زمين را دليل تشريع و جواز دفاع برشمرده است. بنابراین مهمترین فلسفه دفاع را باید دفع ظلم و تامین امنیت برای مظلوم دانست.(حج، آیات 39 و 40؛ شعراء، آیه 227)
دفاع از نظام سیاسی الهی بهویژه رهبران امت بر عهده همه مسلمانان است.(توبه، آیه 13) خدا میفرماید: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! صبر كنيد و ايستادگى ورزيد! و مرزها را نگهبانى كنيد و از خدا پروا نماييد! اميد است كه رستگار شويد.(آلعمران، آیه 200) امامصادق(ع) در معناى «رابطوا» فرمودهاند: رباط ادنى ما هستيم، پس هر كس در دفاع از ما جهاد كند، از پيامبر دفاع كرده است.(تفسير عيّاشى، ج 1، ص 212، ح 179)
همچنین بر امت و نظام سیاسی لازم است تا از همه سرزمینهای اسلام و اماکن مقدس دفاع کرده و امنیت آن را تامین کنند. خدا میفرماید: همان كسانى كه بهناحق از خانههايشان بيرون رانده شدند، آنها گناهى نداشتند جز اينكه مىگفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمیکرد، صومعهها و كليساها و كنيسهها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مىشود سخت ويران مىشد؛ و قطعا خدا به كسى كه او را يارى مىكند، يارى مىدهد؛ چرا كه خدا سخت نيرومند شكستناپذير است. (حج، آیه ۴۰)
آیات بسیاری درباره دفاع از وطن و سرزمین اسلامی و مسلمانان وارد شده از جمله در آیات 39 و 40 سوره حج ضمن بیان جواز و مشروعيّت دفاع از وطن، براى اخراجشدگان در اثر ظلم و ستم و ترغيب ایشان به يارى مدافعان از وطن خويش، دفاع را حافظ عدالت فراگیر و تامین امنیت عمومی دانسته است.
اصول سیاست دفاعی نظام اسلامی
دشمنی مقابل دوستى و محبّت، به معناى كراهت، نفرت، عداوت و خصومت آمده است.(فرهنگ فارسى، ج 2، ص 1538، «دشمنى».) برخی از دشمنیها ریشه در جهالت دارد، اما برخی از آنها از روی علم و آگاهی است. خصم در زبان عربی به چنین دشمنی اطلاق میشود؛ زیرا «خَصِمْ» به كسى گفته مى شود كه به شدّت در پى دشمنى است با اينكه حق، نزد او آشكار است. (تفسير التحريروالتنوير، ج 12، جزء 25، ص 240)
بنابراین، چنین دشمنی چیزی جز دشمنی باطل علیه حق نیست و از آنجا که باطل هیچ معیاری را مراعات نمیکند و تنها در صدد دستیابی به نتیجه و هدف از هر راهی است، دشمنیهای خصمانه و آگاهانه، بسیار خطرناک و زیانبار است. از این رو، دشمن شناسی و آگاهی نسبت به چنین دشمنانی لازم و ضروری است تا بتوان ابزارهای دفاعی مناسب و حق مدارانه و عدالت گرایانهای فراهم آورد.
دشمنان باطل در برابر اهل حق، کارهایی میکنند که آثار زیانباری بر حق و اهل آن بهجا میگذارد. از جمله این آثار میتوان به مواردی چون: آزار و اذيّت رساندن به آنان در صورت سلطه بر مومنان(ممتحنه، آیه 2)، گمراهی از راه حق(قصص، آیه 15)، ظلم و بیعدالتی(مائده، آیه 8)، تعدی و تجاوز(مائده، آیه 2)، تحقیر و توهین (ممتحنه، آیه 2)، مجادله (زخرف، آیات 57 و58)، جنگ ویرانگر و قتل(آلعمران، آیه 103)، فریب کاری(اعراف، آیه 22)، مکر و حیله(یوسف، آیه 5)، نابودی جوامع(آلعمران، آیه 103) و مانند آنها اشاره کرد.
ریشه دشمنی اهل باطل از کفار و مشرکان و منافقان نسبت به اهل ایمان و حق، اموری چون استکبار(بقره، آیات 34 و 36؛ مائده، آیه 85)، انکار ربوبیت الهی(حج، آیه 19)، تضاد اعتقادی(قصص، آیه 15؛ ممتحنه، آیه 4)، شیطنت ابلیس و شیطان(مائده، آیه 19 ؛ اسراء، آیه 53)، غرور(یس، آیه 77)، فراموشی معارف الهی و فطرت پاک(مائده، آیه 14) و مانند آنها است.
با آنکه دشمنان باطل هرگونه وسیلهای را در برخورد استفاده میکنند، اسلام در حوزه برخورد با آنها و دفاع از حق و حقانیت ، رویهای مبتنی برحق و عدالت در پیش گرفته است.
از مهمترین اصول در حوزه دفاعی نسبت به دشمنان میتوان به برخی موارد زیر در حد گنجایش مقاله اشاره کرد:
1- دشمن شناسی: یکی از مهمترین سیاستهای دفاعی در قبال دشمنان، دشمنشناسی است. از همینرو قرآن به روشهای گوناگون اطلاعاتی را از دشمنان و شیوههای آنان ارائه میدهد تا فریب سیاستهای دروغین دشمنان را نخورند و موجبات شکست فراهم نشود. خدا از تبلیغات فریبنده دشمنان در جنگ نرم و روانی برای افزایش یاران و اهداف دیگر(انعام، آیه 112)، روابط مرموز پنهانی و کنایی و اشاری میان دشمنان(همان)، دروغ پردازی و افترا به رهبران (همان)، رفتارهای مجرمانه ضدقانونی و اخلاقی(فرقان، آیه 31)، مجادلهپردازی در حقایق آشکار(غافر، آیه 35) و مانند آنها به عنوان سیاستها و سازوکارهای دشمن در تقابل با اسلام و نظام اسلامی سخن به میان آورده است. از آنجا که دشمن در کمین امت است تا به هر شکلی نفوذ کرده و به اهداف پلید سلطه خویش برسد، امت و نظام سیاسی باید هوشیار باشد تا جاسوسانی از شهروندان اهل کتاب، منافقان و مسلمانان سست ایمان، در خدمت دشمنان قرار نگیرند و یا ارتباط دوستی و علاقه پنهانی و ولایت مدار میان مردم و دشمن ایجاد نشود؛ زیرا این امور ممنوعیت داشته و حتی جرم تلقی میشود و دشمن از این روشها و سازکارها برای رسیدن به اهداف خویش استفاده میکند.(ممتحنه، آیات 1 تا 3؛ مجادله، آیه 22)
2- سرکوب دشمن: از مهمترین سیاستهای دفاعی نظام سیاسی در برابر دشمن، سرکوب آنان پیش از ضربه زدن است. سیاستهای دفاعی باید به گونهای باشد که دشمن از هرگونه رفتار خطرناک پرهیز کند و حتی گرفتار رعبی شود که از جنگ دست بردارد. البته دستیابی به این مهم ، در سایه ایمان و توکل و تفویض امور به خدا با فراهم آوری همه ابزارهای پیشگیری شدنی است.(انفال، آیات 12 و 13؛ حشر، آیات 2 تا 4) این سرکوبی باید تا جایی ادامه یابد که فتنهگری وجود نداشته باشد. خداوند میفرماید: با آنان بجنگيد تا ديگر فتنهاى نباشد و دين مخصوص خدا شود. پس اگر دست برداشتند تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست.(بقره، آیه ۱۹۳) همچنین سرکوب باید به گونهای باشد که خوار و ذلیل در برابر اسلام و نظام سیاسی شوند و جرات و جسارت حمله نداشته باشند.(نحل، آیه 27)
3- سیاست ارهاب و ارعاب: از مهمترین سیاستهای دفاعی که سیاست بازدارندگی نیز هست، تقویت بنیه دفاعی نظام سیاسی و کشور در برابر دشمنان با بهرهگیری از هر نوع امکانات و تجهیزات و نفراتی است که برای نظام سیاسی و امت، استطاعت و توان فراهمآوری آن وجود دارد. از همینرو خدا تقويت بنيه نظامى با تمام توان تا حدّ ترسانيدن دشمنان خدا و مؤمنان راوظيفه اى برعهده مسلمانان و نظام اسلامی دانسته و هرگونه تامین و پرداخت هزینه در این راه را از مصادیق انفاق در راه خدا شمرده است. خدا میفرماید: و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين تداركات دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان ديگرى را جز ايشان كه شما نمى شناسيدشان و خدا آنان را مىشناسد بترسانيد؛ و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد، پاداشش به خود شما بازگردانيده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت.(انفال، آیه 60)
4- افشاگری: در حوزه دفاعی باید از روش افشاگری در مجامع عمومی و بینالمللی بهره گرفت تا ظالم در موضع ضعف قرار گیرد و نتواند برای خود پشتیبانی و حمایتی به دست آورد. در حقیقت استفاده از روش جنگ نرم و جنگ روانی علیه ستمگر از سیاستهای دفاعی در نظام سیاسی اسلامی است.(نساء، آیه 148)
۵- احقاق حق: احقاق حقوق مظلومان و تأمين آزادى آنان براى ابراز عقيده خود و تامین حقوق از دست رفته در برابر ظالمان متجاوز از هر آیین و مسلک و جغرافیایی لازم است و سیاست دفاعی نظام اسلامی باید در این راستا ساماندهی و جهت گیری شود.(نساء، آیه 75؛ حج، آیات 39 و 40) در همین راستا، بازپس گيرى وطن از متجاوزان و بازگشت به وطن از سوی آوارگان، از بركات دفاع نظامى است که از سوی امت و نظام سیاسی اعمال می شود.(بقره، آیات 246 و 251)
6- اخلاق مداری: رعايت اخلاق نيك و برخورد مناسب با دشمنان در اوج درگیری و جهاد، از اصول اساسی در سیاست دفاعی نظام اسلامی است؛ زیرا هرگز حق و عدالت و اخلاق فدای سلطه و یا دفاع نمیشود و اصل حاکم بر همه رفتارها و گفتار است؛ چرا که هرگز هدف وسیله را توجیه نمیکند؛ افزون بر اینکه هدف اصلی اسلام و آموزههای آن، انسان موحدی است که همه زندگی خود را بر عدل و احسان و اکرام سامان میدهد؛ بنابراین، هرگز این اهداف متعالی نباید نادیده و کنار گذاشته شود. از نظر قرآن، هدف، انسانسازی است و رفتارها و کردارهای امت و امام باید به گونه ای باشد که موجب تغییر رفتار در مردم و امت های دیگر شود. خدا میفرماید: و نيكى با بدى يكسان نيست بدى را با آنچه بهتر است، دفع كن! آنگاه كسى كه ميان تو و ميان او دشمنى است، گويى دوستى يكدل مى گردد.(فصلت، آیه ۳۴) البته در رابطه با دشمنان عنود و کینهتوز که جز به نابودی اسلام و مسلمانان نمیاندیشند بر اساس قاعده اشداء علیالکفار باید رفتار کرد.
7- تنشزدایی: اسلام خواهان صلح و دوستی است و هرگز به جنگ آغاز نمیکند و جهاد مقدس را پیش نمیگیرد، مگر آنکه برای دفاع از خود یا مظلوم و مستضعفی باشد.(نساء، آیه 75) بنابراین، اصل تنشزدایی در سیاست خارجی و حوزه دفاعی یک اصل اساسی و حاکم بر همه اصول دیگر است. از آیات قرآن به دست میآید که اجتناب از تنشزایی به عنوان یک اصل باید مدنظر قرار گیرد. این بدان معنا است که اسلام نه تنها تنشهای موجود را میزداید و کاهش میدهد، بلکه از هر گونه رفتاری که موجب تنش باشد اجتناب می کند؛ زیرا حمایت از صلح را به عنوان وضعیت مطلوب برمیشمارد و جهاد را آخرین راهکار می داند. پس در سیاست خارجی کاری نمیکند که موجب رفتارهای خصمانه از سوی دشمن شود.(انعام، آیه 108)