اعتقادی - کلامیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

ارزش دانش از دیدگاه اسلام

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

علم و علما در آموزه های وحیانی قرآن و اسلام از اهمیت و ارزش بسیاری برخوردار است. خداوند بارها مردم را به تعلم و تعلیم و تفکر و تعقل دعوت کرده و ارزش عبادت را در گرو علم و دانایی و معرفت و شناخت دانسته است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا ارزش دانش و دانش ارزشمند را بر اساس آموزه های وحیانی اسلام بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ارزش علم و معرفت

خداوند ارزش حضرت آدم(ع) و وجوب سجده همه فرشتگان و هستی بر ایشان را بر پایه علم اسمایی دانسته است که به حضرت آدم(ع) تعلیم داده است.(بقره، آیات 30 تا 34) اصولا ایمان به امور غیبی چون خداوند، فرشتگان، عالم آخرت و مانند آن ها، تنها از راه علم و معرفتی به دست می آید. بنابراین، اگر کسی بخواهد ایمان بیاورد یا باید خود اهل علم و دانش باشد، یا آن که از دانشمندانی بیاموزد؛ در غیر این دو صورت انسان گرفتار کفر و شقاوت ابدی می شود.(ملک، آیه 10)

خداوند پیامبران(ع) را برای تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه و تربیت مردمان فرستاده است (بقره، آیه 129؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2؛ حدید، آیه 25) ؛ زیرا بدون تعلیم و آموزش دانش امکان ندارد که مردم بتوانند صراط مستقیم هدایت را بیابند و بدون تزکیه و تربیت پیامبران امکان آن نیست تا مردم تربیت کمالی یافته و استعدادها و ظرفیت های اسمایی خود را اظهار نمایند و به فعلیت برسانند.

پيامبر صلي الله عليه و آله دربیان ارزش علم و علما می فرماید: تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فَاِنَّ تَعَلُّمَهُ حَسَنَةٌ وَ مُدارَسَتَهُ تَسْبيحٌ وَ الْبَحْثَ عَنْهُ جِهادٌ وَ تَعْليمَهُ مَنْ لا يَعْلَمُهُ صَدَقَةٌ وَ بَذْلَهُ لاِهْلِهِ قُرْبَةٌ لاِنـَّهُ مَعالِمُ الْحَلالِ وَ الْحَرامِ وَ سالِكٌ بِطالِبِهِ سَبيلَ الْجَنَّةِ وَ هُوَ اَنيسٌ فِى الْوَحْشَةِ وَ صاحِبٌ فِى الْوَحْدَةِ وَ دَليلٌ عَلَىالسَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ وَ سِلاحٌ عَلَى الاَعْداءِ وَ زَيْنٌ لِلاَخِلاّءِ يَرْفَعُ اللّهُ بِهِ اَقْواما يَجْعَلُهُمْ فِى الْخَيْرِ اَئِمَّةً يُقْتَدى بِهِمْ تُرْمَقُ اَعْمالُهُمْ وَ تُقْتَبَسُ آثارُهُمْ وَ تَرْغَبُ الْمَلائِكَةُ فى خِلَّتِهِمْ يَمْسَحونَهُمْ فى صَلاتِهِمْ بِاَجْنِحَتِهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُ لَهُمْ كُلُّ شَىْءٍ حَتّى حيتانِ الْبُحورِ وَ هَوامِّها وَ سِباعِ الْبَرِّ وَ اَنـْعامِها لاِنَّ الْعِلْمَ حَيْاةُ الْقُلوبِ وَ نورُ الاَبْصارِ مِنَ الْعَمى وَ قُوَّةُالاَبْدانِ مِنَ الضَّعْفِ ، يُنْزِلُ اللّهُ حامِلَهُ مَنازِلَ الاَخْيارِ وَ يَمْنَحُهُ مَجالِسَ الاَبْرارِ فِى الدُّنْياوَالآْخِرَةِ . بِالْعِلْمِ يُطاعُ اللّهُ وَ يُعْبَدُ وَ بِالْعِلْمِ يُعْرَفُ اللّهُ وَ يُوْخَذُ وَ بِالْعِلْمِ توصَلُ الاَرْحامُ وَ بِهِ يُعْرَفُ الْحَلالُ وَ الْحَرامُ وَ الْعِلْمُ اِمامَ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ تابِعُهُ يُلْهِمُهُ اللّهُ السُّعَداءَوَ يَحْرِمُهُ الاَشْقياءَ؛ علم بياموزيد كه آموختن آن نيكى است و خواندن و دوره كردن آن تسبيح و بحثآن جهاد و آموزشش به كسى كه آن را نمى داند ، صدقه و بذل آن به اهلش ، مايه نزديكى به خداست؛ چرا كه علم نشان دهنده حلال و حرام است و جوينده اش را به بهشت راهبرى مى كند و در وحشت ، مونس و در تنهايى ، همراه و در خوشى و ناخوشى، راهنما و سِلاحى عليه دشمنان و زيورى براى همدلان است . خداوند كسانى را با آن بالا مى برد و آنها را پيشوايان نيكى قرار مى دهد كه به ايشان اقتدا مى كنند و به اعمالشان مى نگرند و از آثارشان استفاده مى شود و فرشتگان به دوستى آنها رغبت دارند و با بال هايشان آنها را در نماز لمس مى كنند و هر چيزى ، حتّى ماهيان و جانواران درياها و درندگان و چهار پايان خشكى براى آنها آمرزش مى طلبند؛ چرا كه دانش ، حيات دل ها و روشنايى ديدگان از نابينايى و توانايى پيكرها از ناتوانى است . خدا ، حاملان دانش را به جايگاه هاى برگزيدگان مى رساند و مجالس نيكان را در دنيا و آخرت ارزانى شان مى گرداند . با علم ، خداوند اطاعت و عبادت و شناخته و به خدايى گرفته مى شود. با دانش ، صله رحم انجام و حلال و حرام شناخته مى شود. دانش ، پيشواى عمل است و عمل ، پيرو آن . خدا، آن را به نيك بختان الهام مى كند وتيره بختان را از آن ، محروم مى دارد . (خصال ، ص ۵۲۲، ح ۱۲)

آن حضرت (ص) در جایی دیگر در بیان جایگاه عالم و علم واقعی می فرماید: لَو خِفْتُمُ اللّهَ حَقَّ خيفَتِهِ لَعَلِمْتُمُ الْعِلْمَ الَّذى لا جَهلَ مَعَهُ ، وَ لَو عَرَفْتُمُ اللّهَحَقَّ مَعْرِفَتِهِ لَزالَتْ بِدُعائِكُمُ الْجِبالُ ؛ اگر از خدا چنانكه بايد مى ترسيديد، به دانشى ناب دست مى يافتند و اگر خدا راچنانكه بايد مى شناختيد، با دعايتان كوه ها از ميان مى رفتند. (كنز العمّال، ح ۵۸۸۱)

این گونه است که ارزش دانشمندان و عالمان در فرهنگ اسلامی خود را در سطح عالی و برتر نشان می دهد؛ زیرا توده های مردم برای یادگیری می بایست به آنان مراجعه و از آنان سوال و پرسش کنند تا به دانش دست یابند.(نحل، آیه 43؛ انبیاء، آیه 7) البته پیش از آن که بر جاهل تعلم و فراگیری علم واجب شده باشد بر عالمان تکلیف شده تا به تعلیم بپردازند؛ زیرا این عالم و دانشمند است که ارزش و اهمیت علم و دانش را در زندگی و دست یابی به کمالات می داند و جاهل از آن بی خبر است؛ پس باید دانا به جاهل بیاموزد و این وظیفه پیش از آن که بر جاهل فرض باشد بر عالم فرض شده است چنان که امیرمومنان علی(ع) فرموده است. از امام صادق(ع) رواست است: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَرَأْتُ فِی کِتَابِ عَلِیٍّ ع : إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَأْخُذْ عَلَی الْجُهَّالِ عَهْداً بِطَلَبِ الْعِلْمِ حَتَّی أَخَذَ عَلَی الْعُلَمَاءِ عَهْداً بِبَذْلِ الْعِلْمِ لِلْجُهَّالِ لِأَنَّ الْعِلْمَ کَانَ قَبْلَ الْجَهْل؛ طلحه از امام صادق نقل می‌کند که امام (ع) می‌فرمایند: من این مطلب را در کتاب جدم دیدم که خداوند هیچ جایی عهد نگرفته از جاهل به طلب علم و فرمان به طلب علم به جاهل نداده است تا این که قبل از آن از عالمان عهد گرفته است که علمشان را در اختیار دیگران قرار دهد و این هم، حکمت مسئله است که رتبه علم قبل از جهل است. (الکافی ج 1، بَابُ بَذْلِ الْعِلْمِ، ح 11؛ امالى ، مفيد، ص ۶۶، ح ۱۲)

در حکمت 478 نهج البلاغه با اندکی تغییر آمده است: وَ قَالَ علی (ع) : مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ یَتَعَلَّمُوا حَتَّی أَخَذَ عَلَی أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ یُعَلِّمُوا خداوند از مردم نادان براى يادگرفتن پيمان نگرفت؛ تا آن گاه كه از اهل دانش براى ياد دادن پيمان گرفت .

همین معنا از پیامبر(ص) نیز روایت شده که فرموده است: ما أخَذَ اللّهُ الميثاقَ عَلَى الخَلقِ أن يَتَعَلَّموا حَتّى أخَذَ عَلَى العُلَماءِ أن يُعَلِّموا؛ خداوند از مردم براى يادگيرى عهد و پيمان نگرفت ، تا آن گاه كه از دانشمندان براى ياددادن پيمان گرفت .( أعلام الدين : ص ۸۰ ؛ وراجع الفردوس : ج ۴ ، ص ۸۴ ، حدیث ۶۲۶۲ )

امیرمومنان امام على عليه السلام درباره علت حضور در جامعه مسلمانان و پذیرش امور ایشان می فرماید: لَولا… ما اَخَذَ اللّهُ عَلَى الْعُلَماءِ اَلاّ يُقارّوا عَلى كِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظْلومٍ لاَلْقَيْتُ حَبْلَها عَلى غارِبـِها؛ اگر خداوند از علما پيمان نگرفته بود كه با پرخورى ظالم و گرسنگى مظلوم آرام نگيرند، زمام خلافت را به حال خود رها مى كردم.(نهج البلاغه، از خطبه ۳)

امام باقر عليه السلام نیز می فرماید: اَلْعُلَماءُ فى اَنـْفُسِهِمْ خانَةٌ اِنْ كَـتَمُوا النَّصيحَةَ اِنْ رَاَوْا تائِها ضالاًّ لايَهْدونَهُ اَوْ مَيِّتا لا يُحْيونَهُ فَبِئْسَ ما يَصْنَعونَ لاِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى اَخَذَ عَلَيْهِمُ الْميثاقَ فِى الْـكِتابِ اَنْ يَاْمُروا بِالْمَعْروفِ وَ بِما اُمِروا بِهِ وَ اَنْ يَنْهَوْا عَمّا نُهوا عَنْهُ وَ اَنْ يَتَعاوَنوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا يَتَعاوَنوا عَلَى الاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ؛ اگر دانشمندان نصيحت را پنهان دارند، خيانت كرده اند . اگر سرگشته گمراهى را ديدند و او را راهنمايى نكردند و يا (دل) مرده اى را زنده ننمودند، وه كه چه كار زشتى كرده اند ! چون خداوند تبارك و تعالى در كتاب از ايشان پيمان گرفته كه به معروف وآنچه فرمان يافته اند فرمان دهند و از آنچه نهى شده اند نهى كنند و بر نيكوكارى وپرهيزكارى، يكديگر را يارى كنند و در گناه و ستم يكديگر را يارى نكنند . (كافى ، ج ۸ ، ص ۵۴، ح ۱۶)

این که نقش دانشمند در هدایت مردم نقشی اساسی و کلیدی است، امری روشن و ظاهر است؛ زیرا اگر اینان نباشند، مردم گرفتار جهالت و نادانی فکری و رفتاری شده و جهل علمی و عملی آنان را به بی دینی و شقاوت ابدی می کشاند. از این روست که امام هادى عليه السلام به نقش دانشمند و عالمان اسلامی به ویژه در دوره غیب امام (عج) اشاره کرده و می فرماید: لَولا مَنْ يَبْقى بَعْدَ غَيْبَةِ قائِمِكُمْ عليه السلام مِنَ الْعُلَماءِ الدّاعينَ اِلَيْهِ وَ الدّالّينَ عَلَيْهِ وَ الذّابّينَ عَنْ دينِهِ بِحُجَجِ اللّهِ وَ المُنْقِذينَ لِضُعَفاءِ عِبادِ اللّهِ مِنْ شِباكِ اِبْليسَ وَ مَرَدَتِهِ وَ مِنْ فِخاخِ النَّواصِبِ لَما بَقىَ اَحَدٌ اِلاَّ ارْتَدَّ عَنْ دينِ اللّهِ وَ لكِنَّهُمُ الَّذينَ يُمْسِكونَ اَزِمَّةَ قُلوبِ ضُعَفاءِ الشّيعَةِ كَما يُمْسِكُ صاحِبُ السَّفينَةِ سُكّانَها اُولئِكَ هُمُ الاَفْضَلونَ عِندَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ؛ اگر پس از غايب شدن حضرت قائم عليه السلام دانشمندان الهى نبودند كه مردم را به سوى او دعوت مى كنند و راهنمايى مى نمايند و از دينش دفاع مى كنند و بندگان ناتوان خداوند رااز دام شيطان و دام هاى دشمنان اهل بيت عليهم السلام نجات مى دهند، هيچ كس نمى ماند مگر اين كه از دين باز مى گشت، ولى آنان اند كه زمام دل هاى شيعيان ضعيف راهمچون سكّان در دست ناخداى كشتى به دست گرفته اند . اينان همان انسان هاى برتر نزد خداوندند . (احتجاج ، ج ۲، ص ۲۶۰)

البته حمایت عالمان از دین و دینداری مردم هرگز بی پاسخ و بی اجر و مزد نمانده و نخواهد ماند؛ زیرا وقتی عالمان تمام وقت خویش را مصروف تعلم و تعلیم می کنند، خداوند روزی آنان را تضمین می کند. چنان که پيامبر صلي الله عليه و آله می فرماید: اِنَّ اللّهَ تَعالى قَدْ تَكَفَّلَ لِطالِبِ الْعِلْمِ بِرِزْقِهِ خاصَّةً عَمّا ضَمِنَهُ لِغَيْرِهِ؛ بى گمان خداوند متعال روزى جوياى دانش را به طور ويژه، افزون بر آنچه براى ديگران تضمين كرده، به عهده گرفته است.(منية المريد ، ص ۱۶۰)

امام صادق عليه السلام نیز توضیح می دهد که تعلم و تعلیم اجازه نمی دهد تا انسان دنبال معاش باشد و کسی که دنبال معاش می رود نمی تواند به آموزش درست دست یابد. ایشان می فرماید: وَ الْمُتَعَلِّمُ يَحْتاجُ اِلى رَغْبَةٍ وَ اِرادَةٍ و فَراغٍ وَ نُسُكٍ وَ خَشْيَةٍ وَ حِفْظٍ وَ حَزْمٍ؛ دانش اندوز به شوق، اراده، فراغت، عبادت، ترس از خدا، مراقبت و آينده نگرى نياز دارد. (مصباح الشريعه، ص ۱۵)

امام على عليه السلام نیز با بیان شرایط سخت تعلم و تعلیم می فرماید: اَلا لا تَنالُ الْعِلْمَ اِلاّ بِسِتَّةٍ سَاُنبيكَ عَنْ مَجموعِها بِبَيانِ: ذَكاءٌ وَ حِرصٌ وَ اصْطِبارٌ و بُلْغَةٌ و اِرشادُ اُستادٍ وَ طولُ زَمانِ؛ هرگز به دانش دست نمى يابى مگر با شش چيز كه من در اين سخن، تو را از همه آنها آگاه مى كنم:هوش، حرص، شكيبايى، شايستگى راهنمايى استاد و درازاى زمان. (آداب المتعلّمين، ص ۸۲)

پس تضمین رزق و روزی و معاش آنان از سوی خداوند به عالمان فرصت می دهد تا بیاموزند و بیاموزانند و وقت خویش را مصروف معاش نکنند.

البته همان طوری که بر عالمان است تا در پی علم بروند و تعلم داشته و دانش بیاموزند و به تعلیم و آموزش مردم بپردازند، و خداوند نیز تضمین روزی آنان کرده و آنان نباید دست به سوی مردم دراز کنند و برای تعلیم و آموزش خویش مزدی بخواهند، ولی بر مردم هم واجب و فرض است که آنان را تامین کنند و با این کار اکرام و تکریم علم و عالم نمایند.

در آموزه های وحیانی اسلام برای تشویق مردم به حمایت از علم و عالمان روایات بسیاری وارد شده که ازجمله آن ها می توان به این حدیث اشاره کرد. پيامبر صلي الله عليه و آله می فرماید: ما مِنْ عالِمٍ اَو مُتَعَلِّمٍ يَمُرُّ بِقَرْيَةٍ مِنْ قُرَى الْمُسْلِمينَ اَو بَلْدَةٍ مِنْ بِلادِالْمُسْلِمينَ وَ لَمْ يَاْكُلْ مِنْ طَعامِهِمْ وَ لَمْ يَشْرَبْ مِنْ شَرابِهِمْ وَ دَخَلَ مِنْ جانِبٍ وَ خَرَجَ مِنْ جانِبٍ اِلاّ رَفَعَ اللّهُ تَعالى عَذابَ قُبورِهِمْ اَرْبَعينَ يَوْما؛ هيچ دانشمند و يا دانش اندوزى از روستايى از روستاها و يا شهرى از شهرهاى مسلمانان نمى گذرد و از خوراك آنان نمى خورد و از نوشيدنى آنان نمى نوشد و از يك طرف وارد نمى شود و از طرف ديگر خارج نمى گردد، جز آن كه خداى متعال عذاب قبرهايشان را تا چهل روز بر مى دارد. (جامع الأخبار ، ص ۵۰۷، ح ۱۴۰۵)

البته برای عالمان با تقوا مزد اخروی قرار داده شده که بسیار ارزشمندتر از تامین مایحتاج زندگی دنیوی آنان است. پيامبر صلي الله عليه و آله در این باره می فرماید: يَجى ءُ الرَّجُلُ يَوْمَ الْقيامَةِ وَ لَهُ مِنَ الْحَسَناتِ كَالسَّحابِ الرُّكامِ اَوكَالْجِبالِ الرَّواسى فَيَقولُ : يا رَبِّ ، اَنـّى لى هذا وَ لَمْ اَعْمَلها؟ فَيَقولُ : هذا عِلْمُكَ الَّذى عَلَّمْتَهُ النّاسَ يُعْمَلُ بِهِ مِنْ بَعْدِكَ؛ انسان، در روز قيامت مى آيد و با خود كارهاى نيكى چون ابرهاى انبوه يا كوه هاى سربه فلك كشيده دارد ، پس مى گويد : پروردگارا ! اينها را كه من انجام نداده ام ، اينها ازكجايند؟ خداوند مى فرمايد : اين ، دانش توست كه به مردم آموختى و پس از تو، به آن عمل كردند . (بصائر الدرجات ، ص ۲۵، ح ۱۶)

علوم و عالمان ارزشمند

هر چند که دانش خوب است و هر دانشی ارزشی دارد، اما شکی نیست که برخی از دانش ها و علوم از جایگاه و اهمیت بیش تری در فلسفه و سبک زندگی بشر دارد؛ بنابراین انسان عاقل و خردمند می بایست اهم و مهم کند و هماره دانش هایی را بیاموزد که از اهمیت و ارزش بیش تر برخوردار است.

بر اساس آموزه های قرآنی ارزش دانش دین برتر از همه دانش هاست؛ زیرا انسان برای ابد آفریده شده است و دنیا تنها مرحله و مرتبه نازل و ابتدایی است. پس باید چیزی را بیاموزد که آخرت و ابدیت او را تضمین نماید و سعادت اخروی او را رقم زند. از این روست که دانش دین در اولویت نخست و برتر قرار می گیرد؛ چرا که این دانش است که فلسفه زندگی را بیان و سبک زندگی درست در دنیا را به آدمی می آموزد. امام على عليه السلام می فرماید: خُذوا مِنْ كُلِّ عِلْمٍ اَحْسَنَهُ فَاِنَّ النَحْلَ يَاْكُلُ مِنْ كُلِّ زَهْرٍ اَزْيَنَهُ فَيَتَوَلَّدُ مِنْهُ جَوهَرانِ نَفيسانِ: اَحَدُهُما فيهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ وَ الآْخَرُ يُسْتَضاءُ بِهِ؛ از هر دانشى بهترينش را انتخاب كنيد، زنبورِ عسل از هر گلى زيباترينش را مى خورد. در نتيجه دو جواهر گران بها از آن توليد مى شود: يكى (عسل) که براى مردم شفاست و ديگرى (موم) كه از آن روشنايى مى گيرند.(غرر الحكم ، ح ۵۰۸۲)

امام رضا عليه السلام در این باره می فرماید: رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحيا اَمْرَنا … يَتَعَلَّمُ عُلومَنا وَ يُعَلِّمُهَا النّاسَ ، فَاِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِموا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعونا؛ رحمت خدا بر بنده اى را كه امر ما را زنده كند… دانش هاى ما را فرا گيرد و به مردم بياموزد. اگر مردم زيبايى هاى سخنان ما را مى دانستند، از ما پيروى مى كردند. (معانى الأخبار، ص ۱۸۰، ح ۱)

البته در این حدیث به مساله مهم دیگری نیز اشاره شده که تعلم معارف اسلامی و تعلیم آن چنان جاذبه ای دارد که اگر کسی بشنوند خود دنبال آن خواهد رفت؛ زیرا این ها بر اساس فطرت سلیم آدمی است و قلب سلیم به سادگی پذیرای آن می شود.

هم چنین علم برای عمل است وگرنه عالم بی عمل همانند زنبور بی عسل و درخت بی بر و بار است. پس زمانی علم ارزش واقعی خود را می یابد که عالم به علمش عمل کنند؛ چنان که پيامبر صلي الله عليه و آله در سفارش خویش می فرماید: لِعَلىٍّ عليه السلام فى ذِكْرِ صِفاتِ الْمُؤمِنِ ـ : لا يَرُدُّ الْحَقَّ مِنْ عَدُوِّهِ، لا يَتَعَلَّمُ اِلاّ لِيَعْلَمَ ، وَ لا يَعْلَمُ اِلاّ لِيَعْمَلَ؛ به على عليه السلام درباره صفات مؤمن فرمودند: حق را از دشمنش مى پذيرد، نمى آموزد مگر براى آن كه بداند و نمی داند مگر براى آن كه بدان عمل كند.(التمحيص ، ص ۷۵، ح ۱۷۱)

همان طوری که هر علمی به درد بخور نیست بلکه حتی باید در میان علوم بهترین و برترین ها را یافت و آموخت و عمل کرد، چنان که خداوند می فرماید که به برترین ها عمل کنید.( اعراف، آیه 145؛ زمر، آیه 18) هم چنین عالمانی ارزشمند هستند که علم را بی بخل به دیگران برسانند و در آن خیانت نورزند و کتمان علم نکرده و به تحریف لفظی ومعنوی علم و دانش نپردازند. پيامبر صلي الله عليه و آله می فرماید: تَناصَحوا فِى الْعِلْمِ ، فَاِنَّ خيانَةَ اَحَدِكُمْ فى عِلْمِهِ اَشَدُّ مِنْ خيانَتِهِ فى مالِهِ وَ اِنَّ اللّهَ سائِلُـكُمْ يَوْمَ الْقيامَةِ؛ در دانش، خيرخواه يكديگر باشيد كه خيانت هر يك از شما در دانشش، سخت تر ازخيانت او در مالش مى باشد و خداوند روز قيامت از شما بازخواست مى كند. (امالى طوسى، ص ۱۲۶، ح ۱۹۸)

این در حالی است که در همه شرایع و مناهج افرادی بوده و هستند که علم خویش را ابزاری برای اغرای مردم و فریب آنان قرار می دهند و به کتمان، خیانت، تحریف و بدعت و مانند آن ها می پردازند؛ چنان که در آیات قرآنی در باره عالمان و احبار بنی اسرائیل گزارش هایی بسیاری بیان شده است.(بقره، آیات 75 و 164 و 159 و 174؛ نساء، آیه 46؛ مائده، آیات 13 و 41)

دانشمندان و عالمان همان طوری که در ثواب عمل کسانی که به آنان تعلیم داده اند شریک می شوند، در کارهایی بدی که می آموزند نیز شریک بدکاران خواهند بود. از همین روست که امام باقر عليه السلام به عالمان هشدار می دهد که مواظب تعلمیات خویش باشند. ایشان می فرماید: مَنْ عَلَّمَ بابَ هُدىً فَلَهُ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لا يُنْقَصُ اُولئِكَ مِنْ اُجورِهِمْ شَيْئاً وَ مَنْ عَلَّمَ بابَ ضَلالٍ كانَ عَلَيْهِ مِثْلُ اَوزارِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لا يُنْقَصُ اُولئِكَ مِنْ اَوزارِهِمْ شَيْئا؛ هركس باب هدايتى را به كسى آموزش دهد ، پاداش همه كسانى را كه به آن عمل كنند ،دارد ، بى آن كه چيزى از پاداش آنان كم شود و هركس باب گمراهى را ياد دهد ، گناهان همه كسانى كه بدان عمل كنند ، بر او نيز بار مى شود ، بى آن كه چيزى از گناهان آنان كم شود . (كافى ، ج ۱، ص ۳۵، ح ۴)

بنابراین ارتباطی که در اسلام برای مجالست با عالمان تشویق و ترغیب شده، عالمانی است که اهل راستی و درستی و عمل و تقوا و مانند آن ها باشند؛ چرا که غیر این افراد جز رهزن دین و ایمان و سعادت دنیا و آخرت شما نخواهند بود. از همین روست که امام على عليه السلام می فرماید: جالِسِ الْعُلَماءَ يَزْدَدْ عِلْمُكَ وَ يَحْسُنْ اَدَبُكَ وَ تَزْكُ نَفْسُكَ؛ با علما هم نشين باش، تا علمت زياد و ادبت نيكو و جانت پاك گردد. (غرر الحكم ، ح ۴۷۸۶)

البته پيامبر صلي الله عليه و آله تبیین کاملی از عالمانی که باید با آنان نشست و برخاست داشته باشیم ، ارایه می کند و می فرماید: لا تَجْلِسوا مَعَ كُلِّ عالِمٍ، اِلاّ عالِماً يَدْعوكُمْ مِنْ الخَمْسِ اِلى الْخَمْسِ : مِنَ الشَّكِّ اِلَى الْيَقينِ ، وَ مِنَ الْعَداوَةِ اِلَى النَّصيحَةِ وَ مِنَ الْكِبْرِ اِلَى التَّواضُعِ وَ مِنَ الرّياءِ اِلَى الاِخْلاصِ وَ مِنَ الرَّغْبَةِ اِلَى الزُّهْدِ؛ با هر عالمى ننشينيد، مگر عالمى كه شما را از پنج چيز به پنج چيز دعوت كند : از شكّ به يقين ، از دشمنى به خيرخواهى ، از تكبّر به تواضع ، از ريا به اخلاص و از علاقه به دنيا به بى اعتنايى به آن. (تاريخ بغداد ، ج ۵، ص ۷۰، ح ۲۴۲۱)

پس نباید به هر عالمی اعتماد کرد و دین و آخرت و ایمان خویش را به دست آنان سپرد و از آنان آموخت؛ بلکه عقل و شرع حکم می کند تا آدمی با کسی نشست و برخاست و مشورت بگیرد که خصوصیات پیش گفته و مانند آن ها را داشته باشد. امام على عليه السلام در جایی دیگر هشدار داده و می فرماید: خَيْرُ مَنْ شاوَرْتَ ذَوُو النُّهى وَالْعِلْمِ ، وَ اُولُو التَّجارِبِ وَ الْحَزْمِ؛ بهترين مشاوران، دارندگان عقل، علم، تجربه و دورانديشى اند. (غرر الحكم ، ح ۴۹۹۰)

چنان که گفته شد عالمان و دانشمند دینی مهم ترین افراد و نقش را در جامعه ایفا می کنند؛ زیرا دین و ایمان و باورهای مردم در دست ایشان است. اینان همان اندازه که کارشان ارزشمند است خطر ایشان نیز بسیار بدتر و زیانبارتر است. از این روست که پيامبر صلي الله عليه و آله می فرماید: اِنَّ شَرَّ الشَّرِّ شِرارُ الْعُلَماءِ وَ اِنَّ خَيْرَ الْخَيْرِ خيارُ الْعُلَماءِ؛ بدترين بدها، دانشمندان بدند و بهترين خوب ها، دانشمندان خوب اند. (منية المريد ، ص ۱۳۷)

در زمان هایی که جریان فتنه پیش می آید باید انسان به دانشمندانی مراجعه کند که اهل تقوا و مانند آن ها هستند؛ زیرا آنان هستند که علم لدنی دارند و خداوند آنان را تعلیم می دهد(بقره، آیه 282) و با بصیرت الهی راه خوب و بد را تشخیص می دهند و به سوی خیر راهنمایی می کنند.(انفال، ایه 29؛ ق، آیات 2 تا 4) اما دانشمندان بی تقوا و بیمار دل شبهات را می گیرند و مردم را در گمراهی بیش تر فرو می برند.( ال عمران، آیه 7 و ایات دیگر) بنابراین شناسایی دانشمندان و عالمان عامل و با تقوا برای روزهای فتنه لازم و ضروری است تا در این هنگام به آنان پناه برده و راه خویش را تشخیص داد. پيامبر صلي الله عليه و آله می فرماید: اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرآنِ … و لَهُ ظَهْرٌوَ بَطْنٌ فَظاهِرُهُ حُكْمٌ وَ باطِنُهُ عِلْمٌ … فيهِ مَصابيحُ الْهُدى وَ مَنارُ الْحِكْمَةِ وَ دَليلٌ عَلَى الْمَعْرِفَةِ لِمَنْ عَرَفَ الصِّفَةَ؛ هنگامى كه فتنه ها چون پاره هاى شب تار بر شما مشتبه شود ، به قرآن روى بياوريد … براى قرآن ظاهرى و باطنى است . ظاهر آن حكمت و باطن آن دانش است …در قرآن چراغ هاى هدايت و نشانه هاى حكمت و راهنماى معرفت هست، براى كسى كه ويژگى اش را شناخت . (كافى ، ج ۲، ص ۵۹۹ ، ح ۲)

يونس بن عبدالرحمان از امامان راستگو عليهم السلام روایت کرده که ایشان فرمودند: اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَعَلَى الْعالِمِ اَنْ يُظْهِرَعِلْمَهُ، فَاِنْ لَمْ يَفْعَلْ سُلِبَ مِنْهُ نورُ الاْيمانِ؛ هنگامى كه بدعت ها (امور غير دينى را داخل دين كردن) آشكار شود ، بر دانشمنداست كه دانشش را آشكار سازد كه اگر نكند ، نور ايمان از او گرفته مى شود . (علل الشرائع، ص ۲۳۶، ح ۱)

البته علمی که بدان عمل نشود کم کم از میان می رود و این گونه نیست که با ترک عمل علم باقی بماند. هم چنین گناه همان طوری که قلب را تیره وتار کرده و یا واژگونه می سازد یا در نهایت مهر می کند ، موجب نابودی علمی که آموخته نیز می شود. از این روست که پیامبر(ص) به عالمان گناهکار هشدار می دهد و می فرماید: اِنَّ الْعَبْدَ لِيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَنْسى بِهِ الْعِلْمَ الَّذى كانَ قَدْ عَلِمَهُ؛ انسان گناه مى كند، پس با آن، علمى را كه پيشتر مى دانسته، از ياد مى برد. (عدّة الداعى، ص ۱۹۷)

امیرمومنان امام على عليه السلام نیز می فرماید: زَلَّةُ الْعالِمِ كَانْكِسارِ السَّفينَةِ تَغْرَقُ و تُغْرِقُ مَعَها غَيْرَها؛ لغزش عالم، مانند شكستن كشتى است. خود، غرق مى شود و ديگران را هم با خودغرق مى كند. (غرر الحكم ، ح ۵۴۷۴)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا