اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیروان شناسیسیاسیمعارف قرآنی

روش های قرآنی برخورد با اذیت کنندگان

بسم الله الرحمن الرحیم

انسان هماره از سوی دیگران به عللی چون جهل، دشمنی و تعصبات به اشکال گوناگون گفتاری و رفتاری مورد اذیت و آزار قرار می گیرد. البته همیشه اذیت کنندگان دشمنان انسان نیستند، بلکه گاه دوستان خواسته و ناخواسته و گاه حتی از سر خیرخواهی حرف هایی می زنند و کارهایی را می کنند که موجب اذیت و آزار است.

پرسش این است که شیوه و روش برخورد با اذیت کنندگان چگونه باشد تا هم از شرور و پیامدهای آن در امان بمانیم و هم بتوانیم اذیت کنندگان را به نحوی تنبیه و کیفر بدهیم یا هوشیار و بیدار سازیم تا دست از اذیت بردارند؟ البته چنان که گفته شد نمی توان به طور کامل ریشه اذیت و اذیت کنندگان را کند؛ زیرا برخی از آنان از سر دلسوزی و خیررسانی سخنی می گویند و کاری را می کنند که موجب اذیت می شود.

به هرحال، نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن شد تا شیوه و روش قرآنی مقابله و برخورد با اذیت کنندگان و نیز کیفر آنان را تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اذیت دوستان و دشمنان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اذیت و آزاررسانی از سوی دیگران هماره به سبب دشمنی نیست، بلکه بسیاری از اذیت وآزارها از سوی کسانی انجام می شود که نه تنها دشمن نیستند، بلکه حتی دوستان نزدیک بلکه خویشاوندان بسیار نزدیک مثل فرزندان هستند که با سخنان و کارهایشان موجبات اذیت و آزار آدم می شوند.

خدا در قرآن می فرماید فرزندان وقتی به والدین کهنسال خویش «اف» می گویند، موجب اذیت و آزار والدین می شوند. این فرزندان ممکن است در مقام احسان به والدین بر آیند و کارهای بسیاری را برای والدین خویش انجام دهند؛ اما گاه به سبب خستگی یا فشار کاری و روحی ممکن است با «اف» گفتن که نشانه خستگی است، موجبات آزردگی خاطر والدین شوند؛ زیرا والدین تمام عمرشان برای فرزندان شب زنده داری کشیدند و رنج بسیار بردند و با محبت و عشق، همه مصیبت ها و رنج ها و مشقات را تحمل کردند وخم به ابرو نیاورند و با لذت به کارهای فرزندان پرداختند، اما امروز در کهنسالی و پیری می بینند همان فرزندان هر چند که احسان می کنند، ولی «اف» می گویند که نشانه خستگی از کاری است که نسبت به والدین دارند. از همین روست که خدا به فرزندان توصیه می  کند که هنگام احسان به والدین، هرگز «اف» نگویند و نشان ندهند که از کار کردن و خدمت نمودن نسبت به والدین خسته شده و بریده اند، بلکه این گونه عمل کنند: فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا؛ به آنان حتى اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى کریمانه و شايسته بگوى! و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر! و بگو: پروردگارا آن دو را رحمت كن چنان كه مرا در خردى پروردند.(اسراء، آیات 23 و 24)

به هرحال، این گونه نیست که اذیت و آزار تنها از سوی دشمنان باشد، بلکه بیشتر اذیت و آزارها و  حتی سخت ترین ودشوارترین آنها از سوی دوستان و خویشان ایجاد می شود؛ چنان که خدا می فرماید بیشترین اذیت و آزاری که پیامبران کشیدند از دست همان امتی است که به آنان ایمان آورده و خواستار تبعیت و پیروی و اطاعت از آنان بودند. پیامبرانی چون حضرت موسی(ع) از دست بنی اسرائیل و یهود بسیار اذیت شد تا جایی که آن حضرت (ع) می فرماید: وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ؛و ياد كن هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من چرا آزارم مى‏ دهيد با اينكه می دانید من فرستاده خدا به سوى شما هستم. پس چون قوم از حق برگشتند، خدا دلهايشان را برگردانيد، و خدا مردم نافرمان را هدايت نمى ‏كند.(صف، آیه ۵)

ریشه و علت اذیت و آزارها

باید توجه داشت هر کاری علت و ریشه ای دارد. از نظر قرآن، ریشه اذیت و آزارها به اموری چند باز می گردد که شامل جهل و دشمنی و تعصب و مانند آنها است.

بسیاری از مردم به سبب نادانی نسبت به امر یا موضوعی، موجبات اذیت و آزار دیگران می شوند. ممکن است شخصی بخواهد خیری برساند ولی چون نمی داند آیا این عمل نسبت به دیگری خیر است یا نه؟ با انجام آن کار به جای خیررسانی، ضرری را به شخص می رساند. دراین موارد باید به این افراد گفت: خوش می کنیم خیر مرسان! یا برو از خیرت توبه کن! به سخن دیگر: «مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان.»

برخی از افراد به سبب فرار از مسئولیتی کارهایی را انجام می دهند که موجب اذیت می شود؛ چنان که یهودیان با بهانه های بنی اسرائیلی بر آن بودند تا از کشتن گاو خودداری کنند. این گونه موجبات اذیت و آزار حضرت موسی(ع) را فراهم می آوردند.(بقره، آیات 67 تا 75)

البته خدا می فرماید اذیت کنندگان کسانی از یهود هستند که گرفتار قساوت قلب بودند، از همین رو، قدرت تعقل را از دست داده و نمی توانستند تعقلی داشته و مطابق عقلانیت فطری عمل کنند.(همان) بنابراین، مقاومت در برابر وحی و پیامبران از جمله حضرت موسی(ع) و پیامبر(ص) برخاسته از همین قساوت قلب و ناتوانی در تعقل یا لجاجت و عدم پذیرش حق است؛ از همین روست که آنان نسبت به حضرت موسی (ع) به گونه ای واکنش نشان می  دادند و نسبت به کلام پیامبر(ص) پس از شنیدن حق و فهم و درک آن، به دلیل لجاجت از پذیرش آن سرباز می زنند؛ زیرا این گروه نسبت به حقیقت تعقل می کردند ولی لجاجت داشتند؛ چنان که فرعون با دیدن بصائر و معجزات به حقیقت یقین کرد، ولی به سبب «علو و ظلم» آن را انکار ورزید.(همان؛ نمل، آیه 14)

تعصبات قبیله ای و دینی از دیگر علل و عواملی است که موجب می شود تا شخص زیر بار حق نرود و به اذیت و آزار رو آورد؛ چنان که علت اذیت و آزاررسانی یهود نسبت به پیامبر مکرم(ص) همین تعصبات قومی است؛ زیرا آنان دوست داشتند که پیامبر آخر الزمان از نسل اسحاق باشد نه اسماعیل.(بقره، آیات 145 و146)

نفاق از دیگر علل و عوامل اذیت و آزار رسانی به دیگران است که در قرآن به آن توجه داده شده است؛ زیرا اینان خلاف چیزی که می گویند عمل می کنند و این گونه دیگران را به چالش کشیده و موجبات اذیت و آزار دیگران از جمله مومنان می شوند.

بیماردلی نیز عامل دیگری است؛ زیرا کسی که بیمار دل است، در شرایطی قراردارد که دنبال شهوات می رود و این گونه به اذیت و آزار زنان می پردازد تا شهوت جنسی خویش را ارضا کند.(احزاب، آیات 32 و 59)

شیوه های برخورد قرآنی با اذیت کنندگان

از آن جایی که اذیت کنندگان طیفی بزرگ از کافران، منافقان، جاهلان، بیماردلان، دوستان و خویشان و دشمنان را شامل می شود، نمی توان گفت که با یک شیوه می توان به مقابله و برخورد یا کیفر اذیت کنندگان پرداخت، بلکه می بایست از شیوه ها و روش های گوناگونی سود جست که برخی از آنها عبارتند از :

  1. صبر در برابر دشمنان: از نظر قرآن، وقتی دشمنان به اذیت و آزار می پردازند، نمی بایست جزع و فزع کرد، بلکه با صبر و استقامت و پناهجویی به خدا و توکل بر او ، نصرت و امدادهای غیبی و غیر غیبی را خدا خواست. در حقیقت این صبر جمیل از سوی مومنان است که اذیت از سوی دیگران را سهل می کند.(ابراهیم، آیات 11 و 12؛ آل عمران، آیه 186) خدا در قرآن بیان می کند که پیامبر(ص)در برابر اذیت و آزارهای منافقان بسیار صبور بود تا جایی که ایشان را «اذن» می نامیدند و خدا بیان می کند که ایشان «اذن خیر» برای آنان بود؛ و گرنه اگر غضب می کرد خدا ایشان را نابود می کرد.(توبه، آیه 61) از نظر قرآن، پیامبران به ویژه پیامبران اولو العزم از سوی همگان حتی امت خویش بسیار اذیت و آزار می شدند و آنان صبر و شکیبایی داشتند.(صف، آیه 5؛ انعام، آیه 34؛ ابراهیم، آیات 11 و 12) پیامبر(ص) خود می فرماید: مَا أُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا أُوذِیتُ؛ هیچ پیامبری به اندازه ی من اذیت نشد!(بحارالانوار، مجلسی، ج۳۹، ص۵۶؛ كشف الغمة ، ج2 ، ص537) از نظر قرآن، مومنان نیز این گونه باید عمل کنند و صبر ورزند و از کوره به در نروند و شکیبایی داشته باشند تا به عنوان صاحب عزم و اولوا العزم و اهل تقوا در جایگاه عالی قرار گیرند.(آل عمران، آیه 186) علم الهی: البته از نظر قرآن، از عوامل موثر در صبر برابر اذیت می توان به علم الهی اشاره کرد؛ زیرا وقتی انسان بداند خدا به همه چیز علم دارد، نسبت به اذیت دیگران در ساحت دین داری صبر و استقامت می ورزد.(انعام، آیه 33)
  2. تقوای الهی: تقوای الهی به این معنا است که انسان همه زندگی خویش را بر اساس آموزه های وحیانی سامان دهد و عبودیت را مد نظر قرار دهد.(بقره، آیه 21) اگر کسی این گونه عمل کند، به پناهگاه امن الهی وارد می شود و اذیت و آزار دیگران تاثیری در او نخواهد داشت.(همان)
  3. توکل: انسان در هر کاری می بایست به این نکته توجه داشته باشد که اگر اراده و مشیت الهی به چیزی تعلق نگیرد هرگز تحقق نمی یابد. بنابراین، پس از جزم اندیشه و عزم انگیزه در مقام عمل می بایست توکل بر خدا کرده و به کاری اقدام کند.(آل عمران، آیه 159) توکل کردن بر خدا به معنای اعتماد به اوست. کسی که به خدا اعتماد و تکیه می کند، در برابر اذیت دیگران ناتوان نخواهد بود و با روحیه عالی می تواند از آن ها عبور کند.(ابراهیم، آیات 11 و12 احزاب، آیه 48؛ مزمل، آیات 9 و 10)
  4. ذکر و عبادت خدا: از نظر قرآن، در هنگام اذیت و آزار دیگران انسان می بایست آستانه تحمل و صبر و شکیبایی خویش را بالا برده و زود عصبانی و خشمگین نشود، بلکه کظم غیظ داشته و با ذکر و عبادت و تسبیح خود را آرام کند تا به شرح صدر برسد و از ضیق صدر و تنگدلی رها شود.(حجر، آیات 97 و98؛ طه، آیه 130؛ ق، آیه 39)
  5. عفو: از نظر قرآن، عفو به معنای بخشیدن از چیزی که بدان نیازی نیست. بنابراین، اگر کسی در حق شما اذیت و آزاری کرد، انسان می تواند با عفو و بخشش نه تنها خود را ایمن دارد، بلکه به تقوای الهی در مراتب عالی دست یابد؛ زیرا از نظر قرآن، عفو از مصادیق اموری است که انسان را به تقوای الهی نزدیک تر می کند و به یک معنا نزدیک ترین روش و راه برای دست یابی به تقوای الهی است.(بقره، آیه 237) بنابراین ، عفو نسبت به اذیت کنندگان به ویژه خویشان ودوستان می بایست به عنوان احسان مد نظر قرار گیرد؛ زیرا یکی از محاسن اخلاقی عفو و بخشش نسبت به خطا و گناه و اذیت و آزار دیگران به ویژه دوستان و خویشان است.(یوسف، آیه 58 و92)
  6. بی اعتنایی: از نظر قرآن، یکی از روش های برخورد با اذیت کنندگان بی اعتنایی به آنان و مرور کریمانه از سخنان و رفتارهای جاهلانه و بی خردانه آنان است.(احزاب، آیه 48؛ مزمل، آیات 9 و 10)
  7. تهدید: از دیگر روش های قرآنی در برابر اذیت و آزار آن است که اذیت کننده را تهدید به مقابله به مثل کند تا دست از اذیت و آزار بردارد.(احزاب، آیات 58 تا 61) خدا در قرآن، مومنان و مسلمانان را تهدید می کند که چون یهودیان نباشند که پیامبرانشان را اذیت و آزار می رساند و خدا از آنان تبری جست.(احزاب، آیه 69)
  8. لعنت: لعنت به معنای دور کردن از خویش به اراده و مشیت الهی است؛ زیرا ملعون کسی است که خدا او را دور کرده است. بنابراین، لعن فقط به معنای دعا در حق اذیت کننده نیست که خدا او را مجازات و کیفر کند، بلکه درخواست از خدا برای دور ساختن او از خویش است.(احزاب، آیات 57 تا 61)
  9. استعانت از خدا: از نظر قرآن، از دیگر عوامل تاثیر گذار در برخورد با انواع اذیت و آزارهای جانی وعرضی و مالی، استعانت به خدا وطلب یاری و نصرت از اوست.(اعراف، آیات 127 تا 129)
  10. اسارت و بازداشت: از نظر قرآن، اگر کسی دست از اذیت و آزار برنداشت می بایست از طریق قانونی عمل کرد و او را محکوم و به بازداشتگاه و اسارتگاه فرستاد.(همان)
  11. تبعید: گاه لازم است تا در صورت تداوم اذیت و آزار، شخص اذیت کننده به ویژه در مسائل اجتماعی را به جایی دیگر تبعید کرد تا دیگران از شر او در امان باشند.(همان)
  12. اعدام: از نظر قرآن اگر اذیت کنندگان به ساحت امنیت عمومی و اجتماعی تعرض کردند و با تهدید و تبعید و بازداشت و مانند آنها به راه نیامدند، باید براساس حکم قانونی و شرعی آنان را اعدام کرد.(همان)
  13. عذاب: البته شکنجه و عذاب در قالب مقابله به مثل نسبت به اذیت کنندگان می تواند موجب بازدارندگی آنان شود؛ زیرا اصل در عدالت همان مقابله به مثل و تعدی به میزان تعدی است.(بقره، آیه 194؛ نحل، آیه 126) البته باید توجه داشت که خدا این افراد را به عذاب اخروی نیز تهدید کرده است تا اینگونه دست از اذیت و آزار دیگران بردارند.(احزاب، آیه 57؛ توبه، آیه 61)
  14. امید به خدا: از نظر قرآن هنگام فشار اذیت و آزار دشمنان می بایست به خدا توکل و امید داشت و امیدوار بود تا خدا دشمنان را سرکوب کرده و نصرت خویش را به مومنان بچشاند. امید بخشی به اذیت شدگان می تواند موجبات استقامت و صبر آنان را فراهم آورد؛ از همین روست که از سوی خدا و پیامبران وعده نصرت به اذیت شدگان داده می شود.(اعراف، آیه 129) از نظر قرآن، مومنان می بایست به خدا امید داشته باشند و خدا را برای مقابله با اذیت کنندگان کافی بدانند و به خدا دل بندند.(حجر، آیه 95)
  15. مصون سازی: از نظر قرآن، یکی از روش های مقابله با اذیت و آزار مصون سازی خود است. این مصون سازی می تواند به بهره گیری از حجاب یا هر عاملی باشد که دیگران را دور می سازد تا جرات نکنند به اذیت و آزار بپردازند. از نظر قرآن، مصون سازی زنان نسبت به اذیت و آزار مردان می تواند با بهره گیری از حجاب و پرهیز از رفتار و سخنان تحریک آمیز باشد؛ زیرا کسی که حجاب را مراعات می کند و در رفتار و گفتار مراعات تقوا کرده و سخنان محکم و استوار دارد، از اذیت و آزار دیگران می تواند مصون باشد.(احزاب، آیات59 و 69 و70)
  16. آموزش و تعلیم: ازنظر قرآن کسانی که به جهالت کارهایی را انجام می دهند که موجب اذیت و آزار می شود، می بایست آموزش و تعلیم داده شوند و احکام و آداب به آنان یاد داده یا یادآوری شود تا از اعمال و رفتاری دست بردارند که موجب اذیت و آزار دیگران می شود. پس در بیان احکام و آموزش آداب و مانند آنها نمی بایست حیا ورزید، بلکه بدون هیچ حیا و خجالتی حکم را گفت و دیگران را ترغیب به گفتار و رفتاری کرد که موجب اذیت و آزار دیگران نشود.(احزاب، آیه 53)
  17. توجه به ارزش و پاداش صبر در اذیت: مومنان هنگام مواجه به اذیت و آزار دشمنان می توانند با توجه یابی به ارزش و پاداش الهی نسبت به صبر خویش، آستانه تحمل خویش را بالا برند و این گونه به مقابله با اذیت و آزار آنان بپردازند.(آل عمران، آیه 195)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا