اخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمقالات

آداب کمالی دعا

بی‌گمان نیایش زیباترین حالت روح در پیشگاه آفریدگار و پروردگار است. روح پرستنده در نیایش خویش بهترین خضوع و خشوع را به نمایش می‌گذارد. نیایش، کمال وابستگی شاخه به ریشه و فرع به اصل است. انسان در هنگام نیایش کوچکی و نیاز همیشگی و ذاتی خویش را می‌نمایاند و بزرگی و بی‌نیازی خداوند را به نمایش درمی‌آورد. از این رو نیایش را اوج فروتنی در برابر آفریدگار و پروردگار و بالاترین حد، پرستش دانسته‌اند. از آنجا که در نماز، نیایش و ستایش در کنار هم است، نماز را چکاد پرستش می‌شمارند. در نوشتار حاضر اهمیت دعا در قرآن و برخی از آداب کمالی دعا کردن مورد بررسی قرار گرفته است.

دعا به معنای درخواست از خداوندی است که بی‌نیاز (صمد) است و به همگان بی‌هیچ منتی از فضل و بخشش خویش می‌بخشد. نیایش در آموزه‌های وحیانی بیانگر اوج شناخت آدمی از خدا و آگاهی وی به حکومت، مالکیت، قدرت و توانایی خداوندی است. قرآن در آیه 14 سوره غافر نیایش به درگاه الهی را اخلاص در دین می‌شمارد. کسی که به نیایش می‌پردازد بر این باور است که تنها خداست که آفریدگار هستی است و براساس حکمت، دنیا را مدیریت می‌کند و تنها اوست که می‌تواند هر خرد و کلان و پست و بلندی را برآورده سازد. از این رو، از هرگونه شرک آشکار و نهان رهیده است و جز اخلاص و توحید در مراتب سه‌گانه باوری را ندارد.
نیایش در صورتی که در همه امور و حالات بی‌هیچ‌گونه اضطرار و اضطراب باشد بیانگر اخلاص است. از این رو قرآن نیایش انسان را در همه امور دین و دنیا کمال خلوص انسان در دین و باورها می‌شمارد. این حالت برای نیایشگران واقعی، همیشگی است و حالتی است که برای مضطران و کسانی که در ضرورت و اضطرار و ناتوانی بدان می‌رسند و نوعی خلوص را به نمایش می‌گذارند یافت می‌شود. انسان مضطر که از همه کس و همه‌چیز نومید و مایوس می‌شود به خدا رو می‌آورد و در آن هنگام با خلوصی خدایش را می‌خواند که دیگر از همه کس و همه‌چیز بریده و از هر گونه شرک رسته است. از این روست که خداوند همواره پاسخگوی مضطران است و به پاسخگویی به ایشان نزدیک می‌باشد؛ زیرا مضطران در این زمان در بهترین حالت توحید و خلوص قرار دارند و از شرکت رهیده‌اند. (نمل آیه 62) چنین حالتی برای نیایشگران واقعی همیشگی است و آنان همواره و همیشه در چنین حالتی از خلوص و اخلاص قرار دارند و در حقیقت اخلاص و خلوص و دوری از شرک و اعتقاد به مالکیت و قدرت خداوند بر هستی و مدیریت وی بر آن، جزو دین و آیین آنان می‌باشد نه آنکه دمی بر اضطرار بدان گرایش یافته‌اند.
از آنجا که نیایش بیانگر شناخت موقعیت خود به عنوان بنده و مقام خداوندی به عنوان تنها موجود هستی که آفریدگار و پروردگار و مالک و قادر است، قرآن به نیایش به عنوان بهترین شیوه پرستش توجه داده است. (بقره آیه 186 و فرقان آیه 77 و غافر آیات 14 و 60)
با توجه به کاربردهای واژه صلاه که در اصل به معنای دعا است می‌توان گفت که آنچه در نماز و صلاه اصالت دارد و مولفه اصلی و اساسی آن را تشکیل می‌دهد همان نیایش است. در حقیقت نماز چیزی جز نیایش و درخواست و دعا نیست که به شکل پرستش و عبادت خود را آشکار کرده است.
از این رو هرگاه خداوند از بندگان خاص خویش خواسته است تا به دعا رو آورند به معنای آن است که در هر شکلی آن را انجام دهند و دمی از قدرت خداوند برای برآوردن نیازهای خرد و کلان و ریز و درشت خویش غافل نشوند. این نیایش می‌تواند به شکل خاص یعنی نماز نیز انجام شود که بهترین و کامل‌ترین شکل نیایش و دعاست. اما بدان مفهوم نیست که آدمی به اشکال دیگر نیایش نکند و نیاز ریز و درشت خود را به پیشگاه ایزد منان نبرد. بلکه بر اوست که به عنوان مخلص در دین و بندگان آگاه و دانا به موقعیت خود و مقام خداوندی هر دم حتی برای بقا و بهره‌گیری از زندگی دنیوی سلامت و توان خویش را از خدایش بخواهد و دمی از یاد و نیایش غافل نشود. (بقره آیه 186) از این روست که در سوره حمد و در هر نمازی و هر روزی بارها و بارها از خداوند می‌خواهیم تا ما را در راه مستقیم خویش نگه دارد و از گمراهی و غضب خویش در امان دارد. (سوره حمد)
آداب و شرایط دعا
آدمی همواره باید احساس نیاز کند و همیشه خود را نیازمند واقعی به خداوند بداند که اگر دمی چشم از وی بردارد از شاخه هستی به وادی نیستی سقوط خواهد کرد. از این روست که دعا کردن آداب خاصی ندارد.
آنچه به عنوان آداب و شرایط برای نیایش گفته می‌شود در حقیقت آداب کمالی و شرایطی برای استجابت سریع و بهتر نیایش از سوی خداوند است؛ زیرا خداوند به هر کسی از دوست و دشمن که وی را بخواند پاسخ می‌دهد و دعای وی را استجابت می‌کند. با این همه برای رسیدن به راه رشد و تکامل و کیفیت بخشی و سرعت بیشتر در اجابت، شرایط و آدابی گفته می‌شود که در آیات چندی بدان‌ها اشاره شده است. در اینجا به برخی از این شرایط کمالی و آداب کیفیت بخش اشاره می‌شود.
1- شرط اخلاص: بی‌گمان شرط اخلاص از مهم‌ترین شروط استجابت و سرعت و کیفیت‌بخشی به آن است. اگر کسی بر این باور باشد که غیر از خداوند، اسباب نیز به طور مستقل و یا در کنار قدرت و توانایی خداوند و نه در طول، تاثیر در هستی و برآوردن نیازی دارد، گرفتار شرک شده و از اخلاص دور افتاده است. در این حالت خداوند دعای چنین بنده‌ای را نمی‌شنود و بدان پاسخ نمی‌دهد.
اخلاص به دو طریق به دست می‌آید. گاه با توجه به شناخت و علم و ایمان است که به طور طبیعی در یک فرایندی کسب می‌شود و گاه دیگر در زمان اضطرار پدید می‌آید. از این رو اخلاص گاه مقام شخص است که از آن به اخلاص در دین و یا مخلص به فتحه لام و حتی کسر لام تعبیر می‌‌شود و گاه حالتی است که به شخص دست می‌دهد و آن همان اخلاص اضطراری است. خداوند برای اینکه انسان‌ها را در موقعیت هدایت قرار دهد و حجت را برایشان تمام کند هر از گاهی آنان را در مشکلات و بلاهایی قرار می‌دهد که از هیچ‌کس و هیچ چیزی کاری برنمی‌آید، در این صورت است که شخص به شکل اضطراری در حالتی قرار می‌گیرد که از آن به اخلاص اضطراری یاد می‌شود. این افراد هرچند که پس از رهایی از بلا و مشکل مانند گرفتاری در توفان و غرق کشتی و چنگ زدن به هر خار و خاشاکی از حالت اخلاص خارج می‌شود ولی همان حالت تمسک مخلصانه به خداوند و نومیدی از غیر او، فرصتی است که شخص بتواند به بازیابی باورها و بینش‌ها و نگرش‌ها بپردازد. این همان اتمام حجتی است که در آیات بسیاری بدان اشاره شده است و خداوند کسی را بدون اتمام حجت عذاب نمی‌کند و به دوزخ نمی‌برد.
به هر حال اخلاص چه به صورت دین و مقام و چه به صورت حالت و اضطرار مهم‌ترین عامل و اصلی‌ترین کلید برای برآورد ن نیازها و پاسخ خداوند و اجابت نیایش‌هاست. بی‌اخلاص حالی و مقامی هرگز دعا برآورده نمی شود.(بقره آیه 186 و اعراف آیه 29 و یونس آیه 22 و کهف آیات 14 و 28 و مریم آیه 48 و عنکبوت آیه 65 و لقمان آیه 32)
2- اظهار ایمان پیش از دعا: این‌گونه اظهار و بیان همانند پیچیدن نامه‌ای در محیط و ظرفی امن است که تا مقصد سالم می‌ماند و حتی باید گفت که دعا را بالا می‌برد و به دست خداوند می‌رساند. از این‌رو تکرار واژه ایمان و توضیح درباره باورها و تاکید بر آنها افزون بر اینکه روح را جلا می‌دهد زمینه‌ای مساعد برای ایجاد حالت اخلاص فراهم می‌آورد. در حقیقت این امر و امور دیگری که پس از این گفته می‌شود برای ایجاد حالت اخلاص روحی و روانی و قرار گرفتن در موقعیت اخلاص حالی و مقامی و یا دینی است. مراد از دینی در اینجا به معنا و مفهوم آیین‌ زندگی در همه حالات و مقامات است و در حقیقت مقامی برتر از حالت و مقام می‌باشد. چنین تعبیری در آیات و نیز روایات آمده است که امری را به عنوان دین خود و یا اجداد خود مطرح می‌سازند. در اینجا این معنا و مفهوم تاکید می‌شود که آن امر،‌ از حالت و مقام فراتر رفته و به شکل دین و آیین در جان و روح ایشان نفوذ کرده و از میان رفتنی نیست. مانند تعبیری که امام صادق(ع) درباره تقیه می‌فرماید: التقیه دینی و دین آبائی و یا حضرت یوسف درباره باورهای خویش آن را به پدر و پدران خویش نسبت می‌دهد.
به هر حال اظهار ایمان به اشکال مختلف زمینه‌ساز ایجاد اخلاص حالی و مقامی است. از این رو در آیات مختلفی بر اظهار ایمان به عنوان شرط استجابت دعا اشاره شده است. (آل‌عمران آیه 16 و 53 و 193 و مائده آیه 83 و مومنون آیه 109)
3- اظهار توحید و گفتن لا‌اله‌الا‌الله از دیگر شرایطی است که قرآن در آیه 87 سوره انبیا بدان اشاره و تاکید می‌کند و به عنوان نمونه مجرب به دیگران نشان می‌دهد. لا‌اله‌الا‌الله به معنای باور و اقرار به توحید مطلق و کامل و جامع در حوزه‌های مختلف اعتقادی و فعلی و عبادی است. شخصی که این جمله را تکرار و اظهار می‌کند. بستری را در جان و دلش فراهم می‌آورد تا اخلاص حالی و یا مقامی به وی دست دهد. در حقیقت اظهار این گزاره به معنای این است که تنها الوهیت از آن خداوند است و دیگری را در هستی نقش و تاثیری نیست و اگر هست به حکم و اراده الهی است. این‌گونه است که اخلاص و دوری از شرک به صورت حالی در وی ایجاد می‌شود و تحت این حالت و شرط اصلی است که اجابت دعا امکان‌پذیر می‌شود.
4- اظهار ربوبیت و توجه و التجا به خدا از آن رو مطلوب است که به نقش ربوبیت و پروردگاری خداوند افزون بر الوهیت او اقرار می‌کند. این‌گونه است که شخص در حالتی قرار می‌گیرد که تنها خداوند را در جهان هستی کارساز و موثر می‌یابد و از او کمک می‌خواهد. (بقره آيه 126 تا 201 و نیز 250).
5- توجه به صفات کمالی خداوند و لزوم خواندن خدا به اسما و صفات نیکو و پسندیده به ویژه با توجه به هر مشکل و گرفتاری و نیازی که خواهان اجابت و برآوردن‌ آن است. این بدان معناست که وی فقط خداوند را در هر امری دخیل می‌شمارد. اگر بیمار است او را به نام شافی و اگر نیازمند است به عنوان غنی بخواند. این یعنی اینکه تنها او را در هر کاری توانا و قادر می‌یابد و اسباب را زمانی تاثیرگذار می‌شمارد که خداوند بخواهد و اراده کند. (اعراف آیه 180 و اسراء آیه 110 و بقره آیات 127 تا 200)
6- تسبیح و تکرار سبحان‌الله از دیگر شرایط دعاست. به نظر می‌رسد که این نیز ایجاد زمینه‌ای مساعد برای دستیابی به اخلاص است. تسبیح به معنا و مفهوم این است که خداوند از هر عیب و نقصی منزه و پاک است و اگر فرمانی به دعا داده است در راستای بازگشت به او و توجه به خداوندگاری و پروردگاری اوست. از این رو تنها او را می‌بیند که با فضل و منت خویش آدمی را آفریده و پروردگاری او را به عهده گرفته است تا او را تربیت و پرورش دهد و به کمالات شایسته برساند. توجه به تشبیح به معنای توجه به بی‌نیازی خدا و نیاز خود به اوست و این زمینه‌ساز اخلاص حالی و یا مقامی است.
در آیات بسیاری، هم به این مسئله توجه داده شده و هم نمونه‌هایی را بیان می‌دارد که اشخاص الگوی بشر با تسبیح‌گویی زمینه‌های اخلاص مقامی و دینی را فراهم آورده‌اند و خود را از بلا و بدبختی و یا مشکل و گرفتاری رهانیده‌اند. (انبیا آیه 87 و 88)
7- استغفار از گناه و توبه از دیگر شرایط ایجادی بستر اخلاص حالی و مقامی است. اینکه شخص خود را در پناه خدا برد و از او بخواهد تا او را در پوشش خویش گرفته و محافظت کند و از گناهی که مرتکب شده برهاند و آثار آن را بزداید به معنای ایجاد اخلاص حالی و مقامی است. (آل عمران آیه 147 و نیز 193 و 194 و اعراف آیه 151 و 155 و ص آیه 35)
8- اظهار عبودیت به درگاه خداوند نیز ادبی مناسب برای نیایش است که آن نیز زمینه اخلاص حالی و مقامی را فراهم می‌آورد. (حمد آیه 5 و 6)
9- اعتدال در صدا و اینکه به گونه‌ای صدای خویش را درآورد که نه بلند باشد و نه کوتاه که شنیده نشود؛ از دیگر اموری است که حالت اخلاص را در انسان ایجاد می‌کند. (اعراف آیه 55 و 205 و اسراء آیه 110)
10- بالا بردن دست‌ها به سوی آسمان که بیانگر خضوع و خشوع و اظهار عجز و ناتوانی است. این‌گونه رفتارها و حرکات به حکم قرآن لازم شده است تا شخص در حال اخلاص قرار گیرد. این‌گونه مسائل برای کسانی که متکبر و مغرور هستند بسیار سخت و دشوار است و برخی از مردمان حاضر نیستند که دست به سوی کسی دراز کنند حتی آن کس خداوند آفریدگار و پروردگارشان باشد. از این رو اخلاص ظاهری با بالا بردن دست‌ها زمینه بروز حال اخلاص و اجابت دعا را فراهم می‌آورد و خداوند به مردمان این روش را گوشزد می‌کند. (آل عمران آیه 61)
11- توکل بر خداوند و او را وکیل در امور خویش قرار دادن از دیگر آداب و شرایط دعا است. (یونس آیه 84 و 86)
12- دعا در خفا و نهان به جهت برخی از حرکات و حالاتی که انسان می‌بایست به خود گیرد مانند تضرع و گفتارهای توبه و استغفارآمیز و گریه و زاری و تبتل و مانند آن امری پسندیده است؛ زیرا آنچه مهم است اظهار توحید و عبودیت و بندگی و خلوص به درگاه خداست نه غیر خدا. از این رو بهتر است که دعا به شکل خفا و نهان باشد. (انعام آیه 63 و اعراف آیه 55 و 205)
13- خوف و رجا و ترس و امید در هنگام دعا امری مطلوب است و شکی نیست که انسان می‌بایست خود را همواره در خطر بیابد و از مکر خدا امین نباشد و امید داشته باشد که خداوند به فضل خویش دستگیر او شود. (اعراف آیه 56 و انبیا آیه 90)
14- دعا برای دیگران و به کار بردن واژگانی که دلالت بر جمع می‌کند از دیگر آداب دعا است که می‌تواند بسیار مفید و موثر باشد. (بقره آیه 126 و ده‌ها آیه دیگر)
اوقات دعا
شایسته است که در هنگام دعا به درگاه الهی شرایط زمانی و مکانی را در نظر گرفت؛ زیرا برای زمان و مکان اقتداری است که مورد تاکید آیات بسیاری است. بهترین زمان برای دعا بامدادان و شامگاهان (انعام آیه 52 و کهف آیه 28) و نیز نیمه‌های شب (سجده آیه 15 و 16) و پس از نماز (انشراح آیه 7 و 8) و فراغت از عبادت (همان و نیز بقره آیه 127) است که شخص در حالتی از اخلاص قرار گرفته است. بهترین مکان نیز مساجد و جاهایی است که شخص در آن نماز می‌خواند. دعا در مسجد پیامبر(ص) و مکه از دیگر مکان‌های بهتر است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا