اجتماعیاخلاقی - تربیتیعرفانمعارف قرآنیمقالات

صد نشانه تا كمال ايمان

samamos-comايمان، حقيقت زندگي است. انسان مومن، انساني است كه حقيقت را دريافته و مسير كمالي آفرينش را طي مي كند تا رستگار و آسوده در دو سراي دنيا و آخرت، بر كائنات فخر فروشد.
ايمان نيز مانند هر حقيقت ديگر انساني داراي مراتب و سطوح گوناگون و متعددي است. رسيدن به كمال ايمان، در يك فرآيندي تحقق مي يابد. هر كسي مي بايست تلاش كند كه به كمال بلكه تماميت ايمان برسد؛ هرچند كه رسيدن به نقطه اخير بيرون از دايره توان بيشتر انسانهاست و تنها مقربان به اين مقام مي رسند، ولي تلاش براي كمال ايمان، واجب هر مسلمان و مومني است.
در فرهنگ اسلام، راه هاي رسيدن به كمال ايمان به اشكال گوناگون تبيين و روشن شده است. شايد يكي از كامل ترين دستور العمل ها براي تحقق كمال ايمان، دستورالعملي است كه پيامبر(ص) به اميرمومنان (ع) داده است. نويسنده در اين مطلب بر آن است تا نگاهي گذرا به اين دستورالعمل داشته باشد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

انسان، موجود كمال طلب
هر خردمندي به طور فطري گرايش دارد تا به تمام و كمال چيزي برسد كه محبوب است؛ چرا كه انسان كمال گراست و به كمتر از تماميت كمال چيزي، بسنده نمي كند. به اين معنا كه مي خواهد هر كمالي را داشته باشد و در داشتن كمال، تماميت آن نيز نصيب او شود. از اين رو تماميت خواهي به يك معنا فطري بشر است. اگر بشر بداند كه امري كمالي است، مي خواهد تماميت آن را به دست آورد به گونه اي كه ديگر فراتر از آن مرحله و مرتبه نتوان، سطح و مرتبه اي تصور كرد. بنابراين تماميت خواهي به اين معنا بسيار خوب است.
با همه تلاش هايي كه انسان براي تماميت خواهي انجام مي دهد، به علل دروني و بيروني، چنين امكاني براي بيشتر مردم فراهم نيست تا به تماميت كمال چيزي برسند. از جمله اين موانع مي توان به ظرفيت محدود دنيا اشاره كرد. بسياري از كمالات در دنيا قابل تحقق نيستند، چه رسد كه بتوان تماميت كمالي را در دنيا درك كرد.
البته هستند انسان هايي كه فراتر از زمان، گام برمي دارند و همان گونه كه برخي طي الارض دارند و بر مكان، فرمانروايي مي كنند و مكان، ايشان را نمي تواند محدود كند، بلكه ايشان بر مكان احاطه دارند، هستند انسان هايي كه طي الزمان دارند و بيرون از دايره زمان سير مي كنند و محيط بر زمان مكان مي باشند. براي اين دسته از انسانها كه از آنان به مقربان و سابقون ياد مي شود، هيچ گونه محدوديتي وجود ندارد و مي توانند نه تنها كمالات را به تمام و كمال دارا شوند، بلكه به فعليت دارا مي باشند كه اين گونه بر همه هستي محيط هستند و به عنوان مظهريت احاطه خداوندي تجلي مي كنند و مظهر محيط مي باشند.
به هر حال، هر انساني دوست دارد تا كمالات را در حد تمام آن داشته باشد. تلاش براي اين داشتن و رسيدن همان چيزي است كه از آن به «كدح» در آموزه هاي قرآني ياد مي شود: يا ايها الانسان انك كادح الي ربك كدحا فملاقيه. اما مشكل بسياري از مردم اين است كه به عللي قدرت تشخيص خويش را از دست مي دهند و امر غيركمالي را كمال مي پندارند و يا در مسير متقابل كمال واقعي حركت مي كنند.
كمال خواهي و تماميت خواهي كمال در انسان، فطري است، از اين رو به طور طبيعي گرايش به خوبي ها و زيبايي ها دارد و از بدي ها و زشتي ها مي گريزد.
اما چنان كه گفته شد، بسياري از مردم يا در تشخيص امر كمالي به خطا مي روند يا اين كه قدرت تشخيص خود را از دست مي دهند يا به عللي ديگر، به سوي نواقص مي روند. پس كم هستند كساني كه كمال واقعي و حقيقي را بشناسند و بدان گرايش داشته و آن را در خود تحقق بخشند.
ايمان نيز يكي از كمالات بشري، بلكه اساس و بنياد آن است؛ چرا كه حقيقت همه كمالات را مي بايست در حقيقت ايمان جست. كسي كه ايمان دارد، همه كمالات را با خود دارد.
البته از آن جايي كه ايمان داراي مراتب و سطوح متعددي است، كمال خود ايمان، زماني تحقق مي يابد كه اموري در شخص تحقق يابد. اما پرسش اساسي اين است كه كمال ايمان با چه چيزهايي تحقق مي يابد و يا نشانه هاي كمال ايمان چيست؟
پيامبر(ص) در پاسخ اين پرسش در روايتي خصوصيات و نشانه هايي را برمي شمارد كه بيانگر كمال ايمان در شخص است.
البته ناگفته نماند كه آن چه پيامبر(ص) از نشانه هاي كمال ايمان بيان مي كند، برخي در اختيار انسان است و برخي ديگر بيرون از دايره اختيار اوست و از فضل و عنايت الهي سرچشمه مي گيرد. چنان كه اين نشانه ها در منش و كنش و ظاهر و باطن شخص بروز و ظهور پيدا مي كند و چيزي از ابعاد انسان نيست كه خصلتي به آن تعلق نگرفته باشد.
بسياري از خصوصياتي كه پيامبر بيان كرد، به حوزه اخلاق و عمل اجتماعي ارتباط پيدا مي كند كه خود آن بيانگر ارزش و جايگاه اخلاق و عمل اجتماعي در كمال يابي بشر است. به اين معنا كه كمال ايمان را مي بايست در رفتارهاي اجتماعي شخص ردگيري كرد؛ زيرا يك امر باطني چون ايمان را تنها با نشانه هاي ظاهري آن در مقام عمل مي توان شناخت. اين كه گفته مي شود فلاني اهل تقواست، زماني دانسته مي شود كه شخص در هنگام قرار گرفتن در مواضع ابتلايي، بتواند خود را نگه دارد. در حقيقت اين نشانه ها بيانگر حضور ايمان و تقوا در شخص است. اين نشانه ها در عمل اجتماعي و حوزه تضادها خود را مي تواند به درستي و راستي نشان دهد.
اگر پيامبر (ص) از نشانه هاي كمال به تيزهوشي و ذكر به دوام شخص خبر مي دهد، در همان جا بي درنگ به نشانه كمال در منش و رفتار شخص نيز اشاره مي كند كه اهل تبسم است و نسبت به مردم تواضع دارد.
مجموعه نشانه هايي كه پيامبر (ص) براي كمال ايمان برمي شمارد، اگر در شخص و يا افراد جامعه اي پديد آيد، آن شخص و جامعه مي بايست رستگاري و خوشبختي را در دنيا تجربه كند. با اين تفاوت كه رستگاري در چنين جامعه ايماني به سبب محدوديت هاي دنيوي، محدوديت دارد و پايا و مانا نيست، ولي رستگاري در آخرت از پايداري و مانايي برخوردار مي باشد.
به سخن ديگر، اگر جامعه در برنامه آموزشي و پرورشي خويش اين امور را سرمشق قرار دهد و مردم را به آن خصلت ها بخواند و كودكان را بر پايه آن، آموزش و پرورش دهد، در همين دنيا مي تواند بهشت كوچك و محدودي را تحقق بخشد و رستگاري و خوشبختي را تجربه كند.
از اين رو بر دولتمردان و اولياي امور است تابا شناسايي اين خصلت، مردم را به آن دعوت كنند و منش و كنش خويش را بر پايه آن قرار دهند.
به نظر مي رسد كه اگر هر شخص از افراد جامعه ايماني، تلاش كند تا دست كم برخي از اين خصلت ها را درظاهر داشته باشد و آن را مراعات كند؛ بازهم بسياري از مشكلات جوامع بشري از ميان خواهدرفت؛ زيرا بسياري از رفتارهاي ظاهري ماست كه تنش ها و درگيري ها را افزايش مي دهد و حالت رواني جامعه را تهديد مي كند و با بحران مواجه مي سازد. بنابراين مراعات حتي ظاهري برخي از اين دستورالعمل ها نيز مي تواند دركاهش بحران رواني و ايجاد سلامت رواني جامعه مفيد واقع شود.
بنابراين، بر يكايك افراد جامعه است كه گام به گام اين صدگام را براي رسيدن به جامعه ايماني مطلوب كه اسوه و سرمشق جوامع ديگر بشري باشد، بردارند و با اين كار دست كم آرامش و سعادت خود را در جامعه تضمين كنند، پيش از آن كه رضايت پيامبر(ص) را به دست آورند؛ چرا كه اگر اين گام ها برداشته شود، سود آن بيش از آنكه رضايت و محبوبيت پيامبر باشد، آرامش و آسايش براي خود افراد جامعه است.
چنان كه گفته شد، بخش اعظم اين خصلت هايي كه براي اهل ايمان برشمرده شده در حوزه اخلاق و عمل اجتماعي است. بنابراين، مي توان دريافت كه ايمان واقعي دراخلاق و عمل اجتماعي خود را نشان مي دهد. از اين رو، بيراهه نيست كه گفته شود، ايمان و دين، چيزي جز اخلاق و رفتار پسنديده با مردم نمي باشد. برهمين اساس پيامبر(ص) علت بعثت و فلسفه و هدف رسالت خويش را اتمام مكارم اخلاق برمي شمارد.
103 خصلت براي كمال ايمان
اما آن خصلت ها كه نشانه هاي كمال ايمان است؛ دراين روايت اين گونه بيان شده است: روي ان رسول الله(ص) قال: لايكمل المؤمن ايمانه حتي يحتوي علي مائه و ثلاث خصال فعل و عمل و نيه و ظاهر و باطن؛ از رسول خدا(ص) روايت شده كه فرمودند: ايمان مؤمن كامل نمي شود تا اينكه داراي 103 خصلت در فعل و عمل و نيت و باطن و ظاهر گردد.
فقال اميرالمؤمنين(ع) يا رسول الله ما يكون المائه و ثلاث خصال. فقال يا علي! من صفات المؤمن ان يكون؛ آنگاه اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: يا رسول الله آن 301 خصلت كدامند؟ فرمودند: يا علي از جمله صفات مؤمن اين است كه جوال الفكر، جوهري الذكر، كثيراً علمه، عظيما حلمه، انديشه اش بسيار متحرك و پوياست، ذاتا متذكر ياد خداست، علم و دانشش فراوان، بردباريش بزرگ، جميل المنازعه، كريم المراجعه، اوسع الناس صدرا، و اذلهم نفسا؛ خوش برخورد در كشمكش ها، بزرگوار در بازگشت و پذيرش، سعه صدرش از همه بيشتر و نفسش از همه خاكسارتر است.
ضحكه تبسما، واجتماعه تعلما، مذكر الغافل، معلم الجاهل؛ خنده اش تبسم، گردهمايي اش براي تعلم و يادگيري، تذكردهنده به غافل و آموزنده جاهل است.
لا يؤذي من يوذيه و لا يخوض فيما لا يعنيه و لا يشمت بمصيبه به كسي كه اذيتش مي كند آزاري نمي رساند و در آنچه به دردش نمي خورد وارد نشود و هيچ كس را به مصيبتي سرزنش و شماتت نمي كند.
و لا يذكر أحدا بغيبه ، بريئاً من المحرمات، واقفا عندالشبهات؛ هيچ كس را با غيبت ياد نمي كند، از كارهاي حرام بيزار است و در موارد شبهه قدم برنمي دارد.
كثير العطاء، قليل الأذي، عونا للغريب، و أبا لليتيم؛ بخشش اش فراوان، آزارش بسيار كم، براي غريب و ناآشنا ياور و براي يتيم پدر است.
بشره في وجهه، و حزنه في قلبه، مستبشراً بفقره؛ شادابي و خرمي اش در چهره و حزن و اندوهش در دل و به نياز خود (به خدا) خرسند است.
أحلي من الشهد، و أصلد من الصلد، لا يكشف سراً، و لا يهتك ستراً؛ شيرين تر از عسل و سخت تر از سنگ است، هيچ رازي را فاش نسازد و هيچ پرده اي را ندرد.
لطيف الحركات، حلو المشاهده ، كثير العباده ، حسن الوقار؛ حركاتش لطيف، ديدارش شيرين، عبادتش بسيار، وقارش نيكو.
لين الجانب، طويل الصمت، حليماً اذا جهل عليه؛ برخوردش نرم، سكوتش طولاني است، اگر درباره او به ناداني رفتار شود حليم و بردبار است.
صبوراً علي من أساء اليه، يجل الكبير و يرحم الصغير؛ بركسي كه به او بدي كرده شكيبا است، بزرگ تر را گرامي داشته و به كوچك تر رحم مي كند.
أمينا علي الأمانات، بعيداً من الخيانات، الفه التقي و حلفه الحياء؛ بر امانت ها امين و از خيانت ها به دور است، همدم او تقوا و هم پيمان او شرم و حياست.
كثيرالحذر، قليل الزلل، حركاته أدب، و كلامه عجيب؛ پرهيزش بسيار و لغزشش كم، حركاتش مؤدبانه و گفتارش مايه شگفتي است.
مقيل العثره و لا يتبع العوره ، و قوراً صبورا، رضياً، شكوراً؛ از خطا و لغزش در مي گذرد و درپي عيوب ديگران نمي رود، با وقار، صبور، خشنود و راضي، سپاسگزار است.
قليل الكلام، صدوق اللسان، براً، مصوناً؛ كم حرف، راست گفتار، نيكوكار، مصون، و محفوظ است .
حليماً، رفيقا، عفيفا، شريفا، لالعان و لاكذاب؛ بردبار، رفيق و سازگار، پاكدامن، با شرافت است لعن كننده و درغگو نيست.
و لامغتاب، و لاسباب، و لاحسود، و لا بخيل، هشاشا بشاشا، غيبت كننده نيست، دشنام نمي دهد نه حسود است و نه بخيل، گشاده رو و شاداب است.
لاحساس و لاجساس، يطلب من الأمور أعلاها، و من الأخلاق أسناها؛ نه ظريف و حساس است، و نه كنجكاو و جاسوس، از كارها، عالي ترين را طلب مي كند و از اخلاق، برجسته ترين را.
مشمولا بحفظ الله، مؤيداً بتوفيق الله، ذا قوه في لين؛ حفظ خدا شامل حال اوست، به توفيق الهي ياري شده است و درعين نرمش، قوي است.
و عزمه في يقين، لا يحيف علي من يبغض، و لا يأثم في من يحب؛ و تصميمش همراه با يقين، با كسي كه دشمن باشد ستم نمي كند و درباره كسي كه دوستش دارد به گناه نمي افتد.
صبور في الشدائد، لا يجور و لا يعتدي، و لا يأثيم بما يشتهي؛ در سختي ها بسيار شكيباست، نه ستم مي كند و نه تجاوز و هرچه دلش خواست انجام ندهد.
الفقر شعاره، الصبر دثاره، قليل المئونه ، كثيرالمعونه جامه زيرينش نياز (به خدا)، و جامه زبرينش صبر و مقاومت، هزينه و زحمتش اندك، كمك و ياريش به ديگران بسيار.
كثيرالصيام، طويل القيام، قليل المنام، قلبه تقي، و علمه زكي؛ روزه داري او بسيار، قيام و عبادتش طولاني، خوابش كم، قلبش پرهيزگار و علم و دانشش پاكيزه است.
اذا قدر عفا، و اذا وعد وفي، يصوم رغبا، و يصلي رهبا؛ هنگامي كه قدرت يابد عفو نمايد و هنگامي كه وعده دهد وفا نمايد، با ميل و رغبت روزه مي گيرد و با ترس و خوف نماز مي خواند.
و يحسن في عمله كانه ناظر اليه، غض الطرف، سخي الكف؛ چنان نيكو عمل مي كند كه گويا او را مي بينند، ديده اش از ناروا فرو بسته، دستش باسخاوت است.
لا يرد سائلا، و لا يبخل بنائل، متواصلا الي الاخوان، مترادفاً الي الاحسان؛ درخواست كننده اي را رد نكند و در بذل و بخشش به ديگران بخل نورزد، با برادران ارتباط و پيوستگي دارد، در نيكوكاري پياپي اقدام كند.
يزن كلامه و يخرس لسانه، لايغرق في بغضه، و لا يهلك في حبه؛ سنجيده سخن مي گويد و زبانش را مي بندد، در خشم و دشمني غرق نشود و در دوستيش هلاك نگردد.
لا يقبل الباطل من صديقه و لا يرد الحق من عدوه، و لا يتعلم الا ليعلم و لا يعلم الا ليعمل؛ باطل را از دوستش نمي پذيرد و در مقابله با دشمن حق را پايمال نمي كند، دانش را نمي آموزد مگر براي دانستن و آگاهي و نمي آموزد مگر براي عمل.
قليلاً حقده، كثيراً شكره، يطلب النهار معيشته، و يبكي الليل علي خطيئته؛ كينه اش اندك، شكر و سپاس اش بسيار، در روز به جست وجوي معاش مي پردازد و در شب بر خطا و گناهش گريه مي كند.
ان سلك مع أهل الدنيا كان أكيسهم و ان سلك مع أهل الآخره كان أورعهم؛ اگر با اهل دنيا همراه شود زيرك ترين آنهاست و اگر با اهل آخرت همراه باشد پارساترين آنهاست.
لا يرضي في كسبه بشبهه ، و لا يعمل في دينه برخصه ؛ در كسب خويش موارد شبهه را نمي پسندد و در عمل به دينش دنبال عذر و رخصتي نمي رود.
يعطف علي أخيه بزلته، و يرضي ما مضي من قديم صحبته؛ با خطا و لغزش برادر ديني اش به عطوفت رفتار نمايد و حق دوستي ديرينه را مراعات مي كند. (بحارالانوار، جلد76، ص012)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا