اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیسیاسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

دوستی با دشمنان از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستان دشمن، در حقیقت دشمنان امت اسلام هستند؛ و کسانی که سینه خویش را برای دوستی با دشمنان امت می گشایند بلکه چاک می کنند، در حقیقت به امت پشت کرده و به آنان از پشت خنجر می زنند و قلب امت و ملت را می شکافند تا این گونه رضایت دشمنان را به دست آورند.

از نظر قرآن، هر گونه دوستی با دشمنان به ویژه در سطح گرایش های ولایتمدارانه گناه و جرمی بزرگ و نابخشودنی است که مجازات کیفری در دنیا و عقوبت دوزخی در آخرت برای آن ثابت است. دوستان دشمن به شیوه های گوناگون به امت اسلام ضربه می زنند که از جمله آنها ولایت سازی دشمنان بر امت، ایجاد شرایط و بسترهای سلطه و غلبه دشمنان، شایعه سازی و شایعه پراکنی در جنگ نرم، جاسوسی، فروپاشی اقتصادی، نابودی تولیدات ملی، ایجاد بستر مناسب برای واردات بی رویه و قاچاق کالا، صادرات نامطلوب و زیانبار مانند خام فروشی است.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، آثار زیانبار دوستی امت به ویژه مسئولان و کارگزاران نظام سیاسی ولایی با دشمنان را مورد بررسی قرار داده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ادعای دوستی دشمنان امت

دوستى به معناى یارى، رفاقت، عشق و محبّت و نیز به معناى آشنایى توأم با مهر و محبّت و عشق آمده است.(فرهنگ فارسى، ج 2، ص 1578؛ ج 4، ص 3408، «دوستى») در فرهنگ قرآنی برای این مفهوم واژگانی چند از جمله «ودّ»، «الف»، «خلیل»، «ولى»، «حُبّ»، «قرین»، «صدیق»، «رفیق»، «صاحب» و مشتقّات آنها استفاده شده است. البته هر یک از این واژگان دارای بار مفهومی خاص خود است تا معلوم دارد که روابط دوستی در انسان ها دارای انواع و اقسام و نیز سطوح و درجات بسیاری است که در یک امر مشترک است.

از نظر قرآن، برخی از دوستی ها بسیار سطحی و گذرا در سطح مصاحبت چند ساعته و چند روزه است؛ مانند دوستی و مصاحبتی که رهگذران در طریق سفر جمعی با هم دارند؛ ولی گاه بسیار عمیق و ژرف است؛ چنان که دوستی در سطح مودت و محبت یا دوستی در سطح ولایت که نوعی سرپرستی امور را نیز شامل می شود؛ چنان که دوستی پدر به فرزند از مصادیق دوستی ولایت است؛ و از آن بالاتر دوست خدا در مقام ولایت که سرپرستی آفریده ها را در قالب ربوبیت و پروردگاری به نمایش می گذارد و بر آن است تا هر کسی را به کمال بایسته و شایسته ای برسد که بر اساس حکمت الهی هدف گذاری شده است.

از نظر قرآن، بسیاری از مردمان نسبت به هم دوستی دروغینی را ابراز و اظهار می کنند که می بایست مواظب آن بود؛ زیرا از آن جایی که انسان به طور خلقی، گرایش به دوستی دارد، بر آن است تا این بخش از نیازهای عاطفی خویش را برطرف کند؛ شکی نیست که هر چه امری مهم تر و اساسی تر برای انسان باشد، با ارزش تر و با اهمیت تر می شود و بر همین اساس نیز مصادیق دروغین آن زیادتر می شود؛ از آن جایی که نیازهای عاطفی انسان به نحوی می بایست پر شود، دروغگویان بیش تری بر آن می شوند تا کالای دروغین خویش را با فریب قالب کرده و به فروش برساند و از این طریق به اهداف خاص دنیوی و مادی خویش برسند.

مدعیان دوستی بسیار هستند. از همین روست که انسان ها در بسیاری از موارد از همین مدعیان دوستی ضربه های بس جبران ناپذیر می خورند. به عنوان نمونه برادران یوسف (ع) با ادعای دروغین دوستی و محبت به ایشان، او را از پدر جدا کرده و به چاه انداخته تا بمیرد یا به بردگی فروخته شود. آنان مدعی این معنا می شوند که نسبت به یوسف(ع) ناصح و خیرخواه و هم چنین محافظان خوبی برای هستند تا در فضای آزاد دشت و چمنزار به بازی و تفریح بپردازد و روحیه شادی را به دست آورد؛ اما در همان حال برنامه ای برای قتل یا از سر راه برداشتن او را داشتند.(یوسف، آیات 8 تا 19)

از نظر قرآن، شناخت این مدعیان دروغین دوستی به سادگی شدنی نیست؛ زیرا عنصر اساسی در آن دروغ و فریبکاری است؛ چنان که شیطان با عنوان ناصح و خیرخواه به حضرت آدم(ع) نزدیک می شود و او را فریب داده و از بهشت آسایش و آرامش خویش بیرون می راند و به شقاوت و رنج می کشاند.(اعراف، آیه 21 و 22؛ طه، آیات 119 تا 122)

خدا در قرآن بیان می کند که مدعیان دروغین دوستی در هنگام عمل است که رسوا می شوند؛ زیرا وقتی چیزی را ادعا می کنند که ندارند، به طور طبیعی نمی توانند آن را اثبات کنند؛ چنان که مدعیان دوستی خدا و بهشت، حاضر نیستند که تمنای مرگ کنند؛ زیرا می دانند که در آخرت به سبب عصیانگری خویش گرفتار عذاب الهی می شوند.(مائده، آیه 81؛ جمعه، آیه 6)

از نظر قرآن، هر کسی که مدعی دروغین دوستی باشد نه تنها رسوا می شود، بلکه گرفتاری کسانی از جنس خویش می شود که آنان نیز دروغگویانی در دوستی هستند و سر دوستان دروغین خویش را کلاه می گذارند(فصلت، آیه 25)؛ زیرا يك معناى «قيّضنا لهم»، «بدّلنا لهم» است؛ يعنى براى دوست شدن با گروه خاصّ تبديل و ايجاد سنخيّت لازم است.(مجمع البيان، ج 9 – 10، ص 15)

خدا در آیات دیگری از قرآن بیان می کند که چگونه دوستان مدعیان دروغین از قماش و جنس خودشان خواهند بود؛ چنان که کافران(اعراف، آیه 27)، گمراهان(اعراف، آیه 30) و جدال کنندگان باطل گرفتار(انعام، آیه 21) گرفتار کسی چون ابلیس از شیاطین یا منافقان (نساء، آیات 138 و 139) می شوند که آنان را در ورطه نابودی می کشاند. از نظر قرآن، وجود نوعى دوستى و ارتباط میان برخى از انسانهاى گمراه، با برخى از جنّیان از «شیاطین»، برآیندی جز آتش جاویدان جهنم برایشان به ارمغان نمی آورد.(انعام، آیه 128)

بر اساس این قانون و سنت الهی که هر کسی گرفتار هم سنخ خویش در امور می شود، مومنان راستگو که در دوستی اهل صداقت و راستی هستند با دوستان نیکو و صالح و صادقی در سطح صداقت خویش مواجه خواهند شد.

دوستان دشمنان از نظر قرآن

از نظر قرآن، هر کسی به جنس خویش گرایش دارد؛ چنان که انسان های طیب به یک دیگر و انسان های خبیث به یک دیگر(نور، آیه 26) گرایش دارند، و حتی انسان ها در خوردنی ها و نوشیدنی ها نیز این گونه هستند تا جایی که پاکان دنبال مواد پاک از حلال و طیب می روند، و ناپاکان دنبال حرام و خبیث چون شراب و قمار می روند.(بقره، آیه 172؛ مائده، آیات 90 و 91)

از همین رو، گفته شده که «الجنس الی الجنس یمیل»؛ یعنی «کبوتر با کبوتر، باز با باز/ کند هم جنس با هم جنس پرواز.» بنابراین، کسانی که به دشمنان گرایش و میل یا رکون دارند، در حقیقت نسبت به امت اسلام دوستی دروغین دارند و دوستی ایشان دوستی حقیقی نیست؛ زیرا دوستان واقعی آنان همان دشمنان امت اسلام هستند تا جایی که ولایت آنان را می پذیرند و به تابعیت ملیت و امت آنان در می آیند و اگر شرایط آماده باشد به طور کامل به آنان هجرت می کنند تا در میان هم جنسان خویش از دشمنان کافر و گمراه زندگی کنند و دستان ایشان برای شهوات خبیث و ناپاک باز باشد.

خدا در قرآن بارها از مومنان می خواهد تا از دوستی با دشمنان در هر سطح و درجه ای پرهیز و اجتناب کنند. البته برخی از سطوح و درجات دوستی مانند پذیرش ولایت و سرپرستی آنان حرام و ممنوع است(آل عمران، آیه 113؛ مائده، آیه 51؛ نساء، آیات 89 و 144؛ ممحتنه، آیات 1 و2؛ توبه، آیه 23)

از نظر قرآن فرقی ندارد که این دشمنان، خویشان بسیار نزدیک از پدران و برادران و مانند آن ها باشند(توبه، آیه 23) یا اهل کتاب از مسیحیان و یهودیان(مائده، آیه 51) یا کافران.(نساء، آیه 144) بنابراین، هیچ وجه توجیهی نیست که انسان بخواهد با دشمنان دوستی و ارتباطی به ویژه در سطح ولایت داشته باشد و آنان را بر امور خویش و امت مسلط سازد.

خدا در قرآن بیان می کند که دوستی و ولایت پذیری امت اسلام با دشمنان از جمله استهزا کنندگان اسلام، با ایمان و اسلام سازگاری ندارد؛ یعنی کسی که مدعی اسلام و ایمان است، با دوستی با دشمنان نشان می دهد که در اسلام و ایمان خویش صادق نیست.(مائده، آیه 57)

بنابراین، امت اسلام با هر کسی از دشمنان از جمله کسانی که اسلام یا احکام اسلامی از نماز و مناسک اسلامی و حجاب و مانند آنها را به تمسخر می گیرند، دوستی برقرار کند، نشان می دهد که مسلمان نیست؛ بلکه مدعی اسلام است. مسلمان واقعی از چنین افرادی می بایست اجتناب کند و با آنان دوستی برقرار نکند.(مائده، آیات 57 و 58)

یکی از دشمنان اسلام که می بایست دوستی و ارتباط با آنان قطع شود، کسانی هستند که سرزمین های اسلامی را اشغال کرده و به مسلمانان ظلم و ستم روا می دارند؛ زیرا آنان به عنوان مهاجم و دشمن حربی کافر هستند؛ مسلمان یا دولت های اسلامی که با این دشمنان همکاری و دوستی و ارتباط برقرار کنند، به عنوان امدادگران به دشمنان شناخته و مغضوب الهی خواهند بود.

به سخن دیگر، از نظر قرآن دوستى با امدادگرانِ کافرانِ مهاجم بر دین و سرزمین مسلمانان موجب ورود این افراد مسلمان در زمره ظالمان خواهد بود(ممتحنه، آیه 9) ؛ از همین روست که خدا در قرآن از دوستى و رابطه با یارى دهندگان کافرانِ مهاجم بر دین اسلام و مسلمانان و سرزمین های اسلامی برحذر داشته و آن را منع کرده است.(همان)

شکی نیست که دوستی با دشمنانی از جمله کافران معاند و محارب، استهزا کنندگان به اسلام و احکام آن، متجاوزان به اسلام و مسلمانان و سرزمین های اسلامی، دستآویز قرار دادن دین برای تمسخر و تفریح، دشمنان دارای بغض و کینه نسبت به اسلام و مسلمانان، رسانه ها و افراد در خدمت اسلام هراسی و اسلام ستیزی و مانند آن ها، ممنوع، حرام و بلکه جرم و گناهی بزرگ است که دوستان دشمنان را در جرگه کافران و ظالمان قرار می دهد؛ زیرا هر کسی به چیزی گرایش و دوستی داشته باشد، از همان افراد خواهد بود و احکام اشتراک بر آنان بار می شود؛ چنان که دوستداران اشقی الاشقیاء که شتر صالح را کشت، به همین جرم دوستی گرفتار عذاب استیصال شده و ریشه کن شده اند.(مائده، آیات 57 و 58؛ شمس، آیات 11 تا 15 ؛ آل عمران، آیات 113 تا 119)

بی گمان هر گونه دوستی و ارتباط با دشمنان موجب می شود تا نوعی علاقه در میان آنان ایجاد شود و آنان افکار و عقاید خویش را القا کنند و دوستان خویش را به شیطنت گمراه و کافر سازند.(انعام، آیه 112) بنابراین، چنین دوستی چیزی جز دوستی نامیمون و بدخواهی نخواهد بود و هیچ اثری از نصیحت و خیرخواهی در آن نیست.(نساء، آیه 38؛ زخرف، آیات 36 و 38)

از دیگر آثار چنین دوستی با دشمنان می توان به قرار گرفتن در زمره ظالمان و رفتن به دوزخ(ممتحنه، ایه 9؛ توبه، آیه 39)، ضلالت و گمراهی(ممتحنه، آیه 1)، قطع رابطه با خدا(آل عمران، آیه 28؛ نساء، آیه 144)، غضب الهی در دنیا(مائده، آیات 78 و 80)، عذاب دردناک و جاودانه در دوزخ(همان؛ نساء، آیات 138 و 139) و مانند آن ها اشاره کرد.

البته خدا به دوستان دشمنان اسلام از مدعیان اسلام هشدار می دهد که آن چه را به دنبال آن با این دوستی هستند هرگز به دست نمی آورند؛ یعنی این گونه نیست که اگر با دشمنان اسلام پیوند دوستی برقرار کنند یا ولایت آنان را بپذیرند و تحت سلطه آنان قرار گیرند، به اموری چون عزت و اقتدار برسند، بلکه همین ارتباط به جای آن که موجب عزت آنان شود موجب خواری و ذلت آنان می شود.(نساء، آیات 138 و 139)

از نظر قرآن مومنان راستین هرگز دنبال دوستی و رابطه با دشمنان نمی روند؛ بنابراین کسانی از امت که به دنبال رابطه با دشمنان از مستکبران جهانی چون شیطان بزرگ آمریکا هستند تا به عزت و اقتدار دست یابند، کسانی جز منافقان و فاسقان نیستند(نساء، آیات 138 و 138؛ مائده، آیات 78 تا 81)؛ زیرا این افراد که گرفتار کفر حقیقی هستند و در سبک زندگی هیچ گونه اصول و قوانین و قواعد اخلاقی و شرعی را مراعات نمی کنند و دوست ندارند گرفتار محدودیت باشند و دنبال بی بند و باری و فجور هستند، دنبال دوستی با دشمنان اسلام هستند که آنان نیز اهل فسق و فجور هستند.(همان)

عوامل و موانع دوستی با دشمنان

از نظر قرآن، دوستی با دشمنان عواملی دارد که مهم ترین آنها نفاق اعتقادی و فسق رفتاری است(نساء، آیات 138 و 138؛ مائده، آیات 78 تا 81)؛ بنابراین، مهم ترین مانع در جلوگیری از دوستی را می بایست در اصلاح اعتقادات و رفتارها یعنی فلسفه و سبک زندگی افراد دانست.

از نظر قرآن کسانی که دارای تعقل هستند و از هدایت های فطری – تکوینی بهره می برند و عقلانیت را در کارهای خویش مد نظر قرار می دهند، از هر گونه دوستی با دشمنان پرهیز و اجتناب می کنند؛ این بدان معنا است که دوستداران دشمنان جز انسان های سفیه و سبک مغز یا بی خرد نیستند.(آل عمران، آیه 118)

هم چنین تنها ایمان است که می تواند جلوی دوستی با دشمنان را بگیرد و اجازه ندهد که شخص به سمت دوستی با دشمنان برود و گرایشی به آنان پیدا کند. خدا در قرآن بیان می کند که مومنان به خدا(نساء، آیه 118؛ مائده، آیات 80 و 81)، مومنان به قرآن و رسالت پیامبر(همان)، مومنان به قیامت و حسابرسی آن(آل عمران، آیه 28)، خداترسان(همان)، معتقدان به علم الهی(همان) و هراسان از افشاگری خدا و رسوایی(آل عمران، آیه 118) از هر گونه دوستی با دشمنان اجتناب می ورزند و اجازه نمی دهند تا با دشمنان دوستی و ارتباط گیری کنند.

بر این اساس می بایست گفت که افرادی که ایمانی به خدا و قیامت و پیامبر و قرآن ندارند و از خدا نمی ترسند و خدا را عالم به اعمال خویش نمی دانند و یا از رسوایی نمی ترسند، گرفتار دوستی و ارتباگیری با دشمنان هستند که نتیجه این دوستی جز ضربه به امت و مسلمانان نیست.

این دوستان دشمنان با ارایه خدمات مجانی و مفت به دشمنان از جمله جاسوسی(مائده، آیات 41 و 42) و ایجاد خوف و ترس در میان امت با شایعه سازی و شایعه پراکنی(همان؛ احزاب، آیات 60 و 61) و تخریب روحیه مومنان(همان)، ایجاد بستر سلطه و حاکمیت دشمنان(ممتحنه، آیات 1 تا 9) و جنگ های اقتصادی و نظامی و امنیتی و مانند آنها در خدمت دشمنان و علیه امت اسلام هستند. بنابراین، شناخت این دوستان دشمنان در میان امت به عنوان جریان نفاق و نفوذ و فسق و فجور لازم و ضروری است تا با آنان مقابله کرد و جلوی توطئه آنان گرفته شود.

شکی نیست که در طول تاریخ اسلام بزرگ ترین ضربات از سوی همین افرادی منافق و نفوذی به اسلام وارد شده است؛ زیرا این دشمنان هماره با تابعیت قلبی نسبت به دشمنان القائات آنان را مد نظر قرار داده و در میان امت تبلیغ کرده و امت را نسبت به دشمنان سست و بی اراده ساخته و سلطه آنان را موجب شده اند. امروز نیز در جنگ تمام عیار دشمنان علیه نظام ولایی ایران اسلامی همین دوستان داخلی دشمنان هستند که تمام وقت و تمام قد در خدمت دشمنان بوده و هستند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا