اجتماعیاعتقادی - کلامیفلسفیمعارف قرآنی

آثار کیفر و عذاب دنیوی در زندگی

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مصیبت ها یعنی هر چیزی که انسان از خیر و شر به انسان می رسد، بر اساس مشیت حکیمانه الهی است که قبل از خلقت هر چیزی برای او در ام الکتاب در ساحت امر قبل از خلق نوشته شده است. هم چنین از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر چیزی که به انسان می رسد یا از باب ابتلاء و فتنه است یا از باب کیفر و عذاب. بنابراین، نمی توان گفت که خیر و شری که انسان به آن مبتلا می شود همه از باب عذاب و کیفر گناه است، بلکه بسیاری از آنها می تواند از باب ابتلائات باشد. راهکار اصلی در همه این امور استغفار است؛ زیرا پوششی را ایجاد می کند که عامل رهایی از پیامدهای گناه و عذاب است و دفع عذاب می کند و از آن جایی که ابتلائات جزو سنت های الهی است که هیچ کس حتی پیامبر(ص) از آن در امان نیست، دفع آن امکان پذیر نیست، ولی رفع آن شدنی است و انسان به توفیق الهی از فشار سهمگین آن بیرون خواهد آمد و خدا به او صبر و استقامتی می بخشد که مصیبت ها قابل تحمل می شود و آستانه تحمل او افزایش یافته و صبر جمیل او را به سلامت به مقام شهیدان می رساند و اجر و ثواب شهیدان برایش نوشته می شود.

به هر حال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان گرفتار انواع مصیت ها است که شامل ابتلایی و کیفری است. مصیبت ها و عذاب های کیفری آثاری دارد که نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن به برخی از آنها اشاره کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

عذاب های دنیوی از نظر قرآن

عذاب از ریشه «عذب» معنای متناقض و متضاد با اصل ریشه خود دارد؛ زیرا عذب به معنای شیرین است. در قرآن واژه «عذب فرات؛ شیرین و خوش مزه و گوارا»(فرقان، آیه 53؛ فاطر، آیه 12) به همین معنای اصلی به کار رفته است؛ اما عذاب به عنوان مصدر باب تفعیل؛ یعنی تعذیب، به معنای تلخ و درد شدید است؛ پس وقتی عذب و شیرین تبدیل به تلخی و درد شود، عذاب است: أعذّبه عذابا.(مائده، آیه 115)

البته برخی عذب را به معنای از میان بردن لذت دانسته اند، که به نظر می رسد که با تعبیر قرآنی «شیرین» در دو آیه در تضاد باشد؛ بنابراین باید گفت همان طوری که برخی از واژگانی وقتی به باب ثلاثی یا رباعی برده می شود، معنای متضاد با اصل پیدا می کنند، این واژه عذب که به معنای لذت و شیرینی است، در باب تفعیل به معنای عذاب و رنج و درد است. از این روست که تعذیب به معنای زدن زیاد با انتهای بند شلاق است که لذت زندگی و شیرینی کار خلاف را از شخص گناهکار می گیرد.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 555) پس با عذاب، عذب و شیرینی و لذت گناه را از شخص می گیرند و او را به تازیانه چنان می نوازند که شیرین و لذت آن به کام او تلخ شود و درد و رنج برایش بماند.

پس در فرهنگ قرآنی، عذاب به معنای مجازات و عقوبت(لسان العرب، ابن منظور، ج 9، ص 101) و نیز به معنای ایجاد درد شدید(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب، 554) است.

گفتنی است که عذاب های دنیوی الهی که برای کیفر گناهکاران و مجرمان نازل می شود، به دو دسته کیفر مستقیم الهی و کیفر غیر مستقیم است؛ زیرا گناهکاران و مجرمان گاه با عذاب های الهی مانند عذاب استیصال زلزله، سیل، توفان، خشکسالی، جنگ، قحطی و مانند آنها عذاب و حتی ریشه کن می شوند و گاه دیگر با احکامی چون حدود و تعزیرات به تازیانه شلاق عذاب می شوند.

بنابراین، عذاب های دنیوی تنها محدود به عذاب های مستقیم الهی نیست، بلکه مجرمان و گناهکاران به عذاب هایی چون حدود و تعزیر نیز کیفر می شوند.

فلسفه، اهداف و آثار عذاب دنیوی الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اصل خلقت بر رحمت است(هود، آیه 119) و خدا اگر عذاب می کند با ریشه رحمت است؛ زیرا عذاب و کیفر الهی در دنیا برای آن است که انسان راه حق را گم نکند و به حق و حقیقت بازگردد، و در آخرت نیز برای آن است که پاکسازی شود یا محیط را برای دیگران بهشت سازد؛ افزون بر آن که عذاب های الهی در دنیا و آخرت به سبب ظلم خود انسان به خودش است؛ زیرا خدا عادل است و هرگز ظلم نمی کند.(بقره، آیه 57؛ آل عمران، آیه 117)

از نظر قرآن، اهداف و آثاری برای عذاب های دنیوی الهی و کیفرهای آن است که از جمله مهم ترین آنها عبارتند از:

  1. تقوای الهی: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عذاب های الهی، موجب می شود تا گناهکار از گناه دوری کند و از آن اجتناب کند و گرایش به تقوا یابد.(طلاق، آیات 8 تا 10)
  2. عبرت: وقتی خردمندان عذاب های گناهکاران و مجرمان را می بینند، از آن عبرت می گیرند و خود از انجام گناه اجتناب می کنند؛ زیرا می دانند که سنت ها و قوانین الهی بر این است که هر گاه گناهی شود، کیفر و عذاب خواه در دنیا یا آخرت به دنبال آن خواهد بود.(طلاق، آیات 8 تا 10) از نظر قرآن، اهل تقوای الهی با دیدن عذاب های دیگران، عبرت می گیرند(بقره، آیات 65 و 66) و خدا این گونه آیاتی روشن در اختیار کسانی قرار می دهد که معتقد به آخرت هستند. این گونه آنان از این امور عبرت می گیرند و دنبال گناه نمی روند.(هود، آیات 102 و 103)
  3. اجتناب از تعاون با گناهکار و تجاوزگر: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، توجه و التفات به عذاب های سخت الهی در دنیا، زمینه ساز تقوا و پرهیز از همکاری با اهل گناه و تجاوز است.(مائده، آیه 2)
  4. تضرع و انابه: از نظر آموزه های قرآنی نزول کیفرهای الهی بر مردمان و امت ها موجب می شود مردم به سوی خدا بازگردند و با تضرع در پیشگاه خدا خود را برهانند و عذاب و کیفر را رفع کنند و بردارند؛ هر چند که بسیاری از مردم این گونه عمل نمی کنند؛ ولی هدف و فلسفه الهی از کیفرهای دنیوی تضرع به پیشگاه خدا است.(اعراف، آیه 94)
  5. استغاثه: از دیگر اهداف کیفرهای الهی در دنیا، آن است که مردم از خدا استغاثه و فریادرسی بخواهند و برای رفع آن به سوی خدا بازگردند و رفتار خویش را اصلاح کنند.(فاطر، آیات 36 و 37) البته از نظر قرآن، این کیفرهای الهی موجب نمی شود تا مترفان و مستکبران به درگاه خدا استغاثه کرده و خود را از نزول آن برهاند یا رفع کنند.(مومنون، آیات 64 تا 67) از نظر قرآن، هنگام فرارسیدن عذاب های استیصال و ریشه کن، استغاثه کافران بی تاثیر است.(ص، آیات 2 و 3) از نظر قرآن وضعیت این کافران در دنیا همانند استغاثه آنان در قیامت است که هیچ تاثیری ندارد و مالک دوزخ آنان را یاری نمی رساند.(زخرف، آیات 74 تا 77)
  6. استغفار: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عذاب های دنیوی می تواند موجب شود تا برخی از گناه خویش استغفار کنند؛ هر چند که کافران تحت تاثیر قرار نمی گیرند یا اگر تحت تاثیر قرار بگیرند بی فایده است؛ زیرا هنگام عذاب استغفار و توبه و تضرع فایده ای ندارد.(کهف، آیه 55) اصولا از نظر قرآن، ایمان آوری در هنگام عذاب چون نوعی ایمان اکراهی و اجباری است، هیچ ارزشی ندارد و برای رهایی کافران و مشرکان بی تاثیر است.(کهف، آیه 55؛ دخان، آیات 10 تا 13)
  7. بیداری فطرت: از نظر قرآن، اگر نفس الهی به طور فطری حق و باطل و مصادیق آن ها را می شناسد و به حق گرایش و از باطل گریزش دارد.(طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 تا 10) البته نفس الهی، وقتی با گناه و فجور دفن و دسیسه شود، دیگر درست و صحیح کار نمی کند؛ در این موارد عذاب ها و کیفرهای دنیوی الهی موجب بیداری فطرت ها می شود.(انعام، آیات 40 و 41) از نظر آموزه های وحیانی قرآن، فطرت خفته با دیدن عذاب ها بیدار می شود و شخص خفته در جهل و جهالت گویی تلنگری خورده باشد، یک دفعه با شرایطی مواجه می شود تا در جست وجوی علل ایجادی عذاب ها و کیفر بر آید و برای اصلاح امر خویش یا جامعه تلاش کند.
  8. پشیمانی: از دیگر آثار عذاب های دنیوی، پیشمانی و ندامت است. ممکن است انسان وقتی عذاب و کیفر دیگران را ببیند خود از انجام گناهی اجتناب کند یا آن را ترک کرده و توبه و استغفار کند. این یکی از اهداف و فلسفه های عذاب های دنیوی است؛ البته از نظر قرآن هنگام عذاب های استیصال برای کافران پشیمانی سودی ندارد؛ چنان که ایمان آوری و توبه و استغفار فایده و تاثیری ندارد.(یونس، آیه 54؛ سباء، آیه 33؛ شعراء، آیات 155 تا 157)
  9. توبه: از نظر آموزه های وحیانی عذاب ها و کیفرهای دنیوی موجب می شود تا مسلمانان خطاکار و گناهکار توبه کرده و به اصلاح بپردازند و به درگاه خدا استغفار کنند.(اعراف، آیات 167 و 168؛ روم، آیه 41؛ سجده، آیه 21؛ زخرف، آیه 48) اصولا کسی که توبه می کند، ضمن اقرار به خطا و گناه خویش، تلاش می کند تا امر فاسد را اصلاح کند و شرایطی را ایجاد کند تا دوباره به آن باز نگردد. زمانی توبه معنا می یابد که انسان خطای خود را بپذیرد و برای اصلاح آن به سوی خدا بازگردد. پس توبه در هنگام دیدن عذاب دیگران انسان را به سوی این رفتار سوق می دهد تا خود را اصلاح کند و رفتاری مناسب در پیش گیرد.
  10. شناخت و درک حقیقت: از نظر قرآن، دیدن و مطالعه و دقت در عذاب های نازل شده زمینه شناخت و درک حقیقت از سوی مردم است. در حقیقت این امر موجب می شود تا اهل تفقه به درک ژرف و عمیق برسند.(انعام، آیه 65) انسان وقتی انواع عذاب های دنیوی از عذاب استیصال و هلاکت جمعی به زلزله و سیل و توفان را می بیند، در اندیشه فرو می رود و دنبال سنت ها و قوانین الهی در این ساحت می رود و عاقل رشید که همان مسلمان است(حجرات، آیه 7؛ بقره، آیه 130)، به این حقیقت دست می یابد که عوامل و عللی موجب چنین عذاب های می شود، و می بایست از آن پرهیز و اجتناب کند و حتی توصیه هایی نیز در این ساحت می دهد. در حقیقت شناخت عمیق و ژرف از حقایق و ملکوت امور در هنگام اندیشه ورزی در عذاب های کیفری یکی از فلسفه های عذاب های دنیوی است که خردمندان را به عمق حقایق سوق می دهد.
  11. خوف از عذاب: از نظر قرآن، وقتی کسی عذاب های دیگران را مشاهده می کند یا درباره آن می شنود، نوعی خوف و ترس در دل او ایجاد می شود. وقتی کسی نسبت به چیزی خوف حقیقی یا احتمالی یافت، در اندیشه آن می شود تا عذاب های مشابه را از خود دفع کند. بنابراین، دنبال راهکارهایی می رود که او را از چنین عذاب های حفظ نماید. اطعام خالصانه(انسان، آیات 8 تا 10) و اصلاح کارهای خویش، دعا و نیایش (زخرف، آیات 46 و 50؛ انعام، آیات 40 و 41)، از راهکارهایی است که ترسان از عذاب انجام می دهد.
  12. رهایی از غفلت: انسان در دنیا در شرایطی قرار می گیرد که گرفتار غفلت می شود. وقتی عذاب های گوناگون را در حق دیگران می بیند یا می شنود از حالت غفلت بیرون می آید و دیگر احساس امنیت نمی کند تا هر کاری را انجام دهد بلکه هراسان است که نکند کاری کند که خود نیز گرفتار همان عذاب ها و کیفرهایی شود که دیگران شده اند.(اعراف، آیات 96 تا 100؛ یوسف، آیات 106 و 107)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا