اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

اســتغفار و برکـات آن

در نوشتار پیش رو نویسنده ضمن تشریح اهمیت استغفار به برخی آثار و برکات آن از نگاه قرآن اشاره کرده است.
***

 سنت ابتلاء و سنت کیفر  و تاثیر ذکر استغفار

مصیبت و بلایی که انسان‌ها با آن مواجه می‌شوند یا بر پایه سنت ابتلاء و امتحان الهی است یا بر پایه سنت کیفر و مجازات الهی.
از آنجا که معلوم نیست که این مصیبت و بلای کنونی که شخص بدان گرفتار است، مصداق کدام یک از آن سنت‌هاست، بهترین راهکار رهایی از آن بر پایه آموزه‌های قرآنی، استغفار است؛ زیرا استغفار در هر حال موجب جلب رحمت الهی می‌شود، به‌طوری که اگر مصیبت ابتلایی باشد، خدا توفیق می‌دهد تا شخص به سلامت از درون کوره امتحان بیرون آید و در شرایط مناسبی قرار گیرد؛ و اگر مصیبت کیفری باشد، رحمت خدا شامل او می‌شود و شخص از شدت و حدّت یا بقا و استمرار آن رهایی می‌یابد و شرایط زیستی‌اش بهتر از گذشته می‌شود. بنابراین، براساس آموزه‌های وحیانی قرآن، استغفار در هر حال بهترین و برترین کاری است که انسان باید انجام دهد تا جایی که گفته شده «در همه عمر ذکر استغفار جزو برترین اذکاری است که مومن بدان اشتغال دارد.»
پس اگر بخواهیم ذکری داشته باشیم که به وسیله آن از حالت نسیان و غفلت رها شویم و همچنین فرمان الهی به «ذکر الله» تحقق یافته و آرامش قلبی به عنوان آثار ذکر‌الله تامین شده و نفس شخص ذاکر به مقام «نفس مطمئنه» در آمده و همواره رحمت الهی به سوی انسان جلب و جذب شود(رعد، آیات 28 و 29؛ فجر، آیات 27 تا 30) باید به ذکر استغفار اهتمام فوق‌العاده نشان دهیم.
از نظر آموزه‌های وحیانی ذکر استغفار یعنی گفتن «استغفرالله ربی و اتوب الیه» بهترین و برترین ذکر است که انسان را نه تنها از مصیبت ابتلایی و مصیبت کیفری نجات می‌دهد، بلکه در بهترین و برترین شرایط پیش گفته قرار می‌دهد.
حضرت نوح ‌(ع) برای نجات مردم خود، از حقیقتی به نام استغفار سخن می‌گوید و بیان می‌کند که شما استغفار کنید؛ زیرا یکی از صفات و نام‌های حسنای الهی، «غفار» است و شما می‌توانید با بهره‌مندی از این نام در قالب استغفار، شرایط زیستی خود را به بهترین شکل و حالت تغییر دهید؛ زیرا با استغفار کردن به درگاه خدای غفار است که شما از این موارد بهره‌مند می‌شوید:
(استغفار کنید) تا بارانهای پربرکت آسمان را پی‌در‌پی بر شما فرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهای سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد!.(نوح، آیات 11 و 12)
از نظر آن حضرت(ع) کسی که به پیشگاه خدای غفار می‌رود و با استغفار خویش تحت غفران و آمرزش الهی قرار می‌گیرد، به نوعی برای خدا «وقار» و عظمت عالمانه قائل شده و حق خدای تبارک و تعالی را این‌گونه ادا می‌کند؛ زیرا هر انسانی به سبب نقص علمی و عملی نمی‌تواند «حق تقاته» را نسبت به خدا ادا کند و در برابر عظمت و جلال الهی، کنش و واکنش مناسبی داشته باشد؛ یعنی حتی اگر کسی گناهی نکند و خطا و اشتباهی نداشته باشد، شناخت و معرفت کاملی نسبت به خدا ندارد و حتی اگر به چنین معرفت کاملی دست یابد، در مقام عمل نمی‌تواند حق خدای متعال را به تمام کمال ادا کند؛ بلکه همواره باید نسبت به آن مقام حق تعالی، این احساس را داشته باشد که در‌اندیشه و انگیزه، کم گذاشته است و در مقام تقدیس و تسبیح برآید و «سبوح قدوس» گو نسبت به توصیفات و عبادت خویش نسبت به خدا، توبه کند که حق تقاته نداشته است؛ چرا که از نظر قرآن، مومنان نیز باید در مراتب تقوای الهی به این حقیقت برسند که حق تقاته داشته باشند (آل عمران، آیه 102) و هماره با تسبیح و سبحان الله گفتن از نقصان شناخت و عبادت خویش توبه نمایند.
از نظر حضرت نوح(ع) کسی که استغفار نمی‌کند، نسبت به خدا «وقار» را مراعات نکرده است؛ اما با استغفار چنین وقاری را برای خدا قائل می‌شود؛ زیرا استغفارکننده نشان می‌دهد که نسبت به فکر و عمل ناقص و معیوب خود آگاه است و از خدا می‌خواهد او را تحت آمرزش و غفران قرار دهد و نسبت به افکار و اعمال ناقص و معیوب، او را مواخذه نکند. بی‌گمان کسی به چنین مرتبه‌ای می‌رسد و از این منظر به استغفار می‌پردازد که نقص و عیب خویش را در برابر عظمت الهی در فکر و عمل بشناسد و بدان اقرار کند و برای جبران و اصلاح آن از خدا مدد و یاری بخواهد. پس استغفار‌کننده در حقیقت با استغفار، هم فقر خود را می‌بیند و هم غنای خدای حمید سبوح و قدوس را می‌بیند و بدان اقرار می‌کند و از مقام غفاریت خدا جبران آن را می‌طلبد.
حضرت نوح(ع) هر چند که استغفار و آثار آن را بیان می‌کند، اما همچنان ابعاد و چگونگی کارکرد آن مخفی و نهان و راز آلود باقی می‌ماند؛ زیرا اصولا انسان در عالم دنیا با اسباب ظاهری ارتباط دارد و هیچ ارتباطی میان استغفار با باران و افزایش فرزندان و بهره‌مندی از امدادهای غیبی الهی نمی‌بیند. از همین رو، وقتی به کسی گفته شود: در اثر گناه، باران کاهش یافته یا قحطی پدید آمده یا به سبب استغفار و توبه مردم و اصلاح امر فاسد، نعمت فزونی یافته، بسیاری از مردم به این سخنان می‌خندند و آن را انکار می‌کنند؛ زیرا از نظر آنان هیچ ارتباطی میان این امور نیست. در حالی که بر اساس آنچه در سوره نوح آمده، آن حضرت(ع) نشان می‌دهد که چگونه میان «استغفار» و بهره‌مندی از رحمت الهی و باران و افزایش زاد و ولد و بهبود وضعیت اقتصادی رابطه وجود دارد. البته خدا در آیات دیگر قرآن نیز به این حقیقت اشاره می‌کند و به مردمان نشان می‌دهد که میان اموری ارتباط علیّ و معلولی هست، در حالی که اکثریت مردم آن را نمی‌شناسند یا نمی‌پذیرند. به عنوان نمونه از نظر قرآن، میان تقوای مردم در قالب عمل به احکام الهی و رهایی از بدی‌ها و زشتی‌ها و نیز افزایش روزی و بهبود وضعیت اقتصادی ارتباط علیّ و معلولی وجود دارد؛ چنان‌که خدا می‌فرماید: و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، گناهان آنها را می‌بخشیم و آنها را در باغهای پرنعمت بهشت، وارد می‌‌سازیم و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگارشان بر آنها نازل شده[قرآن‌] برپا دارند، از آسمان و زمین، روزی خواهند خورد. (مائده، آیات 65 و 66)
پس بهره‌مندی از نعمت‌های مادی و معنوی‌، زمینی و آسمانی در همین دنیا بستگی به نوع ارتباط انسان با خدا و عالم غیب دارد. لذا نباید تنها به اسباب ظاهری مادی بسنده کرد و آن را علت و عامل دانست، بلکه اسباب فرامادی دیگری چون تقوا، اقامه شریعت الهی و استغفار و مانند آنها از اموری است که کارکردهای علی و معلولی دارد، بلکه حتی کارکرد این اسباب قوی‌تر و محکم‌تر از اسباب مادی دنیوی است.
استغفار و رحمت الهی
از مهم‌ترین اسباب غیر مادی برای جلب رحمت الهی، استغفار است: لولا تستغفرون الله لعلکم ترحمون؛ چرا طلب بخشش و غفران از خدا نمی‌کنید تا شاید مورد رحمت الهی قرار گیرید(نمل، آیه 46)
اصلی‌ترین عامل در جلب رحمت الهی اطاعت از خدا در قالب دین آسمانی است. پس کسی مورد رحمت قرار می‌گیرد که مطیع خدا باشد و تقوای الهی را با اطاعت خویش از خدا به نمایش گذارد؛ اما از نظر قرآن،  همان طوری که اطاعت از خدا و رسول‌الله موجب رحمت است(آل عمران، آیه 132) مغفرت نیز این‌گونه است که دنیا و آخرت انسان را می‌سازد.(آل عمران، آیه 133)
به سخن دیگر، آن چه عامل اصلی جلب رحمت به سوی انسان است، همان اطاعت از خدا در قالب عمل به دین وحیانی است که از آن به اطاعت از خدا و رسول‌الله (ص) نیز تعبیر شده است.
اما انسان اگر نتواند به هر دلیل درونی یا بیرونی اطاعت خدا را به شکل کامل و حق تقاته داشته باشد، نباید نومید شود؛ زیرا راهی دیگر برای اوست تا از رحمت الهی برخوردار شود.
از نظر آموزه‌های قرآنی، مهم‌ترین چیزی که موجب جلب رحمت است، تقوای الهی است(انعام، آیه 155؛ اعراف، آیه 63؛ یس، آیه 45؛ حجرات، آیه 10)؛ زیرا کسی که تقوای الهی را مراعات می‌کند، کاری نمی‌کند که غضب الهی را بر انگیزد. بنابراین، به عنوان محبوب خدا از رحمت الهی به شکل عام و خاص یعنی رحمت رحمانی و رحمت رحیمی برخوردار می‌شود. البته انسان برای این که تقوای الهی را به دست آورد می‌بایست نخست معرفت نسبت به تقوای الهی و عوامل و بسترهای آن داشته باشد که گوش دادن به قرآن و بهره مندی از آن با سکوت و خاموشی(اعراف، آیه 104) سپس اجرای آن معارف در قالب علم و عمل از مهم‌ترین اموری است که خدا بدان توجه می‌دهد. از همین رو اقامه نماز و دادن زکات و اطاعت از رسول‌الله (نور، آیه 56) به عنوان عوامل تحقق بخش تقوای الهی معرفی می‌شود.
اما انسان به علل درونی و بیرونی در شرایطی قرار می‌گیرد که حق تقاته نسبت به خدا را در مقام تقوا نداشته و برای خویش مشکلاتی را ایجاد می‌کند؛ شکی نیست که اصلاح این امر به این است که انسان از چیزهایی استفاده کند که موجب اصلاح امر شود.
از نظر قرآن توبه و استغفار مهم‌ترین اموری است که بستر اصلاحی را ایجاد می‌کند. بنابراین، اگر کسی حق تقاته را نداشته باشد می‌تواند با استغفار به شرایطی دست یابد که رحمت الهی نصیب او شود.
از این رو خدا از مردمان می‌خواهد تا به استغفار به عنوان عامل جلب رحمت توجه کنند.(نمل، آیه 46)
به سخن دیگر، از مهم‌ترین اسرار عالم هستی این است که انسان می‌تواند با استغفار به همان چیزی دست یابد که باید از طریق سخت تقوای الهی به دست آورد. پس اگر کسی نتوانست با حق تقاته نسبت به خدا و تقوای کامل و تمام به رحمت کامله و تمام دست یابد، نباید نومید شود و اگر خطا و گناهی کرده یا کم کاری و کوتاهی داشته و یا در علم و عمل حق تقاته نداشته است، می‌تواند با استغفار کردن به جبران و اصلاح امر خویش بپردازد.
از بسیاری از عالمان عارف و متالهین واصل کامل این مطلب به عنوان راز شنیده شده که در هر حال استغفار کنید که ذکر استغفار از مهم‌ترین و اصلی‌ترین اذکار سیر و سلوک و کسب مقامات عالی و متعالی است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا