اعتقادی - کلامیفلسفیمعارف قرآنی

نگرش علمي قرآن به آفرينش

earthبر خلاف فرهنگ عمومي جوامع اسلامي ، فرهنگ قرآن گرايشي شديد به تبيين و تحليل علمي رخداد و آفريده ها و پديده ها دارد. آموزه هاي قرآن مي کوشد تا انسان را به سوي تحليل علمي سوق دهد و از اين که تنها به کليات بسنده شود باز مي دارد. در حالي که در فرهنگ عمومي جوامع اسلامي شخص مي کوشد تا با نسبت دادن هر پديده اي به خدا از جست و جوي علل و عوامل مختلف و متغيرات موثر در پديداري رخدادها خودداري ورزند.

بسيار ديده و شنيده شده است که شخص با ديدن توفاني سهمناک و يا تصادفي دهشتناک تنها به اين نکته بسنده مي کند که این رخداد خواست خدا بوده است. در حالي که قرآن تنها به اين بعد آفريده ها و پديده ها بسنده نمي کند و به ابعاد مختلف ايجادي و پديداري آن مي پردازد.

نسبت تحلیل پدیده ها با توحید
در حقيقت قرآن هيچ گونه تناقضي ميان تحليل و تبيين علمي آفريده ها و پديده ها با نسبت دادن آن به خدا به عنوان علت اصلي و منشاي آن نمي يابد، بلکه تحليل و تبيين علمي آفريده ها و پديده ها را يکي از بهترين روش هايي بر مي شمارد که آدمي را به توحيد در ابعاد توحيد اسمايي و صفاتي و فعلي و عبادي مي رساند.
اگر به آيات قرآن توجه شود دانسته مي شود، که آيات قرآني حتي در مساله آفرينش انسان به کوچک ترين و ريزترين مباحث در اين حوزه پرداخته و مي کوشد تا به تحليل و تبيين علمي خلقت و آفرينش انسان بپردازد. پرداخت ريزترين جزئيات به معنا و مفهوم آن است که قرآن بيش از آن که بکوشد تا مستقيم مساله توحيد را به انسان بياموزاند به شناخت دقيق و علمي توجه مي دهد تا شخص از راه آن به درک درستي از آفريده ها دست يابد که برآيند و نتيجه آن چيزي جز شناخت علمي و دقيق و درست از آفريدگار آن نخواهد بود. چنين شناختي چون برخاسته از علم و دانش قطعي است از تاثيرگذاري بيش تري برخوردار است. از اين روست که برهان و سلطان علمي در آيات قرآني به عنوان اصل اساسي در توحيد شناخته و معرفي شده است و مومن در صورتي به ايمان واقعي دست مي يابد که دست از تقليد بر داشته و با شناخت علمي و برهاني بتواند واقعيت هاي هستي را بشناسد و جايگاه و نقش خداوندگاري را در هستي به دست آورد و به آن باور قطعي پيدا کند.
ارزش و اهمیت توحید علمی
در آموزه هاي اسلامي_ قرآني ، توحيد به دست آمده از روش علمي از جايگاه با ارزش و با اهميتي برخوردار است و شخص مومن مي بايست اصول دين خويش را از راه اصول علمي و قطعي به دست آورد و از راه تحليل و تبيين علمي به اين واقعيت برسد که خداوند به عنوان آفريدگار هستي و نيز پروردگار آن از چه جايگاهي برخوردار بوده است . اين شناخت موجب مي شود تا شخص بتواند در مقام عبادت و عبوديت حق آن را به خوبي ادا نمايد و در پرسش و ستايش خداوندگاري کم و کوتاهي نکند.
چنان که در آموزه هاي اسلامي ، قرآني اين مطلب نيز تاکيد شده است که هستي بر پايه اسباب مي چرخد و چيزي در هستي بدون اسباب تحقق بيروني و خارجي نمي يابد. از اين روست که گفته شده است: ان الله يابي ان تجري الامور الا باسبابها؛ خداوند ابا مي ورزد که امور هستي جز از راه اسباب آن جاري گردد. بنابراين نمي تواند بدون شناخت اسباب به شناخت اصل اساس آن رسيد.
در داستان آفرينش انسان خداوند مي توانست بدون توجه به بيان علل و اسباب آفرينش انسان تنها به اين نکته بسنده کند که وي انسان را آفريده است، بدون آن که در مقام تبيين و تحليل علمي آن بر آيد و به چگونگي شکل گيري و شاکله بندي و ايجاد وي بپردازد. به اين معنا که نيازي نبود که خداوند در آيات متعدد و چندي به مسايلي چون آفرينش انسان از گل و چگونگي فرآيند شکل گيري آن و نيز مباحث تعليم اسما و وضعيت وي بپردازد و به نکاتي در باره چگونگي شکل گيري نسل و سلاله وي توجه دهد به دقت تمام از همه مراحل شکل گيري کودک و جنين بپردازد.
تحلیل علمی ، هدف گزارش های قرآنی
بيان مسايل آفريده ها با تمام جزئيات ريز و درشت و تبيين و تحليل آن از آن رو صورت گرفته است تا انسان را به انديشه در اين مسايل بکشاند و از اين وي بخواهد تا خود با تحليل و تبيين علمي ديگر پديده ها به راز آفرينش دست يابد.
در آيات بسياري از قرآن، خداوند کوشيده است تا انسان را تشويق و ترغيب کند که تحقيق و پژوهش علمي درباره آفريده ها و پديده هاي چون شتر و آب و دريا و آسمان بپردازد:الا ينظرون الي الابل کيف خلقت؛ به دست دادن نمونه هاي عيني و علمي است تا انگيزه اي شود تا انسان به سوي تحقيق و پژوهش روي آورد و به تبيين و تحليل علمي آفريده ها و پديده ها اقدام کند.
اگر نگاهي تند و گذرا به آيات قرآني شود، به آساني مي توان دريافت که آيات آفرينش و يا چگونگي رخداد پديده ها در آن مساله مهم و اساسي است. قرآن به چگونگي آفرينش هستي با دقت تمام اشاره مي کند و اين که چگونه هستي در آغاز به شکل گازي پديدار شد که در آيات قرآني از آن به دخان (دود ) ياد مي شود. سپس ادامه مي دهد که چگونه اين پديده گازي در يک فرآيند زماني به شکل ستارگان و سيارات پديدار شده است.
در آيات ديگري نيز به مساله چگونگي پديداري زندگي و حيات در اين کره خاکي اشاره مي کند و بيان مي دارد که چگونه خداوند همه موجودات زنده را از آب آفريده است: و خلقنا من الماء کل شي حي. هم چنين تبيين مي کند که چگونه آفريده هاي جهان را به شکل زوج و جفت آفريده است.
قرآن انسان را به تفکر در هستي و آفرينش مي خواند. تفکر که بر گرفته از ماده فکر است به نوعي سير و مرور بر معلومات حاضر در نزد انسان ، جهت دست يابي به مجهول است.(الميزان ج 2 ص 248) در بينش و نگرش قرآن ، تفکر و تعقل و انديشه در هستي نه تنها امري پسنديده از سويي بلکه واجب و لازم از سويي ديگر است و براي آن که انسان را به آن وادارد آن را به عنوان معياري جهت ارزش گذاري و کرامت انساني قرار داده است.(انفال آيه 22 و فرقان آيه 44)
خداوند مردمان را به تفکر فردي و جمعي (سباء آيه 46) و انديشه در آفرينش آسمان و زمين (بقره آيه 164) مي خواند و کساني را که از تفکر و مطالعه علمي و تبيين و تحليل آفريده ها و پديده هاي الهي (نشانه ها) خودداري مي ورزند توبيخ و نکوهش مي کند.(يوسف آيه 105) بلکه عدم تفکر در آفرينش را شيوه و روش کافران ( انبياء آيه 30 تا 32 و انعام آيه 4 و يس آيه 46) و تکذيب کنندگان پروردگاري خداوند بر مي شمارد(همان)؛ زيرا کافران مي کوشند تا با عدم تکفر دقيق و تحليل علمي از آفريده ها و پديده هاي از پذيرش آفريدگاري و پروردگاري خداوند سر باز زنند.(همان)به هر حال در آموزه هاي قرآني، تحليل و تبيين علمي، نه تنها امري شايسته بلکه بايسته است و هر شخصي مي بايست در آفرينش به عنوان نشانه اي از نشانه هاي خداوند تفکر کند.
ابزارهای تحلیل علمی در انسان
خداوند براي اين که تفکر به صورت علمي و تبيين براي همه افراد بشر فراهم آيد، نه تنها ابزارهاي آن را در انسان قرار داده است که عبارتند از حواس و قلب (انعام آيه 25 و اعراف آيه 179 و اسراء آيه 46 و مانند آن ) بلکه شرايط حقوقي نيز براي متفکران فراهم آورده است که با آزادي تمام در هستي و آفريده ها و امور مرتبط به آن تفکر کنند. بنابراين آزادي تفکر به عنوان يک اصل در بينش و نگرش قرآني مورد توجه و نظر بوده است.(زمر آيه 17 و 18 و بقره آيه 170)
قرآن به خوبي نشان مي دهد که چگونه مي بايست تفکر کرد و حتي در چه چيزهايي مي توان تفکر کرد. البته اين بدان معنا نيست که تفکر تنها در همين مسايل جايز باشد بلکه تاکيد بر برخي از موارد از آن رو صورت گرفته است که به عنوان نمونه هاي برتر مي توانند فرد را به کمال بيشتر و در راه کوتاه تر و فرآيندي محدودتر برسانند.
تفکر در آب و نقش آن در زندگي بشر آن چنان در آيات قرآن مورد توجه و نظر است که به ابعاد مختلف آن از جهات گوناگون پرداخته شده است. از اين رو در آيات قرآني سخن از چگونگي پديداري آب( انبياء ايه 30) روان شدن و جريان آن (سجده 27) شکل گيري باران و ابر و تگرگ(نور آيه 43) و منبع بودن آسمان براي آب ( بقره آيه 164) و نيز نقش آب در حيات و زندگي بشر به تفصيل پرداخته شده است.
تفکر در آفرينش آسمان و ستارگان و حفظ و نگه داري آن ، گردش و چرخش آن ، موجودات آسماني، و ديگر ابعاد آن ( ق آيه 6 و نوح آيه 15 و آل عمران آيه 190 و 191 و ده ها آيه ديگر) چيزي جز ترغيب و تشويق مردم به تفکر و تبيين علمي مسايل و رخدادها و پديده ها نيست.
تبیین علمی رخدادهای تاریخی
در حوزه علوم انساني تفکر و تبيين علمي رخدادهايي چون چگونگي پديداري جوامع و نابودي آن به عنوان سنت هاي الهي از ديگر مسايل است که نشان مي دهد که قرآن به مساله تبيين و تحليل علمي همه مسايل توجه دقيقي دارد و مردمان را به سوي آن مي خواند.( انعام آيه 6 و طه آيه 128 و روم آيه 9 و ده ها آيه ديگر) اين همه در حالي است که در فرهنگ عمومي جوامع اسلامي از تحليل و تبيين علمي آفريده ها و رخدادها و پديده ها به بسندگي به منشائيت آن از سوي خدا خودداري مي شود و حتي گاه تحليل و تبيين علمي را مخالف، توحيد بر مي شمارند. امري که به شدت مخالف آموزه هاي توحيدي قرآن است؛ زيرا قرآن فرار از تحليل و تبيين علمي را روش کافران مي داند و از آن نکوهش کرده و باز مي دارد.
لزوم تحلیل علمی احکام
قرآن پا از اين نيز فراتر نهاده و از مردم مي خواهد که به تحليل و تبيين علمي احکام نيز بپردازند. به اين معنا که قرآن و آموزه هاي شيعي بر اين نکته تاکيد مي ورزند که هيچ حکمي بدون حکمت نيست و حکم اصلي احکام در حوزه حسن و قبح اشيا جايي مي گيرد. توجه و تاکيد به مساله علل احکام و فلسفه آن ، امري در حوزه تحليل و تبيين علمي مسايلي است که به ظاهر نمي بايست در حوزه تحليل و تبيين علمي قرار گيرد و به عنوان تعبد بدون چون و چرا پذيرفته شود؛ در حالي که قرآن و آموزه هاي شيعي به ما اين نکته را توجه مي دهد که هيچ حکمي بي حکمت نيست و مي بايست در حد توان بشري در جست و جوي علل و فلسفه احکام باشيم و يا دست کم از مواردي که منابع معتبر به تحليل و تبيين آن پرداخته رجوع و از آن آگاه شويم. نگارش کتابي در فلسفه بسياري از احکام تعبدي شرعي از سوي شيخ صدوق به نام علل الاحکام در راستاي اين باور اصيل قرآني و شيعي انجام پذيرفته است و اين در حالي است که در بسياري از مکاتب و مذاهب اسلامي از تفکر در آن ها باز داشته مي شود.
بنابراين بر ماست که با توجه به آموزه هاي اصيل و ناب قرآني، روش خويش را نسبت به هستي و آفرينش و پديده هاي آن تغيير دهيم و به تحليل و تبيين علمي آفريده ها و پديده ها براي رسيدن به توحيد واقعي بپردازيم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا