اجتماعیسیاسیمعارف قرآنی

حكومت دانشمندان

120دانشمندان، لايق حكمراني

با آن كه آموزه هاي وحياني از زمان هبوط آدم(ع) بر زمين، خواهان مراجعه توده ها در همه امور به عالمان و دانشمنداني بوده است كه حق را شناخته و منش خود را عدالت قرار داده و به ساختن خود و ديگران براي زندگي سعادتمندانه در دنيا و آخرت پرداخته اند، با اين همه مردم به علل دروني و بيروني، كم تر دل به اين رهنمود الهي داده اند. در نتيجه در طول تاريخ همواره صاحبان زر و زور و تزوير بر مسند حكومت و تخت شاهي تكيه زده اند.

در دوره اي از تاريخ انديشه بشري، گروهي به اين نتيجه رسيدند كه جز دانشمندان آن هم حكيمان و فيلسوفان، لايق اين منصب و مسند نيستند. لذا حكومت فرزانگان را، فيلسوفان مشهور يونان از جمله افلاطون پيشنهاد مي كند. با اين همه كم تر در تاريخ ديده شده كه جز اربابان زر و زور و تزوير بر اين مسند تكيه زنند.

در دوره بيداري ملت ها، مردم به حكم رشد عقلاني تكويني، دريافتند كه خود بايد در حكومت وارد شوند و دولت ها و حكومت هاي مردم سالار را به پا كنند، زيرا چنان كه آيه 25 سوره حديد بيان كرده جز با قيام توده هاي مردم، هرگز عدالتي در جامعه اجرا نخواهد شد.

با اين همه مشكلي كه با آن رو به رو شدند، عدم امكان حضور مستقيم توده ها در مناصب مديريتي و حكومتي كشور بود، لذا در انديشه انتخاب رهبراني براي مديريت جامعه به عنوان حاكمان مردمي برآمدند و متوجه شدند كه بايد از ميان خويش شايسته سالاري را حاكم سازند تا اين شايستگان و نخبگان جامعه بتوانند جامعه را با قوانين و برنامه ها و مديريت خويش به سوي سعادت و خوشبختي در سايه سار عدالت و امنيت و آسايش ببرند.

از آن جايي كه مسايل و موضوعات جامعه، داراي شاخه هاي بسياري است كه هر كسي نمي تواند از همه آن ها برآيد و دانشمندان داراي علوم و فنون چند، بسيار معدود و در دوره معاصر دور از دسترسي هستند، به گروه هايي از نخبگان در علوم و فنون مختلف رو آوردند؛ زيرا دانش و علوم و فنون آن چنان گسترش يافته كه ديگر پهلواني چون ارسطو و افلاطون و ابن سينا را برنمي آيد كه در همه اين حوزه ها بتواند به جايي برسد كه بر همه آن دانش ها احاطه پيدا كند.

نتيجه آن شد كه حكومت را به نخبگان و دانشمندان داراي فنون و دانش هاي مختلف بسپارند تا آن را مديريت كنند با اين همه نيازمند يك مدير توانايي بودند كه اين قواي متعدد و دانشمندان با گرايش ها و برنامه هاي مختلف را مديريت كند. اين گونه بود كه قواي چندگانه اي با مديريت واحدي ساختند و مشاوراني به عنوان مجالس به خدمت ايشان گماشتند. با اين همه مديريت جامعه به شكل شورايي هرگز نمي تواند ره به جايي برد؛ زيرا در نهايت هر شورايي نيازمند شخصي است كه حكم نهايي را صادر كند و عزم را بر انجام فرماني جزم نمايد؛ چنان كه خداوند در اين باره در قرآن فرموده: شاورهم في الامر فاذا عزمت فتوكل علي الله؛ با آنان در امور جامعه مشورت كن پس هرگاه عزم بر انجام عملي گرفتي بر خداوند توكل كن.(آل عمران آيه 159) به اين معنا كه عزم بر عهده يك نفري است كه مديريت كلان و كلي جامعه را به عهده مي گيرد و اين عزم مي بايست با توكل همراه شود تا ربوبيت خداوندي در انجام هر كاري ملاك و معيار باشد.

به هر حال، دانش بشري در نهايت به همان جايي ختم شد كه خداوند در آغاز هبوط به آدم ابوالبشر به عنوان دستور كلي بيان كرده بودو از مردم در طول تاريخ خواسته بود تا اين گونه به دانشمندان (در گذشته پيامبران) مراجعه كنند؛ زيرا آنان، هم برخوردار از عقل كامل و هم دانش كافي و لازم و هم چنين پشتيباني و امدادهاي الهي بودند كه در قالب توكل، به آن پيامبران و جامعه آنها عنايت مي شد.

با اين همه، مردم تنها در مقاطع كوتاهي به اين فرمان و آموزه وحياني عمل كردند كه از جمله مي توان به دولت حضرت موسي(ع)، دولت داودي(ع)، دولت سليماني(ع)، دولت محمدي(ص) و دولت علوي(ع) اشاره كرد. البته در زمان هاي اخير به بخشي از اين آموزه دست يافته و به آن عمل مي كنند ولي به تمام آن هنوز نرسيده اند كه در مديريت كلان جامعه، بايد رهبري را انتخاب كنند كه داراي ويژگي هايي خاص است؛ ويژگي هايي كه در پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) جمع بود و برخي از امت ايشان به نام عالمان از آن برخوردار مي باشند.

اميرمؤمنان علي(ع) در بيان انتخاب رهبران و حاكمان جامعه و كشور مي فرمايد: العلماء حكام علي الناس، دانشمندان، حاكمان و رهبران مردم هستند.(غرر الحكم، آمدي، ص20)

اين عالمان نخست پيامبران و امامان معصومي هستند كه داراي همه برجستگي هاي اخلاقي و انساني مي باشند و در علم و عمل به كمال رسيده اند و هيچ گونه هوي و هوسي در سر و دل ندارند و جز خدمت و راهنمايي در سر نمي پرورانند و از سوي خداوند، ولايت مستقيم يافته اند و از خطا و اشتباه و گناه مصون و محفوظند و از عصمت برخوردارند. از اين رو امام صادق(ع) مي فرمايد: اتقوا الحكومه فان الحكومه هي للامام العالم بالقضا و العادل في المسلمين لنبي (كنبي) او وصي نبي؛ از حكومت و قضاوت در ميان مردم بپرهيزيد، چرا كه حكومت اختصاص به رهبري از قبيل پيامبر يا وصي پيامبر دارد كه به داوري آگاه مي باشد و در ميان مسلمانان به عدالت رفتار مي كند.(وسايل الشيعه، حر عاملي، ج18، ص7)

اگر اين دسته از عالمان الهي در جامعه حضور نداشتند، كساني را بايد برگزيد كه به دسته نخست نزديك باشند و از عصمتي نزديك به عصمت آنان كه عصمت اكتسابي است برخوردار باشند.

در حقيقت براي اين كه مديريت كلان در دست افراد صالح و عادل باشد بايد شخصي عالم و دانشمندي را برگزيد كه تالي تلو پيامبران و امامان(ع) باشند. اين شخص ديگر نخبگان و شايستگان در علوم و فنون ديگر را به كار مي گيرد و از مشورت و قدرت علمي و عملي آنان براي مديريت جامعه سود مي برد.

ويژگي رهبران دانشمند

امام حسن عسكري(ع)- چنان كه صاحب وسايل شيعه نقل مي كند- درباره ويژگي هاي رهبر دانشمند مي فرمايد: فاما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه مخالفا لهواه مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه و ذلك لايكون الا بعض فقهاء الشيعه لاكلهم…؛ از ميان فقيهان، هر كه خويشتن دار و نگهبان دينش باشد و با هواي خود مخالفت نمايد و فرمان مولايش (خدا و رسول) را اطاعت كند، عموم مردم بايد از او تقليد كنند. اين دسته تنها برخي از فقهاي شيعه هستند و نه تمام آنان…(وسايل الشيعه، حر عاملي، ج18، ص 95 و نيز الاحتجاج، ج2، ص 263)

امام صادق(ع) در روايت عمر بن حنظه از اين كه مردم به دولت طاغوت و سلطان جاير رجوع كنند باز داشته و آنان را به فقيهان و عالمان كه حلال و حرام خداوند را مي شناسند ارجاع مي دهد و از مردم مي خواهد چنين افرادي را حاكم خويش قرار دهند.(وسايل الشيعه، ج18، ص 99)

اين دانشمندان و فقيهاني كه حاكم الهي هستند و از سوي خداوند مشروعيت ولايت يافته و از سوي مردم بايد ولايت يابند، كساني هستند كه به مقتضيات زمان و مكان آگاه هستند و مي توانند براساس رخدادهاي زمان خويش تحليل درست عقلاني و شرعي داشته و مردم را به سوي حق رهنمون باشند. از اين رو حضرت مهدي صاحب الزمان(عج) در توقيع خويش مي نويسد: و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواه احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجه الله عليهم؛ در رخدادها و حوادثي كه پيش مي آيد به راويان احاديث ما مراجعه كنيد؛ زيرا آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر ايشان هستم.(بحارالانوار، ج53، ص 181 و كمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص 484 و الاحتجاج، ج2، ص 283 و كشف الغمه، ج2، 531)

بنابراين تنها دانشمندان اسلام شناس، فقيه، عادل، متقي، زمان شناس، شيعه، مطيع خداوند و رسول و امام، مي توانند مديريت جامعه را به دست گيرند. اين همان چيزي است كه در زمان ما از آن به ولايت فقيه تعبير مي شود كه در حقيقت همان ولايت دانشمندان با اوصاف پيش گرفته است و فقيه در اين جا همان اصطلاح فقهي و مشهور نيست، بلكه داشتن فقاهت اصطلاحي تنها يكي از ويژگي هاي برجسته اين دانشمندان داراي ولايت و حكومت شرعي مي باشد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا