بدگمانی و خیانت عامل فروپاشی خانواده
یکی از مشکلات خانوادهها، بدگمانی است. با نگاهی به خانوادههای خویشان و دوستان خود میتوانید دریابید که ریشه بسیاری از مشکلات آنان، بدگمانی است که گاه در اوج خود به مسئله خیانت و اتهام آن میرسد. در جهانی که ارتباطات چنان آسان شده که هر کسی در هیچ جا در امنیت نیست و بسادگی در دسترس دیگران میباشد و بسیاری از مرزهای خصوصی و حریمهای امن گذشته شکسته و فرو ریخته است، نمیتوان امید داشت که ارتباطات ناسالم بویژه در دنیای مجازی پدید نیاید.
اگر در گذشته اموری چون سحر و جادو چون خوره در تار و پود خانواده افتاده و موجبات فروپاشی را فراهم میآورد، اکنون رسانههای ارتباطاتی از تلفن، اینترنت و ماهواره و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بلای جان عدهای از خانوادهها شده و موجبات درگیری، تنش و خیانت و جدایی بلکه قتلها را فراهم آورده است.
خیانت از راه دور، از اصطلاحات امروزی است که در رسانهها مطرح میشود. تلفنهای همراه و اینترنت، فضایی را ایجاد کرده که ارتباطات دو جنس مخالف را بسیار تسهیل نموده است. برخی از افرادی که متاهل هستند به جای آنکه اوقات آزاد خود را صرف خانواده و یا حتی فرزندان خود بکنند، دائما در فضای مجازی چت بوده و این رفتارشان به مرور باعث بروز مشکلات زناشویی شده است. البته شرایط زمانی بحرانیتر میشود که افراد متاهل به چت کردن با افرادی از جنس مخالف میپردازند. فریبندهترین بخش این ماجرا آن است که افراد معتقدند چون ارتباط رودرویی در این فضا وجود ندارد و احتمالا هرگز یکدیگر را ملاقات نمیکنند، لذا این ارتباط بلامانع و خالی از اشکال میباشد. اما تمام کسانی که بزرگترین سرگرمیشان چت کردن در فضای اینترنت به خصوص چت با جنس مخالف است، خوب میدانند که قرار گرفتن در فضای وسوسه انگیز گپ اینترنتی با جنس مخالف و خوش و بشهای اینترنتی، پیامکها و بلوتوثها، بزرگترین مشوق برای ادامه یافتن این روابط است که در نهایت به جدایی میانجامد.
نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزههای قرآنی، ریشههای این نابهنجاری و آثار آن را در زندگی دنیوی و اخروی و نیز مادی و معنوی تبیین کرده است.
وفاداری و امانت، اصل زناشویی
زناشویی به معنای ایجاد روابط سالم جنسی در چارچوب اصول عقلانی، اخلاقی و شرعی، در همه جوامع بشری امری طبیعی و عادی است.
در همه جوامع روابطی به عنوان روابط ناسالم شناسایی و تعریف شده و برای متخلفان مجازاتهایی در نظر گرفته شده است.
بنیاد زناشویی سالم، بر دو اصل وفاداری و امانت است؛ چرا که دو جنس مخالف بر این باورند که ارتباط جنسی میان انسانها، همانند ارتباطات حیوانی نیست، بلکه بخشی کوچک از آن را غرایز جنسی شکل میبخشد و آنچه دو جنس مخالف را به هم نزدیک میکند، نیازهای روحی و روانی است که از آن به عشق و محبت یاد میشود.
به این معنا که دو جنس بویژه جنس زن، پیش از هر تماس جنسی، گرایش به عشق و محبت دارد و آنچه انگیزه گرایشی او به جنس مردان میشود، همان عشق و محبت است؛ زیرا عواطف زنان بسیار قویتر از احساسات و عواطف مردان است و همین احساسات و عواطف قوی است که او را نیازمند عشق و مودت میکند.
خداوند در آیه ۲۱ سوره روم میفرماید: و از نشانههاى او آن است که از جنس خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میان شما و همسرانتان علاقهى شدید و رحمت قرار داد؛ بى شک در این (نعمت الهى،) براى گروهى که مىاندیشند نشانههاى قطعى است.
در این آیه و آیات دیگر، بصراحت به این نکته توجه داده شده که زن و مرد در اصل نفس، مشترک هستند. نفس همان روحی است که در کالبدی قرار گرفته باشد و ما از آن در فارسی به روان نیز یاد میکنیم که در برابر جان یعنی روح خالص بیکالبد قرار میگیرد. بنابراین، آنچه موجب تمایز زن و مرد میشود، تمایز فیزیکی آنان است که البته این اختلاف و تفاوت فیزیکی در کالبد بر روان نیز تأثیر میگذارد؛ زیرا تن و روان در یکدیگر تاثیر گذارند. خصوصیات فیزیکی تن زن موجب میشود تا احساسات و عواطف در او قویتر باشد و روان او به جنس مخالف یعنی روان مرد گرایش بیشتری داشته باشد.
البته آنچه از آیه به دست میآید این است که مردان به زنان برای آرامش و سکونت نیازمند هستند. پس مرد برای آرامش روانی خویش نیازمند همسری است که به یک معنا از نفس اوست.(نساء، آیه ۱ و نیز اعراف، آیه ۱۸۹)
از این آیه همچنین به دست میآید که ارضای غریزه جنسی، علت اصلی گرایش مرد به زن نیست، بلکه رسیدن به آرامشی است که از آن به سکونت یاد میشود و زن این آرامش را برای مرد ایجاد میکند و این هدیهای به مردان از سوی خداوند است که زنان را مایه آرامش و سکونت آنان قرار داده است. همچنین خداوند به شکل جعل تکوینی، میان مرد و زن مودت و رحمت ایجاد کرده است. ب
ه این معنا که مودت و رحمت در میان زن و مرد امری طبیعی است و عشق و دوستی و مهرورزی است که به عنوان عوامل نرمافزاری میان دو جنس مخالف سختافزاری، ارتباط برقرار میکند.
در این آیه و آیات دیگر، آنچه به عنوان عامل تعیینکننده روابط بیان شده همان مودت و رحمتی است که مهرورزی همراه با خیر میباشد. بنابراین، هر امر دیگری، در مرتبه پایینتر قرار گرفته و از اصالت میافتد و به مسئله فرعی و دست دوم تبدیل میشود.
براین اساس میتوان بسادگی دریافت که وفا و امانتداری، بنیاد زناشویی است؛ چرا که زن و شوهر به قصد دستیابی به مودت و رحمت و آرامش و سکونت، پیمان و عقدی را میبندند که از آن به پیمان زناشویی و زوجیت و نکاح یاد میشود. از تقوای عقلانی این است که هر کسی به پیمان و عقدی که بسته وفادار باشد. به این معنا که حکم عقل، وفاداری و وفا به عهد و پیمان است و هر خردمندی بیوفایی را به معنای یک نابهنجار، امری قبیح و زشت بر میشمارد و از دایره عدالت و تقوا بیرون میشمارد.
بدگمانی، ریشه گناهان
یکی از اصول اسلامی، اصالت صحت است. اصالت صحت دو کاربرد دارد که یکی از آنها ارتباط تنگاتنگی با روابط اجتماعی دارد. اینکه هر کسی کار و عمل دیگری را حمل بر درستی و صحت کند و بگوید که او در چارچوب عقل و شرع عمل میکند و بیرون از دایره هنجارها و معروف رفتار نمیکند.
ظن یکی از حالتهای انسانی است که از آن در فارسی به گمان تعبیر میشود. در تعریف گمان گفتهاند که آن حالتى در جان و ذهن آدمی است که از نشانهاى حاصل مىشود. پس اگر آن چیز در نشانه بودن قوى باشد، منجرّ به یقین در فرد میشود؛ و اگر ضعیف باشد از حدّ «وهم» تجاوز نمىکند و بهعنوان اوهام و خیالات و پندار شناخته میشود. از این رو گفتهاند که ظن، چیزی حدّ فاصل بین یقین و وهم است. یعنی طرف راجح از دو طرف اعتقاد غیرجازم را ظن و گمان گفتهاند.(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص ۵۳۹ و نیز لغتنامه، دهخدا، ج ۹، ص ۱۳۷۹۱)
خداوند در آیاتی ظن را در امور اعتقادی، امری غیرمعتبر ارزیابی میکند و برای آن ارزشی قائل نیست(انعام، آیات ۱۱۶ تا ۱۱۸ و ۱۴۸) و تکیه بر آن را حتی در این امور حرام میشمارد(بقره، آیه ۷۸ و انعام، آیه ۱۰۰) و تنها در برخی از موارد و آن هم در امور جزیی، آن را معتبر میشمارد.(حجرات، آیه ۱۲) اما در همین آیه و نیز آیه ۱۲ سوره نور از هرگونه بدگمانی پرهیز داده و آن را گناهی بزرگ بر میشمارد.
بدگمانی بهویژه برای متهم ساختن کسی بهخصوص انسان مومن جایز نیست و نمیتوان بر اساس آن قضاوت کرد.(نور، آیات ۱۲ تا ۱۵)
از نظر قرآن پیروی از ظن و گمان آثاری چون سرزنش خود و دیگران(یونس، آیات ۳۵ و ۳۶ و نیز نجم ،آیات ۲۳ و ۲۷ و ۲۸)، گمراهی از حق و حقیقت (انعام، آیه ۱۱۶)، محرومیت از درک حقیقت(یونس، آیه ۳۶ و نجم، آیه ۲۸) دارد.
اما بدگمانی آثار بدتر و زیانبارتری به دنبال دارد که از آن جمله تحقق گناهانی دیگر (حجرات، آیه ۱۲)، تهدید برادری ایمانی و اخوت و واگرایی اجتماعی(حجرات، آیات ۱۰ و ۱۲) و مانند آن است. بسیاری از مشکلات اجتماعی از جمله مشکلات خانوادگی ریشه در بدگمانی دارد. از این رو خداوند از مومنان خواسته است تا همواره نسبت به هم خوشگمان بوده و از بدگمانی پرهیز کنند.(نور، آیات ۱۱ و ۱۲)
بدگمانی موجب میشود تا انسان خشم الهی را به جان بخرد و مغضوب خداوند شود(فتح، آیه ۶) و جهنم و فرجام زشت ابدی و لعن دائمی خداوند را برای خود رقم بزند. (همان)
با نگاهی به عوامل اختلافات خانوادگی میتوان دریافت که ریشه بسیاری از مشکلات میان همسران بدگمانی است؛ زیرا به جای آنکه شخص کارها و رفتارهای همسرش را بر وجه نیک و خوب حمل کند بر وجه زشت و بد حمل کرده و او را در دل متهم میسازد. در جهانی که پیامک فرستادن و عکس گرفتن و عکس دزدی و جعل عکس در کنار یکدیگر با نرمافزارها بسیار ساده است، هر دم امکان بدگمانی فراهم است. اگر همسران به یکدیگر اعتماد نداشته باشند و مبنای زندگی را بر خوش گمانی و اصالت صحت و عشق و وفاداری قرار ندهند، به هر بادی این آشیانه فرو خواهد ریخت و دیگر نیازی نیست تا تندبادی آن را برکند.
خیانت و امانتداری همسران
همسران پیش از اینکه جسم خویش را به یکدیگر هدیه کرده باشند، دل و قلب خود را به یکدیگر بخشیدهاند و هر کسی عشق و محبت و مودت خویش را در خانه دل دیگری به امانت گذاشته است. عقد زناشویی و ازدواج به معنای این است که پیمانی استوار میان دو قلب بسته شده تا حافظ عشق و محبت دیگری باشند. بنابراین هرگونه خیانت به معنای روابط با جنس مخالف نامحرم و غریبه به معنای پیمانشکنی و بیوفایی است که عقل و شرع آن را ناپسند و گناه میشمارد.
زمانی که از روابط سخن به میان میآید، همه سطوح و درجات آن مراد است مگر آنکه از نظر عقل و شرع مجوزی برای ارتباط و روابط صادر شده باشد. بهعنوان نمونه، عقل و شرع، روابط میان دو جنس مخالف نامحرم را در حد گفتوگو در جمع و حفظ اصول اخلاقی چون عفت و حیا و حجاب جایز میشمارد و بیرون از این دایره را ممنوع میکند و اجازه نمیدهد که تنهایی در اتاقی بسته باشند یا بیحجاب بوده و یا در جمع، بیرون از دایره عفت و حیا سخنی به زبان بیاورند و یا حرکت و اشارهای را به جا آورند.
بنابراین، هر همسری متعهد و ملتزم شده است که در چارچوب شریعت و عقل و اخلاق عمل کند و هرگونه روابط بیرون از این چارچوب با جنس مخالف را خیانت و بیوفایی تلقی کرده و جرم و گناه میشمارد.
بهعنوان نمونه درباره وظایف زنان نسبت به شوهران خود به اموری بهعنوان وظایف همسری اشاره شده که از آن جمله میتوان به اجتناب از خودنمایی و خودآرایی برای نامحرمان(احزاب، آیات ۳۲ و ۳۳)، اجتناب از رفتارهای تحریکآمیز جنسی(همان)، پرهیز از نازک کردن صدا برای نامحرمان(همان)، حفظ حجاب در برابر افراد بیگانه(احزاب، آیات ۵۳ تا ۵۹)، حفظ اسرار خانوادگی و زناشویی(تحریم، آیات ۳ و ۴)، خانهنشینی و عدم حضور در اجتماعات مگر با حفظ عفت و حجاب و حیا و شئونات (احزاب، آیات ۳۲ و ۳۳) و مانند آن اشاره کرد.
این بدان معناست که اگر زنی برخلاف این قوانین و شئونات عقلانی عمل کند، برخلاف پیمان زناشویی عمل کرده است و بیوفایی به عقد و پیمان زناشویی به شمار میآید و عقوبت دنیوی و اخروی بر آن مترتب میشود.
خداوند زنان لوط و نوح را زنانی خائن میداند که به همسران خویش با آنکه پیامبر بودند، خیانت کرده و اسرار خانوادگی را به دیگران خبر میدادند. اینان به سبب همین خیانت در همسری از سوی خداوند بهعنوان دو نمونه زشتیها معرفی و در دنیا و آخرت خوار و رسوا شدهاند.(تحریم، آیه ۱۰)
همسرانی که به یکدیگر خیانت میکنند، میبایست منتظر آثار آن، چون رسوایی(نساء، آیات ۱۰۷ و ۱۰۸)،محرومیت از محبت خدا(همان و نیز انفال، آیه ۵۸)، خشم خدا(آلعمران، آیات ۱۶۱ و ۱۶۲) و عذاب اخروی (تحریم، آیه ۱۰) باشند.
هرگونه روابط و ارتباط بیرون از چارچوبهای عقل و شرع و پیمان زناشویی به معنای خیانت تلقی میشود و کسانی که با افراد نامحرم در زمینههای مرتبط با حوزه خانوادگی چت میکنند و یا پیامکهایی در این حوزه میفرستند، بهعنوان خائن تلقی میشوند و میبایست خود را آماده پذیرش عواقب بد آن بکنند.
از نظر قرآن، خائنان نمیتوانند با مکر و حیله، خود را در امنیت بدانند، چرا که خداوند آنها را رسوا میکند و مکرهایشان را با مکری دیگر بر ملا و آشکار میسازد. خداوند در آیه ۵۲ سوره یوسف بیان میکند که خیانتکاران در مسائل زناشویی، در مکر خویش ناکام خواهند ماند و رسوا عام و خاص میشوند.
داستان عشقی زلیخا و زنان اشراف مصر که در سوره یوسف(ع) بیان شده است خود بهترین گواه این مطلب است که روابط بیرون از چارچوب زناشویی هر چند که با مکر و حیله همراه باشد، روزی تشت رسوایی آن از بام فرو خواهد افتاد و کوس رسواییاش بر هر کوی و برزن نواخته خواهد شد؛ چرا که خداوند خیانت را بسیار زشت دانسته و خیانتکارانی که مخفیانه عهد و پیمانی را از جمله عهد زناشویی را میشکنند، رسوا و خوار میکند.
خداوند در آیه ۲۳ سوره یوسف، هرگونه مراوده و رفت و آمدهایی که شئونات خانوادگی را تهدید میکند و اسباب روابط جنسی بیرون از دایره خانوادگی را سبب میشود را زشت و گناه ارزیابی میکند و مکر و خیانت اینگونه افراد را ناکام و آنان را رسوا میسازد؛ چنانکه زلیخا و زنان اشراف مصر را رسوا کرده و مکر و حیلهگریهای آنان را برای روابط جنسی پنهانی ناکام گذاشته است.(یوسف، آیه ۲۵ و ۵۱ و ۵۲)
داستان عشقی و خیانتبار زلیخا به خوبی نشان میدهد که این پنهانکاریها نمیتواند ادامه یابد و خائن به سبب خشم الهی به سرعت رسوا و خوار میشود. بنابراین، همسران میبایست به این نکته توجه کنند که این مخفی کارها و حیلهگریها نمیتواند دائمی باشد و به سرعت رسوا و خوار و ذلیل خواهند شد.