اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

تقلید و الگوبرداری اجتماعی ناپسند

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از نابهنجاری های رفتاری و اجتماعی، تقلیدهای کورکورانه و ناروا از الگوهای اجتماعی ناپسند است. انسان ها به ویژه کودکان و نوجوانان و حتی جوانان به اقتضای سنی، می بینند و تکرار می کنند. در حقیقت، خاستگاه رفتار آنان، دیدن دیگران و تکرار آن است؛ زیرا این نوعی آموزش و پرورش است و جامعه پذیری و حتی ضد آن از همین دیدن ها و تکرارها پدید می آید. نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن در صدد تبیین تقلیدهای ناپسند و ناروای اجتماعی، عوامل و آثار آن است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

تقلید روشی مهم در آموزش و پرورش

یکی از مهم ترین ویژگی های آدمی دقت نظر در امور پیرامونی و محیطی برای کسب دانش و بهره گیری است. ابزارهای شناختی انسان از جمله حواس و قلب به انسان این توانایی را می بخشد تا حقایق بیرونی را درک و فهم کند و بر اساس آن با محیط بیرونی ارتباط برقرار کرده و با کسب دانش، محیط را به خدمت بگیرد و ابداعات و ابتکارات و نوآوری های جدیدی داشته باشد و افزون بر رشد درونی به تغییر در بیرون اقدام کند و همه چیز را به خدمت گرفته و برای سعادت خود و دیگران از آن سود بگیرد.

از همین جا نوعی تقلید به معنای تکرار دیده ها پدید می آید؛ هر چند که در بسیاری از موارد تغییراتی نیز در نحوه عمل انجام می دهد و تکرار وی بر خلاف دیگر آفریده ها با نوعی تغییر همراه است؛ اما در کلیت تقلید و تکرار فرقی نمی کند. قرآن گزارش می کند که قابیل به عنوان نخستین انسان مستقر در زمین با تقلید از کلاغ نحوه دفن جسد برادر را آموخت و رفتار کلاغ را دید و تکرار کرد.(مائده، آیات 27 تا 30)

واژه تقلید در زبان عربی بر گرفته «قلد» است. برای درک مفهوم این واژه شاید توجه به واژه « قَلَادَة» به معنای گردن بند بهترین شیوه باشد. بنابراین، تقلید نوعی ملازمت شخص یا چیزی قرار دادن(لسان‌العرب، ج‌11، ص‌276.) یا گردن نهادن به کاری است. (كشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج‌1، ص‌500.)

تقلید در اصطلاح فقهی به معنای التزام به عمل و گفتار مجتهد معيّن و مشخص است.(عروة‌الوثقى، ج‌1، ص‌4.) البته این رویه بر پایه عقل و نقل است؛ زیرا انسان جاهل و نادان به عالم و دانا مراجعه می کند تا از قول و فعل او تقلید کند.

گفتنی است که انسان در زندگی یا اهل تعقل و تفکر و اجتهاد است و توانایی آن را دارد تا در هر مساله و موضوعی به تحقیق و تفکر بپردازد و راهکاری را برای حل مشکل و برونرفت از آن بیابد؛ یا آن که توانایی آن را ندارد و فرصتی برای تحقیق و تفکر برای او فراهم نیست. در صورت دوم شخص به دانا و عالم مراجعه کرده و از او راهنمایی می گیرد و به شیوه او عمل می کند تا مشکل و مساله خودش را حل کند.

البته از نظر قرآن، انسان باید در اصول دین اسلام چون توحید و نبوت و معاد تحقیق و تفکر کند و با تعقل و خردورزی به نتیجه برسد و تقلید در این امور جایز نیست؛ البته شخص می تواند از دیگران بشنود و در شنیده ها تفکر و تعقل کند. از این روست که تنها راه نجات خردورزی و شنیدن دانسته شده است.(ملک، آیه 10) البته این شنیدن باید همراه با تفکر و تعقل و سپس پیروی باشد: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ به سخن گوش فرامى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان.(زمر، آیه 18)

بر اساس آیات قرآنی، تقلید در اصول دین اگر عالمانه و همراه با تفکر و تدبر باشد، مجاز و روا است و تقليد كوركورانه در اصول دين، امرى جاهلانه و خلاف عقل است.(بقره، آیه 170؛ مائده، آیه 104؛ اعراف، آیات 70 و 71) به سخن دیگر، اگر تقلیدی در اصول دین مجاز دانسته شده به معنای شنیدن و سپس تفکر و تعقل کردن است و این که کورکورانه همانند اصحاب تعصب اقدام به تقلید در این امور نکند. پس مطلق تقلید امری نیست که آن را باطل یا حق بدانیم، بلکه با توجه به نوع و متعلقات و امور دیگر بستگی دارد.

با نگاهی به آموزه های وحیانی قرآن می توان از دو قسم تقلید مثبت و سازنده و تقلید منفی و مخرب یاد کرد. از نظر قرآن، تقلید باید عالمانه و بر اساس خردورزی و تعقل در گفتار و رفتار دیگران باشد، نه آن که بر اساس تعصبات خویشی، حزبی، مذهبی و مانند آن ها باشد. از این روست که خداوند از تقلید کورکورانه از نوع دوم به شدت برحذر می دارد و آن را به عنوان تقلید ناروا و ناپسند، مردود می داند.

هم چنین از نظر قرآن، تقلید در احکام شرعی از سوی مقلدان نه تنها جایز و روا بلکه واجب است و خداوند بر لزوم تقليد جاهلان به احكام دين از فقيهان و عالمان تاکید دارد.(توبه، آیه 122) در این آیه بیان شده تا گروهى از علماى اسلام برای فراگيرى تعليمات اسلام و رساندن آن به ديگران در مسائل فروع دين اقدام کنند، بی گمان این آموزش و پیام رسانی زمانی مفید و سازنده است که پیروی از آنان لازم باشد. این چیزی جز همان تقليد نیست.(تفسير نمونه، ج‌8‌، ص‌193)

ضرورت تقليد و رجوع انسانهاى ناآگاه از مسايل فرعى دين به عالمان و مجتهدان(انبیاء، آیه 7؛ نحل، آیات 43 و 44) برخوردار از عقل و انديشه صحيح(بقره، آیه 170)، علم و آگاهی درست(مائده، آیه 104)، هدایت یافتگی(بقره، آیه 170؛ مائده، آیه 104؛ انعام، آیه 90؛ یس، آیه 21) امری است که در آیات قرآنی بارها مورد تاکید قرار گرفته است ؛ این تقلید به یک معنا بی چون و چرا و بی پایه نیست، بلکه بر اساس موازین و معیارهای عقلی و نقلی است.

نقش الگوبرداری در فرآیند جامعه پذیری

میان الگوبرداری و جامعه پذیری ارتباط تنگاتنگی و نوعی سبب و مسببی است؛ زیرا جامعه پذیری فرآیندی است که در سایه تقلید و الگوبرداری از رفتارها و افکارهای دیگر افراد جامعه شکل می گیرد. در برابر کسانی که اهل تقلید و الگوبرداری نیستند، در برابر جامعه پذیری واکنش منفی نشان می دهند و به نوعی رفتارهای ضد اجتماعی را در پیش می گیرند. کودکان و نوجوانانی که از الگوپذیری و الگوبرداری سود می برند از این بستر بهره مند می شوند تا رفتار اجتماعی را بیاموزند. البته باید توجه داشت که در شرایطی که کودکان و نوجوانان قرار دارند، باید کاری کرد تا آنان الگوها و دیگران مهم خوبی و شایسته ای انتخاب کرده و از آنان الگوبرداری کنند. اگر شرایط مناسبی فراهم نشود، ممکن است از دیگران مهم ناشایست جایگزین شود و فرآیند جامعه پذیری با اخلال و اختلال مواجحه شود.

روش الگویی از منظر آموزه های قرآنی مبتنی بر بیان شیوه شایسته الگوهای الهی است.(احزاب، آیه 21؛ ممتحنه، آیات 4 تا 6) ضرورت وجود اسوه به­خاطر لزوم راهنمایی امت و نمایش انواع مفاهیم و ارائه ملکات اخلاقی است که سبب ایجاد انگیزش در متربی است.(همان)

البته روش الگویی مبتنی بر برخی از اصول اساسی چون علم و آگاهی، عقلانیت و هدایت یافتگی است که بیان شد. این اصول اساسی راهنمای عمل مربیان است.

از نظر قرآن، ویژگی های الگو و متربی در حیطه های شناختی ، عاطفی و رفتاری مبتنی بر اصولی چون ایمان ، نفوذ معنوی و رفتار نیک است. خداوند پیامبر(ص) را به این ویژگی ها می شناساند و او را اسوه حسنه نیک مطلق معرفی می کند.(احزاب، ایه 21)

البته اسوه ها در موضوعات و حوزه های گوناگون تنها در برخی از افراد می تواند به شکل اجتماع و جمعیت یافته شود و بسیاری از اسوه ها این گونه نیستند. هم چنین از نظر قرآن، انواع اسوه در طیفی گسترده شامل اسوه­های فردی و جمعیِ شایسته و ناپسند معرفی شده­اند(تحریم، آیات 10 تا 12 و آیات دیگر)

هم چنین باید توجه داشت فرایند الگوبرداری امری تدریجی است که از تمایل به الگوبرداری تا عمل به آموزه را شامل می­شود.

روش الگوبرداری از منظر روانشناسی، مبتنی بر ارائه الگوهای انسانی است. تقلید، تکرار اعمال و رفتار دیگران است و نقش بسیاری در تبیین الگوبرداری و جامعه پذیری دارد که برخی از ابعاد آن گفته شده و می شود.

البته انسان از هر کسی تقلید نمی کند و الگوبرداری نمی کند، مگر آن که از نظر روان شناسی برای مقلد به عنوان دیگری مهم یا دیگران مهم باشد. برخی ویژگی های مؤثر الگو به حوزه ویژگی های روحی – روانی بستگی دارد چنان که برخی مشخصات ظاهری اسوه مربوط است که مردم تحت تأثیر جذابیت آن هستند.

هم چنین شیوه­های الگوبرداری شامل مشاهده الگو، عبرت­آموزی و نمادین است . البته چنان که گفته شد اسوه برداری و الگوگیری کارکردهای مثبت و منفی دارد که مربوط به اسوه و چگونگی انتخاب و معیارهای انتخاب است. تاثیر الگوبرداری محدود به حوزه اجتماعی نیست ، بلکه افزون بر حوزه اجتماعی و در راستای اصلاحی ، می تواند شامل حوزه های دیگر از جمله درمانی ، آموزشی و پرورشی و مانند آن ها باشد. هم چنین می تواند کارکرد منفی و نقش غیر سازنده ای نیز داشته باشد که از جمله آن ها نقش تقلید و الگوبرداری در ترویج رفتارهای ناشایست، مثل خشونت در میان افراد جامعه است.

عوامل و آثار تقلید ناپسند اجتماعی

چنان که گفته شد تقلید به دو دسته پسندیده و بلکه واجب و ناپسند و حرام دسته بندی می شود. خدا در آیات قرآنی اموری را به عنوان تقلید ناپسند شمرده و از آن پرهیز داده است.

تقلیدهایی که از نظر قرآن ناپسند است تقلید از افرادی چون : مشرکان و سران شرک و رهبران گمراه(بقره، آیات 166 و 167؛ احزاب، آیات 66 و 67؛ نوح، آیات 21 و 24)، مستکبران(ابراهیم، آیه 21)، نیاکان گمراه (بقره، آیه 170) و مانند آن ها است.

از نظر قرآن عوامل موثر در تقلید ناپسند اموری چون تعصبات قومی و خویشی و حزبی و مانند آن ها(بقره، آیه 170؛ مائده ، آیه 104 و آیات دیگر)، جهالت علمی و جهالت سفاهتی و بی خردی(اعراف، آیه 138؛ کهف، آیات 4 و 5)، رفاه زدگی و خوشگذرانی(زخرف، آیه 23)، شیطنت شیطان و ابلیس(بقره، آیات 168 و 170؛ لقمان، آیه 21) و مانند آن ها است که در آیات قرآنی بیان شده است.

این تقلید ناپسند آثاری در زندگی دنیوی و اخروی به جا می گذارد که برخی از آن ها عبارتند از:

  1. استکبار: تقلید کورکورانه موجب می شود تا شخص گرفتار تکبر درونی و استکبار در رفتار شود و نسبت به حق و آیات قرآنی واکنش منفی داشته باشد.(یونس، آیات 75 و 78؛ قصص، آیات 32 و 36 و39) با نگاهی به رفتار مستکبران به آسانی می توان دریافت که ایشان از عقل و نقل معتبر تبعیت نمی کنند و غرور و تعصبات قومی و قبیله ای و خودپسندی و مانند آن اجازه نمی دهد تا راه حق را بشناسند و از آن تبعیت و پیروی کنند. بنابراین، یکی از مهم ترین و بدترین آثار و بازتاب های تقلید ناپسند، رفتار نابهنجار اجتماعی و سیاسی نسبت به دیگران در قالب استکبارورزی و کشاندن دیگران به استضعاف است. بنابراین، حقوق دیگران را تضییع کرده و تباه می کنند و اجازه نمی دهند مستضعفان به حقوق طبیعی و قانونی خود دست یابند. این رویه در عملکرد سیاسی و اجتماعی مقلدانی از این دست به خود دیده و قابل ردگیری است.
  2. حق ناپذیری: تقلید کورکورانه موجب می شود تا شخص حق را با آن که می شناسد آن را نپذیرد و بدان توجه و عمل نکند.(یونس، آیات 75 تا 78؛ سباء، آیه 43)
  3. کفر و شرک: کفر و شرک اعتقادی نتیجه تقلید های کورکورانه و عدم پذیرش حق و برهان های عقلانی است.(بقره، ایات 165 و 170؛ اعراف، ایات 70 و 71 و 173؛ هود، آیات 61 و 62 و 87 و 109 و آیات دیگر)
  4. خرافه گرایی: پايبندى بى‌دليل به سنّتهاى جاهلانه پيشينيان، عامل گرايش جوامع به بدعتها و خرافات است.(مائده، آیات 103 و 104) بنابراین باید وجود خرافه گرایی در هر اجتماعی را بازتابی از تقلیدهای ناپسند و کورکورانه از نیاکان و دیگران دانست که بسیار خطرناک و موجب عقب افتادگی فکری و فرهنگی جامعه است.
  5. حسرت و خسران: کسی که تقلید کورکورانه و ناپسند دارد در نهایت گرفتار حسرت می شود؛ زیرا دست خالی است و سرمایه های خود را از دست داده است.( بقره، آیات 166 و 167؛ احزاب، آیات 66 و 67؛ نوح، آیات 21 و 24)
  6. آرزوی جبران: تقليد كوركورانه، در قیامت انسان را در شرایطی قرار می دهد که شخص آرزوى بازگشت به دنيا براى تبرّى از رهبران خود می کند، در حالی که چنین امری شدنی نیست.( بقره، آیات 166 و 167)
  7. بیزاری: تقلید ناپسند موجب می شود تا شخص وقتی با حقیقت مواجه شود، اعلان بیزاری کند و خود و دیگران را سرزنش کند؛ زیرا موجبات عذاب را برای او فراهم آورده است.(همان)
  8. عذاب اخروی: تقلید کورکورانه موجب عذاب اخروی است. ( بقره، آیات 166 و 167؛ احزاب، آیات 66 و 67؛ نوح، آیات 21 و 24؛ ابراهیم، آیه 21)
  9. اعراض از آیات قرآن: روى‌گردانى از پذيرش آيات الهى، اثر تقليد كوركورانه از نياكان است.(یونس، آیات 75 و 78؛ قصص، آیه 36؛ سبا، آیه 34) کسی که اهل تقلید است اصولا تابع تقلید است و از تعقل به دور و کاری به حق و باطل ندارد؛ زیرا ساختار زندگی اش بر اساس معیارهای حق نیست. از این رو، تنها معیاری که او را به موافقت یا عمل با امری وا می دارد تبعیت از نیاکان یا دیگران مهم است.
  10. اعراض از قوانین: یکی از آثار منفی تقلید کورکورانه اجتناب و اعراض از قوانین و مقرراتی است که بر اساس حق و با روش های عقلی و نقلی به دست آمده است. از این روست که اهل تقلید از شریعت اعراض می کنند وحاضر به پذیرش و عمل بر اساس مفاد آن نیستند.(بقره، آیه 170؛ مائده، آیات 103 و 104؛ لقمان، آیه 21؛ ص ، آیات 7 و 8)
  11. اعراض از توحید: به طور طبیعی اعراض از حق موجب اعراض از خدای تعالی و توحید محض و گرایش به شرک است. از این روست که اهل تقلید کورکورانه از توحید اعراض داشته و آن را نمی پذیرند.(اعراف، آیات 65 و 70 و 172 و 173؛ هود، آیات 61 و 62 و 84 و 87 و آیات دیگر)
  12. انکار معاد: اهل تقلید کورکورانه منکر معاد هستند.(قصص، آیات 32 تا 39) این انکار موجب می شود تا به هر گونه فسق و فجور آلوده شوند و هنجارشکنی کنند.(قیامت، آیات 1 تا 5)
  13. پیروی از شیطان: تقليد كوركورانه از نياكان، باعث پيروى از شيطان است(بقره، آیات168 و 170 ؛ لقمان، آیه 21)؛ باید گفت شیطان با عقلانیت و تعقل دشمن است و از قوانین و مقررات حق اجتناب می کند و اولیا و دوستان خویش را نیز به این سمت هدایت می کند.
  14. توجیه گناه: توجيه ناصواب كارهاى زشت، نتيجه تقليد از نياكان و تقلید های کورکورانه است.(اعراف، آیه 28) از این رو، به جای این که کارهای زشت و فحشاء را نادرست بشمارند و آن را بد بدانند، آن را زیبا جلوه داده و نابهنجارها را هنجار و ارزشی جلوه می دهند تا این گونه به کارهای زشت خویش ادامه دهند.
  15. گمراهی: گمراهی از راه راست و انتخاب مسیر و رویه نادرست در زندگی برایند و پیامد تقلید های کورکورانه است که باید از آن اجتناب کرد.(انبیاء، آیات 52 تا 54؛ لقمان، آیات 20 و 21 و آیات دیگر)
  16. مانع آزاداندیشی: تقليد كوركورانه از پدران، مانع آزادانديشى است. کسی که تقلید می کند هر گونه تغییر مخالف با تقلید را پذیرا نیست و به جنگ آن می رود. از این رو، دشمن افکار و اندیشه ها است و اصلا هیچ گونه تغییری را بر نمی تابد.(بقره، آیه 170؛ انبیاء، آیات 53 و 67)
  17. مانع استغفار: پيروى كوركورانه از گذشتگان ، مانع آمرزش‌طلبى در پيشگاه خدا و استغفار است؛ زیرا اصلا خطا را نمی پذیرد و آن را توجیه می کند و به خود اجازه نمی دهد تا آمرزش خواهی کند.(هود، آیات 61 و 62؛ نوح، آیات 1 و 10 و 21)
  18. مانع اصلاح: تقليد كوركورانه از نياكان، مانع اصلاح‌پذيرى است؛ زیرا اصلاحات بر اساس معیارهای عقلی و نقلی متقن انجام می گیرد و اهل تقلید جز معیار تقلید از نیاکان چیزی را نمی شناسند و نمی پذیرند. از این روست که تقلید ناپسند مانع جدی بر سر راه هر گونه اصلاحات است.(هود، آیات ‌87‌و‌88)
  19. مانع ایمان: تقلید کورکورانه با حق پذیری در تضاد است و بر همین اساس مقلدانی از این دست به تبعیت از عقل و نقل نمی روند و ایمان نمی آورند و بر همان طریقت گمراهی باقی می مانند.(اعراف، آیات ‌65‌و‌66‌و‌70‌و‌72؛ يونس، آیات ‌75‌و‌76‌و‌78)
  20. مانع پیروی از قرآن: از آن جایی که قرآن بر اساس معیارهای حق است به طور طبیعی اهل تقلید کورکورانه آن را نمی پذیرند و به آیات و احکام آن ایمان نمی آورند و از فلسفه و سبک زندگی آن تبعیت و پیروی نمی کنند.(بقره، آیه 170؛ مائده، آیه 104)
  21. مانع تاثیر حجت: حجت های الهی در اهل تقلید کورکورانه هیچ تاثیری ندارد و آنان با آن که حجت بر آنان تمام است بدان گرایشی نمی یابند و تحت تاثیر آن قرار نمی گیرند.(ابراهیم، آیات 9 و 10؛ قصص، آیات 32 و 36)
  22. مانع رشد: از مهم ترین عوامل مانع رشد فكرى و درك معارف الهى تقلید کورکورانه است؛ زیرا حاضر به شنیدن و متابعت از حق و عقلانیت و نقل معتبر نیستند و بر همان طریقت باطل باقی می مانند.(بقره، آیه 170؛ مائده، آیه 104)
  23. مخالفت با پیامبران: به طور طبیعی کسانی که تقلید کورکورانه داشته و از حق تبعیت نمی کنند، با پیامبران و اهل حق و اصلاحات درگیر شده و به مخالفت با آنان می پردازند.(مائده، آیه 104؛ ابراهیم، آیات 9 و 10)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا