اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

تفاوت معاشرت با افراد و اقشار مختلف جامعه

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

انسان ها از نظر سنی و علمی متفاوت هستند. در تنظیم و ساماندهی روابط اجتماعی با هر یک می بایست بر اساس شرایط و مقتضیات سنی و عملی و مانند آن عمل کرد؛ زیرا دور از ادب است که با عالمان و رهبران و استادان چنان کنیم که فرد عامی و کودکی رفتار می کنیم. هر چند که در اخلاق اجتماعی به تفصیل بر این نکته تاکید شده است که فضلیت انسانی و کرامت او می طلبد که رفتار یکسانی داشته باشیم؛ چرا که هر گونه که منش ما می طلبد ما رفتار می کنیم و با رفتار و کنش ها و واکنش های خویش در حقیقت شخصیت خویش را به نمایش می گذرایم، ولی باید توجه داشت که آداب به نکات و لطایف رفتاری ما توجه دارد. بنابراین، می بایست به گونه ای رفتار کنیم که دور از ادب و لطایف نباشد؛ زیرا اگر اخلاق به کلیات توجه دارد، ادب به جزئیات و نکات ریز و جزیی رفتاری ما اشاره می کند و می کوشد بهترین و کامل ترین نوع رفتاری را به ما بیاموزد.

قرآن و اسلام که برای اکمال و اتمام اخلاق از سوی خداوند فرستاده شده است،‌ به ما می آموزد که چون آداب،‌ لطائف و نکات ریز را در خود تحقق بخشیم و آن را در زندگی عمل به نمایش بگذاریم.

نویسنده در این مطلب بر آن شد تا با مراجعه به آموزه های قرآنی، بخشی از اتمام مکارم اخلاقی و محاسن آن را در حوزه معاشرت اجتماعی بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اتمام مکارم اخلاق در معاشرت اجتماعی

یکی از روایات معتبر و مشهور از پیامبر(ص) بر این نکته تاکید می کند که بعثت من برای اتمام مکارم و محاسن اخلاقی است. آن حضرت (ص) می فرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق و محاسنها؛ من جز برای اتمام مکارم اخلاقی و محاسن آن برانگیخته نشده ام.(بحار الانوار، ج ۶۶ ، ص ۴۰۵ ؛ و نیز ج 84 ، ص 325، حدیث 14 ؛ و نیز ج ۱۰۳، ص ۲۳۷)

خداوند نیز پیامبرش را به خلق عظیم می ستاید(قلم، آیه 4) که بیانگر تحقق همه مکارم و محاسن اخلاقی در تمامیت آن در خود آن حضرت (ص) می باشد بر همین اساس است که ایشان از سوی خداوند به عنوان اسوه حسنه و نیک و کامل برای همه بشریت معرفی شده است.(احزاب، آیه 21)

اتمام و تمامیت مکارم و محاسن اخلاقی به معنای توجه به همه نکات و لطایف ریز اخلاقی است که در اصطلاح از آن به آداب یاد می شود. آداب در حقیقت تحقق عینی و عملی فضایل اخلاقی در منش و کنش و واکنش های شخص با همه جزئیات و لطائف آن با توجه به مقتضیات و شرایط خود و دیگری است.

بر همین اساس است که آموزه های اسلامی در شکل وحی و روایات، به بیان جزئیات و لطائف معاشرت اجتماعی نیز پرداخته است تا این گونه آداب معاشرت را نیز به مومنان بیاموزد و بهترین و کامل ترین شکل معاشرت را با توجه به اشخاص و مخاطب بیان کند.

در آیات قرآنی، با توجه به شرایط سنی، علمی، جنسی و حتی مسئولیت ها و نقش های اجتماعی آنان و نیز از نظر اعتقادی و دوستی و دشمنی، از مومنان خواسته شده است که با دیگران معاشرت داشته باشند. از این رو، معاشرت با کودکان غیر از معاشرت با نوجوانان و جوانان و یا بزرگسالان است؛ چنان که معاشرت با مردان با معاشرت با زنان متفاوت خواهد بود و همین تفاوت ها را نیز می توان میان معاشرت با جاهلان و عالمان ردگیری و شناسایی کرد؛ چنان که معاشرت با دوستان خوب و بد یا خویشان مومن و کافر یا منافق و مانند آن متفاوت است.

خداوند در آیه 54 سوره انعام و 34 فصلت و نیز آیات 1 تا 5 سوره حجرات و آیه 22 سوره کهف بیان می کند که پیامبر(ص)‌تحت تعلیم مستقیم خداوند در کیفیت رفتار با مردم بوده است.

در آموزه های اسلامی به همه این تفاوت ها و ریزکاری ها و نکات لطیف و دقیق اشاره شده و از مومنان خواسته شده تا آن را از خدا(نور، آیات 27 و 28) و پیامبر(ص) بیاموزند و به کودکان خویش نیز تعلیم و آموزش دهند.(نور، آیات 58 و 59؛ لقمان، آیات 17 و 19)

به نظر می رسد که معاشرت میان افراد یک جامعه با توجه به سنخیت و تناسبی است که میان آنان وجود دارد. این همان معنای کبوتر با کبوتر، باز با باز،‌ کند هم جنس با هم جنس پرواز می باشد. از این روست که می فرماید، کسانی که کافر باشند، با اشخاص اغواگر و متناسب با روحیات و شخصیت خود معاشرت پیدا کرده و بدان ها مبتلا می شوند.(فصلت، ایه 25؛ و نیز مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 15)

به هر حال، در معاشرت های اجتماعی و هم نشینی با افراد می بایست به آداب آن متلزم بود تا روابط اجتماعی در سلامت کامل تحقق یابد و افراد از این معاشرت در بهترین شکل از آن بهره مند شوند؛ زیرا بهره گیری از اتمام مکارم و محاسن اخلاقی موجب می شود تا شخصیت انسانی به سوی متاله و ربانی شدن حرکت و در این چارچوب شکل گیرد. تاکید قرآن و آموزه های وحیانی اسلام بر آداب معاشرت از آن روست که آثار و تاثیرات مثبت و منفی شگرفی در شخصیت و سرنوشت انسان به جا می گذارد.(فصلت، آیه 25)

لزوم توجه به تفاوت ها در معاشرت

با توجه به آن چه گفته شد روشن می شود که می بایست در معاشرت به همه این تفاوت ها به عنوان آداب معاشرت توجه داشت؛ زیرا توجه به این تفاوت ها افزون بر این که شخصیت اجتماعی انسان را بهبود می بخشد و سازه های شخصیتی او را کامل تر می سازد، موجب می شود تا ارتباط وی با مردم در شکل مناسبی سامان یابد و آثار و برکات او در زندگی اش نمودار شود.

در این جا به بخشی از تفاوت های معاشرتی با گروه ها و طبقات سنی و اجتماعی و علمی و مانند آن پرداخته می شود تا این معنا روشن شود.

1. معاشرت با اهل باطل: یکی از آداب معاشرت که در قرآن به آن توجه داده شده است، مبتنی بر اصول اعتقادی است. تفاوت های اعتقادی عامل اصلی در تنظیم مناسبات و ارتباطات در اسلام مطرح است؛ زیرا این تفاوت ها موجب می شود که سبک زندگی افراد از هم متمایز شود. بر این اساس، لازم است که انسان مومن و جامعه ایمانی، روابط خویش را در چارچوب اعتقادات تنظیم نماید. از این روست که قرآن فرمان می دهد تا نوع تعامل مومنان با کافران،‌ مشرکان ،‌اهل کتاب و منافقان متفاوت باشد. بر همین اساس هر گونه معاشرت و هم نشینی میان مومنان و کافران و اهل باطل نه تنها توصیه نشده است بلکه به عنوان معاشرتی ناروا حرام دانسته و از آن نهی و بازداشته شده است.(مدثر، ایات 41 تا 45)

2. معاشرت با اهل کتاب: اهل کتاب به دو دسته حربی و غیر حربی معرفی می شوند. روابط میان مومنان و اهل کتاب حربی که ناروا و حرام و وعده آتش دوزخ بدان داده شده است،‌اما روابط با اهل کتاب غیر حربی می بایست به گونه ای باشد که ایشان به اسرار و رازهای جامعه اسلامی آگاه نشوند و روابط دوستانه و گرم نباشد به گونه ای که شخص از آنان تاثیربپذیرد و موجبات خروج از صف مومنان فراهم آید.(مائده، آیه 51) البته مسلمان می تواند از طعام و خوراکی اهل کتاب بهره برد و با آنان معامله داشته باشد(مائده، ایه 5؛ زبده البیان، ج 2، ص 798) مسلمانان در روابط با اهل کتاب غیر حربی مامور به عفو و مدار با آنان هستند(بقره، آیه 109) ولی اگر اهل کتاب افراد استهزاگر باشند و عقاید و رفتار مسلمانان را به تمسخر گیرند، هر گونه معاشرت با آنان ممنوع است.(مائده، آیات 57 و 58) چرا که بغض و کینه برخی از اهل کتاب نسبت به مسلمانان خود مانع جدی در معاشرت و روابط دوستانه با آنان است.(آل عمران، ایات 113 تا 119)

3. معاشرت با بدعت گزاران: در هر جامعه ای گروه هایی هستند که بر خلاف نص قانونی و رسمی، قوانین و مقررات دیگری را وضع می کنند که بر خلاف نص قانونی می باشد. اینان به عنوان بدعت گزار شناخته می شود. از نظر آموزه های قرآنی، هر گونه معاشرت با بدعت گزاران و قانون سازانی که به تخریب اعتقادات و گفتمان رسمی جامعه می پردازند ممنوع است. از این روست که خداوند هر گونه معاشرت را با سامری جایز ندانسته است و برای قطع هر گونه معاشرت وی با جامعه اسلامی آن زمان، وی را تبعید کرده است.(طه، ایات 88، 95 و 97) از آیه 140 سوره نساء نیز بر می آید که معاشرت با بدعت گزاران و گناهکاران حرام و ممنوع است.(التبیان، ج 3، ص 362)

4. معاشرت با بیگانگان: بیگانگان به معنای کافران و دشمنان، افرادی هستند که ارتباط با آنان می تواند جامعه اسلامی را با خطر مواجه سازد. از این روست که خداوند هر گونه معاشرت و روابط دوستانه با بیگانگان را ممنوع و حرام کرده است.(آل عمران،‌آیه 118) البته اگر شرایط اقتضا کند که روابط موجود باشد، این روابط هرگز نمی بایست صمیمانه و دوستانه باشد به گونه ای که آنان از موقعیت و وضعیت و اسرار مسلمانان و جامعه اسلامی آگاه شوند؛ زیرا این گونه معاشرت ها می تواند زمینه ساز اخلال در جامعه و نفوذ آنان در جامعه اسلامی باشد.(همان)

5. معاشرت با بردگان و خدمتکاران: در تعامل و معاشرت با بردگان و خدمتکاران افزون بر حفظ حریم ها و حرمت می بایست به این نکته توجه داشت که معاشرت نمی بایست دور از احترام نسبت به آنان باشد. بنابراین،‌ تلاش شود که معاشرت نیکو و همراه با احترام نسبت به آنان انجام گیرد. (یوسف، آیات 17 تا 21) از آیات 60 تا 64 سوره کهف بر می آید که خوردن غذا با خدمتکاران و بردگان امری ارزشمند است؛ زیرا بنابر برخی از تفاسیر مراد از جوان در این آیات خدمتکار حضرت موسی (ع) بوده است. در ادبیات عربی به شخص خدمتکار گرچه پیر باشد فتی و جوان خطاب می شود.(التبیان، ج 7، ص 68)

6. معاشرت با خویشان: در معاشرت با خویشان مانند همه افراد دیگر آن چه اساسی و اصل است، توجه به اعتقادات و اعمال است. بر این اساس، روابط با خویشان همانند هر گروه دیگر می بایست در این چارچوب تعریف و ساماندهی شود. از خویشان کافر و ناباب و فاسق پرهیز شود. هر چند که در آیه 21 سوره رعد و 26 سوره اسراء، بر معاشرت و هم نشینی با خویشان تاکید و توصیه شده است، ولی در آیات دیگر این چارچوب مورد تاکید قرار گرفته است که نمی توان مدعی ایمان شد در حالی که با خویشان کافر و دشمن معاشرت داشت.(مجادله، آیه 22) بنابراین، معاشرت با خویشان زمانی مطلوب و رواست که از اهل ایمان باشند. در این معاشرت ها نیز می بایست برخورد محترمانه و نرم و دلپذیر حتی با خویشانی داشت که خواهان چیزی از ارث می شوند(اسراء، ایات 26 و 28 ؛ نساء، آیات 8 و 9؛ توبه ، آیه 23) پس در معاشرت با خویشان مسلمان و مومن بسیار می بایست نرمی و محترمانه برخورد کرد. اگر این خویشاوندی در سطح برادری باشد می بایست آداب به شکل بهتری و نیکوتری مراعات شود.

7. معاشرت با جاهلان: جاهل در فرهنگ قرآنی به دو معنای فاقد عقل و فاقد علم آمده است. البته بیش ترین کاربردها این واژه نسبت به کسانی است که از عقل خویش بهره نمی گیرند و آن را دسیسه و دفن کرده اند. از این روست که در اصول کافی باب عقل و جهل وضع شده تا جهل را در برابر عقل تبیین کند. از نظر قرآن، کسانی که ایمان نمی آورند، انسان های فاقد عقل و جاهل می باشند. در برخورد با این افراد جاهل که مردمانی بد زبان و زشت کار می باشند و هیچ گونه هنجارها را نمی پذیرند و به هیچ ارزش و آدابی پای بند نیستند، می بایست با خوش گفتاری، برخورد نیک و سعه صدر برخورد کرد. (مریم، آیات 43 و 47؛ قصص، ایه 55) چنین شیوه ای می تواند هم آنان را بیدار کند و هم از شرور و آفات بی عقل آن در امان ماند. جاهلان علمی و عقلی، رفتارهای نامناسبی دارند،‌هر گونه کوتاهی در حوزه اخلاق علمی و رفتاری می تواند آنان را گستاخ تر کرده و زمینه بی احترامی مومن را فراهم آورد. خداوند گاه به مومنان توصیه وهشدار می دهد که به خدایان باطل جاهلان اهانت نکنید تا آنان به خداوند اهانت روا ندارند. در آیه 63 سوره فرقان خداوند به مومنان توصیه می کند در پاسخ اهانت های کافران و جاهلان با آنان دهن به دهن نشد بلکه با احترام و گفتن سلام از ایشان دوری گزید و آنان را در موقعیتی قرار داد که دیگر نتوانند به اهانت و توهین اقدام کنند.

8. معاشرت با والدین(پدر و مادر): هر چند که در همه معاشرت ها اصل اساسی مبتنی بر اعتقادات است، ولی در روابط با والدین و معاشرت با ایشان، نکته ظریفی مورد توجه قرار گرفته است. به این معنا که حتی اگر والدین کافر بودند نسبت به آنان احسان روا داشته شود و کلمه و سخن آزار دهنده ای چون اف به آنان گفته نشود. اما این بدان معنا نیست که انسان حتی زمانی که این معاشرت موجب فریفتگی انسان به کفر آنان می شود و یا زمینه انجام فسق و مانند آن را فراهم می آورد ادامه یابد، بلکه لازم است در صورتی که انسان فریفته به کفر آنان می شود و یا زمینه ساز رفتارهای نامناسب و یا افشای اسرار مسلمان یا جامعه ای اسلامی می شود می بایست از این گونه معاشرت ها پرهیز کرد.(توبه، آیه 23) از نظر قرآن معاشرت با والدین کافر نمی تواند با روحیه ایمان و آخرت طلبی فرزند سازگار باشد؛ بنابراین لازم است که این معاشرت ها محدود یا حتی در برخی از مواقع قطع شود.(مجادله، آیه 22؛ نیز التحریر و التنویر، ج 6، جزء 10، ص 150 و نیز کشاف، ج 4، ص 297)

9. معاشرت با دوستان: دوستان به دو دسته خوب و بد دسته بندی می شوند. از نظر قرآن انسان موجودی اجتماعی است و از نظر عاطفی نیازمند دوستانی است که با آنان معاشرت داشته باشد. اما می بایست در انتخاب دوست توجه داشته باشد و با هر کسی معاشرت نکند. در قرآن آمده است که انسان با دوستان مومن خود در قیامت نیز معاشرت خواهد داشت(زخرف، ایات 66 و 67) اما با دوستان ناباب می بایست ترک معاشرت کند؛ زیرا این معاشرت تاثیر جدی در سرنوشت و زندگی او خواهد گذاشت و سعادت و شقاوت او را تعیین می کند.(صافات، ایات 40 تا 57 و نیز فرقان، ایات 27 تا 29 و آیات دیگر)

10. معاشرت با زنان و جنس مخالف: هر چند که معاشرت با جنس مخالف به دو شکل محرم و نامحرم تعریف شده است، ولی در آیاتی از جمله 229 و 231سوره بقره از مومنان خواسته شده تا در معاشرت با جنس مخالف از نامحرم، در چارچوب عرف پسندیده و شناخته شده جامعه اسلامی عمل شود. بر این اساس، هر گونه معاشرت بیرون از چارچوب عرف و معروف ناروا دانسته شده است. از آن جایی که معاشرت در حد اختلاط میان زنان و مردان زمینه ساز بی عفتی و فساد اخلاقی و جنسی می شود(احزاب، ایه 53) از معاشرت ها و مراودات بی مورد نهی شده است.(یوسف، ایه 30) و در صورت نیاز به معاشرت های معروف و شناخته شده، لازم است که همراه با حجاب و عفت باشد تا زمینه پاکیزگی و سلامت قلب فراهم شود (احزاب، ایه 53) و در هنگام سخن گفتن نیز به گونه ای عمل شود که تحریک آمیز نباشد و مرد و زن از هر گونه گفتار هوس انگیز و تحریک کننده اجتناب ورزند .(احزاب، ایه 32) بنابراین، فرستادن جملات عاشقانه و پیام های کوتاه از طریق ابزارهای کنونی نیز که موجب تحریک جنسی و هوس انگیز می باشد باید پرهیز کرد. البته خداوند در آیاتی از جمله 69 تا 72 سوره هود و 24 و 29 سوره ذاریات معاشرت زنان و وبا مردان با پذیرایی و گفت و گوی متعارف و پسندیده را جایز و روا دانسته است،‌ولی نمی بایست هر گز در این معاشرت ها از حد نیاز و مجاز و عرف خارج شد.

11. معاشرت با رهبران: در معاشرت با رهبران می بایست بسیار مراعات آداب کرد و از هر گونه کاری که به دور از ادب و احترام باشد پرهیز کرد. از این روست که خداوند توجه به آداب معاشرت و رعایت آن را در برخورد ودیدار با حاکمان و رهبران دینی را که دارای جایگاه ویژه ای هستند لازم و ضروری دانسته است(حجرات، آیات 2 تا 7) و در آیه 63 سوره نور نیز خواهان نگهداری حرمت و احترام رهبری جامعه اسلامی و مراعات آداب در معاشرت با آنان شده است و آن را امری لازم و پسندیده و بایسته دانسته است.

12. معاشرت با گناهکاران و بدکاران: هر گونه معاشرت با ظالمان و ستمگران ممنوع و حرام است.(انعام، آیه 68) اما معاشرت با فاسقان امری ناخوشایند است و اگر مومنی با فاسقی معاشرت دارد می بایست مراعات احتیاط و هوشیاری را کند؛ زیرا این معاشرت ها تاثیر منفی به جا می گذارد و آدمی را نسبت به هنجارشکنی بی تفاوت می سازد.(مائده، آیات 25 و 57 و 59 و ججرات، ایه 6) اما معاشرت با مجرمان و گنهکاران حرام و ممنوع است.(نساء، آیه 140) هم چنین معاشرت با منافقان و استهزاکنندگان مومنان نیز حرام و ممنوع است.(همان)

13. معاشرت با همسر: معاشرت با همسر می بایست در چارچوب مهر و محبت و مبتنی بر احسان و نیکوکاری باشد.(نساء، ایات 19 تا 21)

14. معاشرت با مترفان: معاشرت با مترفان و روابط نزدیک با آنان مورد مذمت و ملامت خداوند در قرآن قرار گرفته است.(کهف، ایه 28)

در آیات قرآنی درباره معاشرت با گروه های دیگر اجتماعی نیز مطالبی بیان شده است که از جمله می توان به معاشرت با همسایگان و مهمانان و موارد دیگر اشاره کرد. از آن جایی تفصیل کامل و جامع همه مطالب و مسایل این حوزه دراین مقال نمی گنجد به همین مقدار بسنده می شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا