اجتماعیسیاسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

تعین ولایت خداوند در ولایت معصوم

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

ولایت یکی از محوری ترین موضوعات اسلامی در کنار توحید و معاد است؛ زیرا ولایت تحقق حق ازلی و ابدی خداوند بر آفریده هاست که در اشکال گوناگون خود را بروز می دهد. به این معنا که از ولایت محبت تا ولایت صاحب اختیاری بیانگر مالکیت و ربوبیت الهی بر آفریده هایش است.

به سخن دیگر، از حقوق آفریدگاری و پروردگاری، ولایت بر آفریده هاست و خداوند تنها مالک حقیقی و ولی واقعی بر موجودات است. این ولایت مجوز و موجب هر گونه تصرفات الهی در آفریده ها و خاستگاه و منشای حقوق الهی بر آن ها از جمله حق تشریع است.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا ضمن تبیین ولایت الهی بر آفریده ها، ولایت برخی از انسان ها را در این چارچوب بر پایه آموزه های وحیانی قرآن تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذارنیم.

ولایت، حق انحصاری خداوند

ولایت با فتحه واو به معنای نصرت و به کسر آن، به معنای سرپرستی است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 885؛ التبیان، شیخ طوسی، ج 7 ، ص 49 ذیل آیه 44 سوره کهف)

البته برخی هر دو را به معنای نصرت دانسته اند. اما اسم ولی از این واژه در معانی چندی چون ناصر، متولی امور، عالم، دوست(لسان العرب، ابن منظور، ج 15، ص 400 تا 404؛ المصباح المنیر،‌ فیومی، ج 1 و 2، ص 672) یار، سرپرست، اختیادار و مانند آن به کار رفته است.(نثر طوبی، شعرانی، ج 2، ص 582)

هم چنین از همین ریشه، واژه مولی، در معانی نصرت دهنده، یاری دهنده، کارساز، صاحب اختیار و مانند آن به کار برده شده است.

بیش ترین کاربردهای این واژه در سرپرستی و محبت و دوستی است. آن چه در این جا مورد نظر است معنای نخست یعنی سرپرستی و صاحب اختیار است.

خداوند به صراحت در آیاتی از جمله 14 سوره انعام و نیز آیه 9 سوره شوری،‌ولایت و سرپرستی بر موجودات و آفریده ها را تنها شایسته خود می شمارد. بنابراین، تنها خداوند مستحق ولایت بر آفریده هاست نه غیر او.(مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 34؛ زاد المسیر، ج 4، ص 211)

بر این اساس، همه موجودات به حکم آفریده بودن، تحت ولایت سرپرستی و صاحب اختیاری خداوند است و هیچ موجودی را نرسد که صاحب اختیار و ولی خداوند به این معنا باشد. از این روست که به صراحت در آیه 111 سوره اسراء، خود را از داشتن هر گونه ولی و سرپرست و صاحب اختیار،‌ پاک و منزه می داند و کسی را نرسد که بر خداوند به این معنا ولایت داشته باشد.

ویژگی ها و دلایل ولایت انحصاری خداوند

ولایت الهی دارای ویژگی هایی است که در آیات قرآنی به آن ها پرداخته شده است. از جمله این ویژگی ها می توان به ولایت انحصاری و یگانگی و بدون معارض بودن آن اشاره کرد.(رعد، آیه 16؛ احقاف، ایه 32)

بنابراین خداوند تنها ولی موجودات و آفریده های هستی از جمله موجودات آسمان و زمین است.(رعد، آیه 16 و سجده، ایه 4) این ولایت دارای علل و دلایل چندی از جمله خالقیت و آفرینش موجودات و تامین نیازهای آنان(انعام، آیه 14 و رعد، آیه 16 و شوری، آیات 9 و 11 و 32)، خلقت آسمان و زمین و قرار دادن زوج بر همه موجودات از جمله انسان ها(همان) مالکیت بر همه هستی از آسمان و زمین(شوری، آیات 9 و 12)، یکتایی و یگانگی خداوندی(همان و نیز شوری، آیات 9 و 11)، صمدانیت و بی نیازی (انعام، ایه 14)، علم مطلق الهی بر همه هستی (کهف، آیات 26 و 50 و 51 ؛ شوری ، آیات 9 و 11)،سمیع و بصیر بودن و احاطه علمی و عملی برهستی(شوری، ایات 9 و 11) ، قدرت و توانایی بر هر کاری(کهف، آیات 26 و 50 و 51 ؛ شوری ، ایه 9)، رحمت بی کران و بی پایان(شوری، ایه 28)، نفع رسانی خداوند به همه موجودات هستی(رعد، آیه 16)، محبت و دلسوزی خداوند به آفریده ها (کهف، آیه 50)، اقتدار بر رساندن هر گونه خیر و شر(انعام، آیات 14 و 17)، قدرت خداوند بر دفع ضرر و زیان از موجودات(رعد،‌آیه 16)، ‌توان بر رفع اختلافات(شوری، آیه 9 و 10)، قهاریت خداوند(رعد، آیه 16)، پایداری و بقای ولایت در دنیا و آخرت(یوسف، ایه 101 ؛ فصلت، آیه 31)، عدم محدودیت ولایت خداوندی به زمان و مکان(همان)،‌ ولایت مطلق و عزت مدار و به دور از ذلت و کاستی(اسراء، آیه 111)، ولایت همراه با قدرت و شوکت(همان) و مانند آن می باشد.

از دلایل و عللی که خداوند برای ولایت انحصاری خود بر شمرده است،‌می توان ویژگی ها ولایت الهی را نیز به دست آورد. با این همه برخی از این موارد خاص در این جا اشاره می شود تا دایره ولایت و خصوصیات آن به شکل بهتری دانسته شود.

از جمله ویژگی های ولایت خداوندی، بقا و پایداری آن در دنیا و اخرت(یوسف، ایه 101 ؛ فصلت، آیه 31)، عدم محدودیت(همان)،‌ عامل اعتصام و وحدت(حج،‌آیه 78) دافع ضرر و مصیبت (شوری، ایات 30 و 31 و آیات دیگر)، عامل رعب و وحشت در کافران(آل عمران، آیات 150 و 151)، ولایت کافی و مکفی(نساء، آیه 45)، ولایت حقیقی نه اعتباری (انعام، آیه 62؛ یونس، آیه 30؛ کهف، آیه 44) ولایتی برخاسته از رحمت(شوری، آیه 8)، ولایتی شامل در تمام امور تکوینی و تشریعی(انعام،‌آیات 57 و 62؛ یوسف،‌آیات 40 و 67) همراه با قدرت و شوکت(اسراء، آیه 111) بی رقیب و شریک(رعد،‌آیه 16 ؛‌کهف، ایات 26 و 50 و 51 ؛‌سجده،‌ایه 4) می باشد.

از آن جایی که ولایت الهی، ولایت حقیقی و انحصاری است به گونه ای که رقیب و شریکی و معارضی برای آن نمی ماند و در یک کلمه ولایت خداوندی ،‌ولایت قهاری است، انسان ها می بایست تنها متوجه این ولایت باشند و خود را تحت سرپرستی خداوند قرار دهند و به هیچ وجه از ولایت او بیرون نرود و ولایت طاغوت را نپذیرند، هر چند که قدرت بر خروج از ولایت خداوندی در حقیقت ندارند(شوری، ایات 30 و 31؛ احقاف، ایه 32) پس در هر کاری می بایست خداوند را را مرجع قرار دهند و اختلافات و مشکلات و مسایل خود را تحت ولایت خداوندی حل و فصل نمایند.(شوری، آیات 9 و 10)

کسانی که از ولایت قهری خداوند بخواهند بیرون بروند، هر چند که نمی روند و در باطن ولایت خداوندی بر آنان جاری است؛‌ اما در ظاهر گرفتار ولایت طاغوت می شوند که ایشان را به سوی گمراهی هدایت می کند. از این روست که خداوند به انسان مرید و مختار گوشزد می کند که ولایت خداوندی را در ظاهر و اختیار نیز انتخاب کنند؛ زیرا خروج اختیاری از ولایت خداوندی به معنای ورود به ولایت طاغوت است؛ هر چند که شخص مدعی عدم ولایت دیگری چون طاغوت باشد.(بقره، آیه 257)

البته ولایت قهری خداوند برای بسیاری از انسان ها پوشیده است؛ زیرا بر خلاف فطرت عمل کرده و آن را دسیسه و دفن می کنند. این گونه است که ظواهر بر ایشان جلوه دیگری می کند و حقیقت ولایت الهی بر آنان پوشیده می ماند و تنها در قیامت است که بسیاری از انسان ها پی به ولایت مطلق و کلی و فراگیر و انحصاری خداوند می برند.(کهف،ایه 44 ؛ مجمع البیان، ج 5 و 6، ص 729 ؛ و نیز جامع البیان، ج 9،جزء 15، ص 312)

آثار ولایت خداوندی

با نگاهی به دلایل و ویژگی های ولایت خداوندی می توان آثار این ولایت را در دنیا و آخرت و نیز در زندگی مادی و معنوی خود و دیگر آفریده های هستی به عیان مشاهده کرد. با این همه خداوند به برخی از آثار این ولایت در حوزه های خاص که از اهمیت ویژه ای برای انسان برخوردار می باشد،‌اشاره می کند.

از جمله آثار این ولایت را خداوند در آیات 61 و 62 سوره انعام، حیات و مرگ موجودات از جمله انسان ها می داند. به این معنا که خداوند خالق و مالک هستی، از این اختیار برخوردار می باشد که به موجودات جان بخشد و جان بگیرد. بنابراین، مرگ و حیات موجودات از جمله انسان ها در دست خداوند و تحت اختیار و ولایت اوست.

از دیگر جلوه های اساسی و مهم ولایت خداوندی ، مساله محاسبه و سنجش اعمال در دنیا و به ویژه آخرت و حسابرسی و پاداش و کیفر آن است. خداوند به سبب ولایت کامل و مطلق، همه اعمال موجودات به ویژه انسان ها را می داند و به سرعت در قیامت آن ها را محاسبه می کند و پاداش می دهد.(همان)

از دیگر آثار ولایت انحصاری و مطلق خداوندی، حق تشریع و قانونگذاری است. در حقیقت تنها خداوند حق تصرفات تکوینی و تشریعی را دارا می باشد و از این حق برخودار است که برای مردمان قانون وضع کرده و بر اساس عمل و یا ترک آن از سوی بشر ،‌ایشان را مواخذه ومجازات نماید. بنابراین، حق ولایت الهی، تنها مجوز تشریع و قانون گذاری است.(حج، ایه 78 ؛ تحریم، ایه 2)

هم چنین از جلوه های ولایت و آثار آن می توان به رحمت الهی در حق موجودات به ویژه انسان ها اشاره کرد که با فرو فرستادن باران، زندگی و حیات را تضمین می کند و ایشان را به آسایش و ارامش می رساند. از این روست که خداوند تاکید خاص و ویژه ای بر تنظیم معیشت انسان ها از طریق نزول باران دارد.(شوری، آیات 27 و 28)

این ها تنها گوشه ای از آثار ولایت الهی است. از همین آثار یاد شده می تواند حقیقت ولایت الهی و گستره و دامنه نفوذ و اثار آن را شناخت.

تعین ولایت الهی در ولایت معصوم

ولایت الهی در ولایت معصوم (ع) تعین و تشخص می یابد. این بدان معناست که ولایت انسان های کامل که ما از آن ها به معصوم یاد می کنیم، تشخص وتعین یابی همان ولایت خداوندی است که به حکم خلافت به آنان داده شده است.

به سخن دیگر، خداوند همان گونه که از بطون در آمده و در الله تعین و تشخص یافته است،‌ در انسان کامل و معصوم تعین می یابد. از این روست که حضرت ختمی مرتبت (ص) را تعین اول گفته اند؛ زیرا نسبت او با خداوند نسبت تدنی و تدلی است که قاب قوسین او ادنی(سوره نجم) کم ترین جلوه آن است. این بدان معنا خواهد بود که انسان کامل را نسبتی خاص با خداوند است. البته در میان انسان های کامل و معصوم، انوار چهارده معصوم(س) از ویژگی خاصی برخوردار می باشد؛ زیرا پیامبر(ص) که تعین اول است،‌امیرمومنان علی (ع) نفس او است.( آل عمران، ایه 61)

خداوند خلافت خود را به انسان کاملی چون پیامبر(ص) بخشید؛ زیرا ایشان متاله در تمامیت کمال هستند و خداوندی در ذات ایشان جلوه و مظهریت یافته است. از این رو، ولایت ایشان همان ولایت خداوندی است. خداوند به صراحت در آیاتی از جمله آیه 132 سوره آل عمران،‌ولایت پیامبر(ص) را عین ولایت خویش معرفی می کند بی آن که اطاعت را تکرار کند. هم چنین در آیات 55 و 56 سوره مائده، ولایت پیامبر(ص) و چهارده معصوم(ع) را عین ولایت خویش می داند. در حقیقت ولایت الهی ،‌ در ولایت چهارده معصو(ع) تعین و تشخص می یابد.

این که خداوند در آیه 92 سوره مائده واژه اطاعت را تکرار می کند،‌تنها برای بیان این مطلب است که ولایت خداوندی، ولایت بالذات و ولایت پیامبر(ص) و معصومان(ع) ولایت مظهریت است تا کسی در دام وحدتی نیافتد که پیامبر(ص) را خدا داند؛‌ بلکه همواره این معنا حتی در مقام فنا نیز می بایست مورد توجه باشد که تفاوت میان متاله و الله در همان عبودیت متالهان است: «نزلونا عن الربوبيه و قولوا فينا ما شئتم؛ را از مقام ربوبیّت و پروردگارى پایین بیاورید و دیگر هر چه مى خواهید درباره ى ما بگویید، به هر کجا که برسد» (نگاه کنید: بحارالانوار، ج 25، ص 279، 383، 289؛ ج 47،ص 68 و 148؛ احتجاج، ج 2، ص 438؛ بصائر الدرجات، ص 241 )

امیرمومنان علی(ع) نیز می فرماید: إیّاکُم وَ الغُلو فینا قُولوا إنّا عَبیدٌ مَربوبونَ وَ قُولوا فی فَضلِنا ما شِئتُم؛ درباره ما غلو نکنید، ما را بندگان پرورش یافته (حق تعالی) بدانید آنگاه در فضلیت ما هر چه خواستید بگویید.( بحارالانوار ، ج10 ، ص92)

به هر حال، ولایت چهارده معصوم(ع) همان مقام مظهریت در ولایت الهی است و ولایت خداوندی در ولایت ایشان تجلی و ظهور یا تعین و تشخص می یابد. از این روست که ولایت ایشان در تکوین و تشریع اثبات شده است.

لزوم پذیرش ولایت معصوم(ع)

برپایه علل و عوامل و ویژگی های ولایت الهی و تعین و تشخص آن، می توان علت پذیرش ولایت معصوم را دانست.

عقل و شرع به آدمی می آموزد که ولایت الهی را بپذیرد. از این روست که خداوند ولایت خود را به عقل و فطرت انسان مستند می سازد. به این معنا که عقل انسانی همان گونه که حکم به معبودی خداوند می کند، حکم به ولایت او می کند.

اصولا عقل و شریعت اسلامی هماهنگ است. خداوند در آیه 14 سوره انعام به این هماهنگی اشاره می کند. در این آیه جمله" انی امرت" دلالت بر فرمان تشریعی خداوند دارد و ضرورت تسلیم در برابر او را می رساند و جمله "اغیر الله اتخذ " نیز اشاره به حکم عقل دارد؛ لذا عقل و شرع به طور هماهنگ دلالت بر ضرورت پذیرش ولایت خدا دارد.

این ولایت الهی،‌ مقتضی ولایت معصوم(ع) است. از این روست که خداوند قبول ولایت خود را مستلزم پیروی از قرآن مجید و اطاعت از پیامبر(ص) می داند.(اعراف، آیه 3 ؛‌آل عمران، ایه 132 و مائده،‌آیات 55 و 56 و 92)

از آیات بسیاری این معنا استنباط می شود که انسان های کامل به سبب متاله شدن و رسیدن به مقام خلافت الهی، از مظهریت ربوبیت بهره مند می شوند که از مظاهر این مظهریت در ربوبیت، ولایت آنان است. از این روست که خداوند از ولایت پیامبرانی چون ابراهیم(انعام،‌آیات 83 و 89) ،‌اسحاق، اسماعیل، الیاس، الیسع ، سلیمان(همان )و دیگران نام یاد می کند؛ زیرا ولایت ایشان همان مظهری از ولایت الهی است.

در این میان هر که در متاله بودن به تمامیت و کمال می رسد، در مظهریت اولویت می یابد. از این روست که خداوند ولایت پیامبر(ص) و به تبع ولایت چهارده معصوم(ع) را در اولویت قرار می دهد و می فرماید: النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ( احزاب، ایه 6)

بر این اساس، ولایت معصوم که از آن به اولوالامر در آیه 59 سوره نساء از آن یاد شده،‌ ولایت کامل و غیر منفک از ولایت خدا و رسول (ص) معرفی شده است.

شرایط ولایت

با توجه به این که ولایت در انسان ها،‌ ولایت مظهریت است،‌ شخصی به عنوان ولی الله شناخته می شود که متاله و از ویژگی های ولایت الهی برخوردار باشد. در حقیقت علل و دلایلی که ولایت خداوندی را موجب شده به شکلی در مرتبه مظهریت در این مظاهر ولایت وجود داشته باشد.

ازاین روست که در شرایط ولی الله شرط اصلی و اساسی متاله بودن است. تا انسانی خدایی نشده باشد،‌نمی تواندمظهریت در ولایت یابد. بر این اساس همه شرایط از اسما و صفات الهی می بایست در شخص تحقق یابد تا ولی الله شود.

خداوند در آیاتی به صراحت به برخی از این ویژگی ها به سبب برجستگی خاص اشاره کرده است. از جمله این شرایط و ویژگی ها می توان به قدرت و توانایی(بقره،‌آیات 246 و 247؛ شوری، آیه 9)، علم و آگاهی(همان و نیز کهف، آیات 50 و 51؛ انبیاء، آیات 77 و 79 ؛‌نمل ، ایه 40) ،‌اطاعت کامل از خداوند در تکوین و تشریع(نساء،‌آیه 59 و مائده ،‌آیات 55 و 56 و 92) و مانند آن اشاره کرد.

ولایت متالهان چون پیامبر(ص) و امیرمومنان علی(ع) از این رو امری ثابت در پیشگاه خداوندی است.(مائده،‌آیه 55 و نیز مجمع البیان، ج 3 و 4، ص 324) این ولایت مظهری همانند رسالت و امامت از متقضیات ربوبیت الهی بر انسان است.(مائده ، ایه 67)

هم چنین از آیات 3 و 67 سوره این معنا به دست می آید که ولایت مظهری،‌ کمال و تمام دین است و اگر کسی این ولایت را بپذیرد در حقیقت خود در مسیر کمالی قرار گرفته و متاله شدن برای او شدنی است.

سخن در باره ولایت الهی و ولایت متالهان از معصومان به ویژه چهارده معصوم(ع) در آموزه های قرآنی بس بسیار است و مجال پرداختن به همه آن ها در این فرصت کوتاه نیست؛ از این رو به همین مقدار در این مقال بسنده می شود و بقیه مطالب و مسایل در این بحث به فرصتی دیگر واگذار می گردد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا