اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیمعارف قرآنی

قرآن و آسيب شناسى منکرى به نام "رشوه"

f_briberyیکی از ناهنجار های اجتماعی که از نظر حقوقی و اخلاقی نیز جرم و ناپسند شمرده می شود مساله رشوه است. رشوه در زبان عربی به مالی گفته می شود که شخص به قاضی، حاکم، مسئولان امور و یا هر صاحب نفوذی می دهد تا به نفع او وارد مساله شود. (المصباح ج1 و 2ص228) این مساله از آن جایی که برای تاثیر در امری بیرون از چارچوب های قانونی انجام می شود، آثار و تبعات اجتماعی خطرناکی در پی دارد.

آثار و پیامدهایی که امنیت روحی و روانی جامعه را از یک سو به خطر می اندازد و از سوی دیگر قوانین جاری و اصول پذیرفته شده و هنجارهای اجتماعی را تضعیف کرده و به چالش می کشاند. در نتیجه جامعه در مسیر انحطاط قرار می گیرد و از رسیدن به اهداف خویش باز می ماند و یا دست کم از آن دور شده و با بحران های متعددی رو به رو می شود. نوشتار حاضر تلاش دارد تا از زاویه دیگر به مساله رشوه بنگرد و نگرش قرآن را در مورد این منکر اجتماعی بازخوانی کند که با هم آن را از نظر می گذرانیم.

چیستی ماهیت رشوه
قرآن در آیه 188 سوره بقره مساله رشوه را به عنوان امر نابهنجار در حوزه عمل اجتماعی مطرح می سازد. از نظر قرآن اموری که موجب می شود تا شخصی به پرداخت رشوه اقدام کند نمی تواند امری هنجاری و قانونی باشد و در اصل شخص می کوشد تا با رشوه دادن، قانون را دور بزند و یا مجریان را به اعمال ضدقانونی وادار کرده و بدان سو بکشاند.
مهم ترین عاملی که موجب می شود تا شخص رشوه دهد امور مالی و کسب درآمدهای نامشروع است. در حقیقت عامل مالی، انگیزه بیش ترین رشوه دهی هاست. از این رو قرآن هدف عمده و اساسی رشوه دهی را خوردن اموال دیگران از راه باطل و نامشروع و غیرقانونی برمی شمارد. این مساله به ویژه در حوزه اموال عمومی بسیار اتفاق می افتد. به این معنا که برخی از صاحب منصبان و کسانی که دستشان برای تصرف در اموال عمومی باز است با سوء استفاده می کوشند تا بخش بیش تری را در اختیار گیرند. از این مساله گاه به سوء استفاده از قدرت نیز تعبیر می شود؛ زیرا آنان برای دست یابی به اموال بیش تر و بهره گیری از آن از مقام خود سود می جویند. استفاده نادرست از قدرت به این معناست که شخص از اعتبار و جایگاه اجتماعی و نقش خود در حوزه عمومی بهره گیرد و به جای این که دستگیر دیگران باشد جیب های خویش را پر کند و از نفوذ خود برای انباشت ثروت و سرمایه استفاده نماید.
یکی از مدیران کل که با نگارنده آشنائی داشت می گفت من از دولت حقوق نمی گیرم و همان چیزی را هم که به دست می آورم.به نیازمندان می دهم وی این مطلب را راست می گفت ولی از طرف دیگر دروغ می گفت؛ زیرا همین شخص از مقام مدیرکلی در سطح استان بهره می گرفت و اعتبار اجتماعی و مقام و منصب او برای وی کار می کرد و صدها برابر آن چه به عنوان حقوق به او می رسید از راه های دیگر از اموال عمومی به دستش می رسید. اعتبار مقام و منصب به وی اجازه می داد که وام های میلیاردی با بهره های کم را دریافت کند. این همان مساله ای است که در آیه 188 سوره بقره به عنوان نابهنجاری مورد تحلیل و نقد خداوند قرار می گیرد و می فرماید: ولا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل و تدلوا بها الی الحکام لتاکلوا فریقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون؛ اموالی را که به همه شما مردم تعلق دارد و باید بر طبق مقررات الهی میان شما تقسیم شود، از راههای ناروا به دست نیاورید و مصرف نکنید و آن ها را به رسم رشوه پیش داوران نبرید تا به حکم آنان بخشی از اموال مردم را به گناه به چنگ آورید درحالی که خود نادرستی این کار را می دانید.
در حقیقت با آن که می دانند اموالی که از این راه به دست می آورند نامشروع و بخشی از اموال مردم است ولی به دلیل ارتباطی که با دیگر صاحبان مناصب و اهل قدرت دارند و با زد و بندهایی که میان آنان اتفاق می افتد از آن اموال به نفع خود سوءاستفاده می کنند. به عنوان نمونه اموالی که در بانک های دولتی است بخش معظم آن اموال دولتی است که می بایست برای تقویت و رشد اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد و به کسانی که خواهان راه اندازی بخش های تولیدی هستند وام داده شود؛ ولی برخی که درصد بسیار اندکی از مردم را تشکیل می دهند به سبب اعتبار و نقش اجتماعی بالا و منصب خود می توانند به شکل میلیاردی از بانک ها وام بگیرندو سوءاستفاده کنند و نه تنها آن را در کارهای غیرقانونی به جریان می اندازند بلکه حتی در مواردی که قانونی است در بخش خدمات و یا واردات بکار می گیرند که دو مشکل عمده را سبب می شود؛ نخست موجب تورم و افزایش نقدینگی می شود و دیگر آن که تولیدات کشور از دست می رود و این افزون بر این است که نامشروع بوده و تنها به جهت زد و بندهای غیرقانوی این مبالغ هنگفت را به دست آورده اند.
در آیه فوق الذکر از واژه ادلاء به معنای رشوه دهی استفاده شده است. رشوه می تواند به صورت اموال نقدی و یا امری حکمی انجام شود. به این معنا که یا بصورت پرداخت های نقدی باشد یا با وعده و یا حتی ایجاد بستر برای نفوذ و کارهای بعدی برای شخص حاکم انجام پذیرد. از این رو، رشوه همانند ربا و نزول خواری می تواند به دو شکل انجام شود.
رشوه حکمی
بسیاری از مردم پرداخت هایی را به عنوان رشوه نقدی دارند و در هر اداره و مرکز صاحب قدرتی که می روند برای دور زدن قانون و یا نادیده گرفتن آن رشوه پرداخت می کنند. این رشوه به نام زیر میزی و یا پول چای و مانند آن انجام می شود. در این میان کسانی به عنوان لابی و واسطه نیز وجود دارند که همین کار را به عنوان وکیل و یا مانند آن انجام می دهند.
اما شکل خاصی از رشوه است که از آن به رشوه حکمی یاد می شود. به این معنا که شخص در این جا پول نقدی را به عنوان رشوه پرداخت نمی کند بلکه شخص حاکم و یا صاحب منصب و قاضی برای جلب رضایت شخص دیگری که به نظر وی هم تراز و یا حتی برتر و دارای اعتبار اجتماعی است از باب بده و بستان، کاری را برای وی انجام می دهد. در این جا اشخاص برای رضایت دیگری مال و یا جنسی را دریافت نمی کنند بلکه اعتباری برای خود در نزد دیگری کسب می کنند که بسیار مهم تر و ارزشی تر است که گاه نمی توان برای آن بها و قیمتی گذاشت. شخص به این شکل مدیون دیگری می شود و او حتی در زمان های بسیار حساس مانند زمانی که طرف مقابل گرفتار حکم افساد فی الارض و یا بغی و جاسوسی و یا اموری دیگر از این دست می شود می تواند مفید و سازنده باشد و او را از مرگ برهاند و یا از کشور بگریزاند.
آثار و تبعات رشوه و حرام خوری
خداوند در آیه 62 و 63 سوره مائده به شدت کسانی را که گرفتار رشوه و حرام خواری هستند سرزنش و نکوهش می کند و رفتار آنان را امری نابهنجار و زشت ازنظر اخلاقی و جرم از نظر حقوقی می شمارد و مالی را که از این طریق به دست می آورند به نام سحت و گناه و یا پاره ای از آتش دوزخ می شمارد.
در این آیه با نکوهش این افراد، از وضعیت جامعه ای خبر می دهد که در آن، مسأله امر به معروف و نهی از منکر به فراموشی سپرده شده یا از سوی بیش تر مردم نادیده گرفته می شود. در این زمان است که هر کسی می کوشد به جای تلاش و سبقت در کارها و امور خیر و هنجاری در کارهای زشت و رشوه خواری و حرام خواری شتاب گیرد. این چنین وضعیت اجتماعی به معنای انحطاط جامعه و فروپاشی آن است؛ زیرا قانون وقتی از سوی بیش تر مردم نادیده گرفته و یا دور زده شود و یا پایمال گردد، زمینه ای برای رفتارهای هنجاری و قانونی باقی نمی ماند و جامعه ازنظر امنیت روحی و اجتماعی به مرحله بحران می رسد و هیچ کس به دیگری اطمینان و اعتماد نمی کند و می هراسد که مورد تعدی قرار گیرد و اموال خصوصی و عمومی اش از دست برود.
خداوند در آیه 63 سوره مائده این گونه رفتار را نابهنجارترین شکل رفتاری بر می شمارد که آثار آن در دنیا و آخرت خطرناک است.
زشتی آثار و تبعات عمل رشوه گیری و رشوه دهی تا آن اندازه است که خداوند آن را به عنوان عملی زشت مورد سرزنش قرار می دهد و رشوه خواری را ننگ آورترین عمل اجتماعی می شمارد. (مائده آیه42)
قرآن در آیه 188 سوره بقره بیان می کند که همگان از زشتی و نابهنجاری عمل رشوه آگاهی دارند با این همه بیش تر مردم برای دور زدن قانون و نادیده گرفتن حقوق دیگران این عمل ناروا را انجام می دهند.
مسئولیت علما و دینداران
مشکل اساسی این گونه جوامع که رشوه های نقدی و حکمی در آن به عنوان عادت در همه جا و در میان همه کس گسترش یافته است که علما و دانشمندان که از پیامدهای آن آگاه هستند به مردم هشدار نمی دهند و یا اهل باور و دین داران در برابر آن سکوت می کنند. این بی تفاوتی از نظر خداوند جرم و گناهی نابخشودنی برای اهل علم است؛ زیرا آنان می دانند که نابهنجاری رشوه چه آثار سوئی بر عمل کرد تولیدی و نیز روحی و روانی جامعه دارد و تا چه اندازه ممکن است جامعه را به سوی نابودی فرهنگی و امنیتی سوق دهد. در حقیقت عالمان و دانشمندان و دینداران به سبب آگاهی می بایست مسئولیت خویش را بپذیرند و در برابر این نابهنجاری بایستند و با اهل آن مبارزه کنند تا جلوی رفتار نابهنجار رشوه خواری گرفته شود.(مائده آیه63)
رشوه گیران و رشوه خواران
در آیات 59 و 62 مائده هنگامی که از مسئله رشوه سخن به میان می آید به تاریخچه آن نیز اشاره ای دارد. در این آیات آمده است که کسانی از اهل کتاب از یهود و مسیحی گرفتار رشوه گیری شده بودند. آنان که در عصر پیامبر(ص) می زیستند برای دست یابی به اموال از راه های غیرقانونی و سوءاستفاده از بیت المال که دراختیارشان بود قوانین را دور می زنند و پاره های آتش را به عنوان مال حلال می خوردند.
از دیگر کسانی که گرایش بیش تری به رشوه خواری و رشوه گیری دارند صاحبان قدرت و منصب اجتماعی هستند که مردم همواره برای برآورد نیازهای خویش بدانان نیازمندند. با آن که منصب های اجتماعی از سوی مردم به بخشی از افراد جامعه داده می شود تا به عنوان خدمتکاران و کارگزاران مردم و جامعه عمل کنند و زمینه های رشد و تعالی و آرامش و امنیت و آسایش را فراهم و برقرار کنند با این همه افراد نقش و جایگاه خویش را فراموش می کنند و به جای آن که خود را کارگزاران مردم برشمارند سرور و سالار ایشان می دانند. درحالی که در اندیشه و بینش سیاسی و اجتماعی اسلام، امراءالقوم خدامهم؛ مدیران و کارگزاران مردم خادمین مردم هستند درحالی که اینگونه اشخاص مردم و ملت را خادم خویش می شمارند و از مقام و منصب واگذار شده به ایشان استفاده نادرست کرده و برای هرکاری که وظیفه شان است رشوه می گیرند و آتشی را به عنوان مال بر سر سفره های خویش می برند.(بقره آیه 188)
در این میان قضات درمعرض خطر بزرگ تری هستند؛ زیرا در بسیاری از زمان ها میان مردم حتی در بخش اموال مشترک و عمومی اختلاف می افتد و برای این که حل و فصلی از سوی خادمانشان که قضات باشند انجام شود به سوی ایشان می روند. دراین جا ممکن است برخی از این خادمان که در منصب قضاوت نشسته اند به عنوان خائنان عمل کنند و از مقام و منصب خویش سوءاستفاده کرده و مالی را به عنوان رشوه از یکی بگیرند تا به نفع او حکم صادر کنند. (بقره آیه 188)
این قاضیان و حاکمان و صاحب منصبان به جهت این که رشوه گرفته اند از عدالت خارج می شوند و در حکم اصحاب جور و باطل قرار می گیرند و ازنظر اسلام و قرآن از اعتبار می افتند و ولایت ایشان دیگر به عنوان ولایت حق و عدل نیست بلکه به عنوان ولایت جورو باطل قلمداد شده و می بایست آماده دو مجازات باشند؛ مجازاتی که به عنوان اهل جور گرفتار آن می شوند و مجازاتی که از مال رشوه و حرام بر گردن ایشان است؛ زیرا خداوند حکم کرده است؛ لاینال عهدی الظالمین؛ ولایت و حکمرانی و قضاوت در میان مردم که از سوی خداوند واگذار شده تنها برای اهل عدالت است نه کسانی که ظلم کرده اند. و از آن جایی که هر بت پرست و کافر و رشوه خواری از اهل ظلم است لاجرم اهل جور شده و از ولایت ساقط می گردد.
رشوه گیرندگان، منافقند
بدون تردید کسانی که اهل رشوه گیری و رشوه خواری هستند، اهل نفاق می باشند و ایشان درحقیقت دین وایمان را تنها برای رسیدن به منافع دنیوی اختیار کرده اند. از این رو ازنظر خداوند اهل رشوه، همان اهل نفاق هستند که در زبان چیزی را به زبان می رانند و در عمل چیز دیگری که انجام می دهند. (مائده آیه 41 و 42)
به هرحال رشوه و رشوه گیری نه تنها موجب می شود تا جامعه امنیت روحی و روانی خود را نسبت به اعمال قانون ازدست دهد بلکه از صاحب منصبان و قضات و دیگر کسانی که در مقام خدمت گزاران جامعه قرار دارند سلب اعتماد و اطمینان می شود و جامعه از درون فاسد شده و فرومی پاشد. از این رو خداوند رشوه خواری را موجب گرفتاری به عذابی دردناک و بزرگ در آخرت برمی شمارد (همان)؛ زیرا اگر جامعه دچار این گونه مسائل نابهنجار شود وبه شکل رفتار و فرهنگ عمومی در جامعه گسترش یابد قوانین، از ارزش و اعتبار می افتد و هرج و مرج جامعه را فرامی گیرد و درنتیجه آن جامعه نمی تواند در مسیر کمالی خویش حرکت کند که این مهم ترین مسئله در برابر دعوت های پیامبران است و لذا خداوند با هر مسئله نابهنجاری که با اصول اساسی دعوت، مخالفت و منافات داشته باشد برخورد کرده و افراد بزهکار را به عذابی سخت تهدید می کند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا